علیاصغر احمدی خمینی
![]() | |
| اطلاعات فردی | |
|---|---|
| نام کامل | علیاصغر احمدی خمینی |
| تاریخ تولد | ۱۲۹۷ش |
| زادگاه | خمین، ایران |
| تاریخ وفات | ۱۵ دی ۱۳۸۳ |
| محل دفن | حرم حضرت فاطمه معصومه (س)، قم |
| شهر وفات | قم، ایران |
| خویشاوندان سرشناس | میرزا محمدمهدی خوانساری (پدر)، امامخمینی (پسرعمو) |
| اطلاعات علمی | |
| استادان | امامخمینی، سیدحسین بروجردی، محمد صدوقی یزدی، عبدالرزاق قائنی، سیدحسن مدرسی یزدی، سیدمحمدباقر سلطانی طباطبایی |
| محل تحصیل | حوزه علمیه قم |
| سایر | فعالیت در بیت امامخمینی، پاسخگویی به سؤالات شرعی |
| فعالیتهای اجتماعی-سیاسی | |
| سیاسی | مبارزه با حکومت پهلوی و همراهی با نهضت امامخمینی |
علیاصغر احمدی خمینی، از شاگردان درس خارج فقه و اصول امامخمینی.
زادگاه
علیاصغر احمدی خمینی در سال ۱۲۹۷ش در شهر خمین به دنیا آمد. پدرش میرزا محمدمهدی خوانساری، از روحانیان برجسته خمین و از مجتهدان بنام آن شهر و دایی امامخمینی بود و با دخترعمه امامخمینی ازدواج کرده بود. او همچنین از استادان امامخمینی و از عالمان برجسته و مورد احترام مردم خمین بود.[۱]، بنابراین علیاصغر احمدی علاوه بر اینکه پسردایی امامخمینی بود، نوه دختری عمه ایشان هم بود.
تحصیل
او خواندن و نوشتن را در مکتبخانهای در خمین فراگرفت. سپس به تحصیل دروس حوزوی روی آورد و مقدمات را نزد برادرش در خمین خواند. او در سال ۱۳۱۳ش برای تکمیل تحصیلات حوزوی راهی قم شد و در حوزه علمیه آن شهر به تحصیل پرداخت.
ورود احمدی خمینی به قم همزمان با اتحاد لباس و سختگیری علیه روحانیان بود و از جمله روحانیانی که در خمین مکلف به تغییر لباس شده بود، محمدمهدی خوانساری بود. در روز تغییر لباس او به این سیاست اعتراض کرد و این اعتراض باعث شد تا مراسم به مجلس گریه و زاری تبدیل شود. آیتالله خوانساری مدتی بعد براثر بیماری از دنیا رفت و احمدی خمینی هم از قم به خمین بازگشت و از ادامه تحصیل منصرف شد.[۲]
در سال ۱۳۲۰ش و پس از تبعید رضاشاه از کشور، بار دیگر به قم رفت و در حوزه علمیه قم به تحصیل ادامه داد. او دروس سطح را در آنجا نزد آقایان شیخ محمد صدوقی یزدی، عبدالرزاق قائنی، سیدحسن مدرسی یزدی و سیدمحمدباقر سلطانی طباطبایی خواند. سپس در درسهای خارج فقه و اصول آیات سیدحسین طباطبایی بروجردی و امامخمینی شرکت کرد.[۳]
درباره سالهای دقیق حضور او در درسهای خارج فقه و اصول امامخمینی گزارشی در دست نیست، ولی میتوان احتمال داد که از اواخر دهه ۱۳۲۰ش تا نخستین سالهای دهه ۱۳۴۰ش و پیش از تبعید امامخمینی به خارج از کشور، در درسهای امامخمینی در مساجد محمدیه و سلماسی و اعظم قم حضور مییافته است.
فعالیت سیاسی و اجتماعی
علیاصغر احمدی به سبب نسبت نزدیکی که با امامخمینی داشت از نزدیکان ایشان بود و با آغاز نهضت اسلامی به رهبری امامخمینی از سال ۱۳۴۱ش، در کنار ایشان قرار گرفت و وارد جریان مبارزه با حکومت پهلوی شد.[۴] او پس از اطلاع از دستگیری امامخمینی در ۱۵ خرداد ۱۳۴۲، همراه با جمعی از روحانیان شهر خمین، نامهای به محمدرضاشاه ارسال کردند و خواستار آزادی امامخمینی از حبس شدند.[۵]
در ۱۳ آبان ۱۳۴۳ هم وقتی از دستگیری و تبعید امامخمینی اطلاع یافت، همراه با سیدمصطفی خمینی، به افشاگری در این زمینه پرداخت و همراه با فرزند امامخمینی، با حضور در حرم حضرت معصومه(س)، مردم را در جریان تبعید امامخمینی قرار داد. در همان روز در سخنانی، به شدت از حکومت پهلوی انتقاد کرد و سپس همراه با مردم به خانههای مراجع تقلید رفت تا آنان را هم در جریان موضوع قرار دهد.[۶] سپس همراه با روحانیان و طلاب خمینی و چاپلقی حوزه علمیه قم، نامهای را به امیرعباس هویدا نخستوزیر وقت ارسال کردند و با انتقاد از تصویب مصوبههای مغایر با شریعت و همچنین قانون اساسی، ایجاد فضای رعب و وحشت در کشور و دستگیری فعالان سیاسی در دولتهای پیشین، از او خواستند امامخمینی را که به جرم دفاع از استقلال کشور و برخلاف قانون مصونیت مراجع تقلید، از کشور تبعید شده است، به کشور بازگرداند، مصوبات مذکور را لغو و دیگر زندانیان و فعالان سیاسی را آزاد کند.[۷]
در اواخر سال ۱۳۴۴ش هم وقتی حکومت پهلوی برخی از علما و مدرسان برجسته حوزه علمیه قم همچون حسینعلی منتظری، عبدالرحیم ربانی شیرازی، علیاصغر مروارید و... را دستگیر و به تهران منتقل و شیخ شهابالدین اشراقی داماد و «نماینده مرجع عالیقدر مسلمانان جهان حضرت آیتاللهالعظمی آقای خمینی» را از قم به همدان تبعید کرد، همراه با جمعی از مدرسان و محصلان حوزه علمیه قم در نامهای خطاب به مراجع تقلید از آنان خواستند تا اولاً مراتب انزجار روحانیت ایران را به مقامات مسئول ابلاغ کنند، ثانیاً پس از استیضاح مقامات، از اساتید حوزه علمیه قم رفع مزاحمت شود، ثالثاً به مقامات کشور تذکر داده شود آنهایی که به چنین اقداماتی دست میزنند دانسته یا ندانسته مقدمات یک انفجار عظیم را در قم و سایر شهرستانها فراهم میکنند.[۸]
احمدی خمینی در آن سالها (پس از تبعید امامخمینی به خارج از کشور) به سبب نسبتی که با امامخمینی داشت، به بیت ایشان در قم تردد میکرد و همراه با سیدمرتضی پسندیده، در زنده نگاه داشتن نام امامخمینی و همچنین اداره امور مرجعیتی ایشان فعالیت میکرد. در اسناد ساواک از فردی به نام شیخ احمد احمدی خمینی نام برده شده است که در بیت امامخمینی فعالیت میکرد و به نظر می رسد فرد مزبور، شیخ علیاصغر احمدی خمینی است که به اشتباه، احمد احمدی قید شده است. وقتی شهابالدین اشراقی در سال ۱۳۴۴ش دستگیر و به همدان تبعید شد، از سوی آیتالله شیخ مرتضی حائری یزدی مأموریت یافت با عزیمت به همدان و ضمن دیدار با اشراقی، وجهی را در اختیار او قرار دهد. ساواک در گزارشی درباره این روحانی خمینی، او را یکی از روحانیان افراطی و طرفدار امامخمینی نامید و از ساواک همدان خواست وی را به محض رسیدن به همدان دستگیر و به تهران اعزام کند.[۹]. طبق سندی دیگر از ساواک، احمد احمدی موصوف همراه با سه روحانی دیگر و در غیاب شهابالدین اشراقی، مسئولیت دریافت و پرداخت وجوه شرعی به نام امامخمینی را در بیت ایشان بر عهده گرفته بودند.[۱۰] بر اساس گزارشی از ساواک، احمدی همواره در بیت امامخمینی حضور داشت و در اداره امور آن بیت نقش داشت. به همین علت، اداره کل سوم ساواک در نامهای به ریاست ساواک قم، خواستار تهیه مشخصات کامل او و شیخ احمد منتظری قمی شد (یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب، ص۲۱۵-۲۱۶). همچنین سیدمرتضی پسندیده از او بهعنوان کسی که پاسخ به پرسشها در بیت امامخمینی را بر عهده داشت نام برده است.[۱۱]
احمدی خمینی یکی از روحانیانی بود که در سال ۱۳۵۲ش و پس از کشف گروه ابوذر نهاوند، همراه با جمعی دیگر از روحانیان مبارز دستگیر و به کبودرآهنگ در استان همدان تبعید شد.[۱۲] و در سال ۱۳۵۳ش محل تبعید او به شهر تویسرکان در استان همدان تغییر یافت.[۱۳] او پس از سه سال تبعید در سال ۱۳۵۵ش و با بدرقه باشکوه مردم تویسرکان، آنجا را به سمت قم ترک کرد.
احمدی خمینی در قم به فعالیت در بیت امامخمینی ادامه داد و سپس به خمین رفت و در رسیدگی به اوضاع آنجا نقش داشت. فعالیتهای وی در خمین باعث شد تا بار دیگر توسط ماموران حکومت پهلوی دستگیر شود و به تهران انتقال یابد. او مدتی در تهران زندانی بود و پس از آزادی به فعالیتهایش ادامه داد و از جمله در تحصن روحانیان مبارز در مسجد دانشگاه تهران (در بهمن ۱۳۵۷) شرکت کرد.
احمدی خمینی پس از پیروزی انقلاب اسلامی در دفتر امامخمینی به فعالیت ادامه داد و از جمله پاسخگوی سؤالات و مسائل شرعی در آنجا بود و تا پایان عمر به این وظیفه اهتمام داشت.
درگذشت
علیاصغر احمدی خمینی در ۱۵ دی ۱۳۸۳ در قم از دنیا رفت و پیکرش در حرم حضرت فاطمه معصومه(س) به خاک سپرده شد.[۱۴]
پانویس
- ↑ خاطرات آیتالله پسندیده، ص۵۷-۵۳.
- ↑ خاطرات حجتالاسلام آقای...، ص۲۵-۲۶.
- ↑ خاطرات حجتالاسلام آقای...؛ یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۲۱، ص۱۵۸.
- ↑ خاطرات حجتالاسلام آقای...، ص۲۴ ـ ۲۹ و نیز یادنامه آیتالله...، اغلب صفحات.
- ↑ قیام ۱۵ خرداد به روایت اسناد ساواک، ج۷، ص۱۳۳.
- ↑ خاطرات حجتالاسلام آقای...، ص۲۴ ـ ۲۹ و نیز یادنامه آیتالله...، اغلب صفحات.
- ↑ اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۱۴۵.
- ↑ اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۱۹۸-۱۹۵؛ دوانی، ج۵، ص۱۷۸-۱۷۷.
- ↑ یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۴۶.
- ↑ یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب، ص۱۱۸.
- ↑ خاطرات آیتالله پسندیده، ص۵۳.
- ↑ یاران امام به...، آیتالله حاج شیخ مهدی...، ص۱۵۸ ـ ۱۵۹.
- ↑ یاران امام به...، آیتالله حاج شیخ مهدی...، ص۱۸۶ و ۱۹۱.
- ↑ یادنامه...، ص۴۰-۹۴.
منابع
- اسناد انقلاب اسلامی (۱۳۷۴)، ج۳، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
- «خاطرات حجتالاسلام آقای علیاصغر خمینی» (۱۳۶۵)، یاد، شماره ۵، زمستان.
- قیام پانزده خرداد به روایت اسناد ساواک، ج۷، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات.
- یاران امام به روایت اسناد ساواک (۱۳۸۰)، کتاب ۲۱: آیتالله حاج شیخ مهدی ربانی املشی، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات.
- یادنامه شیخ علیاصغر احمدی خمینی (۱۳۸۴)، بهکوشش: محمدجواد مرادینیا، نشر صدیقه.
- یاران امام به روایت اسناد ساواک (۱۳۸۰)، کتاب ۲۰: آیتالله حاج سیدمرتضی پسندیده، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات.
