محمود حلبی
| شناسنامه | |
|---|---|
| نام کامل | محمود ذاکرزاده تولایی (حلبی) |
| لقب | شیخ محمود حلبی |
| زادروز | ۱۷ شهریور ۱۲۷۹ |
| شهر تولد | مشهد |
| کشور تولد | ایران |
| تاریخ درگذشت | ۲۶ دی ۱۳۷۶ |
| کشور درگذشت | ایران |
| آرامگاه | ابنبابویه، ری |
| دین | اسلام |
| مذهب | شیعه |
| پیشه | روحانی، خطیب، مؤسس انجمن حجتیه |
| اطلاعات سیاسی | |
| پستها | بنیانگذار و رهبر انجمن حجتیه |
| اطلاعات علمی و مذهبی | |
| اساتید | میرزا عبدالجواد نیشابوری، شیخ محمد نهاوندی، سیدحسین طباطبایی قمی، حسنعلی نخودکی اصفهانی |
محمود حلبی (۱۲۸۰ش-۱۳۷۶ش)، از علما و خطبای معاصر مشهد و بنیانگذار انجمن حجتیه مهدویه.
وی از سال ۱۳۳۶ش در چارچوب انجمن حجتیه به مبارزه با بهائیت پرداخت که مورد تأیید امامخمینی نیز بود اما به تدریج به مخالفت با هر گونه کنشگری سیاسی پرداخت که در مقابل نهضت اسلامی امامخمینی قرار داشت. امامخمینی نیز با شیوه اخیر وی به مقابله پرداخت و پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز فرمان به تعطیلی انجمن حجتیه داد.
زندگی
محمود ذاکرزاده تولایی، پرآوازه به شیخ محمود حلبی، فرزند غلامرضا، ۱۷ شهریور ۱۲۷۹ش در شهر مشهد زاده شد.[۱] وی ادبیات عرب را نزد میرزا عبدالجواد نیشابوری، دروس خارج فقه و اصول را نزد شیخ محمد نهاوندی و سیدحسین طباطبایی قمی آموخت و متون فلسفی را از حکیم آقابزرگ فراگرفت. او در اخلاق و عرفان نیز نزد حسنعلی نخودکی اصفهانی شاگردی کرد.[۲] گفته شده شیخ محمود بااینکه به فلسفه علاقه داشت و فلسفه خوانده بود؛ اما به تدریج به میرزا مهدی اصفهانی، بنیانگذار مکتب معارفی مشهد، گرایش پیدا کرد و با شاگردی نزد وی، از فلسفه، بهویژه فلسفه صدرایی دست کشید[۳] و به آن مکتب پیوست.[۴] سالهای پسین، پیروان حلبی نیز به پیروی از وی با عرفان و فلسفه مخالف و تمام نظریههای جدید و اجتماعی معاصر را بیهوده میدانستند.[۵]
حلبی که نخست یک کنشگر فرهنگی و اجتماعی در مشهد بود، به خطیب پرهیزکار و استاد منبر پرآوازه شد.[۶] و کمکم به سیاست روی آورد و از کنشگران نهضت ملی نفت شد.[۷] در جریان جنبش ملی صنعت نفت، به پشتیبانی از سیدابوالقاسم کاشانی و برانگیختن مردم سخنرانیهایی آتشینی میکرد. خانهاش کانون رفت و آمد هواداران نهضت نفت شده بود و نام او در فهرست نامزدهای مجلس شورای ملی هفدهم قرار داشت؛ ولی دوگانگی و ناسازگاری میان رهبران نهضت ملی صنعت نفت و جدایی کاشانی و محمد مصدق، حلبی را از سیاست رویگردان کرد و به این باور رسید که برای فراهمشدن زمینههای ظهورِ امام عصر(عج) باید از سیاست دست کشید.[۸] وی پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲، و به دلیل سرخوردگی از مسائل سیاسیِ مشهد،[۹] این شهر را ترک کرد و به تهران رفت و انجمن ضد بهائیت را در آنجا تشکیل داد که در سال ۱۳۳۶ش به نام انجمن حجتیه مهدویه تغییر یافت.[۱۰]
شیخ محمود به این باور رسیده بود که تکلیف شرعی و دینی همه مبارزه با بهاییت است، نه ورود به سیاست و دخالت در حکومتداری؛ برای همین مجوز انجمن را بر پایۀ تعهد کتبی بر «عدم فعالیت سیاسی» از حکومت دریافت کرد.[۱۱] تاآنجاکه در دهۀ چهل و پنجاه شمسی حتی اجازه نمیداد در درون منزل خود نامی از امامخمینی برده شود.[۱۲] حلبی حکومت محمدرضا شاه را ابزار مبارزه با بهاییت میدانست و میگفت:
«اگر بنا باشد که رژیم و دولت با ما همکاری کند و جلوی فعالیت ما را نگیرد، نباید وارد سیاست بشویم».[۱۳]
این رویکرد باعث شد که حلبی و بیشتر پیروانش با نهضت اسلامی امامخمینی همراهی نکنند و از مرجعیت سیدابوالقاسم خویی پشتیبانی نمایند.[۱۴]
رویارویی حلبی با اندیشه و عمل امامخمینی
چه پیش از پیروزی انقلاب اسلامی و چه پس از آن، از ارتباط و دیدار و گفتگوی حلبی با امامخمینی سند یا گزارشی در دست نیست. بااینکه حلبی در دهۀ چهل ساکن تهران بود؛ اما با نهضت اسلامی که از سال ۱۳۴۱ به رهبری مراجع و علما، بهویژه امامخمینی آغاز شده بود، همراهی نداشت. ایشان نه تنها همراهی نکرد، بلکه گاهی از شاه و حکومت نیز به نیکی یاد کرده و او را دعا میکرد.[۱۵]
پس از آغاز انقلاب اسلامی، رویهمرفته راه و روش حلبی برخلاف روش روحانیت مبارز، بهویژه امامخمینی بود.[۱۶] و ناراستی فکری و رفتاری وی و دیگر رهبران انجمن حجتیه، کمکم جدایی مواضع این گروه از مشی امامخمینی را در پی داشت.[۱۷] حتی پس از تبعید امامخمینی (۱۳۴۳) که موجب ناراحتی و واکنش قاطبه روحانیون و مراجع شده بود، ساواک از دعاکردن حلبی برای دولت و مسئولان امنیتی حکومت پهلوی گزارش کرده است.[۱۸]
از سویی، نامههای دادوستدشده بین حلبی و ساواک نشاندهنده روابط حسنه بین آنهاست.[۱۹] در اسناد باقیمانده، به حسن ظن سازمان اطلاعات و امنیت کشور (ساواک) به فعالیت حلبی و دیگر رهبران انجمن و جلوگیرینکردن از فعالیت اعضای آن اشاره شده است.[۲۰] در گزارش ساواک از تأسف حلبی از رویه امامخمینی و کوتاهفکر خواندن پیروان ایشان سخن به میان آمده است.[۲۱] و نیز به جلسات متعدد حلبی با مأموران ساواک اشاره شده است.[۲۲] طبق یک گزارش، حلبی خدمات زیاد انجمن را به رژیم پهلوی یادآوری کرد و اطمینان داد که تمامی مسائل مطرح در انجمن حجتیه را بهموقع به رژیم گزارش دهد و در مقابلِ نفوذ افراد برانداز و خرابکار مراقبت کند.[۲۳] گفته شده حلبی قیام پانزده خرداد را محکوم و در سخنرانی مدرسه مروی تهران، امامخمینی را مسئول خونهای ریختهشده دانست.[۲۴] برای همین بود که بسیاری از مبارزان و یاران امامخمینی، اندیشهها و مواضع حلبی و انجمن حجتیه را در رویارویی با انقلاب و امامخمینی میدانستند.[۲۵] ازجمله محمد صدوقی از عالمان مبارز یزد به انجمن نگاه منفی داشت و به دوستان خود توصیه میکرد از حلبی برای منبر دعوت نکنند.[۲۶] عباس واعظ طبسی نیز یادآور شده حلبی سخنرانیهای انقلابی را برخلاف مصالح کشور تلقی میکرد.[۲۷]
رویهی ناهمگونی و دوری حلبی و انجمن حجتیه با انقلابیون و امامخمینی تا سالهای اوجگیری انقلاب نیز ادامه داشت. از جمله در پی خونریزیها و کشتارهای رژیم پهلوی در سال ۱۳۵۶ و ۱۳۵۷ و پرسش مردم از امامخمینی در باره برگزاری جشنهای سوم و پانزدهم شعبان،[۲۸] در اعلامیهای جشن در این ایام را تحریم و ابراز کرد رژیم پهلوی با این همه صدمه به اسلام و کشور اسلامی و خانوادهها برای مردم جشنی نگذاشته است و لازم است مردم در اعیاد بدون تشریفات در مراکز عمومی چون مسجد جمع شوند و کارهای ضداسلامی و ضد قانونی رژیم را افشا کنند.[۲۹] اما انجمن حجتیه هم راستا را با سیاست رژیم پهلوی، به برگزاری جشن پرداخت و حلبی با انتساب مخالفان جشن به مخالفان امام زمان(ع)، با اعلامیهای از مردم خواست مراسم را باشکوه برگزار کنند.[۳۰] هرچند وی نهایتاً به سبب نگرانی از واکنش انقلابیان، از برگزاری جشن صرف نظر کرد،[۳۱] ولی انجمنیها در برخی از شهرستانها این جشن را برگزار کردند.[۳۲]
اندیشه و رفتار حلبی از دیدگاه امامخمینی
تا هنگامی اندیشه و رفتار و چهرۀ واقعی شیخ محمود حلبی و ارتباطش با حکومت پهلوی، بهویژه ساواک آشکار نشده بود و بیشتر بهعنوان یک کنشگر فرهنگی و دینی علیه بهائیت شناخته میشد، امامخمینی او و کارهایش را رد و ترد نکرد، ولو مخالف خودش میدانست. برای همین مهر ۱۳۴۹ش، در پاسخ به استفتائی درباره فعالیت انجمن در مبارزه با بهائیت، استفاده از وجوهات شرعیه برای انجمن را اجازه داد؛[۳۳] اما پس از آشکار شدن ماهیت انجمن و رئیساش حلبی، اجازه خود را لغو کرد.[۳۴]
همچنین سال ۱۳۵۰ش در پاسخ به نامهای، جلسات انجمن و محمود حلبی را دارای ضرر و زیان دانست و نوشت: «از وقتی مطلع شدهام، تأییدی از او نکردهام و ان شاءاللَّه تعالی نمیکنم».[۳۵] پس از این بود که امامخمینی در برخی از سخنرانیهای خود باورهای انجمن و حلبی را نقد کرد.[۳۶] از سویی، به وکلای خود ابلاغ کرد از سهم امام به انجمن حجتیه کمک نشود.[۳۷] حتی درباره شخصی که وجوه شرعی را به حلبی داده بود، ابراز کرد دوباره باید بپردازد.[۳۸] همچنین هنگامی که حلبی برای فرستادن اعضای انجمن به مکه با اداره اوقاف زمان پهلوی همکاری کرده بود؛ امامخمینی بهطور غیر مستقیم از وی انتقاد کرد.[۳۹]
تغییر رویکرد شیخ محمود حلبی پس از انقلاب
حلبی در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی، با انقلاب اعلامِ همراهی کرد و انجمن نیز تغییر موضع داد و کمکم بر اثر فشار برخی از اعضای آن، تغییر اساسنامه داد.[۴۰] حلبی پیروزی انقلاب را به امامخمینی تبریک گفت.[۴۱] و مخالفتهای گذشته خود با امامخمینی را بهشکلی انکار کرد و شائبه جعل در سخنرانیهای خود را مطرح ساخت.[۴۲] حلبی سال ۱۳۵۸ از سوی حزب خلق مسلمان ایران نامزد مجلس خبرگان شد.[۴۳] که رأی نیاورد؛ اما ضمن بیانیهای قانون اساسی را تأیید کرد.[۴۴]
سرانجام شیخ محمود حلبی
بااینکه بهظاهر، حلبی و دیگر اعضای انجمن از انقلاب پشتیبانی کرده بودند؛ اما، امامخمینی همچنان به انجمن بدبین بود.[۴۵] چنانکه ایشان در سال ۱۳۶۱ به سیدحمید روحانی دستور داده بود که سرپرستی مرکز اسناد انقلاب اسلامی را بر عهده بگیرد و از اعضای انجمن حجتیه در آن استفاده نشود.[۴۶] تااینکه با بالاگرفتن اختلاف میان نیروهای انقلابی و انجمن حجتیه، امامخمینی در سال ۱۳۶۲ ضمن سخنانی، بهطور غیر مستقیم با اشاره به اندیشههای منفی و بیتوجهی آنان در برابر مسائل کشور، از آنان خواست دست از کجفهمی و دستهبندی بردارند و برخلاف موج حرکت نکنند و تهدید کرد در صورت ادامه کار، دست و پای آنان خواهد شکست.[۴۷] ایشان در همین سال از تأیید ادامه نمایندگی ابوالقاسم خزعلی در انجمن نیز خودداری کرد.[۴۸]
شیخ محمود حلبی که وضعیت ادامه کار انجمن را نامناسب میدید، در اول مرداد ۱۳۶۲ با صدور اعلامیهای، خود را مصداق سخنان ایشان نشمرد، ولی رسماً تعطیلی فعالیتهایش را اعلام کرد؛[۴۹] ولی انقلابیان، حلبی و انجمن را متهم به نفاق کردند که پنهانی به کارِ گذشته مشغولاند؛ از اینرو امامخمینی در جلسهای خصوصی با اشاره به اینکه انجمن خود را تعطیل کرده و نه منحل، آن را بیفایده خواند و افزود اطلاعیه این گروه بیاثر بوده و افراد فاسد به کار خود مشغولاند.[۵۰] بر پایهی پیشبینی امامخمینی انجمن حجتیه به رهبری حلبی با اعلام تعطیلی، گرچه فعالیت خود را رسماً متوقف کرد؛ اما اندیشههای آنان از میان نرفت و عملاً ارتباطها و محفلهای خصوصی خود را حفظ کردند.[۵۱]
دیدگاه امامخمینی درباره انجمن و رهبران آن تا پایان عمر ایشان باقی بود و بارها درباره نفوذ اندیشه آنان به انقلابیان هشدار میداد.[۵۲] با درگذشت امامخمینی در سال ۱۳۶۸، نه انجمن و نه محمود حلبی هیچ اعلامیهی تسلیتی ندادند. تااینکه حلبی نیز ۲۶ دی ماه ۱۳۷۶ درگذشت و در ابنبابویه ری به خاک سپرده شد.[۵۳]
پانویس
- ↑ نوذری، تاریخ احزاب سیاسی در ایران، ص۱۴۰؛ جواهری، «تأملی بر افکار و زندگی سیاسی ـ اجتماعی شیخ محمود حلبی در عصر پهلوی»، مطالعات تاریخی، ش۶۷، ص۶.
- ↑ جعفریان، جریانها سازمانهای مذهبی ـ سیاسی ایران، ص۵۲۷.
- ↑ بادامچیان، خاطرات منتظری و نقد آن، ص۲۱۳.
- ↑ جعفریان، جریانها سازمانهای مذهبی ـ سیاسی ایران، ص۵۲۷.
- ↑ خسروپناه، «جریانشناسی، آشنایی با انجمن حجتیه»، ش۱۰۵، ص۱۶۳.
- ↑ حکیمی، ادبیات و تعهد در اسلام، ص۳۲۹.
- ↑ خسروپناه، جریانشناسی ضد فرهنگها، ص۴۷۸؛ جعفریان، جریانها سازمانهای مذهبی ـ سیاسی ایران، ص۵۲۸.
- ↑ علیانسب، جریانشناسی انجمن حجتیه، ص۱۵ـ۱۶؛ حقیقتجو، نقدها را بود آیا که عیاری گیرند، ص۴۸ـ۴۹.
- ↑ جعفریان، جریانها سازمانهای مذهبی ـ سیاسی ایران، ص۵۳۰.
- ↑ علیانسب، جریان شناسی انجمن حجتیه، ص۱۶.
- ↑ جعفریان، جریانها سازمانهای مذهبی ـ سیاسی ایران، ص۵۳۱.
- ↑ احمدزاده، «انجمن حجتیه در بستر زمان»، شماره ۲، ص۳۲.
- ↑ سلیمیان، فرهنگنامه مهدویت، ص۸۸.
- ↑ جعفریان، جریانها سازمانهای مذهبی ـ سیاسی ایران، ص۵۳۱.
- ↑ جعفری همدانی، غلامحسین جعفری همدانی به روایت اسناد ساواک، ص۲۷.
- ↑ احمد، خاطرات احمد احمد، ۵۶–۵۷ و ۶۵.
- ↑ شمسآبادی، «نگاهی اجمالی به زمینههای تشکیل انجمن حجتیه و رویکرد آن به انقلاب»، ش۲۳، ص۱۷۷ ـ ۱۸۱.
- ↑ جعفری همدانی، غلامحسین جعفری همدانی به روایت اسناد ساواک، ص۲۷.
- ↑ مرکز اسناد انقلاب اسلامی، آرشیو، پرونده شیخ محمود واعظ حلبی، نامه ۴۵/۱/۲۰ شماره ۶۵۷/۸/۶۸۹۱ و نامه ۴۵/۱/۲۸، شماره ۵/۴۵۷.
- ↑ مرکز بررسی اسناد، انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، ج۷، ص۲۳۲، ۳۰۰ و ۳۱۷؛ روحانی، نهضت امامخمینی، ج۳، ص۱۶۴ـ۱۶۵؛ انصاریان، خاطرات حجتالاسلام حاجشیخحسین انصاریان، ص۱۴۵؛ مهدوی کنی، خاطرات آیتالله مهدوی کنی، ص۱۹۹.
- ↑ روحانی، نهضت امامخمینی، ج۳، ص۹۸۴.
- ↑ روحانی، نهضت امامخمینی، ج۳، ص۹۸۵.
- ↑ روحانی، نهضت امامخمینی، ج۳، ص۹۸۵.
- ↑ کیهان، ۱۰/۶/۱۳۸۱، ص۲.
- ↑ صابری همدانی، خاطرات آیتالله صابری همدانی، ص۱۷۱ـ۱۷۳.
- ↑ صدوقی، شهید آیتالله حاجشیخمحمد صدوقی، ص۲۶۷.
- ↑ باقی، در شناخت حزب قاعدین، ص۸۱ـ۸۲.
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ج۳، ص۴۲۶.
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ج۳، ص۴۲۶.
- ↑ پانزده خرداد، مواضع امامخمینی و انجمن حجتیه در خصوص چراغانی نیمه شعبان، ص۳۹۳ـ۳۹۶.
- ↑ مرکز بررسی اسناد، انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، ج۷، ص۲۳۲، ۳۰۰ و ۳۱۷؛ اسلامی، انجمن حجتیه در اندیشه و عمل، ص۲۲.
- ↑ اسلامی، انجمن حجتیه در اندیشه و عمل، ص۲۲؛ انصاریان، خاطرات حجتالاسلام حاجشیخحسین انصاریان، ص۱۴۵؛ منتجبنیا، روزنامه اعتماد، ص۸.
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ج۲، ص۲۹۹.
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ج۲، ص۳۰۰.
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ج۲، ص۳۵۷.
- ↑ امام خمینی، صحیفه امام، ج۲۱، ص۲۸۱.
- ↑ منتجبنیا، روزنامه اعتماد، ص۸..
- ↑ رحمت، خاطرات سالهای نجف، ج۲، ص۳۳.
- ↑ مهدوی کنی، خاطرات آیتالله مهدوی کنی، ص۲۰۰.
- ↑ علیانسب، جریانشناسی انجمن حجتیه، ص۲۷ـ۲۸، ۳۱، ۳۷، ۵۵، ۱۱۳، ۱۴۵ و ۱۴۷.
- ↑ خزعلی، خاطرات آیتالله ابوالقاسم خزعلی، ص۱۴۶.
- ↑ باقی، در شناخت حزب قاعدین، ص۷۳ـ۷۶)؛ علیانسب، جریانشناسی انجمن حجتیه، ۱۵۱–۱۵۳.
- ↑ باقی، در شناخت حزب قاعدین، ص۷۵ـ۷۶.
- ↑ خسروپناه، «جریانشناسی، آشنایی با انجمن حجتیه»، ش۱۰۵، ص۱۶۳.
- ↑ رحیمیان، در سایه آفتاب، ص۲۲۹.
- ↑ روحانی، نهضت امامخمینی، ج۳، ص۱۷۰؛ هاشمی رفسنجانی، امام به روایت، ص۴۰۳.
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ج۱۷، ص۵۳۴.
- ↑ باقی، در شناخت حزب قاعدین، ص۲۳۷؛ سبحانی، درآمدی بر جربانشناسی اندیشه اجتماعی دینی در ایران معاصر، ص۲۴۹.
- ↑ روحانی، نهضت امامخمینی، ج۳، ص۱۷۱ـ۱۷۲.
- ↑ رحیمیان، در سایه آفتاب، ص۲۲۹؛ کشاورز شکری، «انسان منتظر از دیدگاه انجمن حجتیه و امامخمینی»، ش۴، ص۱۰۹.
- ↑ علیانسب، جریانشناسی انجمن حجتیه، جریانشناسی انجمن حجتیه، ص۱۶۹ـ۱۷۰.
- ↑ امامخمینی، صحیفه امام، ج۲۰، ص۲۳ـ۲۴؛ ج۲۱، ص۲۸۱ و ۶۸۰.
- ↑ جعفریان، جریانها و سازمانهای مذهبی ـ سیاسی ایران، ص۶۴۵.
منابع
- احمد، احمد، خاطرات احمد احمد، به کوشش محسن کاظمی، تهران، دفتر ادبیات انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
- احمدزاده، طاهر، «انجمن حجتیه در بستر زمان»، سایت چشم انداز ایران، شماره ۲، گفتگو با طاهر احمدزاده، ۱۳۸۷ش.
- اسلامی، علی، انجمن حجتیه در اندیشه و عمل، روزنامه ایران، ۳/۱۲/۱۳۸۹ش.
- امامخمینی، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش.
- انصاریان، حسین، خاطرات حجتالاسلام حاجشیخحسین انصاریان، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۲ش.
- بادامچیان، اسدالله، خاطرات منتظری و نقد آن، تهران، اندیشه ناب، چاپ اول، ۱۳۸۵ش.
- باقی، عمادالدّین، در شناخت حزب قاعدین، قم، دفتر نشر دانش اسلامی، چاپ اول، ۱۳۶۲ش.
- پانزده خرداد، مجله، مواضع امامخمینی و انجمن حجتیه در خصوص چراغانی نیمه شعبان، شماره ۲۲، ۱۳۸۸ش.
- جعفری همدانی، غلامحسین، غلامحسین جعفری همدانی به روایت اسناد ساواک، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، چاپ اول، ۱۳۸۷ش.
- جعفریان، رسول، جریانها و سازمانهای مذهبی ـ سیاسی ایران؛ از روی کارآمدن محمدرضا شاه تا پیروزی انقلاب اسلامی (۱۳۲۰-۱۳۵۷)، تهران، نشر علم، ۱۳۹۰ش.
- جواهری، میکائیل و حمیدرضا اسماعیلی، «تأملی بر افکار و زندگی سیاسی ـ اجتماعی شیخ محمود حلبی در عصر پهلوی»، فصلنامه مطالعات تاریخی، مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، سال هفدهم، ش۶۷، زمستان ۱۳۹۸ش.
- حقیقتجو، علی، نقدها را بود آیا که عیاری گیرند، مجله چشمانداز ایران، شماره، ۵، ۱۳۷۹ش.
- حکیمی، محمدرضا، ادبیات و تعهد در اسلام، قم، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ یازدهم، ۱۳۷۹ش.
- خزعلی، ابوالقاسم، خاطرات آیتالله ابوالقاسم خزعلی، به کوشش حمید کرمیپور، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۲ش.
- خسروپناه، عبدالحسین، «جریانشناسی، آشنایی با انجمن حجتیه»، مجله پیام، شماره ۱۰۵، ۱۳۹۰ش.
- خسروپناه، عبدالحسین، جریانشناسی ضدفرهنگها، قم، تعلیم و تربیت اسلامی، چاپ پنجم، ۱۳۹۰ش.
- رحمت، محمدرضا، خاطرات، چاپشده در خاطرات سالهای نجف، تهران، عروج، چاپ اول، ۱۳۸۹ش.
- رحیمیان، محمدحسن، در سایه آفتاب، تهران، حضور، چاپ هفتم، ۱۳۷۸ش.
- روحانی، سیدحمید، نهضت امامخمینی، تهران، عروج، چاپ پنجم، ۱۳۸۲ش.
- سبحانی، محمدتقی، درآمدی بر جربانشناسی اندیشه اجتماعی دینی در ایران معاصر، مجله نقد و نظر، شماره ۴۵–۴۶، ۱۳۸۶ش.
- سلیمیان، خدامراد، فرهنگنامه مهدویت، تهران، بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود، ۱۳۸۸ش.
- شمسآبادی، حسن، «نگاهی اجمالی به زمینههای تشکیل انجمن حجتیه و رویکرد آن به انقلاب»، مجله پانزده خرداد، شماره ۲۳، ۱۳۸۹ش.
- صابری همدانی، احمد، خاطرات آیتالله صابری همدانی، تدوین سیدمصطفی سیدصادقی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۴ش.
- صدوقی، محمد، شهید آیتالله حاجشیخمحمد صدوقی، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، چاپ دوم، ۱۳۷۷ش.
- علیانسب، سیدضیاءالدین و سلمان علوینیک، جریانشناسی انجمن حجتیه، قم، وثوق، چاپ اول، ۱۳۸۸ش.
- کشاورز شکری، عباس و امین خدابخشی، «انسان منتظر از دیدگاه انجمن حجتیه و امامخمینی»، مجله اندیشه سیاسی در اسلام، شماره ۴، ۱۳۹۴ش.
- کیهان، روزنامه، ۱۰/۶/۱۳۸۱ و ۱۴/۸/۱۳۸۶ش.
- مرکز اسناد انقلاب اسلامی، آرشیو، پرونده شیخ محمود واعظ حلبی.
- مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، تهران، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
- منتجبنیا، رسول، روزنامه اعتماد، ۹/۸/۱۳۹۱ش.
- مهدوی کنی، محمدرضا، خاطرات آیتالله مهدوی کنی، تدوین غلامرضا خواجهسروی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ دوم، ۱۳۸۷شو
- نوذری، عزتالله، تاریخ احزاب سیاسی در ایران، اول، شیراز، نوید، ۱۳۸۰ش.
- هاشمی رفسنجانی، اکبر، امامخمینی به روایت آیتالله هاشمی رفسنجانی، تهیه و تنظیم عبدالرزاق اهوازی، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ اول، ۱۳۸۵ش.
محمد رجائی نژاد