اعتصام
اعتصام به خداوند یعنی با تمام وجود به او تکیه کردن و از او کمک خواستن و پناه بردن به خداوند برای مصونیت از گناه و بالا رفتن و ترقی به عوالم غیب الهی.
اهمیت و جایگاه اعتصام
اعتصام در اصطلاح دینی به معنای چنگ زدن به ریسمان الهی و تمسک به قرآن و سنت پیامبر(ص) برای مصونیت از گمراهی است.[۱] مفسران اسلامی با توجه به برخی آیات الهی به بحث از اعتصام و ریسمان الهی پرداخته و احتمالات متعددی درباره حبلالله بیان نموده و آثار فراوانی بر آن مترتب کردهاند.[۲] امامخمینی نیز به بحث اعتصام، حقیقت و اقوال درباره حبلالله در آثار خویش پرداخته است.[۳]
چیستی اعتصام
مفسران اسلامی و اهل معرفت حقیقت، اعتصام را پناه بردن و تمسک جستن به حبلالله میداند که همان حفاظت بر اطاعت الهی است و با استناد به آیه « واعتصموا بحبل الله جمیعاً و لا تفرقوا »[۴] معتقدند اعتصام به خداوند یعنی بالا رفتن از نردبان ترقی تا جایی که عبد سالک ماسویالله را موهم و اعتباری میبیند و از هر شبهه و تردیدی رهایی مییابد؛ زیرا اعتصام متضمن سالک به سوی صراط مستقیم و مصونیت از گمراهی است.[۵]
امامخمینی نیز در بیان چیستی اعتصام با استناد به «واعتصموا بحبل الله جمیعاً ولا تفرقوا» معتقد است اعتصام همان پناه بردن و تمسک جستن به حبلالله است. حبلالله همان دستورات دینی است که انسان را به خداوند نزدیک میکند. به باور امامخمینی اعتصام به حبلالله یعنی بالا رفتن و ترقی؛ یعنی موجودات با دستگیری عالم غیب به تدریج از تنزلات و قعر ظلمت و نقص به نورانیت و کمال ارتقا مییابند.
امامخمینی معتقد است حبلالله، قرآن و پیامبر میباشند؛ البته ایشان طبق برخی روایات حبلالله را امیرالمؤمنین علی(ع) معرفی میکند، به دو دلیل: یکی اینکه راه قرآن و پیامبر و راه علی(ع) از یکدیگر جدا نیستند. دوم اینکه هر کدام از اینها میتواند یکی از مصادیق ریسمان الهی باشند، از اینرو با یکدیگر تضاد ندارند. امامخمینی دستور آیه «واعتصموا بحبل الله» را دستور محکم، نجات بخش قرآن میداند که باید نصبالعین خود قرار داد و از تفرقه و اختلاف پرهیز نمود امامخمینی معتقد است این آیه مذکور یک پیام مرکب از امر و نهی است امری که دستور به تمسک به حبلالله میدهد و نهیای که از تفرقه باز میدارد و امر، مقدمه و شرط تحقق واقعی عدم تفرقه است.
به اعتقاد امامخمینی اگر جامعه مسلمین با هم اختلاف داشته باشند و آن جهت الهی که خدای متعال امر کرده یعنی اعتصام بحبلالله، فراموش شود، در این صورت عنایت الهی مشمول جامعه نشده و دچار تفرقه میشود؛ البته دستور خداوند تنها اتحاد و اجتماع صرف نیست و انبیاء نیامدهاند که مردم را در امور با هم جمع کنند بلکه انبیاء آمدهاند که همه را در راه حق مجتمع کنند یعنی به دین و اسلام معتصم شوند. از این جهت است که امامخمینی یکی از شرایط خروج از مهجوریت قرآن را عمل به آیه اعتصام میداند چنانکه حل مشکلات اجتماعی و سیاسی جامعه مسلمین در سایه اتحاد و اعتصام به حبلالله میباشد.[۶] امامخمینی از جمله ثمرات اعتصام به حبلالله را عبارت از پیوند اخوت بین ملتها، همبستگی و حسن ظن به یکدیگر و عنایت خداوند به جامعهای که اعتصام به حبلالله دارند میداند.[۷]
پانویس
- ↑ کاشانی، شرح منازل السائرین، ص۲۰۳-۲۰۴؛ مجلسی، بحار الانوار، ج۲۵، ص۱۹۴.
- ↑ طبری، جامع البیان، ج۴، ص۲۱؛ ماتریدی، تاویلات اهل السنه، ج۲، ص۴۴۴؛ طبرسی، مجمع البیان، ج۲، ص۸۰۵؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج۳، ص۲۹.
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ج۱۰، ص۵۳۳؛ کشف اسرار، ص۱۳۹-۱۴۰؛ تقریرات فلسفه، ج۲، ص۲۶۵-۲۶۶.
- ↑ آل عمران: ۱۰۳.
- ↑ کاشانی، شرح منازل السائرین، ص۲۰۳-۲۰۴؛ نجم الدین کبری، التأویلات النجمیه، ج۲، ص۶۰؛ طباطبائی المیزان، ج۳، ص۳۶۹؛ طبری، جامع البیان، ج۴، ص۲۲.
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ج۳، ص۳۱۸؛ ج۸، ص۴۲۲؛ ج۱۰، ص۵۳۳؛ ج۱۲، ص۲۱۶؛ ج ۱۳، ص۲۷۵؛ تقریرات فلسفه، ج۲، ص۲۶۵-۲۶۶؛ کشف اسرار، ص۱۳۹-۱۴۰.
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ج۶، ص۴۵۲؛ ج ۱۶، ص۳۹.
منابع
- امامخمینی، سیدروحالله، تقریرات فلسفه امامخمینی، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۵ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۹ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، کشف اسرار، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، بیتا.
- طباطبائی، محمدحسین، تفسیر المیزان، قم، انتشارات اسلامی، ۱۴۱۷ق.
- طبرسی، حسن، مجمع البیان، بیروت، دارالعلوم، ۱۳۷۹ق.
- طبری، محمدبنجریر، جامع البیان فی تفسیر القرآن، بیروت، دار المعرفة ۱۴۱۲ق.
- کاشانی، عبدالرزاق، شرح منازل السائرین، تحقیق بیدارفر، قم، انتشارات بیدار، ۱۳۸۵ش.
- ماتریدی، محمدبنمحمد، تأویلات اهل السنة، بیروت، در الکتب العلمیه، ۱۴۲۶ق.
- مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، موسسة الوفاء، ۱۴۰۴ق.
- مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۷۴ش.
- نجم الدین کبری، احمدبنعمر، التأویلات النجمیة، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۳۸۸ش.
نویسنده: باقر صاحبی