امام‌خمینی؛ نهادها و سازمان‌ها

نسخهٔ تاریخ ‏۳۰ تیر ۱۴۰۳، ساعت ۲۲:۰۴ توسط P.mahdi (بحث | مشارکت‌ها) (added Category:مقاله های نیازمند ارزیابی using HotCat)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

امام‌خمینی؛ نهادها و سازمان‌ها

یکی از ابعاد رهبری امام‌خمینی پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران نهادسازی یا تکمیل و هدایت برخی نهادهای موجود است. این نهادها به نهادهای علمی، دینی و فرهنگی، سیاسی، قضایی، نظامی و انتظامی و خدماتی قابل تقسیم‌اند:

نهادهای علمی و فرهنگی

مهمترین ویژگی انقلاب اسلامی فرهنگی بودن آن است و امام‌خمینی نسبت به نهادسازی در این حوزه اهتمام ویژه داشته است:

دفتر تبلیغات اسلامی

دفتر تبلیغات اسلامی، نخستین نهاد تبلیغی، آموزشی و پژوهشی پس از پیروزی انقلاب اسلامی در حوزه علمیه قم است که در اردیبهشت ۱۳۵۸ تاسیس شد. پیش از پیروزی انقلاب اسلامی و در آستانه محرم ۱۳۳۹ق/ آذر ۱۳۵۷ گروهی از روحانیان ازجمله مرتضی مطهری، ستادی با هدف اعزام مبلغ به شهرها و روستاهای کشور تشکیل دادند که نام و عنوان مشخصی نداشت. (ببینید: دفتر تبلیغات اسلامی) پس از پیروزی انقلاب و احساس نیاز جامعه به مرجعی مشخص برای تبلیغات اسلامی، آن تشکلِ بی‌نام و نشان در قم با سازماندهی و تایید امام‌خمینی با عنوان «دایره تبلیغات امام» و سپس «دفتر تبلیغات امام» آغاز به کار کرد و در اواخر سال ۱۳۵۸ به «دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم» تغییر نام داد. جذب و سازماندهی طلاب و نظارت و هدایت تبلیغات اسلامی، تکمیل آموزش دروس مورد نیاز مبلغان و پژوهش در حوزه‌ اندیشه‌های دینی از مهم‌ترین فعالیت‌های دفتر تبلیغات اسلامی بوده است. ـ دفتر تبلیغات اسلامی افزون بر ساماندهی تبلیغات، در آموزش و استفاده از شیوه‌های نوین تبلیغی به‌ویژه هنر و انتشار مجلات حوزوی و عمومی ازجمله مجله حوزه و پاسدار اسلام، پیشتاز بوده است. امام‌خمینی نخست در مرداد ۱۳۵۸ تنظیم کارهای دفتر تبلیغات اسلامی را به محمد مؤمن قمی واگذار کرد و پس از آن محمد واعظ عبایی خراسانی را در ۲۵/۲/۱۳۶۴ به سرپرستی دفتر منصوب کرد. دفتر تبلیغات اسلامی بودجه اولیه و هزینه‌های ابتدایی خود را از امام‌خمینی دریافت کرد اما بعدها ایشان پرداخت هزینه این نهاد را به شورای انقلاب واگذاشت. ایشان همچنین پس از مصادره اموال دارالتبلیغ اسلامی وابسته به سیدکاظم شریعتمداری، به درخواست دادستان کل انقلاب اسلامی، دارالتبلیغ و مؤسسه‌های وابسته به آن را به دفتر تبلیغات اسلامی واگذار کرد. عبایی خراسانی در ۳۰/۱۱/۱۳۶۴ در نامه‌ای به امام‌خمینی، از ایشان درخواست کرد برای هزینه‌های دفتر بخشی از اموال مصادره‌شده خاندان پهلوی، در اختیار دفتر قرار گیرد و امام‌خمینی تحویل اموال به قدر ضرورت را اجازه داد. عبایی دوباره در ۳۰/۱۰/۱۳۶۵ با اشاره به هزینه‌های سنگین دفتر از ایشان درخواست کرد بخشی از هزینه‌ها با هماهنگی نخست‌وزیر، از اموالِ در اختیار بنیاد مستضعفان تامین شود که مورد موافقت ایشان قرار گرفت. (ببینید: دفتر تبلیغات اسلامی)

نهضت سوادآموزی

نهضت سوادآموزی، نهادی برای ریشه‌کن‌کردن بی‌سوادی است که در دی ماه ۱۳۵۸ به فرمان امام‌خمینی شکل گرفت. ایشان که پیش از پیروزی انقلاب اسلامی، مبارزه با بی‌سوادی را وعده داده بود، پس از پیروزی در ۷/۱۰/۱۳۵۸ در پیامی مردم و مسئولان را به نهضت سوادآموزی فراخواند و بی‌سوادی را در کشوری که مهد علم و ادب است و در سایه دینی که طلب علم را فریضه می‌داند، مایه خجالت دانست. امام‌خمینی همچنین خواستار بسیج عمومی همه اقشار برای سوادآموزی شد و به دولت و مردم توصیه کرد بدون فوت وقت و تشریفاتِ خسته‌کننده برای مبارزه با بی‌سوادی قیام کنند و ایران را سراسر مدرسه کنند. شعار نهضت سوادآموزی «ایران را سراسر مدرسه کنیم»، برگرفته از همین سخن امام‌خمینی است. (ببینید: نهضت سوادآموزی) نهضت سوادآموزی در سه سال نخست، به صورت شورایی از سوی آموزش و پرورش، جهاد سازندگی، جامعه روحانیت، جهاد دانشگاهی و نهضت سوادآموزی در تهران اداره می‌شد. امام‌خمینی در اردیبهشت ۱۳۶۱ محسن قرائتی را به نمایندگی خود در نهضت سوادآموزی برگزید. در سال ۱۳۶۳ مجلس شورای اسلامی، این سازمان را زیرمجموعه آموزش و پرورش و نظارت بر انطباق فعالیت‌های نهضت با موازین اسلام را بر عهده نماینده مقام رهبری قرار داد. (ببینید: نهضت سوادآموزی)

شورای عالی انقلاب فرهنگی

شورای عالی انقلاب فرهنگی، نهادی برای تحول اساسی و تقویت ابعاد اسلامی دانشگاه‌ها و مراکز آموزشی است که در پی انقلاب فرهنگی در کشور، در خرداد ۱۳۵۹، نخست با عنوان «ستاد انقلاب فرهنگی» شکل گرفت. از مهم‌ترین عوامل انقلاب فرهنگی، حضور جمعی از استادان ناصالح و فعالیت گروه‌های سیاسی منحرف در دانشگاه و مدارس بود و مجادلات سیاسی در دانشگاه‌ها به درگیری می‌انجامید. (ببینید: شورای عالی انقلاب فرهنگی) امام‌خمینی با تاکید بر ضرورت انقلاب فرهنگی و اسلامی‌شدن دانشگاه، دانشگاه وابسته را مایه هراس دانست و در پی آن، شورای انقلاب اعلام کرد کلیه ستادها و دفترهای گروه‏‌ها در دانشکده‌‏ها و مؤسسات آموزش عالی، ظرف سه‌روز برچیده شود و از مدیران مراکز دانشگاهی خواست پس از امتحانات، دانشگاه‏‌ها تعطیل شود. امام‌خمینی پس از تعطیلی دانشگاه‌ها در ۲۳ خرداد ۱۳۵۹، ضرورت انقلاب فرهنگی را امری اسلامی و ملی شمرد و دستور تشکیل ستاد انقلاب فرهنگی را صادر کرد. در این فرمان، باهنر، ربانی املشی، حبیبی، عبدالکریم سروش، آل‌احمد، ـ فارسی و علی شریعتمداری مامور شدند با تشکیل ستاد و دعوت از صاحب‏نظران، استادان و دانشجویان مسلمان و متعهد، به امور دانشگاه‌ها سامان دهند. تعیین خط‌مشی فرهنگی آینده دانشگاه‌‏ها با تکیه بر مبانی فرهنگ اسلامی، انتخاب و آماده‌‏سازی استادان شایسته و رسیدگی به انقلاب آموزشی در دیگر مراکز آموزشی، ازجمله دبیرستان‌ها بر عهده این ستاد قرار گرفت. امام‌خمینی در تیر ۱۳۵۹ از اعضای ستاد خواست همه توان خود را برای بازشدن دانشگاه‌ها به کار گیرند. ایشان همچنین از استادان دانشگاه خواست با ستاد انقلاب فرهنگی همکاری کنند و در دیدار دوباره اعضای ستاد انقلاب فرهنگی، بر ضرورت وحدت حوزه و دانشگاه تاکید کرد و در ۴ شهریور۱۳۶۰ رسماً به ستاد رسمیت داد. ایشان در دوم ‌دی ۱۳۶۰ محمدرضا مهدوی کنی و احمد احمدی را نیز عضو ستاد کرد. پس از پدیدآمدن زمینه مساعد برای بازگشایی دانشگاه‌ها، ستاد انقلاب فرهنگی و وزارت فرهنگ و آموزش عالی در ۲۷ آذر ۱۳۶۱ بازگشایی دانشگاه‏‌ها را رسماً اعلام کردند و در ۸ شهریور ۱۳۶۲ رئیس‌جمهور، سیدعلی خامنه‌ای، از امام‌خمینی درخواست کرد نخست‌وزیر (میرحسین موسوی)، وزیر فرهنگ و آموزش عالی، وزیر ارشاد اسلامی، علی شریعتمداری، احمد احمدی، عبدالکریم سروش، مصطفی معین و دو نفر دانشجو به انتخاب جهاد دانشگاهی، ترکیب جدید ستاد انقلاب فرهنگی باشند و امام‌خمینی با تشکر از خدمات گذشته ستاد با آن موافقت کرد. (ببینید: شورای عالی انقلاب فرهنگی) با گذشت چهار سال از فعالیت‌های ستاد انقلاب فرهنگی، رئیس‌جمهور وقت، خامنه‌ای، برای بار دوم به امام‌خمینی پیشنهاد کرد ستاد انقلاب فرهنگی ترمیم و تکمیل شود و ایشان در ۸/۶/۱۳۶۲ از ستاد انقلاب فرهنگی به عنوان «پایگاه اسلامی ملی» نام برد و ابراز امیدواری کرد با ترمیم ستاد، این پایگاه با استقلال و شایستگی به خدمت ادامه دهد. امام‌خمینی همچنین در حکم ۱۹/۹/۱۳۶۳ ستاد انقلاب فرهنگی را رسماً به «شورای عالی انقلاب فرهنگی» تبدیل کرد و افزون بر اعضای سابق ستاد، رؤسای قوای سه‏‌گانه (سیدعلی خامنه‌ای، سیدعبدالکریم موسوی اردبیلی و اکبر هاشمی رفسنجانی)، محمدرضا مهدوی‌کنی، سیدکاظم اکرمی وزیر آموزش و پرورش، سیدرضا داوری استاد دانشگاه، نصرالله پورجوادی استاد دانشگاه و سیدمحمدرضا هاشمی را به عضویت در این شورا منصوب کرد. (ببینید: شورای عالی انقلاب فرهنگی)

شورای مدیریت حوزه علمیه قم

شورای مدیریت حوزه علمیه قم، نهادی برای سازماندهی امور آموزشی و اداری حوزه علمیه قم است که در اسفند ۱۳۵۹ شکل گرفت. امام‌خمینی در ۲۹ اسفند ۱۳۵۷ از ضرورت اصلاح حوزه و سامان‌دادن به آموزش و تبلیغات دینی سخن گفت و ایجاد تخصص در علوم دینی و تقسیم کار در تدریس و تبلیغ را ضروری شمرد. (ببینید: شورای مدیریت حوزه علمیه قم) امام‌خمینی همچنین در سال ۱۳۵۸ تاکید کرد هرچه زودتر طرحی برای اداره حوزه بریزند. دیگر مراجع تقلید نیز از این پیشنهاد حمایت کردند. در ۸/۱۲/۱۳۵۹ اعضای جامعه مدرسین حوزه و حسینعلی منتظری به امام‌خمینی پیشنهاد تشکیل شورای مدیریت و اعضای آن را دادند. ایشان به شرط مشورت در امور مهم با مرجع تقلید وقت، سیدمحمدرضا گلپایگانی، با آن موافقت کرد. جامعه مدرسین، در ۱/۱۲/۱۳۶۰ در جلسه‌ای با حضور حسینعلی منتظری درباره طرح اصلاح حوزه و تعیین نماینده‌های استانی با مشورت گلپایگانی به گفتگو نشست. این برنامه پس از تهیه و تصویب برای اعلام به امام‌خمینی و دیگر مراجع ارائه شد. ایشان پس از مطالعه طرح نکته‌هایی را یادآور شد که عمده‌ترین آن استفاده از طلاب در اداره حوزه، واگذاری اداره حوزه‌های علمیه شهرستان‌ها به علمای همان شهرها و جلب موافقت گلپایگانی دراین‌باره بود. اعضای پیشنهادی اولیه، سه نماینده از طرف امام‌خمینی، سه نماینده از طرف گلپایگانی و سه نفر از طرف جامعه مدرسین بودند. در ادامه طرحی برای بازوی اجرایی شورا تعیین و قرار شد از هر شهرستان نماینده‌ای برای ارتباط طلاب با شورا انتخاب شود. (ببینید: شورای مدیریت حوزه علمیه قم) اخلاص در کار و توجه به کیفیت به جای کمیت، رعایت اخلاق، سازماندهی حوزه، تقویت فقه و تکیه بر روش هزارساله علما به‌ویژه در حوزه فقه و تربیت علما، خطیبان و قاضیان مورد نیاز نظام اسلامی از سفارش‌های امام‌خمینی به دست‌اندرکاران شورای مدیریت حوزه بود. (ببینید: شورای مدیریت حوزه علمیه قم)

سازمان تبلیغات اسلامی

نیاز جامعه انقلابی ایران به مرجعی مشخص برای تبلیغات اسلامی، تاسیس نهادی در این حوزه را ایجاب می‌کرد. محمد امامی کاشانی، مسئول مدرسه عالی شهید مطهری (سپهسالار) در تهران در ۲۵/۱۱/۱۳۵۹ در گفتگو با گروهی از فعالان فرهنگی، شورای عالی تبلیغات را تشکیل داد و پس از آن در نامه‌ای به امام‌خمینی، از ایشان درخواست رهنمود کرد. ایشان در پاسخ، اعتماد و تایید خود را از برنامه و افراد یادشده اعلام کرد و از آنان خواست تبلیغات اسلامی را در همه ابعاد آن گسترش دهند. این شورا، سازمان تبلیغات اسلامی را در تیر ۱۳۶۰ تاسیس کرد. (ببینید: سازمان تبلیغات اسلامی) سازمان تبلیغات اسلامی در سال‌های نخست زیر نظر شورایی از علما اداره می‌شد. محمدرضا مهدوی کنی، در ۳۰ بهمن ۱۳۶۷ درباره مسائل و مشکلات سازمان به امام‌خمینی نامه نوشت و احمد جنتی را برای مسئولیت سازمان پیشنهاد داد. ایشان با فرض موافقت دیگر اعضای شورا، پذیرفت و در ۱۴ فروردین ۱۳۶۸، وی را به ریاست سازمان نصب کرد. (ببینید: سازمان تبلیغات اسلامی)

دبیرخانه ائمه جمعه

دبیرخانه ائمه جمعه نهادی برای رسیدگی به امور امامان جمعه است. امام‌خمینی اقامه نماز جمعه را در عصر غیبت از واجبات تخییری و از شئون حاکم اسلامی می‌شمارد. (ببینید: نماز جمعه) پس از پیروزی انقلاب اسلامی، نخستین نماز جمعه در مرداد ۱۳۵۸، به امامت طالقانی (ببینید: سیدمحمود طالقانی) در دانشگاه تهران برگزار شد. پس از آن، به‌تدریج امامان جمعه در مراکز استان‌ها و برخی شهرها، با حکم مستقیم امام‌خمینی برگزیده شدند. با افزایش شمار امامان جمعه در سراسر کشور، تاسیس مرکزی برای ساماندهی و پیگیری مسائل مربوط به آنان ضرورت یافت و بر همین اساس، امام‌خمینی، در ۲۹ مرداد ۱۳۶۳، سیدمحمد ابطحی، سیدهاشم رسولی محلاتی، محمدرضا توسلی، حسن صانعی، محمد عبایی، محمدجواد کشمیری و سیدعلی قاضی عسکر را به عضویت دبیرخانه ائمه جمعه برگزید. این دبیرخانه در قم تشکیل شد و به جز مراکز استان‌ها سایر امامان جمعه را برمی‌گزید. در سال ۱۳۷۱، با تاسیس شورای سیاست‌گذاری ائمه جمعه، به جای دبیرخانه، مرکز آن به تهران منتقل شد. (ببینید: امامان جمعه)

مکتب خواهران

مکتب خواهران، مرکزی حوزوی برای تعلیم و تربیت دینی بانوان است که در ۳۱ مرداد ۱۳۶۳ با فرمان امام‌خمینی تاسیس شد. ایشان مشکینی، (ببینید: علی مشکینی) موسوی اردبیلی، (ببینید: سیدعبدالکریم موسوی اردبیلی) جنتی، (ببینید: احمد جنتی) فاضل لنکرانی، (ببینید: محمد فاضل لنکرانی) محمدعلی شرعی، توسلی (ببینید: محمدرضا توسلی) و صانعی (ببینید: حسن صانعی) را به عنوان هیئت مؤسس «مکتب خواهران مرکزی» تعیین کرد تا برای تعیین هیئت‌مدیره و تنظیم اساسنامه و تعیین نام مکتب و سایر امور مؤسسه، اقدامات مقتضی را انجام دهند. (ببینید: مکتب خواهران) پس از حکم امام‌خمینی، مکتب خواهران با نام جامعة‌الزهراء(س) کار خود را آغاز کرد. سپس امام‌خمینی در پاسخ نظر مشورتی هیئت مؤسس، مقرر داشت تمام مدارس بانوان در قم با برنامه‌ای واحد زیر نظر هیئت مؤسس جامعةالزهراء(س) به کار خود ادامه دهند. (ببینید: مکتب خواهران)

مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی

مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، مؤسسه‌ای با هدف تدوین، پژوهش و حفظ و نشر آثار و ‌اندیشه‌های امام‌خمینی است که در سال ۱۳۶۷ به دست امام‌خمینی تاسیس شد. این مسئولیت در سال ۱۳۶۰ بر عهده دفتر فرهنگی وابسته به دفتر امام‌خمینی، زیر نظر سیداحمد خمینی و با سرپرستی محمدعلی انصاری بود. (ببینید: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی) سیداحمد خمینی بر اساس حکم امام‌خمینی و بر مبنای طرحی مدون که کلیات آن مورد موافقت امام‌خمینی و رؤسای سه قوه قرار گرفته بود، در سال ۱۳۶۷ مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی را تاسیس کرد. امام‌خمینی در آبان ۱۳۶۷ به درخواست سیداحمد، از مسئولان خواست هر نامه، سند یا پرونده‌ای را که مربوط به ایشان است، در صورت درخواست سیداحمد، در اختیار وی قرار دهند. سیداحمد خمینی پس از رحلت امام‌خمینی، ثبت رسمی، اداره و مسئولیت مؤسسه را به محمدعلی انصاری سپرد و او با همکاری برادرش حمید انصاری مدیریت آن را بر عهده داشته است. پس از تاسیس مؤسسه، با تصویب قانونِ چگونگی حفظ آثار و یاد امام‌خمینی در ۱۴/۸/۱۳۶۸ در مجلس شورای اسلامی، حفظ، نشر، نظارت و تایید آثار امام‌خمینی، به مؤسسه تنظیم و نشر واگذار شد. مجلس در سال ۱۳۶۹ نیز، هر گونه دخل و تصرف یا ازبین‌بردن اسناد مربوط به امام‌خمینی را جرم دانست. (ببینید: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی) پس از درگذشت سیداحمد، سیدحسن خمینی، بنا بر وصیت پدر و تنفیذ رهبر انقلاب، تولیت مؤسسه را به عهده گرفت. وی نیز در ۱۵ تیر ۱۳۷۴ انصاری را به عنوان مسئول مؤسسه ابقا کرد. (ببینید: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی)

نهادهای سیاسی

ماهیت هر انقلاب سیاسی دگرگونی ساختارهای رژیم گذشته است. نهادهای سیاسی که متناسب با انقلاب اسلامی طراحی شدند، بخشی ابداعی و بخشی با ترمیم نهادهای گذشته بود. مهم‌ترینِ این نهادها عبارت‌اند از:

شورای انقلاب اسلامی

نخستین نهاد حکومتی که امام‌خمینی در آذر ۱۳۵۷ تاسیس کرد، شورای انقلاب اسلامی بود که نهادی موقت برای ساماندهی امور انقلاب پیش از پیروزی، و اداره موقت کشور تا تشکیل قوای مجریه و مقننه پس از پیروزی بود. (ببینید: شورای انقلاب اسلامی) امام‌خمینی یک گروه پنج‌نفره از روحانیان؛ سیدمحمد حسینی بهشتی، مرتضی مطهری، اکبر هاشمی رفسنجانی، سیدعبدالکریم موسوی اردبیلی و محمدجواد باهنر را مسئول معرفی افراد مورد اعتماد برای عضویت در شورای انقلاب کرد. ایشان در ۱۴/۸/۱۳۵۷ در نامه‌ای به بهشتی، ضمن اشاره به ضرورت سرعت‌بخشیدن در معرفی اعضای پیشنهادی و گلایه از تاخیر، برای معرفی سریع افراد به وی و مطهری ماموریت داد و در پی آن جلسات رسمی و پنهان شورا در آذر ۱۳۵۷ تشکیل شد. امام‌خمینی در ۲۲/۱۰/۱۳۵۷ تشکیل شورای انقلاب اسلامی را به اطلاع مردم رساند. اعضای شورای انقلاب در طول فعالیت شورا، تغییرات بسیاری کرد. افرادی که در مقاطع مختلف، به عضویت شورا درآمدند، عبارت‌اند از: ـ سیدمحمود طالقانی، سیدعلی خامنه‌ای، محمدرضا مهدوی‌کنی، مهدی بازرگان، یدالله سحابی، سیداحمد صدر حاج‌سیدجوادی، عزت‌الله سحابی، مصطفی کتیرایی، علی‌اصغر مسعودی، عباس شیبانی، ولی‌الله قرنی، ابراهیم یزدی، سیدابوالحسن بنی‌صدر، صادق قطب‌زاده، میرحسین موسوی، حبیب‌الله پیمان، احمد جلالی، علی‌اکبر معین‌فر و حسن حبیبی. ریاست شورا به ترتیب بر عهده مطهری، طالقانی، بهشتی و بنی‌صدر بود. برابر اساسنامه شورای انقلاب که به تایید امام‌خمینی نیز رسیده بود، شورای انقلاب موقتاً دارای همان اختیارات و وظایفی بود که قانون اساسی و متمم آن برای مقام سلطنت و دو مجلس شورای ملی و سنا قائل شده است. در دوره دولت موقت، شرایط حساس انقلابی و نبود ارتباط منسجم سازمانی و تفکیک‌نشدن مناسب قوا باعث تداخل‌ها و تعارض‌هایی شد. پس از مراسم تنفیذ ریاست‌جمهوریِ بنی‌صدر در ۱۵/۱۱/۱۳۵۸ شورای انقلاب وظیفه اجرایی نداشت، اما همچنان تا تشکیل مجلس شورای اسلامی، در جایگاه قوه مقننه به کار خود ادامه داد. سرانجام پس از تشکیل مجلس شورای اسلامی و با انتشار گزارش محمدجواد باهنر از عملکرد شورا، در تاریخ ۲۰/۶/۱۳۵۹ شورای انقلاب به کار خود پایان داد. (ببینید: شورای انقلاب اسلامی)

دولت موقت

در چهاردهم بهمن ۱۳۵۷ شورای انقلاب، مهدی بازرگان را برای نخست‌وزیری دولت موقت به امام‌خمینی پیشنهاد کرد و ایشان حکم نخست‌وزیری وی را در روز پانزده بهمن صادر کرد. ایشان در این حکم تاکید کرد با تکیه بر حق شرعی و قانونی ناشی از آرای اکثریت ملت، مهدی بازرگان را به سبب ایمان راسخ به اسلام و سوابق مبارزاتی وی، بدون در نظر گرفتن روابط حزبی خاص، مامور تشکیل دولت موقت کرده است. (ببینید: دولت موقت) امام‌خمینی پس از تایید دولت بازرگان از جایگاه حاکمیت شرعی خود، از مردم خواست نظر خود درباره موافقت یا مخالفت با دولت بازرگان و اساساً حکومت اسلامی را از طریق مطبوعات و تظاهرات اعلام کنند. پس از حمایت گسترده مردم با راهپیمایی و تظاهرات، بازرگان اعضای دولت خود را به شورای انقلاب معرفی و تایید آن را دریافت کرد. (ببینید: دولت موقت) دولت موقت با وجود تلاش‌هایی که برای اداره امور کشور صورت داد، در ۱۴/۸/۱۳۵۸ از ادامه کار بازماند و استعفا کرد و دلیل استعفای خود را دخالت‌ها، مخالفت‌ها و اختلاف نظرها ذکر کرد. امام‌خمینی با پذیرش استعفا، در حکمی شورای انقلاب را مامور ادامه ماموریت‌های دولت موقت کرد. (ببینید: دولت موقت)

مجلس خبرگان قانون اساسی

مجلس خبرگان قانون اساسی، نهاد بررسی و تصویب نهایی قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران بود که در مرداد ۱۳۵۸ شکل گرفت. ضرورت تسریع در تدوین قانون اساسی و تثبیت نظام از راه تاسیس نهادهای قانونی، موجب شد امام‌خمینی از نظر قبلی خود مبنی بر تاسیس مجلس مؤسسان که امری زمان‌بر بود برگردد و تدوین قانون اساسی به مجمعی از خبرگان که از سوی مردم برگزیده می‌شوند، سپرده و پس از آن به رای عموم گذاشته شود. حمایت جدی امام‌خمینی از حضور اسلام‌شناسان در این مجلس نقش اساسی در ترکیب مجلس خبرگان داشت؛ به‌ گونه‌ای که ۴۱ تن از اعضای مجلس را فقها و مجتهدان تشکیل دادند. تصویب چند اصل مهم قانون اساسی به‌ویژه اصل ولایت فقیه در مجلس خبرگان، مخالفت‌های شدیدی برانگیخت و حتی تا طرح انحلال مجلس نیز پیش رفت. امام‌خمینی با توطئه شمردن طرح انحلال، آن را قاطعانه رد کرد. (ببینید: مجلس خبرگان قانون اساسی) مجلس خبرگان قانون اساسی با مبنا قراردادن پیش‌نویس قانون اساسی و پیشنهادها و طرح‌های رسیده، موادی را تصحیح و اصول جدیدی را تصویب کرد و قانون اساسی نهایی در دوازده فصل و ۱۷۵ اصل، تنظیم شد. همه‌پرسی قانون اساسی در یازدهم و دوازدهم آذر ۱۳۵۸ برگزار شد و ۵/۹۹درصد رای‌دهندگان با قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران موافقت کردند. (ببینید: قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران)

مجلس شورای اسلامی

مجلس شورای اسلامی، در ساختار سیاسی کشور جایگاه مهم و اختیارات زیادی دارد و افزون بر وظایف قوه مقننه، سرنوشت بخشی از قوه مجریه را نیز مشخص می‌کند. پس از پیروزی انقلاب اسلامی و تصویب قانون اساسی، در دوران امام‌خمینی سه دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی برگزار شد. نخستین انتخابات مجلس در ۲۴ اسفند ۱۳۵۸ برگزار گردید و در ۷ خرداد ۱۳۵۹ افتتاح شد. انتخابات دومین دوره مجلس نیز در ۲۶/۱/۱۳۶۳ برگزار شد و مجلس ۷ خرداد با پیام مبسوط امام‌خمینی در ۱۳ صفحه گشایش یافت؛ چنان‌که انتخابات دوره سوم در ۲۶/۱/۱۳۶۷ انجام گرفت و ۷ خرداد این سال با پیام ایشان افتتاح شد. امام‌خمینی برای تبیین جایگاه مجلس شورای اسلامی، در سخنان خود به حقوق و وظایف نمایندگان اشاره کرده است. ایشان مجلس را در راس امور، خانه ملت، کانون هدایت و در راس تمام نهادهای نظام اسلامی شمرده است. حضور مردم در انتخابات در هر سه دوره مجلس گسترده بود. (ببینید: مجلس شورای اسلامی)

شورای نگهبان

پس از پیروزی انقلاب اسلامی، نظام دومجلسی، جای خود را به نظام تک‌مجلسی داد و مجلس سنا (ببینید: مجلس سنا) حذف شد و در کنار مجلس شورای اسلامی که تنها رکن قانون‌گذاری است، یک نهاد ناظر به نام شورای نگهبان پیش‌بینی شد. بر اساس اصول ۴ و ۷۲ قانون اساسی، مطابقت قوانین مصوب مجلس شورای اسلامی با موازین شرعی و قانون اساسی مهم‌ترین فلسفه وجودی شورای نگهبان است؛ افزون بر اینکه نظارت بر انتخابات و مسئولیت تفسیر قانون اساسی را نیز بر عهده دارد. (ببینید: شورای نگهبان) بنا بر اصل ۹۱ قانون اساسی شورای نگهبان از دوازده عضو تشکیل شده است: شش نفر از فقهای عادل و آگاه به مقتضیات زمان، با تعیین رهبری و شش حقوقدان از میان حقوقدانان مسلمان که با معرفی رئیس قوه قضاییه و رای مجلس شورای اسلامی انتخاب می‌شوند. امام‌خمینی در دوره حیات خود، عبدالرحیم ربانی شیرازی، لطف‌الله صافی گلپایگانی، محمدرضا مهدوی کنی، غلامرضا رضوانی، احمد جنتی، یوسف صانعی، ابوالقاسم خزعلی، محمدمهدی ربانی املشی، محمد امامی کاشانی، محمد مؤمن، محمد محمدی گیلانی و محمد یزدی را که همه دارای مقاله جداگانه هستند، به تناوب به عضویت شورای نگهبان درآورد. (ببینید: شورای نگهبان) امام‌خمینی شورای نگهبان را نهادی بی‌نظیر در تاریخ و ناظر بر قوانین می‌دانست و بر ضرورت وجود آن تاکید می‌کرد. ایشان با فصل‌الخطاب دانستن نظر شورای نگهبان، در موارد متعدد خطاب به اعضای شورای نگهبان، توصیه‌هایی کرده است که:

  • نظارت بر قوانین و مقررات کشور، تنها بر اساس اسلام،
  • اتکای به خدا و انجام وظیفه با قاطعیت و استواری،
  • اعتراف صریح به اشتباه در صورت ارتکاب،
  • در نظر گرفتن مصلحت و نقش زمان و مکان در اجتهاد،
  • عدم توقع تعریف و تمجید از دیگران،
  • ورود نکردن به مسائلی که موجب وهن شورا می‌شود، از جمله مهم‌ترین آنها است. (ببینید: شورای نگهبان)

مجلس خبرگان رهبری

بر اساس قانون اساسی راهکار انتخاب رهبر در جمهوری اسلامی، مجلس خبرگان منتخب مردم است که نظارت بر بقای شرایط رهبری و نیز اختیار عزل وی را به عهده دارد. نخستین انتخابات مجلس خبرگان رهبری در ۱۹ آذر ۱۳۶۱ با حدود هجده میلیون شرکت‌کننده برگزار شد. امام‌خمینی، مجلس خبرگان رهبری را پشتوانه کشور و وجود آن را برای حفظ امنیت، استقلال و آزادی کشور لازم می‌دید. (ببینید: مجلس خبرگان رهبری) از اقدامات دوره نخست مجلس خبرگان رهبری انتخاب حسینعلی منتظری برای رهبری آینده کشور در آبان ۱۳۶۴ بود. امام‌خمینی با وجود موافق‌نبودن با این تصمیم، به رای مجلس خبرگان احترام گذاشت؛ ولی در جریان برکناری منتظری، در ۷/۱/۱۳۶۸ در نامه‌ای به او از موافق‌نبودن اولیه خود با تصمیم مجلس خبرگان خبر داد و با تشکر از او، استعفای وی را پذیرفت. (ببینید: قائم‌مقام رهبری) از دیگر تصمیمات مهم دوره نخست مجلس خبرگان رهبری، تعیین سیدعلی خامنه‌ای به رهبری نظام در روز ۱۴ خرداد ۱۳۶۸ بود. (ببینید: مجلس خبرگان رهبری)

مجمع تشخیص مصلحت نظام

مجمع تشخیص مصلحت نظام، نهاد داوری میان مجلس شورای اسلامی و شورای نگهبان است که در سال ۱۳۶۶ در ساختار نظام جمهوری اسلامی شکل گرفت و در بازنگری قانون اساسی در سال ۱۳۶۸ جایگاه و مسئولیت آن تعریف شد. به دنبال اختلافاتی که میان مجلس شورای اسلامی و شورای نگهبان در تدوین قانون بر اساس تشخیص احکام اولیه شرعی یا احکام ثانویه به وجود آمد، (ببینید: احکام ثانویه) و ادامه اختلافات حتی بعد از ملاک قراردادن رای دو سوم نمایندگان از سوی امام‌خمینی، ایشان در ۱۷/۱۱/۱۳۶۶، مجمع تشخیص مصلحت نظام را با شرکت فقهای شورای نگهبان، سیدعلی خامنه‌ای، اکبر هاشمی رفسنجانی، سیدعبدالکریم موسوی اردبیلی، سیدمحمد موسوی خوئینی‌ها، میرحسین موسوی، محمدرضا توسلی محلاتی و وزیر مربوط در هر موضوع مورد اختلاف تاسیس کرد و از آنان خواست به رای اکثریت، مصلحت نظام اسلامی را مشخص کنند. (ببینید: مجمع تشخیص مصلحت نظام) فلسفه وجودی مجمع تشخیص مصلحت برطرف‌کردن اختلاف مجلس شورای اسلامی و شورای نگهبان بود، نه قانون‌گذاری؛ ولی در عمل گاهی مجمع بدون تشریفات لازم به قانون‌گذاری می‌پرداخت و به صورت نهادی موازی با مجلس عمل می‌کرد؛ از این‌رو جمعی از نمایندگان مجلس در آذر ۱۳۶۷ در نامه‌ای به امام‌خمینی، درباره ابهام در چگونگی کار و اختیارات مجمع پرسیدند و ایشان در پاسخ، ضمن تایید اصل دغدغه آنان، موارد تصویب‌شده را به دلیل شرایط حساس جنگی و اقتضای آن برای بازشدن سریع گره‌های کور دانست. ایشان در نامه‌ای در ۸/۱۰/۱۳۶۷ به مجمع تشخیص مصلحت، یادآور شد با توجه به پایان جنگ، هیچ مسئله‏‌ای آن‌چنان فوریتی ندارد که بدون طرح در مجلس و نظارت شورای نگهبان، مستقیم در مجمع طرح شود و آنچه تاکنون در مجمع تصویب شده، تا وجود مصلحت به قوّت خود باقی است. (ببینید: مجمع تشخیص مصلحت نظام)

شورای بازنگری قانون اساسی

قانون اساسی مصوب ۱۳۵۸ باوجود نکات مثبت و کارآمد، پس از یک دهه اجرا به‌تدریج زمینه‌های ضرورت بازنگری در آن پدیدار شد. امام‌خمینی پس از نامه درخواست سیدعلی خامنه‌ای رئیس‌جمهور وقت، تعدادی از نمایندگان مجلس و نیز شورای عالی قضایی برای بازنگری در برخی اصول قانون اساسی، و احساس مساعدبودن زمینه، در چهارم ار‌دیبهشت ۱۳۶۸ در نامه‌ای به رئیس‌جمهور بازنگری قانون اساسی را تکلیفی شرعی و ضرورتی ملی خواند و دلایلی مانند ده سال تجربه عینی و عملی در قانون‌گذاری و باور اکثر دست‌اندرکاران و کارشناسان نظام به لزوم بازنگری را برای آن برشمرد. امام‌خمینی هیئتی متشکل از ۲۵ نفر را مامور بازنگری قانون اساسی کرد و زمان بازنگری را حداکثر دو ماه قرار داد. بیست نفر از اعضای این هیئت، به انتخاب امام‌خمینی تعیین شدند: سیدعلی خامنه‌‏ای، علی مشکینی، سیدحسن طاهری خرم‌آبادی، محمد مؤمن قمی، اکبر هاشمی رفسنجانی، ابراهیم امینی، سیدعبدالکریم موسوی اردبیلی، سیدمحمد موسوی خوئینی‏‌ها، محمد محمدی گیلانی، ابوالقاسم خزعلی، محمد یزدی، محمد امامی کاشانی، احمد جنتی، محمدرضا مهدوی کنی، احمد آذری قمی، محمدرضا توسلی محلاتی، حسن حبیبی، مهدی کروبی، میرحسین موسوی و عبدالله نوری. پنج نفر دیگر به انتخاب مجلس شورای اسلامی واگذار شد که با انتخاب حسین هاشمیان، عباسعلی عمید زنجانی، اسدالله بیات، نجف‌قلی حبیبی و سیدهادی خامنه‌ای، از نمایندگان مجلس، اعضای شورای بازنگری قانون اساسی تکمیل شد و این هیئت در ۷/۲/۱۳۶۸ آغاز به کار کرد. شورای بازنگری، قانون اساسی جدید را در چهارده فصل و ۱۷۷ اصل تصویب کرد. مهم‌ترین تغییرات، براساس قلمرو تعیین‌شده از جانب امام‌خمینی عبارت‌اند از: تغییر نام مجلس شورای ملی به مجلس شورای اسلامی، حذف شورای رهبری و شرط مرجعیت برای رهبر و اضافه‌شدن برخی وظایف و اختیارات رهبری، تثبیت جایگاه مجمع تشخیص مصلحت نظام در نظام سیاسی کشور، حذف مقام نخست‌وزیری، تغییر ریاست قوه قضاییه از شکل شورایی به ریاستی، تغییر نام رسانه‌های گروهی به «صدا و سیما» و واگذاری حق نصب و عزل ریاست آن به رهبری، اضافه شدن دو اصل با عنوان «شورای عالی امنیت ملی» و «بازنگری در قانون اساسی» به قانون اساسی و اصلاح چندین اصل از اصول مربوط به رهبری، قوه مجریه، قوه قضاییه، مجلس شورای اسلامی و شورای نگهبان. قانون اساسی بازنگری‌شده، در ۶/۵/۱۳۶۸ هم‌زمان با انتخابات پنجمین دوره ریاست‌جمهوری به آرای عمومی گذاشته شد و با ۳۸/۹۷ درصد رای‌دهندگان به تایید مردم رسید. (ببینید: شورای بازنگری قانون اساسی)

نهادهای قضایی

نهاد قضایی موجود در رژیم پهلوی، اگر چه نیاز به بازنگری داشت، اما کلیت ساختار آن قابل قبول بود. با این حال با توجه به لزوم محاکمه عوامل فاسد در رژیم پهلوی و نیز محاکمه برخی روحانیون وابسته یا فاسد و منحرف، تاسیس دادگاه‌های ویژه‌ در دستور کار امام‌خمینی قرار گرفت:

دادگاه‌های انقلاب اسلامی

دادگاه‌های انقلاب اسلامی، نهاد قضایی است که در پنجم اسفند ۱۳۵۷ با حکم امام‌خمینی به صادق خلخالی به عنوان ریاست دادگاه‌های انقلاب اسلامی شکل گرفت. ایشان همچنین در ماه‌های نخست پس از پیروزی به صورت موردی افرادی را به ریاست دادگاه‌های انقلاب استان‌ها و شهرستان‌ها منصوب کرد. (ببینید: منصوبان امام‌خمینی) هدف از تاسیس دادگاه‌های انقلاب اسلامی، محاکمه عوامل رژیم پهلوی و ضد انقلاب، خارج از مقررات دست‌وپاگیر دادرسی‌های عادی بود. اقدام سریع دادگاه‌های انقلاب، فرصت سازماندهی و توطئه را از آنان می‌گرفت و انقلاب را در افکار عمومی داخلی و جهانی تثیبت می‌کرد. خواست عمومی مردم نیز مجازات سریع جنایتکاران رژیم پهلوی بود. (ببینید: دادگاه‌های انقلاب اسلامی) امام‌خمینی برای حفظ حقوق متهمان و بازداشتن دادگاه‌های انقلاب از تندروی‌های احتمالی، در ۲۳/۲/۱۳۵۸ در نامه‌ای به دادستان کل انقلاب، درباره شرایط مجازات اعدام تاکید کرد. ایشان همچنین در ۲۵/۴/۱۳۵۸ عفو عمومی اعلام و همه متهمان رژیم پهلوی به جز متهمان به قتل، غارت، شکنجه و سوء استفاده از بیت‌المال را عفو کرد. (ببینید: عفو عمومی) امام‌خمینی در برابر تبلیغات داخلی و خارجی علیه دادگاه‌های انقلاب اسلامی، از آن حمایت کرد؛ با این حال در پی گزارش‌هایی از تخلف و ورود به حوزه خصوصی افراد در برخی از نهادها، ازجمله دادسراهای انقلاب، پیام معروف به «فرمان هشت‌ماده‌ای» را در ۲۴/۹/۱۳۶۱ صادر کرد. (ببینید: فرمان هشت‌ماده‌ای) ایشان همچنین با تعیین نمایندگانی برای نظارت، تسریع در رسیدگی به وضعیت زندانیان دادگاه انقلاب را خواستار شد و با پیشنهاد اعضای هیئت اجرایی فرمان هشت‌ماده‌ای، سیدجعفر کریمی را به ریاست محکمه قضات متخلف منصوب کرد. (ببینید: دادگاه‌های انقلاب اسلامی)

دادگاه ویژه روحانیت

دادگاه ویژه روحانیت، برای رسیدگی به اتهام‌ها و تخلف‌های روحانیان، از خرداد ۱۳۵۸ به تدریج شکل گرفت. امام‌خمینی در سوم خرداد ۱۳۵۸ طی حکمی دستور داد هیئت‌هایی مرکب از سه تن از اهل علم و مورد وثوق و نیز دو نفر از معتمدان محل به اتهام روحانیان یا اهل منبر هر شهر رسیدگی کنند و مجرمان زیر نظر دادگاه انقلاب به مجازات برسند. (ببینید: دادگاه ویژه روحانیت) امام‌خمینی تشکیل دادگاه ویژه روحانیان را نه امتیازی برای روحانیان، بلکه شدت عمل در برخورد با جرایم روحانیان با هدف مراقبت از اسلام و حراست از جایگاه روحانیان صالح دانست. دادگاه ویژه روحانیت، که در مرحله نخست، بیشتر به تخلف‌های روحانیان وابسته به رژیم پهلوی رسیدگی می‌کرد، به دلیل برخی فشارها، عمدتاً از جانب بیت حسینعلی منتظری، تعطیل شد؛ اما پس از مدتی امام‌خمینی با توجه به ضرورت صیانت از حوزه بر تشکیل مجدد آن تاکید کرد؛ ولی این بار نیز با شکایت برخی از محکومان به بیوت مراجع تقلید و سرانجام با مخالفت دوباره منتظری و افراد نزدیک به بیت او، این دادگاه به حکم شورای عالی قضایی در سال ۱۳۶۴ منحل شد. با این حال، این دادگاه برای بار سوم در مهر سال ۱۳۶۵ با تاکید امام‌خمینی و تلاش محمدی ری‌شهری (ببینید: محمد محمدی ری‌شهری) و حمایت خامنه‌ای، رئیس‌جمهور وقت، و به‌رغم مخالفت دوباره منتظری، آغاز به کار کرد. امام‌خمینی در ۲۵ خرداد ۱۳۶۶ طی حکمی علی فلاحیان را دادستان دادسرای ویژه قرار داد و همه دادگاه‌ها و دادسراهای عمومی و انقلاب را موظف به همکاری کرد. ایشان در همین تاریخ علی رازینی را نیز حاکم شرع دادگاه ویژه روحانیت‏ قرار داد و از او خواست با کمال دقت و ظرافت و قاطعیت به وظیفه شرعی‏ عمل کند. رازینی در ۳۱ تیر ۱۳۶۶ از امام‌خمینی درخواست کرد دایره کار دادگاه ویژه گسترش پیدا کند و به همه امور مربوط به روحانی‌نماها و منتسبان به آنان در همه شهرها رسیدگی شود؛ همچنین محاکمه همه متهمان در پرونده‌ای که متهم اصلی آن روحانی است در اختیار این دادگاه باشد. امام‌خمینی ضمن موافقت با این درخواست بر حفظ عدالت و احتیاط تاکید کرد. (ببینید: دادگاه ویژه روحانیت)

نهادهای انتظامی و نظامی

شرایط خاص روزهای ابتدایی پیروزی انقلاب و وجود تهدیدهای گوناگون علیه آن، موجب توجه ویژه‌ای درباره امنیت کشور و حفظ انقلاب بود. امام‌خمینی با توجه ویژه به این امر، به تاسیس یا تقویت نهادهای انتظامی و نظامی کمک کرد:

کمیته انقلاب اسلامی

کمیته انقلاب اسلامی، نخستین نهاد انتظامی برای تامین امنیت داخلی و پاسداری از انقلاب اسلامی بود که تنها یک روز پس از پیروزی انقلاب اسلامی شکل گرفت. پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ و تسخیر پادگان‌ها، سلاح‌های بسیاری به دست مردم و گروه‌های سیاسی افتاد و بیم آن می‌رفت در نبود نیروی نظامی و انتظامی متمرکز، امنیت جامعه به خطر افتد. افزون بر این، تحرک برخی گروه‌های ضدانقلاب و وفادار به رژیم پهلوی سبب شد که نیروی مردمی شبه‌نظامی متعلق به انقلاب ایجاد شود. (ببینید: کمیته‌های انقلاب اسلامی) امام‌خمینی یک روز پس از پیروزی، در ۲۳ بهمن ضمن تذکراتی به مردم برای حفظ نظم و حفاظت از انقلاب، از آنان خواست که در هر شهر و محله کمیته‌هایی برای حفظ امنیت تشکیل شود. (ببینید: کمیته‌های انقلاب اسلامی) پس از صدور این پیام‌ها از سوی امام‌خمینی، کمیته‌های انقلاب اسلامی به عنوان نخستین نهاد انقلابی در مساجد و محله‌های سراسر کشور تشکیل شد که پاسداری از امنیت و آسایش عمومی شهروندان و مقابله با عناصر مخل امنیت و ضدانقلاب را در سراسر کشور به عهده گرفت و به پیشنهاد مرتضی مطهری، محمدرضا مهدوی کنی در حکمی از سوی امام‌خمینی، به عنوان نخستین رئیس کمیته‌ها منصوب شد. در حکم امام‌خمینی به مهدوی کنی، ماموریتی کلی با عنوان سازماندهی کمیته‌های انقلاب اسلامی، برای پاسداری از انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی آمده بود و کمیته می‌بایست در آن مقطع خلا وجودی دیگر نهادهای انتظامی را پر می‌کرد. کمیته‌ها در اوایل انقلاب، از مبارزه با مجرمان و گروه‌های مسلح و تروریست‌های ضدانقلاب گرفته تا حل‌وفصل اختلافات خانوادگی را برعهده داشتند. این امر به سبب قرارگرفتن روحانیان در راس کمیته‌ها نمود خاصی داشت که برخی از آنان را خود امام‌خمینی نصب کرده بود. (ببینید: منصوبان امام‌خمینی) امام‌خمینی از کمیته‌ها به عنوان حافظان اسلام و انقلاب یاد کرده و در برابر انتقادات، از آنان دفاع کرده است. ایشان بر نقش تاثیرگذار جوانان کمیته‌ای در پیروزی انقلاب و ادامه آن تاکید کرده است. با این حال امام‌خمینی، به دلیل نفوذ برخی افراد ناشایست و عملکرد افراطی برخی از اعضای کمیته، بارها از کمیته‌ها و روحانیان شاغل در آن نهاد خواست که بر اساس موازین اسلامی و مقررات عمل کنند؛ زیرا مردم، خلاف و لغزش افراد کمیته را به حساب اسلام و روحانیت می‌گذارند. (ببینید: کمیته‌های انقلاب اسلامی) پس از تثبیت انقلاب و ساماندهی نهادهای انتظامی و نظامی، همه نهادهای انتظامی در هم ادغام و سازمانی با عنوان نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران شکل گرفت. (ببینید: کمیته‌های انقلاب اسلامی  و قوای انتظامی)

سپاه پاسداران انقلاب اسلامی

سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، نهادی است نظامی که برای پاسداری از انقلاب اسلامی، در دوم اردیبهشت ۱۳۵۸ تاسیس شد. پراکندگی نیروهای نظامی و انتظامی حافظ انقلاب در آغاز پیروزی، امام‌خمینی و شورای انقلاب را بر آن داشت تا اکبر هاشمی رفسنجانی را مامور کنند تا با هماهنگ‌کردن گروه‌های نظامی طرفدار نظام، گروه جدیدی با یک شورای فرماندهی تشکیل دهد. امام‌خمینی در اواخر فروردین ۱۳۵۸ در دیدار با نمایندگان این تشکل، دستور داد نیرویی مسلح و مکتبی، مستقل از دولت موقت، زیر نظر شورای انقلاب تاسیس شود و به این ترتیب نهاد سپاه پاسداران انقلاب اسلامی پایه‌گذاری شد. مدتی بعد، عباس دوزدوزانی به سفارش امام‌خمینی فرماندهی سپاه را بر عهده گرفت. (ببینید: سپاه پاسداران انقلاب اسلامی) در سوم خرداد ۱۳۵۹ سیدابوالحسن بنی‌صدر رئیس‌جمهور وقت و جانشین فرمانده کل قوا، عباس آقازمانی معروف به ابوشریف را به فرماندهی سپاه برگزید. امام‌خمینی در ۲۸ تیر ۱۳۵۹ مرتضی رضایی که بنی‌صدر او را پس از ابوشریف برای فرماندهی سپاه معرفی کرده بود تایید کرد. ایشان همچنین در شهریور۱۳۶۰ محسن رضایی را به فرماندهی سپاه نصب کرد و وی تا رحلت ایشان این مسئولیت را بر عهده داشت. همچنین از آغاز تاسیس سپاه تا رحلت امام‌خمینی، به ترتیب حسن لاهوتی، سیدعلی خامنه‌ای، فضل‌الله محلاتی، (ببینید: فضل‌الله محلاتی) سیدحسن طاهری خرم‌آبادی، محمدرضا فاکر و عبدالله نوری، نمایندگان ایشان در سپاه بودند. امام‌خمینی پاسداری از اسلام و قرآن، دفاع از دستاوردهای نهضت اسلامی، پاسداری از جمهوری اسلامی و مبارزه با توطئه‌های دشمنان اسلام، پاسداری از استقلال کشور و انتظام امور و مراقبت از شخصیت‌های انقلاب در برابر تروریست‌ها را از انتظارات خود از پاسداران انقلاب شمرده است. در نخستین اطلاعیه شورای فرماندهی سپاه نیز وظایف سپاه کمک به اجرای امور انتظامی امنیتی، مبارزه مسلحانه با جریان‌های برانداز، همکاری با نیروهای مسلح، کمک به اجرای دستورهای دادگستری، حمایت از نهضت‌های آزادی‌بخش جهان اسلام با نظارت رهبری، استفاده از نیروهای انسانی سپاه برای مقابله با حوادث طبیعی و کمک به طرح‌های جمهوری اسلامی عنوان شده است. (ببینید: سپاه پاسداران انقلاب اسلامی) امام‌خمینی در کنار حمایت از سایر نیروهای مسلح، به‌ویژه ارتش و جلوگیری از انحلال آن که خواسته برخی گروه‌های چپ در اوایل پیروزی بود، (ببینید: قوای مسلح) از سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در برابر مخالفت و حملات برخی گروه‌های سیاسی، حمایت می‌کرد و سپاه را از نهادهای بنیادین و جوشیده از متن ملت و مدافع ارزش‌های الهی نظام اسلامی خوانده و تضعیف آن را خیانت به کشور می‌دانست. (ببینید: سپاه پاسداران انقلاب اسلامی) امام‌خمینی همچنین از نقش بی‌بدیل سپاه پاسداران در طول جنگ تحمیلی، تقدیر کرده، به پاسداران سفارش می‌کرد با حفظ روحیه رزمی، جهات معنوی خود را تقویت کنند؛ چنان‌که مردم با دیدن آنان احساس امنیت، و اشرار و اوباش و ضد انقلاب احساس ترس کنند. امام‌خمینی همچنین پاسداران را از تندروی پرهیز می‌داد و اصرار داشت از این نهاد انقلابی حراست و از نفوذ افراد منحرف در آن جلوگیری شود. ایشان برای سلامت قوای نظامی کشور، بارها تاکید کرد نیروهای نظامی به‌ویژه سپاه پاسداران در احزاب سیاسی وارد نشوند و در امور و مناقشات سیاسی دخالت نکنند. ایشان مسئولان کشوری و لشکری و مردم را موظف می‌دانست بر جلوگیری از ورود نیروهای نظامی به بازی‌های سیاسی اهتمام داشته باشند. (ببینید: سپاه پاسداران انقلاب اسلامی  و پاسدار)

بسیج مستضعفین

بسیج مستضعفین نهادی مردمی برای دفاع از اسلام، نظام اسلامی و مستضعفان جهان است که در پنجم آذر ۱۳۵۸ به فرمان امام‌خمینی تاسیس شد. از نگاه امام‌خمینی اگر چه نقش ارتش و سپاه پاسداران در مقابله با توطئه‌ها ارزشمند بود، اما این دو نهاد بدون حمایت مردمی فاقد کارایی لازم بودند، از این‌رو دستور تشکیل ارتش بیست‌میلیونی را صادر و تاکید کرد کشوری که بیست‌میلیون جوان دارد باید بیست میلیون بسیجی داشته باشد. (ببینید: بسیج مستضعفان) پس از فرمان امام‌خمینی، واحد بسیج در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی تشکیل شد و برنامه‌ای را برای آموزش نظامی همگانی با عنوان «آموزش نظامی پاسدار ذخیره» اعلام کرد. شورای انقلاب در ۲۸/۲/۱۳۵۹ برای پیشگیری و مقابله با هر گونه تهدید نظامی و سوانح طبیعی، سازمانی را به نام سازمان بسیج ملی زیر نظر فرمانده کل قوا و وابسته به وزارت کشور تصویب کرد. دو ماه بعد در ۱۹/۴/۱۳۵۹ لایحه قانونی دیگری به تصویب شورای انقلاب رسید. به موجب این قانون، تشکیلات آن باید با همکاری ریاست جمهوری، وزارت کشور، وزارت دفاع ملی، ستاد مشترک ارتش و سپاه پاسداران به تصویب هیئت وزیران برسد. سازمان بسیج ملی در ۱۰/۶/۱۳۵۹ به بسیج مستضعفین تغییر نام داد. رئیس این نهاد را رهبر یا شورای رهبری منصوب و خط‌مشی کلی آن را شورای عالی دفاع تعیین می‌کرد. این سازمان ضمن آموزش و سازماندهی داوطلبان، آنان را برای مقابله با هر گونه تهدید و تجاوز داخلی و خارجی آماده می‌کرد. (ببینید: بسیج مستضعفان) با آغاز جنگ تحمیلی عواملی چند ازجمله سوء استفاده بنی‌صدر، رئیس‌جمهور وقت از بسیج به عنوان اهرم قدرت علیه نیروهای انقلابی و نیز برای جلوگیری از ایجاد ارگان‌های موازی و شرایط جنگی کشور، مجلس شورای اسلامی در ۲۸/۱۰/۱۳۵۹ سازمان بسیج ملی (مستضعفین) را در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ادغام کرد. امام‌خمینی با توجه ویژه به بسیجیان، آنان را ازجمله بهترین همراهان خود می‌دانست و با توجه به حماسه‌آفرینی‌های بسیج در هشت ‌سال جنگ تحمیلی، آنان را آینه مجسم مظلومیت‌ها و رشادت‌های مردم ایران در صحنه نبرد و تاریخ مصور انقلاب خواند؛ چنان‌که بسیج و نیروهای خودجوش و داوطلب برای خدمت را «لشکر مخلص خدا» می‌دانست. (ببینید: بسیج مستضعفان) سازمان پیشمرگان مسلمان کُرد نیز تشکیلاتی سازمان‌یافته از مردم بومی کُرد و زیر نظر سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بود که برای سازماندهی نیروهای کرد در برابر برخی اشرار و گروه‌های وابسته در کردستان ایران تشکیل شد و می‌توان آن را نمودی از بسیج مستضعفان شمرد که در جنگ تحمیلی و مقابله با شورشیان و اشرار در غرب کشور در آن مقطع نقش ارزنده‌ای ایفا کرد. امام‌خمینی نیز با سپاسگزاری از فداکاری جوان‌های پیشمرگ، علاقه خود را به آنان، علاقه مسلمان با مسلمان و پدر با فرزند نامیده است. (ببینید: سازمان پیشمرگان مسلمان کرد)

شورای عالی دفاع ملی

شورای عالی دفاع ملی، بالاترین نهاد ساماندهی نیروهای مسلح و مردمی در دهه نخست جمهوری اسلامی ایران است که از مهر ۱۳۵۹ شکل گرفت. پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، با توجه به ضرورت بازسازی ارتش و ساماندهی نیروهای مسلح، وزارت دفاع ملی در دولت موقت پیشنهاد داد نهادی به نام شورای عالی دفاع ملی و امنیت با اعضایی مشخص تشکیل شود. برابر با اساسنامه مصوب، اعضای شورای عالی دفاع مرکب از نخست‌وزیر، وزیر دفاع، یکی از معاونان نخست‌وزیر، رئیس ستاد ارتش ملی و سه نفر از افسران عالی‌رتبه ارتش به پیشنهاد وزیر دفاع ملی بودند. ریاست این شورا را نیز نخست‌وزیر بر عهده داشت. پس از تصویب قانون اساسی در سال ۱۳۵۸، فرماندهی کل نیروهای مسلح و تشکیل شورای دفاع ملی بر عهده رهبری قرار گرفت و اعضای شورای عالی دفاع در قانون اساسی به گونه‌ای مشخص شد که ترکیبی سیاسی ـ نظامی داشته باشد و بتواند به مسائل در ابعاد مختلف توجه کند تا در بخشی از کشور تصمیمی خلاف بخش دیگر گرفته نشود. برابر اصل یکصدودهم قانون اساسی مصوب ۱۳۵۸، اعضای شورای عالی دفاع ملی عبارت بودند از:

  • رئیس‌جمهور؛
  • نخست‌وزیر؛
  • وزیر دفاع؛
  • رئیس ستاد مشترک ارتش؛
  • فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی؛
  • دو مشاور به تعیین رهبر. طبق این اصل شورای عالی دفاع در ترکیب جدید، هدایت غیر مستقیم سیاسی و نظامی و مکتبی نیروهای مسلح را بر عهده گرفت؛ چنان‌که تشخیص و تعیین فرماندهان عالی نیروهای سه‌گانه ارتش جمهوری اسلامی ایران، اعلام جنگ و صلح و بسیج نیروهای مردمی از سوی مقام رهبری، به پیشنهاد شورای عالی دفاع واگذار شد.

با آغاز جنگ و لزوم فرماندهی واحد در جبهه و جنگ و تبلیغات، امام‌خمینی در ۲۰ مهر ۱۳۵۹ با تبیین وظایف و اختیارات شورای عالی دفاع، افزون بر وظایفی که در قانون اساسی آمده بود، همه امور مربوط به جنگ و هماهنگی تمام نیروهای مسلح را نیز به این شورا واگذار کرد. در‌ این فرمان یک نماینده از جانب مجلس شورای اسلامی به شورای عالی دفاع افزوده شد و مقرر شد در غیاب مشاوران امام‌خمینی در شورا که به دلیل شرایط بیشتر در جبهه بودند، دو نماینده مجلس که یکی از آنان رئیس مجلس بود، در شورا شرکت کنند. امام‌خمینی بر اساس اصل یکصدودهم قانون اساسی در طول دوره فعالیت شورای عالی دفاع سیدعلی خامنه‌ای، مصطفی چمران، سیدموسی نامجو، اکبر هاشمی رفسنجانی، قاسمعلی ظهیرنژاد، صیاد شیرازی و محسن رفیق‌دوست را به سمت نماینده خود و یا عضویت در ‌این شورا برگزید. بر اساس آیین‌نامه داخلی شورای عالی دفاع، ریاست شورا همواره بر عهده رؤسای جمهور وقت بوده است. این شورا در بازنگری قانون اساسی در سال ۱۳۶۸ حذف و در اصل ۱۷۶ نهاد جدیدی با عنوان شورای عالی امنیت ملی با ترکیب متفاوت و وظایف گستر‌ده‌تری به قانون اساسی افزوده شد. (ببینید: شورای عالی دفاع ملی)

نهادهای خدماتی

یکی از مهمترین اهداف انقلاب اسلامی که بارها مورد تاکید امام‌خمینی قرار گرفته است، رفع محرومیت تحمیلی بر مردم ایران از سوی رژیم پهلوی و تامین سطح معقولی از رفاه اجتماعی برای اقشار محروم و روستاییان و نیز رسیدگی به وضع ایثارگران و خانواده‌های آنان بوده است:

بنیاد مستضعفان

بنیاد مستضعفان، نهادی برای گردآوری اموال خاندان پهلوی و وابستگان آنان و هزینه‌کردن در راه نیازمندان است که در ۱۴ اسفند ۱۳۵۷ تاسیس شد. از آنجا که امام‌خمینی مالکیت خاندان پهلوی بر اموال خود را نامشروع و این اموال را متعلق به ملت ایران می‌دانست، در نامه‌ای به شورای انقلاب در ۹/۱۲/۱۳۵۷ به مصادره اموال آنان به نفع مستمندان حکم کرد. شورای انقلاب نیز بدین منظور بنیاد مستضعفان را تاسیس کرد. (ببینید: بنیاد مستضعفان) سیدمحمد حسینی بهشتی، سیدعبدالکریم موسوی اردبیلی، سیدعلی خامنه‌ای و اکبر هاشمی رفسنجانی ازجمله اعضای هیئت مؤسس بنیاد مستضعفان و علی‌نقی خاموشی نخستین رئیس بنیاد بودند. ضرورت‌ نظارت دقیق‌تر بر این مجموعه و هماهنگی بیشتر با برنامه‌های دولت، که موجب نگرانی امام‌خمینی شده بود، سبب شد ایشان در شهریور ۱۳۵۹، سرپرستی آن را به محمدعلی رجایی، نخست‌وزیر وقت، واگذار و تاکید کند امور بنیاد به دست افراد متدین و متعهد و کاردان اداره شود و اطلاعات لازم از هیئتی که رهبری تعیین کرده است، دریافت شود. پس از شهادت رجایی نیز، میرحسین موسوی، نخست‌وزیر وقت، در ۱۳ آذر ۱۳۶۰، به فرمان امام‌خمینی، مسئول بنیاد مستضعفان شد. بر پایه‌ اساسنامه، سرمایه‌گذاری و بهره‌برداری اقتصادی مطلوب و مناسب از کلیه‌ دارایی‌های بنیاد در چارچوب قوانین کشور به هدف تامین اشتغال و ایجاد مسکن برای محرومان جامعه، کمک به تامین بودجه‌ طرح ویژه‌ فرزندان شهدا و پرداخت کمک‌های بلاعوض به فقرا، ازجمله وظایف بنیاد تعریف شده است. امام‌خمینی وظیفه خطیر بنیاد مستضعفان در رسیدگی به محرومان و حجم بسیار امکانات و دارایی آن را دلیل مراقبت جدی مسئولان نهاد از ـ عملکرد آن می‌دانست. ایشان با سفارش به رعایت مقررات، مصادره اموال از سوی افراد غیر مسئول را رد کرد و یادآور شد همه مصادره‌ها باید مطابق موازین شرعی و با حکم دادستان یا قضات دادگاه‌ها باشد. (ببینید: بنیاد مستضعفان  و مصادره اموال) ایشان تاکید داشت این بنیاد باید از کار خود گزارش دهد و صورت اموال منقول و غیر منقول مقامات رژیم پهلوی را که در اختیار دارد و راه مصرف آن در بنیاد را به روشنی برای مردم بیان کند تا مردم در جریان فعالیت‌های این نهاد انقلابی قرار گیرند. (ببینید: بنیاد مستضعفان)

کمیته امداد امام‌خمینی

کمیته امداد امام‌خمینی نهادی است برای کمک به محرومان جامعه که کمتر از یک ماه پس از پیروزی انقلاب اسلامی، در ۱۹ اسفند ۱۳۵۷ به فرمان امام‌خمینی تاسیس شد. ایشان در فرمان خود مهدی کروبی را مامور کرد به همراه حبیب‌الله عسکراولادی و حبیب‌الله شفیق در تهران و شهرستان‌ها، کمیته‌های امداد تشکیل دهد و برای واریز وجوه تعیین‌شده حسابی با همین نام باز کند. (ببینید: کمیته امداد امام‌خمینی) کمیته امداد امام‌خمینی، طبق اساسنامه، بر اساس مبانی فقهی و ارزشی اسلام و برای امداد درماندگان و خودکفایی محرومان تاسیس شده است؛ به همین منظور شناسایی انواع محرومیت‌، نارسایی مادی و معنوی، کمک به محرومان از طریق اعطای کمک‌های بلاعوض، وام و ‌ایجاد کار مناسب و کمک‌های آموزشی و درمانی و مالی، ازجمله وظایف این نهاد است. امام‌خمینی کار کمیته امداد را کاری بسیار شریف و خداپسند می‌دانست و با حمایت و قدردانی از مسئولان و کارکنان آن، پیدایش این نهاد را از نوآوری‌های انقلاب و از برکات اسلام شمرد. (ببینید: کمیته امداد امام‌خمینی)

بنیاد مسکن انقلاب اسلامی

بنیاد مسکن انقلاب اسلامی نهادی برای ساماندهی مسکن محرومان است که به دستور امام‌خمینی در۲۱ فروردین ۱۳۵۸ تنها دو ماه پس از پیروزی انقلاب اسلامی، تاسیس شد. ایشان این بنیاد را متولی کمک به ساخت‌وساز مسکن و سرپناه ارزان‌قیمت برای محرومان قرار داد. (ببینید: بنیاد مسکن انقلاب اسلامی) امام‌خمینی هم‌زمان با تاسیس بنیاد مسکن، حسابی با عنوان حساب ۱۰۰ که بعدها به «حساب ۱۰۰ امام» معروف شد، در بانک ملی افتتاح کرد و با واریز مبلغ ده میلیون تومان به آن، از افراد نیکوکار و توانمند خواست کمک‌های خود را برای خانه‌دارشدن افراد ناتوان به این حساب واریز کنند. ایشان مشکل مسکن را از مصیبت‌بارترین دشواری‌های زندگی مردم و میراث شوم رژیم گذشته دانست و بر ضرورت رفع این مشکل تاکید کرد. ایشان بعدها به نمایندگان خود اجازه داد از اموال مجهول‌المالک و بی‌صاحب و بی‌وارث نیز برای ساخت مسکن محرومان استفاده کنند. امام‌خمینی در فرمان تاسیس بنیاد مسکن، دولت را مامور کرد با همکاری گروهی مرکب از سه نفر کارشناس شهرسازی و خانه‌سازی، یک نفر روحانی و یک نماینده دولت، خانه‌های ارزان‌قیمت بنا کنند، در مناطق مرغوب و قابل سکونت، زمین رایگان در اختیار سازندگان مسکن قرار دهند، دولت آب و برق و راه، وسایل رفت ‌و آمد، مدرسه، درمانگاه و دیگر نیازمندی‌های عمومی را فراهم کند و افراد نیکوکار به‌اندازه توان از لحاظ مصالح ساختمانی، زمین و نیروی کار در اجرای این طرح مشارکت کنند. بنیاد مستضعفان نیز در یاری این طرح، از اموال مصادره‌شده خاندان پهلوی استفاده کند. امام‌خمینی در ۷ شهریور ۱۳۶۰ سیدهاشم رسولی محلاتی را به نمایندگی خود در بنیاد مسکن و حساب ۱۰۰ گماشت. ایشان همچنین یک سال پس از تاسیس بنیاد، در پیام نوروزی خود از مسئولان بنیاد مسکن و بنیاد مستضعفان خواست گزارش کار و نیز دلیل کند بودن روند کار را به مردم توضیح دهند. (ببینید: بنیاد مسکن انقلاب اسلامی)

جهاد سازندگی

جهاد سازندگی، نهادی انقلابی با هدف محرومیت‌زدایی از روستاهای ایران است که در پی دستور امام‌خمینی در ۲۷ خرداد ۱۳۵۸ تاسیس شد. ایشان در این فرمان از همه قشرهای مردم، از زن و مرد و از دولت و روحانیان خواست در این کار مشارکت کنند. (ببینید: جهاد سازندگی) هدف از تشکیل جهاد سازندگی، بسیج امکانات و استعدادهای مردم و دولت برای همکاری در تهیه و اجرای سریع طرح‌های سازندگی، تنظیم روش کار و مشارکت افراد و سازمان‌های داوطلب با به‌کارگیری مقررات ساده بود. فعالیت جهاد سازندگی در سال‌های نخست، به عمران، خدمت‌رسانی و آموزش‌های فنی محدود بود؛ ولی بعدها مسئولیت‌های جهاد، رسیدگی به اموری چون امور فرهنگی، بهداشت و اشتغال را نیز شامل شد (ببینید: جهاد سازندگی)؛ چنان‌که حضوری گسترده و اثرگذار در دوران جنگ تحمیلی و حمایت از رزمندگان اسلامی و جبهه‌های جنگ نیز پیدا کرد. (ببینید: جنگ تحمیلی) جهاد سازندگی در آغاز زیر نظر دولت موقت بود و پس از استعفای دولت، در اواخر سال ۱۳۵۸ زیر نظر شورای انقلاب به سرپرستی سیدمحمد حسینی بهشتی قرار گرفت. در این دوره جهاد سازندگی به صورت نظام شورایی اداره می‌شد. به پیشنهاد بهشتی، امام‌خمینی علی‌اکبر ناطق نوری را به عنوان نخستین نماینده خود در جهاد منصوب کرد و پس از او در ۱۳ دی ۱۳۶۰ عبدالله نوری را به عنوان نماینده خود در جهاد سازندگی برگزید و از وی خواست با شرکت در جلسات شورای مرکزی جهاد سازندگی، ایشان را از تصمیم‌‌های کلی آن نهاد آگاه کند و با دقت کامل حرکت این نهاد مردمی را زیر نظر گیرد. (ببینید: جهاد سازندگی) امام‌خمینی حضور مردم در جهاد سازندگی را وظیفه همه ملت و آبادانی کشور را نیز در گرو آن می‌دانست. ایشان همچنین با قدردانی از نقش فعال جهاد سازندگی در جنگ تحمیلی، نقش این نهاد را در جنگ، کمتر از نیروهای نظامی نمی‌دانست و جهادگران سازندگی را سنگرسازان بی‌سنگر در دفاع مقدس می‌خواند. (ببینید: جهاد سازندگی)

بنیاد شهید انقلاب اسلامی

بنیاد شهید انقلاب اسلامی، نهادی برای رسیدگی به خانواده‌های شهدا و‌ ایثارگران است که در ۲۵ اسفند ۱۳۵۸ به فرمان امام‌خمینی تاسیس شد و وظایف آن طی فرمانی ده‌ماده‌ای به مهدی کروبی، سرپرست بنیاد ابلاغ شد. در فرمان امام‌خمینی تامین نیازهای اقتصادی خانواده‌های شهیدان و ‌ایثارگران از مسکن، معیشت، ‌اشتغال، بیمه درمانی، حقوق رسمی برای معلولان ناتوان و نیز برای خانواده شهیدان و درمان معلولان از وظایف بنیاد شهید شمرده شده است. همچنین ایشان بسیج جامعه برای گرامی‌داشتن خانواده شهیدان، تحکیم ارتباط معنوی خانواده‌ها با شهیدان انقلاب و پی‌گیری امور تربیتی و آموزشی فرزندان شاهد را از وظایف بنیاد شهید دانسته است. (ببینید: بنیاد شهید انقلاب اسلامی) امام‌خمینی در ۲۸ شهریور ۱۳۶۷ در نامه‌ای به کروبی، از تلاش مسئولان امور فرهنگی فرزندان شاهد تشکر کرد و از آنان خواست بیش از گذشته به این مسئله توجه کنند. ایشان ضمن تشکر از مسئولان بنیاد شهید از فاطمه کروبی، سرپرست مرکز پزشکی بنیاد شهید به‌صورت ویژه سپاس‌گزاری کرده است. امام‌خمینی همچنین به برخی از مردم و علما اجازه داد از سهم امام برای رسیدگی به خانواده شهیدان هزینه کنند؛ چنان‌که با درخواست کروبی و موافقت ایشان بخشی از اموال برجای‌مانده از رژیم پهلوی، با حفظ موازین شرعی، در اختیار بنیاد قرار گرفت و نیز بنیاد اجازه یافت برای تامین هزینه‌های خود از اموال مجهول‌المالک و بی‌وارث استفاده کند. (ببینید: بنیاد شهید انقلاب اسلامی)

بنیاد پانزده خرداد

بنیاد پانزده خرداد، نهادی خیریه‌ برای رسیدگی به خانواده شهدا، ایثارگران و محرومان است که در پانزده خرداد ۱۳۶۰ با اجازه شفاهی امام‌خمینی تاسیس شد. اعضای مؤسس بنیاد، مهدی کروبی، حسن صانعی و محمدعلی نظام‌زاده بودند. یک سال بعد، حبیب‌الله عسگراولادی وزیر بازرگانی دولت وقت با پیشنهاد هیئت مؤسس و موافقت امام‌خمینی به این جمع اضافه شد. سیداحمد خمینی، فرزند امام‌خمینی نیز عضو رسمی بنیاد نبود، اما در تاسیس و پیشرفت آن نقش بسیاری داشت. امام‌خمینی در ۱۵ خرداد ۱۳۶۱ در نامه کوتاهی به هیئت مؤسس بنیاد پانزده خرداد، با تاکید بر اعتماد خود نسبت به متصدیان بنیاد، از دولت و ملت خواست از آن پشتیبانی کنند و به هیئت مؤسس نیز یادآور شد برای روستاهای محروم اولویت قایل شوند. ایشان در ۲۲ تیر ۱۳۶۲ ‌حسن صانعی را به سرپرستی بنیاد منصوب کرد. بنیاد پانزده خرداد به عنوان نهادی غیر دولتی از محل سرمایه اولیه اهدایی امام‌خمینی از وجوه شرعی، تشکیل شده است. در هشت تیر ۱۳۶۴ حسن صانعی از امام‌خمینی خواست بخشی از اموال مصادره‌شده و در اختیار محاکم انقلاب، به آن بنیاد واگذار شود. ایشان در پاسخ، موافقت خود را به مقدار ضرورت و بر اساس موازین شرعی اعلام کرد و یوسف صانعی، دادستان کل کشور را مامور اجرای این حکم ساخت. پس از چندی، به درخواست حسن صانعی و موافقت امام‌خمینی برخی کارخانه‌ها و کارگاه‌های مصادره‌شده از عوامل رژیم پهلوی نیز به این بنیاد واگذار شد. همچنین امام‌خمینی به این بنیاد اجازه داد از اموال مجهول‌المالک و بدون وارث برای دستیابی به اهداف خود استفاده کند. فعالیت‌های محرومیت‌زدایی بنیاد همواره مورد تقدیر امام‌خمینی بوده است؛ ازجمله ایشان در اجازه‌نامه ساخت سد پانزده خرداد شهر قم به دست بنیاد، که با هدف محرومیت‌زدایی بود، کمک به محرومان و آسیب‌دیدگان جنگ را از بزرگ‌ترین عبادت‌ها شمرد. (ببینید: بنیاد پانزده خرداد)