سیدشهابالدین مرعشی نجفی مرجع تقلید و مؤسس کتابخانه بزرگ مرعشی نجفی و از دوستان و همراهان امامخمینی در نهضت اسلامی.
زندگینامه و تحصیلات
سیدشهابالدین مرعشی نجفی در سال ۱۲۷۶ در نجف اشرف متولد شد.[۱] پدر او سیدشمسالدین محمود مرعشی از علما و فقهای نجف بود که جمعی از مشاهیر فقه و اصول، از وی اجازه اجتهاد دارند و در تألیف و تصنیف فردی فعال و پرکار بود.[۲] مادر وی فرزند سیدابوالقاسم حسینی خویی، از علمای نجف، بود. نسب مرعشی به امامسجاد(ع) میرسد. سیدقوامالدین مرعشی نجفی از اجداد سیدشهابالدین، مؤسس سلسله مرعشیه در طبرستان و ترکتبار بود.[۳]
مرعشی نجفی دروس مقدماتی را نزد پدر و مادر و جده پدری خود فرا گرفت[۴] و پس از آن بهمدت پنج سال به مدارس جدید فرستاده شد که با علوم ریاضی، هندسه، طب و جغرافیا آشنا گردید.[۵] سیدمحمدرضا موسوی بحرانی، محمدحسین شیرازی و سیدهبةالدین شهرستانی، استادان او در علم انساب و تفسیر قرآن بودهاند.[۶] مرعشی به علم انساب علاقه زیادی داشت و بعدها تألیفاتی در این علم از خود به یادگار گذاشت [۷] وی در درس خارج فقه، شاگرد آقاضیاءالدین عراقی و محمدحسین کاشفالغطاء بود و در علم کلام، از حوزه درسی محمدجواد بلاغی و محمداسماعیل محلاتی بهره گرفت. وی نزد استادان زیدیه و اهل سنت نیز علمالحدیث را فرا گرفت.[۸]
مرعشی نجفی در محرم ۱۳۴۲ق/ شهریور ۱۳۰۲ از نجف برای دیدار با نزدیکان به تبریز رفت و همان سال، پس از سفر کوتاهی به مشهد کرد در ۲۱ جمادیالثانی به تهران سفر کرد و از دروس استادانی چون آقاحسین نجمآبادی و میرزامهدی آشتیانی استفاده کرد.[۹] وی در شعبان ۱۳۴۳ق/ بهار ۱۳۰۳ به قم سفر کرد و به امر عبدالکریم حائری یزدی در این شهر اقامت گزید و در جلسات درسِ حائری، مهدی حکمی قمی، میرسیدعلی یثربی کاشانی و علیاکبر مدرس یزدی شرکت کرد؛ سپس به تدریس مشغول گردید.[۱۰] وی در ۲۷سالگی به درجه اجتهاد رسید. مشایخ و استادان متعدد مرعشی، مقام علمی و فقهی وی را ستوده و اجازه اجتهاد و روایات به او دادهاند.[۱۱] هشت تن از مراجع به مرعشینجفی اجازه اجتهاد و ۴۱ نفر از مشایخ شیعه، ازجمله سیده نصرتبیگم امین اصفهانی و شماری از مشایخ اهل سنت و زیدیه و اسماعیلیه، به وی اجازه روایت دادهاند.[۱۲] مرعشی نجفی در آغاز به تدریس دوره سطح پرداخت. وی علاوه بر فقه و اصول، منطق، کلام، تفسیر، فلسفه، رجال، درایه و علم انساب را تدریس میکرد. درس فقه ایشان بر اساس کتاب شرائع الاسلام بود که طی آن به مباحث ادبی، اخلاقی، تاریخی و رجال نیز میپرداخت.[۱۳] طی هفتاد سال تدریس، فضلای زیادی در درس او حاضر شدند که سیدمحمدعلی قاضی طباطبایی، سیدمحمود طالقانی، سیدمصطفی خمینی، مرتضی مطهری، محمد مفتح و محمد صدوقی از آن جملهاند[۱۴] وی از کسانی بود که از سیدحسین بروجردی دعوت کرد تا به قم سفر کند و زعامت حوزه علمیه را بر عهده بگیرد.
(ببینید: سیدحسین بروجردی)
وی پس از رحلت بروجردی به عنوان یکی از مراجع شناخته شد و در جلسه تقسیم وظایف مراجع، عهدهدار کمک به هزینه طلاب گردید[۱۵] مرعشی از آغاز ورود به شهر قم، با امامخمینی آشنا شد. نخستین سند ارتباط وی با امامخمینی اجازهنامه حدیثی است که در سال ۱۳۴۸ق/ ۱۳۰۸ش برای امامخمینی صادر کرد. وی در آن اجازهنامه ایشان را با القاب و الفاظ علمی و اخلاقی بلندی مانند شمس فلک السیاده، بدر سماء السعاده، جامعالمحاسن و المفاخر ستودهاست. [۱۶]
فعالیتهای سیاسی
همگامی مرعشی نجفی با قیام امامخمینی از مخالفت با تصویب لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی آغاز شد. مرعشی در این مسئله با صدور اطلاعیههای مشترک و گاه مستقل، نظر خویش را بیان میکرد و با تلگرامهای متعدد به محمدرضا پهلوی و اسدالله علم، نخستوزیر وقت، اعتراض خود را اعلام میکرد.[۱۷] اعلامیهها و تلگرامهای اعتراضآمیز وی در کنار دیگر علما و مراجع، تصویب لایحه یادشده را خنثی کرد و پس از عقبنشینی دولت، وی با صدور اطلاعیهای از عموم طبقات که در این حرکت بزرگ نقش داشتند، تشکر کرد.[۱۸] در بهمن ۱۳۴۱ نیز که پهلوی قصد برگزاری همهپرسی انقلاب سفید را داشت، مرعشی در کنار امامخمینی و دیگر مراجع مبارز، اعتراض خود را درباره غیر شرعیبودن این عمل اعلام کرد و از رژیم خواست از اجرای آن صرف نظر کند [۱۹] در ادامه این سیاست، امامخمینی با اعلام عزا در نوروز از مراجع تقلید خواست که به این موضوع توجه کنند، تا اینکه رژیم پهلوی فاجعه حمله مدرسه فیضیه را به وجود آورد. به دنبال آن مرعشی در اطلاعیهای به افشاگری علیه حکومت پرداخت [۲۰]
(ببینید: حمله به مدرسه فیضیه)
همراه با اوجگیری مبارزات مردم علیه استبداد و استعمار به رهبری امامخمینی که نقطه عطف آن قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ بود و همگام با سخنرانیها و اعلامیههای ایشان، مرعشی نجفی که یکی از پایههای مقاومت بود، از ایشان دفاع و به بازداشت وی اعتراض کرد.[۲۱] او با سخنرانیها و بیانیههایی با لحن تند، خواستار آزادی امامخمینی گردید و در اعلامیهای اعلام کرد خون او رنگینتر از خون «برادر عزیزش آیتالله خمینی» نیست، مادامی که ایشان صحیح و سالم برنگردد، دست از مبارزه برنمیدارد [۲۲]
مرعشی نجفی در پاسخ به پرسش برخی از اصناف و تاجران و طلاب درباره مقام علمی و تقوای امامخمینی، شأن ایشان را والاتر از چنین پرسشهایی دانست و بر مقام بالای علمی و اخلاقی و تأثیر ایشان بر تحکیم مبانی اسلام تأکید و از مجاهدتهای خداپسندانه ایشان ستایش کرد.[۲۳] وی که دوست بسیار صمیمی امامخمینی بود[۲۴] و به ایشان علاقه خاصی داشت، در دهه چهل در پاسخ به نامه گروهی از طلاب اظهار کرد، بارها عقیده خود را به ایشان اظهار کرده و باز هم تأکید میکند که ایشان یکی از مراجع تقلید عالم تشیع، از استوانههای روحانیت اسلام و از مفاخر عالم تشیع است [۲۵] وی که ازجمله امضاکنندگان مرجعیت امامخمینی در سال ۱۳۴۲ برای مصونیت ایشان از احتمال اعدام به دست رژیم پهلوی بود، در تیر همین سال همراه با دیگر علمای مبارز، برای آزادی امامخمینی، به تهران مهاجرت کرد و پس از آزادی ایشان در مجالس جشنی که در قم به همین مناسبت تشکیل شد، شرکت فعال داشت.[۲۶] مرعشی همچنین در فروردین ۱۳۴۳ در پاسخ به استفتای گروهی از اهالی آذربایجان، درباره تکلیف شرعی مردم برای ادامه مقابله با رژیم فاسد، تأکید کرد چنانکه در اعلامیههای پیشین نیز گوشزد کرده، وظیفه شرعی قاطبه مسلمین، استقامت و نهی از منکرات است و این وظیفه تا حصول نتیجه قطعی ادامه خواهد داشت. وی با اشاره به مطلب چاپشده در روزنامه اطلاعات ۱۸/۱/۱۳۴۳ که علیه روحانیت بود، دستگاه اطلاعات را دروغپرداز و مطلب چاپشده را دروغ محض خواند و از مقامات خواست تا در مقام تکذیب و توبه برآمده و خود را در معرض قضاوت افکار عمومی قرار ندهند.[۲۷]
پس از بازداشت امامخمینی و تبعید ایشان به ترکیه در ۱۳ آبان ۱۳۴۳، سیدمصطفی خمینی برای انجام مذاکره به خانه مرعشی نجفی رفت؛ ولی مأموران رژیم پهلوی از همراهی وی با امامخمینی مطلع شدند و به خانه او هجوم بردند و پس از اهانت به او، سیدمصطفی خمینی را بازداشت و به ترکیه تبعید کردند.[۲۸] مرعشی طی تلگرامی به امامخمینی، تبعید ایشان را موجب تأثر عمیق خود دانست.[۲۹] امامخمینی نیز در پاسخ، ضمن تشکر از وی صلاح را در تقدیر الهی دانست و از خداوند تعالی توفیق رضا به قضای الهی را خواستار شد.[۳۰] وی پس از تبعید امامخمینی به ترکیه و سپس نجف نامهها و تلگرامهای بسیاری به ایشان نوشتهاست؛ حتی برای امامخمینی شیرینی فرستادهاست و امامخمینی نیز به وی پاسخ داده و از محبت و تفقد وی سپاسگزاری کردهاست.[۳۱] چنانکه فرزند بزرگ وی سیدمحمود مرعشی نیز جداگانه به ایشان نامه نوشته و پاسخ دریافت کردهاست.[۳۲]
مرعشی نجفی پس از انتقال امامخمینی به عراق از طریق فرزند خود سیدمحمود مرعشی که در استقبال از ایشان در کربلا نیز حضور داشت و عکسی از آن موجود است، طی نامهای به امامخمینی جویای حال ایشان شد و امامخمینی در پاسخ با تشکر از وی و همه مراجع و علمای اعلام و افاضل گرامی حوزههای علمیه، اظهار داشت اگر چه حضور در اعتاب مقدسه و حوزه علمیه نجف فوز بزرگی میباشد اما اهمیت حضور در ایران ایجاب میکند که در صورت رفع منع از ایشان که خود را خدمتگزار به ملت و استقلال مملکت خواندهاست، در نخستین فرصت برگردد و در غم و شادی مردم و علمای ایران شریک باشد.[۳۳]
(ببینید: سیدمحمد شیرازی)
مرعشی همچنین طی تلگرامهای جداگانه به سیدمحسن حکیم، سیدمحمود شاهرودی و سیدابوالقاسم خویی، از آنان خواست که با رهبر قیام، همدردی و به طور شایسته از او استقبال کنند.[۳۴] وی در سال ۱۳۵۶ با سخنرانی، انتشار اعلامیه و اعلام مواضع به مقاومتهای مردم، شور و نشاط بخشید؛ ازجمله مجلس ترحیم سیدمصطفی خمینی را در حسینیه خود برگزار و علیه اهانت روزنامه اطلاعات به امامخمینی اطلاعیه صادر کرد. وی در این اطلاعیه، خواستار مجازات عاملان حمله به طلاب شد؛[۳۵] چنانکه پس از اهانت روزنامه اطلاعات به امامخمینی، مرعشی نجفی در جمع طلاب و روحانیان معترض که به حسینیه وی رفته بودند، درباره اهانت به ایشان اظهار تأسف کرد و افزود روحانیت در هر مسلک و مرامی مورد احترام مردم و حکومت هستند، اما چرا حرمت روحانیت شیعه شکسته میشود. وی امامخمینی را فرزند حوزه شمرد و اهانت به ایشان را اهانت به حوزه دانست.[۳۶] و در پی حادثه نوزده دی قم نیز، طلاب به خانه مرعشی نجفی رفتند.[۳۷]
(ببینید: نوزده دی)
در سال ۱۳۵۷ مرعشی نجفی هنگام هجرت امامخمینی به فرانسه طی نامهای وضعیت ایشان را جویا شد و ایشان در پاسخ، هجرت خود را به واسطه فشار دولت عراق و با تصویب محمدرضا پهلوی دانست و همگان را موظف دانست تا سقوط رژیم پهلوی از پا ننشینند.[۳۸] وی همچنین به رئیسجمهور وقت فرانسه تلگرامی فرستاد و هشدار داد هر گونه گزندی به رهبر انقلاب، با واکنش همه مسلمانان و ایرانیان همراه خواهد بود.[۳۹] ایشان در روزهای بازگشت امامخمینی به ایران، نامهای به ایشان نوشت و مسئولیت هدایت مستقیم همه مردم را از آن ایشان اعلام کرد و خود را تابع اهداف ایشان دانست.[۴۰] پس از پیروزی انقلاب اسلامی مرعشی نجفی در تابستان ۱۳۵۸، در پاسخ به درخواست عمومی، دیدگاههای اصلاحی خود را درباره پیشنویس قانون اساسی جمهوری اسلامی، به صورت مکتوب ارائه و نظام جمهوری اسلامی را یاری کرد.[۴۱]
مرعشی نجفی هنگام بیماری امامخمینی در بهمن ۱۳۵۸ به دیدار ایشان رفت و با برپایی مجالس دعا و نیایش برای سلامتی ایشان، اوج علاقه خود را نشان داد.[۴۲] او همچنین در اسفند ۱۳۵۸، در تلگرامی خطاب به امامخمینی، خبر مرخصشدن ایشان از بیمارستان را خبری خوشحالکننده خواند و بهبودی ایشان و ترک بیمارستان قلب را باعث شادی و شعف بسیار در قلوب دوستان، مخصوصاً خود دانست و آن را هدیه بزرگ از جانب خداوند در آستانه سال نو شمرد و امامخمینی نیز در پاسخ از وی تشکر کرد؛[۴۳] چنانکه با نصیحت به سیدکاظم شریعتمداری در تأکید بر همراهی با امامخمینی، تصریح کردهاست ایشان از نظر سیاسی خیلی برجسته است و آنان به اندازه ایشان دانش سیاسی ندارند.[۴۴]
مرعشی نجفی خاطرنشان کردهاست علیرغم ارادت به همه علما، برای هیچیک از مراجع کلمه «آیتالله العظمی» استفاده نکردهاست؛ ولی امامخمینی را «آیتالله العظمی» خطاب میکند؛ زیرا اسلام در وجود ایشان مجسّم شدهاست؛ همانگونه که کفر در قالب امریکا تجسم یافتهاست. وی که هیچ اعتراضی را به امامخمینی برنمیتافت، هر نوع تضعیف ایشان را به منزله ضربهزدن به اسلام میدانست.[۴۵] وی در پی رحلت امامخمینی، ضمن ابراز تأثر شدید قلبی، آن را ضایعه جبرانناپذیر و مصیبت بزرگ شمرد؛[۴۶] همچنین در چهلمین روز رحلت ایشان همراه با سیدمحمدرضا گلپایگانی در صحن حرم فاطمه معصومه(س) مراسم بزرگداشت گرفت.[۴۷]
امامخمینی نیز برای مرعشی نجفی احترام زیادی قائل بود.[۴۸] ایشان پیش از تبعید در نماز جماعت مرعشی نجفی که در حرم فاطمه معصومه(س) برگزار میشد، حضور مییافت و به وی اقتدا میکرد[۴۹] و در برخی موارد، صمیمانه او را در جریان مسائل حساس قرار میداد؛ ازجمله در سال ۱۳۴۱ برای جلوگیری از انتشار تلگرام نخستوزیر وقت درباره لغو لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی، پیش از لغو رسمی مصوبه در هیئت دولت، خطاب به وی اظهار کرد انتشار تلگرام نخستوزیر بر خلاف صلاح اسلام و حوزه علمیه است و به ایشان پیشنهاد کرد از طبع و انتشار آن خودداری کند تا خود دولت، رسماً خبر لغو آن را انتشار دهد.[۵۰]
امامخمینی راهنماییهای مرعشی نجفی را برای مسلمانان مفید دانسته[۵۱] و در جواب تلگرامها و نامههای ایشان که به مناسبتهای گوناگون از زمان آغاز نهضت تا استقرار نظام جمهوری اسلامی و در زمان جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، خطاب به امامخمینی فرستاده بود، به تکریم و تجلیل از وی پرداختهاست.[۵۲] امامخمینی همان گونه که از مواضع تأییدآمیز مرعشی نجفی تشکر میکرد،[۵۳] به گلایههای وی نیز توجه داشت.[۵۴] در مهر ۱۳۵۸ نیز که شایعه محدودشدن دیدارهای امامخمینی و عدم امکان ملاقات اقشار مختلف ازجمله مرعشی نجفی منتشر شد، این تهمت با واکنش شدید امامخمینی روبهرو شد. امامخمینی تأکید کرد هیچ کانال خاصی و هیچ اصحابی نداشته و با همه مردم و همه قشرها ملاقات میکند و از حضور مرعشی نجفی در شب پیش از شایعه، حدود یکساعت در نزد خود خبر داد و بر جایگاه والای وی تأکید کرد. امامخمینی ضمن رد چنین شایعات غیر اخلاقی و نصیحت به شایعهسازان، چنین شایعاتی را توهین به شخصیت مرعشی نجفی برشمرد.[۵۵]
رحلت
سیدشهابالدین مرعشی نجفی در چهارشنبه، هفتم صفر ۱۴۱۱ق/ هفتم شهریور ۱۳۶۹ در ۹۶سالگی درگذشت. پیکر او طبق وصیتش،[۵۶] پس از تشییعی باشکوه در شهر قم، در ورودی کتابخانهای که خود در شهر قم تأسیس کرده بود[۵۷] به خاک سپرده شد.[۵۸]
آثار
از مرعشی نجفی در کنار خدمات حوزوی و اجتماعی آثار علمی چندی نیز باقیماندهاست ازجمله آثار علمی وی الغایة القصوی لمن اراد التمسک بالعروة الوثقی، مناهج المؤمنین، حاشیه بر کفایة الاصول، حاشیه بر رسائل، المشاهد و المزارات، الرد علی مدعی التحریف، طبقات النسابین و شرح و حاشیه بر عمدة الطالب است؛[۵۹] همچنین موسوعه بزرگ ملحقات احقاق الحق در دهها جلد که با بنیانگذاری و نظارت وی تألیف و منتشر شدهاست [۶۰]
فرزندان
مرعشی نجفی دارای هشت فرزند؛ چهار پسر و چهار دختر است. پسران وی سیدمحمود که سرپرستی کتابخانه را به عهده دارد، سیدمحمدکاظم، سیدمحمدجواد و سیدامیرحسین هستند.[۶۱] عباسعلی عمید زنجانی از شاگردان امامخمینی، داماد مرعشی نجفی بود.[۶۲]
کتابخانه آیتالله مرعشی نجفی
معروفترین فعالیت فرهنگی مرعشی نجفی، کتابخانه وی در شهر قم است که در جهان اسلام شهرت فوقالعادهای دارد و در کنار سایر فعالیتهای حوزوی نجفی مرعشی از آثار ماندگار وی میباشد. مرعشی از همان آغاز حضور در نجف، به فکر گردآوری کتاب و آثار بزرگان جهان اسلام بود. او برای به دست آوردن کتاب و نسخههای خطی، شبها در کارخانه شالیکوبی کار میکرد و روزها روزه استیجاری میگرفت و نماز استیجاری بهجا میآورد. وی بیشتر وقتها برای تهیه کتابها، یک وعده غذای خود را حذف میکرد و گاهی عبا یا قبای خود را گرو میگذاشت تا یک اثر نفیس را از دست ندهد. در تهیه آثار خطی، گاهی دلالان خریدِ چنین آثاری که برای انگلیسیها میخریدند، مرعشی نجفی را تهدید میکردند.[۶۳]
امامخمینی نیز به کتابخانه آیتالله مرعشی نجفی اعتنا و اهتمام داشت؛ چنانکه در یکی از وصیتنامههای شخصی خود سفارش کرده بود اگر رژیم پهلوی کتابهایی را که از کتابخانه و خانه ایشان به غارت برده، برگرداند، همه کتابهای اهدایی مرعشی نجفی به کتابخانه وی برگردد.[۶۴] همچنین ایشان طی نامهای به میرحسین موسوی، نخستوزیر وقت در ۲۴ اسفند ۱۳۶۷ ضمن اشاره به کمنظیربودن کتابخانه مرعشی و منحصربودن منابع غنی آن در فرهنگ اسلام، دولت را موظف کرد تا بنایی درخور اسلام و انقلاب و محیطی برای مشتاقان کتاب احداث کند.[۶۵] همچنین ایشان در نامهای به مرعشی نجفی، از موظفکردن فرزند خود، سیداحمد خمینی و جهاد سازندگی قم، جهت احداث ساختمان درخور شأن، به وی اطمینان داد.[۶۶] سیدمحمود پسر بزرگ مرعشی نجفی نیز از دیدار خود با امامخمینی که به دعوت خود ایشان و با واسطه سیداحمد خمینی صورت گرفته بود، خبر داده و به سفارش ایشان درباره تأسیس ساختمان مناسب اشاره کردهاست.[۶۷]
عباسعلی عمید زنجانی
عباسعلی عمید زنجانی، در فروردین ۱۳۱۶ در زنجان متولد شد. او همزمان با تحصیل در دبیرستان، به تحصیل علوم دینی روی آورد[۶۸] و در اواخر سال ۱۳۳۰ به قم رفت.[۶۹] وی تا سال ۱۳۴۱ در قم ماند و از نزد استادانی چون ابوالفضل اردبیلی، علی مشکینی، محمد مجاهد تبریزی، سیدحسین بروجردی، محمدعلی اراکی، سیدمحمد محقق داماد، سیدمحمدحسین طباطبایی و نیز امامخمینی بهره برد.[۷۰]
عمید زنجانی که در قم در درس بیع امامخمینی شرکت میکرد و تقریرات آن را نگاشتهاست، در سال ۱۳۴۱ به نجف رفت و از آغاز ورود امامخمینی از ترکیه به عراق در سال ۱۳۴۴، به حلقه یاران ایشان پیوست[۷۱] او که از نخستین کسانی بود که در کاظمین به استقبال امامخمینی رفت، پس از استقرار ایشان در نجف، با گروهی دیگر از فضلای حوزه نجف، با اصرار ایشان را راضی به شروع تدریس در آن حوزه کردند.[۷۲] وی در حدود سال ۱۳۴۴ ـ ۱۳۴۵، به توصیه امامخمینی، کتاب تحریر الوسیله ایشان را خلاصه و آماده چاپ کرد[۷۳] که به نام زبدة الاحکام منتشر شدهاست. سیدابوالقاسم خویی و میرزاباقر زنجانی ازجمله استادان دیگر وی در نجف بودند.[۷۴] وی، چنانکه خود نوشتهاست، تقریر ادامه بحث بیع امامخمینی در نجف را نیز به صورت خلاصه نوشتهاست.[۷۵]
عمید زنجانی در سال ۱۳۴۸ به ایران بازگشت و با دختر مرعشی نجفی ازدواج کرد.[۷۶] او در سال ۱۳۵۰، به دعوت اهالی مسجد لرزاده، به تهران رفت و امامت جماعت این مسجد را پذیرفت. وی در این مسجد، جلسات دانشجویی در نقد مارکسیسم تشکیل داد و کتابخانه مسجد را به کانون ارشاد اسلامی تبدیل کرد؛[۷۷] او همچنین عضو شورای مرکزی جامعه روحانیت مبارز بود و در تدوین اساسنامه این جامعه، مشارکت کرد [۷۸] فعالیتهای سیاسی او، احضار و دستگیری از سوی ساواک در قم و تهران را در پی داشت.[۷۹]
پس از درگذشت مشکوک سیدمصطفی خمینی، عمید زنجانی در نامهای به امامخمینی تسلیت گفت و ایشان در پاسخ با تشکر از دلجویی او، برای کسب توفیق الهی و طی راه پرخطر همراه با سلامت نفس دعا کرد.[۸۰] امامخمینی در تاریخ ۹/۹/۱۳۵۰ و ۲/۲/۱۳۵۷، برای عمید زنجانی، اجازهنامه شرعی در امور حسبیه صادر کردهاست (۳/۳۶۵ و ۲۱/۶۰۶)؛ همچنین در تاریخ ۵/۷/۱۳۵۷، در پاسخ به نامهای از عمید زنجانی، نسبت به او ابراز لطف کرده و با آرزوی سلامت و توفیق برای او، از وی طلب دعای خیر کردهاست.[۸۱]
عباسعلی عمید زنجانی پس از پیروزی انقلاب اسلامی، عضویت در کمیتههای انقلاب اسلامی، نمایندگی مجلس شورای اسلامی و عضویت در شورای بازنگری قانون اساسی از سوی نمایندگان مجلس شورای اسلامی را در کارنامه خود دارد.[۸۲] وی مدتی ریاست دانشگاه تهران را نیز بر عهده داشت و در تاریخ ۸ آبان ۱۳۹۰ در ۷۴سالگی به علت نارسایی قلبی در تهران درگذشت و در حرم فاطمه معصومه(ع) در قم به خاک سپرده شد.
پانویس
- ↑ بدوی، مرزبان حماسهها، ۳۴؛ رفیعی، شهاب شریعت، ۱۲۱ ـ ۱۲۲.
- ↑ رفیعی، شهاب شریعت، ۱۰۱ و ۱۰۳ ـ ۱۰۴؛ گلی زواره، نگاهی به زندگی، ۲۹.
- ↑ بدوی، مرزبان حماسهها، ۳۱ ـ ۳۲؛ رفیعی، شهاب شریعت، ۸۲.
- ↑ رفیعی، شهاب شریعت، ۱۳۳.
- ↑ رفیعی، شهاب شریعت، ۱۳۴ ـ ۱۳۹؛ مرعشی نجفی، سیدشهابالدین، به روایت اسناد، ۱/یازده ـ دوازده.
- ↑ رفیعی، شهاب شریعت، ۱۴۳ ـ ۱۴۵.
- ↑ حافظیان، مصاحبه، مجله حریم امام، ۱۴.
- ↑ رفیعی، شهاب شریعت، ۱۵۹، ۱۶۵ ـ ۱۶۶ و ۱۷۲ ـ ۱۷۳.
- ↑ رفیعی، شهاب شریعت، ۱۹۲ ـ ۱۹۳.
- ↑ رفیعی، شهاب شریعت، ۱۹۳ و ۱۹۵.
- ↑ رفیعی، شهاب شریعت، ۱۷۵؛ رفیعی، بر ستیغ نور، ۲۴ ـ ۲۶.
- ↑ رفیعی، شهاب شریعت، ۱۸۴ ـ ۱۸۸؛ ناظمزاده قمی، مصاحبه، مجله حریم امام، ۴.
- ↑ رفیعی، شهاب شریعت، ۱۹۹.
- ↑ رفیعی، شهاب شریعت، ۲۰۱.
- ↑ رفیعی، شهاب شریعت، ۲۰۷.
- ↑ بدوی، مرزبان حماسهها، ۴۱ ـ ۴۲؛ رفیعی، دویار دیرین، ۱۰.
- ↑ مرکز اسناد، اسناد انقلاب اسلامی، ۱/۲۹، ۴۷ و ۵۱.
- ↑ دوانی، نهضت دوماهه روحانیون ایران به منظور دفاع از اصول مقدس اسلام، ۱۶۳ ـ ۱۶۴؛ فلسفی، یاران امام به روایت اسناد ساواک، زبان گویای اسلام، ۱۵۲ ـ ۱۵۸.
- ↑ مرکز اسناد، اسناد انقلاب اسلامی، ۱/۷۱.
- ↑ بدوی، مرزبان حماسهها، ۷۱ ـ ۷۴؛ مرکز اسناد، اسناد انقلاب اسلامی، ۱/۹۳ و ۹۹.
- ↑ مرعشی نجفی، سیدشهابالدین، به روایت اسناد، ۱/۳۹۱ و ۴۳۳؛ مرکز اسناد، اسناد انقلاب اسلامی، ۱/۱۲۶ و ۱۶۳.
- ↑ مرعشی نجفی، سیدشهابالدین، به روایت اسناد، ۱/پنجاه و پنج؛ مرکز اسناد، اسناد انقلاب اسلامی، ۱/۱۱۹ و ۱۲۶ ـ ۱۲۷.
- ↑ مرکز اسناد، اسناد انقلاب اسلامی، ۱/۱۴۷ و ۱۵۷.
- ↑ غیاثی، مصاحبه، مجله حریم امام، ۱۰.
- ↑ ناظمزاده قمی، مصاحبه، مجله حریم امام، ۴.
- ↑ مرعشی نجفی، سیدمحمود، مصاحبه، مجله حریم امام، ۱۹۵/۸؛ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امامخمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، ۲/۱۲۶ ـ ۱۲۷ و ۳/۲۱۹.
- ↑ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امامخمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، ۹/۱۲۷.
- ↑ مرعشی نجفی، سیدشهابالدین، به روایت اسناد، ۱/پنجاه و شش.
- ↑ مرکز اسناد، اسناد انقلاب اسلامی، ۱/۲۷۱.
- ↑ امام خمینی، صحیفه، ۱/۴۳۳
- ↑ امام خمینی، صحیفه، ۲۱/۵۴۱، ۵۴۶، ۵۴۷، ۵۵۰، ۵۵۹، ۵۶۰، ۵۶۲، ۵۶۴، ۵۶۹، ۵۷۱.
- ↑ امام خمینی، صحیفه، ۲۱/۵۶۳ و ۵۷۰.
- ↑ امام خمینی، صحیفه، ۲/۲.
- ↑ مرعشی نجفی، سیدشهابالدین، به روایت اسناد، ۱/۵۱۱ ـ ۵۱۳؛ مرکز اسناد، اسناد انقلاب اسلامی، ۱/۲۹۵ ـ ۲۹۷.
- ↑ مرعشی نجفی، سیدشهابالدین، به روایت اسناد، ۱/پنجاه و هفت ـ پنجاه و هشت؛ مرکز اسناد، اسناد انقلاب اسلامی، ۱/۴۱۳)؛
- ↑ مرتضوی، مصاحبه چاپشده در حماسه ۱۹دی قم، ۱۵۲ ـ ۱۳۵.
- ↑ عابدینی، مصاحبه چاپشده در حماسه ۱۹دی قم، ۱۴۴؛ وافی، مصاحبه چاپشده در حماسه۱۹دی قم، ۲۰۳ ـ ۲۰۴.
- ↑ امام خمینی، صحیفه، ۳/۵۰۱.
- ↑ مرعشی نجفی، سیدشهابالدین، به روایت اسناد، ۱/پنجاه و هشت.
- ↑ رفیعی، بر ستیغ نور، ۵۵ ـ ۵۶.
- ↑ مرعشی نجفی، سیدشهابالدین، نظرات اصلاحی، ۱/۳۲.
- ↑ بدوی، مرزبان حماسهها، ۲۲.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۲/۱۷۱.
- ↑ مرعشی نجفی، سیدمحمود، مصاحبه، مجله حریم امام، ۱۹۵/۸.
- ↑ موسیانی، مصاحبه، مجله حریم امام، ۱۲.
- ↑ بدوی، مرزبان حماسهها، ۶۹۴.
- ↑ بدوی، مرزبان حماسهها، ۶۹۶ ـ ۶۹۸.
- ↑ موسیانی، مصاحبه، مجله حریم امام، ۱۹۵/۱۲.
- ↑ بدوی، مرزبان حماسهها، ۴۲.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱/۱۰۰؛ روحانی، نهضت امامخمینی، ۱/۲۱۵.
- ↑ امام خمینی، صحیفه، ۱۲/۱۹۶.
- ↑ امام خمینی، صحیفه، ۳/۸۱؛ ۱۲/۱۹۶، ۲۱۸؛ ۱۳/۲۱۶، ۲۴۵؛ ۱۴/۲۶۰ و ۱۵/۲۰۵، ۲۳۲.
- ↑ امام خمینی، صحیفه، ۱۲/۱۹۶، ۲۱۸؛ ۱۳/۲۴۵ و ۱۶/۲۴۹.
- ↑ امام خمینی، صحیفه، ۱۳/۲۱۶.
- ↑ امام خمینی، صحیفه، ۱۰/۳۰۳ ـ ۳۰۴.
- ↑ رفیعی، شهاب شریعت، ۳۶۸.
- ↑ ادامه مقاله.
- ↑ رفیعی، بر ستیغ نور، ۱۰۰ ـ ۱۰۲.
- ↑ رفیعی، شهاب شریعت، ۲۳۶ ـ ۲۳۹؛ ناظمزاده قمی، مصاحبه، مجله حریم امام، ۴.
- ↑ ناظمزاده قمی، مصاحبه، مجله حریم امام، ۴؛ مرعشی نجفی، سیدمحمود، مصاحبه، مجله حریم امام، ۱۹۵/۸.
- ↑ گلی زواره، جامع فضل و فضیلت، ۲۷.
- ↑ ادامه مقاله.
- ↑ رفیعی، شهاب شریعت، ۲۳۷ ـ ۲۳۹؛ مرعشی نجفی، سیدمحمود، مصاحبه، مجله حریم امام، ۱۰۰/۵.
- ↑ امام خمینی، صحیفه، ۳/۲۹۲.
- ↑ امام خمینی، صحیفه، ۲۱/۳۲۰؛ دفتر روابط عمومی، کتابخانه عمومی آیتالله مرعشی در یک نگاه، ۸.
- ↑ امام خمینی، صحیفه، ۲۱/۳۴۶.
- ↑ مرعشی نجفی، سیدمحمود، مصاحبه، مجله حریم امام، ۱۰۰/۷.
- ↑ عمید زنجانی، خاطرات حجتالاسلام والمسلمین عباسعلی عمید زنجانی، ۲۱ و ۲۳.
- ↑ خاطرات حجتالاسلام والمسلمین عباسعلی عمید زنجانی، ۲۶ ـ ۲۷.
- ↑ عمید زنجانی، خاطرات حجتالاسلام والمسلمین عباسعلی عمید زنجانی، ۳۳ ـ ۳۴، ۳۶، ۵۳ و ۶۳.
- ↑ مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، پایگاه اطلاعرسانی.
- ↑ عمید زنجانی، خاطرات حجتالاسلام والمسلمین عباسعلی عمید زنجانی، ۶۳، ۷۳ ـ ۷۴، ۸۲.
- ↑ عمید زنجانی، خاطرات حجتالاسلام والمسلمین عباسعلی عمید زنجانی، ۸۷.
- ↑ عمید زنجانی، خاطرات حجتالاسلام والمسلمین عباسعلی عمید زنجانی، ۶۶ و ۷۰.
- ↑ مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، پایگاه اطلاعرسانی.
- ↑ عمید زنجانی، خاطرات حجتالاسلام والمسلمین عباسعلی عمید زنجانی، ۱۴۷.
- ↑ عمید زنجانی، خاطرات حجتالاسلام والمسلمین عباسعلی عمید زنجانی، ۱۵۱، ۱۵۴ ـ ۱۶۳.
- ↑ عمید زنجانی، خاطرات حجتالاسلام والمسلمین عباسعلی عمید زنجانی، ۲۴۲ ـ ۲۴۶.
- ↑ عمید زنجانی، خاطرات حجتالاسلام والمسلمین عباسعلی عمید زنجانی، ۱۵۲ ـ ۱۵۳، ۱۷۲، ۱۸۸ ـ ۱۹۰.
- ↑ امام خمینی، صحیفه، ۳/۲۸۵.
- ↑ امام خمینی، صحیفه، ۳/ ۴۸۰.
- ↑ عمید زنجانی، خاطرات حجتالاسلام والمسلمین عباسعلی عمید زنجانی، ۱۷.
منابع
- امامخمینی، سیدروحالله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش.
- بدوی، محمدباقر، مرزبان حماسهها، قم، کتابخانه آیتالله مرعشی نجفی، چاپ اول، ۱۳۸۳ش.
- حافظیان، ابوالفضل، مصاحبه، مجله حریم امام، شماره ۱۹۵، ۱۳۹۴ش.
- دفتر روابط عمومی و بینالمللی کتابخانه، کتابخانه عمومی آیتالله مرعشی در یک نگاه، قم، چاپ دوم، ۱۳۷۲ش.
- دوانی، علی، نهضت دوماهه روحانیون ایران به منظور دفاع از اصول مقدس اسلام، قم، حکمت، ۱۳۴۱ش.
- رفیعی، علامرودشتی، علی، بر ستیغ نور، قم، کتابخانه آیتالله مرعشی نجفی، چاپ اول، ۱۳۷۳ش.
- رفیعی، علامرودشتی، دویار دیرین نگاهی به روابط امامخمینی و آیتالله العظمی مرعشی، مجله میراث شهاب، شماره ۱۵، ۱۳۷۸ش.
- رفیعی، علامرودشتی، شهاب شریعت، قم، کتابخانه آیتالله مرعشی نجفی، چاپ اول، ۱۳۷۳ش.
- روحانی، سیدحمید، نهضت امامخمینی، تهران، عروج، چاپ پانزدهم، ۱۳۸۱ش.
- عابدینی، عبدالکریم، مصاحبه چاپشده در حماسه ۱۹دی قم، به کوشش علی شیرخانی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۷ش.
- عمید زنجانی، عباسعلی، خاطرات حجتالاسلام والمسلمین عباسعلی عمید زنجانی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۰ ش.
- غیاثی، قربانعلی، مصاحبه، مجله حریم امام، شماره ۱۹۵، ۱۳۹۴ش.
- فلسفی، محمدتقی، یاران امام به روایت اسناد ساواک، زبان گویای اسلام، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، چاپ اول، ۱۳۷۸ش.
- گلی زواره، غلامرضا، جامع فضل و فضیلت، قم، کتابخانه آیتالله مرعشی نجفی، چاپ اول، ۱۳۸۹ش.
- گلی زواره، غلامرضا، نگاهی به زندگی خانوادگی، تربیتی و اخلاقی آیت الله مرعشی نجفی، مجله پیام زن، شماره ۱۵۰، ۱۳۸۲ش.
- مرتضوی، سیدضیا، مصاحبه چاپشده در حماسه ۱۹دی قم، به کوشش علی شیرخانی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۷ش.
- مرعشی نجفی، سیدشهابالدین، آیتالله العظمی سیدشهابالدین مرعشی نجفی به روایت اسناد ساواک، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزرارت اطلاعات، چاپ اوّل، ۱۳۸۸ش.
- مرعشی نجفی، سیدشهابالدین، نظرات اصلاحی حضرت آیتالله العظمی آقای سیدشهابالدین مرعشی نجفی درباره پیشنویس قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، قم، چاپخانه مهر، ۱۳۵۸ش.
- مرعشی نجفی، سیدمحمود، مصاحبه، مجله حریم امام، شماره ۱۰۰، ۱۳۹۲ش.
- مرعشی نجفی، سیدمحمود، مصاحبه، مجله حریم امام، شماره ۱۹۵، ۱۳۹۴ش.
- مرکز اسناد انقلاب اسلامی، اسناد انقلاب اسلامی، تهران، چاپ دوم، ۱۳۷۴ش.
- مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، سیر مبارزات امامخمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، تهران، چاپ اول، ۱۳۸۶ش. *موسیانی، عبد الله، مصاحبه، مجله حریم امام، شماره ۱۹۵، ۱۳۹۴ش.
- مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران، پایگاه اطلاعرسانی، ۲/۱۱/۱۳۹۸ش.
- ناظمزاده قمی، سیدمحمد، مصاحبه، مجله حریم امام، شماره ۱۹۵، ۱۳۹۴ش.
- وافی، حسین، مصاحبه چاپشده در حماسه۱۹دی قم، به کوشش علی شیرخانی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۷ش.
پیوند به بیرون
- غلامرضا گلی زواره، سیدشهابالدین مرعشی نجفی، دانشنامه امامخمینی، ج۹، ص۲۴۳-۲۵۲.