انفجار دفتر نخست‌وزیری ایران

از ویکی امام خمینی
(تغییرمسیر از 8 شهریور)
انفجار دفتر نخست‌وزیری ایران
انفجار دفتر نخست‌وزیری ایران.jpg
شرح ماجرابمب‌گذاری جلسه شورای امنیت کشور
زمان۸ شهریور ۱۳۶۰ش
دورهانقلاب اسلامی ایران
مکانتهران، دفتر نخست‌وزیری ایران
علتانتقام از جمهوری اسلامی ایران
اهدافسقوط جمهوری اسلامی ایران و دست‌یابی به حکومت
عاملانمسعود کشمیری
نتایجشهادت محمدعلی رجایی (رییس‌جمهور) و محمدجواد باهنر (نخست‌وزیر)
تلفاتهشت شهید و ۲۳ مجروح
واکنش‌هاسخنرانی امام‌خمینی و تسلیت سران دیگر کشورها


هشت شهریور، انفجار دفتر نخست‌وزیری و شهادت رئیس‌جمهور و نخست‌وزیر، ۱۳۶۰.

جلسه شورای امنیت کشور با حضور سران عالی نظام، در روز یکشنبه هشت شهریور ۱۳۶۰ در محل دفتر نخست‌وزیری تشکیل ‌شد. نیم‌ساعت پس از آغاز جلسه، صدای انفجار شدیدی منطقه را لرزاند. این انفجار، هشت شهید و ۲۳مجروح بر جای گذاشت.

امام‌خمینی روز نهم شهریور، در سخنانی ضمن یادآوری فرهنگ شهادت و بندگی، دشمنان را در مقابله با ملتی که همه‌چیزش را از خدا می‌داند، ناتوان شمرد. ایشان مردم‌سالاری برگرفته از عقیده را مایه استحکام نظام دانست و تأکید کرد در ایران با رفتن یک مسئول، افراد متعهد بسیاری آماده خدمتگزاری‌اند و ملتی که نظام را از خود می‌داند هرگز عقب‌نشینی نخواهد کرد.

عامل انفجار، که موجب شهادت رئیس‌جمهور و نخست‌وزیر شد، مسعود کشمیری معرفی شد. حادثه هشتم شهریور که در عالی‌ترین مرجع امنیتی کشور روی داد، از یک‌سو حاکی از نبود نظام اطلاعاتی کارآمد در کشور بود و از سوی دیگر، قدرت نفوذ گروه‌های مخالف را نشان می‌داد.

مقدمه

فضای سیاسی کشور پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، در فرایند تکوین و تثبیت خود، مراحل پرخطری را پشت سر نهاد. یکی از مراحل مهم و تأثیرگذار این دوره، حضور و عملکرد سازمان مجاهدین خلق در رویارویی با انقلاب و سوء استفاده این سازمان از اختلافات موجود میان نهادهای مختلف ازجمله ریاست جمهوری (سیدابوالحسن بنی‌صدر) و دیگر نهادها مانند مجلس شورای اسلامی و حزب جمهوری اسلامی بود که در نهایت به برکناری بنی‌صدر از ریاست‌جمهوری منتهی شد (ببینید: سازمان مجاهدین خلق ایران، سیدابوالحسن بنی‌صدر، و غائله چهارده اسفند)

سازمان مجاهدین خلق در پایان خرداد ۱۳۶۰، پس از برکناری بنی‌صدر از فرماندهی نیروهای مسلح و طرح عدم کفایت وی در دستور کار مجلس شورای اسلامی، در اطلاعیه‌ای به صورت رسمی مبارزه مسلحانه علیه جمهوری اسلامی را اعلام[۱] و از عصر سی‌ام خرداد با بستن خیابان‌ها و تظاهرات و درگیری در تهران و چند شهر بزرگ، اقدامات مسلحانه را آغاز کرد.[۲] این گروه همچنین از تیر ۱۳۶۰ دست به اقدامات تروریستی گسترده زد که ترور نافرجام سیدعلی خامنه‌ای، نماینده مجلس و عضو برجسته حزب جمهوری اسلامی در ششم تیر ۱۳۶۰[۳] (ببینید: سیدعلی خامنه‌ای)، بمب‌گذاری در دفتر حزب جمهوری اسلامی در هفتم تیر ۱۳۶۰ (ببینید: هفت تیر) و ترور شخصیت‌ها و مردم عادی که موجب شهادت بیش از ۵۰۴ نفر در طول سال ۱۳۶۰ در نقاط مختلف ایران شد، از آن جمله بود[۴] (ببینید: ترور).

پس از برکناری بنی‌صدر، دومین انتخابات ریاست‌جمهوری در ۲/۵/۱۳۶۰ برگزار شد و محمدعلی رجایی با به دست آوردن اکثریت مطلق آرا، رئیس‌جمهور شد (ببینید: محمدعلی رجایی). وی محمدجواد باهنر را برای نخست‌وزیری به مجلس معرفی کرد و او در چهاردهم مرداد همان سال از مجلس رأی اعتماد گرفت[۵] (ببینید: محمدجواد باهنر). سازمان مجاهدین خلق در ادامه اقدامات تروریستی خود، نخست تلاش کرد امکان بمب‌گذاری در بیت امام‌خمینی را بیابد. به گفته سیداحمد خمینی، در زمان جلسه رئیس‌جمهور، نخست‌وزیر و گروهی دیگر از مسئولان با امام‌خمینی، مسعود کشمیری که جانشین دبیر شورای امنیت ملی بود، به همراه کیف حاوی وسایل ضبط و یادداشت مطالب، قصد ورود به جلسه را داشت که به دلیل جلوگیری مأموران از ورود وسایل به داخل بیت، به حالت اعتراض آنجا را ترک کرد.[۶] بنابر برخی نقل‌قول‌ها همان کیف، هشتم شهریور ۱۳۶۰ ساعت سه بعد از ظهر در جلسه شورای امنیت کشور در اتاق ۱۰۵ نخست‌وزیری منفجر شد.[۷]

چگونگی وقوع حادثه

جلسه شورای امنیت کشور، روزهای یکشنبه هر هفته با حضور مسئولان کشوری و لشکری در محل کار نخست‌وزیری تشکیل می‌شد.[۸] رجایی در طول دوره نخست‌وزیری و نیز چند جلسه پس از انتخاب‌شدن به ریاست جمهوری، ازجمله جلسه هشت شهریور، ریاست جلسه را بر عهده داشت. قرار بود پس از جلسه هشت شهریور، باهنر نخست‌وزیر، ریاست جلسه را بر عهده گیرد.[۹] در این جلسه رجایی رئیس‌جمهور، باهنر نخست‌وزیر، هوشنگ وحید دستجردی سرپرست شهربانی کشور، سیدموسی نامجو وزیر دفاع، اخیانی معاون ژاندارمری، مهدی کتیبه نماینده ستاد مشترک، محمدحسین سرورالدینی معاون وزیر کشور، خسرو تهرانی مسئول اطلاعات نخست‌وزیری، یوسف کلاهدوز قائم‌مقام سپاه پاسداران، شرف‌خواه جانشین فرمانده نیروی زمینی، وصالی فرمانده عملیات نیروی زمینی، احمد وحیدی قائم‌مقام واحد اطلاعات سپاه پاسداران، سرهنگ مجتبی وحیدی معاون هماهنگی ستاد مشترک، صفاپور فرمانده عملیات ستاد مشترک و نیز مسعود کشمیری جانشین دبیر شورای امنیت حضور داشتند.[۱۰] حدود نیم ساعت پس از آغاز جلسه، صدای انفجار شدیدی منطقه را لرزاند. طبق نظر کارشناسان، بمب از نوع خاص تخریبی آتش‌زا بود که از حدود دو پوند تی.ان. تی و مقداری منیزیم تشکیل و در یک کیف دستی یا ضبط صوت روی میز، جاسازی شده بود.[۱۱]

بر اثر این انفجار، که تا ساعت ۲۴ همان شب، هشت شهید و ۲۳ مجروح بر جای گذاشت،[۱۲] رجایی و باهنر به شهادت رسیدند. وحید دستجردی رئیس شهربانی نیز پس از مدتی، به علت جراحات شدید شهید شد.[۱۳] سوختگی اجساد شهدای فاجعه به حدی بود که شناسایی را دشوار می‌کرد. در ساعت‌های آخر شب، خانواده رجایی و باهنر از روی علایمی که روی دندان‌های هر یک از آن دو بود، آنان را شناسایی کردند.[۱۴] از آنجاکه اثری از کشمیری پیدا نشد، خاکسترهای مکان نشستن او جمع شد و نام او در فهرست شهدا قرار گرفت. شرف‌خواه، وصالی، اخیانی، کتیبه، سرورالدینی و عده‌ای از کارکنان دفتر نخست‌وزیری هم به‌سختی مجروح شدند.[۱۵] خسرو تهرانی و یوسف کلاهدوز جراحات مختصری داشتند.[۱۶] کلاهدوز یک ماه بعد، در ۷/۷/۱۳۶۰ در سقوط هواپیمای ارتش به شهادت رسید.[۱۷] افزون بر آنان، سیدعبدالحسین دفتریان مدیر کل امور مالی نخست‌وزیری، به دلیل خفگی ناشی از دود جمع‌شده در آسانسور و نیز زن مسنی از عابران جلوی ساختمان نخست‌وزیری، بر اثر پرتاب آوار به شهدا پیوستند.[۱۸]

واکنش‌های داخلی و خارجی

بنابر اصل ۱۳۰ قانون اساسی پیش از بازنگری که در هنگام غیبت یا بیماری رئیس‌جمهور، اداره امور بر عهده شورایی به نام شورای موقت ریاست‌جمهوری، متشکل از نخست‌وزیر، رئیس مجلس شورای اسلامی و رئیس دیوان عالی کشور قرار می‌گرفت، عصر روز یکشنبه شورای موقت ریاست جمهوری با حضور اکبر هاشمی رفسنجانی و سیدعبدالکریم موسوی اردبیلی تشکیل شد.[۱۹] این شورا در اطلاعیه‌ای که دوشنبه نهم شهریور ساعت شش صبح به اطلاع مردم رسید، ضمن اعلام خبر شهادت رئیس‌جمهور و نخست‌وزیر به مردم، دوشنبه را تعطیل و تا آخر هفته را عزای عمومی اعلام کرد.[۲۰] تشییع پیکر شهدا نیز ساعت ده صبح دوشنبه، از جلوی مجلس شورای اسلامی و با حضور بیش از یک میلیون تن انجام شد.[۲۱] در این مراسم شماری از مسئولان ارشد کشور ازجمله هاشمی رفسنجانی، سیدعلی خامنه‌ای، محمدمهدی ربانی املشی، همچنین دختر شهید رجایی و افراد دیگر سخنرانی کردند و هم‌زمان جمعیت بسیاری برای عرض تسلیت به امام‌خمینی به سوی جماران حرکت کردند.[۲۲] مراسم بزرگداشت شهدا در دانشگاه تهران، مسجد اعظم قم و نیز در سراسر کشور برگزار گردید.[۲۳]

سیدمحمدرضا گلپایگانی، سیدشهاب‌الدین مرعشی نجفی و سیدعبدالله شیرازی از مراجع تقلید و نیز حسینعلی منتظری و سیدمحمدباقر حکیم ضمن تسلیت به امام‌خمینی و ملت ایران، توطئه‌های دشمنان اسلام را موجب استحکام جمهوری اسلامی و عزم راسخ‌تر ملت در احیای مظاهر اسلام در سراسر جهان دانستند.[۲۴] جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، جامعه روحانیت مبارز، نهادهای مختلف انقلاب و نیز گروه‌های سیاسی چون حزب جمهوری اسلامی، سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، جنبش مسلمانان مبارز، حرکت مردم مسلمان عراق، حزب توده، سازمان فدائیان خلق و نهضت آزادی ایران در اطلاعیه‌های جداگانه، شهادت رجایی و باهنر را تسلیت گفتند.[۲۵]

از سوی دیگر، به مناسبت این فاجعه، پرچم‌های سازمان ملل نیمه‌افراشته شد و پاپ ژان پل دوم رهبر کاتولیک‌های جهان و رهبران کشورهای مختلف دنیا با محکوم‌کردن این اقدام تروریستی، شهادت رئیس‌جمهور و نخست‌وزیر را به ملت ایران تسلیت گفتند.[۲۶] همچنین بیش از سی نفر از سران کشورهای مختلف، این فاجعه را به امام‌خمینی تسلیت گفتند و ایشان جداگانه، به مقتضای هر یک، به آنان پاسخ گفت و آنان عبارت‌اند از: رئیس‌جمهور پاکستان، رئیس‌جمهور و رئیس مجلس وزرای لبنان، رئیس و نایب رئیس دولت امارات، رئیس‌جمهور آلمان شرقی، رئیس‌جمهور و نخست‌وزیر سوریه، رئیس‌جمهور گینه، رئیس‌جمهور یمن جنوبی، رئیس‌جمهور بنگلادش، صدر هیئت رئیسه مجمع خلق جمهوری آلبانی، نخست‌وزیر و صدر هیئت رئیسه اتحاد جماهیر شوروی، نخست‌وزیر هند، رئیس‌جمهور مجارستان، رئیس‌جمهور و نخست‌وزیر جمهوری مالت، نخست‌وزیر موریس، رئیس‌جمهور لیبی، رئیس‌جمهور سومالی، رئیس‌جمهور کره شمالی، رئیس‌جمهور و نخست‌وزیر الجزایر، امیر قطر، رئیس‌جمهور اندونزی، رئیس کمیته ملی چین، نخست‌وزیر و رئیس‌جمهور لهستان، رئیس‌جمهور و نخست‌وزیر ویتنام، رئیس‌جمهور کوبا، رئیس‌جمهور نیجریه، نخست‌وزیر و رئیس‌جمهور بلغارستان، رئیس‌جمهور کلمبیا، رئیس‌جمهور و نخست‌وزیر مغولستان، رئیس‌جمهور زئیر، رئیس‌جمهور کره جنوبی و رئیس‌جمهور یمن شمالی.[۲۷]

واکنش امام‌خمینی

امام‌خمینی که از آغاز نهضت، مقصد همه چیز به‌ویژه انقلاب اسلامی و دستاورد جمهوری اسلامی را اطاعت امر خدا و حرکت به سوی خدا می‌دانست،[۲۸] صبح روز نهم شهریور، در جمع اقشار مختلف مردم در حسینیه جماران، برای تسلّی جامعه نوپای اسلامی، ضمن یادآوری فرهنگ شهادت و بندگی، منطق ملت را منطق قرآن خواند و با قرائت آیه «إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیهِ راجِعُونَ»،[۲۹] بر ناتوانی دشمنان در مقابله با ملتی که خود و همه چیزش را از خدا می‌داند و آرزویش حرکت به سوی محبوب است، تأکید کرد. ایشان افزود چنین ملتی دلبسته شخص نیست که با رفتن اشخاص گرفتار تزلزل شود؛ برهمین اساس در شرایط جنگی کشور، به قوای مسلح نیز یادآوری کرد برای خدا می‌جنگند نه اشخاص.[۳۰] ایشان همچنین با اشاره به شهادت امیرالمؤمنین علی‌بن‌ابی‌طالب(ع) به دست یکی از منافقان، عمل قاتل حضرت را مردانه‌تر از عملکرد سازمان مجاهدین خلق شمرد که با دعوی فدایی خلق و مجاهد برای نجات و استقلال خلق، بدون شرکت در جنگی مستقیم و با شیوه ترور، به انواع جنایت‌ها به نفع قدرت‌های بزرگ، دست می‌زنند و مورد حمایت دولت‌ها و دستگاه‌های تبلیغاتی آنها نیز قرار می‌گیرند.[۳۱]

امام‌خمینی که همواره بر اهمیت حفظ و ادامه دستاورد انقلاب یعنی نظام جمهوری اسلامی، پس از رسیدن به پیروزی مقدماتی تأکید می‌کرد،[۳۲] در این سخنرانی با یادآوری درجات عالی شهدای صدر اسلام و جانفشانی ائمه اطهار(ع) که برای حفظ و ادامه اسلام جان خود را فدا کردند، دربارهٔ تکرار تاریخ هشدار داد. ایشان همچنین با اشاره به آمادگی همه ملت برای حفظ اسلام، تحمل شهادت کسانی چون رجایی و باهنر را که هر یک ذخیره‌ای برای ملت، خدمتگزارانی معتقد به اسلام، متعهد و متوجه به خداوند بودند، در عین دشواری، آسان شمرد و اتصال آنان به رفیق اعلی و رسیدن به آرامش و آرزوی ابدی را به ملت و خانواده آنان تبریک گفت.[۳۳] ایشان که در حوادث گذشته مانند ترور مرتضی مطهری، درک الطاف خفیه الهی در سختی‌ها و بحران‌ها را موجب دورنشدن از هدف، در مواجهه با رویدادهای مقطعی می‌دانست و با اشاره به روایت «لایزال یؤیّد هذا الدّینَ بالرَّجل الفاجر»،[۳۴] وجود مردان فاجر و زیادی ظلمشان را موجب تأیید دین خدا می‌شمرد[۳۵] (ببینید: مرتضی مطهری)، در این حادثه نیز با اشاره به قوت اسلام پس از شهادت امام‌حسین(ع) و فرزندانش، تأکید کرد این شهادت‌ها ناشی از الطاف الهی برای بیدارکردن و انسجام ملت است و مردم ایران پس از شهادت هر عزیزی منسجم‌تر خواهند بود.[۳۶]

امام‌خمینی با تأکید بر محوریت خود مردم در انتخاب و برکنارکردن مقامات کشور، همین محوریت و مردم‌سالاری برگرفته از عقیده و متکی به اسلام را مایه استحکام نظام و موجب تفاوت ایران با کشورهایی مانند مصر دانست که با کشته‌شدن رئیس حکومت به آشوب و حکومت‌نظامی یک‌ساله ختم شد؛ زیرا در ایران با رفتن هر یک از مسئولان، افراد متعهد بسیاری آماده خدمتگزاری‌اند و ملتی که نظام را از خود می‌داند هرگز عقب‌نشینی نخواهد کرد.[۳۷] ایشان همچنین با تشویق و تأیید حضور به‌موقع مردم پس از هر ترور، در جایگزین‌کردن سریع هر یک از مسئولان، این حضور را مانع هر گونه خللی به انسجام ملت شمرد[۳۸] معتقد بود دشمنان اسلام که منافع خود از ذخایر کشورهای اسلامی را در خطر می‌بینند، از هیچ توطئه و حیله‌ای دریغ ندارند و ملت مظلوم ایران برای کسب استقلال و آزادی، ناچار به ازدست‌دادن بهترین فرزندان خود است.[۳۹]

امام‌خمینی در دیدار با خانواده شهدای هشتم شهریور که در دوازده شهریور صورت گرفت، با تسلیت به آنان و ابراز امیدواری برای ادامه راه آن شهدا، تأکید کرد رجایی و باهنر متعهد به اسلام و مفید برای جامعه بودند و تنها مایه تسلی این است که آنان برای خدا کار می‌کردند و کار برای خدا محفوظ خواهد بود[۴۰]؛ نیز در ۱۶ شهریور ۱۳۶۰ در سخنانی با اعضای هیئت دولت، توطئه‌های منافقان در ترور مسئولین جمهوری اسلامی را دلیل محکمی بر ثبات ایران دانست؛ زیرا در غیر این صورت، کشور به تزلزل خود از میان‌رفتنی بود و دشمنان انقلاب نیز در ابتدای کار چنین انتظار داشتند؛ حال آن که هیچ ملتی با ترور، انفجار و کشتار نابود نخواهد شد.[۴۱]

از سوی دیگر، امام‌خمینی، با وجود تمام بحران‌ها و زخم‌های فرساینده تابستان ۱۳۶۰ تنها دو روز پس از شهادت سران قوه مجریه، به‌رغم شرایط دشوار و گسترش ترور، با توجه به اهمیت شیوه عمل در نظام نوپای جمهوری اسلامی، در سخنانی خطاب به مسئولان قضایی و امنیتی، بر حفظ آرامش و طمأنینه در تحقیق و بازجویی از متهمان، عمل بر اساس قانون اسلام، دستگیرنکردن بی‌گناهان، خشونت نکردن بی‌جا با زندانیان و تجسس و شدت عمل درحد جرمِ صورت‌گرفته تأکید کرد.[۴۲] تجربه سه‌ساله جمهوری اسلامی و آسیب‌های تابستان ۱۳۶۰ امام‌خمینی را واداشت که برای مصلحت و صیانت نظام، برخی تغییرات را در اداره امور بپذیرد تا از تکرار حوادث تلخی چون هفتم تیر و هشتم شهریور ۱۳۶۰ پیشگیری شود. از جمله این تغییرات اجازه تجسس در امور شهروندان، گزینش کارمندان، بررسی سوابق افراد، واگذاری پست در وزارتخانه‌ها و اداره‌ها به شناخته‌شده‌ها و آشنایان[۴۳] و موافقت با رئیس‌جمهورشدن روحانیان بود. ایشان که در گذشته معتقد و مایل به نقش ارشادی روحانیان در حکومت و کمترین دخالت آنان در حکومتداری بود،[۴۴] پس از مشکلات پیش‌آمده، با نامزدی سیدعلی خامنه‌ای، دبیرکل حزب جمهوری اسلامی برای انتخابات ریاست‌جمهوری موافقت کرد.[۴۵]

پیگیری حادثه

وقوع حادثه هشتم شهریور که در عالی‌ترین مرجع امنیتی کشور روی داد، از اهمیت ویژه‌ای برخوردار بود؛ زیرا از یک‌سو حاکی از نبود نظام اطلاعاتی کارآمد و مؤثر در کشور بود و از سوی دیگر، قدرت نفوذ گروه‌های مخالف را نشان می‌داد.[۴۶] با تصویب شورای ریاست‌جمهوری، مسئولیت نظارت بر تحقیق فاجعه انفجار نخست‌وزیری که بهزاد نبوی، وزیر مشاور در امور اجرایی، آن را پیگیری می‌کرد، بر عهده محمدمهدی ربانی املشی دادستان کل کشور قرار گرفت.[۴۷] روزنامه جمهوری اسلامی در همان زمان خبری به نقل از فرانس پرس منتشر کرد که سازمان مجاهدین خلق در اطلاعیه‌ای در لندن مسئولیت انفجار دفتر نخست‌وزیری را بر عهده گرفته است.[۴۸] این خبر که ظاهراً با عجله‌کردن خبرگزاری فرانسه و بدون هماهنگی با دفتر سازمان در لندن انتشار یافته بود، با توجه به عواقب حقوقی و بین‌المللی آن به‌سرعت تکذیب شد.[۴۹]

چند روز پس از فاجعه هشتم شهریور، ربانی املشی در یک پیام تلویزیونی، مسعود کشمیری را که از یک سال قبل وارد نخست‌وزیری شده بود، عامل انفجار معرفی کرد. کشمیری به عنوان منشی جلسه، موفق شده بود بمب جاسازی‌شده در کیف دستی خود را بدون بازرسی و شک مأموران امنیتی وارد جلسه کند و نزدیک رجایی و باهنر قرار دهد و خود در یک فرصت مناسب، بدون جلب توجه جلسه را ترک کند.[۵۰] با شواهدی مانند نبودن خودروی او در جای همیشگی و نیز انتقال خانواده‌اش به محل دیگر،[۵۱] همچنین گواهی شرف‌خواه، وصالی، جلال طالب و نگهبانان ساختمان به خروج کشمیری لحظاتی پیش از انفجار، اطمینان بیشتری به مجرم بودن او حاصل شد.[۵۲]

کشمیری پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، جذب سازمان مجاهدین خلق شده و پس از انقلاب هم همچنان با نام‌های مستعاری چون حنیف و مجیب عضو سازمان بود.[۵۳] در آغاز پیروزی انقلاب، بسیاری از اعضای فعال سازمان در ارگان‌ها و سازمان‌های مختلف مانند دادستانی، اطلاعات نخست‌وزیری و حزب جمهوری اسلامی نفوذ کردند.[۵۴] کشمیری نخست وارد اداره دوم ارتش شد و از آنجا برای حفاظت از اسناد و مدارک نیروی هوایی به مرکز اسناد مستشاری آمریکا در نیروی هوایی رفت.[۵۵] او مدتی بعد به دفتر نخست‌وزیری و معاونت سیاسی اجتماعی وزیر مشاور در امور اجرایی راه پیدا کرد و پس از اینکه به عنوان فردی حزب‌اللهی و مدیر شناخته شد، به حکم دفتر اطلاعات و تحقیقات ارتقا یافت و به جانشینی دبیر شورای امنیت رسید.[۵۶]

پس از حادثه و در جلسه نهم شهریور که به ریاست بهزاد نبوی برگزار شد، با توجه به قرائن موجود، کشمیری عامل احتمالی حادثه شناخته شد.[۵۷] در ادامه تحقیقات و در میانه شهریور ۱۳۶۰، تعدادی از اعضای دفتر اطلاعات و تحقیقات نخست‌وزیری بازداشت شدند.[۵۸] سیر حوادث بعدی که به دلیل ابهام در پرونده، اتهام و بازداشت برخی افراد و مسئولان را در سال ۱۳۶۵ در پی داشت، موجب شد در بهار ۱۳۶۵، ۶۱ تن از مسئولان کشور در نامه‌ای به امام‌خمینی به دفاع از متهمان پرونده بپردازند و خواستار سرعت‌بخشیدن به رسیدگی به پرونده شوند.[۵۹] امام‌خمینی در حالی‌که از روند رسیدگی به پرونده ناراضی بود، در جلسه‌ای با حضور موسوی اردبیلی رئیس وقت شورای عالی قضایی، سیدمحمد موسوی خوئینی دادستان کل و سیدابراهیم رئیسی قاضی پرونده، پس از شنیدن گزارش‌ها به ختم پرونده حکم داد. پس از صدور این دستور، متهمان در ۷/۳/۱۳۶۵ آزاد شدند و دادستان کل کشور با صدور اطلاعیه‌ای اعلام کرد پس از اتمام تحقیقات کامل از متهمانِ انفجار نخست‌وزیری و نبود دلیل بر اتهام آنان، همه متهمان آزاد و پرونده انفجار نخست‌وزیری بسته شد.[۶۰]

پانویس

  1. مؤسسه مطالعات، سازمان مجاهدین خلق، ۲/۵۶۵
  2. حق‌بین، از مجاهدین تا منافقین، ۱۹۰
  3. حق‌بین، از مجاهدین تا منافقین، ۱۹۳–۱۹۴؛ مؤسسه مطالعات، سازمان مجاهدین خلق، ۲/۵۸۹
  4. فوزی، تحولات سیاسی اجتماعی، ۱/۴۲۶–۴۲۷؛ حق‌بین، از مجاهدین تا منافقین، ۱۹۴ و ۱۹۷
  5. اطلاعات، روزنامه، ۳/۵/۱۳۶۰، ۱–۳ و ۱۴/۵/۱۳۶۰، ۱
  6. مؤسسه مطالعات، سازمان مجاهدین خلق، ۲/۶۲۷
  7. اطلاعات، روزنامه، ۹/۶/۱۳۶۰، ۱–۲ و ۱۴؛ کمیل، هشتم شهریور، ۷–۸
  8. مهدوی کنی، خاطرات، ۳۰۸
  9. راعی گلوجه، زندگینامه سیاسی شهید رجایی، ۲۰۳–۲۰۴
  10. کمیل، هشتم شهریور، ۷–۸؛ روزی‌طلب و اسلامی، پرونده مسکوت، ۳۱–۳۲
  11. روزی‌طلب و اسلامی، پرونده مسکوت، ۳۳–۳۴
  12. اطلاعات، روزنامه، ۹/۶/۱۳۶۰، ۲
  13. مؤسسه مطالعات، سازمان مجاهدین خلق، ۲/۶۲۸؛ بصیری و دیگران، خورشید کویر، ۱۸۹–۱۹۰
  14. مهدوی کنی، خاطرات، ۳۱۰؛ مؤسسه مطالعات، سازمان مجاهدین خلق، ۲/۶۲۹
  15. کمیل، هشتم شهریور، ۱۷–۱۸؛ مهدوی کنی، خاطرات، ۳۱۱؛ روزی‌طلب، پرونده مسکوت، ۳۴
  16. روزی‌طلب، پرونده مسکوت، ۳۸ و ۴۳
  17. هاشمی رفسنجانی، عبور از بحران، ۳۰۶–۳۰۷
  18. اطلاعات، روزنامه، ۹/۶/۱۳۶۰، ۲ و ۱۰/۶/۱۳۶۰، ۴
  19. اطلاعات، روزنامه، ۹/۶/۱۳۶۰، ۲
  20. اطلاعات، روزنامه، ۹/۶/۱۳۶۰، ۲؛ هاشمی رفسنجانی، عبور از بحران، ۲۶۱
  21. اطلاعات، روزنامه، ۹/۶/۱۳۶۰، ۱ و ۱۴؛ مؤسسه مطالعات، سازمان مجاهدین خلق، ۲/۶۲۹
  22. راعی گلوجه، زندگینامه سیاسی شهید رجایی، ۲۰۷
  23. اطلاعات، روزنامه، ۱۰/۶/۱۳۶۰، ۲
  24. اطلاعات، روزنامه، ۱، ۳ و ۱۱/۶/۱۳۶۰، ۲؛ بصیری و دیگران، خورشید کویر، ۲۶۷–۲۶۸
  25. اطلاعات، روزنامه، ۱۰/۶/۱۳۶۰، ۱، ۱۴، ۱۵ و ۱۲/۶/۱۳۶۰، ۱۳
  26. اطلاعات، روزنامه، ۱۰/۶/۱۳۶۰، ۱۴؛ ۱۱/۶/۱۳۶۰، ۱۴ و ۱۲/۶/۱۳۶۰، ۲
  27. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۵/۱۴۱–۱۴۴، ۱۵۱–۱۶۷، ۱۷۵–۱۸۳، ۱۹۶، ۲۲۱–۲۲۳، ۲۳۰، ۲۳۵–۲۳۶ و ۲۴۲
  28. امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۲۹۳؛ ۵/۹۱، ۱۱۲ و ۸/۴۰
  29. بقره، ۱۵۶
  30. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۵/۱۳۴–۱۳۸ و ۱۴۹
  31. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۵/۱۳۵، ۱۳۹–۱۴۰ و ۱۴۷–۱۴۸
  32. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۲/۳۰۸ و ۱۵/۳۲۶
  33. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۵/۱۳۵ و ۱۴۶–۱۴۷
  34. متقی هندی، کنز العمال، ۱/۱۷۰
  35. امام‌خمینی، صحیفه، ۷/۱۸۲
  36. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۵/۱۳۴ و ۱۳۷–۱۳۸
  37. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۵/۱۳۶–۱۳۷ و ۲۸۲–۲۸۳
  38. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۵/۱۳۷–۱۳۸ و ۱۸۶
  39. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۵/۱۴۵–۱۴۷، ۱۴۸، ۱۷۶ و ۱۸۱
  40. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۵/۱۶۴
  41. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۵/۱۸۵–۱۸۸
  42. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۵/۱۴۹–۱۵۰
  43. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۵/۲۶–۲۷، ۹۹–۱۰۰، ۱۱۶، ۱۲۳–۱۲۴، ۱۹۱، ۲۰۳ و ۲۷۱–۲۷۲
  44. امام‌خمینی، صحیفه، ۵/۳۸۵–۳۸۶ و ۴۸۲؛ هاشمی رفسنجانی، انقلاب و پیروزی، ۴۲۴
  45. هاشمی رفسنجانی، عبور از بحران، ۲۷۷
  46. راعی گلوجه، زندگینامه سیاسی شهید رجایی، ۲۰۷
  47. هاشمی رفسنجانی، عبور از بحران، ۲۶۵؛ مؤسسه مطالعات، سازمان مجاهدین خلق، ۲/۶۳۰
  48. مؤسسه مطالعات، سازمان مجاهدین خلق، ۲/۶۳۱
  49. مؤسسه مطالعات، سازمان مجاهدین خلق، ۲/۶۳۱
  50. محمدی ری‌شهری، خاطره‌ها، ۱۸۴؛ روزی‌طلب و اسلامی، پرونده مسکوت، ۵۲
  51. کمیل، هشتم شهریور، ۲۷–۲۸
  52. ضیایی، بازخوانی سؤالاتی، ۲
  53. روزی‌طلب و اسلامی، پرونده مسکوت، ۵۵–۵۶
  54. مؤسسه مطالعات، سازمان مجاهدین خلق، ۲/۶۳۲–۶۳۳
  55. کتیبه، خاطرات، ۱۹۷–۱۹۸
  56. مؤسسه مطالعات، سازمان مجاهدین خلق، ۲/۶۳۳؛ کمیل، هشتم شهریور، ۳۳
  57. روزی‌طلب و اسلامی، پرونده مسکوت، ۱۵۵
  58. روزی‌طلب و اسلامی، پرونده مسکوت، ۱۶۴
  59. روزی‌طلب و اسلامی، پرونده مسکوت، ۱۶۴–۱۹۰
  60. روزی‌طلب و اسلامی، پرونده مسکوت، ۱۹۰–۱۹۱؛ جمهوری اسلامی، روزنامه، ۲

منابع

  • قرآن کریم.
  • اطلاعات، روزنامه، ۳ و ۱۴/۵/۱۳۶۰. ۹، ۱۰، ۱۱ و ۱۲/۶/۱۳۶۰ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح الله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش.
  • بصیری، محمدصادق و دیگران، خورشید کویر (سرگذشت‌نامه شهید باهنر)، تهران، شاهد، چاپ دوم، ۱۳۸۸ش.
  • جمهوری اسلامی، روزنامه، ۱۱/۳/۱۳۶۵ش.
  • حق‌بین، مهدی، از مجاهدین تا منافقین، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۹۲ش.
  • راعی گلوجه، سجاد، زندگینامه سیاسی شهید رجایی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۲ش.
  • روزی‌طلب، محمدحسن و محمدمهدی اسلامی، پرونده مسکوت (بررسی اسناد و اسرار انفجار ۸ شهریور ۱۳۶۰ در نخست‌وزیری)، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۹۳ش.
  • ضیایی، معصومه، بازخوانی سؤالاتی دربارهٔ فاجعه هشتم شهریور و انفجار دفتر نخست‌وزیری، روزنامه وطن امروز، ۹/۶/۱۳۸۸ش.
  • فوزی تویسرکانی، یحیی، تحولات سیاسی اجتماعی بعد از انقلاب اسلامی در ایران، تهران، عروج، چاپ اول، ۱۳۸۴ش.
  • کتیبه، محمدمهدی، خاطرات سرهنگ محمدمهدی کتیبه، تدوین محمدرضا سرابندی، تهران مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۲ش.
  • کمیل، حامد، هشتم شهریور، تهران، مؤسسه روزنامه ایران، چاپ اول، ۱۳۸۹ش.
  • متقی هندی، علاءالدین، کنز العمال فی سنن الاقوال و الافعال، تصحیح بکری حیانی و صفوة السقاء، بیروت، الرساله، چاپ پنجم، ۱۴۰۹ق.
  • محمدی ری‌شهری، محمد، خاطره‌ها، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ سوم، ۱۳۸۶ش.
  • مهدوی کنی، محمدرضا، خاطرات آیت‌الله مهدوی کنی، تدوین غلامرضا خواجه‌سروی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ دوم، ۱۳۸۷ش.
  • مؤسسه مطالعات و پژوهشهای سیاسی، سازمان مجاهدین خلق از پیدایی تا فرجام (۱۳۴۴–۱۳۸۴)، تهران، چاپ اول، ۱۳۸۵ش.
  • اکبر هاشمی رفسنجانی، کارنامه و خاطرات، سال ۱۳۶۰، عبور از بحران، به اهتمام یاسر هاشمی، تهران، دفتر نشر معارف انقلاب، چاپ ششم، ۱۳۷۸ش.
  • اکبر هاشمی رفسنجانی، کارنامه و خاطرات، سال‌های ۱۳۵۷–۱۳۵۸، انقلاب و پیروزی، به کوشش عباس بشیری، تهران، دفتر نشر معارف انقلاب، چاپ اول، ۱۳۸۳ش.

پیوند به بیرون