رکوع
رکوع، یک رکن نماز است که هم بعد فقهی دارد و هم بعد عرفانی. از نظر فقهی، خمشدن خاصی است که باید با ذکر همراه باشد. از نظر عرفانی، نماد خضوع کامل و شکستگی بنده در برابر عظمت خداوند است.
اهمیت و جایگاه رکوع
رکوع در اصطلاح عرفانی به معنای اظهار ذلت و خضوع در برابر خداوند و به منزله نمادی از عبودیت میباشد.[۱] اهل معرفت با توجه به روایات در زمینه رکوع به بحث از اهمیت و جایگاه، حقیقت، اسرار باطنی و کمال رکوع و ثمرات آن در آثار خویش پرداختهاند.[۲]
امامخمینی، نیز با توجه به روایات معصومین(ع) به بحث از رکوع، حقیقت، جایگاه و اسرار و مراتب رکوع و ثمرات آن در آثار خویش پرداخته است.[۳]
سر رکوع
اهل معرفت حقیقت رکوع در نماز را تعظیم عبد ذلیل در برابر عظمت حق میدانند؛ زیرا نمازگزار سالک با درک و مشاهده عظمت الهی در نماز احساس تواضع میکند و خضوع بیشتر مییابد و قامت او شکسته میشود و در مقابل خداوند عظیم به زانو درآمده و رکوع میکند، این گونه حالت در رکوع یا حالت بندگی و فقر و تذلل و تسلیم در برابر خداوند متعال را نشان میدهد؛ ازاینرو رکوع هویت خضوعی و کرنشی بیشتری نسبت به قیام در نماز دارد و وضعیت شکستگی و تعظیم بدن در رکوع و نیاز عبد نسبت به پروردگار را بیشتر به نمایش میگذارد.[۴]
امامخمینی، نیز حقیقت رکوع را فقر و ذلت عبد در برابر عظمت حق میداند و معتقد است سالک نمازگزار باید مقام عظمت و جلال حق و سلطنت ربوبیت را در نظر آورد و مقام ضعف و عجز و ذلت خود را یادآور شود، در چنین حالتی یک نوع شکستگی در او ایجاد میشود و ترک قیام میکند و به حقیقت رکوع میرسد. به اعتقاد امامخمینی، رکوع رسیدن به مرحله توحید صفاتی و فنای اسمایی است و تکبیر در آن، بزرگ شمردن و تنزیه حقتعالی از این توحید و بلند کردن دست در آن، اشاره به رفض صفات خلق است.[۵] امامخمینی، با استناد به روایتی رکوع حقیقی را همان فنای در صفات میداند که مزین به نور بهاء و متحقق به مقام اسما و صفات است و این که حقتعالی عبد را در ظل و سایه کبریایی خود قرار داده و او را به بقاء بعد فنا میرساند.[۶]
سر بلند کردن از رکوع
به باور اهل معرفت سالک نمازگزار در رکوع با تمام جوارج و اعضای خود فرود میآید و خضوع و خشوع میکند تا شائبه اشتراک در قیومیت را از خود دور کند. هنگامی که رکوع را به اتمام رساند این خداوند است که او را بالا میبرد.[۷] امامخمینی حقیقت رکوع را تمام کردن قوس عبودیت و فانی شدن در نور عظمت ربوبیت میداند و بلند کردن سر از رکوع را انصراف از کثرات اسمائی میداند؛ زیرا سر بلند کردن از رکوع رجوع از وقوف در کثرات اسمائی است و خود کثرات اسمائی حجب نوری هستند. پس سر بلند کردن نفی صفات و کمال توحید است؛ ازاینرو امامخمینی توحید حقیقی را ارجاع کثرات به وحدت و اسقاط اضافات میداند. بنابراین سالک باید از منزل رکوع منصرف و با توجه به مقام قرب نوافل و فرایض به لسان حق «سمع الله لمن حمده» بگوید، یعنی خارج شدن از کثرات.[۸]
مراتب رکوع
امامخمینی، برای رکوع مراتبی را بر میشمارد:
- رکوع نزد خواص: که عبارت است از خروج از جایگاه قیام به امر الهی؛ زیرا قیام به نوبه خود فرمان یافته از «فاستقم کما امرت» میباشد که نزد اهل معرفت در آن نوعی ادعای انانیت است.
- رکوع نزد اهل محبت: یعنی خروج از منزل خیانت و جنایت و مرحله میل نفسانی و دخول در مرحله قلب و محبت و حبّ که آمدن در منزل ذلت و افتقار، فروماندگی، خشوع و تواضع و تعظیم است. این منزل متوسطین از سالکان الیالله است.
- رکوع نزد اصحاب قلوب: یعنی خروج از منزل «قیام لله» به مقام «قیام بالله» و خروج از مشاهده قیومیت به مشاهده انوار عظمت حقتعالی و خروج از مقام توحید افعالی به مرتبه توحید اسمائی.[۹]
احکام فقهی رکوع

رکوع در اصطلاح فقهی بدین معنا است که نمازگزار در هر رکعت بعد از قرائت، به قصد رکوع، به اندازهای خم شود که بتواند دست را به زانو بگذارد و در این حالت ذکر بگوید.[۱۰] کسی که به خاطر ناتوانی در ایستادن، نشسته رکوع میکند، باید بقدری خم شود که صورتش مقابل زانوها برسد و بهتر است به قدری خم شود که صورت نزدیک جای سجده برسد.[۱۱]
رکوع در نماز واجب و از ارکان به شمار میرود، به گونهای که اگر به عمد یا اشتباه، در آن کمی یا زیادهای رخ دهد، نماز باطل میشود.[۱۲] افزون بر خمشدن، گفتن ذکر نیز در رکوع واجب است.[۱۳] نمازگزار میتواند در رکوع به گفتن هر ذکر الهی اکتفا کند اما احتیاط واجب آن است که ذکرش برابر با سه بار «سبحان الله» و یا یک مرتبه «سبحان ربی العظیم و بحمده» باشد.[۱۴] همچنین واجب است هنگام گفتن ذکر واجب، بدن در حال طمأنینه و آرامش باشد و اگر به عمد ذکر یا طمأنینه را ترک کند نمازش باطل میشود.[۱۵]
هرگاه نمازگزار نتواند به اندازۀ رکوع خم شود، باید به چیزی تکیه دهد و رکوع کند و اگر موقعی هم که تکیه داده نتواند بطور معمول رکوع کند، باید به هر اندازه میتواند، خم شود و اگر هیچ نتواند خم شود باید موقع رکوع بنشیند و نشسته رکوع کند.[۱۶] همچنین نمازگزار بعد از تمام شدن ذکر رکوع، باید راست بایستد و بعد از آن که بدن آرام گرفت به سجده رود و اگر عمداً پیش از ایستادن، یا پیش از آرامگرفتن بدن به سجده رود نمازش باطل است.[۱۷]
پانویس
- ↑ محاسبی، الوصایا، ص۳۷۵؛ قمی، اسرار العبادة وحقیقة الصلاة، ص۱۰۲-۱۰۳؛ یزدانپناه، آیین بندگی، ص۴۰۷.
- ↑ مصباح الشریعه، ص۸۹-۹۰؛ صدوق، علل الشرایع ج۲، ص۳۱۵؛ ابنعربی الفتوحات المکیه، ج۱، ص۴۳۲؛ آملی، انوار الحقیقة، ص۴۰۶ و ۵۴۵؛ جیلی، الانسان الکامل، ص۲۶۷؛ قمی، الاربعینات لکشف، انوار القدسیات، ص۴۲-۵۶؛ اسرار العبادات و حقیقة الصلاة، ص۱۰۲-۱۰۵.
- ↑ امامخمینی، سرّالصلاة، ص۹۴-۹۹؛ آداب الصلاة، ص۳۴۸؛ تعلیقات علی شرح فصوص الحکم و مصباح الانس، ص۹۱؛ شرح چهل حدیث، ص۳۲۷.
- ↑ قمی، اسرار العبادت و حقیقة الصلاة، ص۱۰۰-۱۰۱؛ الاربعینیات لکشف انوار القدسیات، ص۴۴؛ یزدانپناه، آیین بندگی و دلدادگی، ص۴۰۸.
- ↑ امامخمینی، آداب الصلاة، ص۳۴۸؛ سرّالصلاة، ص۹۴.
- ↑ امامخمینی، آداب الصلاة، ص۳۵۳-۳۵۴؛ سرّالصلاة، ص۹۷.
- ↑ قمی، اسرار العبادات وحقیقة الصلاة، ص۱۰۲-۱۰۳.
- ↑ امامخمینی، تعلیقات علی شرح فصوص الحکم ومصباح الانس، ص۹۱؛ شرح چهل حدیث، ص۳۲۷؛ آداب الصلاة، ص۱۷۱، ۳۵۴-۳۵۵؛ سرّالصلاة، ص۹۹.
- ↑ امامخمینی، سرّالصلاة، ص۹۴.
- ↑ شیخ طوسی، المبسوط، ج۱، ص۱۰۹؛ علامه حلی، تذکرة الفقهاء، ج۳، ص۱۶۵؛ امامخمینی، تحریرالوسیله، ج۱، ص ۱۷۸، توضیح المسائل، ص ۱۶۰.
- ↑ امامخمینی، تحریرالوسیله، ج۱، ص ۱۷۸، توضیح المسائل، ص ۱۶۰.
- ↑ شیخ طوسی، المبسوط، ج۱، ص۱۰۹؛ علامه حلی، تذکرة الفقهاء، ج۳، ص۱۶۵؛ امامخمینی، تحریرالوسیله، ج۱، ص ۱۷۸، توضیح المسائل، ص ۱۶۰.
- ↑ شیخ طوسی، المبسوط، ج۱، ص۱۰۹؛ علامه حلی، تذکرة الفقهاء، ج۳، ص۱۶۷؛ امامخمینی، تحریرالوسیله، ج۱، ص ۱۷۹، توضیح المسائل، ص ۱۶۱.
- ↑ شیخ طوسی، المبسوط، ج۱، ص۱۰۹؛ علامه حلی، تذکرة الفقهاء، ج۳، ص۱۶۷؛ امامخمینی، تحریرالوسیله، ج۱، ص ۱۷۹، توضیح المسائل، ص ۱۶۱.
- ↑ شیخ طوسی، المبسوط، ج۱، ص۱۰۹؛ علامه حلی، تذکرة الفقهاء، ج۳، ص۱۶۶؛ امامخمینی، تحریرالوسیله، ج۱، ص ۱۸۰، توضیح المسائل، ص ۱۶۱.
- ↑ امامخمینی، تحریرالوسیله، ج۱، ص ۱۷۸؛ توضیح المسائل، ص ۱۶۲.
- ↑ شیخ طوسی، المبسوط، ج۱، ص۱۰۹، علامه حلی، تذکرة الفقهاء، ج۳، ص۱۶۷؛ امامخمینی، تحریرالوسیله، ج۱، ص ۱۸۰، توضیح المسائل، ص ۱۶۲.
منابع
- آملی، حیدر، انوار الحقیقة و اطوار الطریقة، قم، نور علی نور، ۱۳۸۳ش.
- ابنعربی، محییالدین، الفتوحات المکیه، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بیتا.
- امامخمینی، سیدروح الله، تحریرالوسیله، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، تهران، چاپ سوم، ۱۳۹۲ش.
- امامخمینی، سیدروح الله، رساله توضیح المسائل، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، تهران، چاپ هشتم، ۱۳۹۱ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، آداب الصلاة، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۴ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، تعلیقات علی شرح فصوص الحکم و مصباح الأنس، قم، پاسدار اسلام، ۱۴۱۰ق.
- امامخمینی، سیدروحالله، سرّالصلاة، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۷۸ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، شرح چهل حدیث، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۸ش.
- جیلی، عبدالکریم، الانسان الکامل فی معرفة الأواخر و الاوائل، بیروت، دار الکتب العلمیة، ۱۳۷۶ش.
- شیخ طوسی، محمدبن حسن، المبسوط فی فقه الامامیه، المکتبة المرتضویه الاحیاء الآثار، تهران، ۱۳۸۷ق.
- صدوق، محمدبنعلی، علل الشرایع، قم، کتابفروشی داوری، بیتا.
- علامه حلی، حسن بن یوسف، تذکرة الفقهاء، مؤسسه آل البیت(ع)، قم، ۱۴۱۴ق.
- قمی، قاضی سعید، اسرا العبادت و حقیقة الصلاة، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۲۹ش.
- قمی، قاضی سعید، الاربعینیات لکشف انوار القدسیات، تهران، میراث مکتوب، ۱۳۸۱ش.
- محاسبی، حارث، الوصایا، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۰۶ق.
- منسوب به امام صادق(ع)، مصباح الشریعه، بیروت، موسسة الاعلمی، للمطبوعات، ۱۴۰۰ق.
- یزدانپناه، یدالله، آیین بندگی و دلدادگی، قم، نشر فردا، ۱۳۹۸ش.
نویسنده: باقر صاحبی