پرش به محتوا

کفران نعمت

از ویکی امام خمینی

کفران نعمت، به معنای پوشاندن، ناسپاسی و نادیده گرفتن ارزش مُنعم می‌باشد. امام‌خمینی در آثار خویش به بحث کفران نعمت، جایگاه، آثار و عواقب آن پرداخته است.

اهمیت و جایگاه کفران نعمت

کفران نعمت در اصطلاح اخلاقی به معنای پوشاندن، ناسپاسی و نادیده گرفتن ارزش منعم می‌باشد.[۱] در آیات الهی و روایات، کفران نعمت مورد نکوهش قرار گرفته و به عنوان یکی از بزرگترین مواقع در مسیر تکامل روح انسان معرفی شده است. علمای اخلاق نیز در آثار خویش به بحث از کفران نعمت، جایگاه، آثار و عواقب سوء آن پرداخته‌اند.[۲] امام‌خمینی نیز در آثار اخلاقی خویش به بحث کفران نعمت، جایگاه، آثار و عواقب آن پرداخته است.[۳]

چیستی کفران نعمت

کفران نعمت از گناهان کبیره و به معنای پوشاندن نعمت و نادیده گرفتن نیکی‌های مُنعم می‌باشد، شخص ناسپاس گاه در قلب خود نسبت به نعمت‌های الهی بی‌اعتنا است و گاه در سخنان و بر زبان خود جاری می‌کند که نشانه بی‌ارزش بودن نعمات خداوند نزد اوست.[۴]

امام‌خمینی در بیان چیستی و حقیقت کفران نعمت معتقد است، کفران نعمت نوعی ناسپاسی و پوشاندن نعمت منعم است و تا شخص در قلب خود به حقیقت سریان الوهیت حق و اینکه «لا مؤثر فی الوجود إلا الله» ایمان نیاورد، شک و ظلمت قلب او را گرفته و چنین شخصی که نظر به اسباب دارد و تأثیر موجودات را مستقل می‌داند و نِعم را به ولیّ نِعم و صاحب آن ارجاع نمی‌دهد، کفران نعمت کرده، بتهایی تراشیده و هر یک از آنها را مؤثر می‌داند، به اعتقاد امام‌خمینی کسی که کفران نعمت می‌کند گاهی اعمال را به خود نسبت می‌دهد و خود را متصرف در امور می‌داند و گاهی هم طبیعت عالم ماده را مؤثر می‌دهد و گاهی هم نعمت‌ها را به ارباب ظاهری عالم طبیعت منسوب می‌داند و طبق آیه «غلّت ایدیهم و لعنوا بما قالوا»،[۵] حق‌تعالی را از تصرف در عالم عاری می‌داند، به اعتقاد ایشان کسانی که کفران نعمت می‌کنند قلبشان مرده و تعلق به عالم طبیعت دارد و این تعلقات و توجهات، کفران نعمت ذات مقدس و پوشاندن رحمت اوست و از این جهت است که قرآن می‌فرماید «قلیل من عبادی الشکور»؛[۶] زیرا کمتر بنده‌ای است که معرفت نعمت حق را آن گونه که سزاوار است بفهمد و قیام به وظیفه شکر کند. امام‌خمینی با استناد به آیه «الله ولی الذین آمنوا یخرجهم من الظلمات إلی النور والذین کفروا اولیاؤهم الطاغوت یخرجونهم من النور إلی الظلمات»[۷] معتقد است آنهایی که کفران نعمت می‌کنند واقعیت پیش آنها مستور و پنهان است و در ظلمت و تیرگی به سر می‌برند.[۸]

عواقب کفران نعمت

علمای اخلاق با توجه به متون دینی برای کفران نعمت عواقب ناگواری ذکر کرده‌اند که از جمله آن‌ها، عدم معرفت به خداوند، زوال نعمت، عدم استجابت دعا و عذاب اخروی می‌باشد.[۹] امام‌خمینی نیز از جمله عواقب کفران نعمت را محروم شدن از رحمت الهی، ظلمت و موت قلب و محتجب شدن فطرت می‌داند و معتقد است کسی که کفران نعمت و ناسپاسی کند از فطرت الهی و طبیعت انسانی خارج شده است و به همین جهت است که کفران نعمت را نوع بشر تکذیب و عیب می‌داند و از غریزه ذاتی انسان خارج می‌باشد. امام‌خمینی با استناد به آیه «ان من شیء الا یسبح بحمده ولکن لا تفقهون تسبیحهم»[۱۰] معتقد است انسان محتجب از فطرت الهی و در پس پرده‌های ظلمت و تعیینات خلقی، کفران نعمت می‌کند و هر نعمتی را به موجودی نسبت می‌دهد و چشم امیدش دائماً به اهل دنیا است و دست طمع به فقرائی دارد که فقر در ناصیه آنها ثبت شده است. به باور ایشان کفران نعمت از احتجاب فطرت و از جنود ابلیس و جهل می‌باشد و درمان کفران نعمت را به شکر نعمت‌های الهی می‌داند.[۱۱]

پانویس

  1. راغب اصفهانی، مفردات الفاظ قرآن، ص۴۵۱؛ مکارم شیرازی، اخلاق در قرآن، ج۳ ص۶۰ و ۷۳.
  2. مجلسی، بحار الانوار، ج۶۶، ص۷۰؛ آمدی، غررالحکم، ص۵۳۸؛ فیض کاشانی، الحقایق فی محاسن الاخلاق، ص۳۰۰؛ المحجة البیضاء، ج۷، ص۲۷۷؛ لیثی واسطی، عیون الحکم والمواعظ، ص۴۷۶؛ غزالی، احیاء علوم الدین، ج۳، ص۴۱۴؛ ج۱۱، ص۱۹۷؛ محاسبی، نصایح، ص۱۲۲؛ عاملی، وسائل الشیعه، ج۱۶، ص۳۱۲.
  3. امام‌خمینی، شرح چهل حدیث، ص۳۴۵-۳۴۶؛ صحیفه امام، ج۸، ص۳۹، ج۹، ص۴۶۳؛ شرح جنود عقل و جهل، ص۱۸۱-۱۸۸.
  4. مکارم شیرازی، اخلاق در قرآن، ج۳، ص۶۰ و ۷۳؛ رجبی، بررسی تطبیقی شکر و کفران نعمت در قرآن، ص۷۴-۷۸.
  5. مائده: ۶۴.
  6. سبأ: ۱۳.
  7. بقره: ۲۵۷.
  8. امام‌خمینی، شرح چهل حدیث، ص۳۴۵-۳۴۶؛ صحیفه امام، ج۹، ص۴۶۳؛ شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص۱۸۴-۱۸۶.
  9. مصباح الشریعه، ص۱۲؛ لیثی واسطی، عیون الحکم، ص۵۲۴؛ صدوق، علل الشرایع، ج۱، ص۳۰۹؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج۱۸، ص۵۸-۶۰: اخلاق در قرآن، ج۳، ص۶۲.
  10. اسراء: ۴۴.
  11. امام‌خمینی، شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص۱۸۶-۱۸۸؛ شرح چهل حدیث، ص۳۴۵-۲۴۶.

منابع

  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، شرح چهل حدیث، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، ۱۳۸۸ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، شرح حدیث جنود عقل و جهل، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، ۱۳۸۷ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، ۱۳۸۹ش.
  • آمدی، عبد الواحد، غرر الحکم و درر الکلم، قم، دار الکتاب الاسلامی، ۱۴۱۰ق.
  • راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، بیروت، دار القلم، ۱۳۷۹ش.
  • رجبی، امیر، بررسی تطبیقی شکر و کفران نعمت در قرآن، فصل نامه تأملات اخلاقی، ۱۴۰۱ش.
  • صدوق، محمدعلی، علل الشرایع، قم، کتاب فروشی داوری، بی‌تا.
  • عاملی، حرّ، وسائل الشیعه، بیروت، نشر مؤسسه آل البیت لاحیاء التراث، ۱۳۶۷ش.
  • غزالی، محمد، احیاء علوم الدین، بیروت، دار الکتب العربی، بی‌تا.
  • فیض کاشانی، محسن، محجة البیضاء، قم، جامعه مدرسین، ۱۳۸۳ش.
  • لیثی واسطی، عیون الحکم والمواعظ، قم، نشر دار الحدیث، ۱۳۷۶ش.
  • مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، موسسة الوفاء، ۱۴۰۴ق.
  • محاسبی، حارث نصایح، بیروت، دار الکتب العلمیه، ۱۴۰۶ق.
  • مکارم شیرازی، ناصر، اخلاق در قرآن، قم، مؤسسه الامام علی‌بن‌ابی‌طالب، ۱۳۸۵ش.
  • مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۷۴ش.
  • منسوب به امام صادق (ع)، مصباح الشریعه، بیروت موسسة الاعلمی للمطبوعات، ۱۴۰۰ق.

نویسنده: باقر صاحبی