پرش به محتوا

اسم مستأثر

از ویکی امام خمینی

اسم مستأثر به معنای اسمی از اسماء ذاتی حق است که خداوند در عالم غیب برای خود برگزیده و پنهان کرده و هیچ ظهوری در خارج نداشته و کسی جز خداوند بر آنها آگاهی ندارد. امام‌خمینی در آثار خویش به بحث اسم مستأثر، اقوال در آن و رابطه اسم مستأثر با اسم اعظم پرداخته است.

اهمیت و جایگاه اسم مستأثر

اسم مستأثر در اصطلاح عرفانی به معنای اسمی از اسماء ذاتیه الهی است که خداوند آن را برای خویش برگزیده و پنهان کرده است.[۱] واژه اسم مستأثر ریشه در روایات دارد. اهل معرفت بر اساس متون دینی در بحث اسما و صفات، برخی از اسماء ذات را از اسمایی می‌دانند که خداوند برای خویش برگزیده و کسی از آن آگاه نیست. عموم عرفا مرتبه احدیت را اسم مستأثر الهی می‌دانند، لکن در این که این اسم در غیب ذات باقی مانده و ظهوری ندارد یا دارد اختلاف نظر دارند. اهل معرفت آثار و ویژگی‌هایی برای این بحث در کتب خویش ذکر کرده‌اند.[۲]

امام‌خمینی نیز در آثار عرفانی خویش به بحث اسم مستأثر، جایگاه و اقوال در آن و رابطه اسم مستأثر با اسم اعظم، پرداخته است.[۳]

اقوال در اسم مستأثر

به اعتقاد برخی اهل معرفت، اسم مستأثریا اسمای مستأثره، اسمایی هستند که خدای متعال در عالم غیب برای خود برگزیده است، به این معنا که خداوند به سبب آنکه موجودی بی نهایت است، دارای اسمایی است که می‌توان از آن به بی نهایت تعبیر کرد. آنچه از هویت ذات الهی آشکار شده، تنها اسم الله است که خود جامع همه اسما و صفات الهی است. اسم مستأثر نیز هر چند که همانند اسم الله یک اسم بیشتر نیست ولی اسم جامع و کلی است که بر اسمای بسیاری دلالت دارد. بعضی از عارفان اسمای مستأثره را تجلی واحدی می‌دانند که جامع انواع تجلیات الهیه است. از اسم مستأثر به اسم مکنون و مخزون نیز یاد شده است؛ زیرا جهت بطون و غیب اولین اسم الهی است. به همین دلیل، به اعتباری تعین و اسم است و به اعتبار دیگر، غیب و واسطه در ظهور اسماء دیگر می‌باشد. البته برخی اهل معرفت اسم مستأثر را از ذات احدیت مطلقه دانسته و برای آن منشأ تعین و ظهوری قائل نیستند.[۴]

امام‌خمینی در بیان جایگاه اسم مستأثر و حقیقت آن معتقد است حق‌تعالی با تجلی غیبی احدی که همه اسماء در آن مستهلک‌اند، به اسم مستأثر تجلی کرده و این تجلی، جهت غیبی و بطونی فیض اقدس می‌باشد. امام‌خمینی بر این عقیده است که اسمای مستأثره همانند دیگر اسماء الهی دارای مظهرند، ولی مظاهر آنها نیز همانند خودشان پنهان و مستأثر است. به باور امام‌خمینی اسم مستأثر در عالم عین اثر دارد ولی اثر آن اسم نیز مستأثر است؛ زیرا هیچ اسمی از اسماء حق‌تعالی خالی از ظهور و سریان در مظاهر نیستند، چیزی که هست مظاهر در احکام، تابع اسماء حاکمه‌اند و احکام و خصوصیات اسم حاکم، حاکمیت می‌کند، یکی از احکام اسماء مستأثر، خفا حقیقت آن است و در عالم وجود نیز مظهر این اسم که ساری در جمیع حقایق است، مستأثر می‌باشد. امام‌خمینی با استناد به آیات الهی نظیر «ما من دابة الا هو آخذ بناصیتها»[۵] و «لکل وجهة هو مولیها» معتقد است، بنابر احدیت ذاتیه که همان اسم مستأثر الهی است، یک وجهه خاصی با هر موجودی دارد که همان سرّ وجودی آنها است و جز خداوند کسی از آن اطلاع ندارد؛ البته در موردی به باور امام‌خمینی از آن جا که انسان کامل مرآت تام و تمام است و مظهر همه اسمای الهیه و لیلة القدر محمدی است، از این جهت، «لیلة القدر» نیز مستأثر است، و لیله قدر بنیه محمدی نیز اسم مستأثر است و از این جهت بر اسم مستأثر کسی جزذات حق و رسول ختمی(ص) اطلاع ندارد.[۶]

رابطه اسم مستأثر و اسم اعظم

به باور امام‌خمینی در برخی روایات اسم مستأثر، باطن اسم اعظم شمرده شده است.[۷] در این روایات بیان می‌شود که اسم مکنون باطن اسم اعظم الهی است و فیض به واسطه این اسم به دیگر اسمای الهی می‌رسد. بنابراین، اسم مستأثر درمیان اسمای ذاتی اولین اسمی است که حق‌تعالی با آن اسم، اولین تجلی غیبی احدی را افاضه نموده است، ازاین‌رو، اسم مستأثر در میان اسمای ذاتی، نزدیکترین اسم به ذات حق‌تعالی می‌باشد و تقدم آن بر سایر اسمای ذاتی دیگر از آن جهت است که اولین تجلی غیبی احدی با تعین اسم مستأثر صورت می‌پذیرد و بالاترین مرتبه احدیت مربوط به نزول و تجلی با اسم مستأثر است، اما اسم اعظم حاکم و محیط بر اسمای صفات در واحدیت است.

امام‌خمینی، اسم مستأثر را از مراتب غیبی اسم اعظم برمی‌شمارد غیب ذات حق‌تعالی از شدت بطون و غیب، بدون واسطه برای هیچ یک از اسما و صفات ظاهر نمی‌شود بلکه برای ظهور اسماء و بروز آنها احتیاج به واسطه‌ای است که جانشین ذات در ظهور کمالات ذات در معانی و مظاهر اسما و صفات است، این واسطه اسم مستأثر است. انسان کامل که به مقام خلیفه الهی رسیده می‌تواند به اسم اعظم الهی برسد اما دسترسی به اسم مستأثر ندارد؛ زیرا آن اسم ظهور و بروزی ندارد. امام‌خمینی معتقد است اسم مستأثر به حسب حقیقتش بر هیچ کس جز خود خداوند و برای بنده‌ای از بندگان که می‌پسندد و مظهر تام او می‌باشد تجلی نمی‌کند.[۸]

پانویس

  1. مازندرانی، شرح اصول کافی، ج۳، ص۷۶؛ مجلسی، بحار الانوار، ج۹۹، ص۱۲۲؛ جیلی، الانسان کامل، ص۵۶-۵۷.
  2. فناری، مصباح الانس، ص۹ و ۴۶، فرعانی، مشارق الدراری، ص۱۲۵؛ قیصری، رسائل، ۴۵؛ شرح فصوص الحکم، ص۳۸؛ جیلی، الانسان کامل، ص۵۶-۵۷ و ۱۱۱-۱۱۲؛ الکمالات الالهیة فی الصفات المحمدیه، ص۵۳، آشتیانی، شرح مقدمه شرح فصوص الحکم قیصری، ص۱۰۲، ۱۴۲ و ۳۷۰؛ کلینی، الکافی، ج۱، ص۱۵۳.
  3. امام‌خمینی، تعلیقات علی شرح فصوص الحکم و مصباح الانس، ص۱۴، ۲۶، ۲۸، ۲۱۹ و ۳۰۵؛ شرح چهل حدیث، ص۶۲۵؛ آداب الصلاة، ص۳۳۷؛ شرح دعای سحر، ص۱۲۱.
  4. جیلی، الانسان الکامل، ص۵۶-۵۷؛ قیصری، شرح فصوص الحکم، ص۴۶؛ قمشه‌ای، مجموعه آثار حکیم صهبا، ص۱۰۸ جامی، اشعة اللمعات، ص۱۴-۱۵؛ آشتیانی، شرح مقدمه شرح فصوص الحکم قیصری، ص۹ و ۴۶؛ فناری، مصباح الانس، ص۹ و ۴۶؛ صاحبی، اسرار ملکوت، ج۲، ص۲۳-۲۴.
  5. هود: ۵۶.
  6. امام‌خمینی، تعلیقات علی شرح فصوص الحکم ومصباح الانس، ص۱۴-۱۵، ۲۶ و ۲۱۸؛ آداب الصلاة، ص۳۳۷؛ شرح چهل حدیث، ص۶۲۵؛ صاحبی، اوج معرفت، ص۲۲۰-۲۲۱.
  7. کلینی، الکافی، ج۱، ص۲۳۰.
  8. امام‌خمینی، تعلیقات علی شرح فصوص الحکم و مصباح الانس، ص۳۵۰ و ۲۱۷-۲۱۸؛ شرح دعای سحر، ص۷۵-۷۹؛ مصباح الهدایه، ص۱۶-۱۷؛ صاحبی، اسرار ملکوت، ج۲، ص۲۲-۲۵.

منابع

  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، آداب الصلاة، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، ۱۳۸۴ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، تعلیقات علی شرح فصوص الحکم و مصباح الأنس، قم، پاسدار اسلام، ۱۴۱۰ق.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، شرح چهل حدیث، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، ۱۳۸۸ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، شرح دعای سحر، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، ۱۳۸۳ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، مصباح الهدایه، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، ۱۳۸۶ش.
  • آشتیانی، سیدجلال، شرح مقدمه شرح فصوص الحکم قیصری، قم، دفتر تبلیغات، ۱۳۷۵ش.
  • جامی، عبدالرحمان، أشعة اللمعات، قم، بوستان کتاب، ۱۳۹۹ش.
  • جیلی، عبدالکریم، الانسان کامل فی معرفة الاواخر والاوائل، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۱۸ق.
  • جیلی، عبدالکریم، اللکمالات الالهیة فی الصفات المحمدیه، بیروت، دار الکتب العلمیه، بی‌تا.
  • صاحبی، باقر، اسرار ملکوت، تهران، نشر،عروج، ۱۴۰۳ش.
  • صاحبی، باقر، اوج معرفت، تهران، نشر عروج، ۱۳۹۸ش.
  • فرغانی، سعیدالدّین، مشارق الدراری، مقدمه و تصحیح سیدجلال‌الدّین آشتیانی، قم، بوستان کتاب، ۱۳۷۹ش.
  • فناری، محمدبن‌حمزه، مصباح الانس، تهران ، انتشارات مولی، ۱۳۷۴ش.
  • قمشه‌ای، آقا محمدرضا، مجموعه آثار، حکیم صهبا، تحقیق ناجی اصفهانی، اصفحن، نشر کانون پژوهشی، ۱۳۷۸ش.
  • قیصری، داوودبن‌محمود، رسائل، تصحیح سیدجلال آشتیانی، تهران، نشر حکمت و فلسفه ایران، ۱۳۸۱ش.
  • قیصری، داوودبن‌محمود، شرح فصوص الحکم، تصحیح و تعلیق سیدجلال‌الّدین آشتیانی، تهران، نشر علمی و فرهنگی، ۱۳۷۵ش.
  • کلینی، محمدبن‌یعقوب، اصول کافی، تصحیح علی‌اکبر غفاری، تهران، دار الکتب الإسلامیه، ۱۴۰۷ق.
  • مازندرانی، صالح، شرح اصول کافی، بیروت، داراحیاء الکتاب العربی، ۱۴۲۹ق.
  • مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، موسسة الوفاء، ۱۴۰۴ق.

نویسنده: باقر صاحبی