شهابالدین اشراقی، شاگرد، داماد ارشد، نماینده و وکیل امامخمینی.
شناسنامه | |
---|---|
نام کامل | شهابالدین اشراقی |
زادروز | سال ۱۳۰۴ش/ ۱۳۴۴ق |
شهر تولد | قم |
کشور تولد | ایران |
تاریخ درگذشت | ۱۳۶۰/۶/۲۱ش/ ۱۳ ذیالقعده ۱۴۰۱ق |
شهر درگذشت | تهران |
کشور درگذشت | ایران |
آرامگاه | مسجد بالاسر حرم فاطمه معصومه (س) |
نام همسر | سیدهصدیقه مصطفوی |
فرزندان | نفیسه، زهرا، نعیمه، عاطفه، علی، محمدتقی و مرتضی |
دین | اسلام |
مذهب | شیعه |
اطلاعات سیاسی | |
پستها | نماینده و وکیل امامخمینی |
اطلاعات علمی و مذهبی | |
اساتید | امامخمینی، جعفر صبوری قمی، سیدمحمدحسین طباطبایی، سیدمحمدباقر سلطانی طباطبایی، سیدحسین بروجردی، سیدمحمد محقق داماد، سیدکاظم شریعتمداری |
ولادت و نسب
شهابالدین اشراقی در سال ۱۳۰۴ش/ ۱۳۴۴ق در قم به دنیا آمد.[۱]
پدر او میرزامحمدتقی اشراقی متولد ۱۳۱۳ق/ ۱۲۷۴ش، از شاگردان عبدالکریم حائری یزدی و ابوالقاسم قمی و از دوستان نزدیک امامخمینی بود.[۲] وی علاوه بر مهارت در علوم عقلی و نقلی، خطیبی توانا بود،[۳] و در سال ۱۳۶۸ق درگذشت.[۴]
پدربزرگ اشراقی، میرزامحمد اشراقی مشهور به ارباب قمی (متوفی ۱۳۴۱ق) پیش از تأسیس حوزه علمیه در قم، ریاستی با اقتدار و مرجعیتی تام داشت و در بنانهادن حوزه علمیه قم با مؤسس آن، حائری یزدی همکاری کرد.[۵] امامخمینی بارها به خانه میرزامحمد ارباب رفته بود و سادهزیستی، زهد و قناعت او را میستود.[۶]
تحصیلات
شهابالدین اشراقی تحصیلات ابتدایی و متوسطه را در مراکز آموزش رسمی قم به پایان رساند و زبان فرانسه را بهخوبی فرا گرفت. وی پس از به پایانرساندن دبیرستان، در سال ۱۳۲۱ وارد حوزه علمیه قم شد و توانست دوره مقدمات و سطح حوزه را به پایان برساند.
وی شرح لمعه را نزد جعفر صبوری قمی، فلسفه را نزد سیدمحمدحسین طباطبایی و بخشی از دروس سطح را نزد سیدمحمدباقر سلطانی طباطبایی فراگرفت. اشراقی در درس خارج فقه و اصول سیدحسین بروجردی، سیدمحمد محقق داماد، سیدکاظم شریعتمداری و امامخمینی شرکت کرد،[۷] و در آغاز سال ۱۳۳۱، با دختر امامخمینی سیدهصدیقه مصطفوی ازدواج کرد.[۸] (ببینید: خانواده امامخمینی)
او دوازده سال از محضر امامخمینی بهره برد[۹] و تحت تأثیر ایشان قرار گرفت[۱۰] اشراقی با محمد فاضل لنکرانی و سیدمصطفی خمینی همدرس بود[۱۱] او پس از رسیدن به مقام اجتهاد، به موازات تحصیل، به تدریس فقه و اصول پرداخت.[۱۲]
فعالیتها
اشراقی، امامخمینی را نه تنها به عنوان استاد، بلکه به عنوان رهبر نهضت در ایام اختناق همراهی کرد[۱۳] این امر سبب شد وی جزو روحانیانی قرار گیرد که از منبر منع شده بودند،[۱۴] با این حال، منش محتاطانه اشراقی در فعالیتهای سیاسی سبب شد در اسناد سازمان اطلاعات و امنیت کشور (ساواک)، او را فردی میانهرو معرفی کنند.[۱۵]
پس از تبعید امامخمینی به ترکیه و بازداشت سیدمصطفی خمینی در سال ۱۳۴۳ اشراقی وکیل تامالاختیار امامخمینی در ایران شده[۱۶] و به تقویت نیروهای انقلابی پرداخت؛ چنانکه در مواردی معرف کسانی بوده که از امامخمینی اجازه امور حسبیه دریافت کردهاند.[۱۷]
ساواک که به فعالیتهای وی حساس شده بود، به وی اخطار کرد که از قم خارج شود[۱۸] اشراقی در ۱۳۴۵/۲/۴ به همدان تبعید شد[۱۹] و مدرسان حوزه به تبعید ایشان اعتراض کردند.[۲۰] تبعید اشراقی به همدان شش ماه طول کشید. وی به دلیل پیگیری مراجع قم ـ سیدشهابالدین مرعشی نجفی و سیدمحمدرضا گلپایگانی ـ و کسالتی که داشت به تهران منتقل شد و در خانهای زیر نظر ساواک قرار گرفت؛[۲۱] چون از نظر رژیم پهلوی وی یکی از نمایندگان و وکلای امامخمینی بهشمار میرفت. اشراقی پس از دوران تبعید در آخرین ماههای سال ۱۳۴۸ به قم بازگشت[۲۲] و پس از تبعید برادر امامخمینی، سیدمرتضی پسندیده در تابستان ۱۳۵۷ که نماینده تامالاختیار ایشان بود (ببینید: سیدمرتضی پسندیده) بار دیگر وکیل تامالاختیار امامخمینی شد،[۲۳] و به امور محوله در زمانی که نهضت اسلامی اوجگرفته بود پرداخت.[۲۴]
اشراقی با مسائل اجتماعی و سیاسی با متانت و وقار و عالمانه برخورد میکرد. در سال ۱۳۴۹ پس از انتشار کتاب شهید جاوید، نوشته نعمتالله صالحی نجفآبادی، اختلاف شدیدی میان برخی حوزویان بهوجود آمد. اشراقی در واکنش به محتوای این کتاب، به همراه محمد فاضل لنکرانی کتاب پاسداران وحی را نوشت و دیدگاه صالحی نجفآبادی را نقد و از عصمت و علم اماممعصوم(ع) دفاع کرد.[۲۵]
در دوره تبعید امامخمینی در نجف، اشراقی از حلقههای رابط میان نجف و قم برای مدیریت امور مربوط به فعالیتهای انقلابی با راهنمایی و توصیههای امامخمینی بود. امامخمینی طی نامههایی که برای اشراقی فرستاده،[۲۶] ضمن احوالپرسی و رفع گرفتاریهای مالی تبعیدشدگان[۲۷] در برخی از آنها از وی با عنوان «عماد العلماء الاعلام» نام بردهاست.[۲۸]
اشراقی در سال ۱۳۵۶ دو بار با امامخمینی در نجف دیدار کرد. بار دوم پس از درگذشت سیدمصطفی خمینی در سال ۱۳۵۶ بود.[۲۹] پس از رفتن امامخمینی به پاریس، اشراقی نیز در ۱۷/۷/۱۳۵۷ به پاریس رفت و در بیشتر دیدارها و مذاکرات امامخمینی با شخصیتهای سیاسی حضور داشت،[۳۰] وی پس از بازگشت امامخمینی به ایران، همراه همسر ایشان در پاریس ماند[۳۱] و دو روز بعد در ۱۳۵۷/۱۱/۱۴ به همراه وی وارد تهران شد.[۳۲]
مسئولیتها بعد از انقلاب
اشراقی پس از پیروزی انقلاب اسلامی بارها به نمایندگی از امامخمینی، مسئول بررسی مسائل گوناگون سیاسی و اجتماعی شد که ازجمله آنها رسیدگی به اوضاع شرکت نفت و بررسی شکایات انقلابیان از فعالیتهای حسن نزیه، مدیر عامل و رئیس هیئت مدیره شرکت ملی نفت ایران در دوره دولت موقت،[۳۳] سفر به مهاباد در هیئت حُسن نیت کردستان،[۳۴] جلوگیری از تشنجآفرینی حزب جمهوری خلق مسلمان در مأموریت به تبریز[۳۵] و شرکت در جلسه شورای عالی دفاع در خرداد ۱۳۶۰ برای ایجاد تحرّک بیشتر در جبهههای جنگ[۳۶] میباشد.
اشراقی ازجمله افرادی بود که در دادگاههای انقلاب مربوط به محاکمه اعضای ساواک و فرماندهان نظامی رژیم پهلوی، نقش مؤثری ایفا کرد.[۳۷]
در ۱۳۵۹/۱۲/۲۵ هیئتی سهنفره برای حل اختلاف میان سیدابوالحسن بنیصدر؛ رئیسجمهور وقت و نیروهای خط امام تشکیل شد که اشراقی نمایندگی رئیسجمهور را با اصرار سیداحمد خمینی و اجازه امامخمینی پذیرفت،[۳۸] محمدرضا مهدویکنی نماینده امامخمینی و محمد یزدی نماینده سیدمحمد حسینی بهشتی، محمدعلی رجایی و اکبر هاشمی رفسنجانی شدند،[۳۹] اما رفتار برخی افراد به دلیل عدم اطلاع از انگیزه نمایندگی ایشان، فشارهای روانی زیادی به ایشان وارد کرد،[۴۰] اشراقی در این هیئت، پس از بررسی و آگاهی از عملکردها و اغراض سیاسی بنیصدر، با انتشار نامهای سرگشاده و بازگویی برخی حقایق، از نمایندگی وی استعفا کرد.[۴۱] پیرو گزارشهایی که هیئت به امامخمینی ارائه کرد، ایشان در ۲۰/۳/۱۳۶۰ بنیصدر را از فرماندهی کل قوا عزل کرد.[۴۲] (ببینید: سیدابوالحسن بنیصدر)
وفات
اشراقی در اول مرداد ۱۳۶۰ هنگام مأموریت در همدان دچار عارضه مغزی شد و سرانجام در ۱۳۶۰/۶/۲۱ش/ ۱۳ ذیالقعده ۱۴۰۱ق در بیمارستان قلب تهران، در ۵۶سالگی درگذشت. پیکرش پس از انتقال به قم به همراه پیکر شهید سیداسدالله مدنی که همان روزها به دست سازمان مجاهدین خلق ایران به شهادت رسیده بود (ببینید: سیداسدالله مدنی) تشییع و در مسجد بالاسر حرم فاطمه معصومه (س) دفن شد.[۴۳] امامخمینی دراینباره به پیام تسلیت سه تن از مراجع تقلید وقت پاسخ گفت.[۴۴]
آثار
از اشراقی آثار چندی باقی ماندهاست که عبارتاند: از سخن حق؛ تفسیر قرآن کریم در پنج مجلد، حقیقت جهاد در مکتب اسلام؛ پاسداران وحی؛ چهرههای درخشان؛ شرحی مبسوط بر آیه تطهیر؛ شرح و تعلیقه بر کتاب العروة الوثقی و کتاب وسیلة النجاة در دو جلد.[۴۵]
فرزندان
از اشراقی چهار دختر به نامهای نفیسه، زهرا، نعیمه و عاطفه و سه پسر به نامهای علی، محمدتقی و مرتضی باقی ماندهاست. (ببینید: خانواده امامخمینی)
پانویس
- ↑ حنیف، زندگینامه آیتالله شهابالدین اشراقی، ۱/۱۵.
- ↑ حنیف، زندگینامه آیتالله شهابالدین اشراقی، ۱/۲۹.
- ↑ حنیف، زندگینامه آیتالله شهابالدین اشراقی، ۱/۳۰.
- ↑ حنیف، زندگینامه آیتالله شهابالدین اشراقی، ۱/۳۸.
- ↑ حنیف، زندگینامه آیتالله شهابالدین اشراقی، ۱/۲۵.
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ۱۹/۲۵۱.
- ↑ حنیف، زندگینامه آیتالله شهابالدین اشراقی، ۱/۴۵–۴۷.
- ↑ حنیف، زندگینامه آیتالله شهابالدین اشراقی، ۱/۵۱.
- ↑ حنیف، زندگینامه آیتالله شهابالدین اشراقی، ۱/۵۱ و ۴۷.
- ↑ گرامی، خاطرات آیتالله محمدعلی گرامی، ۱۷۲.
- ↑ حنیف، زندگینامه آیتالله شهابالدین اشراقی، ۱/۴۷.
- ↑ شریف رازی، گنجینه دانشمندان، ۲/۶۹.
- ↑ شریف رازی، گنجینه دانشمندان، ۲/۶۶؛ طاهری خرّمآبادی، خاطرات آیتالله سیدحسن طاهری خرّمآبادی، ۱/۱۱۱ و ۱۳۸.
- ↑ کروبی، یاران امام به روایت اسناد ساواک حاجملااحمد کروبی، ۴۶.
- ↑ پسندیده، یاران امام به روایت اسناد ساواک آیتالله سیدمرتضی پسندیده، ۴۲۳؛ مرکز بررسی اسناد، ۴/۲۰۹؛ ۸/۲۵۵ و ۱۳/۸۹.
- ↑ ربانی املشی، یاران امام به روایت اسناد ساواک آیتالله حاجشیخمهدی ربانی املشی، ۹۲؛ حنیف، زندگینامه آیتالله شهابالدین اشراقی، ۱/۶۹.
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ۱/۴۶۹، ۴۸۷ و ۵۱۲.
- ↑ حنیف، زندگینامه آیتالله شهابالدین اشراقی، ۱/۸۰–۸۴.
- ↑ حنیف، زندگینامه آیتالله شهابالدین اشراقی، ۱/۸۹.
- ↑ ربانی املشی، یاران امام به روایت اسناد ساواک آیتالله حاجشیخمهدی ربانی املشی، ۱۰۹.
- ↑ حنیف، زندگینامه آیتالله شهابالدین اشراقی، ۱/۱۱۹ و ۱۲۳؛ مسعودی، ۱۸۷.
- ↑ حنیف، زندگینامه آیتالله شهابالدین اشراقی، ۱/۱۳۹.
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ۳/۴۲۸.
- ↑ حنیف، زندگینامه آیتالله شهابالدین اشراقی، ۱/۱۶۵.
- ↑ مرکز بررسی اسناد، ۸/۲۵۵؛ حنیف، زندگینامه آیتالله شهابالدین اشراقی، ۱/۱۳۴–۱۳۷.
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ۲/۹۱ و ۳/۴۳۰.
- ↑ حنیف، زندگینامه آیتالله شهابالدین اشراقی، ۱/۴۴۱–۴۴۴
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ۳/۴۳۰.
- ↑ حنیف، زندگینامه آیتالله شهابالدین اشراقی، ۱/۱۵۱ و ۱۵۶؛ یزدی، خاطرات آیتالله محمد یزدی، ۳۵۳.
- ↑ حنیف، زندگینامه آیتالله شهابالدین اشراقی، ۱/۱۷۳–۱۸۴؛ غفاری، خاطرات هادی غفاری، ۳۳۲–۳۳۳.
- ↑ حنیف، زندگینامه آیتالله شهابالدین اشراقی، ۱/۱۹۱.
- ↑ حنیف، زندگینامه آیتالله شهابالدین اشراقی، ۱/۱۹۱؛ مرکز بررسی اسناد، ۲۵/۲۳۷.
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ۱۰/۱۵۶–۱۵۷؛ حنیف، زندگینامه آیتالله شهابالدین اشراقی، ۱/۲۶۲–۲۶۸.
- ↑ حنیف، زندگینامه آیتالله شهابالدین اشراقی، ۱/۲۲۶–۲۲۸؛ اطلاعات، روزنامه، ۱؛ انقلاب اسلامی، روزنامه، ۱.
- ↑ حنیف، زندگینامه آیتالله شهابالدین اشراقی، ۱/۲۶۲.
- ↑ حنیف، زندگینامه آیتالله شهابالدین اشراقی، ۱/۲۹۷–۳۰۲؛ چمران، یاران امام به روایت اسناد ساواک شهید سرفراز دکتر مصطفی چمران، ۳۲.
- ↑ صفوی، خاطرات سیدیحیی (رحیم) صفوی، ۳۳.
- ↑ حنیف، زندگینامه آیتالله شهابالدین اشراقی، ۱/۳۶۵.
- ↑ حنیف، زندگینامه آیتالله شهابالدین اشراقی، ۱/۳۰۳.
- ↑ حنیف، زندگینامه آیتالله شهابالدین اشراقی، ۱/۳۳۷.
- ↑ حنیف، زندگینامه آیتالله شهابالدین اشراقی، ۱/۳۰۳–۳۲۵.
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ۱۴/۴۲۰ و ۴۵۳–۴۵۴.
- ↑ حنیف، زندگینامه آیتالله شهابالدین اشراقی، ۱/۳۴۴؛ امامخمینی، صحیفه امام، ۱۵/۲۲۵ پاورقی.
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ۱۵/۲۳۱–۲۳۳.
- ↑ حنیف، زندگینامه آیتالله شهابالدین اشراقی، ۱/۳۹۹–۴۰۰؛ شریف رازی، گنجینه دانشمندان، ۲/۷۰.
منابع
- اطلاعات، روزنامه، ۲۲/۱۰/۱۳۵۸ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش.
- انقلاب اسلامی، روزنامه، ۲۳/۱۰/۱۳۵۸ش.
- پسندیده، سیدمرتضی، یاران امام به روایت اسناد ساواک آیتالله سیدمرتضی پسندیده، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، چاپ اول، ۱۳۸۰ش.
- چمران، مصطفی، یاران امام به روایت اسناد ساواک شهید سرفراز دکتر مصطفی چمران، تهران، وزارت اطلاعات.
- مرکز بررسی اسناد تاریخی، ۱۳۷۸ش.
- حنیف، محمد، زندگینامه آیتالله شهابالدین اشراقی، تهران، عروج، چاپ اول، ۱۳۹۲ش.
- ربانی املشی، مهدی، یاران امام به روایت اسناد ساواک آیتالله حاجشیخمهدی ربانی املشی، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، ۱۳۸۰ش.
- شریف رازی، محمد، گنجینه دانشمندان، تصحیح سیدهدایتالله مسترحمی، تهران، کتاب فروشی اسلامیه، ۱۳۵۲ش.
- صفوی، سیدیحیی (رحیم)، خاطرات سیدیحیی (رحیم) صفوی، تهران، مؤسسه تنظیم …، ۱۳۷۷ش.
- طاهری خرّمآبادی، سیدحسن، خاطرات آیتالله سیدحسن طاهری خرّمآبادی، تدوین محمدرضا احمدی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۷ش.
- غفاری، هادی، خاطرات هادی غفاری، تهران، حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۴ش.
- کروبی، ملااحمد، یاران امام به روایت اسناد ساواک حاجملااحمد کروبی، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، ۱۳۷۹ش.
- گرامی، محمدعلی، خاطرات آیتالله محمدعلی گرامی، تدوین محمدرضا احمدی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۱ش.
- مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، تهران، چاپ اول، ۱۳۷۸ش.
- مسعودی خمینی، علیاکبر، خاطرات آیتالله مسعودی خمینی، تدوین جواد امامی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول ۱۳۸۱ش.
- یزدی، محمد، خاطرات آیتالله محمد یزدی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۰ش.
پیوند به بیرون
غلامرضا گلی زواره، «شهابالدین اشراقی»، دانشنامه امامخمینی، ج۲، ص۳۵–۳۸.