اقامتگاههای امامخمینی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
'''اقامتگاهها'''، مکانهای زندگی، زیارتی، تفریحی و مورد بازدید [[امامخمینی]]. | '''اقامتگاهها'''، مکانهای زندگی، زیارتی، تفریحی و مورد بازدید [[امامخمینی]]. | ||
امامخمینی در طول زندگی در شهرهای گوناگونی سکونت داشته یا به آنجا سفر کرده است. | |||
امامخمینی در طول زندگی در شهرهای گوناگونی سکونت داشته یا به آنجا سفر کرده است. | |||
[[خمین]]: امامخمینی در شهر خمین به دنیا آمد و حدود نوزده سال در خمین اقامت داشت. | [[خمین]]: امامخمینی در شهر خمین به دنیا آمد و حدود نوزده سال در خمین اقامت داشت. | ||
خط ۱۱: | خط ۱۰: | ||
مشهد، محلات، فریمان، همدان و تبریز: امامخمینی برخی تابستانها برای زیارت، استفاده از آب و هوای معتدل، انجام فعالیتهای علمی و فکری و یا دیدار دوستان به این شهرها میرفت. | مشهد، محلات، فریمان، همدان و تبریز: امامخمینی برخی تابستانها برای زیارت، استفاده از آب و هوای معتدل، انجام فعالیتهای علمی و فکری و یا دیدار دوستان به این شهرها میرفت. | ||
تهران: امامخمینی در سالهای ۱۳۲۰ تا ۱۳۳۰ در تابستانهایی که هوای قم گرم و طاقتفرسا بود، گاه به «درکه» میرفت. امامخمینی پس | تهران: امامخمینی در سالهای ۱۳۲۰ تا ۱۳۳۰ در تابستانهایی که هوای قم گرم و طاقتفرسا بود، گاه به «درکه» میرفت. امامخمینی پس از [[بازگشت امامخمینی به ایران|بازگشت از تبعید]] به [[مدرسه رفاه و مدرسه علوی]] منتقل شد و پس از چند جابهجایی در نهایت به [[جماران]] رفت و تا زمان [[ارتحال امامخمینی|رحلت]] در همانجا اقامت داشت. | ||
ری و کرج: ایشان به مناسبتهای به این دو شهر نیز رفته بود. | ری و کرج: ایشان به مناسبتهای به این دو شهر نیز رفته بود. | ||
لبنان: امامخمینی برای انجام مراسم حج تمتع عازم لبنان شد تا با کشتی به حجاز برود. | [[لبنان]]: امامخمینی برای انجام مراسم حج تمتع عازم لبنان شد تا با کشتی به حجاز برود. | ||
ترکیه: امامخمینی پس از سخنرانی علیه [[کاپیتولاسیون|لایحه کاپیتولاسیون]] در قم، به دست | ترکیه: امامخمینی پس از سخنرانی علیه [[کاپیتولاسیون|لایحه کاپیتولاسیون]] در قم، به دست [[رژیم پهلوی]] بازداشت و به ترکیه تبعید شد. | ||
کاظمین، سامرا، کربلا و نجف: امامخمینی پس از تغییر محل تبعید از ترکیه به عراق، وارد فرودگاه بغداد شد و از آنجا به کاظمین، سامرا، کربلا و نجف سفر کرد. | کاظمین، سامرا، کربلا و نجف: امامخمینی پس از تغییر محل تبعید از ترکیه به عراق، وارد فرودگاه بغداد شد و از آنجا به کاظمین، سامرا، کربلا و نجف سفر کرد. | ||
بصره: با سختگیریهای رژیم بعثی | بصره: با سختگیریهای [[حزب بعث عراق|رژیم بعثی عراق]]، امامخمینی، نجف را ترک کرد و پس از عبور از شهر بصره و زبیر با خودرو به مرز عراق و کویت رفت. | ||
فرانسه: امامخمینی پس از مخالفت دولت کویت، به فرانسه هجرت کرد و پس از ورود به پاریس در نهایت در دهکده [[نوفل لوشاتو]] اقامت گزید. | فرانسه: امامخمینی پس از مخالفت دولت کویت، به فرانسه هجرت کرد و پس از ورود به پاریس در نهایت در دهکده [[نوفل لوشاتو]] اقامت گزید. |
نسخهٔ ۱۵ تیر ۱۴۰۲، ساعت ۰۹:۲۶
اقامتگاهها، مکانهای زندگی، زیارتی، تفریحی و مورد بازدید امامخمینی.
امامخمینی در طول زندگی در شهرهای گوناگونی سکونت داشته یا به آنجا سفر کرده است.
خمین: امامخمینی در شهر خمین به دنیا آمد و حدود نوزده سال در خمین اقامت داشت.
اصفهان، اراک و قم: امامخمینی برای تحصیل علوم دینی در این سه شهر اقامت کرده بود.
مشهد، محلات، فریمان، همدان و تبریز: امامخمینی برخی تابستانها برای زیارت، استفاده از آب و هوای معتدل، انجام فعالیتهای علمی و فکری و یا دیدار دوستان به این شهرها میرفت.
تهران: امامخمینی در سالهای ۱۳۲۰ تا ۱۳۳۰ در تابستانهایی که هوای قم گرم و طاقتفرسا بود، گاه به «درکه» میرفت. امامخمینی پس از بازگشت از تبعید به مدرسه رفاه و مدرسه علوی منتقل شد و پس از چند جابهجایی در نهایت به جماران رفت و تا زمان رحلت در همانجا اقامت داشت.
ری و کرج: ایشان به مناسبتهای به این دو شهر نیز رفته بود.
لبنان: امامخمینی برای انجام مراسم حج تمتع عازم لبنان شد تا با کشتی به حجاز برود.
ترکیه: امامخمینی پس از سخنرانی علیه لایحه کاپیتولاسیون در قم، به دست رژیم پهلوی بازداشت و به ترکیه تبعید شد.
کاظمین، سامرا، کربلا و نجف: امامخمینی پس از تغییر محل تبعید از ترکیه به عراق، وارد فرودگاه بغداد شد و از آنجا به کاظمین، سامرا، کربلا و نجف سفر کرد.
بصره: با سختگیریهای رژیم بعثی عراق، امامخمینی، نجف را ترک کرد و پس از عبور از شهر بصره و زبیر با خودرو به مرز عراق و کویت رفت.
فرانسه: امامخمینی پس از مخالفت دولت کویت، به فرانسه هجرت کرد و پس از ورود به پاریس در نهایت در دهکده نوفل لوشاتو اقامت گزید.
محل سکونت و سفرهای امامخمینی
امامخمینی در طول زندگی در شهرها و مکانهای گوناگونی در ایران و دیگر کشورها سکونت داشته یا به آنها سفر کرده است. در اینجا با اشاره به برخی سفرهای ایشان، شرحی از محلهای سکونت ایشان میآید.
خمین
امامخمینی چنانکه خود دوگونه نوشته است، در ۲۰ جمادیالثانی ۱۳۲۰ق/ ۱۲۸۱/۷/۱ش[۱] یا ۱۸ جمادی الثانی این سال که این را صحیح دانسته[۲] در شهر خمین به دنیا آمد و حدود نوزده سال در خمین اقامت داشت.
ایشان تحصیلات ابتدایی و مقدمات علوم حوزوی را در خمین فرا گرفت.[۳] خانه پدری امامخمینی در شمال رودخانه فصلی اناربار که از کنار شهر خمین میگذرد، قرار دارد. این خانه در شرق شهر و در محله سادات واقع شده و باغی نیز ضمیمه آن است. خانه از طریق کوچهای مارپیچ و باریک به بازار و مسجد جامع راه مییابد و هماکنون با تعمیراتی با حفظ سبک سنتی و معماری بومی، بازسازی شده و از آن نگهداری میشود.[۴] این خانه در وضعیت جدید در کنار خیابان قرار گرفته و مشتاقانی از شهرهای گوناگون ایران و جهان از این خانه دیدن میکنند. (ببینید: خمین)
امامخمینی در زمان اقامت در خمین گاهی به اطراف زادگاه خود نیز میرفت؛ ازجمله در کاروانسرای متعلق به پدرش که در محله رازی بود، اوقاتی را به بازی و سرگرمی میگذراند،[۵] و گاه به قلعه «شمس» واقع در دوازدهکیلومتری شمال شرقی خمین، متعلق به باقر شمس، شوهر خواهر امامخمینی[۶] و به قلعه «حسن فلک» در اطراف کمره دامنه ارتفاعات الوند[۷] میرفت. ایشان به کوهنوردی علاقه داشت و در همان روزگار به کوهنوردی در کوه بوجه و کوههای الوند در جنوب خمین و «انگشت لیس» واقع در غرب الوند میرفت.[۸]
اصفهان
امامخمینی در روزگار اقامت در خمین دستکم دو بار به اصفهان سفر کرد: یکبار در سال ۱۳۳۷ق/ ۱۲۹۸ش برای بردن نامهای که برادرش سیدمرتضی پسندیده خطاب به سیدحسن مدرس نوشته بود که پس از چند روز اقامت در این شهر و رساندن نامه، به وطن خود بازگشت.[۹] بار دیگر در نوزدهسالگی بود که برای تحصیل علوم دینی به اصفهان رفت؛ ولی پس از شش ماه از آنجا راهی حوزه علمیه اراک شد.[۱۰]
ایشان در سال ۱۳۷۲ق/ ۱۳۳۲ش در اصفهان با صدرالدین هاطلی از فقها و حکمای اصفهان ملاقات و مدتی کوتاه در خانه او اقامت کرد. در این مدت طلاب مدارس اصفهان که غالباً شاگردان این دانشور بودند، به دیدن ایشان میآمدند و با سیره اخلاقی و شخصیتی ایشان آشنا میشدند.[۱۱] گفته شده امامخمینی در سال ۱۳۳۲ نیز به مدت یک ماه در اصفهان اقامت داشته است،[۱۲] نیز در حدود بیستسالگی در یکی از سفرهای تابستانی به یکی از شهرهای اطراف اصفهان؛ خوانسار رفت و مدتی از محمدعلی حکیم ایمانی، استاد فلسفه بهره برد.[۱۳]
اراک
امامخمینی در سال ۱۳۳۹ق/ ۱۲۹۹/۱۲/۳ش برای ادامه تحصیل به اراک مهاجرت کرد و در حجرهای در ضلع شرقی مدرسه سپهدار، قدیمیترین حوزه علمیه اراک، به مدت یک سال اقامت گزید و به ادامه درسهای حوزوی پرداخت.[۱۴]
محمدعلی بروجردی، محمد گلپایگانی و آقاعباس اراکی ادریسآبادی از استادان ایشان در حوزه اراک بودند.[۱۵] (ببینید: استادان امامخمینی)
قم
پس از هجرت عبدالکریم حائری یزدی از اراک به قم در رجب ۱۳۴۰ق/ نوروز ۱۳۰۱ش (آخر اسفند ۱۳۰۰) بیشتر طلاب حوزه اراک برای ادامه تحصیل راهی قم شدند. امامخمینی نیز به قم هجرت کرد[۱۶] و در حجره شماره ۲۳ مدرسه فیضیه در کنار حرم فاطمه معصومه(س) ساکن شد،[۱۷] ولی مدتی بعد چون تمایل به حجرهای یکنفره داشت، به حجره شماره ۷، واقع در طبقه فوقانی قسمت غربی مدرسه دارالشفا نقل مکان کرد و تا زمان ازدواج در همانجا ساکن بود.[۱۸] تحصیل و تدریس ایشان تا ۱۳ آبان سال ۱۳۴۳ در مکانهای مختلف مانند مدرسه فیضیه، مدرسه دارالشفا، مسجد امامحسن عسکری(ع)، مسجد سلماسی، مسجد محمدیه، مدرسه ملاصادق، مسجد بالاسر، مسجد اعظم و بیت ایشان انجام میگرفت.[۱۹]
ایشان در روزگار جوانی گاهی روزهای پنجشنبه و جمعه برای استراحت و گردش به اطراف قم میرفت[۲۰] و به توپبازی و پیادهروی میپرداخت.[۲۱]
امامخمینی پس از ازدواج به جز مدت کوتاهی که در تهران ماند با همسرش به قم رفت و به مدت دو سال در خانهای در خیابان ارم که سیداحمد زنجانی اجاره کرده بود، سکونت گزید،[۲۲] پس از آن خانهای در محله عشقعلی قم، کوچه الوندیه اجاره کرد که به علت گرانبودن اجاره آن، پس از سه ماه به خانه اجارهای دیگری در همان محله رفت.[۲۳] پنجمین خانه اجارهای ایشان نزدیک تکیه ملامحمود بود که هشت سال در آن زندگی کرد.[۲۴] خانه ششم در کوچه شادقلیخان بود که سه سال مستأجر آن بود،[۲۵] پس از آن پارک اتابکی (کامرانمیرزا) که بعداً جزء مدرسه حجتیه شد، اجاره کرد و سیداحمد خمینی در همین خانه متولد شد.[۲۶]
ایشان پس از چند بار جابهجایی، در محله یخچالقاضی نزدیک بیمارستان فاطمی خانهای اجاره کرد و در آن ساکن شد[۲۷] و پس از چند ماه همان خانه را خرید و بهای آن را با فروش بخشی از زمینهای ارث پدری واقع در خمین، پرداخت.[۲۸] (ببینید: خانه امامخمینی) در کنار این خانه، باغی قرار داشت که امامخمینی با اجازه صاحب باغ گاهی در آن قدم میزد و ورزش میکرد[۲۹] چنانکه ایشان برای در امان ماندن از سختگیریهای مأموران رژیم پهلوی در دوره رضاشاه، به باغهای اطراف قم پناه میبرد و در این مکانها با دیگر طلبهها به مطالعه، تحقیق و مباحثه میپرداخت.[۳۰] ایشان هر روز عصر پس از تدریس به زیارت فاطمه معصومه(س) میرفت.[۳۱]
امامخمینی در روزهای تعطیلی و تبلیغی به روستاهای دور و نزدیک در اطراف قم میرفت. این برنامه پس از ازدواج ایشان، به صورت خانوادگی ادامه داشت. با سفر حائری یزدی به روستای «سیرو» در ۲۴کیلومتری جاده قم ـ کهک، امامخمینی به همراه سیدمحمدرضا گلپایگانی و چند تن دیگر برای شرکت در درس حائری به آنجا رفت و یک ماه رمضان را همراه خانواده داخل چادری ساکن شد،[۳۲] نیز همراه تعدادی از دوستان و شاگردان خود به روستای کاج در ۳۷کیلومتری جاده قم ـ گرمسار رفت و با حضور اهالی روستا، کلنگ احداث مسجدی را بر زمین زد.[۳۳]
ایشان در سال ۱۳۴۳ پس از آزادی از زندان و حصر تهران به دعوت ابوالقاسم جوادیان به روستای لنگرود قم رفت و سه روز در این آبادی ماند. مهدی عراقی از یاران انقلابی امامخمینی در همین روستا اطلاعات مربوط به لایحه مصونیت مستشاران آمریکایی (کاپیتولاسیون) را به ایشان رساند،[۳۴] همچنین ایشان به دعوت ماشاءالله سوهانی با عدهای از دوستان و شاگردان ازجمله علیاکبر اسلامی، سیدهاشم رسولی محلاتی و حسن صانعی به ییلاقهای اطراف قم (روستای سناوند) رفته است.[۳۵] ایشان افزون بر دیدار عالمانی چون محمد ارباب، سیدمحمد برقعی و ابوالقاسم قمی در خانه آنان[۳۶] و گاه برای شرکت در جشن یا مراسم عید به خانه طلاب نیز میرفت.[۳۷]
امامخمینی پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ۱۳۵۷/۱۲/۱۰ در بازگشت به قم ساعتی در میان راه در پادگان منظریه واقع در جاده تهران ـ قم استراحت کرد و هنگام ورود به قم نخست در مسجد امامحسن مجتبی(ع) در ورودی شهر با علما و مراجع تقلید ازجمله سیدمحمدرضا گلپایگانی، سیدشهابالدین مرعشی و سیدکاظم شریعتمداری دیدار کرد.[۳۸] ایشان پس از بازگشت به قم نخست در خانه قاسم دخیلی در خیابان بهار، جنب خانه سیدصدرالدین صدر ساکن شد؛ ولی پس از چند روز به لحاظ اعیانیبودن و نیز به دلیل اینکه صاحبش آن را قبلاً به کسی اجاره داده و فسخ کرده بود[۳۹] به خانه محمد یزدی در همان نزدیکی رفت.[۴۰] در همین روزها امامخمینی به خانه شهابالدین اشراقی واقع در خیابان دورشهر روبهروی کوچه صدوق نیز میرفت.[۴۱]
امامخمینی پس از پیروزی انقلاب اسلامی چندین بار در مدرسه فیضیه با مردم دیدار و برای آنان سخنرانی کرد[۴۲] و افزون بر دید و بازدید با مردم و علما[۴۳] به خانه خانواده شهدا میرفت و با آنان همدردی میکرد[۴۴] و گاه در تشییع جنازه شهدا و مجالس ختم علما شرکت میکرد؛ ازجمله در تشییع جنازه مهدی عراقی و فرزندش حسام[۴۵] محمد مفتح و مجلس ختم سیدمحمود طالقانی شرکت کرد.[۴۶]
ایشان در هفده اسفند ۱۳۵۷ در دبیرستان حکیم نظامی حضور یافت و در جمع فرهنگیان و دانشآموزان قم به سخنرانی پرداخت،[۴۷] نیز عصر ۱۸ اسفند ۱۳۵۷ نیز در قبرستان بقیع قم در جمع اقشار مختلف مردم قم سخنانی ایراد کرد.[۴۸] ایشان در اول مهر ۱۳۵۸ به دبستان فیض رفت و ضمن بازدید از کلاسهای مدرسه و گفتگو با دانشآموزان سخنانی بیان کرد.[۴۹] در این میان مردم روستای فردو از توابع قم در مرداد ۱۳۵۸ از ایشان برای سفر به این روستا دعوت کردند؛ اما ایشان با توجه به کارها و اشتغالات خود عذر خواست و ابراز امیدواری کرد در زمان مناسب بتواند به دیدار آنان برود.[۵۰] عکسهای موجود نشان میدهد امامخمینی به همراه برادر خود سیدمرتضی پسندیده بر سر قبر برادر خود سیدنورالدین هندی در قبرستان باغ بهشت نیز حاضر شده است.
ایشان در ۱۳۵۸/۱۱/۳ به علت بیماری قلبی راهی تهران و در بیمارستان قلب بستری شد.[۵۱]
محلات
شهر محلات در جنوب شرقی استان مرکزی قرار دارد و به دلیل محصوربودن در منطقهای کوهستانی، از آب و هوایی معتدل و منظرههای طبیعیِ باصفا برخوردار است. امامخمینی برخی از تابستانها را به محلات میرفت؛ ازجمله در تابستان ۱۳۲۲، در ماه مبارک رمضان در مسجد جامع این شهر برای مردم درس اخلاق میگفت.[۵۲]
ایشان بخشی از حاشیه بر وسیلة النجاة را در این شهر نوشت[۵۳] و کتاب شرح حدیث جنود عقل و جهل را در ماه رمضان سال ۱۳۶۳ق/ ۱۳۲۳ش در این شهر به پایان رساند.[۵۴] رساله التعادل و الترجیح را نیز در ۲۳ رمضان سال ۱۳۷۰ق/ تیر ۱۳۳۰ش و رساله استصحاب را در رمضان همان سال در محلات به پایان برده است.[۵۵]
ایشان خود در دی ۱۳۵۸ در دیدار گروهی از فرهنگیان محلات، با اشاره به حضور خود در تابستانها در آن شهر، تفاوت مردم آن شهر با برخی جاهای دیگر در دینداری و پایبندی به مسجد و عبادت و دعا را یادآور شده و آن را ناشی از وجود عالمان شایسته و تأثیر رفتار آنان بر مردم شمرده است و با توجه به گذشت حدود سه دهه از زمان حضور خود اظهار امیدواری کرده است که وضع کنونی همانند گذشته باشد.[۵۶]
مشهد
امامخمینی پس از سال ۱۳۲۱، تابستانها برای زیارت امامرضا(ع) به مشهد مقدس میرفت. ایشان بعد از ظهرها به حرم مشرف میشد.[۵۷]
ازجمله مکانهای اقامتی ایشان در مشهد خانه میرزاعلیاکبر نوغانی بود. ایشان یک بار نیز برای رفع مشکل علیاکبر نهاوندی (که مورد آن مشخص نیست) از فقهای مشهد به توصیه سیدحسین بروجردی درس را تعطیل و به مشهد رفت و یک ماه در آنجا اقامت کرد.[۵۸] ایشان در سفر به مشهد به قبر ربیعبن خثیم (خیثم) معروف به خواجهربیع نیز رفته است.[۵۹] ایشان پس از پیروزی انقلاب اسلامی بارها ازجمله با توجه به دعوت مسئولان و اقشار مختلف مردم مشهد، آرزوی خود را برای سفر به مشهد و زیارت قبر امامهشتم(ع) نشان داده است اما شرایط ویژه خود را مانع برآوردن این آرزوی خود شمرده است.[۶۰]
فریمان
در سال ۱۳۲۶ که مرتضی مطهری برای زیارت امامرضا(ع) به مشهد رفته بود، با امامخمینی دیدار کرد و از ایشان خواست به شهر فریمان برود. ایشان پذیرفت و به همراه مصطفی قزوینی، کاظم دامغانی، میرزاعلیاکبر نوغانی و غلامحسین بادکوبهای به فریمان رفت و حدود چهار روز مهمان محمدحسین مطهری، پدر مرتضی مطهری، شد.[۶۱] در این سفر امامخمینی با اسب به بازدید سد فریمان رفت.[۶۲]
همدان
امامخمینی برخی تابستانها برای استفاده از آب و هوای معتدل همدان و نیز انجام فعالیتهای علمی و فکری در فضایی آرامتر، به این شهر میرفت؛ ازجمله در تابستان ۱۳۰۵ همراه میرزامحمدعلی ادیب تهرانی، میرزاعبدالله آلآقا کرمانشاهی و سیدمحمدصادق لواسانی به همدان رفت.[۶۳]
سیدمحمدتقی خوانساری پس از بیماری در سال ۱۳۳۱، در همدان ساکن شد[۶۴] امامخمینی نیز که پیش از آن همراه خانواده به همدان رفته بود، به خوانساری ملحق شد و مدتی وی را همراهی کرد،[۶۵] خوانساری همان ایام در همدان درگذشت و ایشان از درگذشت وی بسیار ناراحت شد.[۶۶] (ببینید: سیدمحمدتقی خوانساری)
ایشان در ۱۱ اردیبهشت ۱۳۳۱/ ۲۵ رمضان ۱۳۷۱ق رساله الطلب و الاراده را در شهر همدان به پایان برده است.[۶۷]
تبریز
امامخمینی در دوازدهم مرداد ۱۳۱۶ به تبریز رفته و با گروهی از علما ازجمله میرزاابوالفضل نجمآبادی، سیدمحمدصادق لواسانی و ابوالقاسم مجتهدی از کتابخانه تربیت بازدید و ضمن یادداشتی از کتابخانه و مؤسسان آن ستایش کرده است[۶۸] و در مدت اقامت در تبریز، در خانه میرزاعبدالله مجتهدی تبریزی از دوستان دوران تحصیل خود به سر برده است.[۶۹]
تهران
امامخمینی در ۱۵ رمضان ۱۳۴۸ق/ ۱۳۰۸/۱۱/۲۶ش با خانم خدیجه ثقفی ازدواج کرد و پس از ازدواج خانهای در خیابان آبسردار تهران اجاره کرد و تا پس از ماه رمضان و پایان تعطیلی حوزه علمیه در آنجا اقامت داشت.[۷۰] ایشان در سالهای ۱۳۲۰ تا ۱۳۳۰ در تابستانهایی که هوای قم گرم و طاقتفرسا بود، گاه به «درکه» از توابع شمیرانات در شمال تهران و در دوازدهکیلومتری غرب تجریش که آب و هوای معتدل کوهستانی دارد، میرفت.
ایشان کتاب انوار الهدایة فی التعلیقة علی الکفایه را در ۱۵ تیر ۱۳۲۸ش/ رمضان ۱۳۶۸ق در درکه به پایان برده است.[۷۱] زیارت امامزاده قاسم در دامنه کوههای شمیرانات[۷۲] و اقامت چندین باره در این منطقه نیز[۷۳] چنانکه خود ایشان نیز در نامهای به یکی دوستان خود اشاره کرده[۷۴] جزو برنامههای ایشان بود. (ببینید: سیدحسین رسولی محلاتی)
امامخمینی گاهی از قم با برخی از شاگردانش ازجمله یوسف صانعی به خانه دوست صمیمی خود سیدمحمدصادق لواسانی واقع در امامزاده یحیی میرفت.[۷۵]
پس از بازداشت امامخمینی در نیمه شب ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ مأموران رژیم پهلوی ایشان را در آغاز به باشگاه افسران تهران انتقال دادند و غروب همان روز ایشان را به پادگان قصر بردند[۷۶] و پس از نوزده روز در ۱۳۴۲/۴/۴ ایشان را در پادگان عشرتآباد زندانی کردند[۷۷] که با تلاش علمای تهران و شهرستانها رژیم ناگزیر شد در ۱۲ مرداد ۱۳۴۲ ایشان را به خانه سیدعباس نجاتی از افراد مرتبط با سازمان اطلاعات و امنیت کشور (ساواک) در داوودیه منتقل کند.[۷۸] پس از سه روز به دلیل فشارهای عمومی، مقامات امنیتی ایشان را به خانه رضا روغنی از بازاریان در قیطریه تهران منتقل کردند،[۷۹] ایشان در این خانه زیر نظر مأموران امنیتی بود (ببینید: بازداشتگاهها) و سرانجام در ۱۸ فروردین ۱۳۴۳ آزاد و راهی قم شد.[۸۰] (ببینید: دستگیری امامخمینی)
امامخمینی پس از بازگشت از تبعید در ۱۲ بهمن ۱۳۵۷ و سخنرانی در بهشت زهرا(س) به مدرسه رفاه رفت؛ ولی روز بعد به مدرسه علوی در مجاور آن منتقل شد و تا صبح ۱۳۵۷/۱۲/۱۰ در همانجا اقامت داشت.[۸۱] (ببینید: مدرسه رفاه و مدرسه علوی)
ایشان همچنین از ۱۳۵۸/۱۱/۳ به مدت ۳۹ روز در بیمارستان قلب تهران بستری بود و سپس برای اقامت به خانه محمدرضا مشرف[۸۲] در منطقه دربند رفت[۸۳] این خانه سه طبقه با زیربنای قابل توجه و مساحت ۳۷۰ متر مربع در اواخر خیابان دربند، بالاتر از ظهیرالدوله قرار دارد. در طبقه اول اعضای دفتر، در طبقه دوم خانواده امامخمینی و در طبقه سوم خود ایشان استقرار یافت و دیدارها نیز در این طبقه صورت میگرفت.[۸۴] ایشان پس از ۷۵ روز به خاطر اشرافیبودن[۸۵] این خانه را ترک کرد و به جماران رفت.[۸۶]
جماران از نقاط کوهستانی شمیرانات است. با کوشش سیداحمد فرزند امامخمینی و موافقت سیدمهدی امامجمارانی دو خانه کوچک متعلق به برادر و خواهر امامجمارانی محل اقامت امامخمینی شد و در جوار خانه، حسینیهای قرار دارد که دیدارها و ملاقاتهای عمومی در آن صورت میگرفت. خانه مختص امامخمینی دو اتاق یکی برای دیدار با شخصیتها و دیگری برای استراحت و خواب داشت. ایشان در ۲۸ اردیبهشت ۱۳۵۹ به این خانه منتقل شد و تا زمان رحلت ۱۳۶۸/۳/۱۳ در همینجا اقامت داشت.[۸۷] (ببینید: جماران)
ری
شهرستان ری در جنوب تهران واقع شده و به دلیل وجود حرم عبدالعظیم حسنی(ع) و دیگر مکانهای زیارتی و فرهنگی، مورد توجه علاقهمندان است. در سال ۱۳۴۶ق/ ۱۳۰۷ش که محمدتقی بافقی به دلیل مبارزه با رضاخان پهلوی در این شهر تبعید بود، امامخمینی ماهی دو بار به دیدار وی میرفت.[۸۸] در ۲۹ ربیعالاول ۱۳۵۴ق/ تیر ۱۳۱۴ش در وقت تبعیدِ آقا حسین قمی به دلیل مخالفت با کشف حجاب، امامخمینی به دیدار این مجتهد مشهور مبارز رفت.[۸۹]
زمانی که سیدحسین بروجردی در بیمارستان فیروزآبادی ری بستری بود، امامخمینی به عیادت ایشان رفت و از ایشان خواست تا به قم بیاید و مرجعیت را بپذیرد.[۹۰] (ببینید: سیدحسین بروجردی)
ایشان پس از ورود به ایران در بهمن ۱۳۵۷، در روزهای اقامت در مدرسه رفاه و علوی، یکبار به همراه مهدی عراقی به زیارت حرم عبدالعظیم(ع) رفت.[۹۱]
کرج
شهرستان کرج در غرب تهران و بر آبرفتهای کوههای جنوبی البرز مرکزی قرار دارد. امامخمینی در سال ۱۳۳۸ به علت دچارشدن به تب مالت، با سفارش پزشک معالج مدتی در این شهر در خانه حاج محمدعلی ملکخانی اقامت کرد. ایشان همچنین چند سال متوالی در تابستانها به باغ حسین لنکرانی در کرج میرفت و گاهی نیز برای اقامت طولانی خانواده خود را به آنجا میبرد.[۹۲] ایشان در همین باغ چندین بار با لنکرانی مسابقه تیراندازی داشته است.[۹۳]
لبنان
امامخمینی در ۳۱سالگی و در ذیالقعده ۱۳۵۱ق/ فروردین ۱۳۱۲ش برای انجام مراسم حج تمتع عازم لبنان شد تا با کشتی به حجاز برود؛ از اینرو به مدت سیزده روز در شهر بندری بیروت، پایتخت لبنان اقامت داشت[۹۴] و سپس برای انجام مناسک حج به عربستان رفت. از حضور ایشان در مکه و مدینه گزارشی در دست نیست. تنها خود ایشان پس از انقلاب اسلامی یادآور شده که در سفر مکه با سلیمانمیرزا از مؤسسان حزب توده همسفر بوده است و سلیمانمیرزا با اینکه خود را کمونیست میدانست، اهل نماز، روزه و حج بود؛ به همین جهت او را به مسخره «سلیمان نمازی» میگفتند.[۹۵]
امامخمینی همواره یکی از حامیان مردم لبنان در برابر تجاوزهای رژیم اشغالگر فلسطین بوده است. (ببینید: لبنان)
ترکیه
امامخمینی پس از سخنرانی علیه لایحه کاپیتولاسیون در قم، به دست رژیم پهلوی در ۱۳۴۳/۸/۱۳ بازداشت و به ترکیه تبعید شد. (ببینید: کاپیتولاسیون) مأموران امنیتی ترکیه در فرودگاه آنکارا، صبح ۱۳ آبان امامخمینی را به هتل بلوار پالاس بردند[۹۶] و روز بعد به یکی از ساختمانهای فرعی خیابان آتاتورک منتقل کردند،[۹۷] سرانجام در ۲۱ آبان ایشان را به شهر بورسا واقع در ۴۶۰کیلومتری آنکارا و در یکی از ساختمانهای جنوبی این شهر محلّه عجملَر اسکان دادند.[۹۸] ایشان به هنگام اقامت در بورسا، در شهر و حومه آن قدم میزد و از بعضی مکانها دیدن میکرد؛ ازجمله بر مزار علمای آن شهر که به دست آتاتورک کشته شده بودند، فاتحه خواند. ایشان پس از ۳۳۵ روز اقامت در ترکیه، روز سهشنبه ۱۳ مهرماه ۱۳۴۴، به همراه فرزند خود سیدمصطفی خمینی به تبعیدگاه دوم، در کشور عراق منتقل شد.[۹۹] (ببینید: تبعید امامخمینی و بورسا)
کاظمین
امامخمینی پس از تغییر محل تبعید از ترکیه به عراق، در روز سهشنبه ۱۳ مهر ۱۳۴۴ وارد فرودگاه بغداد شد و از آنجا به کاظمین، سامرا، کربلا و نجف سفر کرد.[۱۰۰] ایشان از فرودگاه بغداد با خودرو به شهر کاظمین در نزدیکی بغداد رفت و در آغاز ورود، مرقد مطهر امامکاظم(ع) و امامجواد(ع) را زیارت کرد و به مدت سه روز در مسافرخانه و خانه عبدالامیر جمالی ماند.[۱۰۱]
سامرا
امامخمینی به همراه فرزندش سیدمصطفی و گروهی از روحانیان نجف و کاظمین در ۱۳۴۴/۷/۱۵ از کاظمین به سامرا رفت و در آن شهر با استقبال پرشکوه مردم شیعه و سنی روبهرو شد. ایشان پس از ورود به سامرا، بارگاه امامهادی(ع) و امامحسن عسکری(ع) را زیارت کرد و نماز مغرب و عشا را به جماعت در ایوان حرم به جای آورد.[۱۰۲] در جلسهای که در مدرسه میرزای شیرازی برگزار شد، شیوخ عرب به دیدار ایشان آمدند. در این مجلس سعید البدری از علمای بزرگ اهل تسنن به تجلیل از ایشان پرداخت و اعلام کرد همه کشورهای اسلامی شهر و وطن امامخمینی است. این دیدارها در وحدت علمای سنی و شیعه مؤثر بود و مردم این سامان را به ابعادی از مبارزات امامخمینی، توجه داد.[۱۰۳]
کربلا
امامخمینی در ۱۶ مهر ۱۳۴۴ به کربلا رفت و در شهر «مسیب» هنگامی که جمعیت مشتاق را مشاهده کرد، به میان مردم رفت و پس از لحظاتی دیدارهای توأم با شادمانی و سرور، به سمت حرم امامحسین(ع) حرکت کرده و ایشان و شهدای کربلا را زیارت کرد.[۱۰۴] سیدمحمد شیرازی فرزند سیدمهدی شیرازی که در صحن حرم سیدالشهدا(ع) نماز جماعت اقامه میکرد، از ایشان خواست یک هفته در کربلا بماند و به جای ایشان نماز جماعت بخواند که ایشان پذیرفت. (ببینید: سیدمحمد شیرازی)
امامخمینی در مدت اقامتِ هفتروزه به زیارت آستان حسینی و دیگر شهیدان کربلا، دید و بازدید با علما و مقامات روحانی پرداخت.[۱۰۵] ایشان به هنگام اقامت در نجف نیز ارتباط خود را با کربلا قطع نکرد و در مناسبتهای ویژه برای زیارت به این شهر میرفت.[۱۰۶] ایشان هنگامی که به کربلا میرفت در خانه عباس حاجرئیس اشکنانی از ایرانیان مقیم کویت ساکن میشد.[۱۰۷] صاحب خانه اصرار داشت خانه و ماشین بنزی را به ایشان هدیه کند که نپذیرفت.[۱۰۸] (ببینید: کربلا)
نجف اشرف
امامخمینی پیش از تبعید به عراق و در جریان سفر حج برای زیارت عتبات به عراق رفت و چند روزی در نجف اشرف اقامت گزید.[۱۰۹] در این سفر در خانه نصرالله خلخالی مستقر شد (ببینید: نصرالله خلخالی) و به دیدار یکی از عرفای نجف رفت.[۱۱۰]
ایشان پس از تبعید به عراق روز جمعه ۲۳ مهر ۱۳۴۴ در حالیکه علما و مدرسان حوزه کربلا او را همراهی میکردند، از کربلا به سوی نجف حرکت کرد[۱۱۱] و در خانهای که نصرالله خلخالی در میانه خیابان «الرسول»، کوچه شُربهایها برای ایشان اجاره کرده بود، اقامت کرد. مراجعان در همین خانه (در ساعات ویژه) به دیدار امامخمینی میرفتند. محل این خانه به گونهای بود که ایشان میتوانست از هر دو سمت به مرکز شهر و حرم مطهر برود. درِ بیرونی به جانب خیابان «الرسول» به فاصله یک کوچه نسبتاً وسیع ولی کوتاه باز میشد و درِ اندرونی به طرف داخل بخش قدیمی شهر نجف که به بازار حُوَیْش منتهی میشد گشوده میشد. امامخمینی از درِ اولی و از راه خیابان، شبها و صبحها پیاده به حرم امامعلی(ع) میرفت[۱۱۲] و از درِ دیگر که وارد کوچه مسجد ترکها میشد، برای اقامه نماز جماعت مغرب و عشا به مسجد شیخ انصاری میرفت.[۱۱۳] ایشان به مدت سیزده سال در نجف اقامت کرد.[۱۱۴] (ببینید: حوزه علمیه نجف)
بصره
بصره بندر مواصلاتی عراق است که در جنوب این کشور قرار دارد. با سختگیریهای رژیم بعثی عراق، امامخمینی در ۱۰ مهر ۱۳۵۷ نجف را ترک کرد و پس از عبور از شهر بصره و زبیر با خودرو به مرز عراق و کویت رفت. در مرز کویت با بازرسان امنیتی این کشور روبهرو شد که اجازه نمیدادند ایشان وارد کویت شود و حتی سیدعباس مُهری، نماینده ایشان در کویت که با تعدادی به استقبال آمده بود، اجازه ملاقات نیافت. امامخمینی که با مخالفت دولت کویت روبهرو شد با خودرویی که در اختیار ایشان بود، به سوی بصره حرکت کرد و به همراه سیداحمد فرزند خود و اسماعیل فردوسیپور و محمدحسین املایی یک شب را در مسافرخانه «شط العرب»[۱۱۵] گذرانید و صبح همراه افراد یادشده و ابراهیم یزدی[۱۱۶] از راه فرودگاه نظامی حوالی بصره با هواپیمای ارتش به بغداد رفت و به محض ورود برای زیارت به کاظمین(ع) رفت و سپس به استراحت پرداخت تا صبح روز بعد به پاریس برود.[۱۱۷]
فرانسه
امامخمینی پس از مخالفت دولت کویت، تصمیم هجرت به فرانسه گرفت و پس از ورود به پاریس در ۱۳۵۷/۷/۱۴ در خانه احمد غضنفرپور که یکی از دانشجویان ایرانی و از دوستان مورد اعتماد سیدابوالحسن بنیصدر بود، در محله کَشان پاریس اقامت گزید.[۱۱۸] (ببینید: هجرت امامخمینی) برخی انتخاب این محل برای اقامت امامخمینی را برخلاف قرار قبلی و با غرضهای دیگری شمردهاند[۱۱۹] و از آنجاکه این خانه در طبقه چهارم بود و رفت و آمد زیاد، موجب ناراحتی همسایگان شده بود، خانهای در دهکده نوفل لوشاتو در اطراف پاریس برای امامخمینی در نظر گرفته شد. این خانه که از آنِ همسر فرانسوی یکی از دانشجویان ایرانی به نام علی عسگری بود، دو اتاق تو در تو و نیز پستویی کوچک در انتهای اتاق عقبی داشت. دستگاه تکثیر نوارهای امامخمینی در زیرزمین این خانه قرار گرفت. ایشان در اتاق عقبی و دیگران در اتاق جلویی مستقر شدند و پذیرایی از مراجعان نیز در اتاق جلویی انجام میشد. پس از دو یا سه هفته به دلیل ورود خانواده امامخمینی به نوفل لوشاتو و کوچکبودن این خانه، خانه روبهرویی اجاره شد که چهار اتاق داشت و به امامخمینی و خانوادهاش اختصاص یافت.[۱۲۰] ایشان به مدت ۱۱۸ روز در نوفل لوشاتو اقامت گزید. (ببینید: نوفل لوشاتو) و در ۱۳۵۷/۱۱/۱۲ به ایران بازگشت. (ببینید: بازگشت امامخمینی)
پانویس
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۹/۴۲۶؛ روحانی، نهضت امامخمینی، ۱/۳۳.
- ↑ روحانی، نهضت امامخمینی، ۱/۳۳.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۹/۴۲۶.
- ↑ گلی زواره، فرازهای فروزان، پژوهشی در سیره اخلاقی، تربیتی و عرفانی حضرت امامخمینی، ۴۵؛ قادری، خمینی روحالله، ۱/۷۵.
- ↑ مرادینیا، خمین در گذر تاریخ، ۲۴۸.
- ↑ مرادینیا، خمین در گذر تاریخ، ۲۸.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۶/۲۳۹ و ۹/۴۰۹.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۹/۴۰۹؛ مرادینیا، خمین در گذر تاریخ، ۲۴۹–۲۵۲.
- ↑ مرادینیا، خمین در گذر تاریخ، ۲۵۹.
- ↑ مرادینیا، خمین در گذر تاریخ، ۲۵۵.
- ↑ ریاحی، اولین تذکره دربارهٔ شخصیت امامخمینی، ۲۵۰؛ کتابی، رجال اصفهان، ۱/۴۳۱.
- ↑ قادری، یک قرن زندگی، ۱/۴۵۱.
- ↑ ابنالرضا، ضیاء الابصار فی تراجم علماء الخوانسار، ۲/۳۳۷–۳۳۸.
- ↑ پسندیده، خاطرات آیتالله پسندیده، گفتهها و نوشتهها، ۲۱۷؛ قادری، خمینی روحالله، ۱/۲۴۵–۲۴۸؛ امامخمینی، صحیفه، ۱۹/۴۲۷.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۹/۴۲۶–۴۲۷.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۹/۴۲۷.
- ↑ ذاکری، طلوع خورشید، سالشمار زندگانی امامخمینی قدس سره، ۴۶؛ خمینی، دلیل آفتاب، ۵۷.
- ↑ سبحانی، پابهپای آفتاب، ۳/۲۰۰؛ روحانی، نهضت امامخمینی، ۱/۳۹–۴۰؛ رجائینژاد و حاضری، هفتاقلیم گذری بر اماکن منتسب به امامخمینی از ولادت تارحلت، ۶۵.
- ↑ روحانی، نهضت امامخمینی، ۱/۵۷–۵۹؛ یزدی، محمد، خاطرات، ۱۵۹–۱۶۰؛ بدلا، مصاحبه، ۳/۲۸۲.
- ↑ سبحانی، حوزه، ۱۲۵.
- ↑ دوانی، امامخمینی در آئینه خاطرهها، ۵۱–۵۲.
- ↑ طباطبایی، اقلیم خاطرات، ۳۴۱.
- ↑ طباطبایی، اقلیم خاطرات، ۳۴۸.
- ↑ طباطبایی، اقلیم خاطرات، ۳۴۸.
- ↑ طباطبایی، اقلیم خاطرات، ۳۴۹.
- ↑ طباطبایی، اقلیم خاطرات، ۳۴۹؛ رجائینژاد و حاضری، هفتاقلیم گذری بر اماکن منتسب به امامخمینی از ولادت تارحلت، ۸۷.
- ↑ طباطبایی، اقلیم خاطرات، ۲۵۵.
- ↑ طباطبایی، اقلیم خاطرات، ۲۵۵.
- ↑ نامه قم، مجله، ۲۳۳–۲۳۴.
- ↑ نامه قم، مجله، ۲۳۳–۲۳۴.
- ↑ طاهری خرمآبادی، مصاحبه، ۴/۳۳۲.
- ↑ نامه قم، مجله، ۲۳۴.
- ↑ مؤمن، خاطرات، ۵/۱۷۷–۱۷۸.
- ↑ رجائینژاد و حاضری، هفتاقلیم گذری بر اماکن منتسب به امامخمینی از ولادت تارحلت، ۱۱۱؛ وادی، مجله، ۷۱.
- ↑ رسولی محلاتی، خاطرات آیتالله رسولی محلاتی، ۷۱.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۹/۲۵۱.
- ↑ طاهری خرمآبادی، مصاحبه، ۴/۳۳۳–۳۳۴.
- ↑ توکلیبینا، دیدار در نوفل لوشاتو، ۳۰۶.
- ↑ توکلیبینا، دیدار در نوفل لوشاتو، ۲۳۱.
- ↑ توکلیبینا، دیدار در نوفل لوشاتو، ۳۰۶؛ یزدی، خاطرات، ۲۸۰–۲۸۱.
- ↑ یزدی، خاطرات، ۲۷۹.
- ↑ رجائینژاد و حاضری، هفتاقلیم گذری بر اماکن منتسب به امامخمینی از ولادت تارحلت، ۷۴–۷۹.
- ↑ طباطبایی، خاطرات سیاسی ـ اجتماعی دکتر سیدصادق طباطبایی، ۳/۲۶۵.
- ↑ کروبی، خاطره، ۱/۱۹۳–۱۹۴.
- ↑ مؤسسه تنظیم، محضر نور، ۱۱۸۷.
- ↑ انصاری، مصاحبه، ۲/۶۵–۶۶.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۶/۳۵۰.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۶/۳۵۹.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۰/۸۷.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۹/۲۵۶.
- ↑ یزدی، پابهپای آفتاب، ۶/۱۷۸.
- ↑ توسلی، مصاحبه، ۲/۸۴؛ سروش محلاتی، مصاحبه، ۴/۲۲۸–۲۲۹.
- ↑ توسلی، مصاحبه، ۲/۸۴.
- ↑ امامخمینی، حدیث جنود، ۴۲۹.
- ↑ امامخمینی، الاستصحاب، ۴۰۹.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۱/۳۹۴.
- ↑ واعظزاده، مصاحبه، ۶/۱۰۲–۱۰۳.
- ↑ علمالهدی، مصاحبه، ۴/۳۶۸.
- ↑ صابری همدانی، مصاحبه، ۴/۲۷۰.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۰/۴۵۸؛ ۱۲/۱۰۶؛ ۱۳/۴۲۶ و ۱۶/۳۹۴.
- ↑ سیدناصری و ستوده، پارهای از خورشید، ۵۱–۵۲، ۵۹ و ۹۰.
- ↑ سیدناصری و ستوده، پارهای از خورشید، ۵۹–۶۱.
- ↑ همدانی، مصاحبه، ۴/۲۱.
- ↑ شریف رازی، آثار الحجه، ۱۵۵؛ عراقچی، پرتو آفتاب، ۱۹۵–۱۹۶.
- ↑ عراقچی، پرتو آفتاب، ۱۹۵–۱۹۶.
- ↑ عراقچی، پرتو آفتاب، ۱۹۶–۱۹۷.
- ↑ امامخمینی، الطلب و الاراده، ۸۹.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۴۷۱.
- ↑ نیکبخت، لواسانی، سیدمحمدصادق (آیت الله)، ۱/۳۲۸.
- ↑ ندا، مجله، ۱۸.
- ↑ امامخمینی، انوار الهدایه، ۲/۴۴۳.
- ↑ محلاتی، مصاحبه، ۶/۹.
- ↑ قادری، یک قرن زندگی، ۱/۵۱۹.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱/۴۴.
- ↑ صانعی، مصاحبه، ۴/۲۸۰.
- ↑ روحانی، نهضت امامخمینی، ۱/۵۱۳.
- ↑ روحانی، نهضت امامخمینی، ۱/۶۸۰.
- ↑ روحانی، نهضت امامخمینی، ۱/۶۹۹–۷۰۰.
- ↑ روحانی، نهضت امامخمینی، ۱/۷۱۸.
- ↑ پسندیده، خاطرات آیتالله پسندیده، گفتهها و نوشتهها، ۲۳۲.
- ↑ ناطق نوری، مصاحبه، ۶/۷۵؛ عارفی، مصاحبه، ۶/۲۶۹.
- ↑ مؤسسه تنظیم، خاطرات خادمان، ۱۲۶.
- ↑ عارفی، مصاحبه، ۶/۲۷۲–۲۷۶.
- ↑ انصاری، مصاحبه، ۲/۶۸.
- ↑ مؤسسه تنظیم، خاطرات خادمان، ۱۲۶.
- ↑ امامجمارانی، چهل پرده اشک، ۱۲؛ عارفی، مصاحبه، ۶/۲۷۵–۲۷۶.
- ↑ امامجمارانی، پابهپای آفتاب، ۲/۴۶–۵۱؛ انصاری، مصاحبه، ۲/۶۸.
- ↑ بهاءالدینی، مصاحبه، ۴۷.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۸/۴۵۸؛ بصیرتمنش، علما و رژیم رضاشاه نظری بر عملکرد سیاسی ـ فرهنگی روحانیون در سالهای ۱۳۰۵–۱۳۲۰ش، ۲۷۷.
- ↑ ایزدی، شصت سال صبوری و شکوری، ۳/۲۸۳.
- ↑ توکلیبینا، دیدار در نوفل لوشاتو، ۲۹۹–۳۰۰.
- ↑ فاضلی اشتهاردی، مصاحبه، ۵/۱۲۲–۱۲۳.
- ↑ محرمی و کتف، آفتاب حصار، ۳۳.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱/۲.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۹/۲۲.
- ↑ ذاکری، طلوع خورشید، سالشمار زندگانی امامخمینی قدس سره، ۲۸۱.
- ↑ روحانی، نهضت امامخمینی، ۱/۱۰۵۶.
- ↑ روحانی، نهضت امامخمینی، ۱/۱۰۵۷، ذاکری، طلوع خورشید، سالشمار زندگانی امامخمینی قدس سره، ۲۸۳.
- ↑ روحانی، نهضت امامخمینی، ۲/۱۵۹، بابایی، کارنامه نور، ۱۵۰؛ امامخمینی، تحریر الوسیله، ۱/۷.
- ↑ روحانی، نهضت امامخمینی، ۲/۱۵۹–۱۶۴.
- ↑ روحانی، نهضت امامخمینی، ۲/۱۵۹–۱۶۱؛ محتشمیپور، خاطرات سیاسی، ۱/۴۶۵–۴۷۰.
- ↑ روحانی، نهضت امامخمینی، ۲/۱۶۲؛ اختری، ۱/۲۶.
- ↑ روحانی، نهضت امامخمینی، ۲/۱۶۲؛ محتشمیپور، خاطرات سیاسی، ۱/۴۷۰–۴۷۱؛ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۵/۴۸۷.
- ↑ روحانی، نهضت امامخمینی، ۲/۱۶۴؛ عمید زنجانی، ۵/۱۶؛ محتشمیپور، خاطرات سیاسی، ۱/۴۷۱–۴۷۲.
- ↑ روحانی، نهضت امامخمینی، ۲/۱۶۴–۱۶۷؛ محتشمیپور، خاطرات سیاسی، ۱/۴۷۲–۴۷۳.
- ↑ محتشمیپور، خاطرات سیاسی، ۱/۴۷۵.
- ↑ طباطبایی، اقلیم خاطرات، ۲۴۷.
- ↑ رجائینژاد و حاضری، هفتاقلیم گذری بر اماکن منتسب به امامخمینی از ولادت تارحلت، ۲۹۱–۲۹۲.
- ↑ محتشمیپور، خاطرات سیاسی، ۱/۴۶۶.
- ↑ فردوسیپور، خاطرات، ۷۱.
- ↑ فردوسیپور، پابهپای آفتاب، ۱/۴۷۵؛ روحانی، نهضت امامخمینی، ۲/۱۶۷–۱۶۹.
- ↑ رحیمیان، در سایه آفتاب، ۴۱–۴۲؛ قرهی، خاطرات، ۶/۱۴۴–۱۴۵؛ محتشمیپور، خاطرات سیاسی، ۱/۴۷۷–۴۸۳.
- ↑ محتشمیپور، خاطرات سیاسی، ۱/۴۸۳.
- ↑ محتشمیپور، خاطرات سیاسی، ۱/۴۸۰.
- ↑ برقعی، همراه دوران غربت، ۲۵۱؛ یزدی، شصت سال صبوری و شکوری، ۳/۶۲.
- ↑ یزدی، شصت سال صبوری و شکوری، ۳/۶۲–۶۳.
- ↑ فردوسیپور، خاطرات، ۲۲۰–۲۲۵.
- ↑ یزدی، شصت سال صبوری و شکوری، ۳/۷۶–۷۷.
- ↑ یزدی، شصت سال صبوری و شکوری، ۳/۷۷ و ۱۴۶.
- ↑ مسجدی آرانی، روزنامه جام جم، ۱۰؛ غفاری، مصاحبه، ۵/۴۵.
منابع
- ابنالرضا، سیدمهدی، ضیاء الابصار فی تراجم علماء الخوانسار، قم، انصاریان، چاپ اول، ۱۳۸۲ش.
- اختری، محمدحسن، خاطرات، چاپشده در خاطرات سالهای نجف، تهران، عروج، چاپ اول، ۱۳۸۹ش.
- امامجمارانی، سیدمهدی، چهل پرده اشک، روزنامه جمهوری اسلامی، ۲۲/۴/۱۳۶۸ش.
- امامجمارانی، سیدمهدی، مصاحبه، چاپشده در پابهپای آفتاب، تدوین امیررضا ستوده، تهران، پنجره، چاپ اول، ۱۳۸۰ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، الاستصحاب، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، چاپ سوم، ۱۳۸۵ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، انوار الهدایة فی التعلیقة علی الکفایه، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ سوم، ۱۳۸۵ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، تحریر الوسیله، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، شرح حدیث جنود عقل و جهل، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ دوازدهم، ۱۳۸۷ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، الطلب و الاراده، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ چهارم، ۱۳۸۷ش.
- انصاری، محمدعلی، مصاحبه، چاپشده در پابهپای آفتاب، تدوین امیررضا ستوده، تهران، پنجره، چاپ اول، ۱۳۸۰ش.
- ایزدی نجفآبادی، عباسعلی، مصاحبه، چاپشده در پابهپای آفتاب، تدوین امیررضا ستوده، تهران، پنجره، چاپ اول، ۱۳۸۰ش.
- بابایی، رضا، کارنامه نور، مجله حضور، شماره ۴۱، ۱۳۸۱ش.
- بدلا، سیدحسین، مصاحبه، چاپشده در پابهپای آفتاب، تدوین امیررضا ستوده، تهران، پنجره، چاپ اول، ۱۳۸۰ش.
- برقعی، سیدرضا، همراه دوران غربت، خاطرات حجتالاسلام و المسلمین سیدرضا برقعی، تدوین محمدحسن عباسی و علیرضا نخبه، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ اول، ۱۳۹۶ش.
- بصیرتمنش، حمید، علما و رژیم رضاشاه نظری بر عملکرد سیاسی ـ فرهنگی روحانیون در سالهای ۱۳۰۵–۱۳۲۰ش، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ اول، ۱۳۷۶ش.
- بهاءالدینی، حاجآقارضا، مصاحبه، مجله حوزه، شماره ۱۶، ۱۳۶۵ش.
- پسندیده، سیدمرتضی، خاطرات آیتالله پسندیده، گفتهها و نوشتهها، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ اول، ۱۳۸۴ش.
- توسلی، محمدرضا، مصاحبه، چاپشده در پابهپای آفتاب، تدوین امیررضا ستوده، تهران، پنجره، چاپ اول، ۱۳۸۰ش.
- توکلیبینا، ابوالفضل، دیدار در نوفل لوشاتو، خاطرات سیاسی و اجتماعی ابوالفضل توکلیبینا، به کوشش فرامرز شعاعی، تهران، عروج، چاپ اول، ۱۳۸۹ش.
- خمینی، سیداحمد، دلیل آفتاب، خاطرات یادگار امام، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ اول، ۱۳۷۵ش.
- دوانی، علی، امامخمینی در آئینه خاطرهها، تهران، مطهر، چاپ اول، ۱۳۷۳ش.
- ذاکری، علیاکبر، طلوع خورشید، سالشمار زندگانی امامخمینی قدس سره، قم، بوستان کتاب، چاپ دوم، ۱۳۹۱ش.
- رجائینژاد، محمد و مهدی، حاضری، هفتاقلیم گذری بر اماکن منتسب به امامخمینی از ولادت تارحلت، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ اول، ۱۳۹۴ش.
- رحیمیان، محمدحسن، در سایه آفتاب، تهران، حضور، چاپ هفتم، ۱۳۷۸ش.
- رسولی محلاتی، سیدهاشم، خاطرات آیتالله رسولی محلاتی، به کوشش احمد رشیدی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۸۳ش.
- روحانی، سیدحمید، نهضت امامخمینی، ج۱، تهران، عروج، چاپ پانزدهم، ۱۳۸۱ش.
- روحانی، سیدحمید، نهضت امامخمینی، ج۲، تهران، عروج، چاپ پنجم، ۱۳۸۱ش.
- ریاحی، محمدحسین، اولین تذکره دربارهٔ شخصیت امامخمینی، مجله حضور، شماره ۲۸، ۱۳۷۸ش.
- سبحانی، جعفر، مصاحبه، چاپشده در پابهپای آفتاب، تهران، پنجره، چاپ اول، ۱۳۸۰ش.
- سبحانی، جعفر، مصاحبه، مجله حوزه، شماره ۳۲، ۱۳۷۸ش.
- سروش محلاتی، محمد، مصاحبه، چاپشده در پابهپای آفتاب، تدوین امیررضا ستوده، تهران، پنجره، چاپ اول، ۱۳۸۰ش.
- سیدناصری، حمیدرضا و امیررضا ستوده، پارهای از خورشید، تهران، ذکر، چاپ اول، ۱۳۷۸ش.
- صابری همدانی، احمد، مصاحبه، چاپشده در پابهپای آفتاب، تدوین امیررضا ستوده، تهران، پنجره، چاپ اول، ۱۳۸۰ش.
- صانعی، یوسف، مصاحبه، چاپشده در پابهپای آفتاب، تدوین امیررضا ستوده، تهران، پنجره، چاپ اول، ۱۳۸۰ش.
- طاهری خرمآبادی، سیدحسن، مصاحبه، چاپشده در پابهپای آفتاب، تدوین امیررضا ستوده، تهران، پنجره، چاپ اول، ۱۳۸۰ش.
- طباطبایی، سیدصادق، خاطرات سیاسی ـ اجتماعی دکتر سیدصادق طباطبایی، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ اول، ۱۳۸۷ش.
- طباطبایی، فاطمه، اقلیم خاطرات، تهران، پژوهشکده امامخمینی و انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۹۰ش.
- عارفی، سیدحسن، مصاحبه، چاپشده در پابهپای آفتاب، تدوین امیررضا ستوده، تهران، پنجره، چاپ اول، ۱۳۸۰ش.
- عراقچی، علی، پرتو آفتاب، خاطرات حضرت آیتالله حاج شیخعلی عراقچی، تدوین عبدالرحیم اباذری، تهران، عروج، چاپ اول، ۱۳۸۹ش.
- علمالهدی، سیدمحمدجواد، مصاحبه، چاپشده در پابهپای آفتاب، تدوین امیررضا ستوده، تهران، پنجره، چاپ اول، ۱۳۸۰ش.
- عمید زنجانی، عباسعلی، مصاحبه، چاپشده در پابهپای آفتاب، تدوین امیررضا ستوده، تهران، پنجره، چاپ اول، ۱۳۸۰ش.
- غفاری، هادی، مصاحبه، چاپشده در پابهپای آفتاب، تدوین امیررضا ستوده، تهران، پنجره، چاپ اول، ۱۳۸۰ش.
- فاضلی اشتهاردی، محمد، مصاحبه، چاپشده در پابهپای آفتاب، تدوین امیررضا ستوده، تهران، پنجره، چاپ اول، ۱۳۸۰ش.
- فردوسیپور، اسماعیل، خاطرات حجتالاسلام و المسلمین فردوسیپور، تدوین فرامرز شعاعحسینی و رحیم روحبخش، عروج، چاپ اول، ۱۳۷۸ش.
- فردوسیپور، اسماعیل، مصاحبه، چاپشده در پابهپای آفتاب، تدوین امیررضا ستوده، تهران، پنجره، چاپ اول، ۱۳۸۰ش.
- قادری، سیدعلی، خمینی روحالله، زندگی امامخمینی بر اساس اسناد و خاطرات و خیال، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ دوم، ۱۳۷۹ش.
- قادری، سیدعلی، یک قرن زندگی پرماجرا، سالشمار توصیفی زندگی قدس ایران همسر امامخمینی، بر اساس خاطرات و خیال، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ اول، ۱۳۹۴ش.
- قرهی، عبدالعلی، خاطرات، چاپشده در سرگذشتهای ویژه از زندگی حضرت امامخمینی، به اهتمام مصطفی وجدانی، تهران، پیام آزادی، چاپ اول، ۱۳۶۷ش.
- کتابی، سیدمحمدباقر، رجال اصفهان، اصفهان، گلها، چاپ اول، ۱۳۷۵ش.
- کروبی، مهدی، خاطره، چاپشده در برداشتهایی از سیره امامخمینی، تدوین غلامعلی رجایی، تهران، عروج، چاپ پنجم، ۱۳۸۴ش.
- گلی زواره قمشهای، غلامرضا، فرازهای فروزان، پژوهشی در سیره اخلاقی، تربیتی و عرفانی حضرت امامخمینی، قم، حضور، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
- محتشمیپور، سیدعلیاکبر، خاطرات سیاسی، تهران، حوزه هنری ادبیات انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۶ش.
- محرمی، سعیده و سمیر کتف، آفتاب حصار، تاریخ شفاهی حضور امامخمینی در کرج طی سالهای ۳۹ تا ۴۱، تهران، سوره مهر، چاپ اول، ۱۳۹۲ش.
- محلاتی، فضلالله، مصاحبه، چاپشده در پابهپای آفتاب، تدوین امیررضا ستوده، تهران، پنجره، چاپ اول، ۱۳۸۰ش.
- مرادینیا، محمدجواد، خمین در گذر تاریخ (به انضمام شرح زندگی خاندان امامخمینی و رجال خمین)، قم، نورالسجاد، چاپ اول، ۱۳۸۰ش.
- مسجدی آرانی، مصطفی، روزنامه جام جم، ۱۳/۳/۱۳۹۳ش.
- مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، خاطرات خادمان و پاسداران امامخمینی، تهران، چاپ اول، ۱۳۸۷ش.
- مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، محضر نور، فهرستهای دیدار امامخمینی، تهران، چاپ دوم، ۱۳۷۴ش.
- مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، سیر مبارزات امامخمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، تهران، چاپ اول، ۱۳۸۶ش.
- مؤمن، محمد، خاطرات، چاپشده در سرگذشتهای ویژه از زندگی امامخمینی، به اهتمام مصطفی وجدانی، تهران، پیام آزادی، چاپ اول، ۱۳۶۷ش.
- ناطق نوری، علیاکبر، مصاحبه، چاپشده در پابهپای آفتاب، تدوین امیررضا ستوده، تهران، پنجره، چاپ اول، ۱۳۸۲ش.
- نامه قم، مجله، شماره ۵ و ۶، ۱۳۷۸ش.
- ندا، مجله، سفر دوم، حقطلبی امام در لوای مبارزه با ظلم، شماره ۱، ۱۳۶۹ش.
- نیکبخت، رحیم، لواسانی، سیدمحمدصادق (آیت الله)، چاپشده در فرهنگنامه رجال روحانی عصر امامخمینی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی چاپ اول، ۱۳۸۹ش.
- وادی، مجله، (ویژهنامه اماکن منتسب به امامخمینی در داخل کشور)، تهران، معاونت فرهنگی ستاد مرکزی بزرگداشت امامخمینی، ۱۳۹۲ش.
- واعظزاده، سیدمحمد، مصاحبه، چاپشده در پابهپای آفتاب، تدوین امیررضا ستوده، تهران، پنجره، چاپ اول، ۱۳۸۲ش.
- همدانی، حجت، مصاحبه، چاپشده در پابهپای آفتاب، تدوین امیررضا ستوده، تهران، پنجره، چاپ اول، ۱۳۸۲ش.
- یزدی، ابراهیم، شصت سال صبوری و شکوری، تهران، کویر، چاپ اول، ۱۳۹۸ش.
- یزدی، محمد، خاطرات آیتالله محمد یزدی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۰ش.
- یزدی، محمد، مصاحبه، چاپشده در پابهپای آفتاب، تدوین امیررضا ستوده، تهران، پنجره، چاپ اول، ۱۳۸۲ش.
پیوند به بیرون
- غلامرضا گلی زواره، «اقامتگاهها»، دانشنامه امامخمینی، ج۲، ص۱۵۱–۱۶۱.