بیماری امامخمینی
بیماری امامخمینی، گزارش سیر بیماریهای مهم دوران زندگی امامخمینی و درمان آن.
امامخمینی از سالها پیش از انقلاب، از بیماری قلبی رنج میبرد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی و بازگشت ایشان به قم در اسفند1357، نامناسببودن محیط زندگی و تنشهای سالهای اول انقلاب، بیماری قلبی نهفته ایشان را فعال کرد.
کسالت شدید قلبی در بامداد ۳/۱۱/۱۳۵۸، موجب انتقال سریع ایشان به تهران شد. ایشان پس از بهبود، به سبب ضرورت آب و هوای مناسبتر و دسترسی به امکانات پزشکی، در جماران ساکن شد. در اوایل سال ۱۳۶۲، به پیشنهاد پزشک امامخمینی، بیمارستانی در نزدیکی محل سکونت ایشان برپا گردید.
امامخمینی سهبار در این بیمارستان بستری شد: بار اول در سال ۱۳۶۵ که قلب ایشان یکباره از کار ایستاد که با تلاش پزشکان به زندگی بازگشت؛ بار دوم در سال ۱۳۶۷ با علامت ناراحتی گوارشی و تشخیص کمخونی قسمتی از روده که با اقدامهای درمانی، بهبود یافت؛ بار سوم نیز در سال ۱۳۶۸ و آخرین بیماری (سرطان و زخمهای متعدد معده) که به رحلت ایشان انجامید.
مقدمه
امامخمینی در طول زندگی چند نوبت به بیماریهای خاص دچار شدهاست. ایشان در سال ۱۳۳۸ تب مالت گرفت و این بیماری تا زمان تبعید به عراق ادامه یافت.[۱] در نخستین تابستان اقامت در نجف نیز بهسختی دچار درد چشم شد و مدتی نتوانست به نماز جماعت برود.
چلپی پزشک مورد علاقه امامخمینی گرمای شدید نجف را عامل بیماری تشخیص داد.[۲] امامخمینی از سالها پیش از پیروزی انقلاب پیوسته از بیماری قلبی رنج میبرد که با مداوا بهبود مییافت.[۳] در دوره اقامت در عراق نیز یکبار به علت کاهش بیش از حد فشار خون، به سنکوب مبتلا شده بود.[۴] کمخوراکی و بدی آب و هوا، بیماری قلبی ایشان را در نجف تشدید کرد و پزشک سفارش کرد ایشان برای تغییر آب و هوا به سامرا یا کاظمین برود اما ایشان به دلیل در فشار بودن جوانان در شکنجهگاههای رژیم پهلوی نپذیرفت.[۵]
امامخمینی در روز ورود به ایران در بهشت زهرا(س) به سبب ازدحام جمعیت، کنترل خود را از دست داد که پس از استفاده از ماسک اکسیژن، به حال طبیعی برگشت. ایشان خود با یادآوری این حالت به این احساس خود اشاره کرده که شخصی در صدد است بهزور جلوی بینی ایشان را بگیرد و چون او را نمیشناخته، مقاومت میکرده و بعدها فهمیدهاست وی دکتر سیدحسن عارفی بودهاست.[۶]
مهمترین بیماری امامخمینی
مهمترین بیماری امامخمینی به سالهای ۱۳۵۸–۱۳۶۸ بر میگردد. ایشان پس از آنکه در ۱۰/۱۲/۱۳۵۷ برای اقامت از تهران به قم رفت[۷]؛ فعالیتهای فراوان و نامناسببودن محیط کار و زندگی و شرارتهای حزب خلق مسلمان در قم، بیماری قلبی نهفته ایشان را فعال کرد.[۸] در ۲۶/۸/۱۳۵۸ پس از معاینه و مشاهده نوار قلب، توصیههای پزشکی لازم به ایشان داده شد[۹] و به پیشنهاد عارفی در اواخر دی ۱۳۵۸ در قم در خانه شهابالدین اشراقی، داماد امامخمینی، تحت نظارت پزشکان قرار گرفت.[۱۰] در بامداد ۳/۱۱/۱۳۵۸ درد سینه ایشان از نو آغاز شد و احساس ناراحتی و ضعف کرد و به زمین افتاد. عارفی با توجه به کمبود امکانات پزشکی در قم با مشورت نزدیکان امامخمینی، ایشان را در همان شب که برفی نیز بود با آمبولانس به تهران انتقال داده، در بیمارستان قلب تهران واقع در خیابان ولیعصر (ع)، بستری کرد.[۱۱] امامخمینی خود راضی به انتقال به تهران نبود و تنها پس از آنکه مسئولان درجه اول کشور آن را تکلیف شرعی بر ایشان دانستند، پذیرفت که منتقل شود.[۱۲] در حالیکه کشور در آستانه نخستین انتخابات ریاستجمهوری بود، امامخمینی در بیمارستان به فرزند خود سیداحمد خمینی سفارش کرد اگر مسئلهای برای ایشان پیش آمد، آن را پنهان نگه دارد و پس از برگزاری انتخابات ریاستجمهوری، آن را اعلام کند.[۱۳]
پس از مدتی حال امامخمینی بهتر شد؛ چنانکه از دیگر بیماران بستری عیادت کرد، و برخی مسئولان و مردم نیز در بیمارستان به دیدار ایشان رفتند.[۱۴] پزشکان سفارش کردند ایشان دوره نقاهت را در آب و هوای مناسبتری بگذراند. از اینرو منزلی در «دربند» شمیران برای ایشان و همراهان تهیه شد[۱۵] (ببینید: اقامتگاهها). امامخمینی در دوازده اسفند پس از آنکه از اقشار مختلف مردم، پزشکان، پرستاران و کارکنان بیمارستان قلب تشکر کرد،[۱۶] بیمارستان را ترک کرد و در خانه دربند، ساکن شد.[۱۷] پس از مدتی در خانه جدید، درد قلبی دوباره پدیدار گشت. دکتر رشید معصومی نوارهای قلب ایشان را به اروپا برد و پزشکان اروپایی، درمان طبی، یعنی تجویز دارو و استراحت و جراحی را پیشنهاد دادند. امامخمینی با جراحی مخالفت کرد و پذیرفت داروهای تجویزشده را منظم استفاده کند.[۱۸] این امر از انگشتشمار مواردی بود که امامخمینی نظری غیر از نظر پزشکان داشت.[۱۹] محل سکونت امامخمینی در شمیران، به دلیل دشواری دیدارها و اعیانیبودن آن مورد پذیرش ایشان نبود و پس از چند ماه، برای سکونت به جماران رفت. با ورود ایشان به جماران گروه پزشکی ثابتی از متخصصان قلب، ریه و داخلی تشکیل شد.[۲۰] گروه پزشکی غیر ثابتی نیز با تخصصهای دیگر برای مداوای ایشان در نظر گرفته شد.[۲۱] سیداحمد خمینی در فراهمآوردن مقدمات سلامتی ایشان نقش بسیاری داشت[۲۲] و پزشکان فعالیتهای پزشکی خود را با وی هماهنگ میکردند.[۲۳]
تاسیس بیمارستان بقیةالله
در اوایل سال ۱۳۶۲، عارفی، پزشک امامخمینی پیشنهاد داد به سبب رعایت مسائل درمانی، سیاسی و امنیتی، بیمارستانی در نزدیکی محل سکونت امامخمینی برپا گردد.[۲۴] امامخمینی به بیماری تنگی عروق قلب مبتلا بود و احتمال اینکه بیماری وخیمی مانند سکته، سرطان یا خونریزی برای ایشان به وجود آید، بسیار بود[۲۵]؛ بنابراین سیداحمد خمینی و دیگران این پیشنهاد را پذیرفتند و بیمارستان بقیةالله (ع) در جماران برپا گردید.[۲۶] از اهداف بنای این بیمارستان بیخبرماندن رسانههای بیگانه از بیماری رهبری بود.[۲۷]
امامخمینی سه بار در این بیمارستان بستری شد. بار اول در ۶/۱/۱۳۶۵ قلب ایشان یکباره از کار ایستاد که با فعالیت بهموقع دکتر مسعود پورمقدس به زندگی بازگشت[۲۸] و برای اقدامهای تکمیلی به بیمارستان منتقل شد.[۲۹] بار دوم، ایشان در سال ۱۳۶۷ به سبب ناراحتی گوارشی در بیمارستان بستری شد که تشخیص پزشکان گوارش و جراح در آن زمان، کمخونی قسمتی از روده بود و با اقدامهای درمانی، بهبود یافت.[۳۰] امامخمینی در ۷ آبان ۱۳۶۷ طی یادداشتی به اعضای دفتر خود تأکید کرد که به دلیل بیماری مجاری تنفسی باید آنان از درخواست سخنرانی ایشان در دیدارها هرچند یک جمله دعا خودداری کنند؛ بهویژه که جنگ نیز تمام شدهاست و نباید به ایشان زحمت داده شود. با این حال، ایشان اصل دیدار با خانواده شهدا یا دیگران را بدون سخنگفتن بدون مانع شمرد.[۳۱] بیماری سالهای ۱۳۶۵ و ۱۳۶۷ امامخمینی به سبب حساسیت بسیار زیاد اوضاع کشور و شرایط جنگ تحمیلی، اعلام نشد و دیگران از بیماری ایشان باخبر نشدند.[۳۲] بار سوم نیز در سال ۱۳۶۸ و آخرین بیماری بود که به درگذشت ایشان انجامید.
آخرین بیماری
امامخمینی در ۲۹/۲/۱۳۶۸ به سبب احساس درد در معده، برای معاینه پزشکی در بیمارستان بقیةالله (ع) جماران بستری گردید و پس از رادیوگرافی، به خانه بازگشت و بار دوم در همان روز به بیمارستان مراجعه کرد و معاینه کاستروسکپی نشان از سرطان و زخمهای متعدد معده داشت.[۳۳] اعضای گروه پزشکی درمان را آغاز کردند.[۳۴] ایشان عصر روز ۱/۳/۱۳۶۸ برای جراحی داخلی به بیمارستان بقیةالله (ع) و صبح روز ۲/۳/۱۳۶۸ به اتاق عمل منتقل شد. جراحی را دکتر ایرج فاضل با کمک دکتر دوائی و دکتر کلانتر معتمد انجام دادند و از ساعت ۸:۱۰ تا ۱۰:۴۰ صبح به درازا کشید.[۳۵]
اعضای خانواده و دفتر ایشان و مسئولان ارشد کشور، ازجمله سیدعلی خامنهای، اکبر هاشمی رفسنجانی، سیدعبدالکریم موسوی اردبیلی و میرحسین موسوی در محل حضور داشتند و رخداد را از طریق تلویزیون مداربسته میدیدند.[۳۶] پزشکان پس از عمل، حال امامخمینی را رضایتبخش اعلام کردند و این خشنودی مردم را در پی داشت[۳۷]؛ ولی با گذشت زمان، امامخمینی ناتوان گشت و اشتهای خود را از دست داد. روز جمعه ۵ خرداد ۱۳۶۸ ایشان با صدای ضعیفی از اکبر هاشمی رفسنجانی خواست در خطبه نماز جمعه از مردم بخواهد دعا کنند خداوند ایشان را بپذیرد و خطیب جمعه با ظرافت خاصی آن را به مردم رساند.[۳۸] در ۱۳/۳/۱۳۶۸ فعالیتهای پزشکی نتیجه نداد و ساعت ۲۲ و ۲۳ دقیقه همان شب، قلب امامخمینی برای همیشه از فعالیت ایستاد.[۳۹] (ببینید: ارتحال امامخمینی).
پزشکان امامخمینی
پس از انقلاب اسلامی، پزشکان گوناگونی به امامخمینی خدمت کردهاند. از ۲۶/۸/۱۳۵۸ نخست عارفی و وحید دستجردی و از ۲۸/۱۰/۱۳۵۸ تا اعزام ایشان به بیمارستان قلب تهران، عارفی، محمدرضا معتمدی و فریدون عزیزی از متخصصان قلب،[۴۰] پزشک ایشان بودند. در مدت بستریشدن امامخمینی در بیمارستان قلب، نظارت بر کار پزشکی با عارفی بود.[۴۱] زمانی که امامخمینی به جماران رفت، یادآور شد نیازی به آمدن پزشک نیست و در صورت لزوم، اطلاع خواهد داد[۴۲]؛ ولی عارفی تشکیل یک گروه پزشکی دایم برای مراقبت از ایشان را ضروری میدانست. اعضای گروه ثابت پزشکی دارای تخصصهای قلب، داخلی و ریه، عبارت بودند از: سبطالشیخ انصاری، مسعود پورمقدس، محمدیوسف حیدری، حسن رنجبرنژاد، حمید سهرابپور، سیدمحمدعلی صدر عاملی، ارشمیدس صنعتی، عبدالحسین طباطبایی، سیدحسن عارفی، احمد محبی، محمدرضا معتمدی، ابراهیم نعمتیپور، محمدحسین نعیمی و فریدون نوحی،[۴۳] و اعضای گروه پزشکی غیر ثابت که با عنوان مشاوره با نامبردگان همکاری میکردند نیز رشید معصومی، اشرفی، بهادر اعلمی هرندی، علیاکبر خوشخونژاد، فریدون عزیزی، ایرج فاضل، یزدانبخش نجفیان، محسن محسنزاده، محمدرضا زالی، موسی زرگر و اسماعیل اسدزاده بودند.[۴۴]
بیش از ۲۴ پزشک نیز چندین بار به گروه پزشکی مشاوره دادند و نزدیک به چهل تن از پزشکان و پیراپزشکان بیمارستان بقیةالله (ع) از متخصصان رادیولوژی و آزمایشگاه و پرستاران، به امامخمینی خدمت کردند.[۴۵] کشیک گروه پزشکی هر روز ساعت هشت صبح امامخمینی را معاینه میکردند و فشار خون ایشان را میگرفتند و پس از آن، کارهای روزانه امامخمینی آغاز میشد.[۴۶] ضربان قلب امامخمینی از ۱۳/۱/۱۳۶۵ تا ۱۳/۳/۱۳۶۸ از طریق فرستنده و گیرنده بیسیم، زیر نظر گروه پزشکی بود.[۴۷]
واکنش مردم و شخصیتها
مردم ایران شیفته رهبر خود بودند و سلامتی امامخمینی برای آنان اهمیت بسیاری داشت و با اطلاع از بیماری با همه وجود، برای سلامتی ایشان دعا میکردند. در ۴/۱۱/۱۳۵۸ و ۶/۱۱/۱۳۵۸ برای سلامتی ایشان، دعا و نیایش سراسری درخواست شد.[۴۸] سیدمحمدرضا گلپایگانی از مراجع تقلید حاضر در قم با صدور اطلاعیهای، در مسجد اعظم قم برای سلامتی امامخمینی مجلس دعا برگزار کرد و برای عیادت ایشان به تهران رفت.[۴۹] جامعه مدرسین حوزه علمیه قم ضمن اختصاص مبلغی برای خرید گوسفند و ذبح و پخش آن در میان فقرا برای شفای امامخمینی، تلگرامی نیز برای ایشان فرستاد.[۵۰] میلیونها زن و مرد در سراسر ایران در مساجد و حسینیهها برای سلامتی امامخمینی دعا کردند. برخی نیز برای سلامتی ایشان روزه گرفتند[۵۱] و شماری از نانواییهای شهر قم برای سلامتی ایشان در میان مردم نان رایگان توزیع کردند.[۵۲] بسیاری از علمای بلاد و دهها گروه از اصناف گوناگون از شهرهای مختلف با فرستادن تلگرام، برای رهبری از درگاه خدا طلب سلامتی و شفای عاجل کردند.[۵۳] مسلمانان دیگر نقاط جهان ازجمله پاکستان، سوریه[۵۴] و برزیل[۵۵] نیز برای سلامتی امامخمینی دست به دعا برداشتند. امامخمینی در ۹/۱۱/۱۳۵۸ از بخش ویژه به بخش عادی منتقل شد و دکتر موسی زرگر وزیر بهداری اعلام کرد ایشان بهزودی فعالیتهای خود را از سر خواهد گرفت.[۵۶]
در این بیماری بسیاری از رؤسای کشورها ازجمله شاذلیبنجدید، رئیسجمهور الجزایر،[۵۷] حافظ اسد، رئیسجمهور سوریه،[۵۸] یاسر عرفات، رئیس سازمان آزادیبخش فلسطین،[۵۹] خالدبنعبدالعزیز، پادشاه عربستان[۶۰] و فهدبنعبدالعزیز، ولیعهد عربستان[۶۱] تلگرامهایی ارسال کردند که امامخمینی نیز ضمن تشکر به آنان پاسخ داد. مراجع تقلید نجف، قم و مشهد ازجمله سیدابوالقاسم خویی،[۶۲] سیدشهابالدین مرعشی نجفی،[۶۳] سیدکاظم شریعتمداری.[۶۴] سیدمحمدرضا گلپایگانی[۶۵] و سیدعبدالله شیرازی[۶۶] در پی ناراحتی قلبی و ترخیص امامخمینی از بیمارستان، تلگرامهایی ارسال داشتند و ایشان نیز به آنان پاسخ داد.
در آخرین بیماری امامخمینی در سال ۱۳۶۸ اکبر هاشمی رفسنجانی امامجمعه موقت تهران با شرح بیماری امامخمینی از مردم خواست برای سلامتی ایشان دعا کنند.[۶۷] در مساجد و تکایا برای بهبودی ایشان مجالس دعا برگزار شد. رئیسجمهور وقت، سیدعلی خامنهای در مسجد بازار، مجلس نیایشی برگزار کرد و محمدتقی فلسفی در آنجا به منبر رفت.[۶۸] مراسم دعا و نیایش برای سلامتی امامخمینی در ساختمان نخستوزیری، دانشگاهها، مراکز سپاه پاسداران و بنیاد شهید برگزار شد.[۶۹] به این مناسبت، در مساجد تهران نان صلواتی میان مردم توزیع شد.[۷۰] مردم برخی از شهرها برای سلامتی امامخمینی روزه گرفتند.[۷۱] افزون بر مردم ایران، مسلمانان دیگر کشورها نیز برای سلامتی ایشان، مراسم نیایش برگزار کردند.[۷۲] اسرای ایرانی اردوگاههای عراق نیز برای سلامتی امامخمینی دعا کردند.[۷۳]
واکنش رسانههای خارجی
رسانههای خارجی با اطلاع از نخستین بیماری امامخمینی در سال ۱۳۵۸ شایع کردند رهبر ایران بیش از ششماه زنده نخواهد ماند.[۷۴] پس از آن نیز رسانههای بیگانه شایعات پرشماری دربارهٔ بیماری و بستریشدن، حتی درگذشت ایشان برای ایجاد دلهره و اضطراب در میان ملت پخش کردند که در تمامی این موارد، امامخمینی در سلامت کامل بود، اما در سالهای ۱۳۶۵ و ۱۳۶۷ این مسئله محرمانه باقی ماند و بیگانگان نتوانستند هیچگونه خبری برای بهرهبرداری به دست آورند.[۷۵] در آخرین بیماری نیز با وجود اعلام رسانههای داخلی و رفت و آمد شماری از پزشکان و کارکنان بیمارستان، خبرگزاریهای بیگانه کوچکترین اطلاعی بهجز گزارشهای پخششده منابع رسمی پیدا نکردند و اخباری که پخش میکردند، بر پایه حدس و گمان بود.[۷۶] هاشمی رفسنجانی نیز تأکید کردهاست که در گزارشهای خبری، اطلاع بیگانگان از بدبودن حال امامخمینی به چشم نمیخورد.[۷۷]
روحیه امامخمینی
امامخمینی در برابر دردهای جسمانی پرتحمل بود؛ چنانکه با وخیمشدن وضع جسمانیشان در آخرین بیماری، پزشکان را دلداری میداد.[۷۸] در برابر معاینات پزشکی و تزریق مداوم سرم، لب به شکایت نمیگشود[۷۹] و در بیماری پایانی عمر، نهایت شکیبایی را از خود نشان میداد.[۸۰] دستورهای پزشکی را بهطور دقیق رعایت و به صلاحدید پزشکان دارو مصرف میکرد[۸۱]؛ چنانکه یک بار به تجویز پزشک خود نماز را خوابیده به جای آورد.[۸۲] ایشان عمل به نظریه کارشناسان را یک تکلیف میشمرد.[۸۳] در شرایط سخت بیماری، نماز را اول وقت به جای میآورد و نمازهای نافله ایشان ترک نمیشد.[۸۴] ایشان حتی با وجود نصب لوله در مجرای تنفسی نمازهای واجب و نافله را به جای میآورد[۸۵] و سعی میکرد در حال بیماری نیز نمازها را در اول وقت بخواند.[۸۶] پس از عمل جراحی ذکر «الله اکبر» بر زبان داشت.[۸۷] پیوسته قرآن میخواند و پیش از عمل جراحی نیز خواندن قرآن را ترک نکرد.[۸۸] امامخمینی از چیزی نمیترسید و به گفته پورمقدس، پزشک معالج ایشان با وجود ناملایمات و بمباران شهرهای ایران به دست رژیم عراق، ضربان قلب ایشان بالا نمیرفت،[۸۹] بنابر گزارشی، امامخمینی در شب آخر در تنهایی میگریسته و از خداوند درخواست میکرده که او را بپذیرد.[۹۰] به گزارش پزشکان، امامخمینی نیمساعت پیش از رحلت در حال هوشیاری حکم مسئله فقهی وضوی پیش از وقت را بیان داشتهاست.[۹۱]
رفتار با خانواده در دوران بیماری
امامخمینی با خانواده و فرزندانش رفتاری بسیار عاطفی داشت. در جریان بیماریشان در سال ۱۳۵۸ به فرزند خود سیداحمد دربارهٔ همسرش سفارش کرد[۹۲] و در روزهای پایانی عمر نیز به اعضای خانواده سفارش کرد مراقب همسر ایشان باشند.[۹۳] در آخرین بیماری در آستانه درِ بیمارستان، فرزند خود سیداحمد را در آغوش گرفت و بوسید و این صحنه پزشکان را متأثر کرد.[۹۴] ایشان از همسر خود حلالیت طلبید و افزود این رفتن بازگشت ندارد.[۹۵] ایشان با آنکه دلبسته نوه سهساله خود سیدعلی خمینی بود، برای آنکه در آخرین ساعتهای عمر نمیخواست جز خدا متوجه دیگری باشد، با وی دیداری نداشت[۹۶] و تأکید میکرد به وی وعده دیدار داده نشود.[۹۷] در آخرین دیدار با اعضای خانواده، با اشاره به دشواری راه، تأکید کرد مرتکب گناه نشوند، و آنان را به تقوا و عمل صالح سفارش کرد.[۹۸]
رفتار با دیدارکنندگان، پزشکان و پرستاران
دیدارهای امامخمینی با کارگزاران نظام و مردم، در دوره بیماری قطع نشد. ایشان سعی میکرد از اتاق خود تا محل ملاقات راه برود و استفاده از صندلی چرخدار را بهسادگی نمیپذیرفت.[۹۹] به فکر همه مردم بود و به مسئولان و پزشکان خاطرنشان میکرد امکانات پزشکی باید برای همه فراهم باشد.[۱۰۰] قدرشناس خدمتگزاران و پزشکان و پرستاران خود بود و از آنان تشکر میکرد. برخوردهای عاطفی امامخمینی پزشکان را متأثر میکرد و باعث میشد اشک در چشمانشان حلقه بزند.[۱۰۱] ایشان در پاسخ التماس دعای دکتر سیدعبدالحسین طباطبایی؛ که مسئول تنظیم داروها بود ابراز داشت هر چند ساعت یکبار برای شخص وی دعا میکند[۱۰۲]؛ چنانکه به عارفی دربارهٔ پرداخت حق ویزیت پزشکان سفارش میکرد.[۱۰۳]
رهبری نظام در زمان بیماری
امامخمینی با وجود کهولت سن و رنج بیماری، کشور را با جدیت رهبری میکرد و با اجازه پزشکان اخبار کشور به اطلاع ایشان میرسید.[۱۰۴] با وجود بستریشدن در اتاق مراقبتهای ویژه بیمارستان، به سبب اهمیت نخستین انتخابات ریاستجمهوری در سال ۱۳۵۸ از طریق صدا و سیما چند دقیقه با مردم سخن گفت و مطالبی دربارهٔ انتخابات بیان داشت.[۱۰۵] در نهم بهمن همان سال نیز در پیامی رادیو، تلویزیونی از حضور مردم در انتخابات ریاستجمهوری قدردانی کرد.[۱۰۶] مراسم تنفیذ حکم ریاستجمهوری سیدابوالحسن بنیصدر به دست امامخمینی در بیمارستان صورت گرفت.[۱۰۷] با بهبود نسبی ایشان در بیمارستان به کارها رسیدگی میکرد.[۱۰۸] در ۲۳ بهمن ۱۳۵۸ در پیامی مکتوب و پیامی رادیو، تلویزیونی مردم را به شرکت فعال در انتخابات مجلس شورای اسلامی فراخواند و یادآور شد مجلس را به کسانی بسپارند که به اسلام و جمهوری اسلامی و قانون اساسی معتقد هستند.[۱۰۹] در دوران حضور در خانه دربند در سال ۱۳۵۸ نیز با وجود کسالت، با مردم دیدار کرد و روحانیان آمده از قم از برابر ایشان رژه رفتند.[۱۱۰]
امامخمینی با بهبودی نسبی بیماریشان در سال ۱۳۶۵، در دیدار برخی مقامات کشور ازجمله سیدعلی خامنهای، سیدعبدالکریم موسوی اردبیلی و اکبر هاشمی رفسنجانی تأکید کرد که از هیچ قدرتی غیر از خدا نترسند و در برابر قدرتهای بزرگ، محکم بایستند و بدانند پیروزی با آنان و ملت ایران است.[۱۱۱] ایشان با ابراز آمادگی برای مرگ، کارگزاران نظام را با اشاره به آیه «أَشِدَّاءُ عَلَی الْکفَّارِ رُحَماءُ بَینَهُمْ»[۱۱۲] به وحدت و الفت با یکدیگر و احساس قوت و اتکای به خداوند سفارش کرد.[۱۱۳] در آخرین بیماری نیز که بازنگری قانون اساسی در جریان بود، در دیدار هاشمی رفسنجانی بر سرعتدادن به کار بازنگری و حفظ اتحاد بهویژه میان وی و خامنهای تأکید کرد.[۱۱۴] ایشان چند ساعت پیش از عمل جراحی نیز آخرین حکم را که مربوط به موضوعی قضایی بود، به موسوی اردبیلی، رئیس دیوان عالی کشور داد.[۱۱۵]
پانویس
- ↑ مصطفوی، فریده، جلسه ۷۸؛ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امامخمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، ۱۶/۱۲۰
- ↑ محتشمیپور، خاطرات سیاسی، ۲/۳۱
- ↑ خمینی، فصل صبر، ۱۱
- ↑ عارفی، طبیب دلها، ۱۵۷
- ↑ قوچانی، خاطرات سالهای نجف، ۱/۱۷۶–۱۷۷
- ↑ طباطبایی، سیدعبدالحسین، طبیب دلها، ۳۳۶–۳۳۷
- ↑ رجائینژاد، روزشمار زندگی اجتماعی و سیاسی امامخمینی، ۱۸۴
- ↑ خمینی، فصل صبر، ۱۱؛ توسلی، مصاحبه، ۵۶
- ↑ عارفی، طبیب دلها، ۴۶–۴۷
- ↑ عارفی، طبیب دلها، ۵۲
- ↑ عارفی، طبیب دلها، ۵۵–۵۶
- ↑ موسوی اردبیلی، مصاحبه، ۵/۲۵۹
- ↑ آشتیانی، پابهپای آفتاب، ۲/۱۳
- ↑ جمهوری اسلامی، روزنامه، ۸/۱۱/۱۳۵۸، ۱–۲
- ↑ عارفی، طبیب دلها، ۶۶
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ۱۲/۱۶۸
- ↑ کهننسب و دیگران، آنجا که بوی یار میدهد، ۳۸۱
- ↑ عارفی، طبیب دلها، ۶۷
- ↑ طباطبایی، سیدعبدالحسین، طبیب دلها، ۳۴۰
- ↑ عارفی، طبیب دلها، ۷۳–۷۵
- ↑ عارفی، طبیب دلها، ۷۵–۷۶
- ↑ هاشمی رفسنجانی، امین مردم، ۳۵
- ↑ عارفی، طبیب دلها، ۱۵۵
- ↑ عارفی، طبیب دلها، ۱۱۵–۱۱۷
- ↑ عارفی، طبیب دلها، ۱۲۰
- ↑ عارفی، طبیب دلها، ۱۱۷ و ۱۲۱
- ↑ عارفی، طبیب دلها، ۱۲۱
- ↑ عارفی، طبیب دلها، ۱۱۸–۱۱۹؛ طباطبایی، سیدعبدالحسین، فصل صبر، ۱۸۷
- ↑ نامه جامعه، مجله، ۶۱
- ↑ طباطبایی، سیدعبدالحسین، فصل صبر، ۱۸۷
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ۲۱/۱۷۱
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ۲۱/۱۷۱
- ↑ عارفی، طبیب دلها، ۱۷۱–۱۷۲
- ↑ رنجبر، گوهری در دستهای لرزان، ۴۷
- ↑ عارفی، طبیب دلها، ۱۸۳–۱۸۵
- ↑ عارفی، طبیب دلها، ۱۸۴
- ↑ جمهوری اسلامی، روزنامه، ۶/۳/۱۳۶۸، ۱–۲
- ↑ هاشمی رفسنجانی، بازسازی، ۱۳۵–۱۳۶
- ↑ عارفی، طبیب دلها، ۲۲۹–۲۳۱
- ↑ عارفی، طبیب دلها، ۴۶–۴۸
- ↑ عارفی، طبیب دلها، ۶۰–۶۶
- ↑ عارفی، طبیب دلها، ۷۴
- ↑ عارفی، طبیب دلها، ۷۴–۷۶
- ↑ عارفی، طبیب دلها، ۷۷
- ↑ عارفی، طبیب دلها، ۷۷–۷۸
- ↑ عارفی، طبیب دلها، ۱۳۱–۱۳۲
- ↑ عارفی، طبیب دلها، ۱۵۱
- ↑ جمهوری اسلامی، روزنامه، ۴/۱۱/۱۳۵۸، ۱ و ۲؛ ۶/۳/۱۳۶۸، ۱ و ۲
- ↑ انصاری قمی، اختران فقاهت، ۲/۱۱۵۵
- ↑ صالح، یاران صادق آفتاب، ۲۹۶؛ امامخمینی، ۱۲/۱۳۵
- ↑ جمهوری اسلامی، روزنامه، ۸/۱۱/۱۳۵۸، ۵
- ↑ جمهوری اسلامی، روزنامه، ۸/۱۱/۱۳۵۸، ۴
- ↑ جمهوری اسلامی، روزنامه، ۸/۱۱/۱۳۵۸، ۲
- ↑ جمهوری اسلامی، روزنامه، ۶/۱۱/۱۳۵۸، ۴
- ↑ جمهوری اسلامی، روزنامه، ۷/۱۱/۱۳۵۸، ۲
- ↑ جمهوری اسلامی، روزنامه، ۹/۱۱/۱۳۵۸، ۲
- ↑ ← امامخمینی، صحیفه امام، ۱۲/۱۳۳
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ۱۲/۱۵۸
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ۱۲/۱۳۴
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ۱۲/۱۹۱
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ۱۲/۱۹۲
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ۱۲/۱۲۹
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ۱۲/۱۷۱
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ۱۲/۱۷۳
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ۱۲/۱۸۹
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ۱۲/۱۳۰ و ۱۷۴
- ↑ هاشمی رفسنجانی، بازسازی، ۱۴۵–۱۴۶
- ↑ هاشمی رفسنجانی، بازسازی، ۱۳۳
- ↑ جمهوری اسلامی، روزنامه، ۱۱/۳/۱۳۶۸، ۱۲
- ↑ جمهوری اسلامی، روزنامه، ۹/۳/۱۳۶۸، ۱۲
- ↑ جمهوری اسلامی، روزنامه، ۹/۳/۱۳۶۸، ۲ و ۱۴/۳/۱۳۶۸، ۱۲
- ↑ جمهوری اسلامی، روزنامه، ۷/۳/۱۳۶۸، ۱۲
- ↑ جمهوری اسلامی، روزنامه، ۸/۳/۱۳۶۸، ۱۶
- ↑ گلی زواره، سیاحت خوشید، ۲۰۸
- ↑ طباطبایی، سیدعبدالحسین، فصل صبر، ۱۸۷–۱۸۸؛ عارفی، طبیب دلها، ۱۲۱
- ↑ عارفی، طبیب دلها، ۳۷۵
- ↑ هاشمی رفسنجانی، بازسازی، ۱۴۶
- ↑ عارفی، طبیب دلها، ۱۲۹–۱۳۰
- ↑ عارفی، طبیب دلها، ۲۸۸–۲۸۹
- ↑ عارفی، طبیب دلها، ۲۹۹
- ↑ عارفی، طبیب دلها، ۲۶۳–۲۶۴
- ↑ مصطفوی، زهرا، خاطرات ما، ۲۱۸
- ↑ عارفی، طبیب دلها، ۲۸۵
- ↑ امامجمارانی، مصاحبه، ۲/۵۶
- ↑ فاضل، خاطرات، ۳/۱۳۶
- ↑ مصطفوی، زهرا، ۴۲۰ داستان، ۹۴
- ↑ آشتیانی، رفتارشناسی، ۹۰–۹۱
- ↑ نوربالا، طبیب دلها، ۲۵۰–۲۵۱
- ↑ پورمقدس، خاطرات، ۲/۲۷۷
- ↑ اشراقی، خاطرات، ۱/۳۱۶
- ↑ عارفی، مجله حضور، ۷۳
- ↑ خمینی، برداشتهایی از، ۱/۷۶
- ↑ خمینی، برداشتهایی از، ۱/۳۰۷
- ↑ طباطبایی، فاطمه، فصل صبر، ۹۷–۹۸
- ↑ نامه جامعه، مجله، ۶۲
- ↑ اعرابی، خاطرات، ۱/۳۱۹
- ↑ طباطبایی، فاطمه، برداشتهایی از، ۱/۳۱۹
- ↑ آریان، در مسیر عروج، ۱۶
- ↑ عارفی، طبیب دلها، ۱۴۴–۱۴۵
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ۱۲/۱۲۶
- ↑ عارفی، طبیب دلها، ۲۸۷
- ↑ طباطبایی، سیدعبدالحسین، فصل صبر، ۱۹۹–۲۰۰
- ↑ عارفی، طبیب دلها، ۱۳۰–۱۳۱
- ↑ جمهوری اسلامی، روزنامه، ۱۱/۱۱/۱۳۵۸، ۲
- ↑ ۱۲/۱۲۶؛ عارفی، طبیب دلها، ۶۳
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ۱۲/۱۳۱
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ۱۳۱/۱۲، ۱۲/۱۳۹؛ جمهوری اسلامی، روزنامه، ۱۶/۱۱/۱۳۵۸، ۱–۲
- ↑ جمهوری اسلامی، روزنامه، ۲۱/۱۱/۱۳۵۸، ۲
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ۱۲/۱۴۹ و ۱۵۱
- ↑ اسدی، امامخمینی و هیأتهای دینی مبارز، ۲۲
- ↑ عارفی، طبیب دلها، ۱۲۸
- ↑ فتح، ۲۹
- ↑ خامنهای، نرمافزار حدیث ولایت، ۱۳۶۸، ۱۲۸
- ↑ هاشمی رفسنجانی، بازسازی، ۱۴۳
- ↑ خمینی، فصل صبر، ۱۵
منابع
- قرآن کریم.
- آریان (عطایی)، وهاب، در مسیر عروج، مجله حریم امام، شماره ۱۱۹، ۸/۳/۱۳۹۳ش.
- آشتیانی، علیاکبر، مصاحبه، چاپشده در پابهپای آفتاب، تدوین امیررضا ستوده، تهران، پنجره، چاپ اول، ۱۳۸۰ش.
- آشتیانی، علیاکبر، رفتارشناسی امامخمینی، تدوین مرضیه مظهری، تهران، عروج، چاپ اول، ۱۳۸۷ش.
- اسدی، محمدعلی، امامخمینی و هیأتهای دینی مبارز، تدوین محمدجواد مرادینیا، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، چاپ اول، ۱۳۸۷ش.
- اشراقی، زهرا، خاطرات، چاپشده در برداشتهایی از سیره امامخمینی، تدوین غلامعلی رجایی، تهران، عروج، چاپ پنجم، ۱۳۸۴ش.
- اعرابی، فرشته، خاطرات، چاپشده در برداشتهایی از سیره امامخمینی، تدوین غلامعلی رجایی، تهران، عروج، چاپ پنجم، ۱۳۸۴ش.
- امامجمارانی، سیدمهدی، مصاحبه چاپشده در، پابهپای آفتاب، تدوین امیررضا ستوده، تهران، پنجره، چاپ اول، ۱۳۸۰ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش.
- انصاری قمی، ناصرالدین، اختران فقاهت، قم، دلیل ما، چاپ دوم، ۱۳۸۷ش.
- پورمقدس، مسعود، خاطرات، چاپشده در برداشتهایی از سیره امامخمینی، تدوین غلامعلی رجایی، تهران، عروج، چاپ ششم، ۱۳۸۳ش.
- توسلی، محمدرضا، مصاحبه، مجله حوزه، شماره ۴۵، ۱۳۷۰ش.
- جمهوری اسلامی، روزنامه، ۴/۱۱/۱۳۵۸.
- جمهوری اسلامی، روزنامه، ۶/۱۱/۱۳۵۸.
- جمهوری اسلامی، روزنامه، ۷/۱۱/۱۳۵۸.
- جمهوری اسلامی، روزنامه، ۸/۱۱/۱۳۵۸.
- جمهوری اسلامی، روزنامه، ۹/۱۱/۱۳۵۸.
- جمهوری اسلامی، روزنامه، ۱۱/۱۱/۱۳۵۸.
- جمهوری اسلامی، روزنامه، ۱۴/۱۱/۱۳۵۸.
- جمهوری اسلامی، روزنامه، ۱۶/۱۱/۱۳۵۸.
- جمهوری اسلامی، روزنامه، ۲۱/۱۱/۱۳۵۸.
- جمهوری اسلامی، روزنامه، ۶/۳/۱۳۶۸.
- جمهوری اسلامی، روزنامه، ۷/۳/۱۳۶۸.
- جمهوری اسلامی، روزنامه، ۸/۳/۱۳۶۸.
- جمهوری اسلامی، روزنامه، ۱۰/۳/۱۳۶۸.
- جمهوری اسلامی، روزنامه، ۱۱/۳/۱۳۶۸.
- جمهوری اسلامی، روزنامه، ۱۲/۳/۱۳۶۸.
- جمهوری اسلامی، روزنامه، ۱۴/۳/۱۳۶۸.
- خامنهای، سیدعلی، نرمافزار حدیث ولایت.
- خمینی، سیداحمد، خاطرات، چاپشده در برداشتهایی از سیره امامخمینی، تدوین غلامعلی رجایی، تهران، عروج، چاپ پنجم، ۱۳۸۴ش.
- خمینی، سیداحمد، خاطرات، چاپشده در فصل صبر، به کوشش حمید بصیرتمنش و اصغر میرشکاری، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ اول، ۱۳۷۷ش.
- رجائینژاد، محمد، روزشمار زندگی اجتماعی و سیاسی امامخمینی، مجله حضور، شماره ۶۳، ۱۳۸۶ش.
- رنجبر، حشمتالله، گوهری در دستهای لرزان، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ اول، ۱۳۸۴ش.
- صالح، سیدمحسن، یاران صادق آفتاب، درنگی در پیشینه و تلاشهای جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۷ش.
- طباطبایی، سیدعبدالحسین، طبیب دلها، خلاصه گزارشهای طول درمان و سیر معالجات بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، تهران، عروج، چاپ دوم، ۱۳۷۸ش.
- طباطبایی، سیدعبدالحسین، خاطرات، چاپشده در فصل صبر، به کوشش حمید بصیرتمنش و اصغر میرشکاری، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ اول، ۱۳۷۷ش.
- طباطبایی، فاطمه، خاطرات، چاپشده در فصل صبر، به کوشش حمید بصیرتمنش و اصغر میرشکاری، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ اول، ۱۳۷۷ش.
- عارفی، سیدحسن، مصاحبه، مجله حضور، شماره ۸، ۱۳۷۳ش.
- عارفی، سیدحسن، طبیب دلها، خلاصه گزارشهای طول درمان و سیر معالجات بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، تهران، عروج، چاپ دوم، ۱۳۷۸ش.
- فاضل اشتهاردی، محمد، مصاحبه چاپشده در، پابهپای آفتاب، تدوین امیررضا ستوده، تهران، پنجره، چاپ اول، ۱۳۸۰ش.
- فاضل، ایرج، خاطرات، چاپشده در برداشتهایی از سیره امامخمینی، تدوین غلامعلی رجایی، تهران، عروج، چاپ اول، ۱۳۷۸ش.
- قوچانی، محمود، خاطرات سالهای نجف، تهران، عروج، چاپ اول، ۱۳۸۹ش.
- کهننسب، علی و دیگران، آنجا که بوی یار میدهد، چاپشده در رسول آفتاب، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ اول، ۱۳۸۹ش.
- گلی زواره، غلامرضا، سیاحت خوشید، تهران، هستینما، چاپ اول، ۱۳۸۵ش.
- محتشمیپور، سیدعلیاکبر، خاطرات سیاسی، تهران، خانه اندیشه جوان، چاپ اول، ۱۳۷۸ش.
- مصطفوی، زهرا، ۴۲۰ داستان از نماز و عبادت امامخمینی، تدوین عباس عزیزی، قم، صلاة، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
- مصطفوی، زهرا، خاطرات ما از امام، مجله حضور، شماره ۱، ۱۳۷۰ش.
- مصطفوی، فریده، خاطرات فریده مصطفوی فرزند امام، موجود در آرشیو مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، قم.
- نامه جامعه، مجله، لحظههای اندوه فراق.
- نگاهی به حوادث ۱۲ و ۱۳، شماره ۴۵، ۱۳۷۸ش.
- مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، سیر مبارزات امامخمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، تهران، چاپ اول، ۱۳۸۶ش.
- موسوی اردبیلی، سیدعبدالکریم، مصاحبه، چاپشده در پابهپای آفتاب، تدوین امیررضا ستوده، تهران، پنجره، چاپ دوم، ۱۳۸۰ش.
- نوربالا، احمد، طبیب دلها، خلاصه گزارشهای طول درمان و سیر معالجات بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران، تهران، عروج، چاپ دوم، ۱۳۷۸ش.
- هاشمی رفسنجانی، اکبر، ارتباط روحی با امام، امین مردم و امام، بررسی ویژگیهای شخصیتی یادگار امام، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ اول، ۱۳۸۷ش.
- هاشمی رفسنجانی، اکبر، کارنامه و خاطرات، سال ۱۳۶۸، بازسازی و سازندگی، به اهتمام علی لاهوتی، دفتر نشر معارف انقلاب، تهران، چاپ اول، ۱۳۹۱ش.
پیوند به بیرون
- سیدکمالالدین میرمحمدی، بیماری امامخمینی، دانشنامه امام خمینی، ج۳، ص۴۵–۵۳.