سخط
سَخَط، به معنای خشم شدید است که مقتضی عقوبت و سوءعاقبت میباشد. امامخمینی در آثار اخلاقی خویش به بحث سخط، حقیقت، جایگاه و عوامل آن پرداخته است.
اهمیت و جایگاه سخط
سخط در اصطلاح اخلاقی به معنای خشم شدید است که مقتضی عقوبت و سوءعاقبت میباشد.[۱] سخط، یکی از رذایل اخلاقی است که در آیات الهی و روایات به آن اشاره شده است. علمای اخلاق نیز در آثار خویش به بحث سخط، جایگاه، حقیقت و آثار سوء آن پرداختهاند.[۲] امامخمینی نیز در آثار اخلاقی خویش به بحث سخط، حقیقت، جایگاه و عوامل آن پرداخته است.[۳]
چیستی و ماهیت سخط
در نگاه علمای اخلاق سَخَط، غضب و ختم شدید است که اقتضای عقوبت را برای شخص به دنبال دارد، سخط در بندگان، اعتراض به تقدیرات خداست و ضد آن رضا به قضا و قدر الهی است. این صفت ناشی از ضعف معرفت به مقام ربوبیت و جهل به کمال حقتعالی است.[۴]
امامخمینی در بیان چیستی و ماهیت سخط معتقد است آنجا که انسان رضای مخلوق را مقدم بر رضای حق و خالق بداند و برای خشنودی مخلوق، خالق را به سخط آورد، مشمول سخط الهی شده است؛ ازاینرو، علامت صحت یقین در انسان هم دو چیز است: یکی آنکه سخط و غضب حق را به رضای مردم نفروشد و دیگر آنکه مردم را ملامت نکند به آنچه خدا به آنها نداده است. به باور ایشان انسانی که طالب رضا و خشنوی مردم است، مؤثر در امور را مردم میداند، درحالیکه سالک الیالله باید خداوند را مؤثر در هستی بداند و رضای تمام سلسله موجودات را به سخط الهی نفروشد. همچنین لازمه عشق ذاتی و رضایت فطری، سخط و نارضایتی از جنبه سوائیت است که همان جهت نقص، ظلمت و عدم است. پس چنین کسی آنچه از حقتعالی میبیند و از او صادر میشود به حقتعالی نسبت میدهد و نظر به خشنودی و رضایت حقتعالی دارد و از غیر او ساخط و متنفر است. به باور امامخمینی کسی که صاحب فطرت محجوبه است، چون کمال را در امور دیگران میبیند؛ ازاینرو، رضایت و خشنودی دیگران را در نظر دارد و به اندازه احتجاب از حقتعالی، افعال او ساخط و غیرراضی است و چون محبوبش دنیا و آمال نفسانی است اگر خللی در آنها وارد شود، نبست به این خلل سخطناک و بدبین میشود. به اعتقاد امامخمینی سخط و غضب بر حقتعالی و افعال او، از جنود ابلیس و جهل است و لازمه فطرت محجوبه میباشد.[۵]
عوامل سخط
علمای اخلاق با استناد به روایات، در آثار خویش برای سخط و غضب عواملی را ذکر کردهاند.[۶] امامخمینی نیز برای سخط عواملی بر شمرده است از جمله: خیال باطل؛ محبوبیت جزئی بندگان ضعیف، توجه قلبی مردم، تعلیم قرآن و عمل نکردن به آن، ترجیح حب دنیا و زینت آن و عدم اخلاص در قرائت قرآن؛ زیرا لازمه قرائت قرآن تأثیر در قلوب است و بدون آن هیچ عملی دارای ارزش و قیمتی نبوده بلکه باطل و موجب سخط الهی میگردد.[۷]
پانویس
- ↑ راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ج۲، ص۱۹۸؛ قرشی، قاموس قرآن، ج۳، ص۲۴۴؛ کیومرثی، مهار خشم، ص۱۶.
- ↑ محاسبی، النصایح، ص۱۰۶؛ فیض کاشانی، الحقایق فی محاسن الاخلاق، ص۱۴۹-۱۵۰؛ آداب النفوس، ص۱۳۸؛ غزالی، احیاء علوم الدین، ج۱۳، ص۷۷؛ طباطبائی، المیزان، ج۱۸، ص۳۶۴؛ طبرسی، مجمع البیان، ج۲۳، ص۸۴؛ کلینی الکافی، ج۱، ص۱۱۰.
- ↑ امامخمینی، آداب الصلاة، ص۲۱۰-۲۱۱؛ شرح چهل حدیث، ص۳۹ و ۵۰۱-۵۰۲؛ صحیفه امام، ج۱، ص۲۳۰؛ شرح دعای سحر، صی ۲۷ و ۲۲۵؛ سرّالصلاة، ص۸۴؛ شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص۱۶۴-۱۶۵.
- ↑ فیض کاشانی، الحقایق فی محاسن الاخلاق، ص۱۴۹-۱۵۲؛ غزالی، احیاء علوم، ج۱۲، ص۷۷؛ اقبالی، بازشناسی معنای واژگان غیظ، غضب و سخط، ص۲۱۹-۲۳۰.
- ↑ امامخمینی، شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص۱۶۵-۱۶۶؛ آداب الصلاة، ص۱۲۷؛ شرح چهل حدیث، ص۵۶۰-۵۶۱.
- ↑ نراقی، معراج السعاده، ص۲۳۹؛ آمدی، غررالحکم، ص۱۲۵؛ غزالی، احیاء علوم الدین، ص۷۷؛ طبرسی، مجمع البیان، ج۵، ص۶۲؛ صدوق، عقاب الاعمال، ص۳۳۲.
- ↑ امامخمینی، آداب الصلاة، ص۲۱۰-۲۱۱؛ شرح چهل حدیث، ص۵۰۱-۵۰۳.
منابع
- اقبالی، مسعود، بازشناسی معنای واژگان غیظ، غضب و سَخَط در قرآن کریم با رویکرد تفسیری، پژوهشهای قرآن و حدیث، ۱۴۰۰ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، آداب الصلاة، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۴ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، سرّالصلاة، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۷۸ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، شرح چهل حدیث، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۸ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، شرح حدیث جنود عقل و جهل، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۷ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، شرح دعای سحر، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۳ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۹ش.
- آمدی، عبد الواحد، غرر الحکم و درر الکلم، قم، دار الکتاب الاسلامی، ۱۴۱۰ق.
- راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، بیروت، دار القلم، ۱۳۷۹ش.
- صدوق، محمدعلی، ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، تهران، ارمغان طوبی، ۱۳۸۲ش.
- طباطبائی، محمدحسین، تفسیر المیزان، قم، انتشارات اسلامی، ۱۴۱۷ق.
- طبرسی، حسن، مجمع البیان، بیروت، دارالعلوم، ۱۳۷۹ق.
- غزالی، محمد، احیاء علوم الدین، بیروت، دار الکتب العربی، بیتا.
- فیض کاشانی، محسن، محجة البیضاء، قم، جامعه مدرسین، ۱۳۸۳ش.
- قرشی، علیاکبر، قاموس قرآن، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۷۱ش.
- کلینی، محمدبنیعقوب، اصول کافی، تصحیح علیاکبر غفاری، تهران، دار الکتب الإسلامیه، ۱۴۰۷ق.
- کیومرثی، محمدرضا، مهار خشم، بررسی روانشناختی و مهار آن از دیدگاه اسلام، قم، دار الحدیث، ۱۳۹۱ش.
- محاسبی، حارث نصایح، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۰۶ق.
- محاسبی، حارثبناسد، آداب النفوس، بیروت، مؤسسه الکتب الثقافیه، ۱۴۲۸ق.
- نراقی، احمد، معراج السعادة، قم، نشر هجرت، ۱۳۷۸ش.
نویسنده: باقر صاحبی