ملک‌فهد

از ویکی امام خمینی
(تغییرمسیر از فهد بن عبدالعزیز)
ملک‌فهد
ملک‌فهد.jpg
شناسنامه
نام کاملفهدبن‌عبدالعزیز
زادروز۱۹۲۳م/ ۱۳۰۲ش
تاریخ درگذشت۱۰ مرداد ۱۳۸۴ش
دینمسلمان
اطلاعات سیاسی
پست‌هاپادشاه عربستان سعودی

مَلک‌فهد، وزیر، معاون نخست‌وزیر و پادشاه عربستان سعودی.

فهدبن­ عبدالعزیز در سال ۱۹۲۳م - ۱۳۰۲ش به دنیا آمد و تحصیلات ابتدایی خود را در مدرسه سلطنتی ریاض گذراند و در مدرسه علوم دینی مکه نیز تحصیل کرده است.  وی مناصب وزیر فرهنگ، وزیر کشور و معاون نخست­‌وزیری را پیش از ولیعهدی تجربه کرده است. او به پیروی از ملک‌فیصل موضع‌گیری­‌های تند به نفع فلسطین و علیه اسرائیل داشته است.

فهد ولیعهد برادرش ملک‌خالد بود و در این جایگاه بر مسائل اصلی کشور تسلط پیدا کرد و کارها طبق نظر او اداره می‌­شد.

فهد در سال ۱۳۶۱ به پادشاهی رسید و در همان سال طرح به رسمیت شناختن اسرائیل توسط کشورهای عربی را مطرح کرد که این طرح موجب راهپیمایی­‌های اعتراضی در ایران شد. عربستان در دوره پادشاهی فهد نه تنها انواع کمک­‌ها را به صدام‌حسین در جنگ تحمیلی علیه ایران می­‌کرد، بلکه توطئه نفتی علیه ایران را طراحی کرد که با پایین‌آوردن قیمت نفت درآمدهای نفتی ایران را قطع کند.

او از سال ۱۳۶۵ سیاست خود را در رابطه با ایران و عراق تغییر داد و موافق حذف صدام‌حسین شد، اما کشتار چهارصد تن از  حاجیان ایرانی در حج سال ۱۳۶۶ بزرگ­ترین ضربه را به روابط دو کشور زد. امام‌خمینی معتقد بود این کشتار توطئه‌­ای بود که بر آل‌­سعود تحمیل شد.

ملک‌فهد در سال ۱۳۷۴ دچار سکته مغری شد و از آن پس اداره امور کشور بر عهده برادرش امیرعبدالله قرار گرفت و وی در سال ۱۳۸۴ درگذشت.

معرفی اجمالی

فهدبن‌عبدالعزیز در سال ۱۹۲۳م/ ۱۳۰۲ش به دنیا آمد. پدرش عبدالعزیز پادشاه عربستان و مادرش حصه دختر احمد سدیری بود. مادر فهد پنجمین و محبوب‌ترین همسر عبدالعزیز بود که پسران او به سدیریان، شهرت دارند.[۱] وی تحصیلات ابتدایی خود را در مدرسه سلطنتی ریاض فرا گرفت؛ سپس به مدرسه علوم دینی مکه رفت و تحصیلات خود را ادامه داد و پس از پایان تحصیلات، در سال ۱۳۳۲ نخستین وزیر فرهنگ شد. تصدی پست وزارت کشور در سال ۱۳۴۲ و ارتقا به عنوان معاون نخست‌وزیر در سال ۱۳۴۶ پست‌های بعدی وی پیش از رسیدن به مقام ولی‌عهدی این کشور در سال ۱۳۵۴ بود.[۲]

فهد از زمان ملک‌فیصل، نخست‌وزیر و پادشاه عربستان در سال‌های ۱۳۴۳ ـ ۱۳۵۴ تمام تلاش خود را برای مجهزکردن ارتش عربستان به سلاح‌های پیشرفته و مدرن نظامی به کار گرفت. همچنین با موضع‌گیری‌های تند و صریح درباره آزادی فلسطین و دشمنی با رژیم اسرائیل به پیروی از نظریات فیصل، پیشتاز خانواده سعودی شد.[۳] پیوند ویژه میان فهد و شش برادرش سبب شد که آنان در دهه شصت میلادی به صورت گروه غالب در خانواده سعودی جلوه کنند. حمایت این گروه از ملک‌فیصل در جدال علیه قدرت‌طلبی ملک‌سعود ـ نخست‌وزیر و پادشاه پیشین عربستان ـ یکی از عوامل حیاتی و موفقیت‌آمیز این گروه بود. آنان توانستند در سال‌هایی که هواداران جمال عبدالناصر، رئیس‌جمهور مصر، حکومتشان را تهدید می‌کردند، پایه اصلی حکومت را به نفع خود بنیان نهند و ملک‌فیصل به قدرت رسید.[۴]

پس از ملک‌فیصل، برادر او ملک‌خالد روی کار آمد و فهد هم به ولیعهدی رسید. این دو در راه وابستگی عربستان به امریکا گام‌های بلندتری برداشتند. آمد و شد رجال نظامی، کارشناسان سیاسی و امنیتی واشنگتن به ریاض گسترش یافت. ملک‌خالد و فهد بارها برای دیدار رؤسای جمهور امریکا و ازجمله جیمی‌کارتر به واشنگتن رفتند و با امضای قراردادهای امنیتی متقابل میان دو کشور، واشنگتن رسماً حمایت خود را از حکومت سعودی در برابر معترضان داخلی و مخالفان خارجی اعلام کرد. حاکم سعودی نیز علاوه بر اینکه بخش زیادی از درآمد نفتی کشور عربستان را در اختیار بانک‌ها و کارخانه‌های تسلیحاتی امریکا گذاشت، نقش خود را با کاهش قیمت نفت در دهه هفتاد میلادی (پنجاه شمسی) در سازمان اوپک برای تأمین منافع امریکا ایفا کرد.[۵] فهد که سِمت‌های متعددی را تجربه کرده بود، توانست به محض رسیدن به مقام ولایتعهدی در ۱۳۵۴ به فردی تبدیل شود که در پست ولایتعهدی نقش یک سلطان حاکم را ایفا کند؛ بدین ترتیب تمام برنامه‌ریزی‌ها در عربستان، از نیمه دهه هفتاد به بعد با اشاره و میل فهد صورت می‌گرفت.[۶] فهد برای حل بحران خاورمیانه و مسئله فلسطین، سیاست‌های متفاوتی در پیش گرفت. در سال ۱۳۵۷ پس از دیدار با آلفرد اترتون سفیر سیار امریکا در خاورمیانه، کنفرانس کمپ دیوید را یک گام بزرگ به سوی برقراری صلح عادلانه شمرد؛ اما پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران و به‌ویژه پس از برگزاری کنفرانس قدس در تهران در یک چرخش سیاسی اعلام کرد برای نجات فلسطین اشغال‌شده باید به جهاد مقدس رو آورد و اندکی پس از آن اعلام کرد کشورش برای صلح با اسرائیل آماده است؛[۷] اما مواضع فهد و دولت عربستان درباره جمهوری اسلامی ایران تحت تأثیر شرایط، متفاوت بوده‌است. مقامات عربستان پس از پیروزی انقلاب (از بهمن ۱۳۵۷ تا دی ۱۳۶۰) تحولات ایران را به‌دقت دنبال، اما از اظهار نظر صریح درباره حوادث ایران خودداری می‌کردند؛[۸] زیرا این ترس و اضطراب در سعودی‌ها وجود داشت که سرایت انقلاب به کشورشان، حکومتشان را متزلزل کند؛ بنابراین به شکلی محرمانه و با کمک برخی از کشورهای دیگر عربی، در صدد انجام طرح‌هایی جهت دفع خطر احتمالی برآمدند.[۹] (ببینید: عربستان سعودی)

در بهمن ۱۳۵۹ پس از تشکیل سومین کنفرانس سران کشورهای اسلامی در طائف عربستان، رهبران شش کشور حوزه خلیج فارس، شامل عربستان سعودی، کویت، امارات متحده عربی، بحرین، قطر و عمان در حاشیه کنفرانس اقدام به تشکیل یک اجلاس غیر رسمی کردند و موضوع اجلاسیه را به همکاری میان کشورهای منطقه اختصاص دادند و در پایان همان سال، شورای همکاری خلیج فارس مرکب از کشورهای یادشده تشکیل شد.[۱۰] فهد که در زمان تشکیل این شورا، ولیعهد عربستان بود، درباره اهداف شورا گفت دولت عربستان معتقد است که هر خطری که یک کشور عربی را تهدید کند، برای دیگر کشورهای عربی نیز خطرناک خواهد بود.[۱۱] از طرف دیگر عربستان در دوره دولت موقت، تصمیم گرفت هیئت‌هایی را به ایران بفرستد و حتی هیئتی را برای تبریک پیروزی انقلاب اسلامی به ایران فرستاد.[۱۲] این هیئت با امام‌خمینی دیدار کرد و ایشان در این دیدار از ملک فهد که چنین هیئتی را به ایران فرستاده‌است، تشکر کرده و خواستار برخورد مناسب دولت سعودی با زائران ایرانی پس از پیروزی انقلاب اسلامی و توجه دولت‌های اسلامی به وحدت مسلمین شد.[۱۳]

فهد در سال ۱۳۵۸ به مناسبت بهبودی حال امام‌خمینی از بیماری، به ایشان پیام فرستاد و امام‌خمینی در ۲۷ اسفند ۱۳۵۸، در تلگرامی در پاسخ از وی تشکر و در ضمن، اظهار امیدواری کرد مسلمانان جهان از تعلیمات اسلامی پیروی کنند و به قطع وابستگی خود از دولت‌های استعمارگر جهان، و به‌ویژه امریکا اقدام کنند و استقلال کامل خود را بازیابند.[۱۴]

پس از درگذشت ملک‌خالد در سال ۱۹۸۲م/ ۱۳۶۱ش فهد به پادشاهی رسید. وی درباره صنعتی‌شدن عربستان سعودی معتقد بود ساختن زیربنا تنها آغازی برای یک حرکت در درازمدت بوده‌است. به اعتقاد او باید تعداد بیشتری از افراد زبده و بااستعدادِ خارج از خانواده سعودی برای به‌حرکت‌درآوردن چرخ اقتصاد و صنعت به دولت راه می‌یافتند و در تداوم همین خط مشی بود که بیشتر جایگاه‌های وزارت به تکنوکرات‌های تحصیل‌کرده غرب و خارج از خاندان سعودی سپرده شد.[۱۵]

فهد در سال ۱۹۸۲م/ ۱۳۶۱ش طرح به‌رسمیت شناختن رژیم اسرائیل از سوی کشورهای عربی را مطرح کرد و رهبران کشورهای عربی در اجلاس سران کنفرانس اسلامی در فاس مراکش، همان سال این طرح را تصویب کردند. وی در این اجلاس سعی کرد به طور غیر مستقیم بر ضرورت همزیستی مسالمت‌آمیز با صهیونیست‌ها تأکید کند. این طرح که پس از شکست طرح کمپ دیوید مطرح شد، هدفش حل مناقشات خاورمیانه با حضور امریکا و کاستن احساسات ضد صهیونیستی بود. طرح فهد یک طرح هشت‌ماده‌ای بود که بر اساس آن، رژیم اشغالگر قدس به طور ضمنی، شناسایی و امنیت آن تضمین می‌شد.[۱۶] اعلام طرح هشت‌ماده‌ای فهد و شناسایی رژیم صهیونیستی بر اساس ماده هفت این طرح و انتقاد صریح و گسترده و راهپیمایی عظیم مردم ایران در مخالفت با آن ـ که سرانجام یکی از دلایل عمده شکست کنفرانس فاس گردید ـ موجب تیره‌ترشدن روابط ایران و عربستان شد. در نهایت طرح فهد قابلیت لازم برای اجرایی‌شدن را به دست نیاورد.[۱۷] (ببینید: سازمان کنفرانس اسلامی)

به نظر امام‌خمینی دولت‌های مسلمان نباید با هیچ‌یک از ابرقدرت‌ها، دوباره سازش کنند؛ در حالی‌که ملک‌فهد و انور سادات، رئیس‌جمهور وقت مصر با امریکا که می‌خواهد دست مردم منطقه را از سرنوشت‌شان کوتاه کند، همراهی می‌کردند.[۱۸] ایشان تأکید داشت جمهوری اسلامی ایران خواهان شرافت و انسانیت است و هر مسلمانی موظف است در برابر ابرقدرت‌ها ایستادگی کند و با طرح‌هایی از قبیل طرح سادات و فهد به مخالفت برخیزد و طرح‌هایی از این قبیل را که به نفع مستضعفان نیست، محکوم کند.[۱۹] از نظر ایشان این طرح باعث شد رژیم اسرائیل ارتفاعات جولان را نیز به خاک خود ملحق کند و ملک‌فهد و امثال او منافع و ذخایر خود را تقدیم کنند و در ازای آن ملت خود را به ذلت بکشانند.[۲۰] همچنین از نگاه ایشان این طرح هیچ جنبه مثبتی نداشت، بلکه چیزی بود که امریکا، صهیونیزم و بعضی از نوکران آنان مطرح کرده بودند و می‌خواستند آن را بر همه تحمیل کنند.[۲۱] ایشان درباره این طرح برای اسلام اعلام خطر کرد و معتقد بود باید به ملت‌های مسلمان و کشورهای اسلامی تذکر داده شود که طرح یادشده به منظور به‌رسمیت شناختن رژیم اسرائیل مطرح شده‌است؛ در حالی‌که اسرائیل در سال‌های طولانی، اقدام به غصب زمین‌های مسلمانان و کشتار دسته‌جمعی در فلسطین و لبنان و دیگر کشورها کرده‌است.[۲۲] ایشان خاطرنشان کرد طرح یادشده باعث خواهد شد اسرائیل در آینده، مکه و مدینه را نیز از چنگ آنان درآورد.[۲۳] ایشان در ادامه نیز خاطرنشان کرد که طرح فهد یکی از طرح‌هایی بود که اسرائیل و جنایات وی را استوار می‌کرد. ایشان طرفداری از آن را برای مسلمانان فاجعه و برای دولت‌های اسلامی انفجار دانست و مخالفت با آن را فریضه بزرگ اسلامی شمرد و امثال فهد را مسلمان‌نما خواند.[۲۴]

کمک‌های مالی، تسلیحاتی و سیاسی بزرگ عربستان به عراق در جنگ تحمیلی این کشور علیه ایران، در شرایطی آغاز شد که عراق اطمینان کامل به کمک‌های بلاعوض امریکا و هم‌پیمانان آن کشور و همکاری کشورهای عرب خلیج فارس و در رأس آنها عربستان داشت.[۲۵] از مهم‌ترین اقدامات فهد علیه ایران می‌توان به طراحی توطئه نفتی علیه ایران اشاره کرد. عربستان در جلسه هفتادوششم اوپک (آذر ۱۳۶۴) طرح جدیدی ارائه کرد که بر اساس آن، بهای نفت به پایین‌ترین سطح خود در تاریخ رسید و هدف اصلی این توطئه ایران بود تا با قطع درآمدهای ارزی حاصل از نفت و همچنین با بمباران پایانه‌های نفتیِ ایران به دست عراق، مشکلات داخلی و تضعیف تدارکات و پشتیبانی جنگی، ایران را به پای میز مذاکره بکشاند.[۲۶]

از سوی دیگر، فهد که در جنگ تحمیلی با دادن کمک‌ها و وام‌های چند میلیارد دلاری به کمک صدام حسین شتافته بود و با طولانی‌شدن جنگ می‌دید آینده خوبی در انتظار رژیم عراق نیست، در سال ۱۳۶۵ برای همکاری با ایران برای پایان‌دادن به سلطه بعث عراق و صدام حسین و نجات مردم عراق و منطقه از دست وی، پیشنهادهایی به ایران داد؛ ازجمله اینکه ایران برای مدت یک هفته، جنگ را در جبهه‌ها متوقف سازد و آنان خودشان برای از میان‌بردن صدام اقدام کنند. این پیشنهاد در جلسات مسئولان ارشد ایران بحث شد و امام‌خمینی هم در جریان قرار گرفت.[۲۷] (ببینید: عربستان سعودی)

همچنین در اول شهریور ۱۳۶۵ در پی حملات هوایی عراق به منابع نفتی ایران و تهدیدهای رئیس‌جمهور وقت ایران در نماز جمعه تهران، نماینده ویژه ملک‌فهد، مشورت‌هایی را با مقامات کشور سوریه انجام داد و به دنبال آن، عبدالحلیم خدام، معاون رئیس‌جمهور سوریه به ایران آمد. وی از ایران خواست در سیاست مقابله به مثل، به کشتی‌های عربستان حمله نکند و ادعای فهد در خصوص همکاری‌نکردن با عراق در زدن جزیره «سیری» و اذیت‌نکردن زائران بازداشت‌شده در عربستان را یادآور شد و از رئیس‌جمهور ایران قول گرفت که دو هفته ایران کشتی‌های عربستان را نزند.[۲۸] پیرو این تصمیم در ششم شهریور ۱۳۶۵، عربستان ۱۰۳ تن از ۱۱۳ تن حاجیان بازداشتی ایران را که در جریان خودسرانه انتقال مواد منفجره توسط سیدمهدی هاشمی مسئول واحد نهضت‌های آزادی‌بخش سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و برخی دیگر، در خلال برگزاری مراسم حج بازداشت شده بودند[۲۹] آزاد کرد. غلامرضا آقازاده وزیر نفت ایران، پس از سفر به عربستان که برای مذاکره با ملک‌فهد ترتیب داده شده بود، گزارش کرد فهد اعلام کرده‌است صدور نفت عراق از طریق عربستان قطع شده و دیگر این کشور کمکی به عراق نخواهد کرد و موافق حذف صدام حسین است؛ همچنین می‌خواهد روابطش را با ایران نیکو کند.[۳۰]

فهد خواسته بود فردی از ایران به عربستان برود تا درباره چگونگی حذف صدام حسین مذاکره کنند.[۳۱] در آبان ۱۳۶۵ ملک‌فهد اعلام کرد در کنفرانس سران شورای همکاری خلیج فارس به نفع ایران حرکت خواهد کرد و اظهار آمادگی کرد در صورت خاموش‌شدن دو هفته‌ای شعله جنگ در جبهه‌ها ـ حتی بدون آتش‌بس ـ برای حذف صدام اقدام شود و سه نفر از باقی‌مانده زندانیان کاروان ایرانی را همراه با پرونده‌ها، پس خواهد داد.[۳۲]

اما کشتار چهارصد تن از حاجیان ایرانی در مراسم حج در نهم مرداد ۱۳۶۶، بزرگ‌ترین ضربه را به روابط دو کشور وارد کرد. فاجعه خونین مکه که به کشته‌شدن صدها حج‌گزار ایرانی و غیر ایرانی و هزاران زخمی منجر شد، باعث شدیدترین جنگ‌های تبلیغاتی دو کشور علیه یکدیگر گردید. رادیو و تلویزیون و رسانه‌های سعودی هم‌زمان با قتل عام حاجیان ایرانی در سال ۱۳۶۶، دائماً برای توجیه جنایات خود، عملیات کشف مواد منفجره از حج‌گزاران ایرانی را که یک سال پیش اتفاق افتاده بود، مطرح می‌کردند. در نهایت کنفرانس کشورهای اسلامی و دیگر کشورهای عرب، حمایت خود را از عملکرد سعودی در این کشتار اعلام کردند.[۳۳] در قضیه کشتار حج‌گزاران، امام‌خمینی معتقد بود این موضوع یک توطئه بود که بر آل سعود تحمیل شد و این خاندان با قبول این مسئله خود را در دنیا دچار انحطاط کردند.[۳۴] ایشان هشدار داد که ملک‌فهد و امثال وی در آینده خواهند فهمید که چه چیزی بر آنان تحمیل شده‌است. آل سعود که خود را خادم‌الحرمین می‌نامیدند، از نظر ایشان خائن‌الحرمین قلمداد شدند.[۳۵] ایشان معتقد بود ملک‌فهد، هر سال، مقدار زیادی از ثروت‌های ملت عربستان را صرف تبلیغ وهابیت می‌کند و ملت غافل را به سوی ابرقدرت‌ها متمایل و از نام اسلام و قرآن برای نابودی اسلام و قرآن بهره‌برداری می‌کند.[۳۶]

ملک‌فهد در سال ۱۳۷۴ دچار سکته مغزی شد و از نظر جسمی تحلیل رفت و از آن زمان به بعد اداره امور روزمره کشور به برادر ناتنی‌اش امیرعبدالله سپرده شد. وی در دهم مرداد ۱۳۸۴ در سن ۸۲سالگی درگذشت.[۳۷] (ببینید: کشتار حجاج ایرانی)

پانویس

  1. عظیمی، عربستان سعودی، ۹۱.
  2. عظیمی، عربستان سعودی، ۹۰.
  3. آقایی، سیاست و حکومت در عربستان سعودی، ۶۹.
  4. آقایی، سیاست و حکومت در عربستان سعودی، ۶۹.
  5. هالیدی، عربستان بی‌سلاطین، ۳۲۲.
  6. آقایی، سیاست و حکومت در عربستان سعودی، ۱۵۸.
  7. آقایی، سیاست و حکومت در عربستان سعودی، ۱۶۲.
  8. اخوان کاظمی، مروری بر روابط ایران و عربستان در دو دهه اخیر، ۲۱؛ عظیمی، عربستان سعودی، ۱۲۴.
  9. اخوان کاظمی، مروری بر روابط ایران و عربستان در دو دهه اخیر، ۲۲.
  10. آقایی، سیاست و حکومت در عربستان سعودی، ۱۹۸؛ شهابی، ۱۱ و ۱۵.
  11. آقایی، سیاست و حکومت در عربستان سعودی، ۲۱۰.
  12. هاشم‌آبادی، روابط جمهوری اسلامی ایران و عربستان در دهه اخیر (۸۹ ـ ۷۹)، ۲۰۱؛ اخوان کاظمی، مروری بر روابط ایران و عربستان در دو دهه اخیر، ۲۲.
  13. امام خمینی، صحیفه، ۷/۶۵.
  14. امام خمینی، صحیفه، ۱۲/۱۹۲.
  15. آقایی، سیاست و حکومت در عربستان سعودی، ۱۶۰.
  16. اخوان کاظمی، مروری بر روابط ایران و عربستان در دو دهه اخیر، ۳۲؛ آقایی، سیاست و حکومت در عربستان سعودی، ۱۶۴ ـ ۱۶۵.
  17. عظیمی، عربستان سعودی، ۱۲۲.
  18. امام خمینی، صحیفه، ۱۵/۳۳۹.
  19. امام خمینی، صحیفه، ۱۵/۳۴۰.
  20. امام خمینی، صحیفه، ۱۵/۳۴۸.
  21. امام خمینی، صحیفه، ۱۵/۳۶۹.
  22. امام خمینی، صحیفه، ۱۵/۳۷۰.
  23. امام خمینی، صحیفه، ۱۵/۳۷۱.
  24. امام خمینی، صحیفه، ۱۶/۲۹۳.
  25. عظیمی، عربستان سعودی، ۱۲۵.
  26. عظیمی، عربستان سعودی، ۳۱-۳۲.
  27. هاشمی رفسنجانی، کارنامه و خاطرات، سال ۱۳۶۵، اوج دفاع، ۱۱ ـ ۱۲.
  28. هاشمی رفسنجانی، کارنامه و خاطرات، سال ۱۳۶۵، اوج دفاع، ۲۳۱.
  29. هاشمی رفسنجانی، کارنامه و خاطرات، سال ۱۳۶۵، اوج دفاع، ۲۳۸؛ اخوان کاظمی، مروری بر روابط ایران و عربستان در دو دهه اخیر، ۳۳.
  30. هاشمی رفسنجانی، کارنامه و خاطرات، سال ۱۳۶۵، اوج دفاع، ۲۸۶.
  31. هاشمی رفسنجانی، کارنامه و خاطرات، سال ۱۳۶۵، اوج دفاع، ۳۰۴.
  32. هاشمی رفسنجانی، کارنامه و خاطرات، سال ۱۳۶۵، اوج دفاع، ۳۳۰.
  33. اخوان کاظمی، مروری بر روابط ایران و عربستان در دو دهه اخیر، ۳۳.
  34. امام خمینی، صحیفه، ۲۰/۳۷۰.
  35. امام خمینی، صحیفه، ۲۰/۳۷۱.
  36. امام خمینی، صحیفه، ۲۱/۳۹۶.
  37. اطلاعات، روزنامه، ۱، ۴ و ۱۶.

منابع

  • آقایی، سیدداود، سیاست و حکومت در عربستان سعودی، تهران، کتاب سیاسی، چاپ اول، ۱۳۶۸ش.
  • اخوان کاظمی، بهرام، مروری بر روابط ایران و عربستان در دو دهه اخیر، تهران، سازمان تبلیغات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۳ش. *اطلاعات، روزنامه، ۱۰/۵/۱۳۸۴ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش.
  • شهابی، سیف‌الرضا، دیدگاه‌های شورای همکاری خلیج فارس، تهران، اطلاعات، چاپ اول، ۱۳۸۶ش.
  • عظیمی، رقیه‌السادات، عربستان سعودی، تهران، وزارت امورخارجه، چاپ اول، ۱۳۷۴ش.
  • هاشم‌آبادی، حسینعلی، روابط جمهوری اسلامی ایران و عربستان در دهه اخیر (۸۹ ـ ۷۹)، پایان‌نامه ارشد دانشکده حقوق و علوم سیاسی، دانشگاه امام‌صادق(ع).
  • هاشمی رفسنجانی، اکبر، کارنامه و خاطرات، سال ۱۳۶۵، اوج دفاع، به اهتمام عماد هاشمی، تهران، دفتر نشر معارف انقلاب، چاپ دوم، ۱۳۸۸ش.
  • هالیدی، فرد، عربستان بی‌سلاطین، ترجمه بهرام افراسیابی، تهران، کتابسرا، چاپ دوم، ۱۳۶۰ش.

پیوند به بیرون