مفاسد اجتماعی ناهنجاری‌ها و آسیب‌های اجتماعی.


مفاسد اجتماعی در اصطلاح به ناهنجاری‌ها و آسیب‌هایی گفته می‌شود که در روابط فردی یا گروهی یا ساخت و کارکرد جامعه پدید می‌آید. مفاسد اجتماعی گستره زیادی دارد و تقریباً همه عرصه‌های زندگی بشر اعم از اقتصادی، اجتماعی و سیاسی را در بر می‌گیرد.

به باور امام‌خمینی یکی از عوامل مهم گسترش فساد در جامعه، فساد دستگاه حاکم است. ازهمین‌رو ایشان بر لزوم تزکیه حاکمان و عدالت‌پروربودن آنان تأکید می‌کرد.

امام‌خمینی یکی از عوامل رشد و گسترش فساد را محدودیت قشر فرهنگی جامعه به‌خصوص روحانیت در برقراری ارتباط با مردم و فعالیت در جامعه می‌دانست. ایشان رواج فساد را در نبود عقلانیت، مهذب‌نبودن و فقدان انسانیت می‌دید که نتیجه‌ای جز پرورش افرادی تهی از فضایل انسانی و آماده خدمت به بیگانگان ندارد. از نظر امام‌خمینی برای مقابله با مفاسد اجتماعی، راهی جز این نیست که نظام اسلامی، مردم، نخبگان و فرهیختگان جامعه به تمام وظایف خود عمل کنند.

مفهوم‌شناسی

مفاسد جمع مَفسده، به معنای بدی، تباهی، فساد، هر چیز زیان‌آور و خلاف مصلحت است[۱] و مفاسد اجتماعی در اصطلاح به ناهنجاری‌ها و آسیب‌هایی گفته می‌شود که در روابط هر فرد یا گروه با محیط اجتماعی خود یا ساخت و کارکرد جامعه پدید می‌آید.[۲] مفاسد اجتماعی ذیل مفهوم عام مسائل اجتماعی قرار می‌گیرد. مسئله اجتماعی شرایط پیچیده‌ای است که در اندازه‌های مختلف بروز می‌کند، تنگناهایی را ایجاد می‌کند و جامعه آن را تهدیدی برای وضع و موقعیت حیات مطلوب خود می‌شمارد؛[۳] چنان‌که مفاسد اجتماعی را آن دسته از قانون‌شکنی‌ها و سنت‌گریزی‌هایی گویند که به امنیت و سلامت عمومی جامعه لطمه زده، چارچوب فرهنگی و اخلاقی جامعه را در هم می‌ریزند.[۴] اگرچه برخی میان مفاسد و آسیب‌های اجتماعی تفاوت گذاشته‌اند، اما مفاسد از نظر مصادیق با آسیب‌های اجتماعی ازجمله خودکشی، اعتیاد و فحشا مشترک است.[۵] آسیب‌های اجتماعی در واقع به پدیده‌ها و فرایندهایی گفته می‌شود که هر جامعه با توجه به ارزش‌های خود آن را غیر منطقی و برهم‌زننده نظم می‌شمارد.[۶] پیروی از هنجارها به جامعه، آرامش و امنیت می‌بخشد؛ بنابراین توجه به چگونگی هنجارها در جوامع بسیار اهمیت دارد. جامعه‌شناسان هنجارها را به دو دسته تقسیم کرده‌اند:

  1. هنجارهایی که حتماً باید در جامعه اجرا شوند و به مرحله عمل درآیند.
  2. هنجارهایی که جنبه اختیاری دارند و افراد در پذیرش آنها مختارند.[۷]

گستره و اقسام فساد

مفاسد اجتماعی گستره زیادی دارد و تقریباً همه عرصه‌های زندگی بشر اعم از اقتصادی،[۸] اجتماعی،[۹] و سیاسی را دربر می‌گیرد. امام‌خمینی مفاسد اقتصادی را در مصادیقی چون ربا[۱۰] اختلاس[۱۱] و دزدی[۱۲] برشمرده و خودکامگی، دیکتاتوری،[۱۳] قانون‌شکنی،[۱۴] و فساد و کارشکنی گروه‌های مخالف[۱۵] را نیز در شمار مفاسد سیاسی، آورده‌است؛ همچنین ایشان رشوه‌خواری و کم‌کاری[۱۶] را مصداق فساد اداری[۱۷] دانسته و از غیبت،[۱۸] مصرف مواد مخدر و مشروبات الکلی،[۱۹] خیانت،[۲۰] قتل و جنایت[۲۱] و فحشا[۲۲] نیز با عنوان مفاسد اخلاقی ـ اجتماعی نام برده‌است.

عوامل گسترش مفاسد اجتماعی

دانشمندان علوم اجتماعی معتقدند علت بیماری‌های جسمی در همه جای دنیا تقریباً به‌طور یکسان تشخیص داده می‌شود؛ اما علت بیماری‌های اجتماعی یکسان نیست، بلکه تابع شرایط اقتصادی، اجتماعی، زمان و مکان است.[۲۳] در آموزه‌های دینی علت اصلی مفاسد اجتماعی، هواپرستی و تمایلات نفسانی است.[۲۴] در قرآن کریم از نگاه فرشتگان، زندگی بشر توأم با فساد و خونریزی وصف شده‌است؛[۲۵] چنان‌که عامل انتشار فساد در خشکی و دریا را خود انسان‌ها دانسته‌است.[۲۶]

امام‌خمینی که با استناد به حدیثی از امام‌صادق(ع)،[۲۷] منشأ تمامی مفاسد را دنیادوستی شمرده،[۲۸] در بیان عوامل و زمینه‌های بروز مفاسد اجتماعی، نقش برخی عوامل را برجسته‌تر دیده‌است. ایشان «خودبینی» را میراث شیطان[۲۹] و سرچشمه تمام مفاسد را هواهای نفسانی[۳۰] و توجه به خود در مقابل توجه به خدا[۳۱] به‌شمار می‌آورد. به باور ایشان یکی از عوامل مهم رشد و گسترش فساد در جامعه، فساد دستگاه حاکم است[۳۲] و نقش حکومت و حاکمان در تحقق مفاسدی مانند سلب استقلال کشور، غارت ثروت‌ها و منابع، ظلم و خفقانِ همه‌جانبه، عقب‌ماندگی و فقر فراگیر در جامعه که نشئت‌گرفته از توجه‌نکردن حاکمان به احکام و آموزه‌های اسلام است، بسیار مهم ارزیابی می‌شود؛[۳۳] از همین‌رو بر لزوم تزکیه حاکمان و عدالت‌پروربودن آنان تأکید کرده‌است.[۳۴]

امام‌خمینی همچنین اعمال نفوذ صاحبان سرمایه و اجرانشدن قوانین در حق آنان را عامل دیگر گسترش فساد در جامعه شمرده[۳۵] و معتقد است بخش زیادی از مفاسد اجتماعی مانند زمین‌خواری و کاخ‌نشینی از طبقه مرفه به دیگر اقشار سرایت می‌کند.[۳۶] افزون بر این عوامل، فقر و مهاجرت از روستاها،[۳۷] محیط فاسد،[۳۸] بیکاری،[۳۹] مصرف‌زدگی،[۴۰] شکاف طبقاتی[۴۱] و کاهش نقش تربیتی مادران و جدایی آنان از فرزندان به بهانه شرکت زنان در عرصه اقتصاد و کار؛[۴۲] از عوامل مهم گسترش فساد، تباهی و عصیان در جامعه‌اند.

امام‌خمینی خاستگاه سعادت مادی و معنوی یا تمام مشکلات و گرفتاری‌های کشور را دانشگاه‌ها و حوزه‌های علمیه می‌دانست و توجه بیگانگان به دانشگاه و نفوذشان در این مراکز علمی را از این زاویه ارزیابی می‌کرد؛[۴۳] بر همین اساس یکی از عوامل رشد و گسترش فساد، محدودیت قشر فرهنگی جامعه به‌خصوص روحانیت در برقراری ارتباط با مردم و فعالیت در جامعه بود. مخالفت مراکز اجتماعی در دوره پهلوی با روحانیت که به نام تجدد، نهاد روحانیت را ضعیف می‌کردند، موجب ضعیف‌شدن موقعیت علما و نقش مثبت آنان در سازندگی و باعث رشد و گسترش مراکز فساد شد.[۴۴] این در حالی است که روحانیت در مقام حفظ قرآن و کشور و پیشگیری از فساد در جامعه، از هیچ اقدامی فروگذار نخواهد کرد.[۴۵]

آثار و پیامدها

رواج فساد در هر جامعه‌ای آثار و پیامدهای گوناگونی دارد. قرآن کریم فساد و طغیان را مایه هلاکت فرعون و قوم او و اقوامی نظیر عاد و ثمود،[۴۶] پدیدآورنده بلایای طبیعی و برهم‌زننده نظام طبیعی عالم[۴۷] و مایه بروز اختلاف[۴۸] برشمرده و منشأ فساد را میل‌ها و گرایش‌های مختلف انسان دانسته که هر یک او را به سمت رفتار خاصی می‌کشند.[۴۹] از نگاه قرآن، اموری چون آدم‌کشی، شراب‌خواری، قماربازی و فحشا تباه‌کننده جامعه‌اند.[۵۰] در منابع روایی نیز برخی از مفاسد، موجب تباهی دین و روح و جسم انسان معرفی شده‌اند. پیامبر اکرم(ص)، وجود شراب‌خواری، زنا، خیانت و دزدی در هر خانه‌ای را عامل خرابی و قطع برکت از آن خانه شمرده‌است[۵۱] و به گفته ایشان شیوع فحشا و مفاسد، دردها و بیماری‌های جدید را به دنبال می‌آورد.[۵۲] در همین‌باره امام‌صادق(ع) زورگویی و سرکشی را سبب تغییر نعمت‌ها، قتل را سبب پشیمانی، شراب‌خواری را سبب از بین‌رفتن حیا، زنا را از بین‌برنده روزی، قطع رحم را سبب نزدیکی مرگ، و آزار والدین را سبب اجابت‌نشدن دعا و تیرگی فضا معرفی کرده‌است.[۵۳]

از نظر امام‌خمینی اعمال صالح انسان سازنده بهشت و اعمال فاسد او پدیدآورنده دوزخ‌اند[۵۴] و دلیل حرام‌بودن گناهانی چون قماربازی، شراب‌خواری و مصرف هروئین در اسلام، وجود مفسده در خود آن گناهان است؛[۵۵] بنابراین انسان متقی و دارای کرامت نزد خدا، اهل فساد و فسادافکنی نیست.[۵۶] ایشان که رواج فساد را در نبود عقلانیت، مهذب‌نبودن، فقدان انسانیت[۵۷] و فراهم‌کننده زمینه پرورش افرادی تهی از فضایل انسانی و آماده خدمت به بیگانگان می‌دانست؛[۵۸] فساد و نابودی نسل جوان،[۵۹] غافل‌شدن از مقدرات کشور و بازماندن از تفکر در امور جدی مملکت را از اهداف مهم دامن‌زدن و ترویج مفاسد اجتماعی به دست بیگانگان معرفی می‌کرد[۶۰] و گناهانی مانند شرابخواری را منشأ بسیاری از مفاسد دیگر نظیر اعتیاد، خودکشی و قتل برمی‌شمرد.[۶۱]

مفاسد اجتماعی در رژیم پهلوی

رژیم پهلوی که با صلاحدید کشورهای بیگانه و برای تأمین منافع آنان، در ایران تشکیل شد، به‌ویژه در دوره محمدرضا پهلوی که دوران تازه‌ای از دیکتاتوری را آغاز کرد، ابعاد گسترده‌ای از سوء استفاده از قدرت را در ایران به نمایش گذاشت. مقابله با فرهنگ عمومی کشور که از آغاز دوره پهلوی آغاز شد، و ترویج فرهنگ جدید با رنگ و بوی غربی که با استفاده از وسایل ارتباطی جدید ممکن و آسان گردید، موجب رواج روزافزون فساد در همه ابعاد آن در کشور شد.[۶۲] مصرف و قاچاق مواد مخدر، قماربازی، شرابخواری و مانند آن، ازجمله مفاسدی بودند که در میان درباریان وجود داشت و به روش‌های گوناگون تبلیغ و ترویج می‌شدند.[۶۳]

امام‌خمینی که اساساً وجود رژیم سلطنتی و شاهنشاهی را منشأ تمام مفاسد در طول تاریخ ایران می‌دید،[۶۴] نقش حکومت پهلوی و شخص محمدرضا پهلوی را در شناسایی و جذب افراد فاسد، و رواج و گسترش فساد بسیار چشمگیر می‌شمرد.[۶۵] ایشان بر این باور بود که رژیم پهلوی با نقشه و دستور بیگانگان[۶۶] و به نام تمدن،[۶۷] مراکز فساد و فحشا را که پرشمارتر از مراکز تعلیم و تعلم و کتابخانه‌های کشور بودند، ایجاد کرد[۶۸] و با سوء استفاده از رسانه‌هایی چون رادیو، تلویزیون، سینما، تئاتر و مطبوعات[۶۹] در صدد دورساختن جامعه، به‌خصوص جوانان کشور، از فضیلت‌های انسانی بود.[۷۰] این در حالی است که ترویج بی‌بندوباری به اسم آزادی، الزام زنان و مردان به حضور در مجالس فساد، عملاً منجر به از میان‌رفتن آزادی زنان و موجب فساد اخلاقی جوانان و از میان‌بردن مقام معنوی زن شد[۷۱] و تعیین ارزش و منزلت زن با آرایش و لباس اروپایی و به اسم زن مترقی، نمونه‌ای از ظلم به زنان و از مفاسد ویژه این رژیم بود.[۷۲]

(ببینید: رادیو، تلویزیون، سینما، مطبوعات، و زن)

از نظر امام‌خمینی، هدف مهم بیگانگان از ترویج فساد که به دست دستگاه طاغوت اجرا می‌شد، بازداشتن جوانان از تفکر در فعالیت قدرت‌های استعماری و غارت دارایی‌های کشور بود.[۷۳] هراس غرب از تربیت زنان و مردان بافضیلت، به دلیل آن بود که این گروه به منافع غرب خدمت نمی‌کنند؛[۷۴] بر همین اساس قاچاق و گسترش مصرف مواد مخدر،[۷۵] ایجاد انحراف و فساد در نسل جوان با پخش فیلم‌های فاسد در سینماهای دوران پهلوی[۷۶] و برنامه‌ریزی برای ایجاد انحراف در مراکز علمی ـ از مهدهای کودک تا دانشگاه ـ در راستای اهداف استعماری در ایران صورت می‌گرفت.[۷۷]

(ببینید: جوان و فرهنگ)

ضرورت مقابله با مفاسد اجتماعی

مقابله با مفاسد اجتماعی از نظر امام‌خمینی، وابسته به آن است که نظام اسلامی، مردم، نخبگان و فرهیختگان جامعه به وظایف خود عمل کنند و ریشه‌کنی یا کاهش فساد در جامعه، تنها با همین شرط ممکن خواهد بود:

نظام اسلامی

از نگاه امام‌خمینی یکی از محورهای فلسفه حکومت اسلامی، مبارزه با مفاسد و مراکزی است که فرهنگ جامعه را عقب نگه داشته، مانع رشد جوانان می‌شود.[۷۸] اجرای منسجم و همه‌جانبه احکام و قوانین اسلام، به‌خصوص در مسائل اقتصادی، جامعه را از فساد محفوظ می‌دارد و زمینه رشد و شکوفایی استعدادها را فراهم می‌سازد.[۷۹] بر مبنای دعوت قرآن کریم، مبارزه با عوامل فساد در حکومت اسلامی ضروری است[۸۰] و یکی از فرق‌های آشکار نظام اسلامی با رژیم شاهنشاهی، برخورد با مظاهر فساد و زمینه‌سازی برای تحقق اسلام است.[۸۱] جرم و فساد در نظام اسلامی که در واقع ادامه حکومت پیامبر اسلام(ص) به‌شمار می‌آید، زشت‌تر از جرم و فساد در دوران طاغوت است؛[۸۲] بر همین اساس، چشم‌پوشی از حتی یک مورد فساد، به دلیل قابل گسترش‌بودن و بدنام‌کردن نظام اسلامی، قابل پذیرش نیست.[۸۳] از نگاه امام‌خمینی ازجمله وظایف نظام اسلامی در مقابله با فساد در جامعه، مقابله شدید با توطئه‌کنندگان علیه نظام اسلامی، عاملان ترور شخصیت‌ها و مردم، و توزیع‌کنندگان و مصرف‌کنندگان مواد مخدر است که در حکم «مفسد فی الارض» اند.[۸۴] دستگاه قضایی موظف به رفتار عادلانه با زندانیان و وابستگان گروه‌های فاسد، پرهیز از رفتار خلاف شرع،[۸۵] رسیدگی سریع به امور زندانیان و مبنا قراردادن عفو و رحمت[۸۶] است؛ به گونه‌ای که نه از مستحقِ حدود شرعیه، بدون مجوزِ شرعی صرف‌نظر کنند، نه غیر مستحقی مظلوم واقع شود.[۸۷] ایشان اجرای حدود و احکام الهی همچون قصاص، تعقیب، بازداشت و مجازات قاتل و دزد یا تازیانه‌زدنِ مرتکبان فحشا را مانند جراحی و قطع عضو فاسد از بدن می‌شمرد که برای جامعه لازم است و برای شخص فسادکننده هم مایه رحمت الهی خواهد بود.[۸۸] (ببینید: مفسد فی الارض و عفو)

مردم

قرآن کریم، امت اسلام را به سبب پایبندی به اصل امر به معروف و نهی از منکر، بهترین امت معرفی کرده‌است.[۸۹] قرآن علاوه بر آنکه به لزوم اهتمام همه مردم به این امر توجه داده، از ضرورت سازماندهی گروهی ویژه برای اجرایی‌کردن آن در جامعه و مقابله با نابسامانی‌های اجتماعی به عنوان وظیفه‌ای حاکمیتی، سخن گفته‌است[۹۰] و ترک آن را در نابودی یک قوم، مؤثر شمرده‌است.[۹۱] امام‌خمینی تأکید دارد در کنار دستگاه‌های فرهنگی و انتظامی برای مبارزه با مفاسد اجتماعی، مردم نیز مسئولیت دارند[۹۲] و موظف‌اند در مسیر حل مشکلات گام بردارند.[۹۳] وظیفه اولی و اساسی مردم در این مسیر، تعیین سرنوشت کشور و انتخاب افراد شایسته و سپردن امور کشور به آنان است که جایی برای افراد فاسد باقی نخواهد گذاشت؛[۹۴] همچنین نصیحت و انتقاد خیرخواهانه مردم، ضروری و مایه اصلاح جامعه است.[۹۵] ایشان در عین حال معتقد بود مقابله با مفاسدی که در طول پنجاه سال حکومت پهلوی طبق برنامه و بر اساس تبلیغات مسموم انجام شده، نیاز به زمان دارد؛ بنابراین هر نوع تحول، نیازمند تحمل و بردباری مردم است.[۹۶] (ببینید: امر به معروف و نهی از منکر و انتقاد)

عالمان دینی و نخبگان

امام‌خمینی ضمن تأکید بر استفاده از ظرفیت مبلغان دینی در اصلاح امور و مبارزه با مفاسد اجتماعی، روحانیت را دارای قدرتی می‌دانست که می‌تواند جلوی مفاسد را بگیرد[۹۷] و ترس مفسدان از روحانیت نیز به همین دلیل است؛[۹۸] از این‌رو فرصت وقوع انقلاب اسلامی، فرصتی استثنایی برای عالمان دینی است که باید برای تهذیب نفوس خود و مردم و اصلاح مفاسد اخلاقی از آن استفاده کنند.[۹۹] حضور در صحنه و حساسیت و اعتراض به مفاسد و کجروی‌ها، آگاه‌کردن مسئولان از وجود عناصر فاسد و دخالت مستقیم‌نکردن در امور[۱۰۰] ازجمله وظایفی است که امام‌خمینی برای علمای دین در مقابله با فساد ذکر کرده‌است. از نظر ایشان تهذیب جامعه، وابسته به تهذیب نخبگان آن جامعه است و جامعه مهذب، زیر بار ظلم و فساد نمی‌رود؛[۱۰۱] بر همین مبنا ایشان نقش صاحبان قلم در صلاح و فساد جامعه را بسیار مهم ارزیابی می‌کرد و با تشبیه قلم به سلاح، معتقد بود این سلاح باید در دست افراد صالح قرار گیرد؛ زیرا صاحبان ناصالح قلم، با وارونه نشان‌دادن واقعیت‌ها، به مفاسد اجتماعی دامن می‌زنند.[۱۰۲] به باور امام‌خمینی امید به اصلاح جامعه و برخورداری از کشوری آزاد و مستقل، در گروی آن است که نویسندگان کشور به ترویج آزادی سالم بپردازند و فساد ناشی از آزادی‌های ناسالم را برای مردم بیان کنند.[۱۰۳] ایشان آزادی به معنای بی‌بندوباری، بی‌تفاوتی، فساد اخلاق و ترویج فحشا را که برخی آن را تبلیغ می‌کنند، دیکته‌شده بیگانگان، مردود و ناسازگار با مبانی دینی می‌دانست.[۱۰۴] (ببینید: آزادی و نویسندگان)

راهکارهای مبارزه با مفاسد اجتماعی

اساسی‌ترین کار حکومت، پس از تشکیل نظام اسلامی، مبارزه با مفاسد اجتماعی است و برای این منظور، راهکارهای مختلف تربیتی و مدیریتی، وجود دارد:

  1. راهکار تربیتی: مهم‌ترین راه پیشگیری از انحرافات آن است که خانواده هنجارهای پذیرفته‌شده یک جامعه را درونی کند. خانواده‌ها می‌توانند با اهتمام به اصول دینی و پایبندی به احکام مذهبی و رشد باورهای مذهبیِ فرزندان خود، آنان را در برابر آسیب‌ها و انحرافات اجتماعی محافظت کنند.[۱۰۵] امام‌خمینی ضمن تأکید بر نقش بی‌مانند مادر در تربیت فرزند، محیط خانواده را نخستین و اصلی‌ترین مرکز تربیت افراد می‌شمارد[۱۰۶] و شرط مبارزه با مفاسد و اصلاح جامعه را تهذیب نفس[۱۰۷] و تربیت انسان[۱۰۸] می‌داند. ایشان معتقد است قرارگرفتن در مسیر تربیت درست، قادر است حتی از میزان استبداد دیکتاتورها بکاهد.[۱۰۹] مبارزه با مفاسد اخلاقی را باید از دوران جوانی که نیرو و توانِ لازم وجود دارد، آغاز کرد وگرنه در دوره پیری و ضعف و ریشه‌دواندنِ اخلاق فاسد، مبارزه مشکل خواهد شد؛[۱۱۰] از همین‌رو نقش مراکز تربیتی در تربیت صحیح و کنترل و کاهش فساد، پراهمیت است.[۱۱۱] رسانه رادیو و تلویزیون به دلیل جذاب‌بودنش در میان مردم، وظیفه تربیتیِ مهمی بر عهده دارد و می‌تواند با پخش برنامه‌های آموزنده در تربیت صحیح افراد جامعه نقش اساسی ایفا کند[۱۱۲] و همواره دو عنصر آموزش و تربیت را مد نظر قرار دهد.[۱۱۳] همچنین اهمیت نقش نهادهای آموزشی و تربیتی (مانند دانشگاه‌ها) در مبارزه با فساد، بررسی و نظارت دقیق بر این نهادها و محتوای ارائه‌شده از سوی آنها را ایجاب می‌کند؛[۱۱۴] زیرا فرزندان این ملت نباید به دست کسانی سپرده شوند که با مبانی اسلامی سازگاری ندارند.[۱۱۵] (ببینید: آموزش و پرورش و دانشگاه)
  2. راهکار مدیریتی: از نگاه امام‌خمینی مفاسد و مصالح از حکومت سرچشمه می‌گیرد[۱۱۶] و اصلاح امور جامعه نیز در گروی اصلاح حاکمیت است و مبارزه با مفاسد باید از هیئت حاکم آغاز شود. حاکمان صالح، افراد صالح را برای اداره کشور به کار می‌گیرند.[۱۱۷] جلوگیری از ورود افراد بی‌صلاحیت و دارای سابقه فساد، به درون ارکان تصمیم‌گیری، از شیوع و گسترش فساد در جامعه خواهد کاست[۱۱۸] و کسانی که به فساد ادامه می‌دهند، باید کنار گذاشته شوند و افراد صالح جایگزین آنان شوند؛[۱۱۹] به همین سبب امام‌خمینی فساد و تباهی کشور در رژیم گذشته را محصول باور، رفتار و فساد اخلاق مسئولان و زمینه‌ساز فساد و خیانت در جامعه دانسته[۱۲۰] و معتقد است تحقق عدالت اجتماعی که تنها از راه اجرای قوانین اسلام امکانپذیر است، نقش مهمی در مهار مفاسد اجتماعی دارد[۱۲۱] ایشان سیاست‌های اسلام در مبارزه با فساد را در راستای حفظ نظم جامعه و مراقبت از سلامتی و امنیت کشور می‌داند و مفسدان را مانند علف‌های هرز یا عضوی فاسد می‌شمارد که وجودشان برای سلامت جامعه مضر است و باید با برطرف‌کردن آنها به سلامتی و امنیت جامعه کمک کرد؛ بنابراین ضروری است دولت اسلامی در راستای اصلاح و خدمت به جامعه، سیاست‌هایی برای مبارزه با فساد در پیش گیرد.[۱۲۲] (ببینید: عدالت اجتماعی)

از نظر امام‌خمینی، فساد امری تدریجی است و به‌تدریج انسان را غرق می‌کند.[۱۲۳] مبارزه با مفاسد اجتماعی هم باید با رعایت شرایط، طبق موازین و حدود شرعی، قوانین و مجراهای قانونی باشد تا موجب هرج و مرج و بی‌قانونی نشود. این امر تنها با هدایت با نور الهی و یاری‌جستن از نام خداوند شدنی است. کسی که خود منحرف است، نمی‌تواند در این راه موفقیتی کسب کند[۱۲۴] و در این راه به‌کارگیری روش‌های خلاف شرع، راهگشا نیست.[۱۲۵] ایشان با تأکید بر موارد گفته شده، بر عمل طبق موازین و قانون در مبارزه با مفاسد تأکید می‌کرد و از واگذاری امرِ مبارزه با مفاسد به جوانان، هرچند سالم و دارای نیت خیر، نهی می‌کرد و علت آن را احتمال رخنه افراد فاسد در میان آنان، فراهم‌شدن زمینه هرج و مرج، ناآرامی و بی‌قانونی در جامعه و موجب تردید در اساس مبارزه با مفاسد اعلام می‌کرد.[۱۲۶] به باور ایشان این مبارزه تنها با تقسیم وظایف در بخش‌های مختلف نظام و مبارزه هر بخش با یکی از مظاهر فساد ممکن خواهد بود.[۱۲۷]

پانویس

  1. دهخدا، فرهنگ‌لغت دهخدا، ۱۳/۱۸۷۶۴ و ۱۸۷۸۱.
  2. ساروخانی، دائرةالمعارف علوم اجتماعی، ۲/۷۴۲.
  3. آراسته‌خو، نقد و نگرش بر فرهنگ اصطلاحات علمی ـ اجتماعی، ۸۳۶.
  4. پرور، اصلاحات، مبارزه با فقر، فساد و تبعیض، ۷۶.
  5. شایان‌مهر، دائرةالمعارف تطبیقی علوم اجتماعی، ۱/۲۷.
  6. میری آشتیانی، مقدمه‌ای بر آسیب‌شناسی مسائل اجتماعی در ایران، ۴۱–۴۲.
  7. فرجاد، آسیب‌شناسی اجتماعی کودکان خیابانی، دختران فراری، زنان روسپی، ۱۷–۱۸.
  8. فاضل و میری آشتیانی، آسیب‌های اجتماعی ایران؛ نگاهی به آینده، ۷۱.
  9. محمدی، بررسی آسیب‌های اجتماعی زنان در دهه(۱۳۸۰–۱۳۷۰)، ۲۱.
  10. امام خمینی، صحیفه، ۱۱/۱۸۲.
  11. امام خمینی، صحیفه، ۶/۲۶۷.
  12. امام خمینی، صحیفه، ۱/۲۷۰.
  13. امام خمینی، صحیفه، ۳/۳۶۸.
  14. امام خمینی، صحیفه، ۱/۲۰۰.
  15. امام خمینی، صحیفه، ۷/۴۲۰.
  16. امام خمینی، صحیفه، ۱۱/۱۸۲ و ۱۲/۱.
  17. فاضل و میری آشتیانی، آسیب‌های اجتماعی ایران؛ نگاهی به آینده، ۴۱.
  18. امام خمینی، چهل حدیث، ۳۰۳.
  19. امام خمینی، صحیفه، ۴/۵۴.
  20. امام خمینی، صحیفه، ۷/۴۴۵ و ۸/۳۵۵.
  21. امام خمینی، صحیفه، ۹/۱۳۶.
  22. امام خمینی، صحیفه، ۱/۲۷۰.
  23. محمدی، بررسی آسیب‌های اجتماعی زنان در دهه(۱۳۸۰–۱۳۷۰)، ۳۱.
  24. اسکندری، پیوند آزادی و عدالت، ۴۴.
  25. بقره، ۳۰.
  26. روم، ۴۱.
  27. کلینی، الکافی، ۲/۳۱۵.
  28. امام خمینی، آداب الصلاة، ۴۹.
  29. امام خمینی، صحیفه، ۱۹/۱۳۳.
  30. امام خمینی، صحیفه، ۲۰/۲۷۰.
  31. امام خمینی، صحیفه، ۱۷/۴۹۳.
  32. امام خمینی، صحیفه، ۵/۳۱۴ و ۳۱۹.
  33. امام خمینی، صحیفه، ۳/۲۱۲.
  34. امام خمینی، صحیفه، ۹/۱۳۵.
  35. امام خمینی، صحیفه، ۱۵/۳۱۱–۳۱۲.
  36. امام خمینی، صحیفه، ۱۷/۳۷۶.
  37. امام خمینی، صحیفه، ۷/۴۴۶.
  38. امام خمینی، صحیفه، ۱۲/۵۰۰ و ۱۴/۹۰.
  39. امام خمینی، صحیفه، ۱/۲۷۰ و ۱۲/۱۰.
  40. امام خمینی، صحیفه، ۱۶/۱۱۷ و ۱۹۳.
  41. امام خمینی، صحیفه، ۷/۲۵۸.
  42. امام خمینی، صحیفه، ۷/۴۴۵ و ۸/۳۵۵.
  43. امام خمینی، صحیفه، ۱۳/۴۱۴.
  44. امام خمینی، صحیفه، ۱/۷۷ و ۱۵/۴۸۶–۴۸۸.
  45. امام خمینی، صحیفه، ۱/۱۰۵.
  46. فجر، ۶–۱۳.
  47. (طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۶/۱۹۵.
  48. طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۲/۹۷.
  49. شمس، ۷–۸.
  50. مائده، ۳۲ و ۹۰.
  51. صدوق، ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، ۲۴۲.
  52. کلینی، الکافی، ۲/۳۷۳.
  53. کلینی، الکافی، ۲/۴۴۷–۴۴۸.
  54. امام خمینی، صحیفه، ۷/۱۷۲.
  55. امام خمینی، صحیفه، ۶/۴۳۷.
  56. امام خمینی، صحیفه، ۱۰/۲۹۱.
  57. امام خمینی، صحیفه، ۱۸/۲۰۷–۲۰۸.
  58. امام خمینی، صحیفه، ۷/۴۴۲.
  59. امام خمینی، صحیفه، ۷/۳۱۸.
  60. امام خمینی، صحیفه، ۹/۱۷۵.
  61. امام خمینی، ولایت فقیه، ۱۶.
  62. مجتبی‌زاده، ۲۵–۳۰ و ۲۵۳–۲۵۴.
  63. مجتبی‌زاده، ۲۳۹–۲۵۲.
  64. امام خمینی، صحیفه، ۳/۴۹۰.
  65. امام خمینی، صحیفه، ۵/۳۱۹؛ ۷/۲۵۶–۲۵۷ و ۹/۱۳۵.
  66. امام خمینی، صحیفه، ۵/۲۶۲–۲۶۳.
  67. امام خمینی، صحیفه، ۵/۵۰۰، ۵۲۴ و ۸/۳۵۵.
  68. امام خمینی، صحیفه، ۷/۴۴۲.
  69. امام خمینی، صحیفه، ۴/۵۱۳ و ۹/۱۷۴.
  70. امام خمینی، صحیفه، ۷/۴۴۲؛ ۹/۱۷۵ و ۲۱/۴۰۲.
  71. امام خمینی، صحیفه، ۷/۳۳۸؛ ۸/۳۵۴ و ۱۸/۴۰۱.
  72. امام خمینی، صحیفه، ۱۴/۱۹۸ و ۱۶/۱۹۳.
  73. امام خمینی، صحیفه، ۹/۱۷۴.
  74. امام خمینی، صحیفه، ۷/۴۴۲.
  75. امام خمینی، صحیفه، ۸/۳۹۷.
  76. امام خمینی، صحیفه، ‏۴/۳۴.
  77. امام خمینی، صحیفه، ۱۴/۲.
  78. امام خمینی، صحیفه، ۴/۴۲۷.
  79. امام خمینی، صحیفه، ۵/۳۸۲–۳۸۳.
  80. امام خمینی، صحیفه، ۴/۳۳.
  81. امام خمینی، صحیفه، ۷/۴۵۷.
  82. امام خمینی، صحیفه، ۸/۳۸۷–۳۸۸.
  83. امام خمینی، صحیفه، ۱۶/۱۷۳.
  84. امام خمینی، صحیفه، ۱۷/۱۴۱.
  85. امام خمینی، صحیفه، ۱۴/۵۲۸.
  86. امام خمینی، صحیفه، ۱۷/۳۲۵.
  87. امام خمینی، صحیفه، ۱۹/۱۵۶.
  88. امام خمینی، صحیفه، ‏۸/۸۲، ۳۳۲؛ ۹/۳۴۴، ۳۷۰ و ۱۰/۱۰۲–۱۰۳.
  89. آل عمران، ۱۱۰.
  90. آل عمران، ۱۰۴؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۳/۵۲–۵۴.
  91. مطهری، مجموعه آثار، ۲/۵۰۱–۵۰۲.
  92. امام خمینی، صحیفه، ۴/۴۱۳.
  93. امام خمینی، صحیفه، ۶/۱۱۵.
  94. امام خمینی، صحیفه، ۵/۳۲۳–۳۲۴.
  95. امام خمینی، صحیفه، ۱/۱۲۰–۱۲۱؛ ۱۴/۴۰۱ و ۱۹/۳۶۲–۳۶۳.
  96. امام خمینی، صحیفه، ۱۲/۹۰ و ۱۴/۱۳۲.
  97. امام خمینی، صحیفه، ۱۵/۴۸۵.
  98. امام خمینی، صحیفه، ۱۰/۲۳.
  99. امام خمینی، صحیفه، ۱۵/۵۰۵.
  100. امام خمینی، صحیفه، ۱۳/۱۴–۱۵.
  101. امام خمینی، صحیفه، ‏۷/۲۶۰.
  102. امام خمینی، صحیفه، ۳/۳۰۵–۳۰۶.
  103. امام خمینی، صحیفه، ۹/۴۶۴.
  104. امام خمینی، صحیفه، ۹/۳۴۴–۳۴۵.
  105. محمدی، بررسی آسیب‌های اجتماعی زنان در دهه(۱۳۸۰–۱۳۷۰)، ۵۶.
  106. امام خمینی، صحیفه، ۸/۳۶۳.
  107. امام خمینی، صحیفه، ۶/۲۷۸–۲۷۹.
  108. امام خمینی، صحیفه، ۹/۲۹۴.
  109. امام خمینی، صحیفه، ۱۴/۹۰.
  110. امام خمینی، صحیفه، ۸/۳۰۰.
  111. امام خمینی، صحیفه، ۱۰/۲۱۵.
  112. امام خمینی، صحیفه، ۱۰/۲۱۵ و ۱۲/۳۲۶.
  113. امام خمینی، صحیفه، ۱۲/۴۸۴.
  114. امام خمینی، صحیفه، ۱۳/۳–۴.
  115. امام خمینی، صحیفه، ۱۹/۱۸۹.
  116. امام خمینی، صحیفه، ۹/۱۳۵ و ۲۷۵.
  117. امام خمینی، صحیفه، ‏۵/۳۱۴.
  118. امام خمینی، صحیفه، ۱۰/۲۶۰.
  119. امام خمینی، صحیفه، ۷/۳۸.
  120. امام خمینی، صحیفه، ۸/۳۰۱.
  121. امام خمینی، صحیفه، ۵/۷۱–۷۲.
  122. امام خمینی، صحیفه، ۱۰/۱۰۲–۱۰۳.
  123. امام خمینی، صحیفه، ۱۴/۳۶۸ و ۱۸/۱۴.
  124. امام خمینی، صحیفه، ۸/۳۳۰–۳۳۱.
  125. امام خمینی، صحیفه، ۱۷/۲۶۶–۲۶۷.
  126. امام خمینی، صحیفه، ۱۰/۴۷۸.
  127. امام خمینی، صحیفه، ۸/۳۷۷.

منابع

  • قرآن کریم.
  • آراسته‌خو، محمد، نقد و نگرش بر فرهنگ اصطلاحات علمی ـ اجتماعی، تهران، چاپخش، چاپ اول، ۱۳۸۱ش.
  • اسکندری، محمدحسین، پیوند آزادی و عدالت، مجله حضور، شماره ۳۱، ۱۳۷۹ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، آداب الصلاة، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، چاپ شانزدهم، ۱۳۸۸ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، شرح چهل حدیث، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ چهارم، ۱۳۸۸ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، ولایت فقیه، حکومت اسلامی، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ بیستم، ۱۳۸۸ش.
  • پرور، اسماعیل، اصلاحات، مبارزه با فقر، فساد و تبعیض، تهران، مرکز پژوهش‌های اسلامی صدا و سیما، چاپ اول، ۱۳۸۰ش.
  • دهخدا، علی‌اکبر، لغتنامه دهخدا، تهران، دانشگاه تهران، چاپ اول، ۱۳۷۳ش.
  • ساروخانی، باقر، دائرةالمعارف علوم اجتماعی، تهران، کیهان، چاپ اول، ۱۳۷۰ش.
  • شایان‌مهر، علیرضا، دائرةالمعارف تطبیقی علوم اجتماعی، تهران، کیهان، چاپ اول، ۱۳۷۷ش.
  • صدوق، محمدبن‌علی، ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، قم، شریف رضی، چاپ دوم، ۱۴۰۶ق.
  • طباطبایی، سیدمحمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، ۱۴۱۷ق.
  • فاضل، رضا و الهام میری آشتیانی، آسیب‌های اجتماعی ایران؛ نگاهی به آینده، تهران، مجمع تشخیص مصلحت نظام، پژوهشکده تحقیقات استراتژیک، چاپ اول، ۱۳۸۷ش.
  • فرجاد، محمدحسین، آسیب‌شناسی اجتماعی کودکان خیابانی، دختران فراری، زنان روسپی، تهران، علم، چاپ اول، ۱۳۸۸ش. *کلینی، محمدبن‌یعقوب، الکافی، تصحیح علی‌اکبر غفاری و محمد آخوندی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق. *مجتبی زاده، عبدالکاظم، فساد در رژیم پهلوی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۶ش.
  • محمدی، زهرا، بررسی آسیب‌های اجتماعی زنان در دهه(۱۳۸۰–۱۳۷۰)، تهران، روابط عمومی شورای فرهنگی ـ اجتماعی زنان، چاپ اول، ۱۳۸۳ش.
  • مطهری، مرتضی، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، تهران، صدرا، چاپ نهم، ۱۳۷۹ش.
  • مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ سی و نهم، ۱۳۸۶ش.
  • میری آشتیانی، الهام، مقدمه‌ای بر آسیب‌شناسی مسائل اجتماعی در ایران، تهران، فرهنگ گفتمان، چاپ اول، ۱۳۸۲ش.

پیوند به بیرون