تأویل عرفانی
تأویل عرفانی به معنای ارجاع ظاهر کلام به باطن، خالص کردن الفاظ از پوسته و تعینات عالم طبیعت و بازگشت به مراحل بطونی و راهیابی به عمق معارف قرآن و فهم درون مایههای کلام خداوند است. امامخمینی در آثار خویش به بحث از تأویل عرفانی، ضوابط و راههای تحصیل آن پرداخته است.
اهمیت و جایگاه تأویل عرفانی
تأویل در اصطلاح عرفانی به معنای ارجاع ظاهر به باطن و راهیابی به عمق معارف قرآنی و فهم درون مایههای کلام خداوند است.[۱] عرفا و اهل معرفت افزون بر روشهای رایج تفسیر برای فهم ظاهر قرآنی، روش تأویل عرفانی را برای رسیدن به فهم عمیق شریعت برگزیدهاند، شیوهای که مورد تأیید اهلبیت(ع) نیز بوده است. عرفا در آثار تفسیری خویش به بحث از تأویل مبانی، ضوابط و راههای تحصیل آن پرداختهاند.[۲]
امامخمینی نیز در آثار خویش به بحث از تأویل عرفانی، جایگاه، ظوایط و راههای تحصیل آن پرداخته است.[۳]
حقیقت تأویل عرفانی
تأویل در نگاه اهل معرفت عبارت است از فهم بطون آیات قرآنی از طریق کشف و شهودی که برای عارف حاصل میشود و آن را از باطن رسول خدا دریافت میکند؛ ازاینرو، حقیقت تأویل عرفانی نزد اهل طریقت و معرفت عبارت است از تطبیق کتاب قرآنی با کتاب آفاقی و هدف از این تأویل شناخت حق و مشاهده او در مظاهر و آیات کتاب آفاقی و انفسی میباشد.[۴]
امامخمینی نیز در بیان حقیقت تأویل عرفانی معتقد است که قرآن کریم پیش از رسیدن به مرحله الفاظ در این عالم ماده، دارای منازل و مراحلی است. ازاینرو، حقیقت تأویل عرفانی همان خالص کردن الفاظ از پوسته و تعینات عالم طبیعت و بازگشت به مراحل بطونی قرآن میباشد.[۵] به اعتقاد ایشان اولیای الهی به واسطه طهارت نفس و صفای قلب و مخالفت با هوای نفس به مراتب و منازل کتاب الهی دست یافتهاند و میتوانند به تأویل عرفانی دست پیدا کنند و هر چه طهارت قویتر باشد، بهرهمندی از حقایق و بطون قرآن بیشتر خواهد بود؛[۶] ازاینرو، هر یک از اهل معرفت و سلوک به اعتبار مراتب و درجاتی که دارند، میتوانند به مرتبهای از فهم قرآن دست پیدا کنند، چنان که فهم کسانی که به مرتبه روحی رسیدهاند با فهم آنان که به مرتبه سر یا خفی و اخفی رسیدهاند، از آیات قرآن متفاوت است.[۷]
امامخمینی با الهام گرفتن از آیات الهی و احادیث اهلبیت، حقیقت تأویل عرفانی را رسیدن به حقایق غیبی و باطنی قرآن میداند که با مجاهدت و ریاضت نفسانی به این نوع تأویل میتوان رسید.[۸]
مصادق تأویل عرفانی
امامخمینی در آثار عرفانی خویش به تأویلات عرفانی بسیار توجه داشته است و در پرتو آن مسائلی از مبدأ و معاد و مظاهر آن و معرفت نفس را در قالبهای عرفانی مطرح کرده است. چنان که ایشان مرتبه ظلومیت و جهولیت در آیه «انه کان ظلوماً جهولا»،[۹] را به معنای رسیدن به مرتبه احدیت جمع میداند و جریان تعلیم اسماء به واسطه حضرت آدم(ع) را به انباء در عالم عقول تأویل کرده است.[۱۰] همچنین ایشان با استفاده آیه «انا انزلناه فی الیلة القدر»، در یک تأویل عمیق عرفانی، «لیل» را به قوس نزول و «یوم» را به قوس صعود به تأویل برده و معتقد است، عالم عبارت از یک شب و یک روز میباشد که در آن دو حالت برای وجود رخ داده است؛ شب عالم، زمان تجلی شمس حقیقت از پس پرده غیب «لیلة القدر» است که در آن نعمت و برکت بیکران از حضرت احدیت به سوی عالم روان میشود. با این بیان، «لیلة القدر» زمان قوس نزول است. زمان دیگر نیز با احتساب «إنا الیه راجعون» وجود دارد که قوس صعود و همان إلیه المصیر است و آن یوم القیامة و روز بازگشت است. به باور امامخمینی، قرآن کریم در زمان قوس نزول در لیلة القدر، که صورت اعظم همان انسان کامل میباشد نازل شده است.[۱۱]
امامخمینی کلام برخی اهل معرفت که دعای حضرت نوح(ع) برای نابودی قوم خود در پهنه زمین را به تحول نفسی و درونی آن قوم تأویل کردهاند، پذیرفته و ضمن تایید این نوع تأویل عرفانی، ارض در آیه «قال نوح رب لا تذر علی الأرض من الکافرین دیارا»،[۱۲] را به ارض طبیعت یعنی نفس تأویل کرده و هلاک را به خروج از عالم طبیعت به ملکوت نفس به تأویل عرفانی برده است. همچنین ایشان هجرت در آیه «و من یخرج من بیته مهاجر إلی الله و رسول»[۱۳] را، به خروج از بیت نفس و منزل دنیا به سوی خداوند و پیامبر(ص) تأویل کرده و معتقد است تا زمانی که نفس توجه به انانیت خویش دارد و دیوارهای شهر انانیت و اذان و اعلان خودخواهی او پنهان نشده، مسافر و مهاجر نیست و در حکم حاضر است.[۱۴]
تأویل عرفانی و کتاب انفسی
به اعتقاد برخی اهل معرفت، تأویل عرفانی نوعی تلاش برای برگرداندن ظاهر کلام به چیزی است که در نگاه عارف، غایت، سخن گوینده است. عارف بر اساس ذوق عرفانی به تفسیر انفسی و سیر و سلوک معنوی میپردازد و از عالم خارج برای شناخت نفس خود بهره میگیرد و میان کتاب آفاقی و انفسی مقایسه برقرار میکنند و تمام آنچه را که در عالم اکبراست بر عالم اصغر؛ یعنی انسان انطباق میدهد.[۱۵]
امامخمینی نیز در تأویل عرفانی و تطبیق کتاب انفسی با کتاب آفاقی، با تعبیر کتاب انفسی بر وجود انسانی و اطلاق قرآن انسانی، بر انسان کامل، معتقد است، نتیجه این تطبیق اقتباس از روایتی است که ناظر به حدّ، مطلع، ظاهر و باطن داشتن قرآن بر مراتب مختلف وجود انسانی است و اعتباری قرآن را دارای سه قسم قرآن تکوینی (تمام صفحه وجود)، قرآن انسانی (انسان کامل) و قرآن تدوینی (آنچه میان دو جلد است) دانسته، انسان را کتاب جامعی میداند که دارای مراتب متعددی چون، سرّ، روح، عقل، نفس، خیال و طبع میباشد که این کتاب دارای ابواب و فصلهایی نیز میباشد؛ ازاینرو، انسان، کتاب جامع، مستبین و مفتاح باب معرفت حقتعالی است.[۱۶]
پانویس
- ↑ قیصری، شرح تائیه ابنفارض ۲۲۰، مظفری تأویل عرفانی، ص۴۶؛ مزرئی، تفسیر عرفانی، ص۲۳.
- ↑ آملی، تفسیر المحیط الاعظم، ج۱، ص۲۹۳؛ تستری، تفسیری القرآن العظیم؛ ص۱۱۲۷؛ رزقانی، مناهل العرفان، ج۲، ص۸۶؛ کاشانی، تأویلات، ج۱، ص۴؛ قیصری شرح تائیه ابنفارض، ص۲۲۰؛ طباطبائی، المیزان، ج۳، ص۶۳؛ جوادی آملی، تفسیر موضوعی قرآن کریم، ج۱، ص۲۲۰-۴۲۲.
- ↑ امامخمینی، آداب الصلاة، ص۸ و ۲۰۸؛ شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص۵۹ و ۳۱۱؛ شرح دعای سحر، ص۳۷-۳۸؛ تعلیقات علی شرح فصوص الحکم ومصباح الانس، ص۹۷؛ مصباح الهدایه، ص۳۸-۳۹.
- ↑ قیصری، شرح تائیه ابنفارض، ص۲۲۰-۲۲۱؛ آملی، تفسیر المحیط الاعظم، ج۵، ص۷۵؛ آلوسی، روح العانی، ج۱، ص۵۷، کاشانی، تأویلات ج۱، ص۶.
- ↑ امامخمینی، شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص۵۹ و ۳۱۱، شرح دعای سحر، ص۳۷-۳۸.
- ↑ امامخمینی، شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص۶۱؛ شرح دعای سحر، ص۵۹)
- ↑ امامخمینی، تعلیقات علی شرح فصوص الحکم و مصباح الانس، ص۲۱۵-۲۱۶.
- ↑ امامخمینی، شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص۶۰-۶۱.
- ↑ احزاب: ۷۲
- ↑ شرح دعای سحر، ص۱۵؛ مصباح الهدایه، ص۳۸-۳۹؛ صاحبی، اوج معرفت، ص۳۵۷- ۳۵۸.
- ↑ امامخمینی، آداب الصلاة، ص۳۲۸-۳۲۹؛ تعلیقات علی شرح فصوص الحکم المصباح الانس، ص۸۳-۸۴، صاحبی، اوج معرفت، ص۳۶۱-۳۶۲).
- ↑ نوح: ۲۶)
- ↑ نساء: ۱۰۰.
- ↑ امامخمینی، آدابالصلاة، ص۸ و ۲۰۸؛ تعلیقات علی شرح فصوص الحکم ومصباح الانس، ص۹۷.
- ↑ آملی، تفسیر المحیط الاعظم ج۱، ص۲۴۰؛ ج۲، ص۱۷ و ۳۲؛ مزرئی، تفسیر عرفانی از دیدگاه سیدحیدر آملی، ص۱۳۳-۱۳۶.
- ↑ امامخمینی، شرح دعای سحر، ص۵۵-۵۶؛ تعلیقات علی شرح فصوص الحکم و مصباح الانس، ص۵۰-۵۱ و ۲۱۴-۲۱۵؛ شرح چهل حدیث، ص۴۹۸؛ صاحبی، اسرار ملکوت، ج۱، ص۲۴۸-۲۵۱.
منابع
- امامخمینی، سیدروحالله، آداب الصلاة، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۴ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، تعلیقات علی شرح فصوص الحکم و مصباح الأنس، قم، پاسدار اسلام، ۱۴۱۰ق.
- امامخمینی، سیدروحالله، شرح حدیث جنود عقل و جهل، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۷ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، شرح دعای سحر، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۳ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، مصباح الهدایه، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۶ش.
- آلوسی، محمودبنعبدالله، روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم و السبع المثانی، بیروت، دار الکتب العلمیة، ۱۴۱۵ق.
- آملی، سیدحیدر، تفسیر محیط الاعظم والبحر الخضم، تحقیق سیدمحسن موسوی، قم، مؤسسه فرهنگ و نشر نور علی نور، ۱۴۲۲ق.
- تستری، سهل، تفسیر القرآن العظیم، مصر، دار الحرم للتراث، ۱۴۲۵ق
- جوادی آملی، عبدالله، تفسیر موضوعی قرآن کریم، قم، نشر اسراء، ۱۳۸۷ش.
- زرقانی، محمد عبدالعظیم، مناهل العرفان، بیروت، در احیاء التراث العربی، ۱۴۲۵ق.
- صاحبی، باقر، اسرار ملکوت، تهران، نشر عروج، ۱۴۰۳ش.
- صاحبی، باقر، اوج معرفت، تهران، نشر عروج، ۱۳۹۸ش.
- طباطبائی، محمدحسین، تفسیر المیزان، قم، انتشارات اسلامی، ۱۴۱۷ق.
- قیصری، داودبنمحمود، شرح تائیه ابنالفارض الکبری، بیروت، الکتب العلمیة، ۱۴۲۵ق.
- کاشانی، عبدالرزاق، تأویلات کاشانی، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۲۰۰۶م.
- مزرئی، سول، تفسیر عرفانی از دیدگاه سیدحیدر آملی، قم، مؤسسه آموزش و پژوهشی، امامخمینی، ۱۴۰۱ش.
- مظفری، حسین، تأویل عرفانی، قم، مؤسسه آموزش و پژوهشی امامخمینی، ۱۳۹۹ش.
نویسنده: باقر صاحبی