۵۷۲
ویرایش
(صفحهای تازه حاوی «{{ویرایش}} نهضت آزادی ایران، تشکلی سیاسی با گرایش اسلامی و ملی. نهضت آزادی ایران تشکلی سیاسی با گرایش اسلامی و ملی است که در سال 1340 تأسیس شد. این تشکل اندیشه و هویت اجتماعی خود را بر وحدت، تکامل جنبش اسلامی و نهضت ملی ایران قرار داد<ref> بازرگان، خ...» ایجاد کرد) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳: | خط ۳: | ||
نهضت آزادی ایران، تشکلی سیاسی با گرایش اسلامی و ملی. | نهضت آزادی ایران، تشکلی سیاسی با گرایش اسلامی و ملی. | ||
نهضت آزادی ایران تشکلی سیاسی با گرایش اسلامی و ملی است که در سال 1340 تأسیس شد. این تشکل اندیشه و هویت اجتماعی خود را بر وحدت، تکامل جنبش اسلامی و نهضت ملی ایران قرار داد<ref> بازرگان، خاطرات، 1/374.</ref>؛ همچنین با تأکید بر اسلام و ملیگرایی ایرانی، مقاومت در برابر رژیم پهلوی را با استفاده از مذهب سامان بخشید؛ زیرا بانیان آن هویت مذهبی مردم را جامعتر از هویت ملی میدانستند<ref> برزین، 167 و 180؛ عیوضی، 116.</ref>. حکومت مورد نظرِ نهضت آزادی آمیزهای از دموکراسی و آموزههای اجتماعی اسلام بود<ref> دلاوری، 253.</ref> و مخاطبان آن را طبقه شهرنشین و متوسط جامعه تشکیل میدادند<ref> برزین، 167.</ref>. استادان و دانشجویان دانشگاه تهران، روحانیان، روشنفکران مذهبی و ملیگرایان، مدیران صنعتی، تکنوکراتها و تحصیلکردگان خارج از کشور نیز با آنان در ارتباط بودند<ref> نجاتی، 1/166.</ref>. | نهضت آزادی ایران تشکلی سیاسی با گرایش اسلامی و ملی است که در سال 1340 تأسیس شد. این تشکل اندیشه و هویت اجتماعی خود را بر وحدت، تکامل جنبش اسلامی و نهضت ملی ایران قرار داد<ref> بازرگان، خاطرات، 1/374.</ref>؛ همچنین با تأکید بر اسلام و ملیگرایی ایرانی، مقاومت در برابر رژیم پهلوی را با استفاده از مذهب سامان بخشید؛ زیرا بانیان آن هویت مذهبی مردم را جامعتر از هویت ملی میدانستند<ref> برزین، زندگینامه سیاسی، 167 و 180؛ عیوضی، 116.</ref>. حکومت مورد نظرِ نهضت آزادی آمیزهای از دموکراسی و آموزههای اجتماعی اسلام بود<ref> دلاوری، 253.</ref> و مخاطبان آن را طبقه شهرنشین و متوسط جامعه تشکیل میدادند<ref> برزین، زندگینامه سیاسی، 167.</ref>. استادان و دانشجویان دانشگاه تهران، روحانیان، روشنفکران مذهبی و ملیگرایان، مدیران صنعتی، تکنوکراتها و تحصیلکردگان خارج از کشور نیز با آنان در ارتباط بودند<ref> نجاتی، 1/166.</ref>. | ||
==روند شکلگیری== | ==روند شکلگیری== | ||
خط ۱۷: | خط ۱۷: | ||
اصول و مرامنامه نهضت آزادی نیز که در اردیبهشت 1340 منتشر شد، دو حوزه کلی سیاست داخلی و خارجی را دربر میگیرد. در حوزه سیاست داخلی، اعضای نهضت آزادی بر استقرار قانون و تلاش برای رفع نواقص آن، احقاق حقوق ملت، تعیین حدود اختیارات مسئولان، ترویج اصول اخلاقی، اجتماعی و سیاسی بر اساس مبانی اسلام و مبارزه با مظاهر فساد، فقر، بیکاری، جهل، عقبماندگی و نفاق، همچنین آمادهکردن تدریجی ملت برای استفاده از دموکراسی، تأمین استقلال کشور و اعتقاد به استقلال قوه قضاییه تأکید میکردند<ref> نهضت آزادی ایران، 1/44 ـ 46.</ref>؛ در حوزه سیاست خارجی نیز خواهان همبستگی با کشورهای صلحجو و رعایت اصل بیطرفی، آزادی و استقلال ملتهای کوچک و حمایت از نهضتهای اصیل بودند<ref> همان، 1/46.</ref>؛ همچنین مهدی بازرگان در جلسه اعلان تأسیس نهضت آزادی، با تأکید بر اینکه این تشکل در طول جبهه ملی و یکی از عناصر تشکیلدهنده و تکمیلکننده آن است و نه در عرض آن<ref> بازرگان، اسناد نهضت آزادی ایران، 1/10.</ref>، مرام اصلی این گروه را به صورت خلاصه، مسلمان، ایرانی، تابع قانون اساسی و مصدّقی دانست و در تشریح آن اظهار داشت این حزب ورود به سیاست و فعالیت اجتماعی را از باب وظیفه ملی و فریضه دینی برگزیده و دین را از سیاست جدا نمیداند و خدمت به خلق و اداره امور ملت را عبادت میشمارد؛ چنانکه نسبت به حیثیت، استقلال و تعالی ایران، فوقالعاده پافشاری میکند؛ ولی مخالف ارتباط و تعامل با جهان نیست. وی افزود این گروه از قانون اساسی به صورت واحد جامع طرفداری میکند و اجازه نمیدهد اساس آن که آزادی عقاید، مطبوعات و اجتماعات؛ استقلال قضات، تفکیک قوا و انتخابات صحیح است، فراموش شود؛ همانگونه که محمد مصدق را از خادمین بزرگ و افتخارات ایران و شرق به شمار میآورد و از راه او پیروی میکند<ref> همان، 1/17.</ref>. | اصول و مرامنامه نهضت آزادی نیز که در اردیبهشت 1340 منتشر شد، دو حوزه کلی سیاست داخلی و خارجی را دربر میگیرد. در حوزه سیاست داخلی، اعضای نهضت آزادی بر استقرار قانون و تلاش برای رفع نواقص آن، احقاق حقوق ملت، تعیین حدود اختیارات مسئولان، ترویج اصول اخلاقی، اجتماعی و سیاسی بر اساس مبانی اسلام و مبارزه با مظاهر فساد، فقر، بیکاری، جهل، عقبماندگی و نفاق، همچنین آمادهکردن تدریجی ملت برای استفاده از دموکراسی، تأمین استقلال کشور و اعتقاد به استقلال قوه قضاییه تأکید میکردند<ref> نهضت آزادی ایران، 1/44 ـ 46.</ref>؛ در حوزه سیاست خارجی نیز خواهان همبستگی با کشورهای صلحجو و رعایت اصل بیطرفی، آزادی و استقلال ملتهای کوچک و حمایت از نهضتهای اصیل بودند<ref> همان، 1/46.</ref>؛ همچنین مهدی بازرگان در جلسه اعلان تأسیس نهضت آزادی، با تأکید بر اینکه این تشکل در طول جبهه ملی و یکی از عناصر تشکیلدهنده و تکمیلکننده آن است و نه در عرض آن<ref> بازرگان، اسناد نهضت آزادی ایران، 1/10.</ref>، مرام اصلی این گروه را به صورت خلاصه، مسلمان، ایرانی، تابع قانون اساسی و مصدّقی دانست و در تشریح آن اظهار داشت این حزب ورود به سیاست و فعالیت اجتماعی را از باب وظیفه ملی و فریضه دینی برگزیده و دین را از سیاست جدا نمیداند و خدمت به خلق و اداره امور ملت را عبادت میشمارد؛ چنانکه نسبت به حیثیت، استقلال و تعالی ایران، فوقالعاده پافشاری میکند؛ ولی مخالف ارتباط و تعامل با جهان نیست. وی افزود این گروه از قانون اساسی به صورت واحد جامع طرفداری میکند و اجازه نمیدهد اساس آن که آزادی عقاید، مطبوعات و اجتماعات؛ استقلال قضات، تفکیک قوا و انتخابات صحیح است، فراموش شود؛ همانگونه که محمد مصدق را از خادمین بزرگ و افتخارات ایران و شرق به شمار میآورد و از راه او پیروی میکند<ref> همان، 1/17.</ref>. | ||
به طور کلی اگرچه نهضت آزادی با هدف اینکه گروهی مذهبی ـ سیاسی باشد، تشکیل شد، اما به طور عمده بر فعالیت سیاسی متمرکز شد؛ زیرا فلسفه تأسیس آن تحقق آزادی، تحقق حقوق بشر بر اساس اعلامیه حقوق بشر و منشور ملل متحد بود<ref> نهضت آزادی ایران، 1/44 ـ 45؛ جعفریان، 344.</ref>. از اهداف نهضت آزادی در این حوزه میتوان به توجه به دموکراسی، کاهش دخالت دولت در حیطه سیاسی و عمومی، برگزاری انتخابات آزاد، درخواست برای پایان بازداشتها، شکنجه و اعدام فعالان<ref> جعفریان، 344 ـ 346؛ برزین، 170.</ref> و اعتقاد به اینکه «شاه باید سلطنت کند نه حکومت» اشاره کرد. این گروه اگرچه با هدف مبارزه با سلطنت شکل گرفته بود، اما مبارزه را در چارچوب قانون اساسی کشور و با پذیرش کلیت این قانون تفسیر میکرد، نه انقلاب و براندازی<ref> رضوینیا، 46 ـ 47.</ref>. نهضت آزادی از کنگره، شورای مرکزی، دفتر سیاسی، هیئت اجرایی، هیئت داوری و حوزهها تشکیل میشد و کنگره بالاترین مرجع تصمیمگیری این تشکل بود<ref> همان، 31.</ref>. | به طور کلی اگرچه نهضت آزادی با هدف اینکه گروهی مذهبی ـ سیاسی باشد، تشکیل شد، اما به طور عمده بر فعالیت سیاسی متمرکز شد؛ زیرا فلسفه تأسیس آن تحقق آزادی، تحقق حقوق بشر بر اساس اعلامیه حقوق بشر و منشور ملل متحد بود<ref> نهضت آزادی ایران، 1/44 ـ 45؛ جعفریان، 344.</ref>. از اهداف نهضت آزادی در این حوزه میتوان به توجه به دموکراسی، کاهش دخالت دولت در حیطه سیاسی و عمومی، برگزاری انتخابات آزاد، درخواست برای پایان بازداشتها، شکنجه و اعدام فعالان<ref> جعفریان، 344 ـ 346؛ برزین، زندگینامه سیاسی، 170.</ref> و اعتقاد به اینکه «شاه باید سلطنت کند نه حکومت» اشاره کرد. این گروه اگرچه با هدف مبارزه با سلطنت شکل گرفته بود، اما مبارزه را در چارچوب قانون اساسی کشور و با پذیرش کلیت این قانون تفسیر میکرد، نه انقلاب و براندازی<ref> رضوینیا، 46 ـ 47.</ref>. نهضت آزادی از کنگره، شورای مرکزی، دفتر سیاسی، هیئت اجرایی، هیئت داوری و حوزهها تشکیل میشد و کنگره بالاترین مرجع تصمیمگیری این تشکل بود<ref> همان، 31.</ref>. | ||
==در دوران نهضت اسلامی== | ==در دوران نهضت اسلامی== | ||
نخستین اقدام اعضای نهضت آزادی پس از اعلام موجودیت، انتشار نشریه «حاشیه بیحاشیه» با رویکرد انتقادی از رژیم پهلوی و به منظور صدور اعلامیه، درباره حوادث و رویدادهای روز بود<ref> شادلو، 513.</ref>. آنان با برنامه تشکیلاتی منسجم در آغاز دهه چهل شمسی، ضمن ایجاد پایگاههای اجتماعی در دانشگاههای داخل کشور، دانشجویان را به منظور مبارزه با رژیم سازماندهی میکردند<ref> بازرگان، خاطرات، 1/380؛ برزین، 176.</ref>؛ همچنین در آغاز سال 1341 علی شریعتی با مشورت و کمک پرویز امین<ref> پاریس.</ref>، مصطفی چمران<ref> کالیفرنیا.</ref> و صادق قطبزاده<ref> واشنگتن.</ref> اساسنامه شاخه خارج از کشور نهضت آزادی را تدوین کردند و به تأیید بازرگان رساندند<ref> بازرگان، خاطرات، 2/165 ـ 166؛ نجاتی، 1/469.</ref>. | نخستین اقدام اعضای نهضت آزادی پس از اعلام موجودیت، انتشار نشریه «حاشیه بیحاشیه» با رویکرد انتقادی از رژیم پهلوی و به منظور صدور اعلامیه، درباره حوادث و رویدادهای روز بود<ref> شادلو، 513.</ref>. آنان با برنامه تشکیلاتی منسجم در آغاز دهه چهل شمسی، ضمن ایجاد پایگاههای اجتماعی در دانشگاههای داخل کشور، دانشجویان را به منظور مبارزه با رژیم سازماندهی میکردند<ref> بازرگان، خاطرات، 1/380؛ برزین، زندگینامه سیاسی، 176.</ref>؛ همچنین در آغاز سال 1341 علی شریعتی با مشورت و کمک پرویز امین<ref> پاریس.</ref>، مصطفی چمران<ref> کالیفرنیا.</ref> و صادق قطبزاده<ref> واشنگتن.</ref> اساسنامه شاخه خارج از کشور نهضت آزادی را تدوین کردند و به تأیید بازرگان رساندند<ref> بازرگان، خاطرات، 2/165 ـ 166؛ نجاتی، 1/469.</ref>. | ||
با مطرحشدن مصوبه انجمنهای ایالتی و ولایتی در سال 1341{{ببینید|انجمنهای ایالتی و ولایتی}}، نهضت آزادی ازجمله گروههایی بود که با تشکیل جلسات سخنرانی و رفت و آمد میان تهران و قم و دیدار با مراجع و علما، با ایشان همکاری نزدیکی داشت<ref> موسوی تبریزی، 113.</ref> و در آبان 1341 با صدور بیانیهای، انتخابات انجمنهای ایالتی و ولایتی و دادن حق رأی به زنان از سوی رژیم را فریبکارانه و با هدف سرگرمکردن مردم شمرد و از زنان خواست اگر به دنبال رهایی از چنگال استعمار و استبدادند، نخست حقوق بدیهیتر خود مانند آزادی مطبوعات را طلب کنند<ref> نهضت آزادی ایران، 1/171 ـ 173.</ref>. نهضت آزادی همچنین ضمن حمایت از روحانیت بر این نکته تأکید کرد که آنچه روحانیت میخواهد ارتجاع و سیر قهقرایی نیست و همه، اعم از روحانیت و نهضت آزادی، خواستار رژیم پارلمانی و حکومت قانونی هستند<ref> همان، 1/178.</ref>. پس از آن بازرگان در زمستان 1341 به دیدار امامخمینی در قم رفت<ref> بازرگان، خاطرات، 2/253.</ref>. | با مطرحشدن مصوبه انجمنهای ایالتی و ولایتی در سال 1341{{ببینید|انجمنهای ایالتی و ولایتی}}، نهضت آزادی ازجمله گروههایی بود که با تشکیل جلسات سخنرانی و رفت و آمد میان تهران و قم و دیدار با مراجع و علما، با ایشان همکاری نزدیکی داشت<ref> موسوی تبریزی، 113.</ref> و در آبان 1341 با صدور بیانیهای، انتخابات انجمنهای ایالتی و ولایتی و دادن حق رأی به زنان از سوی رژیم را فریبکارانه و با هدف سرگرمکردن مردم شمرد و از زنان خواست اگر به دنبال رهایی از چنگال استعمار و استبدادند، نخست حقوق بدیهیتر خود مانند آزادی مطبوعات را طلب کنند<ref> نهضت آزادی ایران، 1/171 ـ 173.</ref>. نهضت آزادی همچنین ضمن حمایت از روحانیت بر این نکته تأکید کرد که آنچه روحانیت میخواهد ارتجاع و سیر قهقرایی نیست و همه، اعم از روحانیت و نهضت آزادی، خواستار رژیم پارلمانی و حکومت قانونی هستند<ref> همان، 1/178.</ref>. پس از آن بازرگان در زمستان 1341 به دیدار امامخمینی در قم رفت<ref> بازرگان، خاطرات، 2/253.</ref>. | ||
در ماجرای همهپرسی برای لوایح ششگانه که رژیم پهلوی آن را انقلاب سفید میخواند، در بهمن 1341{{ببینید|انقلاب سفید}}، نهضت آزادی نیز ضمن حمایت از مواضع روحانیت<ref> برزین، 161.</ref> در اعلامیههای جداگانهای، محتوای آن را توصیه امریکا، برخلاف قانون، ضد و نقیض، با محتوایی خیانتبار، سبب بروز مشکلات و رکود اقتصادی و همچنین موجب تقویت موقعیت استبدادی محمدرضا پهلوی خواند و درباره تصویب آن هشدار داد<ref> نهضت آزادی ایران، 1/214 ـ 215، 222 ـ 224، 226 و 228؛ بازرگان، خاطرات، 1/388.</ref>. این مواضع سبب شد در چهارم بهمن 1341، چند تن از سران نهضت آزادی مانند بازرگان، یدالله سحابی، عزتالله سحابی، عباس شیبانی و نیز همراهانی چون طالقانی که عضو نهضت نبودند، به اتهام اقدام علیه امنیت کشور، همچنین اهانت به مقام سلطنت، بازداشت و به زندانهای طولانی محکوم شوند<ref> نجاتی، 1/332؛ بازرگان، خاطرات، 1/389 ـ 390.</ref>. | در ماجرای همهپرسی برای لوایح ششگانه که رژیم پهلوی آن را انقلاب سفید میخواند، در بهمن 1341{{ببینید|انقلاب سفید}}، نهضت آزادی نیز ضمن حمایت از مواضع روحانیت<ref> برزین، زندگینامه سیاسی، 161.</ref> در اعلامیههای جداگانهای، محتوای آن را توصیه امریکا، برخلاف قانون، ضد و نقیض، با محتوایی خیانتبار، سبب بروز مشکلات و رکود اقتصادی و همچنین موجب تقویت موقعیت استبدادی محمدرضا پهلوی خواند و درباره تصویب آن هشدار داد<ref> نهضت آزادی ایران، 1/214 ـ 215، 222 ـ 224، 226 و 228؛ بازرگان، خاطرات، 1/388.</ref>. این مواضع سبب شد در چهارم بهمن 1341، چند تن از سران نهضت آزادی مانند بازرگان، یدالله سحابی، عزتالله سحابی، عباس شیبانی و نیز همراهانی چون طالقانی که عضو نهضت نبودند، به اتهام اقدام علیه امنیت کشور، همچنین اهانت به مقام سلطنت، بازداشت و به زندانهای طولانی محکوم شوند<ref> نجاتی، 1/332؛ بازرگان، خاطرات، 1/389 ـ 390.</ref>. | ||
از سوی دیگر، بازداشت اعضای نهضت آزادی موجب افزایش همکاری آنان با روحانیت شد و این همکاری پس از قیام پانزده خرداد سال 1342 و کشتار مردم به دلیل اعتراض نهضت آزادی به این حادثه، ابعاد گستردهتری به خود گرفت<ref> برزین، 165.</ref>. نهضت آزادی در اعلامیههای خود در این زمان، ضمن اعتراض به بازداشت روحانیان ازجمله امامخمینی و تأکید بر سرنگونی محمدرضا پهلوی که پیشتر به آن معتقد نبودند، خواستار حضور مردم در مبارزات شد و در اعلامیه «دیکتاتور خون میریزد»، ضمن اعلام حمایت از مراجع و روحانیت، این حادثه را قیام ملی مردم در برابر حکومتی دیکتاتور شمرد<ref> نهضت آزادی ایران، 1/292 و 295 ـ 296.</ref>. با این حال، براساس برخی گزارشها دستگیری سران نهضت آزادی ارتباط مستقیم با قیام پانزده خرداد نداشت و آنان پیشتر در بهمن 1341 دستگیر شده بودند و در جلسات دادگاه انتشار اعلامیههایی از سوی نهضت در حمایت از پانزده خرداد را نفی کردند و افزودند که آنان در زمان صدور آنها در زندان بودند<ref> بازرگان، مجموعه آثار، 6/14 و 116.</ref>؛ چنانکه گفته شده سران نهضت آزادی اعلامیه «دیکتاتور خون میریزد» و چند اعلامیه مشابه را که در حمایت نهضت صادر شده بود، تکذیب کرده و آن را ساختگی خواندهاند<ref> روحانی، 1/649.</ref>. | از سوی دیگر، بازداشت اعضای نهضت آزادی موجب افزایش همکاری آنان با روحانیت شد و این همکاری پس از قیام پانزده خرداد سال 1342 و کشتار مردم به دلیل اعتراض نهضت آزادی به این حادثه، ابعاد گستردهتری به خود گرفت<ref> برزین، زندگینامه سیاسی، 165.</ref>. نهضت آزادی در اعلامیههای خود در این زمان، ضمن اعتراض به بازداشت روحانیان ازجمله امامخمینی و تأکید بر سرنگونی محمدرضا پهلوی که پیشتر به آن معتقد نبودند، خواستار حضور مردم در مبارزات شد و در اعلامیه «دیکتاتور خون میریزد»، ضمن اعلام حمایت از مراجع و روحانیت، این حادثه را قیام ملی مردم در برابر حکومتی دیکتاتور شمرد<ref> نهضت آزادی ایران، 1/292 و 295 ـ 296.</ref>. با این حال، براساس برخی گزارشها دستگیری سران نهضت آزادی ارتباط مستقیم با قیام پانزده خرداد نداشت و آنان پیشتر در بهمن 1341 دستگیر شده بودند و در جلسات دادگاه انتشار اعلامیههایی از سوی نهضت در حمایت از پانزده خرداد را نفی کردند و افزودند که آنان در زمان صدور آنها در زندان بودند<ref> بازرگان، مجموعه آثار، 6/14 و 116.</ref>؛ چنانکه گفته شده سران نهضت آزادی اعلامیه «دیکتاتور خون میریزد» و چند اعلامیه مشابه را که در حمایت نهضت صادر شده بود، تکذیب کرده و آن را ساختگی خواندهاند<ref> روحانی، 1/649.</ref>. | ||
حکم سران نهضت آزادی، که در بهمن 1341 دستگیر شده بودند، سرانجام پس از 76 جلسه دادگاه، در دادگاه تجدیدنظر<ref> 15/4/1343.</ref> اعلام شد<ref> بازرگان، خاطرات، 2/31.</ref>. پیش از تشکیل دادگاه تجدیدنظر، در هشتم تیرماه 1343، مرتضی مطهری در نامهای به امامخمینی، از ایشان خواست با توجه به وجهه و مقبولیت بالای مذهبی اعضای دستگیرشده نهضت آزادی، بهویژه جنبه صددرصد مذهبی و دینی دفاعیات آنان، که در داخل و خارج ایران بازتاب وسیعی داشته است، نیز واکنش صریح بعضی از مراجع و علما مانند سیداحمد خوانساری و سیدکاظم شریعتمداری به این امر، درباره برگزاری این دادگاه، جایگاه قضا و مسئولیت قاضی در صدور حکم، نامهای فوری خطاب به رئیس دادگاه بنویسد. وی با اشاره به دغدغه امامخمینی مبنی بر تأثیر صدور اعلامیه از سوی ایشان، بر شدت محکومیت این افراد، تصریح کرد با توجه به دیداری که با این افراد صورت گرفته، آنان معتقدند در هر حال حکم سنگینی خواهند داشت و توجه امامخمینی به صدور اعلامیه برای آنان اهمیت بیشتری دارد. افزون بر اینکه صدور اعلامیه از سوی سایر علما و سکوت امامخمینی ممکن است حمل بر تخطئه این افراد از سوی ایشان شود؛ از اینرو مطهری به سهم خود این کار را درست و لازم شمرد<ref> مطهری، مجموعه آثار، 58 ـ 59؛ مقدم، 2/220 ـ 221.</ref>. | حکم سران نهضت آزادی، که در بهمن 1341 دستگیر شده بودند، سرانجام پس از 76 جلسه دادگاه، در دادگاه تجدیدنظر<ref> 15/4/1343.</ref> اعلام شد<ref> بازرگان، خاطرات، 2/31.</ref>. پیش از تشکیل دادگاه تجدیدنظر، در هشتم تیرماه 1343، مرتضی مطهری در نامهای به امامخمینی، از ایشان خواست با توجه به وجهه و مقبولیت بالای مذهبی اعضای دستگیرشده نهضت آزادی، بهویژه جنبه صددرصد مذهبی و دینی دفاعیات آنان، که در داخل و خارج ایران بازتاب وسیعی داشته است، نیز واکنش صریح بعضی از مراجع و علما مانند سیداحمد خوانساری و سیدکاظم شریعتمداری به این امر، درباره برگزاری این دادگاه، جایگاه قضا و مسئولیت قاضی در صدور حکم، نامهای فوری خطاب به رئیس دادگاه بنویسد. وی با اشاره به دغدغه امامخمینی مبنی بر تأثیر صدور اعلامیه از سوی ایشان، بر شدت محکومیت این افراد، تصریح کرد با توجه به دیداری که با این افراد صورت گرفته، آنان معتقدند در هر حال حکم سنگینی خواهند داشت و توجه امامخمینی به صدور اعلامیه برای آنان اهمیت بیشتری دارد. افزون بر اینکه صدور اعلامیه از سوی سایر علما و سکوت امامخمینی ممکن است حمل بر تخطئه این افراد از سوی ایشان شود؛ از اینرو مطهری به سهم خود این کار را درست و لازم شمرد<ref> مطهری، مجموعه آثار، 58 ـ 59؛ مقدم، 2/220 ـ 221.</ref>. | ||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
با افزایش خفقان در کشور، پس از حادثه پانزده خرداد و سرکوب مبارزات مسالمتآمیز، سه تن از اعضای تندرو نهضت آزادی ازجمله محمد حنیفنژاد، سعید محسن و عبدالرضا نیکبین رودسری که از آغاز تشکیل، بهخصوص پس از واقعه پانزده خرداد و در طول دوره زندان، همواره منتقد قاطعیت نداشتن رهبران آن در برخورد با رژیم پهلوی بودند، تصمیم به مبارزه مسلحانه گرفتند<ref> همان، 1/381 ـ 382؛ احمدی روحانی، 25.</ref>. این انشعاب موجب تأسیس سازمان مجاهدین خلق در سال 1344 شد<ref> جعفریان، 382 ـ 383؛ بازرگان، خاطرات، 1/381 ـ 382.</ref>{{ببینید|سازمان مجاهدین خلق ایران}} | با افزایش خفقان در کشور، پس از حادثه پانزده خرداد و سرکوب مبارزات مسالمتآمیز، سه تن از اعضای تندرو نهضت آزادی ازجمله محمد حنیفنژاد، سعید محسن و عبدالرضا نیکبین رودسری که از آغاز تشکیل، بهخصوص پس از واقعه پانزده خرداد و در طول دوره زندان، همواره منتقد قاطعیت نداشتن رهبران آن در برخورد با رژیم پهلوی بودند، تصمیم به مبارزه مسلحانه گرفتند<ref> همان، 1/381 ـ 382؛ احمدی روحانی، 25.</ref>. این انشعاب موجب تأسیس سازمان مجاهدین خلق در سال 1344 شد<ref> جعفریان، 382 ـ 383؛ بازرگان، خاطرات، 1/381 ـ 382.</ref>{{ببینید|سازمان مجاهدین خلق ایران}} | ||
از سال 1342 تا 1355 با ایجاد شکاف عمیق میان رژیم پهلوی و مردم، بهتدریج خفقان بر کشور حاکم شد<ref> برزین، 200.</ref> و کاهش فعالیت نهضت آزادی را نیز در پی داشت. بازترشدن فضای سیاسی در سالهای 1355 ـ 1357 فرصت مناسبی را برای فعالان سیاسی و روشنفکران ایجاد کرد<ref> همان، 258.</ref>، به طوری که نهضت آزادی با علنیکردن فعالیت خود در مقابله با رژیم، با حرکتی سازمانیافته در فروردین 1356، ضمن تشکیل «جمعیت ایرانی دفاع از آزادی و حقوق بشر» فعالیتهای سیاسی خود را به صورت علنیتر و سازمانیافتهتر پیگیری کرد<ref> بازرگان، خاطرات، 2/215 و 226.</ref> و به دلیل ارتباطات حقوق بشری خود با سازمان ملل متحد، به صدور بیانیه و مصاحبه با روزنامهها و رادیوهای خارجی روی آورد<ref> مهدوی کنی، 180.</ref>؛ همچنین در اردیبهشت 1357، نهضت آزادی، شاخه اروپا، متن کامل مصاحبه امامخمینی با نشریه لوموند را که در نجف اشرف صورت گرفت و در نشریه لوموند به چاپ رسید، ترجمه، تکثیر و توزیع کرد<ref> مؤسسه تنظیم، 21/250 ـ 264.</ref>. نهضت آزادی در نامههایی به محمدرضا پهلوی هم، درباره رواج فساد و تجاوز به حقوق اجتماعیِ مردم اعتراض کرد و خواستار خروج پهلوی از کشور شد<ref> بازرگان، خاطرات، 2/247؛ نهضت آزادی ایران، 11/13.</ref>. از دیگر اقدامهای مهم آنان فرستادن نامههای متعدد به مجامع بینالمللی، دبیرکل سازمان ملل متحد و صلیب سرخ جهانی در حمایت از زندانیان سیاسی<ref> نهضت آزادی ایران، 9/دفتردوم، 113.</ref>، اعتراض به رفتار ضد انسانی رژیم<ref> همان، 9/دفتردوم، 145.</ref> و درخواست نجات ملت ایران پس از 17 شهریور<ref> همان، 9/دفتردوم، 159.</ref> بود. | از سال 1342 تا 1355 با ایجاد شکاف عمیق میان رژیم پهلوی و مردم، بهتدریج خفقان بر کشور حاکم شد<ref> برزین، زندگینامه سیاسی، 200.</ref> و کاهش فعالیت نهضت آزادی را نیز در پی داشت. بازترشدن فضای سیاسی در سالهای 1355 ـ 1357 فرصت مناسبی را برای فعالان سیاسی و روشنفکران ایجاد کرد<ref> همان، 258.</ref>، به طوری که نهضت آزادی با علنیکردن فعالیت خود در مقابله با رژیم، با حرکتی سازمانیافته در فروردین 1356، ضمن تشکیل «جمعیت ایرانی دفاع از آزادی و حقوق بشر» فعالیتهای سیاسی خود را به صورت علنیتر و سازمانیافتهتر پیگیری کرد<ref> بازرگان، خاطرات، 2/215 و 226.</ref> و به دلیل ارتباطات حقوق بشری خود با سازمان ملل متحد، به صدور بیانیه و مصاحبه با روزنامهها و رادیوهای خارجی روی آورد<ref> مهدوی کنی، 180.</ref>؛ همچنین در اردیبهشت 1357، نهضت آزادی، شاخه اروپا، متن کامل مصاحبه امامخمینی با نشریه لوموند را که در نجف اشرف صورت گرفت و در نشریه لوموند به چاپ رسید، ترجمه، تکثیر و توزیع کرد<ref> مؤسسه تنظیم، 21/250 ـ 264.</ref>. نهضت آزادی در نامههایی به محمدرضا پهلوی هم، درباره رواج فساد و تجاوز به حقوق اجتماعیِ مردم اعتراض کرد و خواستار خروج پهلوی از کشور شد<ref> بازرگان، خاطرات، 2/247؛ نهضت آزادی ایران، 11/13.</ref>. از دیگر اقدامهای مهم آنان فرستادن نامههای متعدد به مجامع بینالمللی، دبیرکل سازمان ملل متحد و صلیب سرخ جهانی در حمایت از زندانیان سیاسی<ref> نهضت آزادی ایران، 9/دفتردوم، 113.</ref>، اعتراض به رفتار ضد انسانی رژیم<ref> همان، 9/دفتردوم، 145.</ref> و درخواست نجات ملت ایران پس از 17 شهریور<ref> همان، 9/دفتردوم، 159.</ref> بود. | ||
==در دوران انقلاب اسلامی== | ==در دوران انقلاب اسلامی== |
ویرایش