دانشجویان: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی امام خمینی
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
[[پرونده:دانشجویان.jpg|بندانگشتی]]
'''دانشجویان'''، جایگاه و مسئولیت سیاسی و اجتماعی دانشجویان مسلمان.
'''دانشجویان'''، جایگاه و مسئولیت سیاسی و اجتماعی دانشجویان مسلمان.
==مفهوم‌شناسی==
==مفهوم‌شناسی==
خط ۱۲۹: خط ۱۳۰:
[[رده:مقاله‌های دارای لینک دانشنامه]]
[[رده:مقاله‌های دارای لینک دانشنامه]]
[[رده:مقاله‌های بی‌نیاز از جعبه اطلاعات]]
[[رده:مقاله‌های بی‌نیاز از جعبه اطلاعات]]
[[رده:مقاله‌های نیازمند تصویر]]
[[رده:مقاله‌های دارای تصویر]]
[[رده:شخصیت‌ها]]
[[رده:شخصیت‌ها]]
[[رده:مقاله‌های تأییدشده]]
[[رده:مقاله‌های تأییدشده]]

نسخهٔ ‏۱۹ اسفند ۱۴۰۱، ساعت ۱۷:۲۰

دانشجویان.jpg

دانشجویان، جایگاه و مسئولیت سیاسی و اجتماعی دانشجویان مسلمان.

مفهوم‌شناسی

دانشجو به معنای جوینده دانش، طالب علم، دانش‌پژوه و علم‌خواه آمده‌است[۱] و در اصطلاح فردی است که در یکی از دانشگاه‌ها یا مؤسسه‌ها و مجتمع‌های آموزش عالی و پژوهشی دولتی یا غیر دولتی کشور که مدرک رسمی بالاتر از دیپلم صادر می‌کند، به صورت حضوری یا غیر حضوری به تحصیل مشغول باشد.[۲]

پیشینه

در نخستین آیات نازل‌شده بر پیامبر اکرم(ص)، از خواندن و آموختن و قلم سخن رفته و بر اولویت دانش و معرفت تأکید شده[۳] و خداوند رسالت پیامبران را تعلیم و تربیت انسان‌ها قرار داده‌است.[۴] (ببینید: تربیت) در سخن پیامبر(ص) نیز آمده‌است کسب دانش بر هر فرد مسلمانی واجب است و خداوند جویندگان دانش را دوست دارد.[۵] در روایات امامان معصوم(ع) نیز تأکیدها و سفارش‌های بسیاری در این زمینه وارد شده‌است؛ چنان‌که امام‌علی(ع) کمال دین را دانش‌اندوزی و عمل به آن می‌داند.[۶]

رواج اصطلاح دانشجو مقارن با تأسیس مراکز علمی در دوران جدید است. تا پیش از تأسیس مراکز آموزش عالی در ایران، آموزش علوم در مدارس علمیه حوزه‌ها انجام می‌گرفت[۷] و به آموزندگان علم در این مدارس علمیه، «طلبه» گفته می‌شد.[۸] طلاب در این مدارس افزون بر حدیث و علوم قرآنی،[۹] درس‌هایی مانند ادبیات شامل صرف و نحو و معانی و بیان و علوم ریاضی و گاه طب می‌آموختند.[۱۰] (ببینید: طلاب) به‌تدریج تدریس برخی از درس‌ها به مدارس جدید (مانند مدرسه رشدیه، دارالفنون، ...) و سپس به دانشگاه‌ها منتقل شد و به آموزندگان علم در این مراکز جدید نام «دانشجو» داده شد.

در سال ۱۱۹۱ عباس‌میرزا ملک‌آرا به سفارش قائم‌مقام فراهانی، برای نخستین بار دو تن را برای تحصیل علوم جدید به انگلستان فرستاد. به فاصله کوتاهی دومین گروه پنج نفری به انتخاب میرزاصالح شیرازی راهی انگلستان شدند و پس از بازگشت با القاب دکتر و مهندس مشغول کار گردیدند.[۱۱] سومین گروه در ۱۲۱۷ به سرپرستی حسین‌خان نظام‌الدوله و گروه چهارم در ۱۲۲۳ در دوران فتحعلی‌شاه قاجار به اروپا اعزام شدند.[۱۲] سپس در سال ۱۲۳۵ گروهی ۴۲ نفره برای تحصیل در دانشگاه‌های فرانسه اعزام شدند. این اعزام هم از نظر تعداد و هم از جهت محل تحصیل تا آن زمان بی‌سابقه بود.[۱۳] پس از مدتی توقف، در سال ۱۲۹۰ گروهی سی نفره از دانشجویان ایرانی برای تحصیل به اروپا رفتند که پانزده تن برای آموزش و پرورش و پانزده تن دیگر به تحصیل در رشته‌های نظامی و کشاورزی مشغول شدند.[۱۴]

در سال ۱۳۰۱ مجلس شورای ملی، اعتبار لازم برای هزینه‌های اعزام و تحصیل شصت تن محصل نظامی به پاریس را تصویب کرد و در سال ۱۳۰۷ «قانون اعزام محصل به خارج» تصویب شد.[۱۵] سرانجام دانشگاه تهران در ۲۴ اسفند ۱۳۱۳ به دست رضاشاه پهلوی افتتاح و بدین ترتیب، زمینه تحصیل دانشجویان در دانشگاه‌های ایران نیز فراهم شد؛[۱۶] (ببینید: دانشگاه) ولی روند اعزام دانشجویان به خارج از کشور ادامه داشت.

پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران وجود جمعیت فزاینده جوان متقاضی آموزش‌های عالی در کشور باعث شد دولت دستور صدور مجوز برای توسعه دانشگاه‌ها را بدهد. به همین هدف برنامه توسعه دانشگاه‌های غیر دولتی در کنار دانشگاه دولتی و آزاد در دهه ۱۳۶۰ تصویب شد.[۱۷] اکبر هاشمی رفسنجانی در ۱۳۶۱/۲/۳۱ طرح اولیه تأسیس دانشگاه آزاد را که مواد تحصیلی دانشگاهی به روش تحصیلی حوزه‌های علمیه در آن خوانده شود، اعلام کرد[۱۸] و با سرمایه اولیه به مبلغ ده میلیون ریال که امام‌خمینی آن را پرداخت کرد، تاسیس شد. (ببینید: دانشگاه آزاد)

امام‌خمینی در جمع مسئولین دانشگاه آزاد ضمن حمایت از تأسیس آن اظهار امیدواری کرد که این دانشگاه که با پیشنهاد بسیار خوب هاشمی رفسنجانی تأسیس شده، فعالیت آن افزون و در همه جا گسترش یابد.[۱۹] با تاسیس دانشگاه‌های غیر دولتی، ایران که نیازمند واردکردن متخصص در زمینه‌های مختلف ازجمله پزشکی بود، در سال ۱۳۸۰ با مازاد پزشک روبه‌رو شد و با رشد ۲۶/۵ درصدی تعداد دانشجویان به نسبت سال‌های ۱۳۵۸ ـ ۱۳۵۹ مواجه شد.[۲۰] (ببینید: دانشگاه)

جایگاه و نقش دانشجویان

جامعه‌شناسان از حضور گروه‌های مختلف در پیروزی انقلاب‌ها یاد می‌کنند که از آن جمله می‌توان به دانشجویان اشاره کرد. گروهی از نظریه‌پردازانِ علوم اجتماعی معتقدند دانشجویان به دلیل برخورداری از سلاح آگاهی، موجب پیشرفت و هدایت گروه‌های دیگر در روند تغییرات و ایجاد انقلاب می‌شوند.[۲۱] همچنین نظریه‌پردازانی چون یورگن هابرماس معتقدند حرکت جمعی دانشجویان عرصه‌ای نمادین را در جوامع به وجود می‌آورد که از فشار دستگاه سیاسی و اقتصادی بر مردم می‌کاهد.[۲۲]

طی سال‌های ۱۲۸۴ ـ ۱۲۸۵ مقارن با مقدمات مشروطه، با هر واقعه‌ای مردم دست به اعتراض می‌زدند.[۲۳] در این تظاهرات اقشار مختلف مردم ازجمله شاگردان مدارس مختلف نیز حضور داشتند و برخی از دانش‌آموزان، دانش‌پژوهان دارالفنون، مدارس کشاورزی و علوم سیاسی با سخنرانی‌کردن درباره نظام‌های مشروطه اروپایی و گاهی درباره مزیت‌های جمهوری، مطالبی بازگو می‌کردند که پیش از آن کسی جرئت بیان آنها را نداشت.[۲۴] در این دوره، وجود مدارس و انتشار نخستین روزنامه و ترجمه بسیاری از سفرنامه‌های گردشگران خارجی، درباره اوضاع ایران بازتاب گسترده‌ای در تفکرات مردم و همین طور مبارزات پرشور دانشجویان داشت.[۲۵]

به طور مشخص مبارزات سیاسی دانشجویان در ایران، به دوره رضاشاه پهلوی و پس از تأسیس دانشگاه تهران بر می‌گردد. در این دوره و در داخل کشور چند اعتراض دانشجویی صورت گرفت که بیشتر صنفی بود؛[۲۶] ولی دانشجویان خارج کشور به دلیل آزادی عمل بیشتر، دست به اعتراضاتی پراکنده علیه رضاشاه زدند.[۲۷] پس از سقوط وی در شهریور ۱۳۲۰، انواع مختلفی از احزاب و گروه‌های سیاسی شکل گرفت که شامل طیف گسترده‌ای از گرایش‌های فکری و عقیدتی می‌شد و اغلب آنها دارای سازمان جوانان یا کمیته دانشجویی بودند.[۲۸]

در این میان تحولات ناشی از فعالیت حزب توده طی سال‌های دهه ۱۳۲۰، این حزب توانست بخش قابل توجهی از روشنفکران و دانشجویان را به سمت خود بکشد.[۲۹] (ببینید: حزب توده ایران) این در حالی بود که سازمان جوانان حزب توده در سال ۱۳۲۲ اتحادیه‌ای دانشجویی تشکیل داد. این اتحادیه تنها نماینده برخی از دانشجویان دانشگاه تهران بود؛ به طوری که مجله هفتگی تهران مصور در اواسط دهه بیست نوشت که ۲۵ درصد دانشجویان، اعضای مخفی حزب توده و پنجاه درصد دیگر هوادار حزب توده‌اند.[۳۰]

تشکیل انجمن اسلامی در دانشگاه تهران

در واکنش به فضای فکری‌ای که حزب توده ایجاد کرده بود و با ورود برخی استادان روحانی و روشنفکران مذهبی به فضای دانشگاه‌ها، اندیشه‌های دینی در میان دانشجویان رشد یافت و در سال ۱۳۳۱ نخستین انجمن اسلامی دانشجویی در دانشگاه تهران ایجاد شد؛[۳۱] بدین ترتیب گروه‌هایی از دانشجویان انجمن اسلامی در صدد دفاع از فرهنگ اسلام و حل مشکلات سیاسی ـ اجتماعی جامعه برآمدند.[۳۲]

دانشجویان انجمن اسلامی در بسیاری از فعالیت‌ها و تظاهرات عمومی که با سخنرانی‌های افشاگرانه و اعلامیه‌های منتشرشده از سیدابوالقاسم کاشانی شکل تازه‌ای به خود گرفته بود[۳۳] و به هدف حمایت از ملی‌شدن صنعت نفت شکل می‌گرفت، شرکت کردند[۳۴] و به‌تدریج جایگاه ارزشمندی در دفاع و تقویت اندیشه‌های اسلامی در سطح جامعه و دانشگاه بر عهده گرفتند.[۳۵] (ببینید: انجمن‌های اسلامی)

در این دوران و پس از آن، دانشجویان در نبود احزاب و نهادهای مدنی نقش تعیین‌کننده‌ای در فعالیت‌های سیاسی در سطح جامعه ایفا می‌کردند، بدین صورت که جنبش دانشجویی در بسیج نیروها و زنده‌نگه‌داشتن فضای سیاسی نقش بسزایی داشت.[۳۶] دانشجویان خارج کشور نیز برای ابراز همدردی با مبارزات ملت ایران، از هر فرصتی برای رساندن پیام ملت به سازمان‌های بین‌المللی و انتشار بیانیه استفاده می‌کردند.[۳۷] (ببینید: اتحادیه انجمن‌های اسلامی دانشجویان اروپا  و انجمن‌های اسلامی دانشجویان امریکا و کانادا)

مهم‌ترین حرکت دانشجویی در این دوره، تظاهرات اعتراض‌آمیز دانشجویان به سفر ریچارد نیکسون معاون رئیس‌جمهور امریکا به ایران در شانزدهم آذر ۱۳۳۲ بود که منجر به کشته‌شدن سه دانشجو شد.[۳۸] پس از آن، کنفدراسیون دانشجویان ایرانی خارج از کشور، این روز را به نام «روز دانشجو» نام‌گذاری کرد[۳۹] در این مقطع بسیاری از نخبگان در حال بازاندیشی بودند. دانشجویان نیز به این نتیجه رسیدند که به جنبش مسلحانه روی آورند.[۴۰] هسته اولیه سازمان مجاهدین خلق در این دوره شکل گرفت.[۴۱] (ببینید: سازمان مجاهدین خلق ایران)

پس از تأسیس سازمان اطلاعات و امنیت کشور (ساواک) در سال ۱۳۳۵ کنترل پلیس امنیتی در دانشگاه‌ها بیشتر شد؛ اما این سازمان نتوانست مانع نیروهای فعال دانشجویی در مسائل سیاسی کشور شود.[۴۲] حضور دانشجویان در قیام پانزده خرداد ۱۳۴۲ نیز آگاهانه و ثمربخش بود.[۴۳]

به گزارش ساواک، گروهی از دانشجویان وابسته به انجمن اسلامی دانشگاه‌های تهران و مسئولان کمیته‌های دانشجویی، در اردیبهشت و خرداد ۱۳۴۲، با امام‌خمینی در قم دیدار و گفتگو داشتند. این دانشجویان با تشریح وضعیت کشور و عملکرد رژیم، برای همراهی با روحانیت در مبارزه با هیئت حاکمه، ابراز تمایل کردند.[۴۴] امام‌خمینی در این دیدار، تأکید کرد روحانیت تا زمانی که اعلانات دانشگاه، با احکام اسلام مغایرت نداشته باشد، به احساسات دانشجویان احترام می‌گذارد و از آن حمایت می‌کند. دانشجویان مبدأ برخی از اعلامیه‌های تند دانشگاه را خود سازمان امنیت معرفی کردند که موجب سوء تفاهم و اختلاف است.[۴۵] ساواک در گزارش خود، به شایعه‌ای درباره ائتلاف پنهانی روحانیت و دانشگاه اشاره می‌کند که علیه حکومت شکل گرفته‌است.[۴۶]

در شانزده آذر ۱۳۴۲، دانشجویان تظاهرات گسترده‌ای در دانشگاه تهران، برای اعتراض به دستگیری امام‌خمینی صورت دادند.[۴۷] پس از آزادی امام‌خمینی و بازگشت به قم نیز گروهی از دانشجویان دانشگاه تهران، با ایشان دیدار و درخواست کردند ایشان برای آزادی سیدمحمود طالقانی وساطت کند؛ اما ایشان تأکید کرد در این امور، دخالت نخواهد کرد.[۴۸] از اوایل دهه پنجاه فعالیت‌های سیاسی دانشجویان بیشتر شد و حضور اساتید و متفکرانی مانند مرتضی مطهری و محمد مفتح به حرکت اسلامی آنان تقویت بخشید و دانشجویان همسو با توده مردم و رهبر انقلاب، مبارزه علیه رژیم پهلوی را سرعت بخشیدند[۴۹] و اعتراضات دانشجویی به دانشگاه‌های مشهد و تبریز و دیگر شهرها کشیده شد.[۵۰] امام‌خمینی نیز پیوستگی دانشجویان و طلاب و همکاری آنان با دیگر طبقات مردم را منجر به قطع دست اجانب از کشور دانست.[۵۱]

تسخیر سفارت امریکا توسط دانشجویان

پس از پیروزی انقلاب اسلامی، دو اقدام مهم دانشجویان، تسخیر لانه جاسوسی امریکا و درخواست برای ایجاد انقلاب فرهنگی در دانشگاه‌ها بود.[۵۲] امام‌خمینی در ۱۳۵۸/۸/۱۰ در پیامی به مناسبت سالروز ۱۳ آبان، دانش‌آموزان و دانشگاهیان و طلاب را به بسیج عمومی علیه امریکا و اسرائیل فرا خواند.[۵۳] به دنبال صدور این پیام، گروهی از دانشجویان انقلابی که خود را «دانشجویان پیرو خط امام» معرفی کردند، تصمیم گرفتند به سفارت امریکا حمله و آن را تصرف کنند.[۵۴] این حرکت دانشجویان در شرایط پس از پیروزی انقلاب شتابی بی‌سابقه به روند تحولات سیاسی جامعه داد.[۵۵] (ببینید: تسخیر لانه جاسوسی امریکا) از سوی دیگر، در سال‌های نخست انقلاب، گروه‌های فکری سیاسی متعددی در دانشگاه حضور داشتند که به فعالیت‌های خود علیه انقلاب ادامه می‌دادند. از طرفی دانشگاه نیز مبتنی بر همان نظام آموزشی گذشته بود.[۵۶] این امر باعث شد امام‌خمینی در نوروز ۱۳۵۹ بر لزوم انقلاب اساسی در دانشگاه‌ها تأکید کند. (ببینید: شورای عالی انقلاب فرهنگی)

در دوران جنگ تحمیلی عراق علیه ایران نیز دانشجویان با فضای جنگ و دفاع پیوند عمیقی برقرار کردند و بخش قابل توجهی از آنان در حفظ تمامیت ارضی و کیان کشور نقش اساسی داشتند.[۵۷] برخی آمارها، تعداد شهدای دانشجو در جنگ تحمیلی را ۱۷۸۴ تن ذکر کرده‌است.[۵۸]

رسالت و مسئولیت‌ها

امام‌خمینی مراکز علمی و فرهنگی قدیم و جدید و طلاب علوم دینی و دانشجویان دانشگاه‌ها و دانشسراها را دو قطب حساس و دو مغز متفکر جامعه می‌دانست[۵۹] و فرقی میان عالمان علوم دینی و عالمان دانشگاه‌ها قائل نبود.[۶۰] ایشان خاطرنشان می‌کرد که مقدرات آینده جامعه به دست دانشجویان رقم می‌خورد و کلید سعادت هر جامعه‌ای به دست معلمان و دانشجویان آن کشور است؛[۶۱] بنابراین برای تحقق جامعه‌ای اسلامی و مستقل دانشجویان وظایفی بر عهده دارند. امام‌خمینی تلاش در راستای کسب علوم و فنون، به منظور اعتلای کشور،[۶۲] و جدیت در تحصیل را ازجمله وظایف دانشجویان می‌دانست[۶۳] و باور داشت نباید تحت تأثیر سخنان افراد نادان یا غرض‌ورزی که فایده کسب علم را انکار می‌کنند قرار گرفت؛[۶۴] البته ایشان دانشجویان را به کسب علم همراه با تهذیب فرا می‌خواند و این امر را موجب تقویت ایمان در دانشجویان می‌دانست.[۶۵]

امام‌خمینی تلاش خالصانه دانشجویان در نشر و تبلیغ فرهنگ اسلام و معرفی آن به ملت‌های دیگر را پس از شناخت اصولی و دقیق اسلام از وظایف دانشجویان می‌داند[۶۶] و از آنان می‌خواهد تا با برخوردی مؤدبانه در برابر مکاتب مختلف از اسلام دفاع کنند.[۶۷] ایشان پیشبرد آرمان‌های اسلام، اجرای درست طرح حکومت اسلامی، سکوت‌نکردن در مقابل ظلم و جور و فشرده‌ساختن صفوف در برابر ظلم و ستم را از مهم‌ترین وظایف دانشجویان می‌داند[۶۸] و در رهنمودهای خویش بر حفظ وحدت دانشجویان و نقش مهم آنان در آگاه‌سازی جامعه تأکید می‌ورزد[۶۹] و رسالت فرهنگی دانشجویان را تلاش برای افزایش آگاهی اقشار مختلف جامعه بیان می‌کند.[۷۰]

از نگاه امام‌خمینی اتحاد با دیگر اقشار ملت در سازندگی کشور پس از انقلاب اسلامی یکی از وظایف مهم دانشجویان است. ایشان از دانشجویان می‌خواست به تعهداتی که بر عهده دارند، آگاه و هوشیار باشند؛[۷۱] همچنین مراقب اشخاص وابسته به رژیم پهلوی و بیگانه باشند و به این افراد اجازه ندهند، افکار انحرافی خود را ترویج کنند. ایشان مسامحه در این امر را باعث نفوذ خط انحرافی در دانشگاه‌ها می‌دانست.[۷۲] ایشان بر استقلال فرهنگی تأکید زیادی دارد و دانشجویان را پشتوانه انجام این امر معرفی می‌کند[۷۳] و معتقد است برای تحقق استقلال کشور، افکار و اندیشه‌های دانشجویان باید از قید غرب و شرق و خودباختگانِ آنان آزاد باشد و به شکلی قاطعانه از نفوذ عناصر انحرافی و بیگانه در کشور جلوگیری شود.[۷۴] ایشان از دانشجویان می‌خواهد تمام سعی خود را برای رفع مسائل علمی مهم و مورد نیاز کشور به کار گیرند و استقلال علمی و فرهنگی محکمی را پایه‌ریزی کنند.[۷۵]

امام‌خمینی دانشجویان را امید امروز و فردای امت اسلامی و امانتدار بزرگ آزادی و استقلال می‌داند و از آنان می‌خواهد از این امانت بزرگ الهی به‌خوبی نگهبانی کنند.[۷۶] ایشان حضور در عرصه‌های سیاسی، همانند مشارکت در انتخابات را از دیگر وظایف دانشجویان می‌داند و بر سهیم‌بودن دانشجویان در امور کشور همانند دیگر اقشار تأکید می‌کند.[۷۷]

ارتباط با امام‌خمینی

با آغاز نهضت امام‌خمینی در سال ۱۳۴۱ و مطرح‌شدن مسئله انجمن‌های ایالتی و ولایتی، بسیاری از دانشجویان، امام‌خمینی را در مبارزات سیاسی، مرجع و رهبر قرار دادند و در پی اعتراض به آنچه رژیم پهلوی آن را انقلاب سفید می‌خواند، ارتباط عمیق‌تری میان دانشجویان و امام‌خمینی برقرار شد.[۷۸] پس از قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ و به دنبال دستگیری امام‌خمینی به‌تدریج محبوبیت ایشان در میان دانشجویان افزون شد.[۷۹] با تبعید امام‌خمینی به ترکیه و سپس عراق، بخشی از دانشجویان از طریق نامه و اعزام نمایندگانی، ایشان را در جریان کامل آنچه در ایران روی می‌داد قرار می‌دادند و این ارتباط در تداوم نهضت اسلامی ایران و پیشگیری از انحراف حرکت‌های دانشجویی نقش مهمی داشت.[۸۰]

انجمن اسلامی دانشجویانِ خارج از کشور نیز پس از تبعید امام‌خمینی به عراق، ایشان را در فعالیت‌های فکری و سیاسی خود مرجع و رهبر در نظر گرفت.[۸۱] وجه مشخصه دانشجویان و تشکل‌های دانشجویی پس از قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲، ارتباط آنان با روحانیان داخل و خارج از کشور به‌ویژه امام‌خمینی بود[۸۲] (ببینید: اتحادیه انجمن‌های اسلامی دانشجویان اروپا  و انجمن‌های اسلامی دانشجویان امریکا و کانادا)

دانشجویان با چاپ پیام‌ها و نظرهای امام‌خمینی در خارج از کشور، ظلم و ستم‌های وارد بر مردم و روحانیان را به گوش مجامع و نهادهای حقوق بشری می‌رساندند.[۸۳] مهم‌ترین اهداف امام‌خمینی در ارتباط با دانشجویان، پشتیبانی از مبارزات آنان[۸۴] و نزدیک‌کردن حوزه و دانشگاه به یکدیگر[۸۵] و آگاهی نسل جوان تحصیل‌کرده و دانشگاهی به اسلام بود.[۸۶] یکی از پل‌های ارتباطی میان دانشجویان و حوزه و نسل جوان، روحانیان شاغل در دانشگاه مانند محمد مفتح و مرتضی مطهری بودند[۸۷] که به لحاظ داشتن روحیه گفتگو، به بحث می‌پرداختند و پرسش‌های دانشجویان را به‌دقت تحلیل می‌کردند و پاسخ می‌دادند.[۸۸]

رژیم پهلوی از ارتباط امام‌خمینی با دانشجویان به‌شدت هراس داشت و تلاش زیادی می‌کرد تا مانع این ارتباط شود؛[۸۹] چنان‌که این شایعه که امام‌خمینی نمایندگان دانشجویان را نپذیرفته، از جانب رژیم پهلوی و مخالفان نهضت اسلامی انتشار یافت و ازجمله مواردی بود که امام‌خمینی به سرعت آن را تکذیب کرد و اقدامات این‌چنینی را تلاش رژیم برای ایجاد نگرانی و شکاف میان ایشان و دانشجویان دانست.[۹۰] رابطه ایشان با دانشجویان در تمامی مراحل انقلاب اسلامی برقرار بود و حتی دانشجویان ایرانی ساکن در کشورهای اروپایی و غیر اروپایی بارها به ایشان نامه می‌نوشتند و ایشان رهنمودهایی را در پاسخ آنان می‌داد.[۹۱]

به سبب اهمیت و تأثیرگذاری دانشجویان بر دیگر اقشار جامعه، رژیم پهلوی تلاش گسترده‌ای برای رکود فعالیت‌های سیاسی اجتماعی دانشجویان کرد؛[۹۲] از آن جمله چنان‌که امام‌خمینی خاطرنشان ساخته، می‌توان به تلاش برای حضور نیافتن دانشجویان در میدان سیاست[۹۳] و اشتغال فکری جوانان و دانشجویان به اموری غیر از مسائل اجتماع و سیاست[۹۴] اشاره کرد.

امام‌خمینی همواره به رفتارهای خصمانه رژیم با دانشجویان اعتراض می‌کرد[۹۵] و این رفتارهای را نمونه نقشه استعمارگران برای نابودی دانشگاه و دانشجویان می‌دانست و اطمینان داشت دانشجویان هرگز تسلیم خواسته‌ها و اهداف رژیم نخواهند شد.[۹۶] ایشان آگاهی و بیداری نسل جوان و روشنفکر را در دوره سیاه ستمشاهی، نقطه روشن امید می‌دانست[۹۷] و به دانشجویان و جوانانی که در سال‌های طولانی اختناق، در مقابل انواع شکنجه‌های جسمی و روحی ایستادگی کردند و تسلیم استبداد نشدند، درود می‌فرستاد[۹۸] و در موارد متعدد از حضور فعال دانشجویان در عرصه مبارزه علیه رژیم پهلوی قدردانی کرد.[۹۹] در نگاه ایشان بسیاری از دانشجویان مبارز از طبقات محروم و از امکانات رفاهی بی‌بهره بودند؛ اما قلبشان مملو از عشق به اسلام بود و در این راه شهدای زیادی تقدیم انقلاب کردند.[۱۰۰]

رابطه دانشجویان و روحانیت

امام‌خمینی دانشجویان و روحانیان را دو قشر مهم برای مسائل کشور می‌دانست[۱۰۱] که دو قطب حساس[۱۰۲] و نیروهای متفکر جامعه‌اند[۱۰۳] و ضرورت پایداری آنان برای مسائل کشور لازم است.[۱۰۴] ایشان معتقد بود دشمن از اینکه روحانیان با دانشجویان متحدند به‌شدت دچار وحشت شده‌است و تلاش زیادی می‌کند این دو قشر را از هم جدا کند؛ اما موفق به انجام این کار نشده‌است؛[۱۰۵] زیرا دشمن به‌خوبی متوجه شده وحدت و همبستگی قشر روحانی و دانشجو موجب بسیاری از پیروزی‌ها در کشور و شکست برنامه‌های آنان می‌شود[۱۰۶] و وحدت میان این دو قشر همان اتحاد همه ملت است.[۱۰۷] ایشان برای حفظ وحدتِ این دو قشر، تشکیل بسیج دانشجو و طلبه را یکی از ضروری‌ترین تشکل‌ها می‌دانست.[۱۰۸] (ببینید: وحدت حوزه و دانشگاه)

امام‌خمینی همراهی روحانیان و دانشجویان با دیگر طبقات اجتماعی برای یک هدف مشترک ـ یعنی اسلام و تحکیم نظام جمهوری اسلامی ایران ـ را از برکات اسلام و انقلاب می‌دانست که این امر در رژیم پهلوی امکان‌پذیر نبود[۱۰۹] ایشان از دانشجویان و روحانیان می‌خواست، به‌رغم تلاش دشمنان، روابط معنوی و فکری خود را عمیق‌تر کنند و در هر حال سعی کنند با هم به تفاهم و توافق برسند و با بهره‌گیری از تجربیات و نیرو و اطلاعات یکدیگر شرایط ترقی و پیشرفت کشور را فراهم سازند.[۱۱۰] پس از انقلاب فرهنگی زمینه همکاری دو نهاد حوزه و دانشگاه بیشتر شد. ستاد انقلاب فرهنگی در سال ۱۳۶۱ طرح دفتر همکاری حوزه و دانشگاه را تصویب و برای گرفتن تأییدیه به امام‌خمینی ارائه کرد.[۱۱۱] (ببینید: شورای عالی انقلاب فرهنگی)

آسیب‌شناسی

امام‌خمینی از دیرباز یکی از آسیب‌های تهدیدآمیز دانشجویان را عدم شناخت صحیح اسلام می‌دانست.[۱۱۲] به اعتقاد ایشان دشمنان با اغفال و فریب برخی دانشجویان، اسلام را عامل عقب‌ماندگی و بدبختی آنان معرفی می‌کنند[۱۱۳] و این مسئله باعث می‌شود دانشجویان تصوری غیرواقعی از دین داشته باشند و به‌سادگی تحت تأثیر تبلیغات ضد اسلامی دشمن قرار بگیرند.[۱۱۴] به باور ایشان عدم شناخت درست از اسلام باعث روی‌آوردن دانشجویان به مکاتب انحرافی غرب می‌شود[۱۱۵] و مبتلاشدن به این وابستگی باعث تهی‌شدن فرهنگ از ماهیت اسلامی خواهد شد؛[۱۱۶] البته ایشان علت این ضعف شناخت را تنها متوجه دانشجویان نمی‌دانست، بلکه معتقد بود اگر مبلغان اسلام، اسلام واقعی را به همه جوانان و دانشجویان معرفی کنند، چنین اتفاقی رخ نمی‌دهد.[۱۱۷] ایشان مهم‌ترین هدف جهانخواران غربی و شرقی را هجوم به قشر فرهنگی جامعه می‌دانست که از این طریق نسلی کاملاً غرب‌زده یا شرق‌زده تربیت کنند.[۱۱۸] ایشان گرایش به مکاتب انحرافی غرب و شرق و نیز وابستگی فکری و علمی دانشجویان را هرچند کوچک باعث نابودی قدرت تفکر می‌دانست که در بلندمدت به نسل‌های بعد نیز سرایت خواهد کرد.[۱۱۹]

از نگاه امام‌خمینی جدایی دانشجویان از روحانیت خطری بود که پیش از پیروزی انقلاب، دانشگاهیان را تهدید می‌کرد و با پیروزی انقلاب، عوامل استعماری که همواره روحانیت را به شیوه نامطلوب به دانشجو معرفی کرده بودند، تمام تلاش خود را می‌کردند تا وحدت فکری میان این دو قشر را از میان ببرند.[۱۲۰] امام‌خمینی یکی از آفات محیط‌های دانشجویی پس از انقلاب را وجود گروه‌هایی در دانشگاه می‌دانست که با هدف تخریب محیط دانشگاه و برهم‌زدن اوضاع کشور، اجازه تحصیل درست را از دانشجویان می‌گرفتند.[۱۲۱] دراین‌باره امام‌خمینی ضرورت تربیت اخلاقی، اصلاح و آموزش دانشجویان به دست افراد سالم در دانشگاه‌ها، آشنایی دانشجویان و قشر جوان با مفاهیم اخلاقی و اسلامی در محیط‌های آموزشی را لازم می‌دانست و تأکید می‌کرد تربیت و آموزش و تحصیلات دانشجویان در دانشگاه‌ها باید در راستای مصالح کشور و خودکفایی باشد.[۱۲۲] (ببینید: دانشگاه)

جستارهای وابسته

پانویس

  1. دهخدا، لغتنامه دهخدا، ۹۱۲۰/۶.
  2. دادمرزی، واژه‌نامه نظام آموزش عالی کشور، ۱۰۷.
  3. سوره علق، آیه ۳ ـ ۵.
  4. سوره بقره، آیه ۱۲۹.
  5. کلینی، الکافی، ۳۰/۱.
  6. کلینی، الکافی، ۳۰/۱ ـ ۳۳.
  7. درانی، تاریخ آموزش و پرورش ایران قبل و بعد از اسلام، ۷۴.
  8. مجتهدی، مدارس و دانشگاه‌های اسلامی و غربی در قرون وسطی، ۵۲.
  9. مجتهدی، مدارس و دانشگاه‌های اسلامی و غربی در قرون وسطی، ۵۱.
  10. کسائی، مدارس نظامیه و تأثیرات علمی و اجتماعی آن، ۱۳۴.
  11. هاشمیان، تحولات فرهنگی ایران در دوره قاجاریه و مدرسه دارالفنون، ۱۳، ۲۳ ـ ۲۴ و ۲۷.
  12. هاشمیان، تحولات فرهنگی ایران در دوره قاجاریه و مدرسه دارالفنون، ۴۵ و ۵۱.
  13. فراستخواه، سرگذشت و سوانح دانشگاه در ایران، ۹۷ ـ ۱۰۳.
  14. آقاحسینی، اعزام دانشجو به خارجه با تاکید بر فرانسه، ۲۰ ـ ۲۱.
  15. فراستخواه، سرگذشت و سوانح دانشگاه در ایران، ۱۸۳.
  16. ضیاء ظریفی، سازمان دانشجویان دانشگاه تهران، ۱۳ ـ ۱۴.
  17. صالحی عمران و دیگران، بررسی عوامل و انگیزه‌های پیدایش و گسترش دانشگاه‌ها و موسسات آموزش عالی غیر دولتی ـ غیر انتفاعی، ۸۵.
  18. هاشمی رفسنجانی، خطبه‌های جمعه ۱۳۶۱، ۲۰۵/۲.
  19. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۲۱۸/۱۸ ـ ۲۱۹.
  20. جمعی از مؤلفین، انقلاب اسلامی ایران، ۲۲۵.
  21. دژاکام، نقش دانشجویان در تحولات سیاسی و اجتماعی از دیدگاه امام، ۴۹.
  22. دژاکام، نقش دانشجویان در تحولات سیاسی و اجتماعی از دیدگاه امام، ۵۰.
  23. آبراهامیان، ایران بین دو انقلاب، ۱۰۳ ـ ۱۱۰.
  24. آبراهامیان، ایران بین دو انقلاب، ۱۰۸.
  25. ضیاء ظریفی، سازمان دانشجویان دانشگاه تهران، ۶.
  26. ضیاء ظریفی، سازمان دانشجویان دانشگاه تهران، ۳۹.
  27. متین، کنفدراسیون، تاریخ جنبش دانشجویان ایرانی در خارج از کشور ۱۳۳۲ ـ ۱۳۵۷، ۴۵؛ آبراهامیان، ایران بین دو انقلاب، ۱۹۲.
  28. کریمیان، جنبش دانشجویی در ایران از تأسیس دانشگاه تا پیروزی انقلاب اسلامی، ۱۱۰ ـ ۱۱۱.
  29. کریمیان، جنبش دانشجویی در ایران از تأسیس دانشگاه تا پیروزی انقلاب اسلامی، ۱۱۰ ـ ۱۱۱.
  30. آبراهامیان، ایران بین دو انقلاب، ۴۰۸ ـ ۴۰۹.
  31. روح‌بخش، رویکرد دانشجویان به نهضت امام‌خمینی، ۱۵۰ ـ ۱۵۱.
  32. کریمیان، جنبش دانشجویی در ایران از تأسیس دانشگاه تا پیروزی انقلاب اسلامی، ۱۱۶ ـ ۱۱۷.
  33. مدنی، تاریخ سیاسی معاصر ایران، ۴۴۴/۱.
  34. حجازی، رویدادها و داوری، ۲۲ ـ ۲۳.
  35. یوسفی اشکوری، سیری در زندگی آثار و افکار مهندس بازرگان در تکاپوی آزادی، ۲۳۳/۱ ـ ۲۴۱.
  36. عبدی، دیروز، امروز و فردای جنش دانشجوی ایران، ۵۲.
  37. یزدی، جنبش دانشجویی در دو دهه ۱۳۲۰ و ۱۳۳۰، ۱۲۸.
  38. کریمیان، جنبش دانشجویی در ایران از تأسیس دانشگاه تا پیروزی انقلاب اسلامی، ۱۸.
  39. ضیاء ظریفی، سازمان دانشجویان دانشگاه تهران، ۲۱۷ ـ ۲۱۹؛ یزدی، جنبش دانشجویی در دو دهه ۱۳۲۰ و ۱۳۳۰، ۱۱۴ ـ ۱۱۸.
  40. حجاریان، دیروز، امروز و فردای جنبش دانشجویی ایران، ۶۶.
  41. کریمیان، جنبش دانشجویی در ایران از تأسیس دانشگاه تا پیروزی انقلاب اسلامی، ۲۰۲ ـ ۲۰۵.
  42. میزبانی و دیگران، نقش مساجد و دانشگاه‌ها در پیروزی انقلاب اسلامی، ۱۵۶.
  43. میزبانی و دیگران، نقش مساجد و دانشگاه‌ها در پیروزی انقلاب اسلامی، ۱۵۷ ـ ۱۵۸.
  44. مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، سیر مبارزات امام‌خمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، ۶۵/۱۲ ـ ۶۶ و ۶۷ ـ ۶۸.
  45. مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، سیر مبارزات امام‌خمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، ۶۸/۱۲.
  46. مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، سیر مبارزات امام‌خمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، ۶۸/۱۲.
  47. مدنی، تاریخ سیاسی معاصر ایران، ۷۶/۲.
  48. مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، سیر مبارزات امام‌خمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، ۷۳/۱۲.
  49. روح‌بخش، رویکرد دانشجویان به نهضت امام‌خمینی،۱۴۹ ـ ۱۵۰؛ خضریان، موج سوم: فراز و فرودهای جنبش دانشجویی، ۴۵.
  50. معاونت خدمات مدیریت اطلاع‌رسانی دفتر رئیس‌جمهوری، اسنادی از جنبش دانشجویی در ایران ۱۳۵۷ ـ ۱۳۲۹، ۱۱۲۰/۳، ۱۴۱۰ و ۱۴۴۹.
  51. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۴۲/۲.
  52. خضریان، موج سوم: فراز و فرودهای جنبش دانشجویی، ۵۸ و ۶۴.
  53. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۴۱۲/۱۰.
  54. خضریان، موج سوم: فراز و فرودهای جنبش دانشجویی، ۵۷ ـ ۵۸.
  55. خضریان، موج سوم: فراز و فرودهای جنبش دانشجویی، ۵۷ ـ ۵۸.
  56. قویدل و پورنجمی، سلسله بحث‌های جنبش دانشجویی، ۸۴/۱.
  57. خضریان، موج سوم: فراز و فرودهای جنبش دانشجویی، ۶۸.
  58. دفتر پژوهش‌های فرهنگی معاونت پژوهش و ارتباطات فرهنگی بنیاد شهید و امور ایثارگران، فرهنگ اعلام شهدای دانشجو، سیزده.
  59. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۸۲/۱۰.
  60. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۲۵۴/۷.
  61. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۲۵۴/۷ ـ ۲۵۵.
  62. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۸۴/۱۸.
  63. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۷۸/۱۰.
  64. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۳۲۶/۳.
  65. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۴۳۹/۲؛ ۲/۹ ـ ۴ و ۱۷۱/۱۳ ـ ۱۷۲.
  66. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۴۳۹/۲.
  67. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۲۶۲/۳.
  68. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۴۳۹/۲.
  69. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۴۲/۲ و ۴۳۹.
  70. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۱۴/۳.
  71. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۷۷/۸ و ۱۷۹.
  72. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۱۱/۱۹.
  73. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۵/۱۷.
  74. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۸۴/۱۸.
  75. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۳۳۸/۱۸ ـ ۳۳۹.
  76. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۳۴۷/۱۵.
  77. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۳۶۷/۱۸ ـ ۳۶۹.
  78. کریمیان، جنبش دانشجویی در ایران از تأسیس دانشگاه تا پیروزی انقلاب اسلامی، ۳۰۱ ـ ۳۰۲.
  79. کریمیان، جنبش دانشجویی در ایران از تأسیس دانشگاه تا پیروزی انقلاب اسلامی، ۳۰۳.
  80. روحانی، نهضت امام‌خمینی، تهران، ۶۵۴/۲.
  81. طباطبایی، جنبش دانشجویی خارج از کشور پس از خرداد ۱۳۴۲، ۳۷۶.
  82. کریمیان، جنبش دانشجویی در ایران از تأسیس دانشگاه تا پیروزی انقلاب اسلامی، ۲۸۸.
  83. شوکت، جنبش دانشجویی: کنفدراسیون جهانی محصلین و دانشجویان ایرانی (اتحادیه ملی)، ۲۵۳/۱.
  84. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۴۹۷/۴.
  85. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۳/۴۱۲.
  86. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۳۴۵/۲.
  87. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۲۴۲/۱۶.
  88. نصری، چرا مطهری مطهری شد؟، ۹۰ ـ ۹۴.
  89. کریمیان، کریمیان، جنبش دانشجویی در ایران از تأسیس دانشگاه تا پیروزی انقلاب اسلامی، ۳۰۱ ـ ۳۰۲.
  90. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۷۲/۲؛ کرباسچی، هفت هزار روز تاریخ ایران و انقلاب اسلامی، ۲۵۵/۱.
  91. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۲۸۷/۲، ۴۸۷ و ۱۱۳/۳ ـ ۱۱۴، ۱۷۰، ۲۶۵ ـ ۲۶۷.
  92. میزبانی و دیگران، نقش مساجد و دانشگاه‌ها در پیروزی انقلاب اسلامی، ۱۵۳ ـ ۱۶۰.
  93. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۸۶/۱۴.
  94. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۷۳/۹ و ۴۹۶/۱۴ ـ ۴۹۷.
  95. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۲۹/۲.
  96. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۳۲۵/۲.
  97. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۱۴/۳.
  98. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۷۸/۱۰.
  99. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۲۶۵/۳ و ۲۶۱/۱۴.
  100. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۲۶۱/۱۴ ـ ۲۶۲.
  101. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۴۱/۸.
  102. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۸۲/۱۰.
  103. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۴۶۴/۸.
  104. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۴۱/۸.
  105. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۳۸۹/۱۲ ـ ۳۹۱.
  106. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۴۶۵/۸.
  107. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۳۸۹/۱۲.
  108. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۹۵/۲۱.
  109. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۴۳۷/۱۵.
  110. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۷۷/۲.
  111. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۴۴۰/۱۶؛ حسنی و محسنی سیف‌آبادی، کارنامه پژوهشی پژوهشکده حوزه و دانشگاه، ۷.
  112. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۳۸۱/۱ ـ ۳۸۲؛ ۴۸۷/۲ و ۳۲۱/۳ ـ ۳۲۲.
  113. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۳۸۲/۱.
  114. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۳۸۲/۱.
  115. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۵۳۳/۵.
  116. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۲۴۳/۱۵.
  117. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۳۹۲/۱ ـ ۳۹۳.
  118. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۴۴۶/۱۵.
  119. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۷/۲.
  120. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۲۵۵/۲.
  121. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۳/۱۳.
  122. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۳/۱۳ ـ ۵.

منابع

  • قرآن کریم.
  • آبراهامیان، یرواند، ایران بین دو انقلاب.
  • درآمدی بر جامعه‌شناسی سیاسی ایران معاصر، ترجمه احمد گل‌محمدی و محمدابراهیم فتاحی ولیلایی، تهران، نی، چاپ سوم، ۱۳۷۸ش.
  • آقاحسینی، علیرضا، اعزام دانشجو به خارجه با تاکید بر فرانسه، مجله تاریخ روابط خارجی، شماره ۳۲، ۱۳۸۶ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش.
  • جمعی از مؤلفین، انقلاب اسلامی ایران، قم، معارف، چاپ دوم، ۱۳۸۴ش.
  • حجاریان، سعید، دیروز، امروز و فردای جنبش دانشجویی ایران، به کوشش مسعود سفیدی، تهران، نی، چاپ دوم، ۱۳۷۹ش.
  • حجازی، مسعود، رویدادها و داوری، تهران، نیلوفر، چاپ اول، ۱۳۷۵ش.
  • حسنی، جواد و حسن محسنی سیف‌آبادی، کارنامه پژوهشی پژوهشکده حوزه و دانشگاه، قم، پژوهشکده حوزه و دانشگاه، ۱۳۸۰ش.
  • خضریان، علی، موج سوم: فراز و فرودهای جنبش دانشجویی، تهران، مؤسسه آموزشی و فرهنگی شهد، چاپ سوم، ۱۳۸۷ش.
  • دادمرزی، سیدمهدی، واژه‌نامه نظام آموزش عالی کشور، تهران، دبیرخانه مجمع گروه‌های معارف اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۷ش.
  • دانشگاه آزاد اسلامی، پایگاه اطلاع‌رسانی، ۱/۱۱/۱۳۹۶ش.
  • درّانی، کمال، تاریخ آموزش و پرورش ایران قبل و بعد از اسلام، تهران، سمت، چاپ سیزدهم، ۱۳۹۳ش.
  • دژاکام، رضا، نقش دانشجویان در تحولات سیاسی و اجتماعی از دیدگاه امام، مجله مطالعات معرفتی در دانشگاه اسلامی، شماره ۱۵، ۱۳۸۱ش.
  • دفتر پژوهش‌های فرهنگی معاونت پژوهش و ارتباطات فرهنگی بنیاد شهید و امور ایثارگران، فرهنگ اعلام شهدای دانشجو، تهران، شاهد، ۱۳۹۱ش.
  • دهخدا، علی‌اکبر، لغتنامه دهخدا، تهران، دانشگاه تهران، چاپ اول، ۱۳۷۳ش.
  • روحانی، سیدحمید، نهضت امام‌خمینی، تهران، عروج، چاپ پنجم، ۱۳۸۱ش.
  • روح‌بخش، رحیم، رویکرد دانشجویان به نهضت امام‌خمینی، مجله مطالعات معرفتی در دانشگاه اسلامی، شماره ۲۸، ۱۳۸۴ش.
  • شوکت، حمید، جنبش دانشجویی: کنفدراسیون جهانی محصلین و دانشجویان ایرانی (اتحادیه ملی)، تهران، نامک، چاپ اول، ۱۳۹۱ش.
  • صالحی عمران، ابراهیم، قربانعلی ابراهیمی و ملیحه حسین‌زاده، بررسی عوامل و انگیزه‌های پیدایش و گسترش دانشگاه‌ها و موسسات آموزش عالی غیر دولتی ـ غیر انتفاعی، مجله مطالعات اجتماعی ایران، شماره ۱۱، ۱۳۸۹ش.
  • ضیاء ظریفی، ابوالحسن، سازمان دانشجویان دانشگاه تهران، تهران، شیرازه، چاپ اول، ۱۳۷۸ش.
  • طباطبایی، سیدصادق، جنبش دانشجویی خارج از کشور پس از خرداد ۱۳۴۲، مجله متین، شماره ۵، ۱۳۷۸ و شماره ۶، ۱۳۷۹ش.
  • عبدی، عباس، دیروز، امروز و فردای جنش دانشجوی ایران، به کوشش مسعود سفیدی، تهران، نی، چاپ دوم، ۱۳۷۹ش.
  • فراستخواه، مسعود، سرگذشت و سوانح دانشگاه در ایران، تهران، رسا، چاپ اول، ۱۳۸۸ش.
  • قویدل معروفی، حسین و مجید پورنجمی، سلسله بحث‌های جنبش دانشجویی، تهران، نجم‌الهدی، چاپ اول، ۱۳۸۵ش.
  • کرباسچی، غلامرضا، هفت هزار روز تاریخ ایران و انقلاب اسلامی، تهران، بنیاد تاریخ انقلاب اسلامی ایران، چاپ اول، ۱۳۷۱ش.
  • کریمیان، علیرضا، جنبش دانشجویی در ایران از تأسیس دانشگاه تا پیروزی انقلاب اسلامی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۱ش.
  • کسائی، نورالله، مدارس نظامیه و تأثیرات علمی و اجتماعی آن، تهران، امیرکبیر، چاپ دوم، ۱۳۶۳ش.
  • کلینی، محمدبن‌یعقوب، الکافی، تصحیح علی‌اکبر غفاری و محمد آخوندی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.
  • متین، افشین، کنفدراسیون، تاریخ جنبش دانشجویان ایرانی در خارج از کشور ۱۳۳۲ ـ ۱۳۵۷، ترجمه ارسطو آذری، تهران، شیرازه، چاپ دوم، ۱۳۷۸ش.
  • مجتهدی، کریم، مدارس و دانشگاه‌های اسلامی و غربی در قرون وسطی، تهران، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
  • مدنی، سیدجلال‌الدین، تاریخ سیاسی معاصر ایران، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ نهم، ۱۳۷۸ش.
  • معاونت خدمات مدیریت اطلاع‌رسانی دفتر رئیس‌جمهوری، اسنادی از جنبش دانشجویی در ایران ۱۳۵۷ ـ ۱۳۲۹، تهران، چاپ اول، ۱۳۸۰ش.
  • مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، سیر مبارزات امام‌خمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، تهران، چاپ اول، ۱۳۸۶ش.
  • میزبانی، مهناز و دیگران، نقش مساجد و دانشگاه‌ها در پیروزی انقلاب اسلامی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۳ش.
  • نصری، عبدالله، چرا مطهری مطهری شد؟، مجله کتاب ماه فلسفه، شماره ۶۴، ۱۳۹۱ش.
  • هاشمیان، احمد، تحولات فرهنگی ایران در دوره قاجاریه و مدرسه دارالفنون، تهران، سحاب، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
  • هاشمی رفسنجانی، اکبر، خطبه‌های جمعه ۱۳۶۱، زیر نظر محسن هاشمی، تهران، دفتر نشر معارف انقلاب، چاپ اول، ۱۳۷۶ش.
  • یزدی، ابراهیم، جنبش دانشجویی در دو دهه ۱۳۲۰ و ۱۳۳۰، تهران، قلم، چاپ اول، ۱۳۸۳ش.
  • یوسفی اشکوری، حسن، سیری در زندگی آثار و افکار مهندس بازرگان در تکاپوی آزادی، تهران، بنیاد فرهنگی مهدی بازرگان، چاپ اول، ۱۳۷۶ش.

پیوند به بیرون