عفت
عفت به معنای خودنگهداری و پدید آمدن حالتی برای نفس که به وسیله آن از غلبه و تسلط شهوت جلوگیری میشود و سبب رشد و کمال انسانیت میشود.
اهمیت و جایگاه عفت
عفت در اصطلاح اخلاقی به معنای خودداری نفس از محرمات و ابراز نیاز نکردن به خلق و حالتی است که با آن از غلبه شهوت جلوگیری میشود.[۱] واژه عفت در آیات الهی اشاره شده و در روایات فضیلت عفت اساس هر خیری معرفی شده است.[۲] علمای اخلاق در آثار خویش با استناد به آیات و روایات، درباره عفت، جایگاه، حقیقت، دامنه عفت و آثار و نتایج آن مطالب فراوانی را بیان کردهاند.[۳] امامخمینی نیز در آثار خویش به بحث عفت و ثمرات آن اشاره کرده است.[۴]
فضیلت عفت
عفت از فضایل اخلاقی به معنای پاکدامنی و خویشتنداری است. عفت در کنار حکمت، عدالت، شجاعت از فضایل برتر اخلاقی به شمار میرود و نزد علمای اخلاق، ملکهای نفسانی است که قوه شهوی انسان را مطیع عقل قرار میدهد.[۵] امامخمینی نیز در بیان فضیلت عفت، معتقد است مجموع فضایل نفس تحت چهار جنس داخلاند یکی از آنها عفت میباشد. ایشان معتقد است که همانطور که حکمت فضیلت نفس ناطقه است و شجاعت فضلیت نفس غضبی است، همین طور عفت از فضایل نفس شهوی است.[۶]
امامخمینی با استناد به برخی روایات[۷] در باب فضیلت عفت، معتقد است، رسیدن به رشد و کمال انسانیت مرهون جلوگیری نفس از شهوات و لذات است؛ کسی که متابعت شهوات کند از رشد و هدایت باز میماند و چشماش از دیدن طریق حق کور میگردد. به باور امامخمینی کسانی که عفت نداشته باشند، شیعه امام صادق(ع) نیستند.[۸]
حقیقت عفت
برخی علمای اخلاق برای بیان حقیقت عفت از ضدش یعنی هتّاکی (پردهدری) استفاده کردهاند و در بسیاری از موارد حقیقت آن را پرهیزکاری در خصوص مسائل شهوی و حدّ اعتدال شره و خمودی دانستهاند.[۹]
امامخمینی برای بیان حقیقت عفت، نفس حیوانی انسان را از سه جهت افراط تفریط و اعتدال مورد بررسی قرار میدهد و معتقد است نفس حیوانی و بهیمی از جهت افراط تعبیر به « شره» میشود که عبارت است از واگذشتن نفس بهیمی و شهوت در قسمت زیادهروی؛ زیرا قوه شهوت در جوهر ذاتش رسیدن به لذات است به طور مطلق حتی اگر این امیال شهوی از روی حرام و خلاف شرع دین باشد. پس «شره» افراط شهوت و ولوع در لذات شهوی، بیش از حد نظام عقلی و شرع میباشد؛ امّا اگر نفس حیوانی و بهیمی در جهت تفریط قرار گیرد از آن به « خمود» تغییر میشود که عبارت باشد از باز داشتن قوه شهوی از حد اعتدال و مهمل گذاشتن این قوه، در حالی که این قوه شهوی عنایتی از جانب حق برای حفظ شخص و نوع بشر است. امّا اگر نفس انسانی در تحت میزان عقل و شرع کنترل شود و از جهت علوّ و تقصیر افراط و تفریط، خارج شد و متحرک به حرکات عقلی و شرعی گردید و در تحت تصرف عُمّال الهی درآمد و از تصرفات شیطانی خارج شد، یک حالت سکوت و اطمینانی در انسان حاصل میشود که از آن به «عفت» تعبیر میشود.
به اعتقاد امامخمینی با این توضیحات معنایی «هتک» که مقابل عفت است روشن میگردد؛ زیرا «هتک» عبارت است از خرق و پردهدری است؛ یعنی خرق اعتدال و پرده میانهروی را دریدن میباشد همچنین ظاهر و روشن میشود که عفت از فطریات و لوازم فطرت مخموره و از جنود عقل است و «هتک» از لوازم فطرت محجوبه و از جنود ابلیس و جهل میباشد. پس عفت و حیاء از فطریات بشری میباشد و تهتّک و فحشا و بیحیایی برخلاف فطرت انسانی میباشند.[۱۰]
پانویس
- ↑ نراقی، جامع السعادات، ج۱، ص۸۵؛ راغب اصفهانی، مفردات، الفاظ القرآن ص۵۷۳؛ طریحی، مجمع البحرین، ج۵، ص۱۰۲.
- ↑ لیثی واسطی، عیون الحکم، ص۴۵؛ کلینی، الکافی، ج۲، ص۷۹؛ مجلسی، بحار الانوار، ج۸۷، ص۱۶۶.
- ↑ مکارم شیرازی، اخلاق در قرآن، ج۲، ص۲۸۴؛ نراقی، معراج السعادة، ص۳۲۱؛ طباطبائی المیزان، ج۱۵، ص۱۱۳؛ تمیمی آمدی، غرر الحکم، ص۷۸۱، عامری، گستره عفاف به گسترگی زندگی، ص۱۱۰.
- ↑ امامخمینی، شرح حدیث جنود عقل و جهل، ۲۷۷-۲۷۹؛ شرح چهل حدیث، ص۵۱۰-۵۱۲؛ تقریرات فلسفه، ج۳، ص۳۵۹ و ۳۶۴؛ آداب الصلاة، ص۴۹.
- ↑ نراقی، جامع السعادات ج۱، ص۸۵ و ۱۰۸-۱۰۹؛ لیثی واسطی، عیون الحکم، ص۴۵.
- ↑ امامخمینی، شرح چهل حدیث، ص۵۱۰-۵۱۱.
- ↑ کلینی الکافی، ج۲، ص۶۵؛ وسائل الشیعه، ج۱۵، ص۲۵۰؛ من لا یحضر الفقه، ج۴، ص۳۹۱-۳۹۲.
- ↑ امامخمینی، شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص۲۸۹-۲۹۰.
- ↑ مکارم شیرازی، اخلاق در قرآن، ص۳۱۵؛ نراقی، جامع السعادات، ج۱، ص۱۰۸-۱۰۹.
- ↑ امامخمینی، شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص۲۷۷-۲۷۹.
منابع
- امامخمینی، سیدروحالله، آداب الصلاة، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۴ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، تقریرات فلسفه امامخمینی، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۵ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، شرح چهل حدیث، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۸ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، شرح حدیث جنود عقل و جهل، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۷ش.
- تمیمی آمدی، عبدالواحد، غرر الحکم و دررالکلم، قم، دار الکتاب الاسلامی، ۱۴۱۰ق.
- راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، بیروت، دار العلم، ۱۴۱۲ق.
- طباطبائی، محمدحسین، تفسیر المیزان، قم، انتشارات اسلامی، ۱۴۱۷ق.
- طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، قم، بنیاد بعثت، ۱۴۱۴ق.
- عامری، حمیده، گستره عفاف به گستردگی زندگی، مجله کتاب زنان، ۱۳۸۸ش.
- کلینی، محمدبنیعقوب، اصول کافی، تصحیح علیاکبر غفاری، تهران، دار الکتب الإسلامیه، ۱۴۰۷ق.
- لیثی واسطی، علیمحمد، عیون الحکم و المواعظ، قم، دار الحدیث، ۱۳۷۶ش.
- مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، موسسة الوفاء، ۱۴۰۴ق.
- مکارم شیرازی، ناصر، اخلاق در قرآن، هم مدرسه الامام علی ابنابی طالب، ۱۳۷۷ش.
- نراقی، ملااحمد، معراج السعادت، قم، انتشارات هجرت، ۱۳۷۱ش.
- نراقی، مهدی، جامع السعادات، بیروت، مؤسسه الاعلمی للمطبوعات، ۱۹۶۷م.
نویسنده: باقر صاحبی