پرش به محتوا

عقول

از ویکی امام خمینی

عقول، به معنای موجوداتی تام که ذات و فعلشان مجرد از ماده و عوارض مادی بوده و واسطه فیض الهی می‌باشند. امام‌خمینی در آثار خویش با توجه به مبانی حکمت صدرایی به بحث عقول، حقیقت، جایگاه، اقسام و ویژگی‌های آنها پرداخته است.

اهمیت و جایگاه عقول

عقول در اصطلاح فلسفی به معنای موجوداتی تام که در ذات و فعلشان مجرد از ماده و عوارض آن بوده و واسطه فیض میان عالم الوهی و عالم طبیعت می‌باشند.[۱] یکی از مباحث مهم و مورد توجه حکمای الهی، بحث از عقول مفارقه است. این بحث در آثار فلاسفه یونان نیز مطرح بوده است. در فلسفه اسلامی نیز بسیاری از مباحث نفس‌شناسی، هستی‌شناسی با بحث عقول مرتبط است. فلاسفه مشاء تعداد عقول را ده عقل می‌دانند که به عقول عشره معروف‌اند.[۲] لکن حکمای اشراقیون تعداد عقول را بیشتر دانسته، علاوه بر عقول طولی، قائل به عقول عرضی نیز شدند، بعدها در حکمت متعالیه به اثبات، حقیقت، جایگاه عقول و وپژگی‌های آن پرداخته شد.[۳] امام‌خمینی نیز در آثار خویش با توجه به مبانی حکمت صدرایی به بحث از عقول حقیقت، جایگاه، ویژگی‌ها و اقسام عقول پرداخته است.[۴]

چیستی عقول مفارقه

حکمای الهی عقول را از آن جهت که فانی در حق‌تعالی هستند، جزو مخلوقات به شمار نمی‌آورند و معتقدند آنها باقی به بقای حق‌تعالی و موجود به وجود او می‌باشند، از این جهت معقول مفارقه، وجود فی نفسه ندارند و وجودشان مستهلک در بحر احدیت الهی است؛ ازاین‌رو، عقول ماهیت ندارند؛ یعنی مفارقات وذات مجرده، تحت مقوله ماهیت جوهر نمی‌باشند، پس ماهیتی که از موجودات عالم مفارقات نفی می‌شود، ماهیت حقیقی است که حدی بوده و از جنس و فصل حقیقی تشکیل شده و نشانه ترکب ذات است. اما ماهیت اعتباری، حدّ منطقی نبوده، مستهلک در وجود است، و چون «ماهو» و «لم هو» در مفارقات و عقول یکی است؛ ازاین‌رو، ماهیات عقول مندک و فانی در حق‌تعالی است. بنابراین، ماهیت حقیقی فقط برای موجوداتی ثابت است که مرکب از ماده و صورت بوده و به تبع آن دارای زمان و بعد متناهی می‌باشند.[۵]

امام‌خمینی نیز در بیان چیستی و ماهیت عقول، معتقد است عقول مفارقه از ماده و زمان و تعلقات مادی منزه و مبرّا می‌باشند و حالت انتظار و قوه ندارند. امام‌خمینی از عقول مفارقه به اسامی و اوصاف دیگری چون عقول کلیه، انوار قاهره، قلم، عقول قدسیه و سرادقات جمال و از عالم آنها به عالم امر و دهر تعبیر می‌کند. به اعتقاد ایشان عقول کلمات تامه الهی‌اند که هر یک مراتبی دارند که از نقص و تعین و کثرت منزه‌اند و ظلمت و ماهیات در آنها راه ندارد.[۶]

امام‌خمینی در بیان حقیقت و چیستی عقول طبق دو مبنا بحث کرده است؛ یکی طبق نظر مشهور از فلاسفه مشاء؛ که عقول ماهیت دارند یعنی عقول و مجردات به نحو اطلاق و عدم تحدید صادر نشده و به صرافت بساطت حق‌تعالی نمی‌باشند، بلکه مقید به حد و ماهیت می‌باشند. دوم طبق مشرب حکمت متعالیه که عقول ماهیت ندارند، به این که در خود موجود مجرد، جهت قوه‌ای باشد که مأخذ جنس و جهت فعلیتی باشد که مأخوذ فصل باشد، نیست بلکه دارای جنس و فصل اعتباری هستند، ازاین‌رو، در عقول مفارقه صرف امکان ذاتی برای ایجادشان کافی است، بدون اینکه نیازمند به امکان استعدادی باشند، زیرا امکان ذاتی همان مقام ذات شی است که در تمام موجودات ممکنه هست و آنچه از از مجردات نفی می‌شود، امکان استعدادی است که همان حیثیت بالقوه و حیثیت بالفعل می‌باشد، ازاین‌رو، امام‌خمینی عقول را موجوداتی مجرد از مواد و صور می‌داند که باقی به بقای الهی‌اند. به باور ایشان، جهت ماهوی در عقول در نهایت ضعف بوده و در انیّت آنها مستهلک و مضمحل باشد و از خود حکمی ندارند، بلکه احکام آنها نیز به واسطه انیّت و وجودش بر آنها حمل می‌شود، در واقع این احکام از آن «وجود مطلق» و فیض منبسط است، زیرا که عقل اول و عقول نیز از نهایت اندکاک و استهلاک در مشیت مطلقه برخوردارند.[۷]

عقول طولی و عرضی

فلاسفه اسلامی عقول را به عقول طولی و عرضی تقسیم کرده‌اند. حکمای مشاء فقط به عقول طولی آنهم محدود به ده عقل، قائل‌اند و معتقدند که خداوند ابتدا موجودات مجرد غیرمادی و مفارقات را یکی پس دیگری و در طول یکدیگر خلق کرده و سپس موجودات هستی از این عقول ده‌گانه خلق شده‌اند.[۸] امّا حکمای اشراق علاوه بر عقول طولی به مدد قاعده امکان اشرف به عقول عرضی نیز معتقدند که از آنها به مثل افلاطونی یاد می‌کنند.[۹] امام‌خمینی نیز به اقسام عقول طولی و عرضی پرداخته و نظریه فلاسفه مشاء مبنی بر انحصار عقول در عقول عشره را مردود می‌شمارد و آن را متأثر از رصد منجمان می‌داند و معتقد است اگر حکیم الهی به برهان عقلی توجه کند، عقول را غیرمتناهی می‌یابد، چنانچه شیخ اشراق قائل به عقول طولی و عرضی شده و آنها را بی‌نهایت بر شمرده است.[۱۰]

امام‌خمینی درباره حقیقت عقول عرضی و ارباب انواع معتقد است، برای هر نوعی از انسان و حیوان، یک فرد عقلی در عالم عقول وجود دارد که جامع تمام کمالات افراد این نوع به صورت وجود مجرد و بسیط است که این عقول عرضی مربی افراد خود می‌باشند و تمام حیثیات کمالی افراد تحت نوع خود را به صورت وحدت جمعی دارند. ایشان از این عقول عرضی و کلی به مثل افلاطونی نیز یاد می‌کند که بر افراد نوع خود احاطه و قیومیت دارند؛ ازاین‌رو، وجود این افراد مادی در آینه وجود آن مُثُل نوری مقارق نمایان هستند. به اعتقاد امام‌خمینی انسان با جسم خود نمی‌تواند با چنین موجود عقلی نوری اتصال برقرار کند بلکه باید با جوهر مجردی همچون نفس به آن متصل شود.[۱۱]

ویژگی‌های عقول

امام‌خمینی برای عقول مفارقه ویژگی‌هایی را شمرده است؛ از جمله:

  • احاطه عقول بر مادون: بنابر نظر امام‌خمینی عقول مفارقه بر مادون خود احاطه دارند و این احاطه مانند احاطه اشیاء محسوس بر یکدیگر نمی‌باشد، برای اینکه احاطه مادی تنها بر برخی جوانب و سطوح و حدود خارجی اشیاء را شامل است؛ اما احاطه عقول مفارقه نظیر عقل اول، احاطه همه‌جانبه می‌باشد و عقل اول بر ظاهر و باطن آنها احاطه دارد؛ زیرا احاطه او بر آنها به نحو سریان و نفوذ است و این احاطه و سریان وجودی قوی و شدید است، به‌گونه‌ای که ذره‌ای از این عوالم از آن استثنا نیست.[۱۲]
  • برتری و جمال: عالم عقول مفارقه نسبت به عالم ماده دارای حسن و جمال و برتری هستند.
  • نداشتن نقص: عالم عقول نقایص عالم ماده را نه تنها ندارد بلکه نقایص آنها را نیز جبران می‌کند.
  • جامعیت: عالم عقول مفارقت، دارای بساطت و جامعیت تام هستند به نحوی که عالم طبیعت ظهور و تجلی عالم مفارقات می‌باشند.[۱۳]

پانویس

  1. ملاصدرا، شرح الهدایه، ص۴۱۰؛ شرح اصول کافی، ج۱، ص۲۲۶-۲۲۷؛ تفسیر القرآن الکریم، ج۶، ص۲۵۳.
  2. ابن‌سینا، النجاة، ص۶۵۶؛ المبدأ و المعاد، ص۷۹؛ افلوطین، اثولوجیا، ص۵۶؛ الهیات شفا، ص۴۰۱.
  3. سهروردی، مجموعه مصنفات، ج۲، ص۱۳۹-۱۴۰، ج۴، ص۸۸؛ ملاصدرا، الحکمة المتعالیه، ج۸، ص۳۹۸؛ تفسیر القرآن الکریم، ج۶، ص۲۵۳؛ سبزواری شرح منظومه، ج۴، ص۴۰۱.
  4. امام‌خمینی، تقریرات فلسفه، ج۲، ص۴۰۵؛ آداب الصلاة، ص۳۴۰؛ شرح دعای سحر، ص۳۲ و ۸۰-۸۲؛ شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص۲۳؛ مصباح الهدایه، ص۵۰؛ التعلیقه علی القوائد الرضویه، ص۹۰-۹۱.
  5. فارابی، فصوص الحکم، ص۷۱-۷۲ و ۸۶؛ ملاصدرا، الحکمة المتعالیه، ج۷، ص۲۶۸؛ العرشیه، ص۲۳۲؛ سبزواری، شرح منظومه، ج۱، ص۱۹۷.
  6. تقریرات فلسفه، ج۱، ص۷۱-۷۶؛ ج۲، ص۱۳۶؛ ج۳، ص۱۱۱؛ آداب الصلاة، ص۳۴۰؛ شرح دعای سحر، ص۳۲، ۵۴ و ۸۰-۸۲؛ مصباح الهدایه، ص۵۰.
  7. امام‌خمینی، تقریرات فلسفه، ج۲، ص۱۸۴-۱۸۵؛ ج۳، ص۸۱، ۱۶۹؛ شرح دعای سحر، ص۵۴ و ۸۲؛ مصباح الهدایه، ص۶۷؛ صاحبی، اوج معرفت، ص۳۴۰-۳۴۲؛ انوار حکمت، ص۳۹۱-۳۹۳.
  8. ابن‌سینا، النجاة، ص۶۴۸، الهیات شفا، ص۴۰۱؛ سبزواری شرح منظومه، ج۴، ص۴۰۰-۴۰۱؛ سجادی، فرهنگ معارف اسلامی، ج۱، ص۱۳۵؛ دینانی، قواعد کلی فلسفی، ج۱، ص۳۴۰.
  9. سهروردی، مجموعه مصنفات، ج۱، ص۴۵۱-۴۵۲؛ قطب‌الدین شیرازی، شرح حکمة الاشراق، ص۳۴۷ و ۳۵۶؛ ملاصدرا، حکمة المتعالیه، ج۷، ص۲۲۴؛ مجموعه رسائل فلسفی، ص۲۸۵.
  10. امام‌خمینی، تقریرات فلسفه، ج۲، ص۳۸۱ و ۴۰۵.
  11. امام‌خمینی، تقریرات فلسفه، ج۲، ص۲۸۳؛ ج۲، ص۱۱-۱۳ و ۲۶.
  12. امام‌خمینی، مصباح الهدایه، ص۶۹؛ صاحبی، اوج معرفت، ص۳۴۲.
  13. امام‌خمینی، تقریرات فلسفه، ج۱، ص۷۶ و ۳۴۰؛ ج۳، ص۴۹۲؛ شرح دعای سحر، ص۲۰؛ مصباح الهدایه، ص۵۰.

منابع

  • ابن‌سینا، حسین‌بن‌عبدالله، المبدأ و المعاد، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۶۳ش.
  • ابن‌سینا، حسین‌بن‌عبدالله، النجاة، تهران، دانشگاه تهران، ۱۳۷۹ش.
  • ابن‌سینا، حسین‌بن‌عبدالله، الهیات الشفاء، قم، مکتبة المرعشی، ۱۴۰۴ق.
  • افلوطین، اثولوجیا، انتشارات سروش، تهران، ۱۳۹۶ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، التعلیقه علی الفوائد الرضویه، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، ۱۳۸۵ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، آداب الصلاة، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، ۱۳۸۴ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، تقریرات فلسفه امام‌خمینی، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، ۱۳۸۵ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، شرح حدیث جنود عقل و جهل، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، ۱۳۸۷ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، شرح دعای سحر، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، ۱۳۸۳ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، مصباح الهدایه، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، ۱۳۸۶ش.
  • سبزواری، ملاهادی، شرح منظومه، تصحیح طالبی، نشر ناب، ۱۴۲۲ق.
  • سجادی، جعفر، فرهنگ معارف اسلامی، تهران، نشر کومش، ۱۳۷۳ش.
  • سهروردی، شهاب‌الدّین، مجموعه مصنفات شیخ اشراق، تصحیح هانری کربن، تهران، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، ۱۳۷۵ش.
  • صاحبی، باقر، انوار حکمت، تهران، نشر عروج، ۱۴۰۴ش.
  • صاحبی، باقر، اوج معرفت، تهران، نشر عروج، ۱۳۹۸ش.
  • فارابی، محمدبن‌محمد، فصوص الحکم، قم، نشر بیدار، ۱۴۰۵ق.
  • قطب‌الدین شیرازی، محمودبن‌مسعود، شرح حکمة الاشراق، تهران، انجمن آثار مفاخر فرهنگی، ۱۳۸۳ش.
  • ملاصدرا، محمدبن‌ابراهیم، الحکمة المتعالیه فی الاسفار العقلیة الاربعه، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۹۸۱م.
  • ملاصدرا، محمدبن‌ابراهیم، العرشیه، بیروت، مؤسسه التاریخ العربی، ۱۴۲۰ق.
  • ملاصدرا، محمدبن‌ابراهیم، تفسیر القرآن الکریم، قم، انتشارات بیدار، ۱۳۷۵ش.
  • ملاصدرا، محمدبن‌ابراهیم، شرح الهدایة الأثیریه، بیروت، تاریخ العربی، ۱۴۲۲ق.
  • ملاصدرا، محمدبن‌ابراهیم، مجموعه رسائل فلسفی، تحقیق ناجی اصفهانی، تهران، انتشارات حکمت، ۱۳۷۵ش.
  • ملاصدرا، محمدبن‌ابراهیم، شرح اصول کافی، تهران، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، ۱۳۷۰ش.

نویسنده: باقر صاحبی