انجمنهای اسلامی
اطلاعات کلی | |
---|---|
نوع فعالیت | تشکلهای دینی، فرهنگی-سیاسی در نهادهای مختلف با هدف تحقق آرمانهای اسلامی و انقلابی |
اهداف | تبلیغ اسلام، مبارزه با خرافات، قطع دست تودهایها و بهاییها، امر به معروف و نهی از منکر، افزایش آگاهی مردم از مسائل کشور، مبارزه با افکار انحرافی |
مکان | دانشگاههای ایران |
سایر |
انجمنهای اسلامی، تشکلهای دینی، فرهنگی-سیاسی در نهادهای مختلف با هدف تحقق آرمانهای اسلامی و انقلابی.
انجمنهای اسلامی، تشکلهای دینی و فرهنگیسیاسی بودند که از سال 1321 در نهادهای مختلف تشکیل شد و هدف آن اصلاح جامعه طبق دستورات اسلام بود.
تشکل انجمن اسلامی، پیش از انقلاب اسلامی، نهادی مردمی و بیشتر مختص دانشگاهها بود؛ اما پس از پیروزی انقلاب، با اساسنامهای مستقل در میان اقشار و سازمانهای گوناگون، مانند ادارات، دانشگاهها، آموزش و پرورش، مدارس، روستاها، اصناف و بازار گسترش یافت.
ارتباط انجمنهای اسلامی دانشجویان با امام خمینی، بهویژه از سال 1354 بیشتر شد و در نتیجه موجب ارتباط مردم با جنبش دانشجویی و افزایش آگاهی سیاسی عموم مردم شد و زمینه را برای پیروزی انقلاب فراهم کرد.
امامخمینی انجمنهای اسلامی را نهادی مردمی میدانست که با احساس نیاز برای حفظ چهره اسلام تأسیس شده است و آنان را به خودسازی، شناخت اسلام ناب، افشای نقش استعمار، پرهیز از تفرقه و پیروی هوای نفس و همراهی با روحانیت و انقلاب سفارش میکرد.
مفهومشناسی
انجمن به نهادی متشکل از گروهی که با همفکری و مشورت برای رسیدن به هدف یا اهداف معین و مشترکی گرد هم جمع میشوند، گفته میشود[۱]
پیشینه
نخستین مجموعه انجمن اسلامی در ایران را دانشجویان دانشکده پزشکی دانشگاه تهران (۱۳۲۱)[۲] حسین عالی، ابنشهیدی و منصور بیگی، دانشجوی علوم سیاسی، محمد نخشب و دانشجوی دانشکده معقول و منقول و مهدوی شهرضایی[۳] به وجود آوردند و هدف آنان مقابله با فشار تبلیغاتی افراد حزب توده و بهائیها علیه اسلام و مسلمانان،[۴] نیز واکنش به فضای ضد دینی دانشگاهها و پاسخ به احساس نیاز دانشجویان برای فعالیت منسجم و نظاممند برای اتحاد روشنفکران مسلمان، اصلاح جامعه، انتشار حقایق اسلام و مبارزه با خرافات بود.[۵] پس از تأسیس، اعضای انجمن اسلامی دانشجویان، به تناسب رشته تحصیلی خود، مهندسان در ۱۳۳۶[۶] پزشکان ۱۳۳۷، معلمان ۱۳۳۸، دانشجویان دانشگاههای شیراز و اصفهان ۱۳۳۸، دانشگاه مشهد ۱۳۳۹[۷] بانوان ۱۳۳۹[۸] و دانشگاه تبریز در ۱۳۴۸[۹] به ایجاد و گسترش انجمنهای اسلامی در داخل و حتی خارج کشور پرداختند.[۱۰]
انجمنهای اسلامی دانشجویان عمدتاً با هدف اصلاح جامعه طبق دستورهای اسلام، دوستی میان تکتک مسلمانان مخصوصاً جوانان روشنفکر، مبارزه با خرافات و انتشار حقایق اسلام از طریق مؤسسات تبلیغی و نشر مطبوعات، تشکیل شدند.[۱۱] انجمن اسلامی مهندسین، افزون بر آن اهداف عام، کاهش فاصله طبقاتی میان کارگر و مهندس و تربیت اسلامی مردم را در نظر داشت.[۱۲] انجمن اسلامی بانوان هم رشد و تعالی فرهنگی بانوان بهویژه رشد دینی و اعتقادی را سرلوحه اهداف خود قرار داد.[۱۳]
انجمنهای اسلامی برای مصونماندن از سرکوب سازمان اطلاعات و امنیت کشور رژیم پهلوی (ساواک)، فعالیتهای فرهنگی خود را از فعالیتهای سیاسی اعضا که عمدتاً در قالب نهضت آزادی و سازمان مجاهدین خلق و مانند آن صورت میگرفت، جدا کردند.[۱۴] پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، انجمنهای اسلامی نهادی مردمی بودند[۱۵] که با اجتماع نیروهای معتقد به اسلام[۱۶] برای رسیدن به اهداف مشخصی مانند شناخت و معرفی اسلام، امر به معروف و نهی از منکر، تبلیغ و گسترش انقلاب اسلامی شکل گرفته بود.[۱۷] پس از پیروزی، انجمنها بر محور اندیشه امامخمینی شکل گرفته، گسترش یافتند و در میان اقشار و سازمانهای گوناگون، مانند ادارات، دانشگاهها، آموزش و پرورش، مدارس، روستاها، اصناف و بازار، با اساسنامهای مستقل به وجود آمدند.[۱۸]
گسترش انجمنهای اسلامی
با پیروزی انقلاب اسلامی و گسترش انجمنها و تمامی دانشجویان معروف به پیرو خط امام که عضو انجمن اسلامی دانشجویان نیز بودند، گرد هم آمدند و دفتر تحکیم وحدت را به عنوان هسته مرکزی تشکیلات خود پایهگذاری کردند.[۱۹] با ورود اعضای انجمن به نهادهای گوناگون، مانند جهاد سازندگی، سپاه پاسداران و دادگاههای انقلاب، فعالیتهای انجمن اسلامی دانشجویان ادامه یافت.[۲۰] این انجمنها با حضور فعال در مؤسسات، سازمانها و بیشتر مراکز اقتصادی و اداری مانند آموزش و پرورش، دانشگاهها، شهرداریها و بازار، ضمن همسویی با اهداف انقلاب، نقشههای ضدانقلاب را خنثی کردند[۲۱] و در پیشبرد اهداف انقلاب و امور فرهنگی، دینی و سیاسی،[۲۲] تسخیر لانه جاسوسی،[۲۳] اجرای انقلاب فرهنگی سال ۱۳۵۹[۲۴] شناسایی اعضای سازمان مجاهدین خلق و عوامل حادثه هفت تیر[۲۵] و انتخابات دوره دوم و سوم مجلس[۲۶] نقش بسزایی داشتند.
انجمنهای اسلامی که برای تحقق برنامههای اسلامی انقلاب، از اقدامات فرهنگی برای متابعت مردم از امامخمینی، فعالیتهای ارشادی و تبلیغاتی از طریق رسانهها و روزنامهها[۲۷] و امر به معروف و نهی از منکر در ادارات غافل نبودند[۲۸] در جمعآوری و اعزام نیرو و ارسال تجهیزات و کمکهای مادی به جبهههای جنگ طی دوران دفاع مقدس[۲۹] ایجاد نهاد جهاد دانشگاهی پس از انقلاب فرهنگی و بازگشایی دانشگاهها نقشآفرینی کردند[۳۰] و از سال ۶۱۱۳–۱۳۶۷ نیز تلاش کردند فضای مناسبی برای گفتگو و تبادل افکار بهویژه در حوزه سیاسی فراهم کنند.[۳۱]
اهداف کلی انجمنهای اسلامی، گسترش و تبلیغ اسلام، مبارزه با خرافات، قطع دست تودهایها و بهاییها از سر دانشجویان[۳۲] امر به معروف و نهی از منکر، افزایش آگاهی مردم از مسائل کشور، مبارزه با افکار انحرافی و التقاطی، جذب نیروهای مستعد، ارشاد نیروهای بیانگیزه و بیتوجه، ایجاد هستههای مقاومت، شناسایی و سالمسازی محیط کار از وجود افراد ناصالح، ایجاد زمینه تفاهم و برادری، تلاش برای رسیدن به استقلال اقتصادی[۳۳] برقراری نظم و انضباط، حفظ روحیه انقلابی و بالابردن سطح فکری اعضای انجمن[۳۴] اعلام شدهاست.
امامخمینی تعهد انجمنهای اسلامی به اسلامیبودن اعضا و اسلامیکردن فعالیتهای این تشکل، مانعآفرینی برای ورود اشخاص منحرف و غیرمتعهد به اسلام در میان اعضا[۳۵] پایبندی به عقاید، اصول، اخلاق و اعمال اسلامی[۳۶] و توجه به تربیت اسلامی در دبیرستانها و دانشگاهها را از اهداف انجمنهای اسلامی دانسته[۳۷] از اعضای انجمنهای اسلامی میخواست خود با عنوان الگوی کاملی از یک مسلمان وارد صحنه شوند و در رساندن کشور به استقلال فکری و فرهنگی ملت خصوصاً جوانان، کوشا باشند.[۳۸]
فعالیتهای پیش از انقلاب
رهبران فکری انجمن اسلامی دانشجویان در دانشگاه تهران، عمیقاً بر این باور بودند که بر اساس آیه شریفه «إِنَّ اللّهَ لاَ یغَیرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّی یغَیرُواْ مَا بِأَنْفُسِهِمْ»[۳۹] برای تغییر اساسی در جامعه، باید اساس فعالیتهایشان را بر محور کار فرهنگی و تبیین مبانی فکری و اعتقادی و بازسازی اندیشه دینی قرار دهند. یکی از این برنامهها، انتشار مجلات فرهنگی و فکری بود. نخستین مجله با نام «فروغ علم» در فروردین ۱۳۲۹به صورت ماهنامه که صاحب امتیاز و سردبیر آن سیدجعفر شهیدی بود، منتشر شد.[۴۰] امتیاز انتشار «گنج شایگان» که نخست از آن مرتضی لنگرودی بود، سپس به انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه تهران واگذار شد[۴۱] و «پیکار اندیشه» نیز به مدیریت کاظم سامی به دست انجمن اسلامی انتشار یافت.[۴۲]
برپایی جلسات بحث و نقد با موضوعات گوناگون در میان دانشجویان، سخنرانیهای عمومی در مراکزی مثل دارالفنون، حضور در جلسات تفسیر قرآن سیدمحمود طالقانی در مسجد هدایت، سفر به قم و ارتباط با روحانیون روشنفکر و برجسته مثل سیدمحمدحسین طباطبایی از دیگر فعالیتهای آنان بود.[۴۳] از سال ۱۳۳۹ به بعد، انجمنهای اسلامی با همکاری روحانیون، مجالسی با حضور سخنرانان حوزوی و دانشگاهی تشکیل میدادند. بدین ترتیب آرامآرام میان حوزه و دانشگاه پیوندی برقرار شد که زمینهساز شکلگیری نهضت آزادی و مجمعهایی مانند حسینیه ارشاد شد.[۴۴]
در سالهای ۱۳۳۶–۱۳۳۸، انجمن اسلامی مهندسان، پزشکان و معلمان[۴۵] با برپایی جلسات متعدد مذهبی، زمینه تألیف برخی آثار مهم دینی، مانند خدمات متقابل اسلام و ایران، امامت و رهبری، معاد[۴۶] و مسئله حجاب مرتضی مطهری را فراهم کردند.[۴۷]
انجمن اسلامی دانشجویان با مخالفت با اصلاحات ارضی رژیم پهلوی در سال ۱۳۴۰، شرکت در اعتراضات علیه انجمنهای ایالتی و ولایتی در سال ۱۳۴۱[۴۸] شرکت در تظاهرات علیه رفراندوم محمدرضا پهلوی در مخالفت با انقلاب سفید در ۲ و ۱۳۴۱/۱۱/۶،[۴۹] شرکت در قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲،[۵۰] اعتراض به تصویب لایحه کاپیتولاسیون در ۱۳۴۳/۸/۴ و دستگیری و تبعید امامخمینی به ترکیه در ۱۳۴۳/۸/۱۳[۵۱] در روند تداوم نهضت نقش بسیاری داشت. انجمنهای اسلامی برای تقویت وحدت اسلامی، کنگرههایی برگزار کردند. نخستین کنگره در اردیبهشت ۱۳۴۰ در تهران و با حضور سیزده گروه از انجمنهای اسلامی دانشگاههای سراسر کشور و حضور روحانیان روشنفکری مانند سیدمحمود طالقانی و مرتضی مطهری تشکیل شد و دومین کنگره در سال بعد با هفده گروه برپا گردید.[۵۲]
ارتباط با امامخمینی
در آغاز دهه ۱۳۴۰ و شروع نهضت اسلامی به رهبری امامخمینی، انجمنهای اسلامی دانشجویان با وجود برخورداری از حمایت فکری افرادی مانند سیدمحمود طالقانی و مهدی بازرگان، خلأ یک رهبر مذهبی-سیاسی قدرتمند را احساس میکردند.[۵۳] در این دوره، تفکر اسلامی قوی و منسجمی که بتواند با افکار کمونیستی مبارزه کند و تفسیر جدیدی از اسلام ارائه دهد، وجود نداشت؛ البته این خلأ فکری ازجمله با ظهور دو شخصیت روشنفکر مذهبی، مرتضی مطهری و علی شریعتی تا حدی پر شد. مطهری با آثار فلسفی و کلامی خود، باعث تقویت دانشجویان شد و شریعتی با سخنرانیها و تألیفات خود، نقش مؤثری در مبارزه با تفکر مارکسیستی و جایگزینی تفکر اسلامی و ایجاد هویت دینی و تمایل دانشجویان به مذهب و روحانیان داشت. پس از آغاز نهضت امامخمینی در اعتراض به انجمنهای ایالتی و ولایتی در سال ۱۳۴۱ دانشجویان بهتدریج با نام ایشان با عنوان رهبری سیاسی و مذهبی، آشنا شدند.[۵۴] پس از دستگیری امامخمینی در جریان قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲، محبوبیت ایشان در میان دانشجویان به علت موضعگیری قاطع و شفاف علیه پهلوی، آمریکا، اسرائیل و مبارزه با استبداد و خفقان رژیم و تأکید بر هویت اسلامی بیشتر شد.[۵۵]
گروهی از دانشجویان دانشگاه تهران، چند روز پس از آزادی امامخمینی از زندان در ۱۳۴۳/۱/۲۱ با ایشان دیدار کردند. ایشان در آن دیدار به تشریح وضعیت اقتصادی و بیعدالتیهای اجتماعی، وابستگی کشور و نبود آزادی پرداخت و به دانشجویان سفارش کرد روحیه مبارزاتی خود را به سبب دستگیری طالقانی و بازرگان از دست ندهند و به اهداف بزرگتر نظر داشته باشند و ضمن حفظ وحدت، اسلام را در دانشگاه با تبلیغات دینی ازجمله ساختن مسجد و برپایی نماز جماعت ترویج دهند.[۵۶] با تبعید امامخمینی، مراودات دانشجویان با ایشان به صورت مکاتبهای و گاهی اعزام نماینده از سوی دانشجویان ادامه یافت.[۵۷]
از سال ۱۳۵۴ به بعد، گرایش دانشجویان به امامخمینی و افکار و اندیشه ایشان به سبب گسترش اندیشههای مذهبی در دانشگاهها و یأس و سرخوردگی از مبارزات چریکی و مسلحانه به جهت کودتای درونسازمانی مجاهدین خلق، بیشتر شد[۵۸] و امامخمینی نماد عملی رهبری سیاسی و مذهبی مبارزات آنها گردید.[۵۹] افزایش ارتباط دانشجویان با ایشان، به ارتباط مردم با جنبش دانشجویی و در نتیجه افزایش آگاهی سیاسی عموم مردم برای رسیدن به پیروزی انجامید.[۶۰]
بیشتر پیامهای امامخمینی برای دانشجویان داخل و خارج در سالهای ۱۳۵۵و ۱۳۵۶ فرستاده شد[۶۱] در این پیامها ایشان اعضای انجمنهای اسلامی را به پیوستگی، پرهیز از اختلاف کلمه و فاشکردن خیانتهای سران رژیم[۶۲] نشاندادن چهره واقعی اسلام که در پس پرده نگه داشته شده[۶۳] و مقابله با نظام پهلوی[۶۴] دعوت کردهاست. این پیامها بهویژه پیام تسلیتی که ایشان به مناسبت درگذشت علی شریعتی در خرداد ۱۳۵۶[۶۵] و درگذشت مشکوک سیدمصطفی خمینی در آبان آن سال[۶۶] به دانشجویان داد، نیز تلگرام انجمن اسلامی دانشجویان خارج کشور برای امامخمینی، به مناسبت شهادت مرتضی مطهری در سال ۱۳۵۸[۶۷] نشانه ارتباط عمیق این دو با هم بود. (ببینید: انجمنهای اسلامی دانشجویان آمریکا و کانادا و اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان اروپا)
توصیهها
امامخمینی پیش از پیروزی انقلاب، انجمنهای اسلامی را به خودسازی و اخلاص، مطالعه و تحقیق دربارهٔ اسلام، شناخت اسلام ناب و حقیقی و شناساندن آن به مردم و افشای نقش استعمار و عوامل وابستهاش در ترویج اسلام ساختگی[۶۸] پرهیز از اختلاف و تفرقه و پیروی هوای نفس، بیدارکردن غافلان با افشای خیانتها و جنایتهای استعمارگران[۶۹] همراهی با روحانیت[۷۰] احترام متقابل قشر روحانی و دانشجو برای زمینهسازی پیروزی[۷۱] سفارش کردهاست.
ایشان پس از پیروزی انقلاب، انجمنهای اسلامی را نهادی مردمی میدانست که خودجوش و با احساس نیاز خود مردم، برای حفظ چهره اسلام تأسیس شد.[۷۲] با این رویکرد، انجمن اسلامی یک نهادِ تشکیلاتیِ اسلامی است که با حضور مردم در صحنه اجتماع و سیاست پدید آمدهاست[۷۳] و باید اهداف و آرمانهای اسلام را در همه زوایا به بهترین وجه اجرا کند.[۷۴] امامخمینی در سفارش به اعضای انجمنها، از آنان میخواست با تحول روحی و معنوی در خود[۷۵] و مأیوسنشدن در برابر فشارهای داخلی و خارجی، انقلاب، اسلام و قرآن را حفظ کنند.[۷۶]
امامخمینی گزینش افراد در انجمنهای اسلامی را یکی از مسائل مهم میدانست. ایشان معتقد بود اگر مسئولان انجمنهای اسلامی در گزینش و انتخاب اعضای خود دقت نکنند، افرادی ظاهرالصلاح و تفرقهافکن وارد انجمن میشوند؛ افرادی که اسلام آنها التقاطی است و به درد جامعه نمیخورند.[۷۷] با پررنگشدن فعالیتهای گروههای التقاطی، امامخمینی به انجمنهای اسلامی یادآور شد کردار و گفتار گروههای مختلفی که داعیه اسلام دارند را بررسی کنند؛ زیرا اینان در طول سالها چهرههای مختلف و اقوال متضادی از خود نشان دادهاند.[۷۸] ایشان بر قانونگرایی نهادهای حامی انقلاب اسلامی تأکید داشت[۷۹] و پیوسته بر پرهیز از رفتار خودسرانه انجمنهای اسلامی تأکید میکرد.[۸۰]
آگاهکردن مردم و تشویق آنان به حضور در انتخابات[۸۱] شناخت ابعاد مختلف اسلام، تهذیب نفس و خودسازی، پایبندی به عقاید و اخلاق اسلامی،[۸۲] الگوی عملیشدن برای جامعه،[۸۳] تلاش برای اجرای احکام اسلام در جامعه[۸۴] و صدور انقلاب به کشورهای دیگر[۸۵] از دیگر سفارشهای پس از انقلابِ امامخمینی به انجمنهای اسلامی بود.
پانویس
- ↑ انوری، فرهنگ بزرگ سخن، ۱/۵۹۶.
- ↑ یوسفی اشکوری، در تکاپوی آزادی، ۱/۱۶۷.
- ↑ سحابی، نیم قرن خاطره و تجربه، ۱/۸۶.
- ↑ یزدی، جنبش دانشجویی در دو دهه از ۱۳۲۰ تا ۱۳۴۰، ۲۵.
- ↑ یوسفی اشکوری، در تکاپوی آزادی، ۱/۱۶۸–۱۶۹.
- ↑ نهضت آزادی، ۲۰.
- ↑ کریمیان، جنبش دانشجویی در ایران از تأسیس دانشگاه تا پیروزی انقلاب اسلامی، ۲۱۳–۲۱۵.
- ↑ یزدی، جنبش دانشجویی در دو دهه از ۱۳۲۰ تا ۱۳۴۰، ۱۳۰.
- ↑ یزدی، جنبش دانشجویی در دو دهه از ۱۳۲۰ تا ۱۳۴۰، ۴۶.
- ↑ بازرگان، مدافعات، ۷۸–۸۰؛ نهضت آزادی، ۱۹ و ۲۱؛ یزدی، جنبش دانشجویی در دو دهه از ۱۳۲۰ تا ۱۳۴۰، ۲۵.
- ↑ بازرگان، مدافعات، ۷۹.
- ↑ بازرگان، دانشجو، دانشگاه، ۵۴؛ یوسفی اشکوری، در تکاپوی آزادی، ۱/۲۳۵–۲۳۷.
- ↑ یوسفی اشکوری، ۱/۲۴۰.
- ↑ کریمیان، جنبش دانشجویی در ایران از تأسیس دانشگاه تا پیروزی انقلاب اسلامی، ۲۱۷.
- ↑ بازرگان، دانشجو، دانشگاه، ۵۴–۵۶.
- ↑ اعتصام، ماهنامه انجمنهای اسلامی ادرارات و کارخانجات، ۱۱/۲۲.
- ↑ یعقوبی، مجموعه قوانین سیاسی، تهران، ۶۲.
- ↑ موسوی، شش گفتار، ۹۶؛ اعتصام، ماهنامه انجمنهای اسلامی ادرارات و کارخانجات، ۱۶/۱۴.
- ↑ کسرایی، مطالعه سیر تغییر در دفتر تحکیم وحدت، ۱۳۵۸–۱۳۷۶، ۱۸۴.
- ↑ بازرگان، انقلاب ایران، ۱۶۹.
- ↑ فارسی، فرهنگ واژههای انقلاب اسلامی، ۱۱۲–۱۱۳.
- ↑ اعتصام، ماهنامه انجمنهای اسلامی ادرارات و کارخانجات، ۳/۱۰.
- ↑ بازرگان، انقلاب ایران، ۹۴؛ محمدی، درآمدی بر رفتارشناسی سیاسی دانشجویان در ایران امروز، ۱۱۰.
- ↑ میرسلیم، جریانشناسی فرهنگی بعد از انقلاب اسلامی ایران، ۱۷۰.
- ↑ اعتصام، ماهنامه انجمنهای اسلامی ادرارات و کارخانجات، ۵/۳۹.
- ↑ محمدی، درآمدی بر رفتارشناسی سیاسی دانشجویان در ایران امروز، ۱۰۹–۱۱۰.
- ↑ اعتصام، ماهنامه انجمنهای اسلامی ادرارات و کارخانجات، ۴/۶۵.
- ↑ اعتصام، ماهنامه انجمنهای اسلامی ادرارات و کارخانجات، ۷/۶۱.
- ↑ اعتصام، ماهنامه انجمنهای اسلامی ادرارات و کارخانجات، ۵/۶۴؛ ۱۳/۲۴ و ۱۶/۱۵.
- ↑ میرسلیم، جریانشناسی فرهنگی بعد از انقلاب اسلامی ایران، ۱۷۸.
- ↑ محمدی، درآمدی بر رفتارشناسی سیاسی دانشجویان در ایران امروز، ۱۱۳.
- ↑ یوسفی اشکوری، در تکاپوی آزادی، ۱/۱۶۸–۱۶۹.
- ↑ اعتصام، ماهنامه انجمنهای اسلامی ادرارات و کارخانجات، ۲/۲۹.
- ↑ دفتر بسیج و گسترش، رهنمودی بر عملکرد انجمنهای اسلامی، ۱۷–۲۱.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۴/۲۴۲.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۴/۲۴۴.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۴/۲۴۴.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۴/۲۴۶–۲۴۷.
- ↑ رعد، ۱۱.
- ↑ یزدی، جنبش دانشجویی در دو دهه از ۱۳۲۰ تا ۱۳۴۰، ۲۷.
- ↑ یزدی، جنبش دانشجویی در دو دهه از ۱۳۲۰ تا ۱۳۴۰، ۳۲.
- ↑ یزدی، جنبش دانشجویی در دو دهه از ۱۳۲۰ تا ۱۳۴۰، ۳۶.
- ↑ یزدی، جنبش دانشجویی در دو دهه از ۱۳۲۰ تا ۱۳۴۰، ۴۲–۴۳.
- ↑ جعفریان، جریانها و سازمانهای مذهبی-سیاسی ایران، ۳۶۰–۳۶۳.
- ↑ کریمیان، جنبش دانشجویی در ایران از تأسیس دانشگاه تا پیروزی انقلاب اسلامی، ۱۳۵.
- ↑ کریمیان، جنبش دانشجویی در ایران از تأسیس دانشگاه تا پیروزی انقلاب اسلامی، ۱۳۵.
- ↑ جعفریان، جریانها و سازمانهای مذهبی-سیاسی ایران، ۳۶۳.
- ↑ روحانی، نهضت امامخمینی، ۱/۱۵۱.
- ↑ روحانی، نهضت امامخمینی، ۱/۴۷۲–۴۷۶.
- ↑ روحانی، نهضت امامخمینی، ۱/۵۲۷–۵۳۵.
- ↑ کریمیان، جنبش دانشجویی در ایران از تأسیس دانشگاه تا پیروزی انقلاب اسلامی، ۳۰۴؛ باقی، جنبش دانشجویی ایران از آغاز تا انقلاب اسلامی، ۱/۹۵–۹۶.
- ↑ بازرگان، انقلاب ایران، ۲۰.
- ↑ باقی، جنبش دانشجویی ایران از آغاز تا انقلاب اسلامی، ۱/۱۲۴–۱۲۵.
- ↑ کریمیان، جنبش دانشجویی در ایران از تأسیس دانشگاه تا پیروزی انقلاب اسلامی، ۱۹۱.
- ↑ کریمیان، جنبش دانشجویی در ایران از تأسیس دانشگاه تا پیروزی انقلاب اسلامی، ۳۰۳.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱/۲۶۷.
- ↑ کریمیان، جنبش دانشجویی در ایران از تأسیس دانشگاه تا پیروزی انقلاب اسلامی، ۳۰۴.
- ↑ کریمیان، جنبش دانشجویی در ایران از تأسیس دانشگاه تا پیروزی انقلاب اسلامی، ۳۱۰؛ باقی، جنبش دانشجویی ایران از آغاز تا انقلاب اسلامی، ۱/۲۳۶–۲۳۹.
- ↑ کریمیان، جنبش دانشجویی در ایران از تأسیس دانشگاه تا پیروزی انقلاب اسلامی، ۳۱۴.
- ↑ کریمیان، جنبش دانشجویی در ایران از تأسیس دانشگاه تا پیروزی انقلاب اسلامی، ۳۱۵.
- ↑ کریمیان، جنبش دانشجویی در ایران از تأسیس دانشگاه تا پیروزی انقلاب اسلامی، ۳۱۴.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۲/۱۴۱–۱۴۲.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۲/۲۸۲.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۳/۱۱۴.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۳/۲۰۷.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۳/۲۶۵.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۷/۱۹۴.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۲/۴۸۷.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۲/۱۴۲.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۲/۲۵۵.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۳/۳۲۶.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۴/ ۳۱۹ و ۳۲۲؛ اعتصام، ماهنامه انجمنهای اسلامی ادرارات و کارخانجات، ۷/۶۰ و ۱۰/۵۷.
- ↑ اعتصام، ماهنامه انجمنهای اسلامی ادرارات و کارخانجات، ۱۰/۵۷–۵۶.
- ↑ اعتصام، ماهنامه انجمنهای اسلامی ادرارات و کارخانجات، ۳/۶۲؛ ۷/۶۰ و ۲۵/۲۶.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۹/۱۹۰.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۹/۱۸۷.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۵/۴۵۰.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۰/۶۷ و ۱۶/۱۲۸.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۲۱۲.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۹–۱۰.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۹/۹۱–۹۴.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۰/۶۴–۶۵ و ۱۲/۴۹۸–۴۹۹.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۰/۶۴؛ ۱۲/۴۹۸–۴۹۹ و ۱۴/۲۴۲.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۹/۹۹–۱۰۰ و ۱۴/۲۴۲.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۵/۱۰۳.
منابع
- قرآن کریم.
- اعتصام، ماهنامه انجمنهای اسلامی ادرارات و کارخانجات، تهران، سازمان تبلیغات اسلامی، شماره ۱۸، اسفند ۱۳۶۱ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش.
- انوری، حسن، فرهنگ بزرگ سخن، تهران، سخن، چاپ دوم، ۱۳۸۲ش.
- بازرگان، مهدی، انقلاب ایران در دو حرکت، تهران، نویسنده، چاپ دوم، ۱۳۶۳ش.
- بازرگان، مهدی، دانشجو، دانشگاه و جنبش دانشجویی، در گفتگو با مهندس مهدی بازرگان، مجله ایران فردا، شماره ۴، ۱۳۷۱ش.
- بازرگان، مهدی، مدافعات، تهران، مدرس، چاپ اول، ۱۳۵۰ش.
- باقی، عماد الدین، جنبش دانشجویی ایران از آغاز تا انقلاب اسلامی، تهران، انتشارات جامعه ایرانیان، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
- جعفریان، رسول، جریانها و سازمانهای مذهبی-سیاسی ایران، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامیپژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، چاپ پنجم، ۱۳۸۳ش.
- دفتر بسیج و گسترش فرهنگ اسلامی کارگران، رهنمودی بر عملکرد انجمنهای اسلامی، تهران، انتشارات وزارت کار و امور اجتماعی، چاپ اول، ۱۳۶۰ش.
- روحانی، سیدحمید، نهضت امامخمینی، تهران، عروج، چاپ پانزدهم، ۱۳۸۱ش.
- سحابی، عزتالله، نیم قرن خاطره و تجربه، تهران، صبا، چاپ سوم، ۱۳۸۹ش.
- فارسی، جلالالدین، فرهنگ واژههای انقلاب اسلامی، تهران، بنیاد فرهنگی امامرضا (ع)، چاپ اول، ۱۳۷۴ش.
- کریمیان، علیرضا، جنبش دانشجویی در ایران از تأسیس دانشگاه تا پیروزی انقلاب اسلامی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۱ش.
- کسرایی، محمدسالار و علی پوزش شیرازی، مطالعه سیر تغییر در دفتر تحکیم وحدت، ۱۳۵۸–۱۳۷۶، پژوهشنامه علوم سیاسی، شماره۱۶، ۱۳۸۸ش.
- محمدی، مجید، درآمدی بر رفتارشناسی سیاسی دانشجویان در ایران امروز، تهران، کویر، چاپ اول، ۱۳۷۸ش.
- موسوی، میرحسین، شش گفتار، تهران، نشر نی، چاپ اول، ۱۳۸۳ش.
- میرسلیم، سیدمصطفی، جریانشناسی فرهنگی بعد از انقلاب اسلامی ایران، تهران، چاپ اول، ۱۳۸۴ش.
- نهضت آزادی ایران، تحلیلی پیرامون دانشگاه قبل و بعد از انقلاب، تهران، بینا، ۱۳۶۳ش.
- یزدی، ابراهیم، جنبش دانشجویی در دو دهه از ۱۳۲۰ تا ۱۳۴۰، تهران، انتشارات قلم، چاپ اول، ۱۳۸۳ش.
- یعقوبی، عبدالهاشم، مجموعه قوانین سیاسی، تهران، نشر سّکه، چاپ اول، ۱۳۸۰ش.
- یوسفی اشکوری، حسن، در تکاپوی آزادی، تهران، انتشارات قلم، ۱۳۷۶ش.
پیوند به بیرون
- زهره رحمتیفر، «انجمنهای اسلامی»، دانشنامه امامخمینی، ج۲، ص۳۳۰–۳۳۴.