علیاکبر ناطق نوری: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
جز (removed Category:مقاله های نیازمند ارزیابی; added Category:مقالههای دارای شناسه using HotCat) |
||
خط ۹۶: | خط ۹۶: | ||
[[رده:مبارزان علیه رژیم پهلوی]] | [[رده:مبارزان علیه رژیم پهلوی]] | ||
{{نمایندگان امامخمینی}} | {{نمایندگان امامخمینی}} | ||
[[رده: | [[رده:مقالههای دارای شناسه]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲۷ مرداد ۱۴۰۲، ساعت ۱۷:۲۱
شناسنامه | |
---|---|
نام کامل | علیاکبر ناطق نوری |
زادروز | ۱۳۲۲ش |
شهر تولد | نور (استان مازندران) |
کشور تولد | ایران |
دین | اسلام |
مذهب | شیعه |
پیشه | روحانی |
اطلاعات سیاسی | |
پستها | نماینده امامخمینی در جهاد سازندگی • وزیر کشور • نماینده مجلس شورای اسلامی |
اطلاعات علمی و مذهبی | |
اساتید | سیدمحمدباقر سلطانی طباطبایی • علیاکبر مشکینی • حسین نوری همدانی • جعفر سبحانی |
علیاکبر ناطق نوری روحانی مبارز، نماینده امامخمینی در جهاد سازندگی، وزیر کشور و نماینده مجلس شورای اسلامی.
علیاکبر ناطق نوری در سال ۱۳۲۲ در شهرستان نور مازندران به دنیا آمد و پس از تحصیلات مقدماتی، در سال ۱۳۳۷ تحصیلات حوزوی خود را در تهران آغاز کرد. او برای ادامه تحصیل در سال ۱۳۴۰ به قم رفت و پس از اتهام سطح، در تهران در درس خارج فقه میرزاعلی فلسفی شرکت کرد. او مدرک دانشگاهی کارشناسی فلسفه را در سال ۱۳۵۰ اخذ کرده است.
او که از سال ۱۳۴۰ با امامخمینی آشنا شد، در جریان نهضت امامخمینی از طلاب فعال و پرتحرک بوده است و دستگیری و زندانی شدن در کارنامه سیاسی او ثبت شده است. او از سال ۱۳۵۶ عضو جامعه روحانیت مبارز تهران شد و در تحصن روحانیون و علما در دانشگاه تهران و نیز در کمیته استقبال از امامخمینی حضوری فعال داشت.
پس از پیروزی انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۸ به نمایندگی امامخمینی در جهاد سازندگی برگزیده شد و در دولت اول میرحسین موسوی وزیر کشور بود. ناطق نوری در دوره دوم مجلس شورای اسلامی نماینده مردم تهران بود و در مجلس سوم، چهارم و پنجم نیز حضور داشت و در دورههای سوم و چهارم رئیس مجلس بوده است.
او که از علاقهمندان دیرین امامخمینی بوده، در مراسم خاکسپاری، ایشان را در قبر جای داده است.
زندگینامه
علیاکبر جمشیدی معروف به ناطق نوری در سال ۱۳۲۲ در شهرستان نور مازندران به دنیا آمد. پدر او ابوالقاسم، سخنور زبردستی بود که به همین علت به ناطق نوری معروف شد و در شناسنامه فرزند وی نیز همین شهرت قید شدهاست. مادر وی زهرا شاهحسینی بود.[۱] ناطق نوری دارای سه برادر و سه خواهر است [۲] یکی از برادرانش عباسعلی ناطق نوری است که به همراه برادر دیگرش احمد در هیئت مؤتلفه اسلامی فعالیت میکرد و بارها تحت پیگرد سازمان اطلاعات و امنیت کشور (ساواک) قرار گرفت و از اینرو مجبور شد با نام مستعار فعالیت کند؛ ولی سرانجام ساواک او را بازداشت و روانه زندان کرد. جوانانی که وی تربیت کرده بود هستههایی به نام فدایی اسلام را تشکیل دادند که در ارتباط با روحانیت و با همکاری گروه فجر اسلام به انتشار اعلامیه بر ضد رژیم پهلوی میپرداختند. سال ۱۳۵۷ نیز ساواک به خانه عباسعلی ناطق نوری حمله کرد؛ ولی موفق به بازداشت او نشد.[۳] وی که متولد ۱۳۱۴ بود و نمایندگی مردم محمودآباد و نور در مجلس شورای اسلامی را بر عهده داشت، در حادثه انفجار دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی در هفتم تیر ۱۳۶۰، به همراه بیش از ۷۰ نفر دیگر ازجمله سیدمحمد حسینی بهشتی به شهادت رسید. (ببینید: هفت تیر)
تحصیلات
علیاکبر ناطق نوری در سال ۱۳۲۹ در هفتسالگی وارد مدرسه شد و همان روزگار به همراه خانواده به تهران مهاجرت کرد و در محله ملکآباد تهران واقع در خیابان خیام ساکن شدند.[۴] او دوره دبستان را در مدرسه خسروی و سال اول دبیرستان را در جامعه تعلیمات اسلامی گذراند و در سال ۱۳۳۷ به حوزه علمیه تهران وارد شد و در مدرسه مجتهدی بخشی از دروس مقدمات را گذراند.[۵] سپس در سال تحصیلی ۱۳۳۹ ـ ۱۳۴۰ به قم رفت و در مدرسه حجتیه مشغول تحصیل شد.[۶] وی درسهای شرح لمعه و قوانین الاصول را نزد اسماعیل صالحی مازندرانی، مصطفی اعتمادی و حسین شبزندهدار جهرمی و رسائل را نزد جعفر سبحانی، مکاسب محرمه را نزد ناصر مکارم شیرازی، بخش خیارات مکاسب را نزد سیدمحمد حسینی بهشتی و علیاکبر مشکینی و کفایة الاصول را نزد حسین نوری همدانی و سیدمحمدباقر سلطانی طباطبایی فرا گرفت و چند سال در درس خارج فقه میرزاعلی فلسفی شرکت کرد.[۷] وی در سال ۱۳۴۴ وارد دانشکده الهیات دانشگاه تهران شد و همزمان با دروس حوزه توانست در سال ۱۳۵۰، مدرک کارشناسی رشته فلسفه را بگیرد. از استادان تأثیرگذار وی در این دوره مرتضی مطهری بود.[۸]
فعالیتهای سیاسی قبل از پیروزی انقلاب
ناطق نوری از سال ۱۳۴۰ از طریق حسین زرندی، با امامخمینی آشنا شد و در جشن نیمه شعبان همان سال به دیدار ایشان رفت و در سال ۱۳۴۱ به مبارزات ایشان پیوست.[۹] او در مراسم چهلم حمله به مدرسه فیضیه در سال ۱۳۴۲ در مسجد بالاسر حرم فاطمه معصومه(س) سخنرانی کرد و پس از آزادی امامخمینی از زندان، در فروردین ۱۳۴۳، در جشنی که به همین مناسبت در مدرسه فیضیه برگزار شد، از محافظان ایشان بود.[۱۰] وی سال بعد یکی از مجریان جلسه دعای توسل بود که هر هفته برای آزادی امامخمینی از تبعید در مسجد بالاسر حرم فاطمه معصومه(س) برگزار میشد.[۱۱] وی همچنین یکی از امضاکنندگان نامه سرگشاده علما و فضلای تهرانی به امیرعباس هویدا، نخستوزیر، در اعتراض به تبعید امامخمینی به ترکیه و درخواستکننده آزادی ایشان و دیگر زندانیان بود.[۱۲] او در سال ۱۳۴۶ در جریان همکاری در چاپ اعلامیه امامخمینی که معامله با رژیم اشغالگر قدس را تحریم میکرد بازداشت شد و به زندان قزل قلعه منتقل گردید.[۱۳] و به سه ماه زندان محکوم و در چهارم آبان آزاد شد.[۱۴] وی در پایان همین سال با دختر سیدهاشم رسولی محلاتی که از یاران امامخمینی در دفتر ایشان بود ازدواج کرد.[۱۵]
ناطق نوری در سال ۱۳۵۰ به دلیل سخنرانی علیه محمدرضا پهلوی در مسجد ارک تهران، به دست ساواک بازداشت و به زندان قزل قلعه منتقل و پس از ضرب و شتم، در همان شب آزاد شد.[۱۶] وی دو بار از منبررفتن منع شد؛ یک بار از سال ۱۳۵۰ تا ۱۳۵۳ و بار دیگر از سال ۱۳۵۶ تا پیروزی انقلاب اسلامی؛ اما او در روزهای ممنوعیت نیز با نام مستعار سخنرانی میکرد؛ چنانکه در همین دوران، به درخواست حسینی بهشتی امامت جماعت مسجد متقین را در قلهک تهران بر عهده گرفت.[۱۷] وی در سال ۱۳۵۶ در مجلس ختمی که جامعه روحانیت مبارز تهران برای درگذشت علی شریعتی و فوت پدر عبدالمجید معادیخواه برگزار کرده بود، به دلیل تلاش برای تحریک یکی از سخنرانان علیه رژیم بازداشت شد[۱۸] و برخوردهای قاطع و پاسخهای دندان شکن وی به بازجوها، مایه شگفتی برخی مبارزان دیگر بودهاست.[۱۹] وی چند روز پس از آزادی، دوباره به ساواک احضار شد، اما به طرف مازندران فرار کرد.[۲۰] وی در سال ۱۳۵۶ به سبب سخنرانی در مراسم چهلم شهدای ۲۹ بهمن تبریز در مسجد جامع تهران تحت تعقیب ساواک قرار گرفت.[۲۱]
ناطق نوری از سال ۱۳۵۶ عضو جامعه روحانیت مبارز تهران شد. وی مسئول دعوت روحانیان برای شرکت در جلسات این تشکل[۲۲] و از مبلغان فعال این تشکل[۲۳] بود. وی به سفارش امامخمینی در سال ۱۳۵۶ با سفر به یزد، از نخستین سند مبارزاتی ایشان یعنی یادداشتی که ایشان در دفتر سیدمحمدعلی وزیری یزدی در سال ۱۳۲۳ نوشته بود، نسخهبرداری کرد.[۲۴] امامخمینی در این یادداشت، علما و مسلمانان را با لحن شدید به مبارزه با ظلم فرا خواندهاست.[۲۵]
ناطق نوری در تابستان سال ۱۳۵۷ به پیشنهاد حسینی بهشتی و برای رساندن کمکهای مالی به شیعیان جنوب لبنان به آنجا سفر کرد و سپس برای دیدار با امامخمینی رهسپار نوفل لوشاتو شد.[۲۶] در آبان ۱۳۵۷ در سفر هیئت اعزامی از جانب امامخمینی به مناطق نفتخیز جنوب برای بررسی اعتصاب کارکنان شرکت نفت به سرپرستی مهدی بازرگان،[۲۷] ناطق نوری نیز به عنوان مشاور اکبر هاشمی رفسنجانی حضور داشت. وی چند بار در جمع کارکنان صنعت نفت سخنرانی کرد.[۲۸]
(ببینید: اعتصاب کارکنان صنعت نفت)
ناطق نوری در تحصن روحانیان در مسجد دانشگاه تهران، در بهمن ۱۳۵۷ در اعتراض به جلوگیری دولت بختیار از ورود امامخمینی به کشور شرکت کرد[۲۹] و در کمیته استقبال از امامخمینی نیز حضوری فعال داشت. پس از برگزاری سخنرانی امامخمینی در بهشت زهرا(س) در ۱۲ بهمن، او در کنار سیداحمد خمینی، امامخمینی را از فشار و ازدحام جمعیتِ استقبالکننده در بهشت زهرا(س) رها ساخت و ایشان را در انتقال با بالگرد به بیمارستان هزار تختِخوابی ـ بیمارستان امامخمینی ـ و سپس به خانه یکی از بستگان امامخمینی همراهی کرد.[۳۰] (ببینید: بازگشت امامخمینی)
مسئولیتها پس از انقلاب
پس از استقرار امامخمینی در مدرسه علوی، ناطق نوری مسئول تنظیم دیدارهای ایشان با شخصیتها شد.[۳۱] وی از روز ۲۲ بهمن ۱۳۵۷، روز پیروزی انقلاب اسلامی، به دستور بهشتی به کمیته مرکزی انقلاب اسلامی رفت و به عنوان قائممقام محمدرضا مهدوی کنی، رئیس کمیته مرکزی، کارهای اجرایی کمیته مرکزی را بر عهده گرفت [۳۲]
(ببینید: کمیته انقلاب اسلامی)
با شکلگیری جهاد سازندگی در خرداد ۱۳۵۸، امامخمینی در ۷ تیر ۱۳۵۸ ناطق نوری را به عنوان نماینده خود در این نهاد منصوب کرد.[۳۳] مهدی بازرگان نخستوزیر دولت موقت، تمایلنداشتن خود را درباره همکاری با ناطق نوری اعلام کرد؛ ولی امامخمینی با اطلاع از موضوع دستور داد این مسئله به حسینی بهشتی ارجاع شود وگرنه خود رأساً دخالت خواهد کرد. پس از آن، جهاد سازندگی به صورت شورایی و با ریاست ناطق نوری اداره میشد.[۳۴] وی این مسئولیت را تا ۱۳ دی ۱۳۶۰ که به دلیل مسئولیت وزارت کشور از آن کنارهگیری کرد، بر عهده داشت.[۳۵]
ناطق نوری در سال ۱۳۵۸ یکی از اعضای شورای مرکزی جامعه روحانیت مبارز شد[۳۶] وی در نخستین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی در سال ۱۳۵۹ نماینده مردم تهران شد.[۳۷] میرحسین موسوی، نخستوزیر وقت در آذر ۱۳۶۰ ناطق نوری را برای سمت وزارت کشور به مجلس شورای اسلامی معرفی کرد و او رأی اعتماد گرفت و این مسئولیت تا آبان ۱۳۶۴ تداوم داشت.[۳۸] امامخمینی در اسفند ۱۳۶۰ با واگذاری اختیارات فرماندهی کل قوا در نیروی انتظامی به وزیر کشور، وی را مأمور رسیدگی به ترفیع و تشویق درجهداران و کارمندان شهربانی و ژاندارمری با مشورت رئیسجمهور کرد؛[۳۹] همچنین وی را در دوره وزارت کشور از ۱۷ مرداد ۱۳۶۱ به سرپرستی کمیتههای انقلاب اسلامی منصوب کرد[۴۰] و این سمت تا آبان ۱۳۶۴ ادامه یافت؛[۴۱] چنانکه در دی ۱۳۶۱ وی را به عضویت در ستاد پیگیری فرمان هشتمادهای درآورد.[۴۲] مجلس شورای اسلامی در آبان ۱۳۶۲ ناطق نوری را استیضاح کرد اما او توانست دوباره رأی اعتماد مجلس را در سِمت وزارت کشور جلب کند.[۴۳] وی در انتخابات میاندورهای مجلس دوم در سال ۱۳۶۵ نماینده مردم تهران و وارد مجلس شد[۴۴] و در مجلس سوم، چهارم و پنجم نیز حضور داشت. او در دو دوره آخر به ریاست مجلس برگزیده شد؛[۴۵] همچین وی در سال ۱۳۷۶ نامزد ریاستجمهوری شد، اما نتوانست اکثریت آرا را به دست آورد.
ناطق نوری معتقد است از ویژگیها و رموز موفقیت امامخمینی، فرصتشناسی و استفادهکردن از فرصتها در طول زندگی ایشان بود. به باور وی ریاست و عنوانهای دنیوی هیچ تأثیری در روحیه امامخمینی نداشت و در برابر رژیمِ تا دندان مسلح پهلوی و ابرقدرتهای جهان آن روز، ذرهای ترس و واهمه به خود راه نمیداد. وی روحیه شجاعت و شهامت امامخمینی را مثالزدنی شمرده و توکل به حق، اعتماد به نفس، ایمان و عقیده ایشان را ستودهاست. وی با اشاره به سخنرانی امامخمینی در عصر عاشورای سال ۱۳۴۲ خطاب به محمدرضا پهلوی و تهدید او به بیرونانداختن از کشور به دست مردم، از شجاعت ایشان ستایش کردهاست.[۴۶] وی که از علاقهمندان دیرین و همیشگی امامخمینی بوده است بخشی از مدیریت عملی مراسم تشییع جنازه ایشان را در خرداد ۱۳۶۸ بهویژه با تأکید سیداحمد خمینی بر عهده داشت و در خاکسپاری ایشان و ازجمله رفتن داخل قبر و گذاشتن پیکر امامخمینی در قبر کمک کرد.[۴۷]
امامخمینی نیز در شهریور ۱۳۶۷، در پاسخ به نامهای از ناطق نوری، وی را فردی متدین، متعهد، مبارز و دارای هوش سیاسی دانسته و تصریح کردهاست وی و همه دستاندرکاران صدیق نظام و تمامی افرادی که چون او قلبشان برای اسلام و ایران میتپد را فرزندان اسلام و انقلاب میداند.[۴۸] از ناطق نوری دو جلد خاطرات از سوی مرکز اسناد انقلاب اسلامی منتشر شدهاست.
پانویس
- ↑ ناطق نوری، خاطرات، ۱/۲۳.
- ↑ ناطق نوری، خاطرات، ۱/۲۴.
- ↑ دفتر انتشارات اسلامی، پیشتازان شهادت در انقلاب سوم، ۱۵۵.
- ↑ ناطق نوری، زندگینامه، ۱.
- ↑ ناطق نوری، خاطرات، ۱/۳۲ ـ ۳۳.
- ↑ ناطق نوری، خاطرات، ۱/۳۵.
- ↑ ناطق نوری، زندگینامه، ۳ ـ ۴.
- ↑ ناطق نوری خاطرات، ۱/۵۵؛ سلیمی بنی و مظفری، جامعه روحانیت مبارز، ۲۸۸.
- ↑ ناطق نوری، خاطرات، ۱/۴۰ ـ ۴۱.
- ↑ ناطق نوری، خاطرات، ۱/۵۲.
- ↑ ناطق نوری، خاطرات، ۱/۶۳.
- ↑ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امامخمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، ۴/۴۱۲.
- ↑ سلیمی بنی و مظفری، جامعه روحانیت مبارز، ۲۸۸.
- ↑ ناطق نوری، خاطرات، ۱/۸۱.
- ↑ ناطق نوری، خاطرات، ۱/۸۲.
- ↑ ناطق نوری، زندگینامه، ۱۱.
- ↑ ناطق نوری، زندگینامه، ۱۵.
- ↑ ناطق نوری، خاطرات، ۱/۱۰۷ ـ ۱۰۸
- ↑ غفاری، خاطرات هادی غفاری، ۱۹۷ ـ ۱۹۸.
- ↑ ناطق نوری، خاطرات، ۱/۱۰۹.
- ↑ سلیمی بنی و مظفری، جامعه روحانیت مبارز، ۲۸۸ ـ ۲۸۹.
- ↑ ناطق نوری، خاطرات، ۱/۱۱۱ ـ ۱۱۲.
- ↑ ناطق نوری، خاطرات، ۱/۱۱۵.
- ↑ ناطق نوری، خاطرات، ۱/۱۲۸ ـ ۱۲۹.
- ↑ امام خمینی، صحیفه، ۱/۲۱ ـ ۲۳.
- ↑ ناطق نوری، خاطرات، ۱/۱۳۴ ـ ۱۳۸.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۵/۳۰۲.
- ↑ ناطق نوری، خاطرات، ۱/۱۴۱ ـ ۱۴۴.
- ↑ ناطق نوری، خاطرات، ۱/۱۴۵ ـ ۱۴۶.
- ↑ ناطق نوری، خاطرات، ۱/۱۵۳ ـ ۱۶۰.
- ↑ ناطق نوری، خاطرات، ۱/۱۶۳ ـ ۱۶۶.
- ↑ ناطق نوری، خاطرات، ۱/۱۷۷.
- ↑ امام خمینی، صحیفه، ۲۱/۶۵۲.
- ↑ ناطق نوری، خاطرات، ۱/۱۹۱ ـ ۱۹۲.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۵/۴۶۲.
- ↑ کردی، جامعه روحانیت مبارز تهران، ۱۶۸.
- ↑ کردی، جامعه روحانیت مبارز تهران، ۱۴۹؛ اداره روابط عمومی و امور اجتماعی، نگرشی به اولین دوره مجلس شورای اسلامی، ۳۱۲).
- ↑ اداره روابط عمومی و امور اجتماعی، نگرشی به اولین دوره مجلس شورای اسلامی، ۱۷۴.
- ↑ امام خمینی، صحیفه، ۱۶/۱۱۶.
- ↑ امام خمینی، صحیفه، ۱۶/۴۰۸.
- ↑ امام خمینی، صحیفه، ۱۹/۴۱۵.
- ↑ امام خمینی، صحیفه، ۱۷/۱۷۲.
- ↑ ناطق نوری، خاطرات، ۲/۴۷ ـ ۵۰؛ اداره روابط عمومی و امور اجتماعی، نگرشی به اولین دوره مجلس شورای اسلامی، ۲۰۲.
- ↑ ناطق نوری، خاطرات، ۲/۸۶.
- ↑ ناطق نوری، خاطرات، ۲/۸۸ و ۱۴۵.
- ↑ ناطق نوری، خاطرات، ۱/۴۶ ـ ۵۲.
- ↑ ناطق نوری، خاطرات، ۲/۱۱۵ ـ ۱۱۸.
- ↑ امام خمینی، صحیفه، ۲۱/۱۴۲ ـ ۱۴۳.
منابع
- اداره روابط عمومی و امور اجتماعی، نگرشی به اولین دوره مجلس شورای اسلامی، تهران، شرکت افست، ۱۳۶۴ش. *امامخمینی، سیدروحالله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش.
- دفتر انتشارات اسلامی، پیشتازان شهادت در انقلاب سوم، ویژهنامه شهدای هفتم تیر، تهران، ۱۳۶۰ش.
- سلیمی بنی، صادق و آیت مظفری، جامعه روحانیت مبارز، قم، زمزم هدایت، چاپ اول، ۱۳۸۸ش.
- غفاری، هادی، خاطرات هادی غفاری، تهران، دفتر ادبیات انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۴ش.
- کردی، علی، جامعه روحانیت مبارز تهران، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۶ش.
- مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، سیر مبارزات امامخمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، تهران، چاپ اول، ۱۳۸۶ش. *ناطق نوری، علیاکبر، خاطرات حجتالاسلام و المسلمین علیاکبر ناطق نوری، ج۱، تدوین مرتضی میردار، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۲ش.
- ناطق نوری، علیاکبر، خاطرات حجتالاسلام و المسلمین علیاکبر ناطق نوری، ج۲، تدوین مرتضی میردار، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۴ش.
- ناطق نوری، علیاکبر، زندگینامه حجتالاسلام و المسلمین ناطق نوری، زندگی انقلابی، بیجا، بینا، بیتا.
- ناطق نوری، علیاکبر، مصاحبه، چاپشده در پابهپای آفتاب، تدوین امیررضا ستوده، تهران، پنجره، چاپ اول، ۱۳۸۰ش.
پیوند به بیرون
- صدرالله اسماعیلزاده، ناطق نوری، علیاکبر، دانشنامه امامخمینی، ج۹، ص۶۷۱-۶۷۵.