تعینات
تعینات، به معنای تقید و مخصوص شدن چیزی از میان اشیاء است که بر دو قسم تعینات حقی و خلقی میباشد.
اهمیت و جایگاه تعینات
تعین در اصطلاح فلسفه به معنای امری که یک شی با آن منفرد و از بقیه چیزها امتیاز مییابد.[۱] و در اصطلاح عرفانی به معنای تمیز ذات حقتعالی در هر مرتبه از مراتب ظهور میباشد.[۲] بحث از اصطلاح تعین و تعینات تا بیش از شارحان آثار ابنعربی چندان مطرح نبوده و در آثار ابنعربی اغلب از واژههایی نظیر تجلی، ظهور و مظهر استفاده شده است.[۳] عارفان تعینات را با توجه به مجموعه نظام هستی به دو قسم تعینات حقی و خلقی تقسیم کردهاند. تعینات حقی را در صقع ربوبی بررسی کرده و تعینات خلقی را در خارج از صقع ربوبی تحلیل کردهاند.[۴] امامخمینی نیز در آثار عرفانی خویش برای بیان نظام چینش هستی و تجلیات الهی، به بحث از تعینات حقی و خلقی پرداخته است.[۵]
تعینات حقی
تعیناتی که در صقع ربوبی و در بستر نفس رحمانی در حضرت علمیه تحقق دارند، تعینات حقی نام دارند، این تعینات عبارتند از تعین اول و تعین ثانی. به باور عارفان تعینانی که تمام هویت آنها جنبه علمی دارد تعینات درون صقعیاند.[۶]
امامخمینی نیز درباره تعینات حقی معتقد است تعینات علمیه دو قسم است: تعین اول و تعین ثانی.
تعین اول، اوّل تعین علمی حق است که در آن، تفاصیل اسمایی و تمایزات، حتی به صورت علمی ظاهر نمیشود، ازاینرو اسما و صفات الهی قبل از تنزل و تفصیل در تعین ثانی، به صورت اندماجی در تعین اول موجودند.[۷] امامخمینی از حقایق مندمج در تعین اول با عناوین مختلفی یاد میکند از جمله؛ اسمای ذاتیه؛ کاربرد اسمای ذاتیه برای کثرات مندرج در تعین اول به جهت آن است که همه این کثرات علمی، همان کثراتی هستند که در مقام ذات حضور دارند و در تعین اول و مقام احدیت به آنها، علم حاصل میشود.[۸] از جمله عناوین دیگر تعین اول در نگاه امامخمینی، مفاتیح الغیب بودن است. کاربرد این عنوان برای حقایق مندمج در مقام احدیت و تعین اول از آن جهت است که غیب ذاتی حقتعالی و حقایق پنهان در آن با کلیدهایی که در مقام احدیت قرار دارد گشوده و یک قدم به ظهور نزدیکتر میشود.[۹]
پس از تعین اول در حضرت علمیه، تعین ثانی جای دارد، در این مقام هر یک از اسما و صفات الهی با یکدیگر تمایز نسبی دارد و خداوند به این کثرات علم دارد. پس نخستین تکثری که در دار هستی به وقوع میپیوندد کثرت اسمایی و صفاتی در مقام تعین ثانی است. بنابر نظر امامخمینی درک مرتبه احدیت و تعین اول که بالاترین مرتبه شهود است، مختص به مخلصین اهل الله است، اما درک مرتبه تعین ثانی برای عامه اهل است.[۱۰]
تعینات خلقی
پس از تعینات حقی در صقع ربوبی، نوبت به تعینات خلقی در خارج از صقع ربوبی است. تعینات خلقی در سه تعین کلی و سه عالم مطابق با هم تنظیم و سامان یافته که از این سه عالم به «عالم کونی» نیز یاد میشود.[۱۱] این عوالم خلقی به اختصار از دیدگاه امامخمینی عبارتند از:
عالم عقل
اولین مرحله از تعینهای خلقی که بلافاصله پس از تعین ثانی و صقع ربوبی قرار دارد، عالم عقل یا عالم ارواح است؛ یعنی اول تعیّن فیض مقدس، عالم عقل است.[۱۲] به باور امامخمینی، جهت ماهوی در عقل اول در نهایت ضعف بوده و در انیت آن، مستهلک و مضمحل میباشد و از خود حکمی ندارد، بلکه احکام آن نیز به واسطه انیت و وجودش بر آن حمل میشود، در واقع این احکام از آن «وجود مطلق» و فیض منبسط است؛ زیرا عقل اول نیز از نهایت اندکاک و استهلاک در مشیت مطلقه برخوردار است. فیض مقدس بر عقل اول و هر انیت و حقیقت خلقی غلبه داشته ازاینرو، در همه آنها ساری و جاری بوده و برآنها احاطه تام دارد.[۱۳]
عالم مثال
یکی دیگر از تعینات خلقی عالم مثال است؛ یعنی پس از عالم عقل در تنزل بعدی عالم مثال میباشد که مهمترین نشانه آن تجرد مثالی است. امامخمینی در اثبات عالم مثال با استناد به قاعده امکان اشرف بر این اعتقاد است که چون بین عالم عقل و عالم طبیعت ظلمانی، هیچ تناسب و ارتباطی نیست، ازاینرو، متوسطی باید بین آنها باشد که عالم مثال واسطهای بین عالم عقل و عالم ماده است.[۱۴]
عالم ماده
آخرین مرحله از تعینهای خلقی، عالم ماده است اگرچه این مرحله از نظر شدت و ضعف ظهور وجود، در ضعیفترین رتبه تعینات قرار دارد، اما از جهت ظهور و بروز کثرات در نهاییترین مرحله قرار دارد و به همین دلیل به این عالم، عالم شهادت مطلقه نیز گفته میشود. بنابر نظر امامخمینی، عالم طبیعت و ماده، همین عالم حضور است که فلک الافلاک محیط بر آن و مرکز آن زمین میباشد، عالم ماده آخرین مرتبه نزول و ظل الاضلال و حاشیه عدم و آخرین نور وجود است.[۱۵]
پانویس
- ↑ فارابی، التنبیه علی سبیل السعادة، ص۱۴۳، جرجانی، التعریفات، ص۶۲؛ ملاصدرا، الحکمة المتعالیه، ج۲، ص۱۵؛ علامه حلّی، إیضاح المقاصد من الحکمة عین القواعد، ص۴۸)
- ↑ خوارزمی، شرح فصوص الحکم، ج۱، ص۲۵؛ جامی، نقد النصوص، ص۳۴؛ ابنترکه اصفهانی، تمهید القواعد، ص۲۶۵-۲۶۶.
- ↑ ابنعربی، فصوص الحکم، ص۶۱-۶۲؛ الفتوحات المکیه ج۱، ص۵۵.
- ↑ جامی، نقد النصوص، ص۳۰؛ قونوی، اعجاز البیان، ص۱۰۳؛ فناری، مصباح الاُنس، ص۱۲۶؛ کاشانی، اصطلاحات الصوفیه، ص۵۳؛ جامی، اشعة اللمعات، ص۳۴-۳۵.
- ↑ امامخمینی، شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص۲۲ و ۲۶؛ مصباح الهدایه، ص۵۹ و ۱۷-۱۸؛ تعلیقات علی شرح فصوص الحکم و مصباح الانس، ص۳۰؛ شرح دعای سحر، آداب الصلاة، ص۳۰۷؛ التعلیقه علی الفوائد الرضویه، ص۱۰۲-۱۰۳.
- ↑ جامی، نقد النصوص، ص۳۰؛ فناری مصباح الانس، ص۵۵؛ فرعانی، مشارق الدراری، ص۱۲۲، ابنترکه اصفهانی، تمهید القواعد، ص۱۲۳.
- ↑ امامخمینی، شرح دعای سحر، ص۱۴؛ تعلیقات علی شرح فصوص الحکم و مصباح الانس، ص۳۰؛ صاحبی، اوج معرفت، ص۱۵۷-۱۵۸؛ اسرار ملکوت، ج۱، ص۸۶.
- ↑ امامخمینی، آداب الصلاة، ص۳۰۶؛ صاحبی، اوج معرفت، ص۱۵۹.
- ↑ امامخمینی، التعلیقه علی الفوائد الرضویه، ص۱۰۲-۱۰۳؛ تعلیقات علی شرح فصوص الحکم ومصباح الانس، ص۲۲۷؛ شرح دعای سحر، ص۱۱۱، مصباح الهدایه، ص۲۶.
- ↑ امامخمینی، مصباح الهدایه، ص۱۸-۱۹؛ آداب الصلاة، ص۳۰۷؛ صاحبی، اوج معرفت، ص۲۰۷-۲۰۸.
- ↑ قیصری، شرح فصوص الحکم، ص۳۲۹؛ جامی، نقد النصوص، ص۲۹؛ امینینژاد، حکمت عرفانی، ص۴۹۶-۴۹۷.
- ↑ امامخمینی، شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص۲۲ و ۲۶؛ مصباح الهدایه، ص۵۹.
- ↑ امامخمینی، مصباح الهدایه، ص۶۷، صاحبی اوج معرفت، ص۳۴۱-۳۴۲.
- ↑ امامخمینی، تقریرات فلسفه، ج۲، ص۶۰۸، ج۳، ص۳۲۷ و ۴۱۷؛ صاحبی، اوج معرفت، ص۳۴۳-۳۴۵.
- ↑ امامخمینی، تقریرات فلسفه، ج۱، ص۷۶؛ صاحبی، اوج معرفت، ص۳۴۷.
منابع
- ابنترکه اصفهانی، صائنالدین، تمهید القواعد، تصحیح آشتیانی، انجمن اسلامی حکمت و فلسفه ایران، تهران، ۱۳۵۵ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، التعلیقه علی الفوائد الرضویه، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۵ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، آداب الصلاة، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۴ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، تعلیقات علی شرح فصوص الحکم و مصباح الأنس، قم، پاسدار اسلام، ۱۴۱۰ق.
- امامخمینی، سیدروحالله، تقریرات فلسفه امامخمینی، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۵ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، شرح حدیث جنود عقل و جهل، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۷ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، شرح دعای سحر، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۳ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، مصباح الهدایه، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۶ش.
- امینینژاد، علی، حکمت عرفانی، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امامخمینی، ۱۳۹۰ش.
- جامی، عبدالرحمان، اشعة اللمعات، قم، بوستان کتاب، ۱۳۸۳ش.
- جامی، عبدالرحمان، نقد النصوص فی شرح نقش الفصوص، مقدمه و تصحیح ویلیام چیتیک، تهران، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، ۱۳۷۰ش.
- جرجانی، سیدشریف، علیبنمحمد، کتاب التعریفات، تهران، ناصر خسرو، ۱۳۷۰ش.
- خوارزمی، تاجالدین، حسین، شرح فصوص الحکم، تهران، نشر مولی، ۱۳۶۸ش.
- صاحبی، باقر، اسرار ملکوت، تهران، نشر عروج، ۱۴۰۳ش.
- صاحبی، باقر، اوج معرفت، تهران، نشر عروج، ۱۳۹۸ش.
- علامه حلی، حسنبنیوسف، ایضاح المقاصد من حکمة عین القواعد، تهران، نشر دانشگاه تهران، ۱۳۷۸ق.
- فارابی، ابونصر، محمدبنمحمد، التنبیه علی سبیل السعادة، نشر حکمت، تهران، ۱۳۷۱ش.
- فرغانی، سعیدالدین، مشارق الدراری، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، ۱۳۷۹ش.
- فناری، محمدبنحمزه، مصباح الانس، تهران ، انتشارات مولی، ۱۳۷۴ش.
- قونوی، صدرالدین، اعجاز البیان فی تفسیر أم القرآن، قم، بوستان کتاب، ۱۳۸۱ش.
- کاشانی، عبدالرزاق، اصطلاحات الصوفیه، تصحیح مجید هادیزاده، انتشارات حکمت، تهران،۱۳۸۱ش.
- ملاصدرا، محمدبنابراهیم، الحکمة المتعالیه فی الاسفار العقلیة الاربعه، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۹۸۱م.
نویسنده: باقر صاحبی