جانباز: تفاوت میان نسخهها
(ابرابزار) |
|||
(۲۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۴ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
[[پرونده:تصویری از جانبازان جنگ تحمیلی.jpg|بندانگشتی|تصویری از یک جانباز]] | |||
'''جانباز'''، فداکننده سلامتی جسمی یا روحی در راه [[انقلاب]] و [[نظام جمهوری اسلامی ایران]]. | '''جانباز'''، فداکننده سلامتی جسمی یا روحی در راه [[انقلاب]] و [[نظام جمهوری اسلامی ایران]]. | ||
جنگها آسیبدیدگان فراوانی دارند؛ اما در این میان جانبازان (آسیبدیدگان روحی و جسمی جنگ) به عنوان نماد و واقعیتهای عینی جنگ، جایگاه ویژهای دارند. معنای اصطلاحی و حقوقی جانباز، مختص عصر [[جمهوری اسلامی]] است. | |||
در آغاز [[پیروزی انقلاب]]، امور مجروحان، برعهده [[کمیته امداد امامخمینی]] یا سازمان بهزیستی بود؛ اما پس از آغاز [[جنگ عراق علیه ایران|جنگ تحمیلی]]، با تصویب [[مجلس شورای اسلامی]] به عنوان نهادی مستقل و زیرمجموعه نخستوزیری به فعالیت ادامه داد. این سازمان بعدها زیرمجموعه [[بنیاد مستضعفان]] یا [[بنیاد شهید انقلاب اسلامی|بنیاد شهید]] قرار گرفت. | |||
[[امامخمینی]] با توجه به ازخودگذشتگی جانبازان انقلاب، فداکاری آنان را یادآور فداکاران صدر اسلام میدانست و معتقد بود پیروزی انقلاب اسلامی، مرهون فداکاری آنان است که با خون خود، شرافت انسانی ملت را بیمه کردهاند. | |||
ایشان جانبازان را ولینعمت، صاحبان انقلاب و شهدای زنده خطاب میکرد و بر این باور بود که هر گونه خدمتِ بیمنت به معلولان و جانبازان و خانواده آنان، خدمت به خدا است. | |||
== مفهومشناسی == | == مفهومشناسی == | ||
جانباز به معنای جانبازنده و کسی است که با جان خود بازی میکند و آن را در معرض خطر قرار میدهد.<ref>دهخدا، لغتنامه دهخدا، ۵/۶۵۱۶.</ref> این واژه تا عصر جمهوری اسلامی ایران، معنای اصطلاحی خاصی نداشت و پس از | جانباز به معنای جانبازنده و کسی است که با جان خود بازی میکند و آن را در معرض خطر قرار میدهد.<ref>دهخدا، لغتنامه دهخدا، ۵/۶۵۱۶.</ref> این واژه تا عصر جمهوری اسلامی ایران، معنای اصطلاحی خاصی نداشت و پس از [[پیروزی انقلاب اسلامی]] نیز تا پیش از تصویب قانون مربوط به تسهیلات استخدامی جانبازان، تعریف حقوقی مشخصی از آن وجود نداشت و از جانبازان با تعابیری چون معلولان انقلاب یا معلولان جنگ،<ref>انوری، فرهنگ بزرگ سخن، ۳/۲۰۸۵.</ref> مجروحان و [[ایثارگران]] نیز یاد میشد؛ اما با تصویب قانون تسهیلات استخدامی و اجتماعی جانبازان در سال ۱۳۶۹، در [[مجلس شورای اسلامی]]، نخستین بار تعریف حقوقی جانباز ارائه شد و به ایثارگرانی که در جریان شکلگیری و شکوفایی انقلاب اسلامی و حفظ و حراست از دستاوردهای ارزشمند آن، از تعرض و تجاوز عوامل داخلی و خارجی یا هر گونه حوادث مستقیم ناشی از آن به اختلالات و نقصانهای عارضی جسمی و روانی دچار شده و در روند زندگی اجتماعی با محدودیتهایی مواجه شدهاند، جانباز گفته شد. | ||
== جایگاه جانبازی و جانبازان == | == جایگاه جانبازی و جانبازان == | ||
در طول تاریخ بشر، جنگها مهمترین منشأ تحولات منفی و مثبت | در طول تاریخ بشر، جنگها مهمترین منشأ تحولات منفی و مثبت سیاسی و [[اقتصاد|اقتصادی]] و اجتماعی بودهاند؛<ref>عنبری و اویسی فردویی، چالشهای فرهنگی و هویتی جانبازان جنگ تحمیلی، ۱۱۴.</ref> و مسائل بازماندگان و معلولان جنگ، یکی از مهمترین مسائل مربوط به این پدیده است که در جامعهشناسی جنگ مورد توجه قرار میگیرد.<ref>آشفته تهرانی، جامعهشناسی جنگ و نیروهای نظامی، ۲۳.</ref> | ||
در | در جنگهای صدر اسلام، افزون بر اینکه مداوای مجروحان و انتقال آنان به پشت جبهه در زمان جنگ مورد توجه بود،<ref>مهوری، جانبازان و زمامداران وظایف متقابل، ۶۵–۷۰.</ref> توجه به فرهنگ جانبازی پس از پایان جنگ یا غیر از زمان جنگ نیز از نظر دور نبود. براساس آموزههای [[اسلام]]، جانباز راه [[خدا]]، چیزی را از دست ندادهاست تا احساس زیان کند؛ بلکه عضوی از اعضای بدن او نزد خدا و در [[بهشت]] ذخیره شدهاست؛<ref>مهوری، جانبازان و زمامداران وظایف متقابل، ۷۸–۸۶</ref> چنانکه در روایتی از [[پیامبر اکرم(ص)]] آمدهاست هر کس در راه خدا مجروح شود، در حالی وارد بهشت میشود که بویش چون بوی مشک است و نشان از [[شهید|شهیدان]] با خود دارد؛<ref>متقی هندی، کنز العمال، ۴/۳۲۰</ref> همچنین این سخن از رسول خدا (ص) نقل شدهاست که هرکس دوست دارد مردی را بنگرد که بعضی از اعضای بدنش، پیش از خودش به بهشت میرود، به زیدبنصوحان بنگرد؛<ref>ابنکثیر، البدایهٔ و النهایهٔ، ۶/۲۱۴</ref> نیز دربارهٔ قطع شدن یکی از پاهای عمیربنعمرو در [[جنگ حنین]] خاطرنشان کرد که پای او در ورود به بهشت از او پیشی گرفت.<ref>ابنحجر، الاصابهٔ، ۴/۶۰۱.</ref>{{سخ}} | ||
گفتار و رفتار پیشوایان دین دربارهٔ جانباز و جانبازی، چنان روحیهای بر جانبازان صدر اسلام حاکم کرد که نه تنها جانبازی را از دست دادن چیزی به حساب نمیآوردند، بلکه آن را به دست آوردن کمال میشمردند و با اعتقاد به اجر و پاداش جانبازی، از آن استقبال میکردند.<ref>مهوری، جانبازان و زمامداران وظایف متقابل، ۸۶–۸۹.</ref> | گفتار و رفتار پیشوایان دین دربارهٔ جانباز و جانبازی، چنان روحیهای بر جانبازان صدر اسلام حاکم کرد که نه تنها جانبازی را از دست دادن چیزی به حساب نمیآوردند، بلکه آن را به دست آوردن کمال میشمردند و با اعتقاد به اجر و پاداش جانبازی، از آن استقبال میکردند.<ref>مهوری، جانبازان و زمامداران وظایف متقابل، ۸۶–۸۹.</ref> | ||
[[جنگ تحمیلی هشتساله عراق علیه ایران]] نیز یکی از مهمترین رخدادهای قرن بیستم بود که پس از گذشت سالها از پایان آن، هنوز آثار فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی آن پابرجاست.<ref>عنبری و اویسی فردویی، چالشهای فرهنگی و هویتی جانبازان جنگ تحمیلی، ۱۱۴.</ref>{{سخ}} | [[جنگ عراق علیه ایران|جنگ تحمیلی هشتساله عراق علیه ایران]] نیز یکی از مهمترین رخدادهای قرن بیستم بود که پس از گذشت سالها از پایان آن، هنوز آثار فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی آن پابرجاست.<ref>عنبری و اویسی فردویی، چالشهای فرهنگی و هویتی جانبازان جنگ تحمیلی، ۱۱۴.</ref>{{سخ}} | ||
دربارهٔ پیامدها و آثار جنگ، مصادیق و تحلیلهای متعددی وجود دارد؛ یکی از مهمترین این مصادیق، آسیبدیدگی و جنگزدگی است. آسیبدیدگان جنگ نیز متنوعاند؛ اما در میان آنان جانبازان به عنوان نماد و واقعیتهای عینی جنگ، جایگاه ویژهای دارند.<ref>عنبری و اویسی فردویی، چالشهای فرهنگی و هویتی جانبازان جنگ تحمیلی، ۱۱۵.</ref> | دربارهٔ پیامدها و آثار جنگ، مصادیق و تحلیلهای متعددی وجود دارد؛ یکی از مهمترین این مصادیق، آسیبدیدگی و جنگزدگی است. آسیبدیدگان جنگ نیز متنوعاند؛ اما در میان آنان جانبازان به عنوان نماد و واقعیتهای عینی جنگ، جایگاه ویژهای دارند.<ref>عنبری و اویسی فردویی، چالشهای فرهنگی و هویتی جانبازان جنگ تحمیلی، ۱۱۵.</ref> | ||
[[امامخمینی]] با توجه به ازخودگذشتگی و جانبازیهای جانبازان انقلاب اسلامی، فداکاری آنان را یادآور و تداعیکننده فداکاران صدر اسلام میدانست و مجاهدت افتخارآمیز آنان را الگویی برای مجاهدان میشمرد؛<ref>۱۴/۱۸۳</ref> بهگونهای که از دیدگاه ایشان میان جانبازان و معلولان انقلاب اسلامی ایران و آنانی که در [[ | [[پرونده:حضور برخی جانبازان در منزل امامخمینی.jpg|بندانگشتی|حضور برخی جانبازان در کنار امامخمینی]] | ||
[[امامخمینی]] با توجه به ازخودگذشتگی و جانبازیهای جانبازان انقلاب اسلامی، فداکاری آنان را یادآور و تداعیکننده فداکاران صدر اسلام میدانست و مجاهدت افتخارآمیز آنان را الگویی برای مجاهدان میشمرد؛<ref>۱۴/۱۸۳</ref> بهگونهای که از دیدگاه ایشان میان جانبازان و معلولان انقلاب اسلامی ایران و آنانی که در غزوات پیامبر جنگیده و [[شهدا|شهید]] و معلول شدهاند، تفاوتی وجود ندارد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۴۴۱–۴۴۲.</ref> ایشان جانبازان را مایه سرافرازی ملت [[ایران]]<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۱/۴۸۳.</ref> و دارای قدرت روحی و معنوی بالا میخواند و خود را در برابر آنها کوچک میشمرد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۱۶.</ref><br> | |||
از نگاه امامخمینی پیروزی انقلاب اسلامی، مرهون فداکاری و حماسهآفرینی جانبازان است که با خون خود شرافت انسانی ملت بزرگ ایران را بیمه کردهاند؛ از اینرو آنان را صاحبان حقی بزرگ بر ملت میشمرد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۲/۱۴۶–۱۴۷ و ۱۴/۷۹.</ref> ایشان جانبازان را ولینعمت، صاحبان انقلاب و شهدای زنده خطاب میکرد؛<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۸/۱۴۹ و ۳۲۶؛ رفیقدوست، مصاحبه، ۴/۱۶۰</ref> چنانکه آنان را رهبران نهضت اسلامی میدانست که بدون هیچ توقع مدح و ثنا و پاداشی، تعهد خود را به اسلام و [[قرآن]] ثابت کردهاند،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۱۴.</ref> و بدنهای ناقصشده آنان زبان گویایی است که به عظمت روح جاوید آنها شهادت میدهد؛<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۲۷</ref> این جانبازان اگر شکایتی هم دارند از آن جهت است که به فیض [[شهادت]] نرسیدهاند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۲۷.</ref> و تعبیر شهدای زنده برای آنان نیز از همین رو است.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۸/۳۲۶.</ref> ایشان با اظهار ناراحتی و تأسف از درد و رنجی که جانبازان تحمل میکنند،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۴۴۰ و ۴۴۱.</ref> خود را چون پدری که در رنج فرزند شریک است، در درد و رنج آنان شریک میدانست<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۲/۵۶؛ ۱۳/۴۰۸ و ۱۶/۱۴.</ref> و تنها محفوظبودن [[ثواب]] این جانبازیها نزد خداوند را تسکیندهنده این رنج و درد میشمرد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۲/۵۶ و ۱۳/۴۰۸.</ref> | از نگاه امامخمینی پیروزی انقلاب اسلامی، مرهون فداکاری و حماسهآفرینی جانبازان است که با خون خود شرافت انسانی ملت بزرگ ایران را بیمه کردهاند؛ از اینرو آنان را صاحبان حقی بزرگ بر [[ملت]] میشمرد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۲/۱۴۶–۱۴۷ و ۱۴/۷۹.</ref> ایشان جانبازان را ولینعمت، صاحبان انقلاب و شهدای زنده خطاب میکرد؛<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۸/۱۴۹ و ۳۲۶؛ رفیقدوست، مصاحبه، ۴/۱۶۰</ref> چنانکه آنان را رهبران نهضت اسلامی میدانست که بدون هیچ توقع مدح و ثنا و پاداشی، تعهد خود را به اسلام و [[قرآن]] ثابت کردهاند،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۱۴.</ref> و بدنهای ناقصشده آنان زبان گویایی است که به عظمت روح جاوید آنها شهادت میدهد؛<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۲۷</ref> این جانبازان اگر شکایتی هم دارند از آن جهت است که به فیض [[شهادت]] نرسیدهاند<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۲۷.</ref> و تعبیر شهدای زنده برای آنان نیز از همین رو است.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۸/۳۲۶.</ref> ایشان با اظهار ناراحتی و تأسف از درد و رنجی که جانبازان تحمل میکنند،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۴۴۰ و ۴۴۱.</ref> خود را چون پدری که در رنج فرزند شریک است، در درد و رنج آنان شریک میدانست<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۲/۵۶؛ ۱۳/۴۰۸ و ۱۶/۱۴.</ref> و تنها محفوظبودن [[ثواب]] این جانبازیها نزد خداوند را تسکیندهنده این رنج و درد میشمرد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۲/۵۶ و ۱۳/۴۰۸.</ref> | ||
امامخمینی همچنین با افتخار به وجود فرزندان شهدا و جانبازان، آنان را ذخیره عظیم برای تداوم انقلاب میدانست و با توجه پدرانه به آنان،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۰/۳۷، ۳۸ و ۳۹۳.</ref> بر | امامخمینی همچنین با افتخار به وجود فرزندان شهدا و جانبازان، آنان را ذخیره عظیم برای تداوم انقلاب میدانست و با توجه پدرانه به آنان،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۰/۳۷، ۳۸ و ۳۹۳.</ref> بر [[خانواده]]، همسر و فرزندان شهدا و جانبازان درود میفرستاد و برای آنان طلب صبر میکرد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۸/۳۲۶ و ۱۹/۴۰–۴۱.</ref> | ||
ایشان همچنین با تقدیر از ازدواج دختری جوان با [[پاسدار]] جانبازی که در جنگ هر دودست خود را از دست داده و از هر دوچشم آسیب دیده بود، آن را خاطرهای فراموشنشدنی خواند و خاطرنشان ساخت که فداکاری و معنویت و خداجویی این دختر را با معیارهای رایج نمیتوان ارزیابی کرد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۱۹۴.</ref> | ایشان همچنین با تقدیر از ازدواج دختری جوان با [[پاسدار]] جانبازی که در جنگ هر دودست خود را از دست داده و از هر دوچشم آسیب دیده بود، آن را خاطرهای فراموشنشدنی خواند و خاطرنشان ساخت که فداکاری و معنویت و خداجویی این دختر را با معیارهای رایج نمیتوان ارزیابی کرد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۱۹۴.</ref> | ||
== خدمات به جانبازان == | == خدمات به جانبازان == | ||
در آغاز پیروزی انقلاب اسلامی، امور مجروحان انقلاب، برعهده [[کمیته امداد امامخمینی]] بود که در ۱۹ اسفند ۱۳۵۷ تشکیل شد.{{ببینید|متن=ببینید|کمیته امداد امامخمینی}} در ۲۵ اسفند ۱۳۵۸، امامخمینی در حکمی به [[مهدی کروبی]]، ضرورت تأسیس سازمانی برای رسیدگی به امور آسیبدیدگان انقلاب و خانوادههای آنان را یادآور شد و با تعیین وی به عنوان سرپرست سازمان یادشده، اولویتهای اقدامات سازمان را در رسیدگی به امور فرهنگی، اقتصادی و درمانی بیان کرد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۲/۱۸۵–۱۸۶.</ref> این سازمان که با تصویب [[شورای انقلاب]]، از خرداد ۱۳۵۹ به [[سازمان بهزیستی]] ملحق شده بود،<ref>هاشمی رفسنجانی، کارنامه و خاطرات، ۳۳۲.</ref> پس از آغاز جنگ تحمیلی عراق علیه ایران و در ۱۰ دی ۱۳۵۹، با تصویب مجلس شورای اسلامی به عنوان نهادی مستقل و زیرمجموعه | در آغاز پیروزی انقلاب اسلامی، امور مجروحان انقلاب، برعهده [[کمیته امداد امامخمینی]] بود که در ۱۹ اسفند ۱۳۵۷ تشکیل شد.{{ببینید|متن=ببینید|کمیته امداد امامخمینی}} در ۲۵ اسفند ۱۳۵۸، امامخمینی در حکمی به [[مهدی کروبی]]، ضرورت تأسیس سازمانی برای رسیدگی به امور آسیبدیدگان انقلاب و خانوادههای آنان را یادآور شد و با تعیین وی به عنوان سرپرست سازمان یادشده، اولویتهای اقدامات سازمان را در رسیدگی به امور فرهنگی، اقتصادی و درمانی بیان کرد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۲/۱۸۵–۱۸۶.</ref> این سازمان که با تصویب [[شورای انقلاب]]، از خرداد ۱۳۵۹ به [[سازمان بهزیستی]] ملحق شده بود،<ref>هاشمی رفسنجانی، کارنامه و خاطرات، ۳۳۲.</ref> پس از آغاز [[جنگ تحمیلی عراق علیه ایران]] و در ۱۰ دی ۱۳۵۹، با تصویب [[مجلس شورای اسلامی]] به عنوان نهادی مستقل و زیرمجموعه نخستوزیری در نظر گرفته شد که سرپرست آن نیز با پیشنهاد نخستوزیر و تأیید رهبر انقلاب تعیین میشد.<ref>هاشمی رفسنجانی، کارنامه و خاطرات، ۳۳۳؛ مشروح مذاکرات مجلس، روزنامه رسمی مذاکرات، ۱۷.</ref>{{ببینید|متن=ببینید|بنیاد شهید انقلاب اسلامی}} | ||
پس از پایان جنگ، امامخمینی به درخواست کروبی، رئیس [[بنیاد شهید]] و برای رسیدگی بهتر به امور جانبازان و | پس از پایان جنگ، امامخمینی به درخواست کروبی، رئیس [[بنیاد شهید]] و برای رسیدگی بهتر به امور جانبازان و خانوادههای شهدا، در حکمی به [[میرحسین موسوی]]، نخستوزیر که مسئول [[بنیاد مستضعفان]] نیز بود، امور جانبازان انقلاب و جنگ تحمیلی را به این سازمان محول کرد و سفارش کرد با استفاده از تجربیات بنیاد شهید و اختصاص بهترین امکانات بنیاد مستضعفان، در رسیدگی به تمامی امور شهیدان زنده انقلاب، همت گمارند؛<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۱۹۹.</ref> و از این پس نام این بنیاد، به [[بنیاد مستضعفان و جانبازان انقلاب اسلامی]] تغییر یافت.<ref>قاسمپور، بنیاد مستضعفان و جانبازان انقلاب اسلامی، ۳۶.</ref> از سال ۱۳۸۳ به بعد، بخش جانبازان، از بنیاد مستضعفان جدا شد و همراه با بنیاد شهید و ستاد امور آزادگان، بنیاد شهید و امور ایثارگران را شکل داد.<ref>جام جم، روزنامه، ۱۰.</ref>{{سخ}} | ||
افزون بر قوانین مصوب مجلس شورای اسلامی که از آغاز انقلاب تاکنون برای تسهیل و رسیدگی بهتر به امور فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی جانبازان، تصویب شدهاست، اغلب وزارتخانهها، ادارات و سازمانهای دولتی نیز هر کدام بهشکلی و در ارتباط با وظایف خود، امتیازات | افزون بر قوانین مصوب مجلس شورای اسلامی که از آغاز انقلاب تاکنون برای تسهیل و رسیدگی بهتر به امور فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی جانبازان، تصویب شدهاست، اغلب وزارتخانهها، [[ادارات]] و سازمانهای دولتی نیز هر کدام بهشکلی و در ارتباط با وظایف خود، امتیازات [[رفاه|رفاهی]]، اجتماعی، فرهنگی و خدماتی را برای جانبازان در نظر گرفتهاند که در بخشنامهها و مقررات داخلی این سازمانها ذکر شدهاست.<ref>معاونت پشتیبانی و خدمات رفاهی، صفحات مختلف.</ref>{{سخ}} | ||
[[قانون جامع خدمترسانی به ایثارگران]] نیز در سال ۱۳۸۶، در مجلس شورای اسلامی تصویب شد و پس از پنج سال توقف، در سال ۱۳۹۱ در [[مجمع تشخیص مصلحت نظام]] بررسی و به مدت چهار سال، بهطور آزمایشی، لازم الاجرا اعلام شد.<ref>درفشی، سایه روشن، ۷۹–۸۰.</ref> در این قانون خانواده جانبازان که شامل همسر، فرزند و والدین آنان میشود نیز از خدمات و امتیازات مربوط به جانبازان، بهرهمند میشوند و در صورت فوت جانباز مشمول این قانون، خدمات به خانواده تحت تکفل آنان تعلق میگیرد.<ref>درفشی، سایه روشن، ۸۳.</ref>{{سخ}} | [[قانون جامع خدمترسانی به ایثارگران]] نیز در سال ۱۳۸۶، در مجلس شورای اسلامی تصویب شد و پس از پنج سال توقف، در سال ۱۳۹۱ در [[مجمع تشخیص مصلحت نظام]] بررسی و به مدت چهار سال، بهطور آزمایشی، لازم الاجرا اعلام شد.<ref>درفشی، سایه روشن، ۷۹–۸۰.</ref> در این قانون خانواده جانبازان که شامل همسر، فرزند و والدین آنان میشود نیز از خدمات و امتیازات مربوط به جانبازان، بهرهمند میشوند و در صورت فوت جانباز مشمول این قانون، خدمات به خانواده تحت تکفل آنان تعلق میگیرد.<ref>درفشی، سایه روشن، ۸۳.</ref>{{سخ}} | ||
این خدمات عبارتاند از: | این خدمات عبارتاند از: | ||
خط ۳۳: | خط ۴۲: | ||
== اهتمام در رفع مشکلات == | == اهتمام در رفع مشکلات == | ||
امامخمینی | امامخمینی [[استقلال]]، [[آزادی]]، [[جمهوری اسلامی]] و جامعه اسلامی ایران را مدیون ایثارگریهای شهدا و جانبازان و معلولان انقلاب اسلامی میدانست.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۲/۱۸۵.</ref> و همه دستگاههای اجرایی را مکلف کرد با تسریع در امور مربوط به آنان، تسهیلات لازم را برای جانبازان فراهم کنند و اگر افرادی در [[ادارات]] و وزارتخانهها، در این امر اشکالتراشی میکنند، به عنوان «[[ضدانقلاب]]» مورد پیگرد قرار گیرند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۲/۴۴۴.</ref> ایشان در عین اینکه [[پاداش]] مجروحیتها و مصیبتهای واردشده به جانبازان را نزد خداوند محفوظ میدانست،<ref>امامخمینی، صحیفه، ۸/۱۵۱.</ref> در آستانه نخستین فریضه [[حج]] پس از پیروزی انقلاب، از همه کسانی که قصد حج استحبابی داشتند خواست هزینه حج خودشان را صرف نیازهای معلولان و مصدومان انقلاب کنند؛ زیرا ثواب آن نزد خداوند تعالی بسیار از حج استحبابی بالاتر است.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۰/۶۳.</ref>{{سخ}} | ||
از نظر ایشان هر گونه خدمتِ بیمنت به معلولان و جانبازان و خانواده آنان، خدمت به خدا ارزیابی میشد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۵۱۷.</ref> ایشان همچنین با تعیین نمایندگانی، همه وجوه و [[اموال مجهولالمالک]] یا بیصاحب و [[ارث]] بدون وارث و اموالی را که بابت محاسبه [[خمس]] و خروج از ذمه و اجرای اصل ۴۹ [[قانون اساسی]] و دیگر قوانین در اختیار [[ولی فقیه]] بود، برای رفع نیاز مالی نهادهایی که به امور مستضعفان و ایثارگران میپرداخت، مانند بنیاد جانبازان، اختصاص داد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۳۶۵.</ref>{{سخ}} | از نظر ایشان هر گونه خدمتِ بیمنت به معلولان و جانبازان و خانواده آنان، خدمت به خدا ارزیابی میشد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۵۱۷.</ref> ایشان همچنین با تعیین نمایندگانی، همه وجوه و [[اموال مجهولالمالک]] یا بیصاحب و [[ارث]] بدون وارث و اموالی را که بابت محاسبه [[خمس]] و خروج از ذمه و اجرای اصل ۴۹ [[قانون اساسی]] و دیگر قوانین در اختیار [[ولی فقیه]] بود، برای رفع نیاز مالی نهادهایی که به امور مستضعفان و ایثارگران میپرداخت، مانند بنیاد جانبازان، اختصاص داد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۳۶۵.</ref>{{سخ}} | ||
ازجمله سفارشهای امامخمینی به مسئولان و دستاندرکاران نظام، دقت در امور مربوط به فرزندان شهیدان، معلولان و جانبازان و رسیدگی بیشتر به تحصیل آنان ـ از ابتداییترین تا بالاترین مقطع ـ بود. ایشان برای این منظور از وزیران [[ | ازجمله سفارشهای امامخمینی به مسئولان و دستاندرکاران نظام، دقت در امور مربوط به فرزندان شهیدان، معلولان و جانبازان و رسیدگی بیشتر به تحصیل آنان ـ از ابتداییترین تا بالاترین مقطع ـ بود. ایشان برای این منظور از وزیران [[آموزش و پرورش]] و [[وزارت فرهنگ|فرهنگ]] و آموزش عالی خواست برای تسهیل در کار فرزندان ایثارگران (شهدا، [[اسیر|اسرا]]، مفقودان و جانبازان)، طرحی تنظیم و به [[شورای عالی انقلاب فرهنگی]] تقدیم کنند و بنیاد مستضعفان را موظف کرد تمامی بودجه این طرح را بر عهده بگیرد و از نهادهای مختلف کشور نیز خواست به این طرح کمک کنند؛<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۰/۲۸</ref> همچنین تمام تلاش خود را برای [[رفاه]] و [[امنیت]] مادی و معنوی خانوادههای شهدا و جانبازان به کار گیرند و به ستایش و حرف بسنده نکنند.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۱۵۷.</ref>{{سخ}} | ||
طبق آخرین آمار بنیاد شهید، در میان جانبازان که بیش از نیممیلیون نفر از جمعیت ایران را تشکیل میدهند، گروه بسیاری متحمل آسیبها و صدمات غیرقابل جبران شدند و با مشکلات فراوانی روبهرو هستند. از بیش از ۵۷۴ هزار جانباز در کشور، در حدود سال ۱۳۹۰ بالغ بر هشت هزار جانباز ۷۰درصد و از این میان بالغ بر دو هزار جانباز قطع نخاعی وجود داشتهاست. این افراد در طول زندگی خود، با مشکلات | طبق آخرین آمار بنیاد شهید، در میان جانبازان که بیش از نیممیلیون نفر از جمعیت ایران را تشکیل میدهند، گروه بسیاری متحمل آسیبها و صدمات غیرقابل جبران شدند و با مشکلات فراوانی روبهرو هستند. از بیش از ۵۷۴ هزار جانباز در کشور، در حدود سال ۱۳۹۰ بالغ بر هشت هزار جانباز ۷۰درصد و از این میان بالغ بر دو هزار جانباز قطع نخاعی وجود داشتهاست. این افراد در طول زندگی خود، با مشکلات [[اقتصاد|اقتصادی]]، رفاهی و روانی متعددی مواجهاند،<ref>عنبری و اویسی فردویی، چالشهای فرهنگی و هویتی جانبازان جنگ تحمیلی، ۱۱۵؛ ایرنا.</ref> که بیشک همه مردم بهویژه مسئولان [[جامعه]]، در برابر آن مسئولیت دارند.<ref>مهوری، جانبازان و زمامداران وظایف متقابل، ۶۴.</ref> پس از خدمات درمانی که نخستین نیاز مجروحین و جانبازان است.<ref>مهوری، جانبازان و زمامداران وظایف متقابل، ۷۲.</ref> شاید مهمترین مسائل جانبازان به عنوان حاملان فرهنگ جبهه و جهاد را باید در حوزه فرهنگی جستجو کرد؛ زیرا پدیده ایثار و جانبازی که هویت جانبازان را شکل میدهد، مربوط به حوزه فرهنگی است و تغییر این ارزشها در جامعه پس از جنگ، میتواند به ایجاد دغدغه هویتی برای جانبازان منجر شود.<ref>عنبری و اویسی فردویی، چالشهای فرهنگی و هویتی جانبازان جنگ تحمیلی، ۱۳۵.</ref> از همینرو است که خدمات فرهنگی برای شخص جانبازان از یکسو و حاکم کردن فرهنگ جانبازی در جامعه اسلامی از سوی دیگر، ضروری به نظر میرسد.<ref>مهوری، جانبازان و زمامداران وظایف متقابل، ۷۵–۷۸.</ref> | ||
== پانویس == | == پانویس == | ||
خط ۶۵: | خط ۷۴: | ||
== پیوند به بیرون == | == پیوند به بیرون == | ||
مهدی طاهایی، دانشنامه | * مهدی طاهایی، [https://books.khomeini.ir/books/10004/57/ «جانباز»]، [[دانشنامه امامخمینی]]، ج۴، ص۵۷-۶۳. | ||
[[رده:مقالههای | {{جنگ عراق علیه ایران}} | ||
[[رده:مقالههای | [[رده:مقالههای تأییدشده]] | ||
[[رده:مقالههای جلد چهارم دانشنامه]] | [[رده:مقالههای دارای لینک دانشنامه]] | ||
[[رده:مقالههای جلد چهارم دانشنامه امامخمینی]] | |||
[[رده:مقالههای دارای تصویر]] | |||
[[رده:مقالههای بینیاز از جعبه اطلاعات]] | |||
[[رده:مفاهیم اجتماعی]] | |||
[[رده:مقالههای دارای شناسه]] |
نسخهٔ کنونی تا ۲۳ شهریور ۱۴۰۲، ساعت ۱۴:۳۵
جانباز، فداکننده سلامتی جسمی یا روحی در راه انقلاب و نظام جمهوری اسلامی ایران.
جنگها آسیبدیدگان فراوانی دارند؛ اما در این میان جانبازان (آسیبدیدگان روحی و جسمی جنگ) به عنوان نماد و واقعیتهای عینی جنگ، جایگاه ویژهای دارند. معنای اصطلاحی و حقوقی جانباز، مختص عصر جمهوری اسلامی است.
در آغاز پیروزی انقلاب، امور مجروحان، برعهده کمیته امداد امامخمینی یا سازمان بهزیستی بود؛ اما پس از آغاز جنگ تحمیلی، با تصویب مجلس شورای اسلامی به عنوان نهادی مستقل و زیرمجموعه نخستوزیری به فعالیت ادامه داد. این سازمان بعدها زیرمجموعه بنیاد مستضعفان یا بنیاد شهید قرار گرفت.
امامخمینی با توجه به ازخودگذشتگی جانبازان انقلاب، فداکاری آنان را یادآور فداکاران صدر اسلام میدانست و معتقد بود پیروزی انقلاب اسلامی، مرهون فداکاری آنان است که با خون خود، شرافت انسانی ملت را بیمه کردهاند.
ایشان جانبازان را ولینعمت، صاحبان انقلاب و شهدای زنده خطاب میکرد و بر این باور بود که هر گونه خدمتِ بیمنت به معلولان و جانبازان و خانواده آنان، خدمت به خدا است.
مفهومشناسی
جانباز به معنای جانبازنده و کسی است که با جان خود بازی میکند و آن را در معرض خطر قرار میدهد.[۱] این واژه تا عصر جمهوری اسلامی ایران، معنای اصطلاحی خاصی نداشت و پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز تا پیش از تصویب قانون مربوط به تسهیلات استخدامی جانبازان، تعریف حقوقی مشخصی از آن وجود نداشت و از جانبازان با تعابیری چون معلولان انقلاب یا معلولان جنگ،[۲] مجروحان و ایثارگران نیز یاد میشد؛ اما با تصویب قانون تسهیلات استخدامی و اجتماعی جانبازان در سال ۱۳۶۹، در مجلس شورای اسلامی، نخستین بار تعریف حقوقی جانباز ارائه شد و به ایثارگرانی که در جریان شکلگیری و شکوفایی انقلاب اسلامی و حفظ و حراست از دستاوردهای ارزشمند آن، از تعرض و تجاوز عوامل داخلی و خارجی یا هر گونه حوادث مستقیم ناشی از آن به اختلالات و نقصانهای عارضی جسمی و روانی دچار شده و در روند زندگی اجتماعی با محدودیتهایی مواجه شدهاند، جانباز گفته شد.
جایگاه جانبازی و جانبازان
در طول تاریخ بشر، جنگها مهمترین منشأ تحولات منفی و مثبت سیاسی و اقتصادی و اجتماعی بودهاند؛[۳] و مسائل بازماندگان و معلولان جنگ، یکی از مهمترین مسائل مربوط به این پدیده است که در جامعهشناسی جنگ مورد توجه قرار میگیرد.[۴]
در جنگهای صدر اسلام، افزون بر اینکه مداوای مجروحان و انتقال آنان به پشت جبهه در زمان جنگ مورد توجه بود،[۵] توجه به فرهنگ جانبازی پس از پایان جنگ یا غیر از زمان جنگ نیز از نظر دور نبود. براساس آموزههای اسلام، جانباز راه خدا، چیزی را از دست ندادهاست تا احساس زیان کند؛ بلکه عضوی از اعضای بدن او نزد خدا و در بهشت ذخیره شدهاست؛[۶] چنانکه در روایتی از پیامبر اکرم(ص) آمدهاست هر کس در راه خدا مجروح شود، در حالی وارد بهشت میشود که بویش چون بوی مشک است و نشان از شهیدان با خود دارد؛[۷] همچنین این سخن از رسول خدا (ص) نقل شدهاست که هرکس دوست دارد مردی را بنگرد که بعضی از اعضای بدنش، پیش از خودش به بهشت میرود، به زیدبنصوحان بنگرد؛[۸] نیز دربارهٔ قطع شدن یکی از پاهای عمیربنعمرو در جنگ حنین خاطرنشان کرد که پای او در ورود به بهشت از او پیشی گرفت.[۹]
گفتار و رفتار پیشوایان دین دربارهٔ جانباز و جانبازی، چنان روحیهای بر جانبازان صدر اسلام حاکم کرد که نه تنها جانبازی را از دست دادن چیزی به حساب نمیآوردند، بلکه آن را به دست آوردن کمال میشمردند و با اعتقاد به اجر و پاداش جانبازی، از آن استقبال میکردند.[۱۰]
جنگ تحمیلی هشتساله عراق علیه ایران نیز یکی از مهمترین رخدادهای قرن بیستم بود که پس از گذشت سالها از پایان آن، هنوز آثار فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی آن پابرجاست.[۱۱]
دربارهٔ پیامدها و آثار جنگ، مصادیق و تحلیلهای متعددی وجود دارد؛ یکی از مهمترین این مصادیق، آسیبدیدگی و جنگزدگی است. آسیبدیدگان جنگ نیز متنوعاند؛ اما در میان آنان جانبازان به عنوان نماد و واقعیتهای عینی جنگ، جایگاه ویژهای دارند.[۱۲]
امامخمینی با توجه به ازخودگذشتگی و جانبازیهای جانبازان انقلاب اسلامی، فداکاری آنان را یادآور و تداعیکننده فداکاران صدر اسلام میدانست و مجاهدت افتخارآمیز آنان را الگویی برای مجاهدان میشمرد؛[۱۳] بهگونهای که از دیدگاه ایشان میان جانبازان و معلولان انقلاب اسلامی ایران و آنانی که در غزوات پیامبر جنگیده و شهید و معلول شدهاند، تفاوتی وجود ندارد.[۱۴] ایشان جانبازان را مایه سرافرازی ملت ایران[۱۵] و دارای قدرت روحی و معنوی بالا میخواند و خود را در برابر آنها کوچک میشمرد.[۱۶]
از نگاه امامخمینی پیروزی انقلاب اسلامی، مرهون فداکاری و حماسهآفرینی جانبازان است که با خون خود شرافت انسانی ملت بزرگ ایران را بیمه کردهاند؛ از اینرو آنان را صاحبان حقی بزرگ بر ملت میشمرد.[۱۷] ایشان جانبازان را ولینعمت، صاحبان انقلاب و شهدای زنده خطاب میکرد؛[۱۸] چنانکه آنان را رهبران نهضت اسلامی میدانست که بدون هیچ توقع مدح و ثنا و پاداشی، تعهد خود را به اسلام و قرآن ثابت کردهاند،[۱۹] و بدنهای ناقصشده آنان زبان گویایی است که به عظمت روح جاوید آنها شهادت میدهد؛[۲۰] این جانبازان اگر شکایتی هم دارند از آن جهت است که به فیض شهادت نرسیدهاند[۲۱] و تعبیر شهدای زنده برای آنان نیز از همین رو است.[۲۲] ایشان با اظهار ناراحتی و تأسف از درد و رنجی که جانبازان تحمل میکنند،[۲۳] خود را چون پدری که در رنج فرزند شریک است، در درد و رنج آنان شریک میدانست[۲۴] و تنها محفوظبودن ثواب این جانبازیها نزد خداوند را تسکیندهنده این رنج و درد میشمرد.[۲۵]
امامخمینی همچنین با افتخار به وجود فرزندان شهدا و جانبازان، آنان را ذخیره عظیم برای تداوم انقلاب میدانست و با توجه پدرانه به آنان،[۲۶] بر خانواده، همسر و فرزندان شهدا و جانبازان درود میفرستاد و برای آنان طلب صبر میکرد.[۲۷] ایشان همچنین با تقدیر از ازدواج دختری جوان با پاسدار جانبازی که در جنگ هر دودست خود را از دست داده و از هر دوچشم آسیب دیده بود، آن را خاطرهای فراموشنشدنی خواند و خاطرنشان ساخت که فداکاری و معنویت و خداجویی این دختر را با معیارهای رایج نمیتوان ارزیابی کرد.[۲۸]
خدمات به جانبازان
در آغاز پیروزی انقلاب اسلامی، امور مجروحان انقلاب، برعهده کمیته امداد امامخمینی بود که در ۱۹ اسفند ۱۳۵۷ تشکیل شد. (ببینید: کمیته امداد امامخمینی) در ۲۵ اسفند ۱۳۵۸، امامخمینی در حکمی به مهدی کروبی، ضرورت تأسیس سازمانی برای رسیدگی به امور آسیبدیدگان انقلاب و خانوادههای آنان را یادآور شد و با تعیین وی به عنوان سرپرست سازمان یادشده، اولویتهای اقدامات سازمان را در رسیدگی به امور فرهنگی، اقتصادی و درمانی بیان کرد.[۲۹] این سازمان که با تصویب شورای انقلاب، از خرداد ۱۳۵۹ به سازمان بهزیستی ملحق شده بود،[۳۰] پس از آغاز جنگ تحمیلی عراق علیه ایران و در ۱۰ دی ۱۳۵۹، با تصویب مجلس شورای اسلامی به عنوان نهادی مستقل و زیرمجموعه نخستوزیری در نظر گرفته شد که سرپرست آن نیز با پیشنهاد نخستوزیر و تأیید رهبر انقلاب تعیین میشد.[۳۱] (ببینید: بنیاد شهید انقلاب اسلامی)
پس از پایان جنگ، امامخمینی به درخواست کروبی، رئیس بنیاد شهید و برای رسیدگی بهتر به امور جانبازان و خانوادههای شهدا، در حکمی به میرحسین موسوی، نخستوزیر که مسئول بنیاد مستضعفان نیز بود، امور جانبازان انقلاب و جنگ تحمیلی را به این سازمان محول کرد و سفارش کرد با استفاده از تجربیات بنیاد شهید و اختصاص بهترین امکانات بنیاد مستضعفان، در رسیدگی به تمامی امور شهیدان زنده انقلاب، همت گمارند؛[۳۲] و از این پس نام این بنیاد، به بنیاد مستضعفان و جانبازان انقلاب اسلامی تغییر یافت.[۳۳] از سال ۱۳۸۳ به بعد، بخش جانبازان، از بنیاد مستضعفان جدا شد و همراه با بنیاد شهید و ستاد امور آزادگان، بنیاد شهید و امور ایثارگران را شکل داد.[۳۴]
افزون بر قوانین مصوب مجلس شورای اسلامی که از آغاز انقلاب تاکنون برای تسهیل و رسیدگی بهتر به امور فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی جانبازان، تصویب شدهاست، اغلب وزارتخانهها، ادارات و سازمانهای دولتی نیز هر کدام بهشکلی و در ارتباط با وظایف خود، امتیازات رفاهی، اجتماعی، فرهنگی و خدماتی را برای جانبازان در نظر گرفتهاند که در بخشنامهها و مقررات داخلی این سازمانها ذکر شدهاست.[۳۵]
قانون جامع خدمترسانی به ایثارگران نیز در سال ۱۳۸۶، در مجلس شورای اسلامی تصویب شد و پس از پنج سال توقف، در سال ۱۳۹۱ در مجمع تشخیص مصلحت نظام بررسی و به مدت چهار سال، بهطور آزمایشی، لازم الاجرا اعلام شد.[۳۶] در این قانون خانواده جانبازان که شامل همسر، فرزند و والدین آنان میشود نیز از خدمات و امتیازات مربوط به جانبازان، بهرهمند میشوند و در صورت فوت جانباز مشمول این قانون، خدمات به خانواده تحت تکفل آنان تعلق میگیرد.[۳۷]
این خدمات عبارتاند از:
- تأمین مسکن یا تسهیل امور مربوط به آن.[۳۸]
- خدمات بهداشت و درمان.[۳۹]
- تسهیلات اداری و استخدامی.[۴۰]
- اشتغال و کارآفرینی.[۴۱]
همچنین در سال ۱۳۸۹، آئیننامه اجرایی درصد جانبازی، مصوب دولت، به تأیید مجلس شورای اسلامی رسید. طبق این آئیننامه، تعیین میزان آسیبدیدگی یا ناتوانی جسمی و روانی برعهده کمیسیون پزشکی تخصصی بنیاد شهید و امور ایثارگران یا شوراهای پزشکی نیروهای مسلح و براساس مفاد تصویبشده، گذاشته شد؛[۴۲] همچنین جانبازان برای تعیین درصد جانبازی، در سه گروه کلی دستهبندی میشوند:
- گروههای آسیبهای عمومی، اعم از ترکش، ضایعه مغزی و نخاعی، اعمال جراحی، بیماریهای اعصاب و روان، تروماها، بیماریهای ریه و چشم و …؛
- جانبازان گروه شیمیایی.
- جانبازان گروه اعصاب و روان (موج انفجار).[۴۳]
اهتمام در رفع مشکلات
امامخمینی استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی و جامعه اسلامی ایران را مدیون ایثارگریهای شهدا و جانبازان و معلولان انقلاب اسلامی میدانست.[۴۴] و همه دستگاههای اجرایی را مکلف کرد با تسریع در امور مربوط به آنان، تسهیلات لازم را برای جانبازان فراهم کنند و اگر افرادی در ادارات و وزارتخانهها، در این امر اشکالتراشی میکنند، به عنوان «ضدانقلاب» مورد پیگرد قرار گیرند.[۴۵] ایشان در عین اینکه پاداش مجروحیتها و مصیبتهای واردشده به جانبازان را نزد خداوند محفوظ میدانست،[۴۶] در آستانه نخستین فریضه حج پس از پیروزی انقلاب، از همه کسانی که قصد حج استحبابی داشتند خواست هزینه حج خودشان را صرف نیازهای معلولان و مصدومان انقلاب کنند؛ زیرا ثواب آن نزد خداوند تعالی بسیار از حج استحبابی بالاتر است.[۴۷]
از نظر ایشان هر گونه خدمتِ بیمنت به معلولان و جانبازان و خانواده آنان، خدمت به خدا ارزیابی میشد.[۴۸] ایشان همچنین با تعیین نمایندگانی، همه وجوه و اموال مجهولالمالک یا بیصاحب و ارث بدون وارث و اموالی را که بابت محاسبه خمس و خروج از ذمه و اجرای اصل ۴۹ قانون اساسی و دیگر قوانین در اختیار ولی فقیه بود، برای رفع نیاز مالی نهادهایی که به امور مستضعفان و ایثارگران میپرداخت، مانند بنیاد جانبازان، اختصاص داد.[۴۹]
ازجمله سفارشهای امامخمینی به مسئولان و دستاندرکاران نظام، دقت در امور مربوط به فرزندان شهیدان، معلولان و جانبازان و رسیدگی بیشتر به تحصیل آنان ـ از ابتداییترین تا بالاترین مقطع ـ بود. ایشان برای این منظور از وزیران آموزش و پرورش و فرهنگ و آموزش عالی خواست برای تسهیل در کار فرزندان ایثارگران (شهدا، اسرا، مفقودان و جانبازان)، طرحی تنظیم و به شورای عالی انقلاب فرهنگی تقدیم کنند و بنیاد مستضعفان را موظف کرد تمامی بودجه این طرح را بر عهده بگیرد و از نهادهای مختلف کشور نیز خواست به این طرح کمک کنند؛[۵۰] همچنین تمام تلاش خود را برای رفاه و امنیت مادی و معنوی خانوادههای شهدا و جانبازان به کار گیرند و به ستایش و حرف بسنده نکنند.[۵۱]
طبق آخرین آمار بنیاد شهید، در میان جانبازان که بیش از نیممیلیون نفر از جمعیت ایران را تشکیل میدهند، گروه بسیاری متحمل آسیبها و صدمات غیرقابل جبران شدند و با مشکلات فراوانی روبهرو هستند. از بیش از ۵۷۴ هزار جانباز در کشور، در حدود سال ۱۳۹۰ بالغ بر هشت هزار جانباز ۷۰درصد و از این میان بالغ بر دو هزار جانباز قطع نخاعی وجود داشتهاست. این افراد در طول زندگی خود، با مشکلات اقتصادی، رفاهی و روانی متعددی مواجهاند،[۵۲] که بیشک همه مردم بهویژه مسئولان جامعه، در برابر آن مسئولیت دارند.[۵۳] پس از خدمات درمانی که نخستین نیاز مجروحین و جانبازان است.[۵۴] شاید مهمترین مسائل جانبازان به عنوان حاملان فرهنگ جبهه و جهاد را باید در حوزه فرهنگی جستجو کرد؛ زیرا پدیده ایثار و جانبازی که هویت جانبازان را شکل میدهد، مربوط به حوزه فرهنگی است و تغییر این ارزشها در جامعه پس از جنگ، میتواند به ایجاد دغدغه هویتی برای جانبازان منجر شود.[۵۵] از همینرو است که خدمات فرهنگی برای شخص جانبازان از یکسو و حاکم کردن فرهنگ جانبازی در جامعه اسلامی از سوی دیگر، ضروری به نظر میرسد.[۵۶]
پانویس
- ↑ دهخدا، لغتنامه دهخدا، ۵/۶۵۱۶.
- ↑ انوری، فرهنگ بزرگ سخن، ۳/۲۰۸۵.
- ↑ عنبری و اویسی فردویی، چالشهای فرهنگی و هویتی جانبازان جنگ تحمیلی، ۱۱۴.
- ↑ آشفته تهرانی، جامعهشناسی جنگ و نیروهای نظامی، ۲۳.
- ↑ مهوری، جانبازان و زمامداران وظایف متقابل، ۶۵–۷۰.
- ↑ مهوری، جانبازان و زمامداران وظایف متقابل، ۷۸–۸۶
- ↑ متقی هندی، کنز العمال، ۴/۳۲۰
- ↑ ابنکثیر، البدایهٔ و النهایهٔ، ۶/۲۱۴
- ↑ ابنحجر، الاصابهٔ، ۴/۶۰۱.
- ↑ مهوری، جانبازان و زمامداران وظایف متقابل، ۸۶–۸۹.
- ↑ عنبری و اویسی فردویی، چالشهای فرهنگی و هویتی جانبازان جنگ تحمیلی، ۱۱۴.
- ↑ عنبری و اویسی فردویی، چالشهای فرهنگی و هویتی جانبازان جنگ تحمیلی، ۱۱۵.
- ↑ ۱۴/۱۸۳
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۴۴۱–۴۴۲.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۱/۴۸۳.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۱۶.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۲/۱۴۶–۱۴۷ و ۱۴/۷۹.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۸/۱۴۹ و ۳۲۶؛ رفیقدوست، مصاحبه، ۴/۱۶۰
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۱۴.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۲۷
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۲۷.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۸/۳۲۶.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۴۴۰ و ۴۴۱.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۲/۵۶؛ ۱۳/۴۰۸ و ۱۶/۱۴.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۲/۵۶ و ۱۳/۴۰۸.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۲۰/۳۷، ۳۸ و ۳۹۳.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۸/۳۲۶ و ۱۹/۴۰–۴۱.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۱۹۴.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۲/۱۸۵–۱۸۶.
- ↑ هاشمی رفسنجانی، کارنامه و خاطرات، ۳۳۲.
- ↑ هاشمی رفسنجانی، کارنامه و خاطرات، ۳۳۳؛ مشروح مذاکرات مجلس، روزنامه رسمی مذاکرات، ۱۷.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۱۹۹.
- ↑ قاسمپور، بنیاد مستضعفان و جانبازان انقلاب اسلامی، ۳۶.
- ↑ جام جم، روزنامه، ۱۰.
- ↑ معاونت پشتیبانی و خدمات رفاهی، صفحات مختلف.
- ↑ درفشی، سایه روشن، ۷۹–۸۰.
- ↑ درفشی، سایه روشن، ۸۳.
- ↑ درفشی، سایه روشن، ۸۳–۸۹
- ↑ درفشی، سایه روشن، ۸۹–۹۳
- ↑ درفشی، سایه روشن، ۹۳–۹۷.
- ↑ درفشی، سایه روشن، ۹۸–۱۰۰.
- ↑ پایگاه مرکز پژوهشهای مجلس، آئیننامه اجرایی
- ↑ معاونت بهداشت و درمان، ۱–۱۱.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۲/۱۸۵.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۲/۴۴۴.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۸/۱۵۱.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۰/۶۳.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۵۱۷.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۳۶۵.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۲۰/۲۸
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۱۵۷.
- ↑ عنبری و اویسی فردویی، چالشهای فرهنگی و هویتی جانبازان جنگ تحمیلی، ۱۱۵؛ ایرنا.
- ↑ مهوری، جانبازان و زمامداران وظایف متقابل، ۶۴.
- ↑ مهوری، جانبازان و زمامداران وظایف متقابل، ۷۲.
- ↑ عنبری و اویسی فردویی، چالشهای فرهنگی و هویتی جانبازان جنگ تحمیلی، ۱۳۵.
- ↑ مهوری، جانبازان و زمامداران وظایف متقابل، ۷۵–۷۸.
منابع
- آشفته تهرانی، امیر، جامعهشناسی جنگ و نیروهای نظامی، تهران، نشر ارمغان، چاپ اول، ۱۳۷۸ش.
- ابنحجر عسقلانی، احمدبنعلی، الاصابهٔ فی تمییز الصحابه، تحقیق عادل احمد عبدالموجود، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۴۱۵.
- ابنکثیر، اسماعیلبنعمر، البدایهٔ و النهایهٔ، بیروت، دارالفکر، ۱۴۰۷ق.
- امامخمینی، سیدروحالله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش.
- انوری، حسن، فرهنگ بزرگ سخن، تهران، سخن، چاپ دوم، ۱۳۸۲ش.
- ایرنا، ۲۱/۱۲/۱۳۹۷ش.
- پایگاه مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی، سامانه قوانین، ۲۰/۱۲/۱۳۹۷ش.
- جام جم، روزنامه، ۲۱/۱۲/۱۳۹۱ش.
- درفشی، امرالله، سایه روشن: بررسی حقوق شهدا و مصدومین دفاع مقدس از دیدگاه فقه و حقوق با رویکرد دول مداخلهگر، تهران، زیتون سبز، چاپ اول، ۱۳۹۵ش.
- دهخدا، علیاکبر، لغتنامه دهخدا، تهران، دانشگاه تهران، چاپ اول، ۱۳۷۳ش.
- رفیقدوست، محسن، مصاحبه، چاپشده در پابهپای آفتاب، تدوین امیررضا ستوده، تهران، پنجره، چاپ اول، ۱۳۸۰ش.
- عنبری، موسی و قاسم اویسی فردویی، چالشهای فرهنگی و هویتی جانبازان جنگ تحمیلی، مجله مطالعات جامعهشناختی، شماره ۴۱، تهران، ۱۳۹۱ش.
- قاسمپور، داوود، بنیاد مستضعفان و جانبازان انقلاب اسلامی، چاپشده در فرهنگنامه نهادهای انقلاب اسلامی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۷ش.
- متقی هندی، علاءالدین، کنز العمال فی سنن الاقوال و الافعال، تصحیح بکری حیانی و صفوة السقاء، بیروت، مؤسسه الرساله، چاپ پنجم، ۱۴۰۹ق.
- مشروح مذاکرات مجلس شورای اسلامی، دوره اول، ۱۰دی ۱۳۵۹، مندرج در روزنامه رسمی مذاکرات، شماره ۱۱۸۲۴جلسه ۹۲.
- معاونت بهداشت و درمان، آشنایی با قوانین کمیسیون پزشکی جانبازان، بنیاد شهید و امور ایثارگران، مرکز بهداشت روانی با همکاری کمیسیون پزشکی، ۱۳۹۱ش.
- معاونت پشتیانی و خدمات رفاهی بنیاد مستضعفان و جانبازان انقلاب اسلامی، مجموعه قوانین و مقررات موضوعی جانبازان، شهدا، مفقودین و اسرا، بنیاد مستضعفان و جانبازان انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۳ش.
- مهوری، محمدحسین، جانبازان و زمامداران وظایف متقابل، تهران، سوره مهر، چاپ اول، ۱۳۸۲ش.
- هاشمی رفسنجانی، اکبر، کارنامه و خاطرات، سال ۱۳۵۹، انقلاب در بحران، به اهتمام عباس بشیری، تهران، دفتر نشر معارف انقلاب، چاپ اول، ۱۳۸۴ش.
پیوند به بیرون
- مهدی طاهایی، «جانباز»، دانشنامه امامخمینی، ج۴، ص۵۷-۶۳.