علیاکبر مشکینی استاد برجسته، روحانی مبارز، یار امامخمینی، رئیس مجلس خبرگان رهبری و امامجمعه قم.
شناسنامه | |
---|---|
نام کامل | علیاکبر مشکینی |
لقب | آیتالله مشکینی |
زادروز | ۱۳۰۰ش. |
شهر تولد | مشکینشهر، استان اردبیل |
کشور تولد | ایران |
تاریخ درگذشت | ۱۳۸۶ش. |
شهر درگذشت | تهران |
کشور درگذشت | ایران |
آرامگاه | حرم حضرت معصومه(س) |
دین | اسلام |
مذهب | شیعه |
پیشه | روحانی |
اطلاعات سیاسی | |
پستها | امام جمعه |
اطلاعات علمی و مذهبی | |
اساتید | سیدحسن بروجردی • سیدمحمد محقق داماد • سیدمحمد حجت کوهکمرهای |
تالیفات | مصطلحات الفقه • مصطلحات الاصول • الفقه المأثور • الرسائل الجدیدة • المواعظ العددیة |
علی اکبر فیض، معروف به مشکینی در سال ۱۳۰۰ متولد شد و در مشکین شهر اردبیل و قم تحصیلات حوزوی خود را به انجام رساند و همزمان با تحصیل دروس مختلف را تدریس میکرد. او برای اصلاح برنامههای آموزشی حوزه بعضی از کتابهای درسی را تحریر و تلخیص کرده است.
او همزمان با آغاز نهضت امامخمینی وارد فعالیت سیاسی شد و از همراهان امامخمینی بوده است. او سال ۱۳۴۵ برای ملاقات با امامخمینی به نجف رفت و در هفت ماه توقف در نجف به تحصیل و تدریس اشتغال داشت و بعد از بازگشت، سالهای ۱۳۴۶ تا ۱۳۴۹ در حوزه علمیه خرمآباد به تدریس پرداخت. او پس از درگذشت سیدمحسن حکیم مرجعیت امامخمینی را به جامعه معرفی کرد.
مشکینی در سالهای مبارزه دستگیر و به شهرهای مختلف تبعید گردید. او پس از پیروزی انقلاب اسلامی یکی از نمایندگان آذربایجان در مجلس خبرگان قانون اساسی بود و مدتی امامت جمعه تبریز را بر عهده داشت. او نماینده مردم تهران در مجلس خبرگان رهبری بود و ریاست این مجلس را بر عهده داشت. مشکینی امام جمعه قم بود و در سال ۱۳۸۶ درگذشت و در حرم حضرت معصومه(س) به خاک سپرده شد.
زندگینامه
علیاکبر فیض معروف به علی مشکینی در سال ۱۳۰۰ در روستای آلنی از توابع مشکینشهر واقع در استان اردبیل متولد شد[۱] پدرش علیکرم روحانی منطقه و مرجع دینی مردم بود.[۲] اجداد وی نیز غالباً از افراد محترم و معتمد مردم بودند؛ محمدتقی، جد هفتم مشکینی که روحانی منطقه نیز بود، بهسبب مخالفت با خواسته نامشروع نادرشاه و به دستور او، زیر شکنجه به شهادت رسید.[۳]
تحصیلات
علیاکبر مشکینی هنوز کودک بود که پدرش برای تحصیل به نجف اشرف رفت؛[۴] خانواده چند سال بعد و به همراه دایی وی، محمدحسین، به پدر پیوستند.[۵] او در چهارسالگی و به خواست پدر، تحصیل خود را از مکتبخانهای در نجف و با خواندن قرآن، کتابهای رایج و نیز آموزش خط آغاز کرد.[۶] دو سال بعد مادرش درگذشت؛ ناگزیر همراه پدر به ایران بازگشت و با سکونت در مشکینشهر [۷] بخشی از مقدمات را نزد پدر آموخت.[۸] وی در شانزدهسالگی پدرش را از دست داد و مسئولیت سرپرستی خانواده بر عهده او قرار گرفت؛ ولی به سبب علاقهای که به تحصیل علوم دینی داشت با وجود شرایط بسیار سخت و مشکلات زیاد، به حوزه اردبیل رفت و تحصیلات خود را ادامه داد.[۹] او پس از آموختن بخش دیگری از مقدمات راهی قم شد. هزینه سفر را دوستان پدرش و سیدمحمد بادکوبهای عالم معروف اردبیل فراهم کردند.[۱۰] یونس اردبیلی نیز که از علمای بزرگ آن منطقه بود با توجه به استعداد مشکینی به وی توصیه کرد که درس خود را ادامه داده و برای ادامه تحصیل به قم برود.[۱۱]
مشکینی در پایان دوره حکومت رضاشاه پهلوی به قم رفت و درسهای دوره سطح را از سیدرضا بهاءالدینی و دیگر استادان حوزه فرا گرفت.[۱۲] سپس در درس خارج فقه و اصول سیدمحمد محقق داماد، سیدمحمد حجت کوهکمرهای و سیدحسین بروجردی شرکت کرد و در فقه و اصول به درجه اجتهاد رسید.[۱۳] وی در حدود دوازده سال با حسینعلی منتظری و سیدمحمد حسینی بهشتی همحجره و همبحث بود و با علی احمدی میانجی و سیدمهدی روحانی بیشترین معاشرت و دوستی را داشت.[۱۴] وی همزمان با تحصیل، دروس مختلف سطح را تدریس میکرد و درسهای کفایه الاصول و رسائل و مکاسب وی از شلوغترین درسهای حوزه بود.[۱۵] او تفسیر قرآن و اخلاق نیز تدریس میکرد و درس اخلاق او که سالها به صورت هفتگی برگزار میشد، در حوزه مشهور بود و طلبهها و فضلای حوزه از آن استقبال میکردند [۱۶] وی شاگردان زیادی را پرورش داد و جمع زیادی از علما و استادان بزرگ حوزه از شاگردان او بودهاند.[۱۷]
مشکینی در سال ۱۳۳۷، با اندیشه اصلاح حوزه و به همراه گروهی از فضلا و استادان حوزه، نامهای به مرجع تقلید وقت و زعیم حوزه، سیدحسین بروجردی نوشت و خواستار اصلاحات و تغییراتی در نظام آموزشی حوزه و گنجاندن برخی دروس همچون اخلاق در برنامه درسی حوزه شد.[۱۸] او که در آن هنگام خود از مدرسان معروف و سرشناس بود، درباره این موضوع، مشورتهایی با دیگر علمای بزرگ حوزه نیز داشت.[۱۹] وی در سال ۱۳۳۹ همراه با حسینی بهشتی و عبدالرحیم ربانی شیرازی برنامه آموزشی هفدهسالهای را برای تحصیلات حوزه تهیه کردند تا پس از تصویب بروجردی اجرا کنند؛[۲۰] ولی با درگذشت بروجردی در فروردین ۱۳۴۰ این کار عملی نشد. چند ماه بعد و با آغاز سال تحصیلی جدید، این برنامه در مدرسه حقانی (منتظریه) که تازه تأسیس شده بود و خود او از مؤسسان آن بود، اجرا شد.[۲۱] مشکینی با انگیزه اصلاح متون درسی حوزه و بهرغم مخالفتهای موجود، با سبک خاصی به خلاصهسازی و تنظیم کتابهای مهم درسی رسائل و مکاسب شیخمرتضی انصاری و نیز اصلاح و بازنویسی کتاب معالم الاصول پرداخت و آنها را برای تدریس در حوزه آماده کرد.[۲۲]
فعالیتهای سیاسی
فعالیت سیاسی مشکینی از مخالفت با لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی که امامخمینی رهبری اصلی آن را بر عهده داشت [۲۳] آغاز شد؛ او در ایجاد هماهنگی میان علمای قم و آذربایجان نقش مهمی داشت [۲۴] پس از انتشار لوایح ششگانه از سوی رژیم پهلوی با عنوان «انقلاب سفید» و اعلام برگزاری همهپرسی درباره آن، امامخمینی در اواخر دی ۱۳۴۱ با صدور اعلامیهای به مخالفت با آن برخاست.[۲۵] مشکینی در همراهی با این مخالفت، در ۴/۱۱/۱۳۴۱ در برخی از روستاهای ملایر سخنرانی کرد و که موجب بازداشت و بازجویی او از سوی سازمان اطلاعات و امنیت کشور (ساواک) شد.[۲۶] امضای او که همراه همیشگی نهضت امامخمینی بود، تقریباً پای همه اطلاعیههای علما و فضلای حوزه علمیه علیه رژیم پهلوی، دیده میشد.[۲۷] (ببینید: انجمنهای ایالتی و ولایتی و انقلاب سفید)
در ۱۷ اسفند ۱۳۴۲ پس از اینکه محمدرضا پهلوی اسدالله عَلَم را از نخستوزیری برکنار کرد و حسنعلی منصور ریاست دولت را بر عهده گرفت، مشکینی و حسینعلی منتظری در تلگرامی به دولت، خواهان آزادی امامخمینی، سیدحسن قمی و سیدمحمود طالقانی که در بازداشت بودند، شدند.[۲۸] همچنین دوم فروردین ۱۳۴۳ در مراسمی که سیدکاظم شریعتمداری به مناسبت سالگرد فاجعه مدرسه فیضیه قم، در مسجد مدرسه حجتیه برگزار کرده بود، مشکینی سخنرانی کرد و با یادکرد فاجعه مدرسه فیضیه و اعتراض به حضور مأموران پلیس در آن مجلس [۲۹] از ادامه بازداشت امامخمینی، بهاءالدین محلاتی و سیدحسن طباطبایی قمی بهشدت انتقاد کرد.[۳۰] در اردیبهشت ۱۳۴۳ نیز تشکیلاتی مبارزاتی و انقلابی در حوزه علمیه قم با نام «جمعیت سری یازدهنفره یا جمعیت سری اصلاح حوزه» تشکیل شد که مشکینی نیز در آن حضور داشت. در این جلسه که علاوه بر او، افرادی مانند منتظری، عبدالرحیم ربانی شیرازی، سیدعلی خامنهای، علی قدوسی و اکبر هاشمی رفسنجانی نیز شرکت داشتند، اساسنامه مفصلی تدوین شد که بعدها نشریات مخفی بعثت و انتقام، آن را منتشر کردند.[۳۱]
در پی تبعید امامخمینی در ۱۳ آبان ۱۳۴۳ به ترکیه، مشکینی در جلسهای که در خانه خود و با حضور استادان و طلاب حوزه علمیه تشکیل داد، از این اقدام حکومت بهشدت انتقاد کرد.[۳۲] او در ۲۹ بهمن این سال نیز به همراه گروهی از علمای حوزه در نامهای سرگشاده خطاب به امیرعباس هویدا نخستوزیر وقت به بازداشت و تبعید امامخمینی اعتراض کرد.[۳۳] پس از انتقال امامخمینی از ترکیه به عراق در مهر ۱۳۴۴، مشکینی همراه جمعی از فضلای آذربایجانی حوزه علمیه قم، در نامه سرگشادهای به امامخمینی، ضمن اظهار خوشحالی از حضور ایشان در نجف، ادامه تبعید ایشان را مایه نگرانی شدید ملت ایران بهویژه جامعه روحانیت دانستند.[۳۴] همچنین در اقدامی دیگر، او و افرادی چون منتظری، ربانی شیرازی و هاشمی رفسنجانی در جلسهای در خانه سیدحسن طاهری خرمآبادی تصمیم گرفتند دونفر دونفر ضمن دیدار با مراجع تقلید، درباره وضعیت تبعید امامخمینی مشورت کنند.[۳۵]
اساسنامه جمعیت سری اصلاح حوزه در میانه خرداد ۱۳۴۵ به دست مأموران ساواک افتاد و با دستگیری علی قدوسی، بقیه اعضا ازجمله مشکینی بهاجبار پنهان شدند.[۳۶] مشکینی در سال ۱۳۴۵ برای دیدن امامخمینی و ادامه تحصیلات، مخفیانه به عراق رفت و در حوزه نجف به تحصیل و تدریس پرداخت[۳۷] و چنانکه خود نوشتهاست در نجف نزدیک هفت ماه توقف کرد و از دروس برخی از مراجع ازجمله امامخمینی بهرهمند شد؛[۳۸] اما به دلیل شدت گرمی هوا و ضعف مزاج نتوانست در نجف بماند و پس از هفت ماه در ۲۶ اردیبهشت ۱۳۴۶ به ایران برگشت و وارد قم شد [۳۹] مشکینی در سال ۱۳۴۶ از سوی مهدی قاضی خرمآبادی به حوزه علمیه خرمآباد دعوت شد و به اطلاع امامخمینی نیز رسید و ایشان با تأیید و تجلیل از مشکینی اظهار داشت اگرچه میل داشتهاست او در حوزه قم و یا یکی از حوزههای پرجمعیت حضور داشته باشد که نفع وی عام باشد، اما به دلیل موقعیت حساس خرمآباد با آن موافقت میکند و امیدوار است حضور وی در آن شهر موجب برکات زیادی باشد و مدرسان و محصلان نیز قدر وی را بدانند[۴۰] اما این سفر امکانپذیر نشد.[۴۱] ساواک با نگرانی از حضور مشکینی در قم، او را بازداشت و به مشهد تبعید کرد.[۴۲] وی در طول اقامت در مشهد در سالهای ۱۳۴۶ تا ۱۳۴۹ در مدرسه میرزاجعفر تدریس میکرد. او در این مدت تحت مراقبت مأموران ساواک بود و یکبار نیز به دست ساواک خراسان بازداشت و اندکی بعد آزاد شد.[۴۳]
پس از تمامشدن مدت تبعید، مشکینی قصد ادامه اقامت در مشهد را داشت؛ ولی ساواک او را مجبور به ترک این شهر کرد؛ از اینرو در سال ۱۳۴۹ دوباره به قم بازگشت.[۴۴] در همان سال، مشکینی و منتظری به دلیل نوشتن تقریظی بر کتاب شهید جاوید نوشته نعمتالله صالحی نجفآبادی و حمایت از آن کتاب، با انتقاد برخی علما روبهرو شدند.[۴۵] پس از زیادشدن مخالفتها و نیز سوء استفاده ساواک از این ماجرا، مشکینی تقریظ خود را پس گرفت [۴۶]
پس از درگذشت سیدمحسن حکیم از مراجع تقلید نجف، مشکینی به همراه شماری از علمای مبارز مانند منتظری، حسین نوری همدانی و محمد فاضل لنکرانی، برای بار دوم موضوع مرجعیت امامخمینی را در نامهای مطرح کردند.[۴۷] ساواک با آگاهی از این نامه در ۱/۷/۱۳۴۹ مشکینی را بازداشت کرد؛ ولی روز بعد وی با سپردن تعهد آزاد شد.[۴۸]
در مرداد ۱۳۵۲ کمیسیون امنیت اجتماعی شهرستان قم تصمیم گرفت جمعی از علمای مبارز ازجمله مشکینی را به اتهام پخش اعلامیههای امامخمینی علیه رژیم و امضای نامه مرجعیت ایشان، به نقاط بد آب و هوا تبعید کند.[۴۹] در زمان صدور این حکم، مشکینی در زادگاهش، روستای آلنی اردبیل بود؛ مأموران ساواک او را در همانجا بازداشت و برای مدت سه سال به ماهان در استان کرمان و سپس به شهرهای گلپایگان و کاشمر تبعید کردند. وی با وجود مراقبت و سختگیریهای مأموران ساواک در تبعید، به فعالیتهای علمی، فرهنگی و سیاسی خود ادامه میداد.[۵۰]
مشکینی علاوه بر شهرهای محل تبعید، در مناسبتهای مذهبی مانند ماه مبارک رمضان، به شهرهای مختلف مانند زنجان، اردبیل و همدان سفر میکرد و نقش فعالی در مبارزات سیاسی مردم داشت.[۵۱] او با بسیاری از روحانیان مبارز ازجمله سیدعلی اندرزگو و سیدمحمدرضا سعیدی ارتباط و فعالیتهای مشترک داشت و برای مدتی نیز به دعوت اندرزگو در حوزه علمیه چیذر و شمیران تهران، درس اخلاق میداد.[۵۲]
پس از درگذشت مشکوک سیدمصطفی خمینی در اول آبان ۱۳۵۶، مشکینی به نمایندگی از طرف مدرسان حوزه علمیه قم، تلگرام تسلیتی برای امامخمینی فرستاد؛[۵۳] همچنین در پی درج مقاله توهینآمیز روزنامه اطلاعات در ۱۷ دی ۱۳۵۶، مشکینی و گروهی از مدرسان حوزه علمیه قم، در اعتراض به اقدام رژیم، درسهای خود را تعطیل کردند. اعتراضات مردم و روحانیون که با تجمع در بیوت مراجع تقلید و راهپیمایی در روزهای ۱۸ و ۱۹ دی همراه بود [۵۴] واکنش خشونتبار رژیم و شهادت و زخمیشدن چندین نفر را در پی داشت.[۵۵] مشکینی به همراه جمعی از علمای حوزه، با صدور اعلامیه از اقدام خشن رژیم در سرکوب تظاهرات مردم، اعلام انزجار کردند.[۵۶] (ببینید: نوزده دی) سال ۱۳۵۷، زمانی که امامخمینی از عراق به فرانسه هجرت کرد، مشکینی و جمعی از علما با ارسال تلگرامی به والری ژیسکاردستن، رئیسجمهور وقت فرانسه، از وی خواستند مقام و شخصیت ایشان را محترم بشمرد و از نهضت مردم ایران حمایت کند.[۵۷] همچنین در ۲۹ آذر ۱۳۵۷، او به همراه عدهای از علما با صدور اعلامیهای سلطنت محمدرضا پهلوی را نامشروع و غیر قانونی اعلام کردند و خواستار کنارهگیری فوری او از قدرت شدند. [۵۸]
فعالیتهای پس از انقلاب
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، امامخمینی در ۱۲ فروردین ۱۳۵۸، در حکمی مشکینی را مأمور رسیدگی به امور محلی اردبیل کرد. ایشان در این حکم سرکشی به کمیتههای انقلاب، ساماندادن به اوضاع مردم و نیز دعوت اهالی منطقه به اتحاد و پرهیز از تفرقه را به مشکینی توصیه کرد.[۵۹] مشکینی که به همراه تعداد دیگری از مدرسان حوزه علمیه قم، از اعضای هیئت امنای مسجد جمکران بود، در ۱۷ اردیبهشت ۱۳۵۸ در نامهای به امامخمینی، بعضی تغییرات در حفاظت و اداره این مسجد را پیشنهاد کردند که به تأیید ایشان رسید.[۶۰]
در انتخابات مجلس خبرگان قانون اساسی و پس از سفارش امامخمینی به شرکت و حضور مؤثر روحانیون در این انتخابات[۶۱] مشکینی به عنوان نامزد مشترک ائتلاف حزب جمهوری اسلامی و جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و به نمایندگی از مردم آذربایجان شرقی شرکت کرد و با رأی بالا وارد مجلس خبرگان قانون اساسی شد. او پیش از این هم در نقد و بررسی پیشنویس قانون اساسی که به توصیه امامخمینی به عهده مدرسین گذاشته شده بود، نقش فعالی داشت [۶۲] در مرداد ۱۳۵۸، مشکینی در نامهای به امامخمینی وکالت سیدکاظم حسینی میانجی را برای مصرف اموال وقفی یکی از وقفکنندگان پیشنهاد کرد که مورد تأیید ایشان قرار گرفت.[۶۳] وی همچنین در تدوین قانون اراضی شهری در سالهای ۱۳۵۹ ـ ۱۳۶۰ نقش داشت. امامخمینی پیش از تصویب این طرح در شورای انقلاب، سهنفر از فقها یعنی مشکینی، منتظری و حسینی بهشتی را مأمور بررسی و مطالعه این قانون کرده بود.[۶۴] (ببینید: مجلس خبرگان قانون اساسی)
پس از شهادت سیداسدالله مدنی، امامجمعه تبریز در شهریور ۱۳۶۰ امامخمینی، مشکینی را به صورت موقت، به جای او گمارد و او تا آبان ۱۳۶۰ که مسلم ملکوتی به این سمت برگزیده شد در این مسئولیت بود.[۶۵] وی با حکم امامخمینی، گزینش و اعزام قاضیان به شهرهای مختلف کشور و امامت جمعه قم را نیز به عهده داشت.[۶۶] وی به حکم امامخمینی عضو هیئت مؤسس مکتب خواهران (جامعةالزهراء(س)) در قم بود.[۶۷] همچنین در ۱۹ آذر ۱۳۶۶، به عنوان رئیس مجلس خبرگان رهبری، در دیدار تحویل وصیتنامه امامخمینی و مهر و موم کردن آن حضور داشت و سخن گفت[۶۸] و نیز او در شمار بیست نفر برگزیده امامخمینی برای بازنگری قانون اساسی در سال ۱۳۶۸ قرار گرفت.[۶۹] و رئیس این شورا شد. (ببینید: سیداسدالله مدنی و مسلم ملکوتی)
در نخستین دوره انتخابات مجلس خبرگان رهبری در سال ۱۳۶۱، توصیه امامخمینی به حضور جدی روحانیت در این صحنه [۷۰] همچنین اهمیت حوزه انتخابی تهران موجب شد، مشکینی از حوزه تهران داوطلب شرکت در این مجلس شود. نام وی در رأس فهرست پیشنهادی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و نیز جامعه روحانیت مبارز قرار گرفت.[۷۱] او در دورههای دوم و سوم مجلس خبرگان رهبری نیز از سوی این دو تشکل معرفی و انتخاب شد و در هر سه دوره ریاست مجلس را به عهده داشت.[۷۲] مشکینی افزون بر این، مسئولیتهایی چون عضویت در شورای مدیریت حوزه قم [۷۳] عضویت و دبیری جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، عضویت در هیئت مؤسس دانشگاه امامصادق(ع) و تأسیس مدرسه الهادی(ع) را در کارنامه خود دارد.[۷۴] وی در طول دوران جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، با هدف حمایت از رزمندگان و تشویق مردم و جوانان برای رفتن به جبهه تلاش میکرد و خود بارها لباس بسیجی پوشید و در مناطق جنگی و قرارگاههای جنگ حضور یافت.[۷۵]
(ببینید: مجلس خبرگان رهبری)
مشکینی که همواره فردی سادهزیست و متواضع بود،[۷۶] در اردیبهشت ۱۳۵۸ در واکنش به دستگیری فرزندان خود از سوی کمیته انقلاب اسلامی، در نامهای به رئیس کمیته مرکزی، این خبر را طلیعه مسرتبخش عدالت در حکومت اسلامی خواند و از زحمات پاسداران تشکر کرد. وی همچنین تأکید کرد در صورت اثبات جرم، فرزندانش طبق مقررات اسلامی به کیفر برسند.[۷۷] مشکینی از گذشته ارادت و علاقه بسیاری به امامخمینی داشت و خود را مطیع ایشان میدانست؛ همچنین از باور امامخمینی به ضرورت مبارزه با رژیم پهلوی و نابودی آن، بهشدت و با صراحت دفاع میکرد؛[۷۸] چنانکه امامخمینی در ۲۵/۴/۱۳۶۴، در سومین اجلاس سالانه مجلس خبرگان رهبری، از حسن نظر مشکینی نسبت به خود تشکر کرد و آرزو کرد عنایت خداوند نیز مطابق با این حسن نظر باشد.[۷۹] علاقه زیاد او به امامخمینی، موجب شد در ۷ مهر ۱۳۶۶ و در دیدار ائمه جمعه سراسر کشور با امامخمینی، به ستایش از ایشان بپردازد که با واکنش و گلایه امامخمینی روبهرو شد.[۸۰]
امامخمینی نیز مشکینی را فردی صالح میدانست و به او اعتماد داشت؛ چنانکه بارها با معرفی او به افرادی اجازه شرعی در امور حسبیه داد[۸۱] و به نقلی پس از قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ و بازگشت ایشان به قم، مورد اعتماد و طرف مشورت ایشان در مسائل بود؛[۸۲] همچنین شخصیت علمی، فقهی، زهد و تقوای او مورد تأیید امامخمینی بود و بر همین اساس پس از پیروزی انقلاب اسلامی مسئولیتهای مهمی بر عهده وی گذاشت.[۸۳] امامخمینی در اول تیر ۱۳۵۹ در جمع مسئولان اطلاعات سپاه، مشکینی را فردی صالح و ازجمله کسانی دانست که میتوان در امور مختلف به آنها مراجعه کرد و دستور گرفت.[۸۴] ایشان همچنین درباره انتخابات حوزه علمیه قم و متمم قانون اساسی و عدم لزوم درج شرط مرجعیت در شرایط رهبری نظام به مشکینی نامه نوشته و رهنمودهایی را به وی به عنوان رئیس مجلس خبرگان رهبری و عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم ابلاغ کرد.[۸۵]
درگذشت و آثار
مشکینی تا پایان عمر، ریاست مجلس خبرگان رهبری، عضویت مجمع تشخیص مصلحت نظام و اقامه نماز جمعه قم را برعهده داشت و سرانجام در هشتم مرداد ۱۳۸۶ در ۸۶سالگی بر اثر بیماری سرطان خون در بیمارستان بقیةالله(ع) تهران درگذشت. پیکر او پس از تشییع در تهران و قم، در مسجد بالاسر حرم فاطمه معصومه(ع) به خاک سپرده شد.[۸۶]
مشکینی آثار و کتابهای زیادی تألیف کردهاست که مهمترین آنها عبارتاند از تفسیر روان قرآن در هشت جلد، ترجمه قرآن مجید، المواعظ العددیه، الرسائل الجدیده، ازدواج در اسلام، تحریر المعالم، قصار الجمل، مصطلحات الفقه، مصطلحات الاصول، الفقه المأثور، مسلکنا فی العقائد و الاخلاق و العمل، الهادی الی موضوعات نهج البلاغه و کشکول حکمت.[۸۷] از وی تعلیقهای استدلالی نیز در چهار جلد بر تحریر الوسیله امامخمینی با عنوان التعلیقات الاستدلالیة علی تحریر الوسیله منتشر شدهاست. مجموعه تألیفات وی با عنوان مجموعه آثار در ۲۷ موضوع و در پنجاه جلد تنظیم و منتشر شدهاست. برخی از خدمات اجتماعی و فرهنگی مشکینی نیز عبارتاند از: ساخت بیمارستان، داروخانه، چاپخانه و مدرسه الهادی(ع) و مشارکت در راهاندازی جامعةالزهرا(س)، مدرسه حقانی و دانشگاه امامصادق(ع) [۸۸]
پانویس
- ↑ دفتر ادبیات، روزشمار انقلاب اسلامی، ۲/۶۴۵.
- ↑ فیض مشکینی، علیرضا، مصاحبه، مجله حریم امام، ۱۱.
- ↑ محمدی ریشهری، مصاحبه، مجله حریم امام، ۵.
- ↑ درازی، زندگی و مبارزات آیتالله مشکینی، ۴۱.
- ↑ عباسزاده، آیتالله شیخعلی مشکینی، ۵/۵۷۵.
- ↑ درازی، زندگی و مبارزات آیتالله مشکینی، ۴۱ و ۴۹؛ محمدی ریشهری، مصاحبه، مجله حریم امام، ۵.
- ↑ عباسزاده، آیتالله شیخعلی مشکینی، ۵/۵۷۶.
- ↑ محمدی ریشهری، مصاحبه، مجله حریم امام، ۵.
- ↑ عباسزاده، آیتالله شیخعلی مشکینی، ۵/۵۷۶.
- ↑ مشکینی، یاران امام، بیست و یک ـ بیست و دو؛ درازی، زندگی و مبارزات آیتالله مشکینی، ۵۰ ـ ۵۱.
- ↑ فیض مشکینی، علی، مصاحبه، مجله حریم امام، ۷.
- ↑ درازی، زندگی و مبارزات آیتالله مشکینی، ۵۱؛ محمدی ریشهری، ۵.
- ↑ ربانی املشی، ۳۶۷؛ درازی، زندگی و مبارزات آیتالله مشکینی، ۵۱.
- ↑ فیض مشکینی، علی، مصاحبه، مجله حریم امام، ۷.
- ↑ محمدی ریشهری، مجله، حریم امام، ۵.
- ↑ شعبانزاده، تاریخ شفاهی مدرسه حقانی، ۱۱۳؛ شهبازی، مشکینی، علی (آیتالله)، چاپشده در فرهنگنامه رجال روحانی عصر امامخمینی، ۱/۳۵۶.
- ↑ درازی، زندگی و مبارزات آیتالله مشکینی، ۵۸ ـ ۶۰.
- ↑ دفتر ادبیات، روزشمار انقلاب اسلامی، ۲/۶۴۵؛ درازی، زندگی و مبارزات آیتالله مشکینی، ۷۸ ـ ۸۲.
- ↑ دفتر ادبیات، روزشمار انقلاب اسلامی، ۲/۶۴۵؛ درازی، زندگی و مبارزات آیتالله مشکینی، ۷۸ ـ ۸۲.
- ↑ شعبانزاده، تاریخ شفاهی مدرسه حقانی، ۴۷ ـ ۴۸.
- ↑ درازی، زندگی و مبارزات آیتالله مشکینی، ۸۲؛ شهبازی، مشکینی، علی (آیتالله)، چاپشده در فرهنگنامه رجال روحانی عصر امامخمینی، ۱/۳۵۴.
- ↑ درازی، زندگی و مبارزات آیتالله مشکینی، ۶۰ ـ ۶۱.
- ↑ مقاله انجمنهای ایالتی و ولایتی.
- ↑ بهبودی، تبریز در انقلاب، ۵۶.
- ↑ امام خمینی، صحیفه، ۱/۱۳۳ ـ ۱۳۷.
- ↑ مشکینی، یاران امام، ۷؛ درازی، زندگی و مبارزات آیتالله مشکینی، ۲۰۰ ـ ۲۰۱.
- ↑ محمدی ریشهری، مصاحبه، مجله حریم امام، ۵؛ درازی، زندگی و مبارزات آیتالله مشکینی، ۲۰۰ ـ ۳۱۱.
- ↑ فراتی، تاریخ شفاهی انقلاب، ۱/۱۴۹.
- ↑ توانانیا و آقاجانی، روزشمار انقلاب اسلامی در قم، ۴۵.
- ↑ شهبازی، مشکینی، علی (آیتالله)، چاپشده در فرهنگنامه رجال روحانی عصر امامخمینی، ۱/۳۵۴.
- ↑ توانانیا و آقاجانی، روزشمار انقلاب اسلامی در قم، ۶۹.
- ↑ مرکز اسناد، اسناد انقلاب، ۳/۱۲۸ ـ ۱۳۰؛ درازی، زندگی و مبارزات آیتالله مشکینی، ۲۲۹.
- ↑ مرکز اسناد، اسناد انقلاب، ۳/۱۲۸ ـ ۱۳۰؛ درازی، زندگی و مبارزات آیتالله مشکینی، ۲۲۳.
- ↑ شهبازی، مشکینی، علی (آیتالله)، چاپشده در فرهنگنامه رجال روحانی عصر امامخمینی، ۱/۳۵۴.
- ↑ فراتی، تاریخ شفاهی انقلاب، ۱/۱۸۰ ـ ۱۸۱.
- ↑ توانانیا و آقاجانی، روزشمار انقلاب اسلامی در قم، ۹۰؛ درازی، زندگی و مبارزات آیتالله مشکینی، ۲۲۰.
- ↑ درازی، زندگی و مبارزات آیتالله مشکینی، ۲۳۴ ـ ۲۳۵.
- ↑ زندگینامه خودنوشت.
- ↑ محمدی ریشهری، مصاحبه، مجله حریم امام، ۵؛ درازی، زندگی و مبارزات آیتالله مشکینی، ۲۳۵ ـ ۲۳۶.
- ↑ امام خمینی، صحیفه، ۲۱/۵۷۹.
- ↑ مشکینی، یاران امام، ۱۰۸.
- ↑ محمدی ریشهری، ۵؛ درازی، زندگی و مبارزات آیتالله مشکینی، ۲۳۵ ـ ۲۳۶.
- ↑ شهبازی، مشکینی، علی (آیتالله)، چاپشده در فرهنگنامه رجال روحانی عصر امامخمینی، ۱/۳۵۴؛ جلالی، ۲۲۴.
- ↑ مشکینی، یاران امام، ۷۸، ۸۳، ۱۱۴، ۱۱۷، ۳۴۸ و ۳۵۱.
- ↑ شیرخانی، حماسه ۱۹ دی قم، ۱۷۱.
- ↑ مشکینی، یاران امام، ۱۸۱ ـ ۲۰۱.
- ↑ درازی، زندگی و مبارزات آیتالله مشکینی، ۲۴۴؛ شیرخانی، حماسه ۱۹ دی قم، ۱۶۹.
- ↑ مشکینی، یاران امام، ۱۷۸ ـ ۱۷۹.
- ↑ مشکینی، یاران امام، ۳۴۴؛ دوانی، نهضت روحانیون ایران، ۶ ـ ۵/۳۴۱.
- ↑ مشکینی، یاران امام، ۲۲۳ و ۳۰۶؛ محمدی ریشهری، مصاحبه، مجله حریم امام، ۶.
- ↑ درازی، زندگی و مبارزات آیتالله مشکینی، ۲۷۹ ـ ۲۸۰.
- ↑ مرکز اسناد، حماسه شهید اندرزگو، ۳۵؛ شهبازی، مشکینی، علی (آیتالله)، چاپشده در فرهنگنامه رجال روحانی عصر امامخمینی، ۱/۳۵۵.
- ↑ مرکز اسناد، اسناد انقلاب، ۳/۲۲۹.
- ↑ شیرخانی، حماسه ۱۹ دی قم، ۷۲؛ طالبی دارابی، جایگاه قیام ۱۹دی ۱۳۵۶ در انقلاب اسلامی، ۷۶ ـ ۷۷ و ۸۴.
- ↑ مقاله نوزده دی.
- ↑ طالبی دارابی، ۱۳۶ ـ ۱۳۸.
- ↑ درازی، زندگی و مبارزات آیتالله مشکینی، ۲۷۴ ـ ۲۷۵؛ مرکز اسناد، اسناد انقلاب، ۳/۴۷۹.
- ↑ مرکز اسناد، اسناد انقلاب، ۳/۵۰۶ ـ ۵۰۸.
- ↑ امام خمینی، صحیفه، ۶/۴۵۵.
- ↑ امام خمینی، صحیفه، ۷/۱۹۵ ـ ۱۹۶.
- ↑ امام خمینی، صحیفه، ۹/۲۲۶.
- ↑ درازی، زندگی و مبارزات آیتالله مشکینی، ۳۱۵ ـ ۳۱۷.
- ↑ امام خمینی، صحیفه، ۹/۲۵۸.
- ↑ درازی، زندگی و مبارزات آیتالله مشکینی، ۳۱۹ ـ ۳۲۰؛ شهبازی، مشکینی، علی (آیتالله)، چاپشده در فرهنگنامه رجال روحانی عصر امامخمینی، ۱/۳۵۶؛ صحیفه، ۲۱/۳۷۲.
- ↑ امامخمینی، ۱۵/۳۵۲؛ دفتر ادبیات، روزشمار انقلاب اسلامی، ۲/۶۴۵.
- ↑ درازی، زندگی و مبارزات آیتالله مشکینی، ۳۱۷ ـ ۳۱۹؛ موسوی قافلهباشی، مصاحبه، مجله حریم امام، ۱۵.
- ↑ امام خمینی، صحیفه، ۱۹/۱۷.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۲۰/۳۸۰ ـ ۳۸۳.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۳۶۳ ـ ۳۶۴.
- ↑ امام خمینی، صحیفه، ۱۷/۱۰۲.
- ↑ درازی، زندگی و مبارزات آیتالله مشکینی، ۳۲۳ ـ ۳۲۴.
- ↑ درازی، زندگی و مبارزات آیتالله مشکینی، ۳۲۴ ـ ۳۲۷.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۹/۲.
- ↑ شهبازی، مشکینی، علی (آیتالله)، چاپشده در فرهنگنامه رجال روحانی عصر امامخمینی، ۱/۳۵۶.
- ↑ درازی، زندگی و مبارزات آیتالله مشکینی، ۱۵۲ ـ ۱۵۳.
- ↑ شهبازی، مشکینی، علی (آیتالله)، چاپشده در فرهنگنامه رجال روحانی عصر امامخمینی، ۱/۳۵۶.
- ↑ بامداد، روزنامه، ۲۷/۴/۱۳۵۸ش.
- ↑ فیض مشکینی، علیرضا، مصاحبه، مجله حریم امام، ۱۲.
- ↑ امام خمینی، صحیفه، ۱۹/۳۱۷.
- ↑ امام خمینی، صحیفه، ۲۰/۳۹۴.
- ↑ امام خمینی، صحیفه، ۱/۴۸۶، ۴۹۷ و ۵۱۲.
- ↑ خزعلی، خاطرات آیتالله ابوالقاسم خزعلی، ۱۱۵.
- ↑ موسوی قافلهباشی، مصاحبه، مجله حریم امام، ۱۵؛ درازی، زندگی و مبارزات آیتالله مشکینی، ۳۱۷.
- ↑ امام خمینی، صحیفه، ۱۲/۴۵۴ ـ ۴۵۵.
- ↑ امام خمینی، صحیفه، ۲۱/۳۶۷ و ۳۷۱.
- ↑ درازی، زندگی و مبارزات آیتالله مشکینی، ۳۴۳؛ شهبازی، مشکینی، علی (آیتالله)، چاپشده در فرهنگنامه رجال روحانی عصر امامخمینی، ۱/۳۵۶.
- ↑ موسوی قافلهباشی، مصاحبه، مجله حریم امام، ۱۴.
- ↑ همان؛ درازی، زندگی و مبارزات آیتالله مشکینی، ۱۹۲ ـ ۱۹۳.
منابع
- امامخمینی، سیدروحالله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش.
- بامداد، روزنامه، ۲۷/۴/۱۳۵۸ش.
- بهبودی، هدایتالله، تبریز در انقلاب، تهران، عروج، چاپ اول، ۱۳۸۳ش.
- توانانیا، مقداد و حسین آقاجانی، روزشمار انقلاب اسلامی در قم، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۷ش.
- جلالی، غلامرضا، تقویم تاریخ خراسان، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۷ش.
- خزعلی، ابوالقاسم، خاطرات آیتالله ابوالقاسم خزعلی، تدوین علی درازی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۹۱ش.
- درازی، علی، زندگی و مبارزات آیتالله مشکینی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۹۱ش.
- دفتر ادبیات انقلاب اسلامی، روزشمار انقلاب اسلامی، تهران، چاپ اول، ۱۳۷۷ش.
- دوانی، علی، نهضت روحانیون ایران، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ دوم، ۱۳۷۷ش.
- ربانی املشی، مهدی، یاران امام به روایت اسناد ساواک روایت پایداری شرح مبارزات حضرت آیتالله حاجشیخمهدی ربانی املشی، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، چاپ اول، ۱۳۸۰ش.
- شعبانزاده، بهمن، تاریخ شفاهی مدرسه حقانی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۴ش.
- شیرخانی، علی، حماسه ۱۹ دی قم، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۷ش.
- شهبازی، محبوب، مشکینی، علی (آیتالله)، چاپشده در فرهنگنامه رجال روحانی عصر امامخمینی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۹ش.
- طالبی دارابی، ابراهیم، جایگاه قیام ۱۹دی ۱۳۵۶ در انقلاب اسلامی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۷۸ش.
- عباسزاده، سعید، آیتالله شیخعلی مشکینی، اسوه اخلاق، چاپشده در گلشن ابرار، قم، معروف، چاپ اول، ۱۳۷۸ش.
- فراتی، عبدالوهاب، تاریخ شفاهی انقلاب، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
- فیض مشکینی، علی، مصاحبه، مجله حریم امام، شماره ۲۲۷، ۷/۵/۱۳۹۵ش.
- فیض مشکینی، علیرضا، مصاحبه، مجله حریم امام، شماره ۲۲۷، ۷/۵/۱۳۹۵ش.
- محمدی ریشهری، محمد، مصاحبه، مجله حریم امام، شماره ۲۲۷، ۷/۵/۱۳۹۵ش.
- مرکز اسناد انقلاب اسلامی، اسناد انقلاب اسلامی، تهران، چاپ اول، ۱۳۷۴ش.
- مرکز اسناد انقلاب اسلامی، حماسه شهید اندرزگو (بر اساس اسناد و خاطرات)، تهران، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
- مشکینی، علیاکبر، زندگینامه خودنوشت، خبرگزاری فارس، پایگاه اطلاعرسانی، ۱۴/۱۰/۱۳۹۷ش.
- مشکینی، علیاکبر، یاران امام به روایت اسناد ساواک، آیتالله حاجمیرزاعلیاکبر فیض مشکینی اردبیلی، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات و دارالحدیث، چاپ دوم، ۱۳۸۷ش.
- موسوی قافلهباشی، سیدمرتضی، مصاحبه، مجله حریم امام، شماره ۲۲۷، ۷/۵/۱۳۹۵ش.
پیوند به بیرون
- زینب ابراهیمی، مشکینی، علیاکبر، دانشنامه امامخمینی، ج۹، ص۳۱۵-۳۲۲.