انجمنهای اسلامی دانشجویان امریکا و کانادا
اطلاعات کلی | |
---|---|
تأسیس | در سال ۱۳۴۶ |
بنیانگذار | با هدایت مصطفی چمران و ابراهیم یزدی |
وابسته به | مستقل |
نوع فعالیت | فرهنگی، اجتماعی، عقیدتی و سیاسی |
اهداف | شناساندن مکتب اسلام و گسترش آن، تحقیق و تحلیل مسائل اجتماعی روز، ایجاد و توسعه روح برادری و برابری اسلامی |
مکان | آمریکا و کانادا |
سایر | |
ساختار | تشکلی از دانشجویان مسلمان ایرانی در آمریکا و کانادا، همگام با نهضت اسلامی در ایران |
انجمنهای اسلامی دانشجویان امریکا و کانادا، تشکلی از دانشجویان مسلمان ایرانی در آمریکا و کانادا، همگام با نهضت اسلامی در ایران.
پس از تشکیل انجمنهای اسلامی در دانشگاههای ایران که با هدف شناساندن مکتب اسلام تشکیل شد، این نهاد بهتدریج فعالیت خود را در میان دانشجویان خارج از کشور نیز آغاز کرد. انجمن اسلامی دانشجویان آمریکا و کانادا (شاخه فارسیزبان) در سال ۱۳۴۶ بهطور مستقل تشکیل شد.
این نهاد مهمترین عامل وحدت دانشجویان را اسلام میدانست و در همین جهت تبلیغ میکرد. حضور امامخمینی در خارج از کشور، ارتباط دانشجویان را با ایشان گسترش داد و همین ارتباط موجب تقویت پایگاه مردمی این تشکل گردید. برنامهریزی برای تظاهرات و اعتصاب غذا از جمله فعالیتهای مبارزاتی انجمن در دوران انقلاب بود.
امامخمینی در پیامهای مختلف به دانشجویان مقیم امریکا و کانادا، وظیفه آنان را دفاع از اسلام، پرهیز از خلط اسلام اصیل با مکاتب منحرف، آگاهسازی ملت و تلاش برای اجرای طرح حکومت اسلامی میدانست و از آنان میخواست صدای مردم مسلمان ایران را به دنیا برسانند. فعالیت انجمن پس از پیروزی انقلاب، بهصورت محدود تا چند سال ادامه یافت.
مقدمه
یکی از اقدامات عباسمیرزا، ولیعهد فتحعلیشاه قاجار، به توصیه قائممقام فراهانی، برای تأمین نیروی انسانی متخصص و کارآمد جهت اداره امور کشور، آموزش نظام و سبکهای جدید جنگی و رفع نیاز به مصنوعات خارجی، اعزام جوانان دانشجو به خارج از کشور بود.[۱] این سیاست در دورههای بعد نیز دنبال شد؛ اما تا اواسط زمامداری رضاشاه پهلوی، گزارشی از فعالیت دانشجویان ایرانی در خارج از کشور در دست نیست. با تسلط پهلوی و تلاش وی برای مدرنسازی، احتیاج به نیروی تحصیلکرده بیشتر احساس شد و اعزام دانشجویان به خارج از کشور به دست دولت روند صعودی گرفت؛ ضمن اینکه ملّاکان و خوانین وابسته به قاجار و همچنین برخی افراد طبقه متوسط جامعه، با هزینه شخصی، فرزندان خود را برای تحصیل به دانشگاههای غربی میفرستادند. بیشتر این مهاجرتها به مقصد دانشگاههای فرانسه بود و پس از جنگ جهانی دوم روند تحصیل در دانشگاههای آمریکایی شدت بیشتری یافت[۲] به طوری که در سال ۱۳۳۸ دانشجویان ایرانی مشغول به تحصیل در دانشگاههای امریکا به ۴۶۷۷ نفر میرسید.[۳] بر اساس آمار رسمی دولت در سالهای ۱۳۴۷ تا ۱۳۵۲، ۶۱ درصد دانشجویان اعزامی به خارج از کشور در دانشگاههای امریکا مشغول به تحصیل بودند.[۴] (ببینید: اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان اروپا)
تأسیس انجمن اسلامی دانشجویان
تأسیس نخستین انجمن اسلامی به سالها پیش بازمیگردد و نمیتوان تاریخ دقیقی از تأسیس نخستین انجمن اسلامی ذکر کرد؛ ولی «انجمن اسلامی دانشجویان» که از مهمترین شاخههای آن بهشمار میرود، در سال ۱۳۲۱ در دانشکده پزشکی دانشگاه تهران تأسیس شد.[۵] (ببینید: انجمنهای اسلامی) فعالیتهای صنفی و سیاسی دانشجویان ایرانی در امریکا در آغاز دولتی و وابسته به انجمن دوستان آمریکایی خاورمیانه بود که بودجه مشخصی نیز داشت؛ اما با وقوع کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ و حرکت هر چه بیشتر رژیم پهلوی به سمت اقتدارگرایی، این فعالیتها بار سیاسی دوچندانی گرفت و کمکم به حرکتی علیه رژیم پهلوی تبدیل شد.[۶] در این چارچوب و طی مراسمی که در عید نوروز ۱۳۴۰ در سفارت ایران در واشینگتن برگزار شد، سخنرانی اردشیر زاهدی سفیر ایران با اعتراض دانشجویان ایرانی به هم خورد و با اعلام حمایت دو تن از سناتورهای آمریکایی از آنان، توان دانشجویان مسلمان مضاعف شد و کمکم زمینه بروز فکر مذهبی در تشکلها و هستههای دانشجویی در خارج از کشور را فراهم آورد.[۷] از نشست ششم اتحادیه دانشجویان در اروپا (۱۳۴۹)، دو اتحادیه دانشجویی اروپا و آمریکا در هم ادغام شدند؛ به گونهای که در نشستهای همدیگر شرکت میکردند و فصلنامه مکتب مبارزه به صورت نشریه ارگان هر دو سازمان منتشر میشد.[۸]
شکلگیری انجمن اسلامی دانشجویان در امریکا و کانادا با مشارکت دانشجویان مسلمان کشورهای اسلامی، فرصت گرایش به مذهب را فراهمتر کرد،[۹] اما با توجه به کثرت دانشجویان فارسیزبان در انجمن، دانشجویان ایرانی و افغان برای بالابردن سطح آگاهیهای اسلامی، شاخه فارسیزبان انجمن اسلامی دانشجویان را در امریکا و کانادا در سال ۱۳۴۶ با هدایت مصطفی چمران و ابراهیم یزدی تأسیس کردند که بهتدریج توانست به عنوان یک انجمن اسلامی مستقل فعالیت کند.[۱۰] این استقلال و هویت مستقل به دانشجویان ایران فرصت داد بتوانند با توجه به وضعیت بحرانی داخل ایران، بیش از مسائل جهانی، به مسائل ایران و پیگیری مبارزات مذهبی برای سرنگونی رژیم حاکم بر ایران بیندیشند؛ گرچه آنان تا سال ۱۳۵۶ در عضویت سازمان انجمن اسلامی دانشجویان متشکل از دانشجویان مسلمان مقیم در امریکا و کانادا باقی ماندند.[۱۱] قابل توجه است که در منابع موجود گاه با عنوان انجمن اسلامی و گاه انجمنهای اسلامی و گاه نیز اتحادیه انجمنهای اسلامی، به این تشکل اشاره شدهاست؛ این تفاوت در صحیفه امام نیز مشاهده میشود.
گسترش قلمرو و فعالیت
موج اقبال دینی و مذهبگرایی در داخل کشور به رونق انجمنهای اسلامی خارج از کشور دامن میزد؛ ضمن اینکه حضور فارغالتحصیلان دانشگاههای داخلی که برای ادامه تحصیل در مقاطع بالاتر به خارج از کشور میرفتند، بر رونق این انجمن میافزود. افزون بر اینکه شرایط آزاد محیط برای اینگونه فعالیتها در مقایسه با ایران از یکسو و اینکه فعالیتهای مذهبی بر حسب ظاهر آن سیاسی و در مخالفت آشکار با رژیم پهلوی نبود، از سوی دیگر، در جذب شمار بیشتر دانشجویان به فعالیتهای این انجمن نقش داشت؛ همچنین هماهنگی و اتحادی که در میان نیروهای اسلامی در مقایسه با جریانهای غیر مذهبی به چشم میخورد، عامل دیگر رونق و گرایش بیشتر به حرکت مذهبی در قالب انجمن اسلامی بود.[۱۲]
بر اساس اساسنامه انجمن اسلامی دانشجویان امریکا و کانادا، هدف این انجمن بازشناسی و شناساندن مکتب اسلام و گسترش آن میان علاقهمندان، تحقیق و تحلیل مسائل اجتماعی روز و جستجوی راه حل ممکن بر مبنای تعالیم اسلامی، ایجاد و توسعه روح برادری و برابری اسلامی و کوشش در راه وحدت همهجانبه مسلمانان جهان و نشر اخلاق و تربیت اسلامی اعلام شد.[۱۳] در این چارچوب، اعتقاد اعضای انجمن اسلامی به اینکه گروهگرایی و جناحبندیهای رایج در میان دانشجویان، عدهای را به بلوک شرق و گروهی را نیز به غرب متمایل کردهاست، مهمترین عامل تفرقه در صفوف تشکلهای دانشجویی شمرده میشد؛ بنابراین آنان مهمترین عامل وحدت دانشجویان را بهطور مشخص اسلام میدانستند و جهت آگاهکردن دیگران به این امر به تبلیغات وسیعی دست زدند.[۱۴] نیازهای فکری و عقیدتی انجمن را نیز عالمان شناختهشدهای، مانند مرتضی مطهری، سیدمحمد حسینی بهشتی و امامموسی صدر و روشنفکرانی، چون علی شریعتی و مهدی بازرگان برمیآوردند.[۱۵]
عملکرد
همزمان با تبعید امامخمینی به نجف و اوجگیری مبارزات مردم ایران و همچنین نفوذ گروههای مارکسیستی در میان گروههای مبارز، اعضای انجمن تصمیم گرفتند امامخمینی را که مرجع مذهبی و فکری مبارزان بود، به عنوان الگوی خود در برابر دیگر گروههای مبارز غیر مسلمان قرار دهند. قرارگرفتن امامخمینی در جایگاه رهبر نهضت و الگوی فکری انجمن، رنگ و بوی مذهبی بیشتری به آنان داد و بیشتر به سمت یک سازمان فکری عقیدتی و نه صنفی سوق پیدا کرد؛ بنابراین انجمن، هدف عملیاتی خود را پرورش دانشجویان به لحاظ عقیدتی و آمادهکردن آنان به لحاظ سیاسی قرار داد[۱۶] و مشی خود را بر وحدت دانشجویان مسلمان ایرانی در نقاط مختلف جهان پایهگذاری کرد؛ ضمن اینکه حضور امامخمینی در خارج از کشور موجب شده بود ارتباط دانشجویان ایرانی با ایشان بیشتر شود.[۱۷] نیز کمکم وجه مشخصه انجمنهای اسلامی که عنوان «اتحادیه» نیز گرفته بودند، در ارتباط بیشتر با روحانیت داخل و خارج از کشور، به ویژه شخص امامخمینی مطرح شد و بر مبنای ارتباطات نزدیک با ایشان طی دیدارها و ارسال پیامهای مکرر، ضمن تعیین خط مشی مبارزاتی و همبستگی گروهی بیشتر، آنان از پایگاه مردمی قویتری برخوردار میشدند.[۱۸] گسترش فعالیتهای اتحادیه و ارتباطات آنان با امامخمینی موجب شد در مرحلهای ایشان هزینه تهیه چاپخانهای برای اتحادیه، جهت انتشار کتب و نشریات را در سال ۱۳۴۷ بپذیرد[۱۹] همچنین اجازه اخذ و صرف وجوه شرعی برای امور انجمنهای اسلامی را با وساطت سیدمحمود دعایی به ابراهیم یزدی واگذارد.[۲۰]
در نخستین مکاتبه انجمن با امامخمینی، به انضمام جزوه «۱۵ خرداد و روحانیت»، انجمن نظر ایشان را دربارهٔ مطالب و آوردههای این جزوه جویا شد.[۲۱] ایشان در پاسخ به این نامه، برخی مطالب جزوه یادشده را به دلیل دوری افراد از محل حادثه ۱۵ خرداد، نارسا و خلاف واقع دانست؛ اما اصول مطالب را تأیید کرد. (ببینید: محمد هاشمی) ایشان در این نامه، ۱۵ خرداد را سند زنده مخالفت شجاعانه ملت علیه استبداد و بیگانگان خواند،[۲۲] (ببینید: پانزده خرداد) پس از آن، روابط انجمن با امامخمینی استوار شد. همچنین انجمن هرساله یک نشست عمومی و سراسری پیش از آغاز سال تحصیلی برگزار میکرد که در آن پیام امامخمینی به این نشست، در جلسه عمومی قرائت میشد.[۲۳]
انجمن در چهارمین نشست سالانه خود در سال ۱۳۵۱ در نامهای به ایشان، بر پیروی از راه و مسلک ایشان و الهامگیری از راهنماییها ایشان تأکید و پشتیبانی کامل خود را اعلام کرد.[۲۴] ازجمله اعلامیههای این انجمن، رنجنامههایی بود که بهطور مشترک با اتحادیه انجمن اسلامی دانشجویان اروپا، در سالهای ۱۳۵۱ و ۱۳۵۲، خطاب به مراجع تقلید و علما منتشر کردند و در گزارشهای ساواک منعکس شدهاست.[۲۵]
امامخمینی در پیامهای مختلف خود به دانشجویان مقیم امریکا و کانادا، وظیفه آنان را دفاع از اسلام و شناساندن اسلام به جوامع بشری،[۲۶] تحقیق و بررسی حقایق اسلام در زمینههای اقتصادی و سیاسی و اجتماعی، پرهیز از خلط اسلام اصیل با مکاتب غلط و منحرف،[۲۷] آگاهسازی ملت از نقشههای استعمارگران، تلاش برای اجرای طرح حکومت اسلامی و بررسی مسائل آن از طریق آموختن و بهکارگیری تعالیم قرآنی[۲۸] میدانست و معتقد بود ایفای درست این وظایف نیازمند تهذیب، اتحاد، فداکاری و دوری از غفلت است و از آنان میخواست صدای مردم رنجیده و مسلمان ایران را به دنیا برسانند و با اعتراض به جنایات صورتگرفته در ایران، زمینه استقلال، آزادی و رهایی اسلام و مسلمین از خطرهای پیش رو را فراهم آورند.[۲۹]
امامخمینی در پیام دیگری در اسفند ۱۳۵۱ به عموم دانشجویان مسلمان مقیم اروپا، امریکا و کانادا، ضمن تأکید بر وظایف آنان در شناسایی اسلام واقعی و آگاهساختن ملت اسلام و آشکارساختن اسلام حقیقی از اسلام ساختگی حکومتهای جائر و غاصب[۳۰] با اشاره به خطرهای فراروی مسلمانان و انتقاد به کنفرانس سران کشورهای اسلامی و همچنین تظاهر رژیم پهلوی به اسلام و خطر روحانینماها، وظیفه دیگر قشرهای تحصیلکرده را آگاهکردن مردم از اسلام اصیل و طرد روحانینمایان منحرف در خدمت رژیم دانست.[۳۱]
ایشان در پیام دیگری به مناسبت برگزاری هفتمین کنگره اتحادیه، با اشاره به جنایات رژیم پهلوی و استعمارگران، رشد سیاسی قشرهای مختلف ازجمله دانشجویان را مایه امیدواری دانست. ایشان نقطه امیدبخش این ماجرا را آگاهی و بیداری نسل جوان و نهضت روشنفکران خواند که بهسرعت در حال رشد بود و بار دیگر بر وظیفه اتحاد مبنی بر آگاهسازی ملت از نیرنگهای رژیم پهلوی و معرفی اسلام به دنیا تأکید کرد.[۳۲]
انجمن اسلامی در مرداد ۱۳۵۶ در پیامی به امامخمینی، ضمن حمایت از نهضت ایشان، بر وجود مفاسد رژیم پهلوی تأکید ورزید. ایشان نیز در پاسخ، این پیام را نشاندادن برگی از گرفتاریهای ملت ایران شمرد و با اشاره به جنایات رژیم پهلوی و با توجه به اوضاع داخلی و خارجی و بازتاب اخبار ایران در مجامع و مطبوعات خارجی، از مجامع علمی، فرهنگی، دانشجویان و انجمن اسلامی درخواست کرد از این فرصت استفاده کنند و با اعتراض به وضعیت حاکم بر کشور، صدای خود را به گوش مجامع بینالمللی برسانند و از انجمن اسلامی خواست برای استحکامبخشیدن به روابط خود بهمنظور تحقق اهداف نهضت، عناصر تفرقهافکن را طرد کنند.[۳۳]
در پی پیام امامخمینی که بهطور گسترده تکثیر شد.[۳۴] انجمن اسلامی به طرح مسائل و مباحث مربوط به ایران در رسانههای گروهی و ارائه اخبار داخلی ایران پرداخت؛ بهویژه رفتارهای سازمان اطلاعات و امنیت کشور (ساواک) با مردم را برای رسانههای آمریکایی و افراد صاحبنفوذ در امریکا تشریح کرد و تظاهرات سیاسی علیه رژیم پهلوی در امریکا و کانادا را برنامهریزی کرد؛ حتی در آستانه سفر محمدرضا پهلوی به امریکا در سال ۱۳۵۶، در برابر کاخ سفید در واشینگتن دست به تظاهرات زد و همچنین در مقابل کنگره امریکا اعتصاب غذا کرد[۳۵] پهلوی طی مصاحبهای تظاهرکنندگان را مارکسیستها و آنارشیستهایی نامید که توسط دولتهای بیگانه تحریک شدند[۳۶] ولی انجمن با صدور اطلاعیههایی برائت خود را از وابستگی به دولتهای خارجی اعلام و بر حقانیت مبارزات خود تأکید کرد.[۳۷]
از دیگر اقدامات انجمن در جهت نهضت و به دنبال پیام امامخمینی، اعتصاب غذای دانشجویان در در تگزاس در مهر ۱۳۵۶ و برپایی راهپیمایی پس از این اعتصاب[۳۸] اعتصاب غذا در دانشگاه میشیگان در آذر ۱۳۵۶[۳۹] برپایی نماز جماعت در برابر کنگره امریکا در اردیبهشت ۱۳۵۷، برگزاری تظاهرات دانشجویی در شهرهای شیکاگو، هوستن، لسآنجلس و مونترال کانادا[۴۰] و تظاهرات در برابر کاخ سفید و شهر سنفرانسیسکو به مناسبت سالگرد قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ در خرداد ۱۳۵۷ بود[۴۱] با حضور امامخمینی در فرانسه در سال ۱۳۵۷، اعضای انجمنهای اسلامی دانشجویان در امریکا و کانادا به حضور ایشان شتافتند و برخی از آنان به فعالیت در دفتر ایشان در فرانسه پرداختند و سپس همراه با ایشان به ایران بازگشتند و در عرصه سیاسی پس از انقلاب فعالیت کردند.[۴۲]
فعالیتهای پس از پیروزی انقلاب
با پیروزی انقلاب اسلامی، بسیاری از فعالان اصلی انجمنهای اسلامی دانشجویان امریکا و کانادا که به عنوان اتحادیه فعالیت میکردند به ایران بازگشتند و در مناصب سیاسی و نظامی حضور یافتند که این مسئله به تضعیف فعالیت و کمرنگشدن اتحادیه در امریکا و کانادا انجامید؛ اما این اتحادیه همچنان به حیات خود در طول چند سال پس از انقلاب ادامه داد. در این چارچوب، شماری از اعضای اتحادیه در سفری به ایران در تیر ۱۳۵۸ با امامخمینی دیدار کردند. امامخمینی در این دیدار ضمن تأکید بر مأیوسنبودن و ضرورت عدم تفرقه و اتحاد برای حفظ پیروزی انقلاب و جمهوری اسلامی و اسلام و قرآن، لازمه این کار را تأثیر نپذیرفتن از وسوسه شیطان و عمّال او دانست.[۴۳] ایشان در این دیدار با تشریح شرایط و حوادث ماههای پایانی منجر به پیروزی انقلاب و شیطنتهایی که گروههای مختلف به نام شرق یا غرب، در برابر انقلاب میکردند، از جوانانی که در پاریس به دیدار ایشان رفته و با کمک به انتشار سخنان و مصاحبههای ایشان، راه پیروزی را هموار کردند، تشکر کرد،[۴۴] همچنین با دعا برای آنان، انقلاب روحی آنان را که موجب ترک اروپا و سفر به ایران برای کمک به مردم شدهاست، تنها به اراده الهی و موجب دلگرمشدن قشرهای ضعیف ایران دانست که بسیار ارزشمند و شایسته قدردانی است.[۴۵]
ایشان در دیدار دیگری با اعضای اتحادیه، ضمن اظهار اینکه روحانیت و دانشگاه مغز متفکر جامعه هستند، با تأکید بر لزوم وحدت دانشگاه و روحانیت، به تلاش دشمن در جهت جدایی این دو هشدار داد[۴۶] و این اتحاد را لازمه پیشبرد نهضت میدانست.[۴۷] (ببینید: وحدت حوزه و دانشگاه)
پس از انقلاب اسلامی رابطه امامخمینی با انجمن اسلامی دانشجویان در امریکا و کانادا، به یک پیام در آبان ۱۳۶۰ محدود شد که در آن ایشان به تبیین رسالت دانشجویان مسلمان در خارج از کشور پرداخت و در پاسخ به پیام آنان، استقلال و آزادی کشور را امانتی در دست جوانان و دانشجویان و دانشمندان دانست که مسئولیت بزرگی بر عهده آنان میگذارد؛ همچنین ایشان ضمن هشدار به هجمههای داخلی و هجوم ابرقدرتها، وظیفه آنان را در این راه جلوگیری از فریب جوانان و افتادن آنها در دام این تبلیغات، از راه خنثاکردن تبلیغات غربی و پردهبرداری از جنایات شایعهسازان و کمک به ملت محروم در دفاع از استقلال و آزادی میدانست.[۴۸]
پانویس
- ↑ ایرانشهر، کمیسیون ملی یونسکو در ایران، ۲/۱۱۹۵؛ محبوبی، تاریخ مؤسسات تمدنی جدید در ایران، ۱/۱۲۲–۱۲۳؛ نفیسی، تاریخ اجتماعی و سیاسی ایران در دوره معاصر، ۲/۳۳۱.
- ↑ حاضری، روند اعزام دانشجو در ایران، ۱۰۷–۱۱۳.
- ↑ ایرانشهر، کمیسیون ملی یونسکو در ایران، ۲/۱۲۰۱.
- ↑ حاضری، روند اعزام دانشجو در ایران، ۱۱۵.
- ↑ جعفریان، جریانها و سازمانهای مذهبیسیاسی ایران، ۹۹.
- ↑ جعفریان، جریانها و سازمانهای مذهبیسیاسی ایران، ۲۲۱–۲۲۳ و ۲۲۶.
- ↑ طباطبایی، جنبش دانشجویی، ۳۶۸.
- ↑ طباطبایی، خاطرات، ۱/۱۱۹.
- ↑ یزدی، یادنامه شهید بزرگوار دکتر مصطفی چمران، ۳۷.
- ↑ کریمیان، جنبش دانشجویی در ایران از تأسیس دانشگاه تا پیروزی انقلاب اسلامی، ۲۸۴.
- ↑ کریمیان، جنبش دانشجویی در ایران از تأسیس دانشگاه تا پیروزی انقلاب اسلامی، ۲۸۴–۲۸۵.
- ↑ زیباکلام، مقدمهای بر انقلاب اسلامی، ۳۰۱–۳۰۲.
- ↑ اساسنامه انجمن، ۲.
- ↑ کریمیان، جنبش دانشجویی در ایران از تأسیس دانشگاه تا پیروزی انقلاب اسلامی، ۲۸۵.
- ↑ طباطبایی، جنبش دانشجویی، ۳۸۰.
- ↑ طباطبایی، جنبش دانشجویی، ۳۷۱–۳۷۳.
- ↑ کریمیان، جنبش دانشجویی در ایران از تأسیس دانشگاه تا پیروزی انقلاب اسلامی، ۲۸۶–۲۸۸.
- ↑ کریمیان، جنبش دانشجویی در ایران از تأسیس دانشگاه تا پیروزی انقلاب اسلامی، ۲۸۸؛ طباطبایی، جنبش دانشجویی، ۳۷۷.
- ↑ طباطبایی، جنبش دانشجویی، ۳۸۰.
- ↑ محتشمیپور، خاطرات سیاسی، ۲/۲۲۷.
- ↑ روحانی، نهضت امامخمینی، ۲/۶۹۳.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۲/۲۸۷.
- ↑ محتشمیپور، خاطرات سیاسی، ۲/۲۳۲.
- ↑ اسلام مکتب مبارزه، ۱۲۵.
- ↑ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امامخمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، ۱۲/۱۲۹–۱۴۷.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۲/۲۸۸.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۲/۴۳۷–۴۳۸.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۲/۴۳۹.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۲/۴۳۹.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۲/۴۸۷.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۲/۴۸۸–۴۸۹.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۳/۱۱۳–۱۱۴.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۳/۲۰۹–۲۱۰.
- ↑ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امامخمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، ۱۲/۱۸۰–۱۸۱.
- ↑ قاسمپور، جنبش دانشجویی خارج از کشور، ۳۳۴–۳۳۹.
- ↑ دفتر ادبیات، ۲/۲۲۴.
- ↑ قاسمپور، جنبش دانشجویی خارج از کشور، ۳۳۷–۳۳۸.
- ↑ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امامخمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، ۱۲/۱۷۹–۱۸۰.
- ↑ دفتر ادبیات، ۲/۳۲۰.
- ↑ قاسمپور، جنبش دانشجویی خارج از کشور، ۳۴۸.
- ↑ دفتر ادبیات، ۳/۴۷۱.
- ↑ قاسمپور، جنبش دانشجویی خارج از کشور، ۳۴۸–۳۴۲.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۹/۱۸۷–۱۸۸.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۹/۱۸۱–۱۸۸.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۹/۱۹۰–۱۹۲.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۹/۲۲۴.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۹/۲۲۸.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۵/۳۴۷–۳۴۸.
منابع
- اساسنامه انجمن اسلامی دانشجویان آمریکا و کانادا، گروه فارسیزبان، بیجا، بینا، ۱۳۵۶ش.
- اسلام مکتب مبارزه، مجله، پیام چهارمین نشست انجمن اسلامی دانشجویان در آمریکا و کانادا به حضرت آیةالله خمینی، شماره ۱۵، ۱۳۵۴–۱۳۵۵ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، چاپ پنچم، ۱۳۸۹ش.
- ایرانشهر، مجله، کمیسیون ملی یونسکو در ایران، شماره ۲۲، ۱۳۴۳ش.
- جعفریان، رسول، جریانها و سازمانهای مذهبیسیاسی ایران، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی و پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، چاپ پنجم، ۱۳۸۳ش.
- حاضری، محمدعلی، روند اعزام دانشجو در ایران، تهران، سمت، چاپ اول، ۱۳۷۲ش.
- دفتر ادبیات انقلاب اسلامی، روز شمار انقلاب اسلامی، ج۲، چاپ اول، ۱۳۷۷ش.
- دفتر ادبیات انقلاب اسلامی، روز شمار انقلاب اسلامی، ج۳، چاپ اول، ۱۳۷۸ش.
- روحانی، سیدحمید، نهضت امامخمینی، تهران، عروج، چاپ پنجم، ۱۳۸۱ش.
- زیباکلام، صادق، مقدمهای بر انقلاب اسلامی، تهران، روزنه، چاپ سوم، ۱۳۷۸ش.
- طباطبایی، سیدصادق، جنبش دانشجویی خارج از کشور پس از خرداد ۱۳۴۲، مجله متین، شماره ۵ و ۶، ۱۳۷۸ و ۱۳۷۹ش.
- طباطبایی، سیدصادق، خاطرات سیاسیاجتماعی دکتر سیدصادق طباطبایی، تهران، مؤسسه تنظیم…، چاپ اول، ۱۳۸۷ش.
- قاسمپور، داود، جنبش دانشجویی خارج از کشور، تهران، وزارت علوم تحقیقات و فناوری، چاپ اول، ۱۳۸۷ش.
- کریمیان، علیرضا، جنبش دانشجویی در ایران از تأسیس دانشگاه تا پیروزی انقلاب اسلامی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۱ش.
- محبوبی اردکانی، حسین، تاریخ مؤسسات تمدنی جدید در ایران، تهران، دانشگاه تهران، چاپ اول، ۱۳۵۴ش.
- محتشمیپور، سیدعلیاکبر، خاطرات سیاسی، تهران، خانه اندیشه جوان، چاپ اول، ۱۳۷۸ش.
- مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، سیر مبارزات امامخمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، تهران، چاپ اول، ۱۳۸۶ش.
- نفیسی، سعید، تاریخ اجتماعی و سیاسی ایران در دوره معاصر، تهران، بنیاد، چاپ نهم، ۱۳۷۲ش.
- یزدی، ابراهیم، یادنامه شهید بزرگوار دکتر مصطفی چمران، تهران، قلم، چاپ اول، ۱۳۸۳ش.
پیوند به بیرون
- داود قاسمپور، «انجمنهای اسلامی دانشجویان امریکا و کانادا»، دانشنامه امام خمینی، ج۲، ص۳۳۵–۳۴۱.