تبلیغات: تفاوت میان نسخه‌ها

از ویکی امام خمینی
خط ۱۲۳: خط ۱۲۳:
[[رده:مقاله‌های تأییدشده]]
[[رده:مقاله‌های تأییدشده]]
[[رده:مقاله‌های بی‌نیاز از جعبه اطلاعات]]
[[رده:مقاله‌های بی‌نیاز از جعبه اطلاعات]]
[[رده:مقاله‌های نیازمند تصویر]]
[[رده:مقاله‌های دارای لینک دانشنامه]]
[[رده:مقاله‌های دارای لینک دانشنامه]]
[[رده:مقاله‌های جلد سوم دانشنامه امام‌خمینی]]
[[رده:مقاله‌های جلد سوم دانشنامه امام‌خمینی]]
[[رده:مفاهیم اجتماعی]]
[[رده:مفاهیم اجتماعی]]

نسخهٔ ‏۲۲ اسفند ۱۴۰۱، ساعت ۲۳:۰۱

تبلیغات، جایگاه، اهداف و ابزارهای تبلیغات دینی.

مفهوم‌شناسی

تبلیغات جمع تبلیغ، از ریشه «بلغ»، مترادف واژه بلاغ، به معنای رساندن است[۱] و به انجام دادن فعالیت سازمان‌یافته برای گسترش یک عقیده یا جلب نظر مردم به سوی کسی یا چیزی گفته می‌شود.[۲] فراخواندن به مذهب، مسلک و روشی که تبلیغ‌کننده در نظر دارد، از مصادیق تبلیغ به‌شمار می‌آید[۳] و به‌طور کلی به هر نوع ارتباطی (گفتاری، نوشتاری، رفتاری و تصویری) که به منظور نفوذ و تأثیرگذاری در افکار، عقاید و احساسات مخاطبان، سازماندهی شود و برای جهت‌بخشیدن به آنان در راستای هدف و مقصدی خاص، هویت پیدا کند، تبلیغات گفته می‌شود.[۴] تبلیغ در کاربرد اسلامی نیز به معنای رساندن پیام وحی به همه افراد بشر برای دعوت آنان به سوی کانون حقیقت آمده است.[۵] امام‌خمینی با تعریف تبلیغات، به عنوان شناساندن خوبی‌ها و تشویق به انجام آن و ترسیم بدی‌ها و نشان‌دادن راه گریز و منع از آن، تعریف کرده است.[۶]

پیشینه

انسان از آغاز تاریخ با مفهوم تبلیغ آشنا بوده و بسیاری از نشانه‌های به‌جامانده از آن دوران، به نوعی ابزار تبلیغ محسوب می‌شده است.[۷] بررسی تاریخی نشان می‌دهد که تبلیغات، به‌ویژه تبلیغات سیاسی، از زمان‌های قدیم مورد توجه فرمانروایان بوده و ناطقان یونان و روم و سایر امپراتوری‌های باستان، از اشکال مختلف تبلیغات استفاده می‌کرده‌اند[۸]؛ لیکن واژه تبلیغ (پروپاگاند) به معنای ترویج افکار و عقاید، به‌طور صریح در دوره رنسانس وارد فرهنگ لغات شد و با ترویج افکار آزادی‌خواهی و ظهور مکتب‌های مختلف اجتماعی و سیاسی در قرن نوزدهم، فعالیت‌های تبلیغاتی توسعه یافت. با آغاز قرن بیستم و شروع جنگ جهانی اول، تبلیغات سیاسی به عنوان یک سلاح مؤثر درآمد و مطبوعات، ابزار مهمی برای برخورد عقاید و آرا شد؛ چنان‌که قرن بیستم را قرن تبلیغات نامیده‌اند.[۹]
تبلیغات در فرهنگ توحیدی نیز جایگاه رفیعی دارد و در تمام احکام و عبادات، یک وجه ارتباطی و اجتماعی دیده می‌شود.[۱۰] نخستین مبلغان پیامبران الهی(ع) بودند که تلاش کردند پیام‌های الهی را به افراد بشر برسانند. بخش عمده‌ای از کتاب‌های تورات، انجیل و قرآن کریم به بیان تاریخِ پیامبران(ع) و تبلیغ دین به دست آنها و دعوت مردم به حق اختصاص دارد.[۱۱] پس از ظهور اسلام، حلقه‌های آموزشی برای تبلیغ دین در مسجدالحرام و خانه‌های مؤمنان مانند خانه ارقم‌بن‌ابی‌ارقم در دامنه کوه صفا که بعدها به «دارالتبلیغ ارقم» معروف شد، شکل گرفت.[۱۲] این مراکز که نخست تنها به آموزش ساده قرآن و احکام می‌پرداختند، بعدها پایه تشکیل مراکز و فعالیت‌های تبلیغی پیچیده‌تر شدند.[۱۳]
امام‌خمینی که از آغاز نهضت اسلامی خود بر اهمیت تبلیغ و لزوم کشاندن جوانان به مساجد و ایستادگی در برابر دشواری‌های آن ازجمله فشارهای رژیم تأکید داشت،[۱۴] با توجه‌دادن به اهمیت تبلیغات در سراسر دنیا،[۱۵] گسترش اسلام و صدور انقلاب در جهان را تنها از راه تبلیغات ممکن می‌دانست نه زور و سرنیزه.[۱۶] ایشان ضمن توصیه به تسریع، توسعه، مدیریت و سازماندهی تبلیغات اسلامی،[۱۷] حفظ هماهنگی در تبلیغات را از مهم‌ترین امور می‌شمرد و آن را موجب از بین‌رفتن تبلیغات سوء می‌دانست.[۱۸]

تبلیغات در قرآن و صدر اسلام

قرآن کریم که در نخستین آیات خود، پیامبر اکرم(ص) را مأمور ابلاغ پیام الهی و انذار مردم کرد،[۱۹] واژه تبلیغ را به صورت بَلَّغْتَ، بَلِّغْ،[۲۰] أُبَلِّغُکمْ[۲۱] و یبَلِّغُونَ[۲۲] به‌کار برده است. همچنین آیه ۱۲۲ سوره توبه جهاد با جهل را در برابر جهاد با دشمن، لازم می‌شمرد و به گروهی از مؤمنان سفارش می‌کند تا با آگاهی از احکام دین، به تبلیغ آن در میان دیگر مؤمنان بپردازند.[۲۳] محتوای این تبلیغ از نظر قرآن کریم، اموری چون دین، رسالت الهی، خیر و معروف است[۲۴] و توجه به عناصری مانند زمان[۲۵] و زبان،[۲۶] از عوامل مؤثر در امر تبلیغ است.
قرآن کریم با ذکر ویژگی‌هایی برای مبلغان، به شیوه‌های تبلیغی نیز توجه کرده است، ازجمله یادآوری نعمت‌های الهی،[۲۷] بیدارکردن وجدان مخاطبان،[۲۸] توجه‌دادن به تجربه‌های تاریخی،[۲۹] تشویق یا تبشیر در کنار هشدار یا انذار،[۳۰] بیدارسازی عقل و فطرت،[۳۱] بهره‌گیری از برهان و استدلال و پند و اندرز نیکو،[۳۲] استفاده از تمثیل و تصویرسازی،[۳۳] معرفی الگو و الگوسازی[۳۴] و توجه به ظرفیت مخاطب در پذیرش و دریافت پیام و القای تدریجی.[۳۵]
تبلیغ وظیفه اصلی پیامبران تبلیغی و دومین وظیفه مهم پیامبران تشریعی پس از آوردن قانون و شرع از جانب خداوند متعال بود.[۳۶] در سخن معصومان(ع) نیز پیامبر(ص) و ائمه اطهار(ع) مبلغ شمرده شده‌اند.[۳۷] پیامبر اکرم(ص) در آغاز بعثت، سه سال پنهانی و پس از آن آشکارا به ابلاغ پیام الهی پرداخت[۳۸]؛ زیرا تنها راه گسترش اسلام تبلیغ بود[۳۹] و معارف دینی در دوران حیات پیامبر(ص) و دو سه دهه نخستین، به روش تبلیغی به مردم آموخته می‌شد[۴۰]؛ از این‌رو اعزام مبلغ و فرستادن نامه به سران کشورهای بزرگ، از اموری بود که رسول خدا(ص) از آغاز به آن اهتمام داشت و بدین ترتیب تشکیلات تبلیغی احکام اسلام پایه‌گذاری شد.[۴۱]
پس از ظهور اسلام، برخی مراکز و ابزارهای فرهنگی و ارتباطی نیز مانند قرآن با فصاحت و بلاغت و جاذبه فوق‌العاده‌ای که داشت، خواندن قرآن با صوت خوش، خطبه‌های نهج البلاغه، دعاهای معصومان و شعر، در مسیر تبلیغ اسلام قرار گرفتند.[۴۲] نهادها و ابزارهایی نیز ایجاد شدند که دارای کارکرد تبلیغی بودند، مانند مسجد، اذان، نماز جمعه و خطابه و منبر[۴۳] (ببینید: مسجد) و گسترش اسلام بیش از هر چیز مرهون تبلیغ مستقیم پیام اسلام است.[۴۴] پس از پیامبر اکرم(ص)، ائمه معصوم(ع) با تعلیم افراد مستعد، تبلیغ حقایق و احکام اسلام و پاسخگویی به شبهات، به تبلیغ دین پرداختند.[۴۵] آنان چنان‌که امام‌خمینی نیز خاطرنشان کرده، هیچ‌گاه، حتی زمانی که در تنگنا بودند، دست از تبلیغ نکشیدند[۴۶] و امام‌حسین(ع) در میدان جنگ و امام‌سجاد(ع) و حضرت زینب(س) در اسارت و پس از آن، پیام دین را ابلاغ کردند.[۴۷] عنصر تبلیغ در متن قیام حسینی و توصیه امامان معصوم(ع) به سوگواری در ماه محرم که با هدف تبلیغ شریعت و تجدید حیات اسلام بود، موجب شد تا این ماه به عنوان ماه تبلیغ دین شناخته شود.[۴۸] همچنین تأسیس حوزه‌های علمیه و مکاتب علمی شیعی، ادامه حرکت تبلیغی امامان معصوم(ع) بود که با تشویق علما برای حضور در میان مردم و روشن‌کردن تکالیف شرعی آنها آغاز شد و زمینه تبلیغ دین و هدایت جامعه اسلامی را در زمان غیبت امام معصوم(ع) آماده کرد.[۴۹]

اهداف تبلیغات

غلبه بر عنصر زمان و مکان به عنوان مانع سرعت ارتباط میان انسان‌ها، همواره مطلوب بشر بوده است و تاریخ رسانه‌های ارتباط جمعی مراحل تاریخی پیروزی انسان بر این موانع را به‌خوبی نشان می‌دهد.[۵۰] در جهان امروز، تبلیغ اهرم سیاست، اقتصاد، فرهنگ و قدرت نظامی است و آن قدرتی در این میدان پیروز است که از وسایل کارآزموده‌تر برخوردار باشد.[۵۱] کارایی ایستگاه‌ها و مراکز تبلیغی در دنیای امروز، بیشتر از تسلیحاتی چون توپ و تانک و موشک است.[۵۲] امام‌خمینی در وصف دنیای معاصر، با اشاره به پیشرفت رسانه‌های اطلاع‌رسانی و سرعت انتشار اخبار، جهان را به خانه و خانواده تشبیه می‌کرد و با استفاده از تعابیری چون فروریختن دیوارها و برداشته‌شدن حدود که موجب انعکاس سریع اخبار در جهان می‌شود، اولویت امر تبلیغات در زمان حاضر و توجه بیشتر به گفتار و اعمال را ضروری می‌دانست.[۵۳] از نظر ایشان نخستین گام برای تشکیل حکومت اسلامی، تبلیغات است و علاوه بر مسائل عبادی، باید به تبلیغ و تعلیم مسائل سیاسی، اقتصادی و حقوقی اسلام نیز پرداخت و با ایجاد موج تبلیغاتی و فکری در جامعه، قیام برای تشکیل حکومت اسلامی با حضور توده‌های مردم را ممکن کرد.[۵۴]
از آنجا که در نگاه امام‌خمینی صدور انقلاب تنها از طریق تبلیغات صحیح ممکن است[۵۵] و تأثیر تبلیغات در انحراف و هدایت انسان‌ها،[۵۶] انسجام یا تشتّت یک ملت[۵۷] و برپایی یا سرنگونی یک حکومت،[۵۸] غیرقابل انکار است؛ از این‌رو ایشان با هشدار در مورد ساده‌انگاری دربارهٔ تبلیغات، زیان تبلیغات علیه یک کشور را از زیان جنگ بیشتر و نگران‌کننده‌تر می‌دانست[۵۹] و معتقد بود هدف نظام سلطه، نابودی اسلام است[۶۰] و مهم‌ترین محورهای تبلیغاتی دشمن، ایجاد تفرقه،[۶۱] جلوگیری از تحقق اسلام، دمیدن روح ناامیدی،[۶۲] تضعیف پایداری ملت،[۶۳] تبلیغ ضداسلام و روحانیت[۶۴] و تبلیغ در جهت گسترش فساد و فحشا[۶۵] است. ایشان با وظیفه‌دانستن تبلیغات و محوریت آن در نظام اسلامی،[۶۶] بر نقش خطبا و روحانیان در بیداری مردم و به‌ثمرنشستن انقلاب تأکید کرد و شکرانه این پیروزی را تبلیغ اهداف و آرمان‌های انقلاب در میان ملت‌های جهان شمرد.[۶۷] ایشان معتقد بود باید با قدرت و بدون اظهار ضعف،[۶۸] به تقویت و توسعه تبلیغات به‌ویژه در خارج از کشور اهتمام ورزید.[۶۹]
از سوی دیگر، امام‌خمینی ضمن اینکه تبلیغات صحیح اسلامی را وظیفه روحانیت می‌دانست، نگرش منفی برخی جوانان به دین اسلام را ناشی از تبلیغات ضداسلامی رژیم پهلوی و معرفی نادرست اسلام می‌خواند.[۷۰] ایشان با تحلیل تبلیغات رسانه‌ای در دوران رژیم پهلوی، گسترش آثار تمدن غربی و بازگذاشتن دست رسانه‌ها در تبلیغ مظاهر فساد در ایران را باعث رواج فساد و بی‌عفتی در میان جوانان شمرده[۷۱] و خاطرنشان کرده است که در این دوره که دستگاه تبلیغی کشور یعنی تلویزیون در اختیار بهائیان بود،[۷۲] تبلیغات اسلامی ارتجاع سیاه نام گرفت و روحانیت مرتجع و مخالف اصلاحات معرفی شدند[۷۳] و تبلیغ و انتشار کتاب‌های گمراه‌کننده برای همه گروه‌ها آزاد بود.[۷۴] ایشان نمایش برخی مراسم مذهبی از سوی رسانه‌های رژیم را نیز برای فریب‌دادن ساده‌لوحان می‌دانست[۷۵] و هدف از ارائه چهره ناقص از اسلام در دستگاه تبلیغی رژیم را ایجاد تفرقه میان اقشار تأثیرگذار جامعه مانند روحانیان و دانشگاهیان و بقای رژیم برمی‌شمرد.[۷۶]
از نگاه ایشان نظام تبلیغاتی رژیم پهلوی، در طول مبارزات ملت ایران، ضمن تبلیغات گسترده برای ضرورت حفظ محمدرضا پهلوی در ایران،[۷۷] در مسائل جزئی، با هدف غفلت انقلابیان از مبارزه، به اختلاف‌افکنی می‌پرداخت.[۷۸] از آنجا که مهم‌ترین نقش و کارکرد تبلیغات، اصلاح یا افساد فرهنگ و ایجاد حرکت‌های اجتماعی سیاسی است،[۷۹] امام‌خمینی برنامه‌های تبلیغاتی رژیم پهلوی را نمونه بارز تبلیغات در خدمت تباه‌ساختن فرهنگ[۸۰] و بهترین مکان برای خدمت به اصلاح فرهنگ را رسانه‌های گروهی جمهوری اسلامی می‌دانست.[۸۱] ایشان با مهم‌شمردن حفظ هماهنگی در تبلیغات و افزودن بر حجم تبلیغات سالم در عرصه روابط خارجی،[۸۲] معتقد بود جمهوری اسلامی ایران با تبلیغات صحیح و بدون مبالغه خود، می‌تواند از آسیب تبلیغات دامنه‌دار داخلی و خارجی در امان بماند.[۸۳]

ابزارهای تبلیغاتی

پیچیدگی تبلیغات در جهان معاصر ابعاد مختلف دارد و تحول شگرف وسایل ارتباطی، از اصلی‌ترین محورهای این پیچیدگی در این زمان است. مهم‌ترین دستاوردهای وسایل جدید ارتباطی برای تبلیغ، سرعت و مداومت انتشار پیام تبلیغی و فراگیربودن آن برای مخاطبان در سطح جهان و سرانجام فراهم‌آمدن شکل‌ها و قالب‌های کاملاً متنوع برای بیان و القای یک مطلب است.[۸۴] قرن حاضر، قرن غلبه و سیطره ابزار تبلیغ و وسایل ارتباطی است و شکست و پیروزی ایدئولوژی‌ها، عقاید و آرمان‌های ملی و مذهبی ملت‌های جهان، تا حد زیادی به میزان توفیق در تسلط بر ابزار پیشرفته تبلیغات بستگی دارد.[۸۵] در تبلیغ اسلام، هرچند ابزار و وسایل پیام، استقلال ندارد، اما اهمیت ابزار تبلیغی نه تنها مورد انکار نیست، بلکه در مواردی مانند قلم که مجرای اندیشه، علوم و هنرهاست، مورد توجه ویژه اسلام قرار گرفته است.[۸۶] در سوگند خداوند سبحان به قلم و نوشته،[۸۷] هم به ابزار و هم به پیام، توجه ویژه شده است؛ اما باید توجه کرد که تمامی ابزار تبلیغات اعم از نطق، خطابه، کتاب، مطبوعات، رادیو، تلویزیون و سینما، قابلیت استفاده در راه خیر و شر را دارند.[۸۸]
امام‌خمینی ضمن توجه به اهمیت ابزار تبلیغات[۸۹] و اهمیت محتوای عرضه‌شده در ابزاری مانند رادیو و تلویزیون، سینما، مطبوعات، کتاب و تئاتر[۹۰]، بر لزوم استفاده از متخصصان برای نظارت در به‌کارگیری دقیق ابزار در تبلیغات اسلامی تأکید داشت[۹۱] و ابزارهایی چون ادعیه،[۹۲] نماز جمعه،[۹۳] مجالس عزاداری[۹۴] و حج[۹۵] را نیز علاوه بر رادیو و تلویزیون،[۹۶] مطبوعات،[۹۷] کتاب و شعر[۹۸] و زبان خارجی[۹۹] از ابزارهای مهم تبلیغ اسلام می‌شمرد و نقش نشریات را در جهت رشد و صلاح کشور، حتی از خون شهید بالاتر و سازنده‌تر می‌دید.[۱۰۰]
از نظر ایشان نشریات و مجلات و فرهنگی که به وسیله این ابزار ارائه می‌شود، می‌تواند در روحیه مردم بسیار تأثیرگذار باشد[۱۰۱]؛ از این‌رو نشریات باید در جهت اسلامی و هدایت و مصلحت‌اندیشی و انتقاد سالم حرکت کنند.[۱۰۲] ویژگی این ابزار از نظر امام‌خمینی، آموزش، تربیت،[۱۰۳] نیروبخشی،[۱۰۴] انعکاس آرمان‌های ملت،[۱۰۵] بیان واقعیات و آگاهی‌بخشی،[۱۰۶] معرفی اسلام و تبلیغ احکام آن،[۱۰۷] خدمتگزاری جامعه، امانتداری، استقلال و عمل در جهت مصالح کشور[۱۰۸] است (ببینید: مطبوعات).

شیوه‌های تبلیغ

شیوه‌های تبلیغ شامل دو دسته اقدامات موازی است: اول ساخت پیام و انتشار آن، دوم اقداماتی در جهت تقویت اهداف پیام؛ مثلاً کشورهای قدرتمند از یک طرف با تبلیغات همه‌جانبه، برتری خود را در پیام‌های گوناگون و پیچیده از اخبار گرفته تا فیلم‌های سینمایی، به مردم جهان القا می‌کنند و پس از آن با تهدیدها و دخالت‌های سیاسی ـ نظامی این برتری را در عمل به نمایش می‌گذارند؛ به این ترتیب تبلیغات در کشورهای قدرتمند با دیگر فعالیت‌های آنها هماهنگ است و در مجموع یک پیکر را تشکیل می‌دهد.[۱۰۹] امروزه متفکران جهان به شدت از شیوه‌های تبلیغی رایج دنیا که مبتنی بر تحریف، تهدید و تطمیع، ترویج فساد، تفرقه و تشتت، بزرگ‌نمایی، شایعه‌سازی، دروغ و القای یأس است، انتقاد می‌کنند؛ اما تبلیغات در اسلام مبتنی بر حقیقت و صداقت است و به عنوان یک وظیفه الهی در جهت خیر و صلاح دنیا و آخرت مخاطب، به اطاعت از پروردگار دعوت می‌کند.[۱۱۰]
شیوه تبلیغی امام‌خمینی که مبانی فکری خود را از قرآن و سنت گرفته بود، همان شیوه تبلیغی اسلام است که توجه به زمان و مکان در آن، جایگاهی ویژه دارد.[۱۱۱] ایشان ضمن استفاده از فرصت‌های تبلیغی، همواره جهات شرعی را در تبلیغ رعایت می‌کرد و با دوری از مبالغه، تبلیغات اسلامی را بی‌نیاز از مبالغه می‌دانست.[۱۱۲] افزون بر این، رعایت تدریج در تبلیغات، سادگی در گفتار، شیوه‌های پاسخگویی و ساخت پیام، نظیر استفاده از تمثیل، استفاده از ارزش‌های مشترک، تحقیر دشمن، مقایسه و مانند آن، از روش‌های تبلیغی ایشان ازجمله در سخنرانی‌ها بود (ببینید: سخنرانی‌های امام‌خمینی). ایشان پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، با اولویت‌دادن به مصاحبه با رسانه‌های خارجی، به تبلیغ انقلاب اسلامی در سطح جهانی پرداخت. این مصاحبه‌ها تا مدتی پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز ادامه داشت.[۱۱۳] در این مصاحبه‌ها، بیشتر از شیوه‌های آگاهی‌بخشی عقلی و استدلالی که از شیوه‌های مهم تبلیغات در اسلام است، استفاده شده است. (ببینید: مصاحبه‌های امام‌خمینی).
دیگر شیوه‌های تبلیغی عبارت‌اند از شیوه‌های تأیید و موافقت، دعوت، نصیحت و تذکر، نهی و تهدید، شیوه احساسی، عاطفی و ایمانی. البته امام‌خمینی با استناد به حدیث «کونوا دعاة للناس بالخیر بغیر السنتکم»،[۱۱۴] بر ضرورت تبلیغ عملی از سوی علما، تأکید کرده و توجه داده است که وجود عالم مهذب حتی بدون تبلیغ لفظی، موجب تهذیب و هدایت مردم می‌شود.[۱۱۵]

مراکز مهم تبلیغ اسلامی

از سوی دیگر، امام‌خمینی، مساجد و مصلاها را که از صدر اسلام تاکنون، کانون حرکت‌های اسلامی و بسیج نیروها برای سرکوب کفار بوده‌اند، ازجمله مراکز اصیل و مهم تبلیغ اسلامی به‌شمار می‌آورد[۱۱۶] (ببینید: مسجد)؛ چنان‌که مکه معظمه در زمان اجتماع عظیم مسلمانان برای ادای فریضه حج را مرکز مهم تبلیغی مسلمانان معرفی کرده است[۱۱۷] (ببینید: حج ابراهیمی). ایشان همچنین سازمان صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران را هم از مراکز مهم تبلیغی می‌دانست[۱۱۸] (ببینید: رادیو  و تلویزیون).
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، مراکز و دستگاه‌های تبلیغی جدیدی برای سامان‌دادن به امر تبلیغات به وجود آمدند که مهم‌ترین آنها عبارت‌اند از سازمان تبلیغات اسلامی، دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، سازمان حج و زیارت، ستاد امر به معروف و نهی از منکر، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی.[۱۱۹] همچنین سامان‌دادن امر تبلیغات در خارج از کشور که مورد توجه ویژه امام‌خمینی نیز قرار داشت،[۱۲۰] بر عهده نهادهای مختلف مانند مرکز مدیریت حوزه علمیه و بخش‌های فرهنگی سفارتخانه‌های ایران در سراسر جهان قرار گرفت. (ببینید: حوزه‌های علمیه  و سفارتخانه).
در دوره جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، افزون بر رسانه‌های عمومی، جهت ساماندهی موضوع مهم تبلیغات و خبررسانی جنگ، ستاد تبلیغات جنگ پدید آمد (ببینید: ستاد تبلیغات جنگ).

تبلیغات حوزوی

یکی از وظایف اصلی و ذاتی حوزه‌های ـ علمیه، تبلیغ دین و آموزش اسلام به مردم است.[۱۲۱] روحانیت شیعه که به تأسی از اولیای الهی، وظیفه روشنگری دینی و ارشاد و هدایت مردم را بر عهده دارد،[۱۲۲] پس از آغاز حکومت صفویه، امکان یافت تا در صحنه تبلیغات علنی، حضور فعال داشته باشد[۱۲۳] (ببینید: روحانیت). حوزه‌های علوم اسلامی شیعه، با تبلیغ، هدایت و شناساندن اسلام به دنیا و جوامع بشری، تألیف کتاب‌های سودمند، انتشار مقالات، مجلات، سخنرانی‌ها و مواعظ، نقش چشمگیری در رشد سطح معارف مسلمانان و بیداری شیعه داشته‌اند[۱۲۴] (ببینید: حوزه‌های علمیه).
امام‌خمینی «تبلیغ و تعلیم» را دو فعالیت مهم و اساسی سازمان روحانیت شیعه می‌دانست[۱۲۵] و آن را جهاد علما و خطبا می‌شمرد.[۱۲۶] ایشان معتقد بود علما در کنار آموزش و تحقیق، از سوی خداوند تعالی، عهده‌دار تبلیغ رسالت انبیا(ع) هستند تا با معرفی اسلام و رساندن احکام آن به مردم، به اصلاح جامعه بپردازند.[۱۲۷] هدف از تحصیل طلاب حوزه علمیه، تبلیغ دین است[۱۲۸] و طلاب باید ضمن تحصیل علم، از تبلیغ و رساندن پیام اسلام به مردم غافل نباشند[۱۲۹]؛ از همین‌رو ایشان اعزام مبلغ به دورترین نقاط داخل و خارج کشور و نظارت بر امر تبلیغات را از رسالت‌ها و وظایف اصلی حوزه‌های علمیه به‌شمار می‌آورد[۱۳۰] و تبلیغ را برای روحانیون، در شرایطی که ترک آن موجب گمراه شدن مردم باشد، واجب کفایی می‌دانست[۱۳۱]؛ همچنین معتقد بود طلاب حوزه علمیه که فارغ از تحصیل و تدریس هستند، مکلف شرعی‌اند که از حوزه علمیه کوچ کنند و در مناطق مورد نیاز به تبلیغ بپردازند.[۱۳۲]
ایشان با اهتمام به بسط و توسعه گستره تبلیغ و استفاده از شیوه‌های جدید تبلیغ، معتقد بود روحانیان افزون بر تبلیغ شفاهی و منبر باید از ابزارهای مختلف مانند یادگیری زبان‌های خارجی برای معرفی اسلام و انقلاب اسلامی بهره بگیرند.[۱۳۳] یکی از موارد نارضایتی ایشان پیش از پیروزی انقلاب اسلامی نیز کم‌کاری علما در دستیابی به ابزار تبلیغی جدید و ارتباط با دنیای جدید بود.[۱۳۴] از سوی دیگر، باید توجه داشت که تأثیر سخنان روحانیت در میان مردم، در صورتی ممکن است که مردم به صدق گفتار و اخلاص این داعیان، ایمان داشته باشند[۱۳۵]؛ از همین‌رو امام‌خمینی معتقد بود تبلیغات، باید بر اساس معنویات اسلام، تنها برای خدا و به دور از تشریفات باشد.[۱۳۶] ایشان با معرفی مرتضی مطهری به عنوان پشتوانه‌ای محکم برای حوزه‌های دینی و علمی و الگویی مناسب برای کسانی که قصد تحصیل و تبلیغ دین را دارند[۱۳۷] و نیز تشکر از محتوای سخنرانی‌های محمدتقی فلسفی در بسیاری از موارد و ملقب‌ساختن وی به زبان گویای اسلام و خطیب شهیر،[۱۳۸] الگوهای مناسب تبلیغی را ارائه کرد (ببینید: محمدتقی فلسفی).
پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، به دستور امام‌خمینی و تأیید علمای حوزه، شورای مدیریت حوزه علمیه قم تشکیل شد و توانست مبنای تحولات بسیاری در نظام آموزشی و تبلیغی حوزه علمیه شود.[۱۳۹] (ببینید: شورای مدیریت حوزه علمیه قم).

وظایف و ویژگی‌های مبلغان

قرآن کریم با بیان وظایف و ویژگی‌های پیامبران(ع) که نخستین مبلغان دینی به‌شمار می‌روند، مانند حکمت، موعظه و استدلال نیکو،[۱۴۰] خشیت الهی[۱۴۱] و شرح صدر و تحمل[۱۴۲] را سرلوحه کار مبلغان دانسته و آگاهی از هدف و محتوای تبلیغ،[۱۴۳] ایمان به هدف،[۱۴۴] تطابق میان گفتار و رفتار، اصلاح‌طلبی،[۱۴۵] اخلاص و نداشتن چشم‌داشت مادی،[۱۴۶] خوشرویی و سعه صدر،[۱۴۷] علم‌دوستی و کمال‌جویی،[۱۴۸] پشتکار در کار و دلسوزی برای مردم[۱۴۹] و شجاعت[۱۵۰] را از مهم‌ترین ویژگی‌های مبلغان شمرده است. مبلغ برای موفقیت در امر تبلیغ، ضمن مجهزبودن به اصول کارشناسی تبلیغ و آشنایی کامل با روان‌شناسی اجتماعی و آگاهی کامل از هنجارهای ملی و دینی، باید در عمل‌کردن به آنچه توصیه می‌کند، کوشا باشد.[۱۵۱]
امام‌خمینی به صورت خاص تداوم دعوت به دین، بیان مصالح و مفاسد روز جامعه،[۱۵۲] ترویج شرع مطهر و بیان حقایق اسلام در برابر حاکمان ستمگر و آگاه‌کردن طبقات مردم از مسائل اسلام را جزو وظایف مبلغان مسلمان دربارهٔ آنچه که باید از فرهنگ اسلامی انتقال دهند، می‌دانست.[۱۵۳] همچنین اهتمام به امور مسلمانان،[۱۵۴] شناخت مسائل واقعی و خنثی‌کردن تبلیغات وسیع دشمنان علیه اسلام،[۱۵۵] عنایت خاص به جوانان،[۱۵۶] ابهام‌زدایی و معرفی اسلام ناب،[۱۵۷] فراگیری زبان‌های زنده دنیا[۱۵۸] و مخاطب‌شناسی[۱۵۹] را از وظایف مبلغان برمی‌شمرد. ویژگی بارز این مبلغان که رمز محبوبیت و موفقیت آنان نیز است، معنویت،[۱۶۰] اخلاص و صداقت،[۱۶۱] تبلیغ عملی،[۱۶۲] زهد و ساده‌زیستی[۱۶۳] است. آمادگی مبلغان برای تبلیغات در خارج از مرزها و یادگیری زبان‌های خارجی نیز از اهمیت فراوانی برخوردار است و عبادتی بزرگ شمرده می‌شود.[۱۶۴]

آسیب‌شناسی تبلیغات

هم‌زمان با آغاز دوران رکود علمی جهان اسلام، به‌ویژه پس از آغاز دوران انحصار فعالیت‌های علمی حوزه‌ها به فقه و اصول، نظام تبلیغی روحانیت نیز با دو آسیب عمده روبه‌رو شد: یکی توجه‌نکردن بزرگان دین به وعظ و خطابه که نوعی خسران فرهنگی اجتماعی است و دیگری رواج منبرهای ضعیف و آلوده به تحریف، خرافه و عوام‌زدگی که خود نتیجه طبیعی آسیب نخست است.[۱۶۵]
امام‌خمینی با اذعان به ضعف حوزه‌های علمیه در امر تبلیغ در گذشته، معتقد بود تبلیغات باید متناسب با نیازها و مسائل واقعی و تحت نظارت فضلای حوزه علمیه باشد. افزون بر این ایشان تأکید می‌کرد باید دقت شود مطالب خلاف واقع از شهر قم که مرکز علم دین است، منتشر نشود.[۱۶۶]
از نظر ایشان مهم‌ترین آسیب و آفت تبلیغات، تشریفات دست و پاگیر و دوری از معنویت[۱۶۷] و نیز عامل‌نبودن مبلغان به آنچه تبلیغ می‌کنند، است و این امر می‌تواند موجب تزلزل عقیدتی مردم شود.[۱۶۸] ایشان همچنین مطبوعات را از تبلیغات گزنده و انتقاد بر اساس خلاف مصلحت ملت، نهی می‌کرد و آن را موجب تضعیف کشور و حرام می‌دانست.[۱۶۹] ایشان که انقلاب اسلامی ایران را از نظر محتوا، از بزرگ‌ترین انقلاب‌ها می‌دانست، با انتقاد از ضعف کشور در تبلیغات، به‌خصوص تبلیغات خارجی، این مسئله را موجب سوء استفاده دشمنان و معرفی نامطلوب انقلاب در دنیا می‌دانست و به نتایج زیانبار ضعف تبلیغاتی برای کشور هشدار می‌داد.[۱۷۰]

پانویس

  1. راغب، مفردات الفاظ القرآن، ۱۴۴
  2. انوری، فرهنگ بزرگ سخن، ۳/۱۶۱۰
  3. دهخدا، لغتنامه دهخدا، ۴/۵۵۹۸
  4. پلنو و آلتون، فرهنگ روابط بین‌الملل، ۱۷۴
  5. ابراهیمی، ارتباطات دینی، ۷؛ مروی، شیوه‌های تبلیغی، ۷۸–۷۹
  6. امام‌خمینی، صحیفه، ۲۱/۳۳۹
  7. مروی، شیوه‌های تبلیغی، ۵۳
  8. معتمدنژاد، مبانی و اصول تبلیغات سیاسی، ۸۲–۸۳
  9. معتمدنژاد، مبانی و اصول تبلیغات سیاسی، ۸۲–۸۴
  10. ابراهیمی، ارتباطات دینی، ۵
  11. مروی، شیوه‌های تبلیغی، ۵۱–۵۲
  12. ابن‌هشام، السیرة النبویه، ۱/۳۸۲–۳۸۳؛ علم‌الهدی، درآمدی بر شناخت حوزه، ۱۲–۱۳
  13. علم‌الهدی، درآمدی بر شناخت حوزه، ۱۲
  14. امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۳۱۰–۳۱۱
  15. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۴/۵۳
  16. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۳/۴۸۸–۴۸۹
  17. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۶/۲۵۳
  18. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۶/۱۱۳
  19. مدثر، ۲؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۲۵/۲۱۲–۲۱۳
  20. مائده، ۶۷
  21. اعراف، ۶۲ و ۶۸؛ احقاف، ۲۳
  22. احزاب، ۳۹
  23. مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۸/۲۳۷–۲۳۹
  24. آل عمران، ۱۰۴؛ توبه، ۷۱؛ حج، ۴۰–۴۱
  25. طه، ۵۹؛ توبه، ۳
  26. زمر، ۲۸؛ زخرف، ۳
  27. بقره، ۲۱–۲۲ و ۴۷؛ احزاب، ۹؛ فاطر، ۳
  28. تکویر، ۲۶؛ صافات، ۵۴؛ نساء، ۲۱
  29. مریم، ۱۶–۴۱؛ آل عمران، ۱۳۷؛ روم، ۹
  30. مریم، ۷۶؛ آل عمران، ۳۱؛ احزاب، ۴۳؛ نساء، ۱۱۹؛ مطففین، ۱ و ۱۰؛ همزه، ۱
  31. واقعه، ۶۳–۶۴؛ یونس، ۳۵؛ مؤمنون، ۱۱۵
  32. نحل، ۱۲۵؛ بقره، ۱۱۱ و ۲۵۸؛ تفاسیر ذیل: نحل، ۱۲۵
  33. مائده، ۳۱؛ بقره، ۲۶
  34. احزاب، ۲۱؛ ممتحنه، ۴؛ تحریم، ۱۰–۱۱
  35. فرقان، ۳۲؛ اسراء، ۱۰۶
  36. مطهری، مجموعه آثار، ۳/۱۷۳
  37. صحیفه سجادیه، ۲ و ۳۴؛ صدوق، الامالی، ۴۰۶؛ ابن‌ابی‌الحدید، شرح نهج البلاغه، ۷/۲۸۸؛ مجلسی، بحار الانوار، ۳۳/۲۶۷
  38. حجر، ۹۴؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۲۵/۲۱۳
  39. امام‌خمینی، صحیفه، ۲/۴۱۰ و ۸/۲۹۳
  40. ابن‌خلدون، تاریخ ابن‌خلدون، ۱/۳۹–۴۰
  41. سبحانی، فروغ ابدیت، ۳۹۳–۳۹۴، ۶۹۰–۶۹۱ و ۹۲۱–۹۲۳؛ اباذری، تبارنامه حوزه و روحانیت، ۳۷–۳۸ و ۱۲۳–۱۳۲
  42. مطهری، مجموعه آثار، ۱۷/۳۳۶–۳۴۳
  43. عاملی و موسویان، بررسی نهادها، ۶، ۹ و ۱۳–۱۴
  44. مهرپویا، محمد(ص) در اروپا، ۲۸۴
  45. مجلسی، بحار الانوار، ۳/۵۹ و ۱۵۲؛ فضل‌الله، گام‌هایی در راه تبلیغ، ۱۹
  46. امام‌خمینی، صحیفه، ۲/۳۷۱
  47. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۷/۵۳–۵۴
  48. حوزه، مجله، ۹۴–۹۶
  49. اباذری، تبارنامه حوزه و روحانیت، ۴۴، ۸۹، ۱۵۸–۱۵۹ و ۱۶۹
  50. طباطبایی، طلوع ماهواره، ۹۹
  51. رضایی، عناصر اساسی، ۶۵
  52. رزاقی، جایگاه تبلیغات، ۹–۱۰
  53. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۳/۱۳۰، ۱۳۲؛ ۱۶/۲۵۰ و ۱۸/۴۷۷–۴۷۸
  54. امام‌خمینی، ولایت فقیه، ۱۲۷–۱۲۸
  55. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۸/۷۲
  56. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۴/۵۳ و ۱۸/۳۶۳
  57. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۵/۳۶۱
  58. امام‌خمینی، ولایت فقیه، ۱۲۷–۱۲۸
  59. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۳/۳۲۹
  60. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۰/۱۲۴ و ۲۳۲
  61. امام‌خمینی، صحیفه، ۳/۵۰۴–۵۰۵
  62. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۰/۳۰۰–۳۰۱ و ۴۵۲
  63. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۳/۴۶۳
  64. امام‌خمینی، صحیفه، ۸/۲۹۷
  65. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۰/۳۵۷–۳۵۸
  66. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۴/۵۳ و ۵۸–۵۹
  67. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۶/۱۱ و ۱۷/۵۷–۵۸
  68. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۰/۴۹۴
  69. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۶/۴۴
  70. امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۳۹۲–۳۹۳
  71. امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۷۷ و ۱۰۵
  72. امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۲۳۰
  73. امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۳۳۶ و ۲۸۶
  74. امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۳۳۶
  75. امام‌خمینی، صحیفه، ۳/۷۵
  76. امام‌خمینی، صحیفه، ۲/۲۵۵
  77. امام‌خمینی، صحیفه، ۳/۴۹۵
  78. امام‌خمینی، صحیفه، ۳/۲۴۷–۲۴۸
  79. همایون، تبلیغات یک واژه، ۲۹–۳۲
  80. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۲/۱۱۰
  81. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۹/۱۵۹
  82. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۶/۱۱۳ و ۱۸/۴۹
  83. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۴/۵۸–۵۹
  84. اسفندیار، تبلیغات نوین، ۱۷
  85. اسفندیار، تبلیغات نوین، ۲۰
  86. مروی، شیوه‌های تبلیغی، ۸۷
  87. قلم، ۱
  88. مروی، شیوه‌های تبلیغی، ۸۷–۸۸
  89. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۳/۴۷۳–۴۷۴ و ۱۵۷–۱۵۸
  90. امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۳۸۰–۳۸۱؛ ۴/۱۷۳؛ ۸/۴۹۵–۴۹۶ و ۱۷/۱۸۷
  91. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۸/۷۲
  92. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۸/۴۲۲
  93. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۷/۴۵۲
  94. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۶/۳۴۷
  95. امام‌خمینی، صحیفه، ۲۰/۳۱۴
  96. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۶/۴۰۳
  97. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۸/۶۱
  98. امام‌خمینی، صحیفه، ۲/۲۵۳–۲۵۴
  99. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۸/۷۲–۷۳
  100. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۴/۳۸۳ و ۱۶/۲۲۷
  101. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۴/۴۹۶
  102. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۴/۳۸۳
  103. امام‌خمینی، صحیفه، ۷/۳۲۲
  104. امام‌خمینی، صحیفه، ۹/۲۰۴
  105. امام‌خمینی، صحیفه، ۷/۳۲۳
  106. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۱/۲۰۳ و ۱۸/۶۱
  107. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۳/۱۵۶ و ۱۸/۳۶۴
  108. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۰/۱۳۱؛ ۱۲/۲۰۸ و ۲۱/۴۳۵–۴۳۶
  109. مروی، شیوه‌های تبلیغی، ۹۳–۹۴
  110. مروی، شیوه‌های تبلیغی، ۹۶–۹۷؛ رزاقی، جایگاه تبلیغات، ۱۳۹–۱۵۸
  111. مروی، شیوه‌های تبلیغی، ۹۸–۹۹
  112. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۴/۵۹؛ مروی، شیوه‌های تبلیغی، ۹۹
  113. مروی، شیوه‌های تبلیغی، ۱۰۰–۱۰۲
  114. کلینی، الکافی، ۲/۱۰۵
  115. امام‌خمینی، جهاد اکبر، ۱۶؛ امام‌خمینی، صحیفه، ۸/۳۰۳
  116. امام‌خمینی، صحیفه، ۸/۲۰۰ و ۷/۶۵
  117. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۸/۹۱
  118. امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۳۹۹ و ۱۲/۴۳۹
  119. ابراهیمی، ارتباطات دینی، ۱۱
  120. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۸/۱۰۴
  121. حسینی بهشتی، ولایت، رهبری، ۳۱۲
  122. خاکبان، ماجرای جدایی حوزه و دانشگاه، ۲۲۵–۲۲۷
  123. خاکبان، ماجرای جدایی حوزه و دانشگاه، ۲۲۷–۲۲۸
  124. صافی گلپایگانی، سیر حوزه‌های علمیه شیعه، ۹۰
  125. امام‌خمینی، ولایت فقیه، ۱۲۸
  126. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۷/۵۷
  127. امام‌خمینی، صحیفه، ۲۰/۳۰۰، ۳۴۲ و ۲۱/۳۳۹
  128. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۵/۴۱۲–۴۱۴
  129. امام‌خمینی، ولایت فقیه، ۱۴۸
  130. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۵/۴۱۲–۴۱۴ و ۱۶/۲۲۹–۲۳۰
  131. امام‌خمینی، استفتائات، ۳/۶۰۹–۶۱۰
  132. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۵/۴۱۴
  133. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۸/۷۳ و ۱۰۴
  134. امام‌خمینی، صحیفه، ۲/۳۵
  135. پژوهنده، نقش حوزه‌های علوم دینی، ۱۴۲
  136. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۸/۷۳ و ۱۰۵
  137. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۲/۱۸۷–۱۸۸ و ۱۴/۱۶۸–۱۶۹
  138. امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۸۴، ۲۴۲ و ۲۶۳
  139. شیرخانی و زارع، تحولات حوزه علمیه، ۴۴
  140. نحل، ۱۲۵
  141. احزاب، ۳۹
  142. طه، ۲۵–۲۶
  143. یوسف، ۱۰۸
  144. آل عمران، ۶۱
  145. هود، ۸۸
  146. شعراء، ۱۰۹
  147. آل عمران، ۱۵۹؛ طه، ۲۵
  148. طه، ۱۱۴
  149. اعراف، ۱۶۴
  150. احزاب، ۳۹؛ مائده، ۵۴
  151. پژوهنده، نقش حوزه‌های علوم دینی، ۱۴۲
  152. امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۳۹۴
  153. امام‌خمینی، صحیفه، ۳/۶۹
  154. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۷/۴۰
  155. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۸/۷۲ و ۱۹/۱۴۸
  156. امام‌خمینی، صحیفه، ۲۱/۳۳۹
  157. امام‌خمینی، صحیفه، ۲۱/۱۴۳
  158. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۸/۱۰۴
  159. امام‌خمینی، صحیفه، ۵/۲۶۹
  160. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۸/۷۳
  161. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۹/۵۶
  162. امام‌خمینی، صحیفه، ۸/۲۶۱–۲۶۲ و ۳۰۳
  163. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۸/۱۵
  164. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۸/۷۳ و ۱۰۳
  165. خاکبان، ماجرای جدایی حوزه و دانشگاه، ۲۳۰
  166. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۸/۷۱–۷۳
  167. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۸/۷۳ و ۲۰/۳۴۲
  168. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۸/۱۵
  169. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۴/۵۱ و ۲۱/۴۳۵–۴۳۶
  170. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۴/۵۴–۵۵، ۵۷ و ۱۵/۳۶۱

منابع

  • قرآن کریم.
  • اباذری، عبدالرحیم، تبارنامه حوزه و روحانیت (از صدر اسلام تا پهلوی اول)، قم، سلمان فارسی، چاپ اول، ۱۳۸۹ش.
  • ابراهیمی، سیدابراهیم، ارتباطات دینی، مراکز و سازمان‌های مرتبط، مجله علوم اجتماعی، شماره ۳۱، ۱۳۸۹ش.
  • ابن‌ابی‌الحدید، عبدالحمید، شرح نهج البلاغه، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، قم، کتابخانه آیت‌الله مرعشی نجفی، چاپ اول، ۱۴۰۴ق.
  • ابن‌خلدون، عبدالرحمن‌بن‌محمد، تاریخ ابن‌خلدون، تحقیق خلیل شحاده، بیروت، دارالفکر، چاپ دوم، ۱۴۰۸ق.
  • ابن‌هشام، عبدالملک، السیرة النبویه(ص)، تحقیق مصطفی السقا و ابراهیم الأبیاری و عبدالحفیظ شلبی، بیروت، دارالمعرفه، بی‌تا.
  • اسفندیار، حسن، تبلیغات نوین، اهمیت، ابزار و شیوه‌ها (قسمت دوم)، مجله روابط عمومی، شماره ۵۵، ۱۳۸۶ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، استفتائات، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۱ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، جهاد اکبر، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، چاپ هجدهم، ۱۳۸۷ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، ولایت فقیه، حکومت اسلامی، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ بیستم، ۱۳۸۸ش.
  • انوری، حسن، فرهنگ بزرگ سخن، تهران، سخن، چاپ دوم، ۱۳۸۲ش.
  • پژوهنده، علی، نقش حوزه‌های علوم دینی در هنجارشناسی و اصلاح فرهنگ و رفتار مطلوب دینی، مجله پژوهش‌های اجتماعی اسلامی، شماره ۹۳، ۱۳۹۱ش.
  • پلنو، جک و آلتون سی روی، فرهنگ روابط بین‌الملل، ترجمه ابوالفضل رئوف، تهران، سرای عدالت، چاپ اول، ۱۳۸۷ش.
  • حسینی بهشتی، سیدمحمد، ولایت، رهبری، روحانیت، تهران، بنیاد نشر آثار واندیشه‌های شهید بهشتی، چاپ سوم، ۱۳۸۳ش.
  • حوزه، مجله، عنصر تبلیغ بر پیکره دین، شماره ۳۹، ۱۳۶۹ش.
  • خاکبان، سلیمان، ماجرای جدایی حوزه و دانشگاه، تهران، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۹ش.
  • دهخدا، علی‌اکبر، لغتنامه دهخدا، تهران، دانشگاه تهران، چاپ اول، ۱۳۷۳ش.
  • راغب اصفهانی، حسین‌بن‌محمد، مفردات الفاظ القرآن، تحقیق صفوان عدنان، بیروت ـ دمشق، دارالقلم ـ دارالشامیه، چاپ اول، ۱۴۱۲ق.
  • رزاقی، احمد، جایگاه تبلیغات در جهان امروز، تهران، سازمان تبلیغات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۷ش.
  • رضایی یزدی، محمد، عناصر اساسی و شیوه‌های مؤثر تبلیغ دینی، برگرفته از کتاب تطبیق ساختاری از عاشورای حسینی و انقلاب خمینی، تنظیم قاسم فرج‌اللهی، تهران، آموزش و سنجش، چاپ اول، ۱۳۸۷ش.
  • سبحانی، جعفر، فروغ ابدیت، قم، بوستان کتاب، چاپ بیست و یکم، ۱۳۸۵ش.
  • شیرخانی، علی و عباس زارع، تحولات حوزه علمیه قم پس از پیروزی انقلاب، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۴ش.
  • صحیفه سجادیه، امام‌علی‌بن‌الحسین(ع)، قم، نشر الهادی، چاپ اول، ۱۳۷۶ش.
  • صافی گلپایگانی، لطف‌الله، سیر حوزه‌های علمیه شیعه، قم، مرکز تنظیم و نشر آثار آیت‌الله العظمی صافی گلپایگانی، چاپ اول، ۱۳۵۷ش.
  • صدوق، محمدبن‌علی، الامالی، تهران، کتابچی، چاپ ششم، ۱۳۷۶ش.
  • طباطبایی، سیدصادق، طلوع ماهواره و افول فرهنگ، تهران، اطلاعات، چاپ چهارم، ۱۳۸۶ش.
  • عاملی، سعیدرضا و سیدمریم موسویان، بررسی نهادها، ابزارها و تکنیک‌های تبلیغی پیامبر(ص)، مجله پژوهش‌های اجتماعی، اسلامی، شماره ۱۰۵، ۱۳۹۴ش.
  • علم‌الهدی، منصور، درآمدی بر شناخت حوزه و روحانیت، قم، هاجر، چاپ اول، ۱۳۸۵ش.
  • فضل‌الله، سید محمد حسین، گام‌هایی در راه تبلیغ، ترجمه دکتر احمد بهشتی، سازمان تبلیغات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۶۷ش.
  • کلینی، محمدبن‌یعقوب، الکافی، تصحیح علی‌اکبر غفاری و محمد آخوندی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.
  • مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار(ع)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق.
  • مروی، ابوالفضل، شیوه‌های تبلیغی امام‌خمینی، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ اول، ۱۳۸۵ش.
  • مطهری، مرتضی، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، جلد ۳، تهران، صدرا، چاپ دهم، ۱۳۸۲ش.
  • مطهری، مرتضی، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، جلد ۱۷، تهران، صدرا، چاپ هفتم، ۱۳۸۴ش.
  • معتمدنژاد، کاظم، مبانی و اصول تبلیغات سیاسی، مجله علمی ترویجی رسانه، شماره ۷۵، ۱۳۸۷ش.
  • مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، جلد ۸، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ سی‌ام، ۱۳۸۶ش.
  • مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، جلد ۲۵، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ بیست و هشتم، ۱۳۸۶ش.
  • مهرپویا، عباس، محمد(ص) در اروپا، تهران، اطلاعات، چاپ اول، ۱۳۸۲ش.
  • همایون، محمدهادی، تبلیغات یک واژه در دو حوزه فرهنگی (بررسی تطبیقی افکار امام‌خمینی و ژاک الول پیرامون تبلیغات)، تهران، سازمان تبلیغات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۴ش.

پیوند به بیرون