پیروزی: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی امام خمینی
(اصلاح ارقام، اصلاح نویسه‌های عربی)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳: خط ۳:
پیروزی در برابر شکست و به معنای کامیابی، فتح و رسیدن به موفقیت است. در اندیشه دینی [[امام‌خمینی]]، پیروزی معنایی گسترده‌تر از پیروزی ظاهری دارد و رسیدن به رستگاری اخروی را نیز در بر می‌گیرد.
پیروزی در برابر شکست و به معنای کامیابی، فتح و رسیدن به موفقیت است. در اندیشه دینی [[امام‌خمینی]]، پیروزی معنایی گسترده‌تر از پیروزی ظاهری دارد و رسیدن به رستگاری اخروی را نیز در بر می‌گیرد.


امام پیروزی حقیقی و ارزشمند را در پرتو معنویت و کار خالصانه برای خدا می‌دید و باور داشت هر تلاشی که در جهت یاری خدا باشد، دارای ارزش است و پیروزی بدون بُعد معنوی، شکست است. در این صورت هر چه پیروزی بزرگ‌تر باشد، شکست آن نیز سنگین‌تر خواهد بود.
امام پیروزی حقیقی و ارزشمند را در پرتو [[معنویت]] و کار خالصانه برای خدا می‌دید و باور داشت هر تلاشی که در جهت یاری خدا باشد، دارای ارزش است و پیروزی بدون بُعد معنوی، شکست است. در این صورت هر چه پیروزی بزرگ‌تر باشد، شکست آن نیز سنگین‌تر خواهد بود.


امام‌خمینی ریشه و اساس همه پیروزی‌ها و شکست‌ها را خود [[انسان‌شناسی|انسان]] می‌دانست و بر باور و یقین انسان در این زمینه تأکید می‌کرد. ایشان مهم‌ترین عوامل پیروزی ملت ایران را در [[انقلاب اسلامی ایران|نهضت]] و [[جنگ عراق علیه ایران|جنگ تحمیلی]] –که تداوم این پیروزی نیز منوط به آنها است- ایمان به خدا، [[وحدت]]، حضور اقشار مختلف، تحول و انقلاب درونی مردم، امید، استقامت و عشق به [[شهادت]] می‌دانست.
امام‌خمینی ریشه و اساس همه پیروزی‌ها و شکست‌ها را خود [[انسان‌شناسی|انسان]] می‌دانست و بر باور و یقین انسان در این زمینه تأکید می‌کرد. ایشان مهم‌ترین عوامل پیروزی ملت ایران را در [[انقلاب اسلامی ایران|نهضت]] و [[جنگ عراق علیه ایران|جنگ تحمیلی]] –که تداوم این پیروزی نیز منوط به آنها است- ایمان به خدا، [[وحدت]]، حضور اقشار مختلف، تحول و انقلاب درونی مردم، امید، استقامت و عشق به [[شهادت]] می‌دانست.

نسخهٔ ‏۲۰ شهریور ۱۴۰۲، ساعت ۲۳:۱۵

پیروزی، دستیابی به هدف، غلبه یا چیرگی بر دشمن، با نگاه به عوامل و آسیب‌های آن.

پیروزی در برابر شکست و به معنای کامیابی، فتح و رسیدن به موفقیت است. در اندیشه دینی امام‌خمینی، پیروزی معنایی گسترده‌تر از پیروزی ظاهری دارد و رسیدن به رستگاری اخروی را نیز در بر می‌گیرد.

امام پیروزی حقیقی و ارزشمند را در پرتو معنویت و کار خالصانه برای خدا می‌دید و باور داشت هر تلاشی که در جهت یاری خدا باشد، دارای ارزش است و پیروزی بدون بُعد معنوی، شکست است. در این صورت هر چه پیروزی بزرگ‌تر باشد، شکست آن نیز سنگین‌تر خواهد بود.

امام‌خمینی ریشه و اساس همه پیروزی‌ها و شکست‌ها را خود انسان می‌دانست و بر باور و یقین انسان در این زمینه تأکید می‌کرد. ایشان مهم‌ترین عوامل پیروزی ملت ایران را در نهضت و جنگ تحمیلی –که تداوم این پیروزی نیز منوط به آنها است- ایمان به خدا، وحدت، حضور اقشار مختلف، تحول و انقلاب درونی مردم، امید، استقامت و عشق به شهادت می‌دانست.

مفهوم‌شناسی

پیروزی به معنای کامیابی، فتح و چیره‌شدن بر دشمن،[۱] برتری در جنگ و رسیدن به موفقیت در یک رقابت یا مسابقه[۲] است. در برابر پیروزی، مفهوم شکست قرار دارد که به ناکامی در انجام کاری یا مغلوب‌شدن در مسابقه، مبارزه یا جنگ گفته می‌شود.[۳]

پیشینه

نزاع میان خیر و شر و حق و باطل، همیشه در صحنه وجود فرد و اجتماع، وجود داشته است و منشأ تکامل و پیشرفت بشر به‌شمار می‌آید.[۴] مبارزه میان حق و باطل، به تصریح قرآن کریم، به شکست باطل و غلبه حق[۵] و گسترش برنامه‌های پیامبران(ع) خواهد انجامید[۶]؛ زیرا مشیت الهی بر پیروزی نهاییِ دینِ حق تعلق گرفته است.[۷] این پیروزی در حقیقت، غلبه و سلطه نهایی نوعی عقیده، ایمان و رفتار یا پیروزی انسانِ به‌ایمان‌رسیده و راست‌کردار است و آنچه در این پیروزی، نوید داده شده چنین است:

  1. استخلاف (تصاحب قدرت و کوتاه‌کردن دست قدرت‌های پیشین)؛
  2. استقرار دین (تحقق‌یافتن همه ارزش‌های اخلاقی و اجتماعی اسلام)؛
  3. نفی هر گونه شرک در عبادت یا اطاعت؛ بنابراین در نهایت پرهیزکاران و نیکوکاران وارثان زمین خواهند شد.[۸]

از آنجا که رسالت پیامبران الهی(ع)، پیراستن جامعه بشری از فساد و تباهی است و این اصلاح همیشه از راه تبلیغ و تبیین دین، میسر نیست، خداوند جهاد را یکی از احکام اصلی اسلام دانسته و آن را برای از بین‌بردن فتنه و فساد و کفر، و نجات مستضعفان لازم شمرده است.[۹] با تشکیل حکومت اسلامی در مدینه به دست پیامبر اکرم(ص)، دشمنی مشرکان مکه با ایشان شکل رویارویی نظامی به خود گرفت و جنگ‌های بدر، احد، احزاب و سرانجام فتح مکه اتفاق افتاد.[۱۰] با شکست قریش در فتح مکه، قدرت سیاسی شرک، شکسته شد و مکه پس از بیست سال مقاومت در برابر اسلام، تحت حاکمیت اسلام درآمد. این جنگ‌ها و جنگ‌های حنین، طائف و تبوک که پس از فتح مکه اتفاق افتاد، بیشتر با پیروزی و برخی با شکست همراه بود.[۱۱] پس از رحلت رسول خدا(ص)، مسلمانان با هدف گسترش اسلام، به گسترش قلمرو خود پرداختند و به سرزمین‌های ایران و روم لشکرکشی کردند.[۱۲] مجاهدان اسلام بدون ترس و سستی و با آموختن فنون جنگی به پیروزی در میدان‌های مختلف رسیدند و با فتح بسیاری از مناطق دنیا، موفق به تأسیس تمدنی جدید گردیدند[۱۳]؛ اما این تمدن بزرگ، پس از مدتی، راه انحطاط پیش گرفت و افول کرد.[۱۴]
فتح و پیروزی در تاریخ ایران پیش از اسلام نیز جایگاه مهمی داشته است. بزرگداشت و پاسداشت این پیروزی‌ها، در راستای کسب و تثبیت قدرت، از نظر فرهنگی، دارای مفاهیم و نشانه‌های خاصی در طول تاریخ بوده و بخش مهمی از فعالیت‌های اجتماعی به‌ویژه هنری را در ایران باستان، به خود اختصاص داده است. شرح دلاوری‌های قهرمانان در قالب داستان و سرودهای ملی و نیز حکاکی نقوش پیروزی بر صخره‌ها، ازجمله این فعالیت‌هاست.[۱۵] مهم‌ترین وجوه مشترک همه نقش برجسته‌های پیروزی در ایران باستان برپایی و ایستادگی شاه، شکست و از پای درآمدن دشمن، به بندکشیده‌شدن اسیران و به عزت‌رسیدن سپاهیان است و این همه تنها با تأیید و پشتیبانی الهی صورت گرفته است.[۱۶]
امام‌خمینی با توجه به وعده‌های الهی،[۱۷] به نصرت و یاری خداوند و رسیدن به پیروزی در طول دوران مبارزه امیدوار بود.[۱۸] ایشان برای رسیدن به پیروزی و اهداف متعالی خود (حاکمیت اسلام، استقلال کشور و…) تلاش زیادی می‌کرد[۱۹] و خود تا ایثار جان، آماده فداکاری بود[۲۰]؛ چنان‌که جانفشانی ملت را نیز لازم می‌شمرد.[۲۱] ایشان اصلاح جامعه و قطع دست خیانتکاران را همانند صدر اسلام، در گروی کشتن و کشته‌شدن می‌دانست[۲۲] و معتقد بود بدون تحمل سختی‌ها به پیروزی نمی‌توان رسید.[۲۳]
اصطلاح تکلیف که بخش قابل توجهی از آثار شفاهی و مکتوب امام‌خمینی را در حوزه‌های مختلف عرفانی، کلامی و فقهی به خود اختصاص داده، گویای جایگاه ویژه آن در مجموعه اندیشه ایشان است.[۲۴] امام‌خمینی اصیل‌ترین پیروزی را تحول ملت ایران در همه شئون و ابعاد و تبدیل‌شدن افراد جامعه به موجوداتی انسانی، اسلامی و الهی می‌دانست[۲۵] و تضعیف مکتب اسلام در دنیا را به سبب عملکرد مسلمانان، شکستی غیرقابل جبران به‌شمار می‌آورد.[۲۶] ایشان برخی وقایع مانند وحدت حوزه و دانشگاه و همه‌پرسی جمهوری اسلامی ایران را بزرگ‌ترین پیروزی یا پیروزی مذهب شمرده است.[۲۷]

ماهیت و حقیقت پیروزی

مفهوم پیروزی در قرآن‌کریم با تعبیرهای گوناگونی بیان شده است که مهم‌ترین آنها عبارت‌اند از: فتح (گشایش)،[۲۸] نصر (یاری)،[۲۹] فلاح (رستگاری)،[۳۰] فوز (نجات)[۳۱] و غلبه.[۳۲] بر این اساس، پیروزی در قرآن، معنایی گسترده‌تر از پیروزی ظاهری دارد و رسیدن به رستگاری اخروی را نیز دربر می‌گیرد.[۳۳] در فرهنگ قرآن برای مؤمنان و مبارزان در راه حق، شکست و ناکامی وجود ندارد و آنان با کشته‌شدن و شکست ظاهری نیز به خیر و نیکی دست پیدا می‌کنند.[۳۴] این نگرش در کلام امام‌خمینی با الهام‌گرفتن از فرهنگ اسلامی دیده می‌شود. ایشان با بهره‌گرفتن از آموزه‌های دین اسلام، کشتن و کشته‌شدن در راه حق را پیروزی به‌شمار آورده است.[۳۵] از سوی دیگر، پیروزی ظاهری تنها از راه جهاد به دست نمی‌آید، بلکه گاهی با صلح نیز می‌توان به پیروزی دست یافت؛ نمونه بارز آن، صلح حدیبیه است که قرآن با تعبیر «فتح مبین» یا پیروزی آشکار از آن یاد کرده است.[۳۶]
از نظر امام‌خمینی برتری یک جامعه در تعالی معنوی، فرهنگ الهی، مناسبات انسانی و اخلاق حاکم بر آن جامعه است.[۳۷] ایشان معتقد است رسیدن به کمال واقعی، با رفاه مادی و تعالی معنوی افراد جامعه، محقق می‌شود؛ البته رفاه مادی باید در خدمت تعالی معنوی قرار گیرد و زندگی مادی دنیا هرچند مهم است، مقصد نهایی نیست و تنها ابزاری برای تعالی معنوی است.[۳۸] این مسئله از نگاه ایشان وجه تمایز مکتب‌های مادی و مکتب‌های الهی به‌شمار آمده و نقص مکتب‌های مادی، اصالت‌دادن به وسیله و فراموشی هدف بیان شده است.[۳۹] امام‌خمینی معتقد است اگر قیام برای خدا باشد، به شکست ظاهری هم ختم شود، پیروزی است و قیام از روی هوای نفس، به پیروزی هم منتهی شود، شکست به‌شمار می‌رود.[۴۰] ایشان پیروزی حقیقی و ارزشمند را در پرتو معنویت و کار خالصانه برای خدا می‌دید و باور داشت هر تلاشی که در جهت یاری خدا باشد، دارای ارزش است و پیروزی بدون بُعد معنوی، شکست است و هر چه پیروزی بزرگ‌تر باشد، شکست آن نیز سنگین‌تر خواهد بود.[۴۱]
از نگاه امام‌خمینی، آنچه در فرهنگ دینی اعتبار دارد، اطاعت از خداست که گاهی با جنگیدن به دستور خدا و گاهی با کناره‌گرفتن و نشستنِ در خانه محقق می‌شود.[۴۲] ایشان اعتقاد داشت در مسائلی مانند مبارزه با ظلم و ظالم که خداوند برای انسان تکلیفی معین کرده است، علم به حصول نتیجه و رسیدن به پیروزی ضرورتی ندارد و حتی در صورت شکست ظاهری باید به تکلیف عمل کرد؛ چنان‌که امیرالمومنین(ع) در برابر معاویه و نیز سیدالشهدا(ع) در برابر حکومت یزید اقدام کردند. از نگاه ایشان هر که به وظیفه خود عمل کند، حتی اگر به شکست ختم شود، به پیروزی دست یافته است.[۴۳]

عوامل و شرایط پیروزی و دوام آن

جهان امروز شاهد رقابت فرهنگ‌ها برای برتری، نفوذ و گسترش در راه پیروزی است. در این رقابت، از امکانات اقتصادی و سیاسی جوامع برای این برتری فرهنگی استفاده می‌شود و فرهنگی برنده است که بیش از دیگران بر ارزش‌ها و اصالت‌های فطری انسان که میان جوامع بشری مشترک است، تکیه کند.[۴۴] قرآن کریم علاوه بر تصریح بر اهمیت حضور مردم در شکست یا پیروزی جوامع،[۴۵] عوامل دیگری را برای تعالی یا انحطاط جوامع ذکر کرده است. بارزترین عوامل موفقیت عبارت است از صبر و استقامت در راه حق[۴۶] و وحدت و همگرایی که در صدر اسلام موجب پیروزی‌های شگرف مسلمانان گردید.[۴۷] قرآن مهم‌ترین عوامل انحطاط را تکذیب قوانین الهی و انحراف از روش پیامبران[۴۸] و سستی، تفرقه، درگیری و ترس[۴۹] شمرده است.
امام‌خمینی در راستای آموزه‌های دینی ریشه و اساس همه پیروزی‌ها و شکست‌ها را خود انسان می‌دانست و بر باور و یقین انسان در این زمینه تأکید می‌کرد. ایشان هدف تبلیغات دامنه‌دار قدرت‌های غربی، در میان ملل کشورهای ضعیف را القای ناتوانی می‌دانست و پیروزی ملت ایران را حاصل باور آنان به توانایی خود می‌دید.[۵۰] اساسی‌ترین عوامل پیروزی انقلاب اسلامی ایران و پیروزی در میدان‌های جنگ تحمیلی، از نظر امام‌خمینی عبارت بود از:

  1. ایمان به خدا[۵۱]؛
  2. وحدت کلمه[۵۲]؛ (ببینید: وحدت)؛
  3. کمک‌های غیبی[۵۳]؛
  4. قیام برای خدا[۵۴]؛
  5. هجرت از خود به خدا و از دنیا به عالم غیب و اطمینان به عالم غیب[۵۵]؛
  6. حضور اقشار مختلف مردم[۵۶]؛
  7. تحول و انقلاب درونی مردم بر اثر عنایت خداوند[۵۷] و شکسته‌شدن ترس از محمدرضا پهلوی و سران رژیم پهلوی[۵۸]؛
  8. ایجاد امید و اطمینان به پیروزی و نبود هراس از ابرقدرت‌ها[۵۹]؛
  9. صبر و استقامت[۶۰]؛
  10. عشق به شهادت.[۶۱]

امام‌خمینی با اشاره به آیاتی چون «أَنْ تَقُومُوا لِلَّهِ مَثْنی وَ فُرادی»[۶۲] و «وَ ما رَمَیتَ إِذْ رَمَیتَ وَ لکنَّ اللَّهَ رَمی»،[۶۳] قیام برای خدا را موجب غلبه و پیروزی حتمی می‌دانست و معتقد بود چنین قیامی هرگز با شکست همراه نیست[۶۴]؛ چنان‌که قیام ملت ایران نیز برای خدا و با پشتوانه الهی بود[۶۵] و این قیام علاوه بر عامل خودسازی و گذشت از منافع شخصی[۶۶] جرئت مبارزه و ایستادگی در برابر قدرت‌های خارجی و داخلی را در آنان تقویت کرد[۶۷] (ببینید: قیام).
امام‌خمینی با تأکید بر حفظ نهضت و تداوم انقلاب،[۶۸] منشأ پیروزی‌های بعدی را در این عوامل می‌دانست:

  1. حفظ عنایت خداوند و ارتباط با او[۶۹]؛
  2. ماندن در سایه اسلام و قرآن[۷۰]؛
  3. وحدت کلمه و اتحاد و انسجام داخلی[۷۱]؛
  4. صبر و پایداری[۷۲]؛
  5. دوری از غرور.[۷۳]

مقصود از «تداوم» انقلاب، حفاظت و پاسداری و هدایت آن در مسیر درست و کوشش برای تکامل انقلاب با حفظ ماهیت اسلامی آن است[۷۴] و چنان‌که امام‌خمینی یادآورشده به‌مراتب از اصل تحقق انقلاب مشکل‌تر و حساس‌تر است[۷۵] و از آنجا که تداوم انقلاب همچون اصل آن وابسته به مردم است،[۷۶] امام‌خمینی معتقد به مشارکت مردم و حضور همیشگی آنان در صحنه بود.[۷۷] ایشان نهضت اسلامی مردم ایران را نهضت مستضعفان سراسر جهان می‌دانست،[۷۸] صدور انقلاب را موجب قیام همگانی مستضعفان می‌خواند[۷۹] و تلاش‌نکردن برای صدور انقلاب را مساوی با شکست قطعی انقلاب ارزیابی می‌کرد[۸۰]

آسیب‌شناسی پیروزی

سخن از آسیب‌شناسی تنها پس از مطالعه فرایند پیروزی و عوامل آن ممکن است؛ زیرا فهم آسیب‌های یک پدیده، فرع بر فهم شاخصه‌ها و عناصر تشکیل‌دهنده آن پدیده است[۸۱]؛ از این‌رو چرایی و چیستی انقلاب و پیروزی آن و آسیب‌شناسی آن از نظر امام‌خمینی سه مسئله به‌هم‌پیوسته‌اند.[۸۲] امام‌خمینی با یادآوری عوامل پیروزی انقلاب، کارگزاران نظام اسلامی را از آفت‌هایی که دامنگیر رژیم پهلوی بود، برحذر می‌داشت و بر حفظ اصول اساسی انقلاب تأکید می‌کرد.[۸۳] ایشان پیروزی را از جانب خداوند و شکست را از ناحیه انسان و به جهت انحرافات او می‌دید.[۸۴] آسیب‌شناسی امام‌خمینی به‌طور عمده، متوجه آسیب‌های درونی بود و خطر دشمن خارجی که وجود آن را می‌پذیرفت[۸۵] (ببینید: دشمن)، به شرط اتحاد ملت بی‌تأثیر می‌دانست[۸۶] ایشان پیروزی به جهت اهداف و مقاصد گوناگونِ گروه‌ها و اقشار مختلف را باعث جدایی و تفرقه ملت می‌دانست[۸۷] و ناسازگاری و اختلاف نهادهای درون نظام را از عوامل مهم شکست ارزیابی می‌کرد[۸۸] (ببینید: وحدت).
مهم‌ترین آسیب‌های پیروزی انقلاب اسلامی از نظر امام‌خمینی عبارت‌اند از: فراموشی هدف و ازدست‌دادن انگیزه الهی و تفرقه[۸۹]؛ ارائه چهره طاغوتی از حکومت[۹۰]؛ ارائه چهره واژگونه از اسلام[۹۱]؛ سوء استفاده از آزادی[۹۲]؛ وابستگی اقتصادی[۹۳]؛ اشرافی‌گری و تجمل‌گرایی[۹۴]؛ نبود وظیفه‌شناسی در مردم و کم‌کاری[۹۵]؛ از خود بیگانگی[۹۶]؛ اعوجاج در رسانه‌های گروهی به‌ویژه تلویزیون[۹۷]؛ سرگرم شدن به مسائل غیر اساسی[۹۸]؛ نفوذ افراد فاسد در بدنه حکومت[۹۹]؛ سهم‌خواهی مدعیان بی‌نقش در پیروزی و کنارگذاشتن صاحبان اصلی.[۱۰۰] ایشان همچنین کاهش‌دادن اهداف نهضت به اهداف مادی، جایگزین‌شدن ضد ارزش‌ها به جای ارزش،[۱۰۱] غرور ناشی از پیروزی[۱۰۲] و گرایش به راحت‌طلبی[۱۰۳] را در شمار آسیب‌هایی می‌دانست که منجر به شکست خواهد شد.

پانویس

  1. عمید، فرهنگ فارسی، ۲/۳۵۴؛ دهخدا، لغتنامه دهخدا، ۴/۵۱۹۱
  2. انوری، فرهنگ بزرگ سخن، ۲/۱۴۹۷
  3. انوری، فرهنگ بزرگ سخن، ۵/۴۵۳۴
  4. مطهری، مجموعه آثار شهید مطهری، ۱/۱۷۴ و ۳/۴۱۶
  5. انبیاء، ۱۸؛ اسراء، ۸۱
  6. صف، ۹؛ رحیمی، نگرشی نو بر فرهنگ و تمدن اسلامی، ۸۸
  7. صافات، ۱۷۱–۱۷۳
  8. اعراف، ۱۲۸؛ انبیاء، ۱۰۵؛ مطهری، مجموعه آثار شهید مطهری، ۲/۴۷۱
  9. جعفریان، تاریخ ایران اسلامی، ۱/۸۳–۸۴
  10. جعفریان، تاریخ ایران اسلامی، ۱/۸۶–۱۱۰
  11. جعفریان، تاریخ ایران اسلامی، ۱/۱۱۰–۱۱۶
  12. جعفریان، تاریخ ایران اسلامی، ۱/۱۳۴–۱۳۵
  13. لوبون، تمدن اسلام و عرب، ۷۵۸–۷۵۹
  14. لوبون، تمدن اسلام و عرب، ۷۷۵
  15. محبی، فتح و پیروزی و تجلی آن در نقش‌برجسته‌های صخره‌ای ایران باستان، ۱۲–۱۳ و ۲۰
  16. محبی، فتح و پیروزی و تجلی آن در نقش‌برجسته‌های صخره‌ای ایران باستان، ۱۶–۱۸
  17. توبه، ۴۰؛ صف، ۴
  18. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱/۱۸۷ و ۲۲۴
  19. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱/۲۶۷
  20. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱/۱۰۲، ۱۷۹ و ۲۶۹
  21. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۳/۳۹۳
  22. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۳/۳۹۳
  23. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱/۲۶۷
  24. ذاکرصالحی، سرمشق تکلیف‌گرایی در اندیشه سیاسی امام (ره)، ۳۹–۴۳
  25. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۸/۲۷۱
  26. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۸/۲۷۲–۲۷۴
  27. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۶/۲۱ و ۱۰/۱۴۱–۱۴۲
  28. فتح، ۱
  29. نصر، ۱؛ آل عمران، ۱۲۶
  30. قصص، ۳۷؛ شمس، ۹
  31. آل عمران، ۵۵؛ داورپناه، انوارالعرفان فی تفسیرالقرآن، ۷/۳۴۹
  32. بقره، ۲۴۹؛ یوسف، ۲۱؛ داورپناه، انوارالعرفان فی تفسیرالقرآن، ۷/۱۹۲–۱۹۳
  33. طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۶/۱۵
  34. توبه، ۵۲
  35. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۳/۴۴۱–۴۴۲
  36. فتح، ۱؛ طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۲۵۱–۲۵۲؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۲۲/۳۰–۳۱
  37. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۴/۱۸۳–۱۹۳؛ رشیدی، امام‌خمینی و نهضت احیای تمدن اسلامی، ۵۶۹
  38. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۸/۴۱۱–۴۱۶
  39. رشیدی، امام‌خمینی و نهضت احیای تمدن اسلامی، ۵۷۰–۵۷۱
  40. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۶/۱۰۵
  41. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۹/۲۰۱–۲۰۳
  42. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۹/۲۰۲–۲۰۳
  43. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۵/۱۸–۱۹
  44. نهاوندیان، مصاحبه، ۱۳
  45. رعد، ۱۱؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۰/۱۷۳
  46. انعام، ۳۴؛ داورپناه، انوارالعرفان فی تفسیرالقرآن، ۱۲/۱۴۹–۱۵۰
  47. آل عمران، ۱۰۳؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۳/۴۶–۴۷
  48. عنکبوت، ۳۶–۴۰؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۶/۲۸۴–۲۹۲
  49. آل عمران، ۱۵۱–۱۵۴؛ حشر، ۲؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۳/۱۶۵–۱۶۷، ۱۷۰–۱۷۶ و ۲۳/۵۰۶–۵۰۸
  50. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۴/۳۰۶–۳۰۸
  51. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۸/۲۴۲ و ۱۳/۲۷۷
  52. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۶/۲۱، ۵۱، ۴۶۹، و ۲۱/۴۰۴، ۴۲۸
  53. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۶/۲۲۶–۲۲۸؛ ۱۲/۳۷۹؛ ۱۶/۱۲۳؛ ۱۷/۳۱۷، ۴۲۶ و ۲۰/۲۰۰
  54. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۹/۴۹۷ و ۲۱/۴۰۴
  55. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۱/۳۶۹ و ۲۱/۴۱۱
  56. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۶/۴۹۱ و ۱۷/۲۷۰–۲۷۱
  57. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۸/۱۸۸ و ۱۹/۴۷۹
  58. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۳/۳۰۲
  59. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۹/۵۶
  60. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۶/۱۲۶
  61. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۶/۳۲۶
  62. سبأ، ۴۶
  63. انفال، ۱۷
  64. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱/۲۱–۲۲ و ۵/۱۶۷–۱۶۸
  65. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۵/۴۱
  66. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۲/۴۲۵؛ ۱۶/۳۶۷ و ۱۷/۱۵۰
  67. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۵/۳۸۲
  68. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۵/۵۳۰ و ۷/۵۵
  69. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۳/۲۳۴ و ۱۸/۱۳۶
  70. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۷/۲۴
  71. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۸/۵۰۲–۵۰۳؛ ۹/۴۴۴ و ۲۰/۳۲–۳۳
  72. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۹/۵۵
  73. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۲۰/۳۲–۳۳
  74. جواهری، تداوم انقلاب، ۲۲۴
  75. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۸/۵۰۱–۵۰۲
  76. جواهری، تداوم انقلاب، ۲۳۸
  77. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۷/۴۵۳
  78. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۱/۱۱۰
  79. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۵/۳۱۵
  80. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۲/۲۰۲
  81. خان‌محمدی، آسیب‌شناسی انقلاب اسلامی ایران از دیدگاه امام‌خمینی، ۲۰۳–۲۰۴
  82. خان‌محمدی، آسیب‌شناسی انقلاب اسلامی ایران از دیدگاه امام‌خمینی، ۲۰۳ و ۲۰۵
  83. خان‌محمدی، آسیب‌شناسی انقلاب اسلامی ایران از دیدگاه امام‌خمینی، ۲۰۹
  84. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۴/۳۱۲
  85. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۷/۴۱۰
  86. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۹/۲۵۵
  87. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۴/۸۸–۸۹
  88. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۲/۴۱۳
  89. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۲۱/۴۰۴
  90. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۸/۱
  91. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۸/۲
  92. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۲۱/۶۷۵–۶۷۶
  93. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۴/۳۲۹
  94. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۹/۳۱۷ و ۲۱/۴۱۷
  95. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۲/۵۵ و ۸/۲۸۲
  96. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۷/۴
  97. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۸/۴۹۶ و ۱۲/۲۹۰
  98. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۹/۶۷
  99. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۳/۴۷۳
  100. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۴/۶۳ و ۸۸–۸۹
  101. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۶/۴۴۳–۴۴۴ و ۱۷/۱۹۰
  102. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۸/۱۴۸
  103. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۴/۵۱۹–۵۲۰ و ۵۲۲

منابع

  • قرآن کریم.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش.
  • انوری، حسن، فرهنگ بزرگ سخن، تهران، سخن، چاپ دوم، ۱۳۸۲ش.
  • جعفریان، رسول، تاریخ ایران اسلامی، تهران، کانون اندیشه جوان، چاپ ششم، ۱۳۸۶ش.
  • جواهری، محمدرضا، تداوم انقلاب، چاپ‌شده در مجموعه مقالات آسیب‌شناسی انقلاب اسلامی، تهران، دانشگاه صنعتی شریف، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
  • خان‌محمدی، کریم، آسیب‌شناسی انقلاب اسلامی ایران از دیدگاه امام‌خمینی، مجله علوم سیاسی، شماره ۲۰، ۱۳۸۱ش.
  • داورپناه، ابوالفضل، انوارالعرفان فی تفسیرالقرآن، تهران، صدر، چاپ اول، ۱۳۶۶ش.
  • دهخدا، علی‌اکبر، لغتنامه دهخدا، تهران، دانشگاه تهران، چاپ اول، ۱۳۷۳ش.
  • ذاکر صالحی، غلامرضا، سرمشق تکلیف‌گرایی در اندیشه سیاسی امام (ره)، مجله مصباح، شماره ۳۰، ۱۳۷۸ش.
  • رحیمی، غلامرضا، نگرشی نو بر فرهنگ و تمدن اسلامی، قم، شکوفه یاس، چاپ اول، ۱۳۹۰ش.
  • رشیدی، بهروز، امام‌خمینی و نهضت احیای تمدن اسلامی، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ اول، ۱۳۹۲ش.
  • طباطبایی، سیدمحمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، ۱۴۱۷ق.
  • عمید، حسن، فرهنگ فارسی، تهران، امیرکبیر، چاپ هفدهم، ۱۳۷۹ش.
  • لوبون، گوستاو، تمدن اسلام و عرب، ترجمه سیدمحمدتقی فخر داعی گیلانی، تهران، افراسیاب، چاپ دوم، ۱۳۸۰ش.
  • محبی، حمیدرضا، فتح و پیروزی و تجلی آن در نقش‌برجسته‌های صخره‌ای ایران باستان، مجله کتاب ماه هنر، شماره ۱۵۱، ۱۳۹۰ش.
  • مطهری، مرتضی، مجموعه آثار شهید مطهری، ج۱، تهران، صدرا، چاپ دهم، ۱۳۸۰ش.
  • مطهری، مرتضی، مجموعه آثار شهید مطهری، ج۲، تهران، صدرا، چاپ نهم، ۱۳۷۹ش.
  • مطهری، مرتضی، مجموعه آثار شهید مطهری، ج۳، تهران، صدرا، چاپ دهم، ۱۳۸۲ش.
  • مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، ج۱۰، دارالکتب الاسلامیه، چاپ بیست و هشتم، ۱۳۸۵ش.
  • مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۱۶، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ بیست و ششم، ۱۳۸۶ش.
  • مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۲۲ و ۲۳ تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ بیست و هفتم، ۱۳۸۶ش.
  • مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج۳، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ سی و نهم، ۱۳۸۶ش.
  • نهاوندیان، محمد، مصاحبه، مؤلفه‌های فرهنگ برای پیروزی در رقابت جهانی‌شدن، مجله مهندسی فرهنگی، شماره ۱۰ و ۱۱، ۱۳۸۶ش.

پیوند به بیرون