عبدالرحیم ربانی شیرازی

از ویکی امام خمینی
عبدالرحیم ربانی شیرازی
ربانی شیرازی.jpg
شناسنامه
زادروز۱۱ فروردین ۱۳۰۱ش
شهر تولدشیراز
کشور تولدایران
تاریخ درگذشت۱۷ اسفند ۱۳۶۰ش
آرامگاهمسجد بالاسر حرم فاطمه معصومه(س)
دیناسلام
مذهبشیعه
پیشهروحانی
اطلاعات سیاسی
پست‌هانماینده مجلس خبرگان قانون اساسی، عضو فقهای شورای نگهبان
اطلاعات علمی و مذهبی
اساتیدسیدحسین بروجردی، سیدمحمد محقق داماد، سید محمدرضا گلپایگانی، سیدمحمدحسین طباطبایی
تالیفاتقضاء الحق فی ترجمة الصدوق، سلاسل الصوفیه، تصحیح بیش از ۱۷ جلد از کتاب وسائل الشیعه، تصحیح چهل جلد از کتاب بحار الانوار

عبدالرحیم ربانی شیرازی، روحانی مجاهد، نماینده مجلس خبرگان قانون اساسی و عضو فقهای شورای نگهبان.

زندگی‌نامه و تحصیلات

عبدالرحیم ربانی شیرازی در ۱۱ فروردین ۱۳۰۱ در شیراز به دنیا آمد.[۱] پدرش حاج محمدهادی معروف به بمانعلی و مادر او معصومه نام داشت.[۲] وی تحصیلات خود را در مکتبخانه آغاز کرد و پس از پایان بردن تحصیلات ابتدایی، در دوازده‌سالگی به فراگیری علوم دینی در مدرسه آقاباباخان شیراز پرداخت.[۳] ربانی سطوح میانی فقه و اصول را نزد محمدعلی موحد، عبدالحسین حائری، سیدنورالدین حسینی و بهاءالدین محلاتی گذراند و از درس فلسفه استادانی چون حسین کربالی، جواد مصلح و محمدعلی حکیم بهره جست؛ سپس در سال ۱۳۲۷ با هدف ادامه تحصیلات حوزوی به قم هجرت کرد و در درس خارج فقه و اصول سیدحسین بروجردی، سیدمحمد محقق داماد، سیدمحمدرضا گلپایگانی و عبدالنبی اراکی و همچنین در درس فلسفه و تفسیر سیدمحمدحسین طباطبایی شرکت می‌کرد؛[۴] چنان‌که به مدت طولانی و هفته‌ای یک شب، همراه با شاگردان دیگری مانند سیدمحمد حسینی بهشتی، مرتضی مطهری، علی قدوسی و ابراهیم امینی در بحث فلسفی اصول دیالکتیکِ سیدمحمدحسین طباطبایی شرکت می‌کرد و کتاب اصول فلسفه و روش رئالیسم دستاورد این جلسات است. او همچنین با حسینعلی منتظری، علی مشکینی، سیدموسی شبیری زنجانی، سیدعبدالکریم موسوی اردبیلی، محسن حرم‌پناهی و ناصر مکارم شیرازی، هم‌درس بوده است.[۵]

تدین، فکر روشن، تقوا، قدرت علمی و دقت نظر ربانی شیرازی در درس، موجب ارتقای جایگاه او نزد بروجردی و تعیین وی به نمایندگی از ایشان برای سفر به شهرهای مختلف و رسیدگی به امور مسلمانان شد.[۶] وی به درجه اجتهاد رسید و از محمدکاظم شیرازی، سیدعبدالله بلادی و آقابزرگ تهرانی نیز اجازه نقل روایت گرفت.[۷] وی در قم تدریس قسمتی از درس‌های سطوح میانی را آغاز کرد؛ اما اشتغال به تدوین کتاب جامع الاحادیث شیعه، به دستور بروجردی، و نیز تصحیح وسائل الشیعه، تصحیح و تعلیق بر بحار الانوار[۸] و درنهایت شرکت در مبارزات سیاسی و نامنظم‌شدن برنامه‌ها، وی را از تدریس بازداشت.[۹] وی در سال ۱۳۴۱ به کمک همفکران خود به‌ویژه حسینی بهشتی طرح دوره هفده‌ساله برای گذراندن علوم اسلامی را ارائه کردند که پایه‌ای برای تأسیس مدرسه حقانی (منتظریه) در قم شد.[۱۰]

فعالیت‌های سیاسی

نخستین حضور سیاسی ربانی شیرازی، در شیراز و در هجده‌سالگی با نصب اعلامیه‌های حاوی آیات و روایات دربارهٔ وجوب حجاب، در مقابله با کشف حجاب از سوی رضاشاه پهلوی بود.[۱۱] او از سال ۱۳۲۱ تا ۱۳۲۵ عضو حزب برادران در شیراز بود.[۱۲] سیدنورالدین حسینی شیرازی مؤسس این حزب بود که با هدف حل مشکلات جامعه اسلامی در شیراز به تأسیس این تشکیلات مخفی اقدام کرد. این حزب که نخست «حزب اتحاد حسینی» نام گرفت و بعدها به «حزب برادران نور» و «حزب برادران» شهرت یافت، در سال‌های آخر حکومت رضاشاه پهلوی شکل گرفت[۱۳] و حوزه فعالیت آن به‌ویژه پس از سال ۱۳۲۳ به تهران و برخی شهرهای دیگر گسترش یافت و توانست به مقابله با فعالیت برخی احزاب غیر اسلامی مانند حزب توده برخیزد.[۱۴]

پس از گسترش فعالیت حزب توده در شیراز، از سال ۱۳۲۵ ربانی سرسختانه به مبارزه با این حزب پرداخت.[۱۵] او همچنین در مقابله با فرقه‌های صوفیه، بابیت، بهائیت و شیخیه در استان فارس و دیگر مناطق، اقدام به راه‌اندازی جلسات مناظره و گفتگو با سران این فرقه‌ها کرد.[۱۶] در سال ۱۳۲۶ بر اثر تبلیغات وی بیش از هفتاد تن از بهایی‌های سروستان فارس، به اسلام بازگشتند.[۱۷] اقدامات وی در مبارزه با عوامل بهائی سروستان، منجر به زد و خورد میان مسلمانان و بهائیان در ۲۸ صفر ۱۳۶۷ق/ ۱۳۲۷ش و قتل سرکرده بهائیان و بازداشت ربانی و سی تن از مسلمانان شد. وی و تعدادی دیگر از بازداشت‌شدگان به اعدام محکوم شدند؛ ولی تلاش و پیگیری علمای شیراز، مانع از اعدام آنان شد.[۱۸]

پس از درگذشت بروجردی در سال ۱۳۴۰ ربانی اگرچه از شاگردان امام‌خمینی نبود، اما با درک خطر توطئه رژیم پهلوی در ایجاد خلأ قدرت مرجعیت و با شناخت روحیه و شخصیت امام‌خمینی در مبارزه، با ایشان همراهی کرد.[۱۹] وی همچنین در هماهنگی استادان حوزه علمیه قم و تشکیل جلسات سری به منظور تغییر و تحول و اصلاح در برخی مسائل حوزه نقش بسزایی داشت. به‌تدریج مصوبات این جلسات، به صورت اساسنامه و برنامه تدوین شد و بعدها این تشکل، «جامعه مدرسین حوزه علمیه قم» نام گرفت.[۲۰] (ببینید: جامعه مدرسین حوزه علمیه قم) موقعیت ممتاز علمی و حوزوی ربانی و نیز تلاش‌ها و فداکاری‌های او، موجب پذیرش نقش هدایتگری وی در مبارزه گروه قابل توجهی از طلاب و حتی مدرسان و فضلای حوزه علمیه قم شد.[۲۱]

ارادت ربانی شیرازی به امام‌خمینی و اعتقاد وی به مبارزات ایشان، مایه حمایت جدی وی از ایشان در مراحل مختلف انقلاب بود.[۲۲] او از زمان رحلت مرجع تقلید وقت؛ بروجردی، در جلسات متعددی که با حضور علما و مدرسان نامدار حوزه علمیه قم تشکیل می‌شد، با استناد به شیوه مبارزاتی امام‌خمینی، ایشان را برای مرجعیت پیشنهاد می‌کرد و برای جلب نظر علما تلاش فراوان می‌کرد؛ اما نتوانست طرح مرجعیت واحد را عملی کند؛ بنابراین با هدف حفظ و تقویت قدرت متمرکز روحانیت، طرح اتحاد مراجع را ارائه داد.[۲۳]

پس از تصویب لایحه انجمن‌های ایالتی و ولایتی از سوی رژیم پهلوی، ربانی از نخستین کسانی بود که هم‌صدا با امام‌خمینی، علیه سیاست‌های رژیم موضع‌گیری کرد و در مخالفت علما با برگزاری همه‌پرسی انقلاب سفید نیز فعالانه حضور داشت.[۲۴] پس از بازداشت امام‌خمینی، ربانی در جمع فضلا و مدرسان حوزه علمیه قم که در ۸/۷/۱۳۴۲ نامه‌ای به هیئت دولت نوشتند، حضور داشت.[۲۵] همچنین وی یکی از امضاکنندگان بیانیه انتقاد طلاب حوزه علمیه قم دربارهٔ تبعید امام‌خمینی به ترکیه و جنایات رژیم پهلوی در سال ۱۳۴۳ بود.[۲۶] فعالیت‌های سیاسی و تبلیغاتی ربانی شیرازی در سال‌های متمادی، بازداشت و زندانی‌شدن چندباره او را در پی داشت.[۲۷] وی در آبان ۱۳۴۳ پس از تنظیم قطعنامه اعتراضی در گردهمایی مردم به مناسبت بازداشت امام‌خمینی زندانی شد و در سال ۱۳۴۴ آزاد شد؛ چنان‌که پس از آزادی، در اعتراض به محاکمه قاتلان حسنعلی منصور، نخست‌وزیر وقت، موضوع تحصن در بیوت علمای تراز اول قم را در ۱۱/۳/۱۳۴۴ طراحی کرد. همچنین تلاش برای تشویق علما به اعتصاب و تعطیلی بازار برای فشار به رژیم در اعتراض به ادامه تبعید امام‌خمینی، موجب شد بار دیگر در ۲ فروردین ۱۳۴۵ بازداشت و به زندان قزل قلعه منتقل شود.[۲۸] این بازداشت که با بازداشت حسینعلی منتظری و احمد آذری قمی همراه بود، موجب شد گروه زیادی از استادان حوزه علمیه قم در تلگرامی به آنان در فروردین ۱۳۴۵، از بازداشت آنان ابراز نگرانی کنند.[۲۹] همچنین محاکمه آنان، واکنش جدی علمای شهرهای مختلف را در پی داشت.[۳۰] همراهی و ارتباط ربانی شیرازی با حسینعلی منتظری بسیار جدی بود و نامه‌های مشترکشان از زندان در موضوعات مربوط به حفظ و اصلاح حوزه علمیه، نهضت اسلامی و نیز در دفاع از مبارزات امام‌خمینی نشانه بارز این پیوند است.[۳۱]

ربانی شیرازی در ۱۶ شهریور ۱۳۴۵ با نوشتن نامه‌ای سرگشاده از زندان خطاب به مراجع بین‌المللی و علمای اسلام، تجاوزهای رژیم پهلوی در پایمال‌کردن حقوق بشر را افشا کرد و خواستار محکومیت آنان شد. پس از انتشار این نامه در ایران و خارج از کشور، رژیم برای حفظ حیثیت سیاسی خود، ربانی را در ۲۸ مهر ۱۳۴۵ آزاد کرد؛[۳۲] اما او در آبان ۱۳۴۶ بار دیگر به دلیل اعتراض به دو لایحه حمایت از خانواده و تشکیل مجلس مؤسسان، بازداشت و یک سال بعد آزاد شد.[۳۳] ربانی که در صدد بود ارتباط بیشری میان حوزه با اندیشه‌های امام‌خمینی برقرار کند، در سال ۱۳۴۷ به همراه سیداحمد خمینی طرحی را ارائه داد تا با جذب فضلای حوزه به بیت امام‌خمینی از طریق کمک مالی، پیام‌ها و اعلامیه‌های ایشان را سریع‌تر به حوزه علمیه قم و دیگر شهرها برسانند اما با مخالفت ایشان روبه‌رو شد.[۳۴] این دو در سال ۱۳۴۹ نیز با پرداخت شهریه خصوصی به صد نفر از طلاب، همین طرح را دنبال کردند، اما مخالت صریح‌تر امام‌خمینی را به دنبال داشت.[۳۵] ربانی همچنین در سال‌های پس از تبعید امام‌خمینی، به‌ویژه پس از آنکه ایشان نظریه حکومت اسلامی را در بهمن ۱۳۴۸ مطرح کرد، تلاش کرد با سازماندهی روحانیان انقلابی و فرستادن آنان به نقاط مختلف کشور، در پرورش کادرهای لازم برای شرکت در یک قیام همگانی بکوشد.[۳۶]

ربانی شیرازی در ۲۳/۱/۱۳۴۹ در نامه‌ای به سیدحمید روحانی، بر لزوم طرح موضوع «حکومت اسلامی» در درس خارج فقه امام‌خمینی تأکید و کتاب‌های بسیاری از مؤلفان شیعه و سنی، برای مطالعه دراین‌باره پیشنهاد کرد.[۳۷] افزون بر این پس از درگذشت مرجع تقلید وقت سیدمحسن حکیم در خرداد ۱۳۴۹، وی به همراه منتظری اعلامیه‌ای دربارهٔ اعلمیت امام‌خمینی نوشتند و مردم را به تقلید از ایشان تشویق کردند.[۳۸] تلاش وی برای تبلیغ اعلمیت امام‌خمینی، موجب بازداشت دوباره وی در آذر ۱۳۴۹ گردید که پس از مدتی آزاد شد. او همچنین در پی اعتراض شدید به برگزاری جشن‌های ۲۵۰۰ساله شاهنشاهی و تکثیر و انتشار سخنرانی امام‌خمینی در شهریور ۱۳۵۰، پیش از برگزاری جشن‌ها بازداشت و پس از ده ماه در تیر ۱۳۵۱ آزاد شد.[۳۹] امام‌خمینی در این دوره طی نامه‌ای به سیداحمد خمینی سفارش کرد، به خانواده ربانی رسیدگی شود.[۴۰] وی پس از آزادی، پنهانی به تشکیل کادرهای انقلابی از میان طلاب و جوانان مسلمان اقدام کرد. فعالیت‌های فرهنگی ـ سیاسی وی منجر به تشکیل برخی جمعیت‌ها، هیئت‌ها و انجمن‌های مختلفی در سراسر کشور شد که یکی از آنها «گروه ابوذر» بود. پایگاه مرکزی این گروه در شهر نهاوند قرار داشت. اعضای این گروه با راهنمایی‌های ربانی شیرازی، به مبارزه با رژیم پهلوی می‌پرداختند.[۴۱] به دنبال بازداشت برخی از اعضای گروه در شهر قم، ربانی که عضو کادر مرکزی این گروه بود، در ۲۷ تیر ۱۳۵۲ بازداشت و به سه سال اقامت اجباری در چابهار محکوم شد. خارج‌شدن متوالی وی از محل اقامت اجباری، موجب انتقال او به زندان قصر در ۲۲ مرداد ۱۳۵۲ شد و تا ۲۶/۱۰/۱۳۵۵ به طول انجامید و او در زندان ضمن مقابله فکری با اعضای سازمان مجاهدین خلق و دیگر التقاطیان، به نگارش کتاب حرکت طبیعی از دیدگاه دو مکتب در رد مارکسیسم همت گماشت.[۴۲]

درگذشت مشکوک سیدمصطفی خمینی در اول آبان ۱۳۵۶ و تلاش ربانی در برگزاری مجالس یادبود و دعوت از سخنرانان انقلابی، موجب شد سازمان اطلاعات و امنیت کشور (ساواک) وی را در ۱۵ آذر ۱۳۵۶، به اتهام تحریک مردم و اخلال در نظم عمومی بازداشت و به کاشمر تبعید کند؛ ولی بیست روز بعد او را به فیروزآباد فارس و سپس به سردشت تبعید کردند. شش ماه بعد هم وی به دلیل ادامه فعالیت‌های مبارزاتی میان اهل سنت، به جیرفت تبعید شد.[۴۳]

ربانی شیرازی که در مبارزه با رژیم پهلوی فردی سرسخت و با استقامت بود، در نامه‌ای به مراجع تقلید در خرداد ۱۳۵۷، از گزارش رادیو بی‌بی‌سی دربارهٔ نرمش علما و مراجع تقلید در برابر رژیم پهلوی انتقاد کرد و با ذکر پیامدهای آن، خواستار موضع‌گیری جدی مراجع در این خصوص شد.[۴۴] همچنین او و گروهی دیگر در نامه‌ای به سیدعبدالحسین دستغیب در ۳۰/۴/۱۳۵۷، حمایت قاطع خود از مبارزه با رژیم پهلوی به رهبری امام‌خمینی را اعلام کردند و دربارهٔ هر گونه تفرقه در این راه هشدار دادند.[۴۵] وی در مهر ۱۳۵۷ در حالی‌که در تبعید درجیرفت به سر می‌برد، در تلگرامی به امام‌خمینی محاصره بیت ایشان در نجف را محکوم و ارادت خود به ایشان را اعلام کرد و ضمن محکوم‌کردن شدید این عمل، امام‌خمینی را زعیم اسلام نامید و بیت ایشان را مهبط پیام‌های الهی و ارزش‌های اسلامی خواند که میلیون‌ها انسان مستضعف و مشتاق اسلام راستین، امید خود را از این بیت می‌جویند. او هجوم به بیت ایشان را به منزله حمله به ارزش‌ها و هجوم به امید انسان‌های مظلوم برشمرد؛ هرچند این تلگرام به دلیل اعتصاب کارمندان مخابرات جیرفت مخابره نشد.[۴۶]

پس از هجرت امام‌خمینی به فرانسه، ربانی به همراه گروهی از علمای سرشناس حوزه علمیه قم، در تلگرامی به والری ژیسکاردستن رئیس‌جمهور وقت فرانسه، امام‌خمینی را رهبر عظیم‌الشأن ملت ۳۵میلیونی مسلمان ایران دانستند و خواستار رفتار احترام‌آمیز با ایشان شدند.[۴۷] از اقدامات قابل ذکر ربانی در این دوران، تلگرام وی به سفارت آمریکا در آبان ۱۳۵۷ بود. وی در این تلگرام، با یادآوری شکست این کشور در ویتنام و کامبوج، رئیس‌جمهور وقت این کشور، جیمی کارتر را به عبرت‌گیری از آن دو شکست فراخواند و ضمن اعتراض به پشتیبانی آمریکا از رژیم پهلوی، خواسته ملت ایران در برابر رژیم پهلوی را بر حق شمرد.[۴۸]

ربانی شیرازی در ۱۱ آذر ۱۳۵۷ نیز در نامه‌ای به غلامرضا ازهاری نخست‌وزیر وقت، ضمن غیرقانونی شمردن اقدامات دولت نظامی، شعار رژیم پهلوی در حمایت از دین و مراجع را فریبی شکست‌خورده دانست و با استیضاح نخست‌وزیر، خواستار پاسخگویی وی به سؤالات مطرح‌شده در نامه شد.[۴۹] کشتارهای رژیم در شهرهای مختلف که در ماه رمضان (مرداد ۱۳۵۷) و محرم (آذر ۱۳۵۷) به اوج رسید، واکنش گروهی از استادان و فضلای حوزه علمیه قم و صدور اعلامیه در محکومیت این کشتارها را در پی داشت و ربانی شیرازی هم ازجمله امضاکنندگان این اعلامیه‌ها بود.[۵۰] او همچنین در دی ۱۳۵۷ در پیام مفصلی از زندان تهران، امام‌خمینی را موسای زمان خواند که در برابر رژیم فرعونی به مبارزه برحق برخاسته و آنان را وامانده کرده است.[۵۱] از نگاه وی، امام‌خمینی تنها شخصیتی بود که در آن زمان می‌توانست اسلام را زنده کند و مورد توجه طیف‌های مختلف فکری قرار داشت.[۵۲] با قطعی‌شدن بازگشت امام‌خمینی به ایران، ربانی شیرازی در کمیته استقبال از امام‌خمینی حضور یافت و پس از ورود ایشان، مسئولیت بخشی از اداره امور مدرسه علوی را به عهده گرفت.[۵۳]

درگذشت

سرانجام عبدالرحیم ربانی شیرازی در ۱۷ اسفند ۱۳۶۰ و در سن ۵۹سالگی در حالی‌که از شیراز برای شرکت در جلسه شورای نگهبان عازم تهران بود، در محدوده شهر دلیجان، در سانحه رانندگی، مجروح و پس از انتقال به بیمارستان درگذشت. پیکر او پس از تشییع باشکوه و اقامه نماز به امامت سیدمحمدرضا گلپایگانی، در مسجد بالاسر حرم فاطمه معصومه(س) به خاک سپرده شد.[۵۴] امام‌خمینی در پیامی این حادثه را به ملت ایران و مردم فارس تسلیت گفت. ایشان یادآور شد در طول تاریخ، مدعیان فضیلت، مجاهدت، شجاعت و تعهد به حق و دین بسیار بوده و هستند؛ اما صاحبان فضایل و مجاهده و تعهد به حق و حقیقت در اقلیت‌اند و تنها در شرایط سختی، گرفتاری و حقگویی در برابر قدرت‌های شیطانی است که مدعیان لاف‌زن از متعهدان بی‌سروصدا و خالصان فداکار از مغشوشان ریاکار باز شناخته می‌شوند. ایشان تصریح کرد ربانی شیرازی از این اقلیت بود که ملت از برکات وجودش محروم شد. ایشان با وصف ربانی شیرازی به «روحانی مجاهد» و «سعید ارزشمند»، به زندگانی شرافتمندانه ربانی، پیش و پس از انقلاب اشاره کرد که در برابر باطل ایستاد و از خود نرمش نشان نداد؛ چنان‌که در حبس‌ها، زجرها و ناملایمات نیز با قامت راستِ انسان‌های متعهد ایستادگی کرد و تسلیم نشد. امام‌خمینی با طلب رحمت برای او، افزود وی با روحی ملایم در برابر دوستان و مؤمنان، و مقاوم در برابر دشمنان خلق، به لقاءاللَّه پیوست‏.[۵۵] ایشان چند روز بعد نیز در پاسخ به پیام تسلیت سیدشهاب‌الدین مرعشی نجفی، رحلت ربانی را ضایعه ناگوار نامید و از خدای تعالی علوّ درجه برای وی و صبر و اجر برای بازماندگان درخواست کرد.[۵۶]

آثار

از ربانی شیرازی آثار علمی چندی مانده است ازجمله تصحیح و تعلیقه بیش از ۱۷ جلد از کتاب وسائل الشیعه، تصحیح چهل جلد از کتاب بحار الانوار و تعلیقه بر آن به کمک سیدمحمدحسین طباطبایی و نگارش کتاب‌های قضاء الحق فی ترجمة الصدوق، سلاسل الصوفیه در نقد افکار و عقاید صوفیه و ریشه‌های پیدایش آن و جزوه‌هایی در موضوع فقه و اصول.[۵۷]

فعالیت‌ها و مسئولیت‌ها

پس از پیروزی انقلاب اسلامی، وی به خواست امام‌خمینی در مرداد ۱۳۵۸، برای حل مشکلات و درگیری‌های داخلی کردستان و آذربایجان به آن مناطق رفت و ضمن حل مشکلات مردم، توطئه‌های دشمنان را خنثی کرد.[۵۸] وی در خرداد ۱۳۵۸ به نمایندگی مردم استان فارس، به مجلس خبرگان قانون اساسی راه یافت.[۵۹] امام‌خمینی در ۲۳ آذر ۱۳۵۸ او را مسئول رسیدگی به مشکلات عشایری فارس[۶۰] و در اسفند ۱۳۵۸ عضو فقهای شورای نگهبان کرد.[۶۱] پس از تشکیل مجلس شورای اسلامی در خرداد ۱۳۵۹ و عدم تأیید اعتبارنامه خسرو قشقایی که از شهر اقلید راهی مجلس شده بود و شورش مسلحانه برخی عوامل و طرفداران وی،[۶۲] امام‌خمینی در ۱۰/۷/۱۳۵۹ ربانی را مأمور کرد به نمایندگی از سوی ایشان، به مشکلات و اختلافات موجود در استان فارس رسیدگی کند و در حفظ همبستگی و وحدت اهالی منطقه بکوشد.[۶۳]

ترور نافرجام توسط گروه فرقان

به دنبال سوء قصد گروه فرقان به ربانی شیرازی در ۹/۱/۱۳۶۰ در شیراز و زخمی‌شدن وی،[۶۴] امام‌خمینی در پیامی برخورد با روحانیان متعهد را برنامه منحرفان و هدف آنان را خارج‌کردن جمع کاردان و متعهد از صحنه دانست. ایشان ضمن اینکه نجات ربانی شیرازی از سوء قصد را شکر گفت و برای بازیابی سریع سلامت وی و ادامه خدمت او به اسلام و ایران دعا کرد، وی را روحانی آگاه نامید و تأکید کرد ترور اشخاص نمی‌تواند آنان را مأیوس و راه را برای بدخواهان به اسلام و کشور باز کند.[۶۵] ربانی شیرازی در ۱۴/۱/۱۳۶۰ در پاسخ به پیام ایشان از ابراز لطف ایشان تشکر و اظهار امیدواری کرد پس از بازیابی سلامت، به محضر ایشان برسد.[۶۶]

پانویس

  1. الهی، ربانی شیرازی، آیه استقامت، ۱۳؛ ربانی شیرازی، یاران امام، پنج.
  2. ربانی شیرازی، زندگینامه، ۲۷۲.
  3. رجبی، علمای مجاهد، ۲۲۳.
  4. ربانی شیرازی، زندگینامه، ۲۷۵؛ صالح، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از آغاز تا اکنون، ۳/۲۱۱.
  5. ربانی شیرازی، زندگینامه، ۲۷۵.
  6. صالح، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از آغاز تا اکنون، ۳/۲۱۱–۲۱۲؛ رجبی، علمای مجاهد، ۲۲۴.
  7. صالح، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از آغاز تا اکنون، ۳/۲۱۲.
  8. زریری، ربانی شیرازی، عبدالرحیم (آیت الله)، ۱/۱۷۸.
  9. رجبی، علمای مجاهد، ۲۲۴.
  10. سرابندی، سخنرانی‌ها و مصاحبه‌های آیت‌الله شهید دکتر سیدمحمد حسینی بهشتی، ۱/۳۷–۳۸.
  11. الهی، ربانی شیرازی، آیه استقامت، ۱۷؛ ربانی شیرازی، یاران امام، هشت.
  12. الهی، ربانی شیرازی، آیه استقامت، ۱۴.
  13. وثوقی، حزب برادران شیراز به روایت اسناد، ۳۲.
  14. وثوقی، حزب برادران شیراز به روایت اسناد، ۵۸ و ۸۳.
  15. الهی، ربانی شیرازی، آیه استقامت، ۲۹.
  16. ربانی شیرازی، یاران امام، هشت.
  17. ربانی شیرازی، زندگینامه، ۲۷۴.
  18. رجبی، علمای مجاهد، ۲۲۴؛ صالح، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از آغاز تا اکنون، ۳/۲۱۲–۲۱۳.
  19. الهی، ربانی شیرازی، آیه استقامت، ۴۴–۴۵؛ ربانی شیرازی، یاران امام، هفده.
  20. استادی، ۲۲۴–۲۲۵.
  21. رجبی، علمای مجاهد، ۲۲۵.
  22. مرکز اسناد انقلاب اسلامی، اسناد انقلاب اسلامی، ۳/۱۰۴–۱۰۶، ۱۰۹–۱۱۰، ۱۴۶ و ۱۷۲.
  23. رجبی، علمای مجاهد، ۲۲۴؛ الهی، ربانی شیرازی، آیه استقامت، ۴۵–۴۷.
  24. رجبی، علمای مجاهد، ۲۲۴؛ الهی، ربانی شیرازی، آیه استقامت، ۵۰.
  25. مرکز اسناد انقلاب اسلامی، اسناد انقلاب اسلامی، ۳/۱۰۴.
  26. مرکز اسناد انقلاب اسلامی، اسناد انقلاب اسلامی، ۴/۱۳۱.
  27. رجبی، علمای مجاهد، ۲۲۵–۲۲۶.
  28. رجبی، علمای مجاهد، ۲۲۴–۲۲۵.
  29. مرکز اسناد انقلاب اسلامی، اسناد انقلاب اسلامی، ۳/۱۹۹.
  30. مرکز اسناد انقلاب اسلامی، اسناد انقلاب اسلامی، ۳/۲۱۸–۲۲۰.
  31. مرکز اسناد انقلاب اسلامی، اسناد انقلاب اسلامی، ۲/۱۴۹–۱۵۳ و ۱۷۸–۱۷۹.
  32. مرکز اسناد انقلاب اسلامی، اسناد انقلاب اسلامی، ۲/۱۵۳–۱۴۹؛ رجبی، علمای مجاهد، ۲۲۵؛ روحانی، ۱/۹۱۵.
  33. رجبی، علمای مجاهد، ۲۲۵.
  34. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۲/۱۹۱.
  35. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۲/۳۳۶.
  36. رجبی، علمای مجاهد، ۲۲۴؛ زریری، ربانی شیرازی، عبدالرحیم (آیت الله)، ۱/۱۷۸.
  37. مرکز اسناد انقلاب اسلامی، اسناد انقلاب اسلامی، ۲/۱۶۸.
  38. مرکز اسناد انقلاب اسلامی، اسناد انقلاب اسلامی، ۲/۱۷۸.
  39. رجبی، علمای مجاهد، ۲۲۶؛ ربانی شیرازی، یاران امام، ۲۸۶–۲۸۷.
  40. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۲/۳۹۵.
  41. صالح، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از آغاز تا اکنون، ۳/۲۱۴.
  42. رجبی، علمای مجاهد، ۲۲۶؛ الهی، ربانی شیرازی، آیه استقامت، ۱۵۶؛ زریری، ربانی شیرازی، عبدالرحیم (آیت الله)، ۱/۱۷۹.
  43. رجبی، علمای مجاهد، ۲۲۶؛ الهی، ربانی شیرازی، آیه استقامت، ۱۶۰–۱۶۱.
  44. مرکز اسناد انقلاب اسلامی، اسناد انقلاب اسلامی، ۲/۲۷۸–۲۸۰.
  45. مرکز اسناد انقلاب اسلامی، اسناد انقلاب اسلامی، ۳/۳۲۶–۳۲۷.
  46. مرکز اسناد انقلاب اسلامی، اسناد انقلاب اسلامی، ۲/۳۷۲.
  47. مرکز اسناد انقلاب اسلامی، اسناد انقلاب اسلامی، ۳/۴۷۹.
  48. مرکز اسناد، ۲/۴۴۶.
  49. مرکز اسناد انقلاب اسلامی، اسناد انقلاب اسلامی، ۲/۴۸۰–۴۸۴.
  50. مرکز اسناد انقلاب اسلامی، اسناد انقلاب اسلامی، ۳/۳۲۹–۳۳۱ و ۴۵۹–۴۶۲.
  51. مرکز اسناد انقلاب اسلامی، اسناد انقلاب اسلامی، ۲/۵۴۷.
  52. ربانی شیرازی، پابه‌پای آفتاب، ۴/۱۳۱–۱۳۲.
  53. ربانی شیرازی، زندگینامه، ۲۷۸.
  54. رجبی، علمای مجاهد، ۲۲۷.
  55. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۶/۸۶.
  56. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۶/۱۰۲.
  57. رجبی، علمای مجاهد، ۲۲۷؛ صالح، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از آغاز تا اکنون، ۳/۲۱۲.
  58. رجبی، علمای مجاهد، ۲۸۱.
  59. رجبی، علمای مجاهد، ۲۲۶–۲۲۷.
  60. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۱/۲۳۰.
  61. صالح، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از آغاز تا اکنون، ۳/۲۱۵.
  62. مهدوی، سرنوشت یاران مصدق، ۲۰۵–۲۰۶.
  63. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۳/۲۵۳؛ زریری، ربانی شیرازی، عبدالرحیم (آیت الله)، ۱/۱۷۹.
  64. رجبی، علمای مجاهد، ۲۲۷.
  65. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۴/۲۴۱.
  66. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۴/۲۴۱.

منابع

  • استادی، رضا، خاطرات حاج‌شیخ‌رضا استادی، تدوین عبدالرحیم اباذری، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۷ش.
  • الهی، فرج‌الله، ربانی شیرازی، آیه استقامت، قم، سازمان تبلیغات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۳ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش.
  • ربانی شیرازی، عبدالرحیم، زندگینامه آیت‌الله ربانی شیرازی به قلم آن مرحوم، مجله پانزده خرداد، شماره ۶، ۱۳۸۴ش.
  • ربانی شیرازی، یاران امام به روایت اسناد ساواک، روایت پایداری، شرح مبارزات حضرت آیت‌الله ربانی شیرازی، تهران، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
  • ربانی شیرازی، مصاحبه، چاپ‌شده در پابه‌پای آفتاب، تدوین امیررضا ستوده، تهران، پنجره، چاپ اول، ۱۳۸۰ش.
  • رجبی، محمدحسن، علمای مجاهد، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۲ش.
  • روحانی، سیدحمید، نهضت امام‌خمینی، تهران، عروج، چاپ پانزدهم، ۱۳۸۱ش.
  • زریری، رضا، ربانی شیرازی، عبدالرحیم (آیت الله)، چاپ‌شده در فرهنگنامه رجال روحانی عصر امام‌خمینی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۹ش.
  • سرابندی، محمدرضا، سخنرانی‌ها و مصاحبه‌های آیت‌الله شهید دکتر سیدمحمد حسینی بهشتی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۶.
  • صالح، سیدمحسن، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از آغاز تا اکنون، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۵ش.
  • مرکز اسناد انقلاب اسلامی، اسناد انقلاب اسلامی، تهران، چاپ اول، ۱۳۷۴ش.
  • مهدوی، عبدالرضا (هوشنگ)، سرنوشت یاران مصدق، تهران، علمی، چاپ دوم، ۱۳۸۴ش.
  • وثوقی، محمدباقر، حزب برادران شیراز به روایت اسناد، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۶ش.

پیوند به بیرون