محمدصادق تهرانی: تفاوت میان نسخهها
جز (انتقال از رده:مقالههای جلد سوم دانشنامه به رده:مقالههای جلد سوم دانشنامه امامخمینی ردهانبوه) |
جز (انتقال از رده:اعضای دفتر امام خمینی به رده:اعضای دفتر امامخمینی ردهانبوه) |
||
خط ۱۳۰: | خط ۱۳۰: | ||
[[رده:مقالههای دارای بیش از یک محتوا]] | [[رده:مقالههای دارای بیش از یک محتوا]] | ||
[[رده:مبارزان علیه رژیم پهلوی]] | [[رده:مبارزان علیه رژیم پهلوی]] | ||
[[رده:اعضای دفتر | [[رده:اعضای دفتر امامخمینی]] | ||
[[رده:وکلای امام خمینی]] | [[رده:وکلای امام خمینی]] |
نسخهٔ ۱۳ فروردین ۱۴۰۲، ساعت ۱۵:۰۸
شناسنامه | |
---|---|
نام کامل | محمدصادق کرباسچی |
زادروز | ۱۲۹۱ش |
شهر تولد | تهران |
کشور تولد | ایران |
تاریخ درگذشت | نهم خرداد ۱۳۸۲ |
شهر درگذشت | قم |
کشور درگذشت | ایران |
آرامگاه | قبرستان نو قم، مقبره ابوحسین |
فرزندان | غلامحسین و غلامرضا |
خویشاوند سرشناس | غلامحسین کرباسچی (فرزند) |
دین | اسلام |
مذهب | شیعه |
اطلاعات سیاسی | |
پستها | عضو دفتر امامخمینی و وکیل ایشان |
اطلاعات علمی و مذهبی | |
اساتید | امامخمینی، میرزامحمدعلی ادیب، عبدالکریم حائری یزدی، سیدمحمدتقی خوانساری، سیدصدرالدین صدر، سیدمحمد حجت، میرزاجواد ملکی |
محمدصادق تهرانی، روحانی مبارز، عضو دفتر امامخمینی و وکیل ایشان.
ولادت تا نوجوانی
محمدصادق کرباسچی، معروف به تهرانی، در سال ۱۲۹۱ در تهران زاده شد. نیاکان او از بازرگانان تبریز بودند که در دوره قاجاریه به تهران آمدند و به تجارت پرداختند و پدر او ابوالقاسم کرباسچی، از بازاریان خوشنام و متدین تهران بود. تهرانی، خواندن و نوشتن را در مکتبخانهای در تهران فرا گرفت؛ سپس برای تحصیل علوم دینی به مدرسه محمدیه رفت و بخشی از درسهای مقدماتی علوم دینی را آموخت، ولی برای کار به بازار رفت و در پانزدهسالگی دوباره برای تحصیل درسهای دینی به مدرسه محمدیه[۱] و مدرسه مروی تهران رفت و نزد علی صمدی رشتی و ملامحسن درس خواند؛ سپس برای تکمیل تحصیلات دینی به حوزه مشهد رفت. حبیبالله گلپایگانی ازجمله استادان وی در مشهد بود.[۲]
هجرت به قم
تهرانی در ۱۳۱۲ برای ادامه تحصیل به قم رفت و سیدحسن فاضل و میرزامحمدعلی ادیب از استادان دوره سطح وی در قم بودند؛ سپس در درس خارج فقه و اصول عبدالکریم حائری یزدی حاضر شد و پس از درگذشت وی، از درس سیدمحمدتقی خوانساری، سیدصدرالدین صدر و سیدمحمد حجت استفاده کرد و در اخلاق نیز از میرزاجواد ملکی و عباس تهرانی بهره برد.[۳] وی مدتی تولیت و امام جماعت مسجد جامع قم، همچنین تولیت مدرسه رضویه را بر عهده داشت.[۴] وی شخصیتی سیاسی نبود، ولی در حوزه جایگاهی معتبر و به تعبیری جنبه علمایی و آخوندی داشت.[۵]
آشنایی با امام و حضور در دفتر
تهرانی، از آغاز ورود به حوزه علمیه قم، با امامخمینی آشنا شد[۶] و از زمانی که دفتر ایشان شکل گرفت و برای پرداخت شهریه از طلبهها امتحان میگرفتند،[۷] وی از کسانی بود که به دعوت امامخمینی در دفتر ایشان حضور پیدا کرد[۸] و نیز از طلبهها امتحان میگرفت.[۹] با توجه به موقعیت علمی و اخلاقی تهرانی در قم، حضور وی در دفتر امامخمینی موجب تقویت روزافزون مرجعیت ایشان گردید.[۱۰]
مشارکت در قیام ۱۵ خرداد
وی در قیام ۱۵ خرداد نیز مشارکت داشت[۱۱] و در خاطرات خود اشاره کرده است امامخمینی پیش از بازداشت، پیشبینی آن را داشت؛ به همین جهت اظهار کرد اطرافیان ایشان به دنبال کسی که برای آزادی ایشان وساطت کند، نباشند.[۱۲]
پس از آزادی امامخمینی از حبس و حصر و بازگشت به قم، در شب سهشنبه ۱۸/۱/۱۳۴۳،[۱۳] رفت و آمد به بیت ایشان گسترش یافت. ایشان اعضای بیت، ازجمله عبدالعلی قرهی، زینالعابدین ذوالفقاری، محمد فاضلی اشتهاردی و تهرانی را گرد آورد و ضمن اندرز با اشاره به روایتی از امیرالمؤمنین علی(ع) که هر کس دین خود را برای دنیای دیگران بفروشد، شقیترین مردم است،[۱۴] از آنان خواست برای موفقیت مرجعیت ایشان، دین خود را نفروشند و به کسی اهانت نکنند. این سخنان، محبت ایشان را در دلها افزایش داد و تهرانی را بیشتر شیفته ایشان کرد.[۱۵]
مورد اعتماد و وکیل امام
با تبعید امامخمینی در ۱۳ آبان ۱۳۴۳ به ترکیه و بازداشت سیدمصطفی خمینی، دفتر ایشان مدت کوتاهی بسته شد؛ ولی با رفع موانع، بهتدریج فعالیت خود را با مسئولیت تهرانی، آغاز کرد[۱۶] (ببینید: دفتر امامخمینی). تهرانی در بیت مستقر شد و به پرسشهای شرعی مردم پاسخ میگفت و وجوه شرعی را دریافت[۱۷] و شهریه امامخمینی را نیز پرداخت میکرد.[۱۸]
تهرانی در ۱۳۴۴ برخی افراد را برای دریافت اجازه امور حسبیه به امامخمینی معرفی کرد.[۱۹] امامخمینی در ۲۷ شهریور ۱۳۴۷ وی را به وکالت خود منصوب کرد و اجازه دریافت وجوه شرعیه، دستگردان، امهال به مقدار صلاح و دیگر امور مربوطه را به او داد.[۲۰] ایشان در نامهای دیگر به یاران خود ازجمله محمود متقیان، یکی از بازاریان قم تأکید کرد از طریق وی سهم امام(ع) را بپردازند.[۲۱] به سبب اعتماد و ارجاع مردم به تهرانی از سوی امامخمینی، وی همواره زیر نظر سازمان اطلاعات و امنیت کشور (ساواک) بود.[۲۲] ساواک در قم، تبعید تهرانی را به ساواک مرکز به سبب طرفداری از امامخمینی و جمع کردن و فرستادن وجوه شرعی برای ایشان، پیشنهاد کرد که با آن موافقت شد؛ ولی با توصیه سیدکاظم شریعتمداری، از مراجع تقلید، از تبعید وی خودداری شد.[۲۳]
تهدیدهای ساواک
در برخی گزارشهای ساواک در ۱۳۴۹ آمده است که سیدمحمدصادق لواسانی در تهران و تهرانی در قم، در گردآوری و فرستادن وجوه شرعی برای امامخمینی به عراق دخالت داشته، نماینده ایشان در ایران هستند. نیز خاطرنشان شده که امامخمینی نیز طی نامهای به فرزند خود سیداحمد خمینی این دو تن را نماینده خود معرفی کرده، یادآور شده است به وسیله نصرالله خلخالی، از روحانیان طرفدار امامخمینی و ساکن نجف، با ایشان مکاتبه کنند. در حاشیه این گزارش پیشنهاد شده است برای تضعیف موقعیت امامخمینی از نظر اقتصادی، لواسانی از تهران به گیلان و تهرانی از قم به همدان تبعید شود.[۲۴]
امامخمینی در ۳۰/۹/۱۳۴۹ در نامهای به سیداحمد خمینی یادآور شد به خانواده سیداحمد کلانتر که به دست ساواک دستگیر شده بود، از طریق تهرانی به صورتی مطمئن و به گونهای که کسی آگاه نشود، کمک شود.[۲۵] در این مقطع، تلاش ساواک به قطع ارتباط امامخمینی با مقلدان و جلوگیری از وصول کمکهای مالی و قطع شهریه ایشان متمرکز شده بود؛ اما فعالیتهای وکلای ایشان، ازجمله تهرانی با وجود تهدیدهای ساواک همچنان ادامه داشت.[۲۶]
ساواک تلفن اعضای بیت امامخمینی ازجمله تهرانی را بهشدت مراقبت میکرد؛ نیز در ۲۳/۱۰/۱۳۵۰ پیشنهاد کرد چون گذشته، خانه ایشان مراقبت شده، از تردد افراد به آن و خانه تهرانی، مقسّم شهریه ایشان، جلوگیری شود.[۲۷] بر این اساس، چون خانه امامخمینی جای مناسبی برای گفتگوی اعضای بیت نبود و افراد از احوال و کارهای یکدیگر بیاطلاع میماندند و دربارهٔ شهریه نیز مشکلاتی در میان بود، تهرانی پیشنهاد کرد به صورت دورهای روزهای پنجشنبه هر هفته در خانه یکی از اعضا جمع شوند و به بحث و تبادل نظر بپردازند. این پیشنهاد مورد موافقت بقیه اعضا قرار گرفت و طی چند ماه در سال ۱۳۵۱ جلسههای بسیاری برگزار شد.[۲۸]
امامخمینی در ۱۵/۱/۱۳۵۲ طی نامهای به سیداحمد خمینی یادآور شد تهرانی به برخی مؤسسهها ازجمله مدرسه علوی تهران اجازه هزینه کردن وجوه شرعی فراوانی داده است؛ به وی یادآوری شود این گونه مؤسسهها به این وجوه نیاز ندارند و تهرانی در اجازه به آنان احتیاط کند.[۲۹]
تبعید از قم
در ۱۷/۵/۱۳۵۲ کمیسیون امنیت اجتماعی قم ۲۶ تن از فضلای قم، ازجمله تهرانی را بازداشت کرد و او را به سه سال تبعید در شهر نرماشیر کرمان محکوم کرد. هواداری و فعالیت به نفع امامخمینی و گردآوری وجوه شرعی، دستاویز این تبعید بود.[۳۰] پس از تبعید وی، سیدمرتضی پسندیده امور بیت را بر عهده گرفت.[۳۱]
تهرانی در مدت تبعید نیز همچنان به فعالیتهای خود ادامه داد. بنا بر اسناد ساواک، محمدحسن شریف قنوتی (نخستین روحانی شهید جنگ تحمیلی) وجوهی در محل تبعید تهرانی به وی تحویل داده است.[۳۲] روحانیان تبعیدی، ازجمله تهرانی در واقع سفیران انقلاب به دورافتادهترین نقاط کشور بودند[۳۳] و سبب تقویت نیروهای مبارز اسلامی در آن منطقه نیز میشدند.[۳۴] تبعیدگاه تهرانی یک سال پس از تبعید براساس رای کمیسیون امنیت اجتماعی قم، از نرماشیر کرمان به شهر فومن استان گیلان تغییر یافت و دو سال از تبعیدش گذشته بود که عفو شد.[۳۵]
امامخمینی در ۱۳/۷/۱۳۵۴ در نامهای از نجف به سیداحمد خمینی و تهرانی توصیه کرد به همان روش گذشته در فرستادن وجوه مالی عمل شود، و فرستادن آن از طریق کویت را مناسبتر شمرد.[۳۶] در آبان ۱۳۵۶ تهرانی به همراه شماری دیگر از فضلای حوزه، طی نامهای درگذشت مشکوک سیدمصطفی خمینی را تسلیت گفتند.[۳۷]
امامخمینی به وضع و عملکرد روحانیان مبارز، بسیار حساس بود. به گزارش تهرانی، برخی افراد تبعیدی پس از پایان دوره تبعید در بازگشت به قم با استفاده از امکاناتی که در دوره تبعید برایشان فراهم شده بود، خانه خود را عوض کردند. ایشان در اینباره به آنان پیام داد به تشریفات نپردازند و با چنین رفتارهایی مردم را به سلف صالح بدبین نکنند، و زندگی شیخمرتضی انصاری که هنگام رحلت هفت تومان بیشتر باقی نگذاشته بود، را یادآور شد.[۳۸]
امامخمینی در دوم خرداد ۱۳۵۷ در نامهای به یکی از یاران خود در قم (نام وی معلوم نیست)، وی را به همکاری با تهرانی فرا خواند و از او خواست سلام ایشان را به تهرانی برساند.[۳۹]
عهدهدار امور مالی دفتر
در اردیبهشت ۱۳۵۷ پس از تبعید سیدمرتضی پسندیده، وکیل دیگر امامخمینی به اصفهان،[۴۰] تهرانی به عنوان تنها وکیل مالی امامخمینی در قم و در بیت ایشان حاضر میشد و عهدهدار امور مالی و گرفتن وجوه شرعی بود، و به گفته ساواک، بهتر و بیشتر از پسندیده، مشغول فعالیت و گردآوری وجوه شد.[۴۱]
فعالیتهای تهرانی سبب شد در تیر ۱۳۵۷ براساس رأی کمیسیون امنیت اجتماعی قم، به سه سال تبعید در انارک یزد محکوم شود. وی به ساواک احضار و از او خواسته شد از گردآوری وجوه شرعی مقلدان امامخمینی خودداری کند و در صورت قبول، حکم فعلاً اجرا نشود. وی نخست تعهد داد در امور بیت دخالت نکند، ولی در ارتباط با وجوه، با این استدلال که از طرف امامخمینی و دیگر مراجع تقلید مجاز به گرفتن اینگونه وجوه بوده و شرعاً نمیتواند نپذیرد، ساواک نتوانست مانع وی از گرفتن وجوه شرعی شود[۴۲] و سرانجام وی به انارک و پس از دو ماه به ایذه خوزستان تبعید شد.[۴۳]
امامخمینی در ۲۸ شعبان ۱۳۹۸/ ۱۲ مرداد ۱۳۵۷، در پاسخ به نامه به تهرانی، با خرسندی از سلامتی وی، یادآور شد برای اسلام و مسلمانان احساس خطر میکند و با آرزوی صلح و صفای یاران، یادآور شد شایعه عزل پسندیده از وکالت درست نیست و وی همچنان در وکالت باقی است.[۴۴]
پس از بازگشت امامخمینی به ایران و پیروزی انقلاب اسلامی، تهرانی همچنان به عنوان نماینده ایشان در امور مالی به انجام وظیفه میپرداخت. امامخمینی نیز بارها این نمایندگی را تأیید کرد؛ ازجمله جعفر صبوری در ۹/۸/۱۳۶۱ طی نامهای از ایشان خواست نظر خود را در تعیین وکیل رسمی خود اعلام کند. ایشان تصریح کرد هر اندازه به تهرانی پرداخته شود، قبول است.[۴۵]
وفات
تهرانی، جمعه، نهم خرداد ۱۳۸۲ در ۹۱سالگی در قم درگذشت و با توجه به وصیت وی، حسینعلی منتظری به صورت خصوصی بر پیکر او نماز گزارد و پس از تشییع و نماز به امامت سیدموسی شبیری زنجانی (به صورت عمومی)، با توجه به ممانعت از دفن در حرم فاطمه معصومه(س)، بر خلاف آنچه در برخی منابع آمده[۴۶] در قبرستان نو قم، در مقبره ابوحسین به خاک سپرده شد.[۴۷] از تهرانی چهار دختر و سه پسر ازجمله غلامحسین و غلامرضا کرباسچی باقی مانده است.[۴۸]
غلامحسین کرباسچی
یکی از دو پسر روحانی محمدصادق تهرانی، غلامحسین کرباسچی است که در سال ۱۳۳۲ در قم زاده شد. وی پس از پایان تحصیلات ابتدایی، در یازدهسالگی وارد حوزه علمیه قم شد[۴۹] و در مدرسه منتظریه (حقانی) مشغول تحصیل گشت. وی سال ۱۳۵۱، پس از سه سال حضور در درسهای حسینعلی منتظری و حسین وحید خراسانی، با تشویق سیدمحمد حسینی بهشتی به دانشگاه رفت و در رشته علوم ریاضی دانشگاه تهران مشغول به تحصیل شد.[۵۰]
کرباسچی که از کودکی به سبب ارتباط پدر خود با امامخمینی، با ایشان آشنا بود،[۵۱] فعالیت سیاسی خود را از سنین نوجوانی با پخش اعلامیهها و نوارها، در مخالفت با رژیم پهلوی آغاز کرد و چند بار به علت سخنرانی به شهربانی احضار شد و در مجموع سه بار از سوی ساواک دستگیر شد. نخستین بار در اسفند ماه ۱۳۵۲ دو ماه در کمیته مشترک ضد خرابکاری و دو ماه نیز در زندان اوین زندانی بود. بار دوم دو هفته در اصفهان و آخرین بار از ۱۳۵۳ تا ۱۳۵۵ را در زندان تهران سپری کرد.[۵۲] وی در سال ۱۳۵۷ از طرف سیداحمد خمینی به عضویت کمیته استقبال از امامخمینی درآمد و پس از بازگشت امامخمینی به ایران، با دفتر ایشان در تهران شروع به همکاری کرد و این همکاری را در دفتر ایشان در قم نیز ادامه داد. وی سپس به سازمان رادیو و تلویزیون رفت و در ساخت برنامههای مذهبی این سازمان نقش داشت.[۵۳]
امامخمینی در ۲۲/۱/۱۳۶۰ غلامحسین کرباسچی را با تعبیر «دانشمند محترم»، به سمت ریاست اداره سیاسی ایدئولوژیک (عقیدتی) ژاندارمری جمهوری اسلامی ایران منصوب کرد تا برابر موازین موجود و هماهنگ با اداره سیاسی ایدئولوژیک (عقیدتی) ارتش و شهربانی، نیازمندیها را رفع و وظایف مربوط را به صورت شایسته انجام دهد و از افراد ژاندارمری خواست با او همکاری و همگامی کنند.[۵۴] کرباسچی پس از آن در سال ۱۳۶۱، با خواست و اصرار امامخمینی برای ساماندادن به اختلافات اصفهان، به صورت موقت، به مسئولیت استانداری اصفهان گمارده شد؛ اما با خواست و تأکید چندباره امامخمینی این مسئولیت تا سال ۱۳۶۸ ادامه یافت.[۵۵] وی همچنین از سال ۱۳۶۸ تا ۱۳۷۷ شهردار تهران بود[۵۶] و در این دو مسئولیت توانست برای مردم و شهرهای اصفهان و تهران خدمات زیادی داشته باشد.
پانویس
- ↑ قاسمپور، کرباسچی تهرانی، ۱/۳۰۵
- ↑ موسوی عبادی، شهرداران تهران، ۱۱۰–۱۱۱
- ↑ قاسمپور، کرباسچی تهرانی، ۱/۳۰۵
- ↑ همشهری، روزنامه؛ صادقی اردستانی، همراه صادق، ۱۰۳
- ↑ خمینی، نقش تاریخی حجت الاسلام احمدی، ۲۵۰
- ↑ کرباسچی، محمدصادق، سلسله موی دوست، ۱۸۴؛ قاسمپور، کرباسچی تهرانی، ۱/۳۰۵
- ↑ شریفی، مصاحبه
- ↑ کرباسچی، غلامحسین، گفتگوی حضوری
- ↑ اسماعیلی، گفتگو
- ↑ کرباسچی، غلامحسین، گفتگوی حضوری
- ↑ قاسمپور، کرباسچی تهرانی، ۱/۳۰۵–۳۰۶
- ↑ کرباسچی، محمدصادق، فارس
- ↑ عاقلی، روزشمار تاریخ ایران، ۲/۱۷۴
- ↑ آمدی، تصنیف غرر الحکم، ۱۶۷
- ↑ صادقی اردستانی، همراه صادق، ۴۹
- ↑ رسولی محلاتی، خاطرات، ۷۴
- ↑ رسولی محلاتی، خاطرات، ۷۴
- ↑ همشهری، روزنامه
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱/۴۵۰ و ۴۵۳
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱/۴۸۰ و ۲/۱۹۶
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۲/۳۰۶؛ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۱۴/۴۱۶–۴۱۷
- ↑ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۱۴/۴۲۱
- ↑ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۱۷/۱۹
- ↑ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۱۷/۱۸–۱۹
- ↑ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۱۵/۴۴۱ و ۴۴۳
- ↑ انصاری، حدیث بیداری، ۷۸
- ↑ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۱۵/۶۱۱–۶۱۲
- ↑ صادقی اردستانی، همراه صادق، ۱۰۴–۱۰۵
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۲/۴۹۳
- ↑ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۱۱/۴۴۰؛ خسروشاهی، مجله بعثت، ۶
- ↑ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۱۶/۴۹
- ↑ کامور بخشایش، شیخ شریف، ۴۴
- ↑ خسروشاهی، مجله بعثت، ۶
- ↑ قربانی، چگونگی گسترش نهضت، ۱۵۱
- ↑ قاسمپور، کرباسچی تهرانی، ۱/۳۰۶
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۳/۱۱۶–۱۱۷
- ↑ ربانی شیرازی، یاران امام، ضمیمه ۱۳
- ↑ کرباسچی، محمدصادق، پابهپای آفتاب، ۵/۱۵۵
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۳/۳۹۹
- ↑ پسندیده، یاران امام، ص
- ↑ پسندیده، یاران امام، ۴۳۰
- ↑ پسندیده، یاران امام، ۴۵۴–۴۵۵
- ↑ مرکز بررسی اسناد تاریخی، پایگاه اطلاعرسانی
- ↑ بایگانی مؤسسه، دفتر قم
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۷/۷۴
- ↑ قاسمپور، کرباسچی تهرانی، ۱/۳۰۶
- ↑ کرباسچی، غلامحسین، گفتگوی حضوری
- ↑ همشهری، روزنامه
- ↑ مروارید، دادگاه ملی، ۱/ط
- ↑ تاریخ ایرانی، پایگاه اطلاعرسانی
- ↑ تاریخ ایرانی، پایگاه اطلاعرسانی
- ↑ کرباسچی، غلامحسین، گفتگوی حضوری؛ مروارید، دادگاه ملی، ۱/ط
- ↑ کرباسچی، غلامحسین، گفتگوی حضوری؛ تاریخ ایرانی، پایگاه اطلاعرسانی
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۴/۲۸۳
- ↑ کرباسچی، غلامحسین، گفتگوی حضوری
- ↑ مروارید، دادگاه ملی، ۱/ی
منابع
- آمدی، عبدالواحد، تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، تحقیق مصطفی درایتی، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۶۶ش.
- اسماعیلی، اسماعیل، گفتگو، قم، بایگانی مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۵/۱۰/۱۳۹۸ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش.
- انصاری، حمید، حدیث بیداری، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، چاپ بیستم، ۱۳۸۰ش.
- بایگانی مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، دفتر قم.
- پسندیده، سیدمرتضی، یاران امام به روایت اسناد ساواک، آیتالله سیدمرتضی پسندیده، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، چاپ اول، ۱۳۸۰ش.
- تاریخ ایرانی، پایگاه اطلاعرسانی، ناگفتههای کرباسچی از زندان پیش و پس از انقلاب، ۱۶/۱/۱۳۹۴ش.
- خسروشاهی، سیدهادی، مجله بعثت، شماره۱۳۷۰، ۱۳۸۸ش.
- خمینی، سیدحسین، نقش تاریخی حجت الاسلام احمدی در بیت امامخمینی، مجله حضور، شماره ۵۸، ۱۳۸۵ش.
- ربانی شیرازی، عبدالرحیم، یاران امام به روایت اسناد ساواک، روایت پایداری، شرح مبارزات حضرت آیتالله شیخعبدالرحیم ربانی شیرازی، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
- رسولی محلاتی، سیدهاشم، خاطرات آیتالله رسولی محلاتی، به کوشش احمد رشیدی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۳ش.
- شریفی، محمدحسین، مصاحبه، پرتال امامخمینی، ۱۴/۱۲/۱۳۹۲ش.
- صادقی اردستانی، احمد، همراه صادق، خاطرات حجتالاسلام و المسلمین، احمد صادقی اردستانی، به کوشش سیدمصطفی سیدصادقی، تهران مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، چاپ اول، ۱۳۹۶ش.
- عاقلی، باقر، روزشمار تاریخ ایران از مشروطه تا انقلاب اسلامی، تهران، گفتار، چاپ پنجم، ۱۳۷۰ش.
- قاسمپور، داود، کرباسچی تهرانی، محمدصادق (آیتالله)، چاپشده در فرهنگنامه رجال روحانی معاصر امامخمینی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۹ش.
- قربانی، حسنعلی، چگونگی گسترش نهضت اسلامی در شهرستان نائین (۱۳۴۰–۱۳۵۷)، مجله تاریخنامه انقلاب، شماره ۱۲، ۱۳۹۶ش.
- کامور بخشایش، جواد، شیخ شریف، سیری در زندگی و مبارزات اولین روحانی شهید در دفاع مقدس محمدحسن شریف قنوتی، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، چاپ اول، ۱۳۸۶ش.
- کرباسچی، غلامحسین، گفتگوی حضوری، قم، بایگانی مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳/۱۱/۱۳۹۸ش.
- کرباسچی، محمدصادق، خاطرات، چاپشده در سلسله موی دوست، خاطرات شاگردان امامخمینی، تدوین مجتبی فراهانی، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، چاپ اول، ۱۳۹۲ش.
- کرباسچی، محمدصادق، مصاحبه، چاپشده در پابهپای آفتاب، تدوین امیررضا ستوده، تهران، پنجره، چاپ دوم، ۱۳۸۰ش.
- کرباسچی، محمدصادق، مصاحبه، خبرگزاری فارس، ۱۲/۳/۱۳۸۵ش.
- مرکز بررسی اسناد تاریخی، پایگاه اطلاعرسانی، ۲۳/۳/۱۳۹۸، سند شماره ۵۵۵۸/۲۹، ۲۱/۳/۱۳۵۷ش.
- مروارید، یونس، دادگاه ملی از دیدگاه مطبوعات و مردم، تهران، اوحدی، چاپ اول، ۱۳۷۷ش.
- موسوی عبادی، علیاصغر، شهرداران تهران، قم، خرم، چاپ اول، ۱۳۷۸ش.
- مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، سیر مبارزات امامخمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، تهران، چاپ اول، ۱۳۸۶ش.
- همشهری، روزنامه، ۱۰/۳/۱۳۸۲ش.
پیوند به بیرون
- سیدعباس رضوی، «محمدصادق تهرانی»، دانشنامه امامخمینی، ج۳، ص۶۱۲–۶۱۸.