پرش به محتوا

یدالله

از ویکی امام خمینی
(تغییرمسیر از ید الله)

یدالله، تصرف حق‌تعالی در تمام دار هستی و فیض منبسط حق‌تعالی است که محل ظهور و بروز سلطنت الهی و مستوای رحمانیت او می‌باشد و سالک با رسیدن به این مقام خداوند ید و گوش و چشم او می‌شود.

اهمیت و جایگاه یدالله

یدالله در اصطلاح دینی و قرآنی به معنای آن است که خداوند به همه چیز توانا، تصرف و تسلط دارد.[۱] مفسران اسلامی با استناد به برخی آیات الهی در مورد یدالله، که در قرآن آمده، قائل به مجاز می‌باشند هرچند برخی مفسران یدالله را در قرآن حقیقی می‌داند و نظیر برخی متکلمان برای خداوند عضو قائل شده اند. در خصوص تفسیر و تأویل معنای ظاهری آیات عضونما، علاوه بر تفاسیر تربیتی، تفسیرهای تأویل به این مطلب نیز پرداخته‌اند.[۲]

امام‌خمینی نیز با استناد به برخی آیات الهی و مبانی تأویلی نظیر وضع الفاظ برای روح معنی، به بحث یدالله و ردّ بحث یدالله و ردّ کلام برخی متکلمان در این زمینه پرداخته است.[۳]

مراد از یدالله

متکلمان اسلامی درباره یدالله، با توجه آیه «ان الذین یبایعونک إنما یبایعون الله یدالله فوق ایدیهم»[۴] اختلاف دارند برخی اهل مجسمه برای خدا دو دست جسمانی قائل‌اند. اصحاب حدیث قائل است خداوند دوست جسمانی دارد ولی چگونگی آنها معلوم نیست اما متکلمان معتزلی و برخی متکلمان امامیه دست را به معنای نعمت می‌دانند.[۵]

امام‌خمینی برای بیان مراد از یدالله، در ابتدا می‌پردازد به حمل الفاظ بر روح معانی، این قاعده سبب فهم صحیح متون دینی و آیات الهی را فراهم می‌سازد، الفاظی که در قرآن و متون دینی به کار رفته‌اند، دارای معانی باطنی و اسراری است، این الفاظ با توجه به روح معانی توسعه در مصادیق پیدا کرده و فهم جدید شکل می‌گیرد. امام‌خمینی بر اساس قاعده روح معانی در مورد آیه «یدالله فوق أیدیهم»[۶] معتقد است تفسیر این گونه آیات تنها با تأویل صحیح امکان‌پذیر است؛ زیرا تأویل بازگرداندن لفظ از معانی ظاهری به معانی باطنی و حقیقی خود است و این قاعده باب تأویل را بر سالک باز می‌کند و سالک به معنای باطنی از کتاب الهی دست می‌یابد.[۷]

به اعتقاد امام‌خمینی معانی نظیر «یدالله» و «جاء ربک» حمل آنها بر معانی ظاهری خلاف عقل و برهان می‌باشد. به باور ایشان ید الهی به معنای فیض منبسط حق‌تعالی است که محل بروز سلطنت الهی و مستوای رحمانیت او می‌باشد و طبق این تفسیر ید الهی روح معنای آن جهت فاعلیت و سلطنت حق‌تعالی است.

امام‌خمینی در تفسیری دیگر مقام قرب نوافل را از آن سالکی می‌داند که تمام مراحل فنای افعالی و صفاتی را پشت سرگذاشته به محو مطلق رسیده در این حالت حق‌تعالی ید و گوش و چشم او می‌شود..[۸]

بسط ید الهی

در قرآن کریم برخی آیات الهی نظیر «و قالت الیهود یدالله مغلولة غُلّت ایدیهم ولُعنُا بما قالوا بل یداه مبسوطتان یُنفق کیف یشاء»[۹] به طور صریح به نقد کلام یهود مبنی بر عدم دخالت خدا در امور جهان بعد از خلقت پرداخته‌اند. برخی اندیشمندان اسلامی نیز در پاسخ به نظریه یهود مبنی بر عدم دخالت خداوند در امر جهان بعد از اتمام خلقت با تمسک به آیه مذکور بر استمرار فعل خداوند تأکید دارند.[۱۰] برخی اهل مفوضه نیز بر این اعتقاند که خداوند انسان را آفریده و به انسان اختیار داده و کارها و افعال را به او واگذار کرده و انسان در این امر مستقل عمل می‌کند و خداوند دخالتی ندارد.[۱۱]

امام‌خمینی با توجه به آیه «وقالت الیهود ید الله مغلولة غلّت ایدیهم و لُعنوا بما قالوا بل یداه مبسوطتان»[۱۲] به نقد کلام اهل تفویض پرداخته معتقد است که اهل تفویض با این مبنا دست خداوند را می‌بندند و لازمه آن تعطیل در فعل حق‌تعالی است درحالی‌که حق‌تعالی فیاض علی‌الاطلاق است.[۱۳] امام‌خمینی با توجه به آیه «بل یداه مبسوطتان»، معتقد است، دست تصرف حق‌تعالی در تمام دایره هستی باز است و همه هستی مظهر ظهور قدرت حق‌تعالی می‌باشد و تمام نعمت‌ها از اوست.[۱۴]

پانویس

  1. معتزلی، متشابه القرآن، ج۳، ص۶۳۰؛ سیدمرتضی، نفائس القرآن، ج۳، ص۲۷۸.
  2. زمخشری، الکشاف، ج۴، ص۳۳۴؛ بیضاوی، انوار التنزیل و اسرار التأویل، ج۵، ص۱۲۷؛ صدیق، فتح البیان فی مقاصد القرآن، ج۶، ص۳۴۷؛ سیدمرتضی، نفائس التأویل، ج۳، ص۲۷۸؛ طبرسی، جوامع الجامع، ج۲۶، ص۴۸.
  3. امام‌خمینی، شرح چهل حدیث، ص۶۴۴-۶۴۵؛ الطلب والاراده، ۳۱-۳۸؛ تقریرات فلسفه، ج۱، ص۱۵۴؛ مصباح الهدایه، ۱۵؛ آداب الصلاة، ص۲۰۰.
  4. فتح: ۱۰.
  5. اشعری، مقالات اسلامین، ص۵۲۶؛ الفرق بین الفرق، ص۳۲۶.
  6. فتح: ۱۰.
  7. امام‌خمینی، مصباح الهدایه، ص۳۹؛ تقریرات فلسفه، ج۱، ص۱۱۶-۱۱۷؛ شرح دعای سحر، ص۳۷؛ شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص۳۱.
  8. امام‌خمینی، تعلیقات علی شرح فصوص الحکم و مصباح الأنس، ص۱۱۲؛ شرح چهل حدیث، ص۵۹۲.
  9. مائده: ۶۴.
  10. مفید، الاعتقادات، ص۴۰؛ مروارید، تنبیهات حول المبدأ و المعاد، ص۶۴.
  11. عبدالجبار، المعتزلی، المعنی، ج۸، ص۳.
  12. مائده: ۶۴.
  13. امام‌خمینی، شرح چهل حدیث، ص۶۴۴-۶۴۵؛ الطلب والاراده، ص۳۱-۳۲ و ۳۷-۳۸؛ تقریرات فلسفه، ج۱، ص۱۵۴؛ مصباح الهدایه، ص۱۵.
  14. امام‌خمینی، شرح چهل حدیث، ص۳۴۵-۳۴۶.

منابع

  • اشعری، ابوالحسن، مقالات الاسلامیین، بیروت، دار النشر فرانزشتاینر، ۱۴۰۰ق.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، الطلب والاراده، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، ۱۴۲۱ق.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، آداب الصلاة، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، ۱۳۸۴ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، تعلیقات علی شرح فصوص الحکم و مصباح الأنس، قم، پاسدار اسلام، ۱۴۱۰ق.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، تقریرات فلسفه امام‌خمینی، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، ۱۳۸۵ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، شرح چهل حدیث، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، ۱۳۸۸ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، شرح حدیث جنود عقل و جهل، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، ۱۳۸۷ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، شرح دعای سحر، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، ۱۳۸۳ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، مصباح الهدایه، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، ۱۳۸۶ش.
  • بغدادی، عبدالقاهر، الفرق بین الفرق، مصر، مکتبه صبیح، بی‌تا.
  • بیضاوی، عبدالله‌بن‌عمر، انوار التنزیل و اسرار التأویل، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۴۱۸ق.
  • سیدمرتضی، علی‌بن‌حسین، نفائس التأویل، بیروت، دار الفکر، ۱۴۳۱ق.
  • زمخشری، محمودبن‌عمر، الکشاف عن حقایق غوامض التنزیل، بیروت، دار الکتاب العربی، ۱۴۰۷ق.
  • صدیق، حسن‌خان، فتح البیان فی مقاصد القرآن، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۲۰ق.
  • طبرسی، فضل‌بن‌حسن، جوامع الجامع، قم، مرکز مدیریت حوزه علیه قم، ۱۴۱۴ق.
  • قاضی، عبد الجبار، المغنی فی ابواب التوحید، بیروت دار الکتب العلمیه، بی‌تا.
  • مروارید، حسن‌علی، تنبیهات حول المبدأ و المعاد، مشهد، نشر آستانه رضوی، ۱۴۱۸ق.
  • معتزلی، قاضی عبدالحبار، متشابه القرآن، قاهره، مکتبه دار التراث، بی‌تا.

نویسنده: باقر صاحبی