پیامبران اولوالعزم

نسخهٔ تاریخ ‏۳ مرداد ۱۴۰۳، ساعت ۲۲:۵۸ توسط P.mahdi (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «== پیامبران اولوالعزم == قرآن برخی از پیامبران را اولوالعزم خوانده<ref>احقاف، ۳۵.</ref> و در روایات، این وصف به معنای دارنده صاحب کتاب و شریعت معرفی شده‌است<ref>کلینی، الکافی، ۲/۱۷.</ref> و آنان عبارت‌اند از: نوح (ع)، ابراهیم (ع)، موسی (ع)، عیسی (ع) و محمد...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

پیامبران اولوالعزم

قرآن برخی از پیامبران را اولوالعزم خوانده[۱] و در روایات، این وصف به معنای دارنده صاحب کتاب و شریعت معرفی شده‌است[۲] و آنان عبارت‌اند از: نوح (ع)، ابراهیم (ع)، موسی (ع)، عیسی (ع) و محمد (ص).[۳] علت تکثر انبیا را تفاوت اوضاع زمانی و مکانی هر دوره و محدودبودن امکان تبلیغ دین و تحریف احکام برشمرده‌اند.[۴]
امام‌خمینی دربارهٔ جایگاه نبوت در مجموعه دین، نبوت عامه و خاصه، رسالت و ویژگی‌های انبیا، تفاوت انبیا، سخنان و مطالب فراوانی دارد و از دیدگاه روایی و عقلانی به اثبات آن پرداخته‌است. ایشان اعتقاد به نبوت را از اصول دین و آن را از شروط مسلمانی شمرده‌است[۵] و حقیقت نبوت را در کشف و بسط حقایق هستی متجلی دیده[۶] و پیامبر اکرم (ص) را دارای نبوت تشریعیه[۷] و جامع اسما و صفات و مقام آگاهی بر مقدرات و سرنوشت افراد[۸] و کامل‌ترینِ نبوت‌ها[۹] دانسته‌است که با نبوت ایشان تعلیماتِ همه پیامبران به‌طور جامع بر انسان‌ها عرضه شد و قرآن به عنوان در بردارنده قوانین جامع الهی در اختیار عالمیان قرار گرفت.[۱۰] (ببینید: پیامبر اکرم (ص))
امام‌خمینی در آثار خود از پیامبران اولوالعزم و شماری دیگر از پیامبران ازجمله آدم(ع)[۱۱] یونس(ع)،[۱۲] اسماعیل(ع)،[۱۳] شعیب(ع)،[۱۴] موسی(ع)، عیسی(ع)، خضر(ع)[۱۵] و سلیمان(ع)[۱۶] نام برده‌است. در این میان ایشان به پیامبران اولوالعزم عنایت ویژه‌ای نشان داده‌است:

حضرت نوح

حضرت نوح (ع) نخستین پیامبر اولوالعزم است. نام ایشان در ۴۳ جای قرآن آمده‌است، ازجمله در سوره مؤمنون و شعراء، و سوره ۷۱ قرآن نیز به نام ایشان است. آن حضرت ۹۵۰ سال با بت‌پرستی مبارزه و مردم را به خداپرستی دعوت کرد.[۱۷] با همه تلاشِ نوح (ع) در هدایت مردم، همه آنان جز اندکی با ایشان به مقابله برخاستند و نوح (ع) پس از ناامیدشدن از هدایت مردم از خداوند خواست آنان را از میان بردارد[۱۸] و خداوند به او فرمان داد کشتی بسازد و برای بقای نسل موجودات هستی از هر جفت از جانوران در آن جای دهد.[۱۹] پس از سوارشدن نوح (ع) و یارانش بر کشتی، طوفان و باران درگرفت و خداوند کافران را به وسیله آب نابود کرد و پسر نوح نیز در شمار غرق‌شدگان بود.[۲۰] امام‌خمینی که به ۹۵۰ سال پیامبری نوح (ع) اشاره کرده،[۲۱] جایگاه نوح (ع) را نزد خداوند بزرگ شمرده و یادآور شده‌است چه بسا مراد از حمله عرش،[۲۲] علم فعلی حضرت حق و مقام ولایت کبری باشد و حاملان آن چهار نفر از افراد کامل امت‌های گذشته ازجمله نوح و چهار نفر از امت اسلامی باشند.[۲۳] (ببینید: عرش) ایشان یادآور شده به روایتی، خداوند از ۷۳ حرف اسم اعظم به عیسی (ع) دو حرف و به نوح (ع) پانزده حرف عنایت کرده‌است[۲۴] (ببینید: اسم اعظم). نوح پیامبر (ع) چنان‌که امام‌خمینی نیز اشاره کرده پس از اصلاح‌ناپذیری کافران بر آنان نفرین کرد و از خداوند خواست آنان را نابود سازد.[۲۵] ایشان با الگوگیری از روایات، پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) را به کشتی نوح تشبیه کرده و همراهان آنان را نجات‌یافته و بازماندگان از آنان را غرق‌شدگان دانسته‌است.[۲۶]

حضرت ابراهیم

حضرت ابراهیم (ع)، دومین پیامبر اولوالعزم است. در قرآن ۶۹ بار از ایشان یادشده و سوره چهاردهم قرآن به نام اوست. در قرآن از مبارزات ابراهیم (ع) با بت‌پرستی و شکستن بت‌ها و به‌آتش‌افکندن ایشان و گلستان‌شدن آتش به فرمان خدا یادشده است.[۲۷] تجدید بنای خانه کعبه به دستور خدا به دست ابراهیم (ع) و فرزندش اسماعیل (ع) انجام یافت.[۲۸] ابراهیم (ع) پس از بنای کعبه در صدد بود فرزندش را در راه خدا قربانی کند[۲۹] که خداوند گوسفندی را برای فدیه و خون‌بها به جای وی فرستاد.[۳۰]
امام‌خمینی، حضرت ابراهیم (ع) را از پیامبران اولوالعزم دانسته که حلیم[۳۱] و متواضع و جویای کمال بود. ایشان با درخواست از خداوند دربارهٔ چگونگی زنده‌کردن مردگان، از مرتبه ایمان قلبی به مقام اطمینان شهودی رسید.[۳۲] از نگاه امام‌خمینی ابراهیم (ع) در رأس انبیای گذشته‌است که در برابر طاغوت و بت‌پرستی قیام و مبارزه کرد[۳۳] و به‌تنهایی و با تبر بساط بت‌پرستی نمرودیان را برچید و به این جرم به آتش افکنده شد[۳۴]؛ اما آتش به اذن خدا بر او سرد گردید[۳۵]؛ همچنین مسئله قربانی‌کردن و ذبح فرزند از آزمون‌های الهی برای ابراهیم (ع) بود که نشان از رهابودن این نبی مکرم از نفسانیات و مادیات و ایثار و فداکاری و تسلیم‌بودن به امر خداوند دارد.[۳۶]

حضرت موسی

حضرت موسی (ع) سومین پیامبر اولوالعزم است. در وقت ولادت ایشان پسران بنی‌اسرائیل به دستور فرعون کشته می‌شدند. ایشان تا مدتی پس از تولد، پنهانی نگهداری شد و سپس مادرش ایشان را در صندوقی گذاشت و به رود نیل سپرد و آسیه همسر فرعون او را از آب گرفت و نگهداری کرد تا اینکه موسی(ع) رشد کرد.[۳۷] موسی (ع) به همراه برادر خود هارون(ع) مأمور به امر تبلیغ و نشر توحید و دعوت فرعون به یکتاپرستی شدند و تورات بر وی نازل شد.[۳۸] آنان در این راه با زبان گشاده و معجزه، بنی‌اسرائیل را از ستم فرعون نجات دادند؛ تا اینکه در جریان هجرت بنی‌اسرائیل به صحرای سینا او و یارانش از آب نیل گذشتند و فرعون و سربازانش غرق شدند.[۳۹]
امام‌خمینی، حضرت موسی (ع) را از پیامبران اولوالعزم[۴۰] و ملقب به کلیم‌الله[۴۱] می‌داند که در قرآن سرگذشت این پیامبر بیشتر از دیگر انبیا آمده‌است.[۴۲] موسی (ع) با تجلی خداوند بر کوه طور به حالت صعق و صحو افتاد تا به میقات محبوب رسید و مأمور به رسالت شد.[۴۳] ایشان بسیار فروتن بود و با وجود جایگاه پیامبری، هنگام ملاقات با خضر از وی برای کسب کمال، طلب همراهی کرد[۴۴] و در شریعت ایشان توجه به دنیا و طبیعت پررنگ بوده‌است.[۴۵] ایشان خاطرنشان کرده‌است که زندگی موسی کلیم (ع) سراسر قیام و مبارزه با فرعون بود و با وجود رشد در قصر فرعون با رسیدن به مسند پیغمبری، با عصای شبانی وی را دعوت به توحید و با ستمگری‌های وی مقابله کرد.[۴۶]

حضرت عیسی

حضرت عیسی(ع) چهارمین پیامبر اولوالعزم است.[۴۷] عیسی (ع) به امر خدا بدون پدر از مادری به نام مریم(س) متولد شد[۴۸] و مأمور شد تا بنی‌اسرائیل را به یکتاپرستی دعوت و حلال و حرام خدا را بر آنان بیان کند.[۴۹] شماری از مردم به او گرویدند و مخالفان در صدد کشتن او برآمدند؛ ولی نتوانستند او را بکشند و به اذن خدا به آسمان برده شد.[۵۰] عیسی (ع) به دلیل شرایط خاص زندگی و رسالت تبلیغی، زن نگرفت و شماری از یاران که به آنان حواریون می‌گفتند، در کارها با ایشان همراهی می‌کردند.[۵۱] ایشان معجزاتی مانند زنده‌کردن مردگان و شفای بیماران داشته‌است.[۵۲]
امام‌خمینی با پیروی از قرآن، حضرت عیسی (ع) را با لقب روح‌الله[۵۳] و کلمةالحق[۵۴] یاد کرده که از مادری باکره به دنیا آمد.[۵۵] به سبب تهمت‌هایی که یهودیان به مادر ایشان مریم(س) در شیوه تولد فرزندش زدند، عیسی (ع) به معجزه خداوند در گهواره سخن گفت و به آوردن کتاب آسمانی بشارت داد.[۵۶] عیسی (ع) مظهر صفات الهی بود و صفت رحمت حق بر ایشان غلبه داشت.[۵۷] ایشان برخلاف ادعای مخالفان که می‌گویند کشته شد، زنده است و به معراج رفته‌است.[۵۸] کتاب نازل‌شده بر ایشان، انجیل، تحریف شده‌است[۵۹] و در آن توجه به معنویات بیشتر از امور دنیوی بوده‌است.[۶۰] عیسی (ع) به مسائل اجتماعی و سیاسی نیز مأمور بود.[۶۱]
امام‌خمینی پس از ماجرای تصرف سفارت آمریکا در آبان ۱۳۵۸ به اسقف هانیبال بوگینینی، فرستاده پاپ، رهبر کاتولیک‌های جهان، یادآور شد که قرآن کریم از حضرت عیسی (ع) و مادر ایشان صدیقه طاهره مریم (س) در برابر اتهامات مخالفان دفاع و از علمای مسیحیان طرفداری کرده‌است؛ اما پاپ در برابر جنایت‌های رژیم پهلوی و آمریکا در حق ملت ایران ساکت بوده‌است؛ ملت ایران انتظار دارد پاپ از ملت مظلوم ایران دلجویی کند و مانع از احقاق حق آنان از ستمگران نشود. ایشان در ادامه، مسیحیان جهان را به تبعیت از حضرت مسیح (ع) در حمایت از مظلومان جهان دعوت کرد و اینکه با معرفی رهبران ستمکار آمریکا که به اسم مسیحیت جنایت می‌کنند، از آبروی مسیحیان دفاع کنند[۶۲] (ببینید: پاپ ژان پل دوم  و تسخیر لانه جاسوسی امریکا)

حضرت محمد

حضرت محمد(ص) آخرین پیامبر اولوالعزم در مکه متولد شد[۶۳] و در کودکی از پدر و مادر یتیم شد[۶۴] و در چهل‌سالگی به رسالت مبعوث شد.[۶۵] ایشان پس از سیزده سال دعوت در مکه، به مدینه هجرت کرد[۶۶] و دولت تشکیل داد.[۶۷] امام‌خمینی پیامبر اکرم (ص) را از همه زوایا کامل‌ترین بنده خدا[۶۸] و دارنده ۷۳ اسم اعظم خدا و از دیگر پیامبران بالاتر[۶۹] و شریعت ایشان را جامع‌ترین دین[۷۰] شمرده‌است. ایشان سرّ برتری پیامبر اسلام (ص) بر دیگر پیامبران را به کمال وجودی و احاطه و سلطنت آن حضرت به اسم اعظم و اسما و صفات الهی دانسته‌است[۷۱] (ببینید: پیامبر اکرم (ص) ، اسم اعظم، و اسما و صفات).

  1. احقاف، ۳۵.
  2. کلینی، الکافی، ۲/۱۷.
  3. کلینی، الکافی، ۱/۱۷۵؛ صدوق، عیون اخبار الرضا، ۲/۸۰.
  4. مطهری، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ۳/۱۵۴–۱۶۶.
  5. امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۱۱۴–۱۱۵؛ امام‌خمینی، الطهاره، ۳/۴۴۴.
  6. امام‌خمینی، تقریرات، ۳/۳۵۱–۳۵۲.
  7. امام‌خمینی، تعلیقات فصوص، ۱۷۹–۱۸۰.
  8. امام‌خمینی، تقریرات، ۲/۲۴۷ و ۳/۵۴۸؛ امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۱۸۳ و ۳۰۹؛ امام‌خمینی، مصباح الهدایه، ۵۹.
  9. امام‌خمینی، تقریرات، ۲/۳۵۴.
  10. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۹/۱۱۲.
  11. امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۶۰.
  12. امام‌خمینی، تعلیقات فصوص، ۲۳۷.
  13. امام‌خمینی، حدیث جنود، ۳۸۳.
  14. امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۲۳۸.
  15. امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۱۸۹.
  16. امام‌خمینی، تعلیقات فصوص، ۱۹۱–۱۹۲.
  17. عنکبوت، ۱۴.
  18. نوح، ۲۶–۲۷.
  19. مؤمنون، ۲۷.
  20. هود، ۴۱–۴۳.
  21. امام‌خمینی، صحیفه، ۲۰/۴۰۹؛ امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۱۳۷.
  22. حاقه، ۱۷.
  23. امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۲۷۳.
  24. امام‌خمینی، شرح دعاء السحر، ۷۶.
  25. امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۲۲۳.
  26. امام‌خمینی، آداب الصلاة، مقدمه، ۱۱.
  27. انبیاء، ۵۱–۶۹.
  28. بقره، ۱۲۷.
  29. صافات، ۱۰۲–۱۰۳.
  30. صافات، ۱۰۷؛ بحرانی، البرهان فی تفسیرالقران، ۴/۶۱۹؛ طباطبایی، المیزان، ۱۷/۱۵۳.
  31. امام‌خمینی، حدیث جنود، ۳۸۳.
  32. امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۱۹۶.
  33. امام‌خمینی، صحیفه، ۳/۳۳۹؛ ۴/۵۰؛ ۱۷/۵۲۷ و ۲۱/۳.
  34. امام‌خمینی، صحیفه، ۳/۳۳۹؛ ۴/۵۰؛ ۵/۳۵؛ ۹/۳۹۶ و ۲۰/۳۶۲.
  35. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۸/۵۰۱.
  36. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۳/۴۵۵؛ ۱۸/۱۲۱ و ۱۹/۴۸–۴۹.
  37. قصص، ۷–۱۴؛ طباطبایی، المیزان، ۱۶/۱۰–۱۱ و ۱۵.
  38. آل عمران، ۹۳.
  39. بقره، ۵۰؛ طه، ۲۴–۳۲.
  40. امام‌خمینی، صحیفه، ۴/۱۹۱.
  41. امام‌خمینی، صحیفه، ۹/۳۴۰.
  42. امام‌خمینی، صحیفه، ۷/۲۸۹ و ۸/۲۹۲.
  43. امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۲۱ و ۲۰/۲۴۹؛ امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۳۳۶.
  44. امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۱۹۶.
  45. امام‌خمینی، صحیفه، ۴/۱۹۱.
  46. امام‌خمینی، صحیفه، ۲/۴۵۲ و ۴/۱۰۹، ۲۱۶؛ امام‌خمینی، ولایت فقیه، ۱۳۶.
  47. طباطبایی، المیزان، ۲/۱۴۱؛ ۳/۳۰۷ و ۱۲/۲۵۸.
  48. آل عمران، ۵۹.
  49. آل عمران، ۴۹–۵۱؛ زخرف، ۵۹–۶۴.
  50. آل عمران، ۵۵؛ نساء، ۱۵۷.
  51. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۲/۶۲۴ و ۶۵۷–۶۵۸.
  52. آل عمران، ۴۹.
  53. امام‌خمینی، صحیفه، ۵/۲۷۲.
  54. امام‌خمینی، تقریرات، ۱/۲۲.
  55. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۱/۴۰۶.
  56. امام‌خمینی، صحیفه، ۲۰/۴۱۱.
  57. امام‌خمینی، تقریرات، ۳/۵۴۸.
  58. امام‌خمینی، صحیفه، ۳/۳۳۹.
  59. امام‌خمینی، صحیفه، ۴/۱۹۱.
  60. امام‌خمینی، صحیفه، ۳/۲۲۶؛ امام‌خمینی، تفسیر حمد، ۲۵۵.
  61. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۷/۵۲۷ و ۲۰/۴۱۱.
  62. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۱/۳۲–۳۷.
  63. کلینی، الکافی، ۱/۴۳۹.
  64. ضحی، ۵.
  65. طبرسی، إعلام الوری بأعلام الهدی، ۱/۱۰۲.
  66. مجلسی، بحار الانوار، ۱۹/۱۲۱.
  67. احمدی میانجی، مکاتیب الرسول، ۱/۱۰۸؛ امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۲۳۴ و ۷/۱۲۶.
  68. امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۱۰.
  69. امام‌خمینی، تقریرات، ۲/۲۴۷؛ امام‌خمینی، شرح دعاء السحر، ۷۶.
  70. امام‌خمینی، سرّ الصلاة، ۹۲.
  71. امام‌خمینی، مصباح الهدایه، ۷۵–۷۷.