محمدابراهیم اعرافی
| اطلاعات فردی | |
|---|---|
| نام کامل | محمدابراهیم اعرافی |
| تاریخ تولد | ۱۲۸۹ش |
| زادگاه | میبد، یزد |
| تاریخ وفات | ۲۸ شهریور ۱۳۷۱ |
| محل دفن | گلزار شهدای شهیدیه میبد |
| شهر وفات | میبد |
| خویشاوندان سرشناس | ملا عباس اعرافی (پدر) |
| اطلاعات علمی | |
| استادان | امامخمینی، سیدحسین بروجردی، عبدالکریم حائری یزدی، سیدصدرالدین صدر، محمدتقی ادیب نیشابوری، سیدشهابالدین مرعشی نجفی، سیدمحمدتقی خوانساری و عباسعلی شاهرودی |
| محل تحصیل | میبد، یزد، مشهد، قم |
| سایر | دریافت اجازهنامه در امور حسبیه و شرعیه از امامخمینی |
| فعالیتهای اجتماعی-سیاسی | |
| سیاسی | مبارزه با حکومت پهلوی، همراهی با نهضت امامخمینی |
| اجتماعی | امام جمعه میبد، تأسیس حوزه علمیه میبد، احداث مدرسه و مسجد، هدایت کمکهای مردمی به جبهههای جنگ |
محمدابراهیم اعرافی، از شاگردان درس خارج فقه و اصول امامخمینی.
زادگاه و خاندان
محمدابراهیم اعرافی در سال ۱۲۸۹ش در میبد و در خانوادهای روحانی به دنیا آمد. پدرش ملا عباس اعرافی از عالمان میبد بود و جدش شیخ محمد اعرافی از عالمان دینی آن سامان محسوب میشد که در مبارزه با اشرار در راه میبد به شهادت رسید.
اجداد مادری او هم در کسوت روحانیت بودند؛ پدر مادرش شیخ علی و جد مادرش ملا ابوطالب از روحانیان میبد بودند.
تحصیل
محمدابراهیم قرائت قرآن را در خانه و نزد جدش شیخ علی فراگرفت. دوران ابتدایی را هم در دبستان فیروزآبادی میبد گذراند و سپس به تحصیل دروس حوزوی روی آورد و بخشی از دروس مقدمات حوزوی را در زادگاهش خواند، ولی درباره استادان او در آن مقطع گزارشی در دست نیست. او سپس به یزد رفت و مقدمات را در آنجا تکمیل کرد و درباره استادان یزدی او هم اطلاعاتی وجود ندارد.
اعرافی آنگاه راهی مشهد شد و در مدارس علمیه آن شهر ادبیات را نزد محمدتقی ادیب نیشابوری فراگرفت. بخشی از دروس سطح را در همانجا و پیش میرزای جندقی معروف به علم الهدی و شیخ حبیبالله گلپایگانی خواند.
محمدابراهیم اعرافی سپس راهی قم شد و در حوزه علمیه نوبنیاد آن شهر دروس سطح را نزد آیتالله سیدشهابالدین مرعشی نجفی، و آیتالله فاضل لنکرانی قفقازی و شیخ محمدعلی قمی تکمیل کرد. او آنگاه در دروس خارج فقه و اصول آیتالله حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی، سیدصدرالدین صدر، سیدمحمدتقی موسوی خوانساری و شیخ عباسعلی شاهرودی حضور پیدا کرد. در سال ۱۳۲۴ و با استقرار آیتالله بروجردی در قم، در درس خارج فقه و اصول ایشان نیز حاضر شد و همزمان در درس خارج فقه و اصول امامخمینی هم شرکت میکرد.[۱]
اعرافی از آیات شیخ عبدالکریم حائری یزدی، بروجردی، سیدابوالحسن اصفهانی، سیدعبدالهادی شیرازی، سیدمحسن طباطبایی حکیم، سیدمحمود حسینی شاهرودی، سیدمحمدرضا موسوی گلپایگانی و سیدشهابالدین مرعشی نجفی اجازات اجتهاد، روایت و امور حسبیه دریافت کرد.[۲] همچنین با معرفی سیدعباس خاتم یزدی و شیخ احمد وحیدی یزدی، اجازهنامهای در امور حسبیه و شرعیه از امامخمینی دریافت کرد.[۳] و سیدعباس خاتم یزدی و شیخ احمد وحیدی یزدی معرفان او بودند.[۴]
فعالیت سیاسی و اجتماعی
در همان دوران از طرف وزارت فرهنگ وقت مدرک لیسانس به وی داده شد. اعرافی سپس به میبد بازگشت و به اقامه نماز جماعت در شهیدیه میبد پرداخت. همچنین در مدارس دینی آن شهر تدریس میکرد. با آغاز نهضت اسلامی به رهبری امامخمینی در ترویج افکار و اندیشههای امامخمینی میکوشید.[۵] در سال ۱۳۴۴ش و به جرم ایراد سخنرانی انتقادی علیه دولت تحت تعقیب قرار گرفت و پرونده او برای رسیدگی قضایی به دادگاه اصفهان ارجاع شد.[۶] دادگاه در نهایت پس از محاکمه، قرار منع تعقیب او را صادر کرد.[۷] اعرافی سپس به حمایت از امامخمینی ادامه داد، ازجمله در مجلسی که به مناسبت رحلت آیتالله حکیم در مسجد رضوی یزد برگزار شده بود، به سخنرانی پرداخت و مرجعیت امامخمینی را اعلام کرد.[۸] در سال ۱۳۵۳ هم به جرم اهانت به محمدرضاشاه بار دیگر تحت تعقیب قرار گرفت.[۹] پس از آن هم در سخنرانیهایش به افشاگری علیه حکومت پهلوی میپرداخت و از سیاستهای آن حکومت انتقاد میکرد. همچنین به دفاع از امامخمینی میپرداخت و بهخصوص در میبد رهبری مبارزات مردم آن شهر را بر عهده داشت.[۱۰] در بهمن ۱۳۵۶ همراه با سیدروحالله خاتمی اردکانی و شیخ محمد صدوقی یزدی به قم رفت و خواستار تعیین تکلیف مراجع تقلید درباره تعطیلی مغازهها در استان یزد شد.[۱۱]
اعرافی سپس به سخنرانی در میبد ادامه داد و به سبب این سخنرانیها در سال ۱۳۵۶ش توسط مأموران حکومت پهلوی دستگیر و زندانی شد. دستگیری او موجی از اعتراض مردم و علمای استان یزد را برانگیخت و ازجمله صدوقی یزدی به دستگیری او اعتراض کرد. این اعتراضها باعث شد تا آزاد شود و به فعالیتهای سیاسی ادامه دهد.[۱۲] در فروردین ۱۳۵۷ش پس از آنکه مأموران حکومت پهلوی به مجلس بزرگداشت مردم یزد به مناسبت چهلمین روز واقعه تبریز (۲۹ بهمن ۱۳۵۶) یورش بردند و جمعی از مردم آن شهر را به خاک و خون کشیدند، همراه با جمعی از روحانیان مبارز یزد اعلامیهای صادر و ابعاد آن جنایت را افشا کردند و اقدام حکومت پهلوی ضرب و شتم مردم و زنان و کودکان و شهادت جمعی از مردم را محکوم کردند.[۱۳]
او در ۲۵/۵/۱۳۵۷ نیز همراه با جمعی از علمای یزد در اعلامیهای دیگر خطاب به مردم، اقدام حکومت پهلوی در سرکوبی تظاهرات مردم در شهرهای جهرم، اهواز، کاشان، کرمانشاه، کنگاور و همدان را محکوم کردند و آنگاه با اشاره به اعلام حکومت نظامی در شهر اصفهان و کشته و زخمی شدن جمعی از مردم آن شهر، اقدام حکومت پهلوی را تقبیح نمودند.[۱۴] پس از آن نیز همراه با عالمان یزد اعلامیههایی را در محکومیت حکومت پهلوی امضا کرد.[۱۵]
اعرافی در ۹/۶/۱۳۵۷ ش وقتی شیخ محمد صدوقی وارد شهر میبد شد، با شمشیر حمایل و پایبرهنه در مراسم استقبال از صدوقی شرکت کرد و با اعلام وجوب جهاد، خودش را سربازی مسلح نامید و از مردم خواست به صفوف مبارزه با حکومت پهلوی بپیوندند. ساواک در گزارشی از این مراسم، از اعرافی بهعنوان یکی از روحانیان طرفدار امامخمینی نام برد. همچنین بر نقش او در سازماندهی تظاهرات مردم میبد علیه حکومت پهلوی تأکید کرد.[۱۶] ساواک در گزارشی دیگر در شهریور ۱۳۵۷ او را یکی از روحانیان افراطی نامید که در اکثر مجالس سخنرانی به انتقاد از حکومت پهلوی میپردازد و مجالسی هم به یاد کشتهشدگان حوادث انقلاب برگزار میکند.[۱۷]
او پس از پیروزی انقلاب اسلامی به سمت امامجمعه میبد منصوب شد. در کنار اقامه نماز جمعه، به تدریس دروس حوزوی در میبد ادامه میداد و در دوره جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، در هدایت کمکهای مردمی به جبهههای جنگ فعال بود. تأسیس حوزه علمیه میبد و احداث چندین باب مدرسه و مسجد ازجمله اقدامات اجتماعی اوست.
درگذشت
محمدابراهیم اعرافی در ۲۸ شهریور ۱۳۷۱ در میبد درگذشت و پیکرش پس از اقامه نماز توسط محمد امامی کاشانی در گلزار شهدای شهیدیه میبدیه شهر میبد به خاک سپرده شد.[۱۸]
پانویس
- ↑ مدرسی، مفاخر یزد، ص۹۴-۹۵.
- ↑ مدرسی، مفاخر یزد، ص۹۵.
- ↑ صحیفه امام، ج۱، ص۴۹۷-۴۹۸.
- ↑ صحیفه امام، ج۱، ص۴۹۷-۴۹۸.
- ↑ مدرسی، مفاخر یزد، ص۹۵.
- ↑ انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان یزد، ج۱، ص۴۵.
- ↑ انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان یزد، ج۱، ص۵۰.
- ↑ مدرسی، مفاخر یزد، ص۹۵.
- ↑ انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان یزد، ج۱، ص۳۳۳.
- ↑ مدرسی، مفاخر یزد، ص۹۵.
- ↑ انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، استان یزد، ج۲، ص۱۴۲.
- ↑ مدرسی، مفاخر یزد، ص۹۵؛ کاظمینی، دانشنامه ائمه جمعه سراسر کشور، ص۸۶.
- ↑ اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۲۶۰ ـ ۲۶۳.
- ↑ اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۳۶۲ ـ ۳۶۴.
- ↑ اسناد انقلاب اسلامی، ج۳، ص۳۷۷-۳۷۸، ۵۴۲-۵۴۳.
- ↑ انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، ج۱۰، ص۲۱۱.
- ↑ سیر مبارزات یاران امام در آینه اسناد ساواک، ج۱۱، ص۳۴۲.
- ↑ مدرسی، مفاخر یزد، ج۱، ص۹۶.
منابع
- اسناد انقلاب اسلامی (۱۳۷۴)، ج۳، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
- انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک: استان یزد (۱۳۹۳)، ج۱ و ۲، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات.
- انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک (۱۳۸۸)، ج۱۰، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات.
- پارسای کویر ـ خاطرات و آموزههایی از زندگی آیتالله حاج شیخ محمدابراهیم اعرافی (۱۳۸۳)، قم، بوستان کتاب.
- سیر مبارزات یاران امامخمینی در آینه اسناد به روایت اسناد ساواک (۱۳۹۳)، ج۱۱، تدوین: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی.
- صحیفه امام (۱۳۷۸)، ج۱، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی.
- کاظمینی، میرزا محمد (۱۳۸۴)، دانشنامه ائمه جمعه سراسر کشور، به اهتمام سیدمحمدکاظم مدرسی و میرزا محمد کاظمینی، ج۱، بنیاد ریحانه الرسول یزد، تهران، برگ رضوان.
- مدرسی، محمدکاظم (۱۳۸۲)، مفاخر یزد، ج۱، یزد، بنیاد ریحانه الرسول یزد.