عوالم چهارگانه
عوالم چهارگانه، عوالم هستی دارای طبقات، مراتب و درجاتی هستند که به تناسب شدت و ضعف وجود، بر یکدیگر مترتب هستند. این عوالم عبارتند از؛ لاهوت، جبروت، ملکوت و ناسوت میباشند. امامخمینی در آثار خویش با توجه به مبانی حکمت صدرایی از جمله تشکیک در وجود، تطابق عوالم و رقیقه و حقیقه، به بحث از عوالم چهارگانه پرداخته و برای هر یک از عوالم ویژگی و آثاری خاص بر شمرده است.
اهمیت و جایگاه عوالم چهارگانه
فلاسفه، حکما و عرفا برای هستی و عالم، طبقات و مراتبی قائل هستند که به تناسب شدت وجود، ترتیب یافتهاند. این عوالم عبارتند از لاهوت، جبروت، ملکوت و ناسوت میباشند. عوالم چهارگانه کاربرد گستردهای در آثار فلاسفه اسلامی و عرفان و کلام اسلامی داشته، بهگونهای که در تفسیر برخی آیات الهی از این عوالم چهارگانه بهره بردهاند و کوششهایی نیز در جهت تطبیق عوالم چهارگانه با اصناف انسانها صورت گرفته است. حکما و عرفا برای هر یک از این عوالم چهارگانه آثار درجات و ویژگیهایی قائل شدهاند.[۱] امامخمینی نیز در آثار خویش با توجه به مبانی حکمت صدرایی از جمله تشکیک در وجود، تطابق عوالم و رقیقه و حقیقه، به بحث از عوالم چهارگانه هستی پرداخته، برای هر یک از آنها ویژگی و آثار خاصی برشمرده است.[۲]
عالم لاهوت
عالم لاهوت اختصاص به ذات حقتعالی دارد که به عالم وحدت نیز شناخته میشود. عالم لاهوت بر تمام عوالم جبروت، ملکوت و ناسوت احاطه دارد. برخی معتقدند که پیامبر الهی در هنگام نزول وحی از جایگاه لاهوتی برخوردار بوده است و برخی نیز جایگاه اولیه قرآن را در لاهوت میدانند. عالم لاهوت اصل عوالم دیگر و نگه دارنده و حاکم بر آنها میباشد.[۳]
امامخمینی عالم لاهوت را مبدأ سلسله نزولی میداند که از وجود ذات باری تعالی آغاز میشود و جامع جمیع اسمای حسنای خداوند و منبع فیض مقدس و گستره نور و وجود است، ایشان نامهای دیگر عالم لاهوت را عبارت از عالم ربوبی، عالم سرمد، اسماء و صفات و عالم تجلی میداند و معتقد است عالم لاهوت محیط بر همه عوالم مادون هستی میباشد و احاطه قیومی بر همه عوالم جبروت، ملکوت و ناسوت دارد. امامخمینی عالم لاهوت را فوق همه عوالم هستی میداند که اختصاص به حضرت حق دارد و حیات ساری در عالم ممکنات و رحمت جاری به سوی همه عوالم میباشد.[۴] امامخمینی جایگاه اولیه و حقیقت قرآن را عالم لاهوت و بلکه بالاتر میداند و با استناد به آیه «سبحان الذی اسری بعبده»،[۵] عروج معراج پیامبر را تا عالم لاهوت میداند و بر این باور است که پیامبر با قدم عبودیت به افق احدیت جذب شد و از تمام عوالم مُلک و ملکوت و جبروت و لاهوت رهایی یافت، به مقام الله رسید.[۶]
عالم جبروت
عالم جبروت همان حضرت لوح محفوظ وعالم ارواح مجرده است که بر دو مرتبه کروبیان و روحانیان تقسیم میشود، کروبیان موجوداتی هستند که تدبیر و تصرفی در عالم اجسام ندارند و غرق در جمال و جلال الالهیاند. اما روحانیان موجوداتی هستند که در عین تجرد از عالم ماده، عوالم مادون را تدبیر و تصرف میکنند.[۷] امامخمینی عالم جبروت را همان عالم عقول و مفارقات میداند که از ماده، زمان، مکان و تعلقات مادی منزه و مبرّا هستند و حالت انتظار و قوه ندارند. ایشان در بیان وجه نامگذاری عالم عقول به جبروت معتقد است؛ خداوند نقایص آنها را جبران کرده است؛ یعنی نقصان ماهیتشان به وسیله وجود سرمدی حقتعالی جیران شده است. به باور امامخمینی، عالم جبروت نسبت به عوالم مادن خود برتری و حسن و جمال دارند و دارای جامعیت میباشد، یعنی تمام فعلیات در این عالم به صورت بساطت و اجمال موجود است؛ ازاینرو، عالم ناسوت و طبیعت، ظهور و تجلی عالم جبروت میباشد.[۸]
عالم ملکوت
عالم ملکوت همان عالم مثال است که مرتبه ظهور حقایق مجرده و لیطف، با آثار و عوارض مادی نظیر شکل و مقدار است. این عالم در مرتبه بالاتر از عالم ناسوت و پایینتر از عالم جبروت و لاهوت قرار دارد.[۹] امامخمینی نیز درباره عالم ملکوت در آثار فلسفی و عرفانی خویش پرداخته و عالم ملکوت را به دو قسم اعلی و اسفل تقسیم کرده و قائل است که ملکوت اعلی، عالم نفوس کلیه و عالم بهشت است که نفوس سعیده در آنجا هستند. هر نفسی در ارتباط با عالم ملکوت اعلی به علوم و حقایقی دست مییابد و به او القاء میشود، این عالم مظهر تفصیلی عالم اروح و جبروت و محل اخذ عهد و میثاق ربوبیت است. به باور امامخمینی عالم ملکوت سفلی همان مُثل معلقه، عالم جن، شیطان و جهنم است که نفوس شقیه به سوی آن مسافرت میکنند و ارتباط با این ملکوت اسفل سبب القائات شیطانی میشود.[۱۰]
عالم ناسوت
عالم ناسوت همان عالم طبیعت و عالم ماده است که پایینترین مرتبه را در طبقات طولی عوالم دارد و دارای حرکت زمان و مکان میباشد.[۱۱] امامخمینی عالم ناسوت را عالم طبیعت، عالم حسی و ظهور میداند که فلک الافلاک محیط بر آن است. این عالم آخرین مرتبه عوالم در قوس نزول و ظل الاظلال و حاشیه عدم و آخرین مرتبه نور وجود است که آخرین درجه آن هیولی است که صرفالقوه و وجود ضعیف است، ازاینرو، عالم ناسوت محاط عوالم بالاتر است و قوس نزول عوالم هستی به عالم ناسوت ختم میشود. به اعتقاد امامخمینی عالم طبیعت عالم فرق بلکه فرقالفرق و کثرت است. ایشان عالم ماده و طبیعت را پایینترین مرتبه از مراتب هستی میداند که در حال حرکت، تغییر و تبدل است و به حرکت جوهری، وجودی بعد از عدم دارد و بلکه عین حرکت و تبدل است. البته مجموع عالم طبیعت و ماده دارای مکان نیست؛ زیرا تمام عالم طبیعت در خارج از خود، یک شی هم عرض ندارد و دارای جهت نیست تا قابل اشاره حسی باشد.[۱۲]
پانویس
- ↑ طباطبائی، رسائل توحیدی، ص۱۵۸؛ سبزواری، اسرار الحکم، ص۶۴۸؛ نسفی، بیان التنزیل، ص۶۰؛ گنابادی، بیان السعاده، ج۱۳، ص۱۴ و ۲۹۲؛ امین، مخزن العرفان، ج۱۳، ص۶۵؛ ملاصدرا، مفاتیح الغیب، ص۸۸؛ المبدأ و المعاد، ص۴۹۵؛ الحکمة المتعالی، ص۴۹۵؛ الحکمة المتعالیه، ج۴، ص۱۵۷؛ غفاری، فرهنگ اصطلاحات آثار شیخ اشراق، ص۴۴.
- ↑ امامخمینی، شرح دعای سحر، ص۸۰-۸۲؛ تقریرات فلسفه، ج۱، ص۷۶؛ ج۳، ص۳۲۷ و ۵۹۶؛ مصباح الهدایه، ص؛۵۰ سرّ الصلاة، ص۴ و ۴۷؛ شرح جنود عقل و جهل، ص۳۵ و ۴۲.
- ↑ لاهیجی، مفاتیح الاعجاز، ص۵۲؛ تهرانی، الله شناسی، ج۱، ص۱۷۹؛ سمنانی، مصنفات سمنانی، ص۱۵۰؛ طیب، اطیب البیان ج۵، ص۱۱۸؛ امین، مخزن عرفان، ج۱، ص۳۱۰؛ گنابادی، تفسیر بیان السعاده، ج۱۳، ص۴۳۹.
- ↑ امامخمینی، دیوان امام، ص۳۲۷؛ صحیفه امام، ج۲۱، ص۴۵۴؛ تقریرات فلسفه، ج۱، ص۷۲-۷۷.
- ↑ اسراء: ۱.
- ↑ امامخمینی، سرّالصلاة، ص۸۹-۹۰؛ صحیفه امام، ج۲۱، ص۲۰۹.
- ↑ ملاصدرا، المبدأ و المعاد، ص۲۷۷؛ تهانوی، کشاف اصطلاحات الفنون والعلوم، ج۱، ص۵۴۹؛ سهرودی، مجموعه مصنفات ج۳ ص۶۵.
- ↑ امامخمینی، تقریرات فلسفه، ج۱، ص۷۱-۷۶؛ ج۳، ص۴۹۲؛ مصباح الهدایه، ص۱۴ و ۵۰؛ شرح دعای سحر، ص۲۰ و ۳۹؛ آداب الصلاة، ص۲۱۰، ۲۹۷ و ۳۴۰؛ تفسیر سوره حمد، ص۸ و ۸۲؛ چهل حدیث، ص۴۱۴-۴۱۵؛ تعلیقات علی شرح فصوص الحکم ومصباح الانس، ص۱۶۵ و ۲۳۵، سرّالصلاة، ص۹۰؛ شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص۳۴.
- ↑ امین، تفسیر مخزن العرفان، ج۱۲، ص۲۳؛ طیب، أطیب البیان، ج۹، ص۴۵۲؛ سبزواری، اسرار الحکم، ص۴۸۲؛ غفاری، فرهنگ اصطلاحات آثار شیخ اشراق، ص۴۴؛ سهروری، مجموعه مصنفات ج۲، ص۲۳۴؛ ملاصدرا، الحکمة المتعالیه، ج۳، ص۵۰۲.
- ↑ امامخمینی، تقریرات فلسفه، ج۱، ص۷۶؛ ج۳، ص۲۵۴؛ شرح چهل حدیث، ص۳۶۳، ۳۷۲-۳۷۳؛ ۴۰۰؛ صحیفه امام، ج۵، ص۳۶۷؛ شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص۶۵، ۱۴۱؛ آداب الصلاة، ص۱۲۴ و ۲۰۱.
- ↑ تهانوی، کشاف اصطلاحات الفنون والعلوم، ج۲، ص۱۱۵۹، مطهری، مجموعه آثار، ج۶، ص۱۰۵۸؛ جامی، نقد النصوص، ص۵۸-۵۹.
- ↑ امامخمینی، تقریرات فلسفه، ج۱، ص۷۲-۷۷؛ ج۲، ص۳۸۸؛ ج۳، ص۴۰۶؛ شرح چهل حدیث، ص۴۶۳؛ ۵۹۰؛ صاحبی، اوج معرفت، ص۳۴۷.
منابع
- امامخمینی، سیدروحالله، آداب الصلاة، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۴ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، تعلیقات علی شرح فصوص الحکم و مصباح الأنس، قم، پاسدار اسلام، ۱۴۱۰ق.
- امامخمینی، سیدروحالله، تفسیر سوره حمد، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۸ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، تقریرات فلسفه امامخمینی، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۵ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، سرّالصلاة، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۷۸ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، شرح چهل حدیث، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۸ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، شرح حدیث جنود عقل و جهل، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۷ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، شرح دعای سحر، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۳ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۹ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، مصباح الهدایه، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۶ش.
- امین، نصرت، مخزن العرفان؛ تهران، نهضت زنان مسلمان، ۱۳۶۱ش.
- تهانوی، محمدبنعلی، کشاف، اصطلاحات الفنون والعلوم، بیروت، ناشرون، ۱۹۶۶م.
- تهرانی، محمدحسین، الله شناسی، مشهد، نشر علامه طباطبائی، ۱۴۲۶ق.
- جامی، عبدالرحمان، نقد النصوص فی شرح نقش الفصوص، مقدمه و تصحیح ویلیام چیتیک، تهران، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، ۱۳۷۰ش.
- سبزواری، ملاهادی، اسرار الحکم، تهران، نشر اسلامیه، ۱۳۸۸ش.
- سمنانی، علاءالدوله، مجموعه مصنفات، تهران، انتشارات علمی و فرهنگی، ۱۳۹۱ش.
- سهروردی، شهابالدّین، مجموعه مصنفات شیخ اشراق، تصحیح هانری کربن، تهران، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، ۱۳۷۵ش.
- صاحبی، باقر، اوج معرفت، تهران، نشر عروج، ۱۳۹۸ش.
- طباطبائی، محمدحسین، رسائل توحیدی، تهران، نشر الزهراء، ۱۳۷۰ش.
- طیب، عبدالحسین، اطیب البیان فی تفسیر القرآن، تهران، نشر اسلام، ۱۳۷۸ش.
- غفاری، محمد، فرهنگ اصطلاحات آثار شیخ اشراق، تهران، انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، ۱۳۸۰ش.
- گنابادی، سلطان علی شاه، بیان السعادة فی مقامات العباده، بیروت، موسسة الأعلمی للمطبوعات، ۱۴۰۸ق.
- لاهیجی، محمدبنیحیی، مفاتیح الاعجاز فی شرح گلشن راز، هند، نشر ملک الکتاب، ۱۳۱۳ق.
- مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، تهران، نشر صدرا، ۱۳۸۹ش.
- ملاصدرا، محمدبنابراهیم، الحکمة المتعالیه فی الاسفار العقلیة الاربعه، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۹۸۱م.
- ملاصدرا، محمدبنابراهیم، مبدأ و المعاد، تصحیح سیدجلالالدین آشتیانی، تهران، انجمن حکمت و فلسفه، ۱۳۵۴ش.
- ملاصدرا، محمدبنابراهیم، مفاتیح الغیب، تصحیح خواجوی، تهران، مؤسسه تحقیقات فرهنگی، ۱۳۶۳ش.
- نسفی، عزیزالدین، بیان التنزیل، تهران، انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، ۱۳۷۹ش.
نویسنده: باقر صاحبی