حب دنیا

از ویکی امام خمینی
نسخهٔ تاریخ ‏۲۱ دی ۱۴۰۱، ساعت ۱۹:۳۸ توسط S.hasani (بحث | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای تازه حاوی «'''حب دنیا'''، دل‌بستگی به دنیا و نکوهش آن. ==واژه‌شناسی== «حب» به معنای مهر، دوستی و دوست‌داشتن <ref>ابن‌منظور، لسان العرب، ۱/۲۸۹؛ دهخدا، ۵/۷۵۴۷.</ref> و مقابل آن «بغض» است <ref>ابن‌منظور، لسان العرب، ۱/۲۸۹.</ref>. «دنیا» از ریشه «دنو» به معنای نزدیک...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

حب دنیا، دل‌بستگی به دنیا و نکوهش آن.

واژه‌شناسی

«حب» به معنای مهر، دوستی و دوست‌داشتن [۱] و مقابل آن «بغض» است [۲]. «دنیا» از ریشه «دنو» به معنای نزدیک‌ است [۳] و به اعتبار نزدیک‌بودن عالم طبیعت [۴] به انسان نسبت به آخرت، دنیا نامیده شده است [۵]. در اصطلاح فلسفی، دنیا عالم طبیعت است [۶]؛ ولی در اصطلاح اخلاقی، دنیا شهوات و لذایذ در عالم طبیعت است [۷] و به دو قسم ممدوح و مذموم تقسیم می‌شود. هر مقدار از آن که برای به‌ دست ‌آوردن آخرت به کار می‌رود، ممدوح است و هر مقدار که در راستای بهره نفس باشد، مذموم است [۸]. نوع مذموم حب دنیا در اصطلاح اخلاقی و عرفانی به معنای دل‌بستگی، دل‌دادگی و رضایت به زندگی دنیوی است که همراه غفلت از زندگی جاوید اخروی است و به همین سبب همواره نکوهش شده است [۹]. امام‌خمینی همانند دیگر علمای اخلاق و عرفان، حب دنیا را در آثار خود به معنای منفی و یک رذیلت اخلاقی به کار برده‌ است [۱۰].

پیشینه

در ادیان و مکاتب بشری همچون هندوئیسم، تعلق به دنیا و نفس، نکوهش شده و دوری از دنیا، ترک تعلقات نفسانی و تحمل برخی ریاضت‌ها به چشم می‌خورد [۱۱]. در ادیان الهی همچون دین یهود نیز به مواعظ پیامبران(ع) بر ترک حرص، طمع و مال‌اندوزی که از مظاهر حب دنیا به‌ شمار می‌آیند، تأکید شده است [۱۲]. اگرچه یهودیان با افراط در دنیاطلبی، قومی دنیاگرا شمرده می‌شوند [۱۳]. دوری از دنیا در قالب رهبانیت، از شاخصه‌های قوم مسیح(ع) به ‌شمار می‌آید و از ویژگی‌های حضرت مسیح(ع) نیز دوری از دنیا و مظاهر آن قلمداد شده است [۱۴]؛ چنان‌که در قرآن کریم به آن اشاره شده است [۱۵].

دین اسلام که بر اساس آیه ۱۴۳ سوره بقره، دینی میانه‌رو است و افراط و تفریط در آن راه ندارد [۱۶]، درباره دنیا نیز راه اعتدال را معرفی کرده است؛ بدین معنا که از یک‌سو حب دنیا و دل‌بستگی آن را نکوهش کرده [۱۷] و از سوی دیگر به بهره‌مندی از مظاهر دنیا و نعمت‌های آن برای تأمین سعادت بشری اهمیت داده است [۱۸]؛ چنان‌که قرآن کریم استفاده از زینت‌های دنیا را حلال شمرده است [۱۹]. در روایات نیز از یک‌سو محبت دنیا سرآغاز تمام خطاها [۲۰] و سبب هلاکت انسان معرفی شده است [۲۱]؛ در عین‌ حال در روایات دیگری دنیا کشتگاه آخرت [۲۲]، محل تجارت اولیای الهی و مسجد دوستان خداوند [۲۳] شمرده شده است. امام‌خمینی در آثار خود خطر حب دنیا و تعلق به آن را بیان کرده [۲۴] و آن را مانع سلوک و سرچشمه مصیبت‌ها و امراض معرفی می‌کند [۲۵].

حقیقت حب دنیا و اقسام آن

علمای اخلاق، حب دنیا را علاقه قلبی و انس به دنیا و لذات، شهوات و تعلقات آن [۲۶] و هر چیزی که تا پیش از مرگ برای انسان حاصل می‌شود [۲۷] می‌دانند. امام‌خمینی با گسترش حقیقت دنیا به همه ماسوی‌الله، حتی بهشت [۲۸]، حب دنیا را نه تنها تعلق به این عالم طبیعت [۲۹]، بلکه اشتغال و علاقه به ماسوی‌الله را نیز از مصادیق حب دنیا [۳۰] می‌داند.

علمای اخلاق، دنیا را به مذموم و ممدوح تقسیم کرده‌ [۳۱] و خیربودن بهره‌مندی از دنیا را امری نسبی دانسته‌اند؛ بدین‌ معنا که برای عده‌ای دنیا مذموم است و برای برخی مذموم نیست؛ زیرا اگر بهره از دنیا برای تأمین لذت و شهوت باشد، دنیای مذموم است و اگر وسیله رسیدن به آخرت و اصلاح آن باشد، مذموم نیست [۳۲]. گروهی از علما با استناد به آیات [۳۳] و روایات [۳۴]، دنیای مذموم را مرکب از اموری می‌دانند که انسان را از طاعت خدا، دوستی او و به ‌دست ‌آوردن آخرت باز می‌دارد. بنابراین هر چه به رضای خدا و قرب او بینجامد، از آخرت است؛ هرچند به‌حسب ظاهر از دنیا باشد؛ مانند تجارت و زراعت که مقصود از تأمین معاش، صرف‌کردن آنها در مصارف خیر و کمک به مستمندان باشد [۳۵] (ببینید: دنیا و آخرت).

امام‌خمینی بر این باور است که مراد از دنیای مذموم در زبان قرآن و روایات، علاقه و حب به دنیاست. بر این‌ اساس، دنیای مذموم، همان توجه قلب به طبیعت و دل‌بستگی و محبت به آن است؛ چنان‌که وابستگى و دوست‌داشتن مال، مقام و قدرت نیز از شعبه‏هاى حب دنیا به شمار می‌آیند [۳۶]؛ ولی دنیای ممدوح، خود عالم طبیعت است که محل ترقیات معنوی است؛ زیرا هر موجودی دارای دو مقام ظهور و شهود است که مرتبه نازله دنیوی شیء است و مقام بطون، ملکوت و غیب که مرتبه صاعده اخروی آن است. این نشئه نازله دنیوی اگر در ذات خود ناقص است، اما چون محل تربیت نفوس و جایگاه تحصیل مقامات و مزرعه آخرت است، از بهترین عوالم نزد اولیای الهی(ع) است [۳۷].

اسباب حب دنیا

اصل علاقه به امور دنیوی، سنّت و فطرت الهی است که حرکت و کمال زندگی و حیات انسان بر آن متوقف است و اگر این علاقه از بشر گرفته شود، اجتماع انسانی و زندگی دنیوی و تلاش برای زندگی آخرت؛ زمینه‌ای نخواهد داشت؛ ولی سرگرم‌شدن به این امور دنیوی، قناعت و بسنده‌کردن به آن، مذموم شمرده شده است [۳۸]. البته گروهی معتقدند نفوس افراد بشر در فطرت خود مختلف هستند؛ بعضی نورانی و مایل به امور قدسی و برخی ظلمانی و مایل به امور دنیوی هستند [۳۹]. گروهی سبب حب دنیای مذموم را ضعف ایمان [۴۰] و توجه به مظاهر دنیا و زینت‌های آن [۴۱] دانسته‌اند.

امام‌خمینی ریشه حب دنیا را حب نفس می‌داند [۴۲] و معتقد است انسان مولود همین عالم طبیعت است و به همین سبب محبت این دنیا از همان آغاز در قلبش قرار داده شده و هر چه رشد می‌کند و بیشتر با لذت‌های دنیا آشنا می‌شود، این محبت نیز در دلش بیشتر می‌شود [۴۳]. به باور ایشان از ویژگی‌های فطری قلب انسان، این است که هر چه مطلوب و مقصود قلب باشد، به آن علاقه و محبت می‌یابد [۴۴]. پس نفس انسان هر بهره و استفاده‌ای که از دنیا می‌برد، در قلبش اثر می‌گذارد و سبب تعلق او به دنیا می‌شود و هرچه بهره‌ها و لذت‌های او از دنیا بیشتر باشد، قلب از آن بیشتر تأثر می‌یابد و تعلق و محبتش به دنیا بیشتر می‌شود؛ تا آنجا که تمام توجه قلبش به دنیا می‌شود [۴۵] (ببینید: حب نفس). به باور ایشان، اولیای الهی(ع) به عالم طبیعت تعلق و وابستگی ندارند؛ ولی از همین واقع‌شدن در عالم طبیعت و بهره طبیعی که از آن به‌ دست می‌آید، نوعی کدورت پدیدار می‌شود که علت استغفار آنها بوده است [۴۶].

آثار حب دنیا

عالمان اخلاق، رذایلی همچون بخل [۴۷]، آرزوهای طولانی [۴۸] حسد [۴۹] و غضب [۵۰] را از آثار حب دنیا معرفی کرده‌اند. برخی سرچشمه تمام گناهان و نقص‌ها و منبع همه فسادها را حب دنیا می‌دانند [۵۱].

امام‌خمینی حب دنیا را چنان‌که در برخی روایات آمده [۵۲] سرچشمه همه مفاسد دانسته است [۵۳]. به باور ایشان محبت به دنیا ـ هر‌چند از نوع حلال آن ـ سرآغاز تمام خطاها و بزرگ‌ترین حجاب‌هاست [۵۴] و حب دنیا، مانع انسان در هر مقصد و مقصود دینی است [۵۵]. به باور ایشان در فطرت انسان جز حب حق‌تعالی که کمال مطلق است، چیز دیگری نیست؛ ولی وقتی این محبت با محبت دنیا آمیخته می‌شود، صفحه قلب را زنگار می‌گیرد و در نتیجه قلب، حقایق را آن‌گونه که هست نشان نمی‌دهد [۵۶]؛ از این‌رو تعلقات دنیا سبب حجاب و پرده میان قلب و تجلیات حق‌تعالی می‌شود و هر چه تعلق بیشتر باشد حجاب، غلیظ‌تر و زدودن آن دشوارتر است [۵۷]. در برابر، پیراستن نفس از تعلقات دنیا سرآغاز همه کمالات می‌شود [۵۸].

امام‌خمینی حب دنیا را ریشه اصلی بیماری‌های قلبی شمرده [۵۹] که گاهی سبب ناخشنودی از خداوند و هلاکت فرد می‌شود [۶۰]. ایشان حتی انگیزه‌های دنیوی در عبادت‌ها، مانند خواندن نماز شب به قصد افزونی روزی و خواندن نماز اول ماه برای سلامتی را نیز سبب نقصان عبادت و یک نوع دنیاگرایی می‌شمارد؛ هرچند از نظر فقهی موجب بطلان نمی‌شود [۶۱]. ازجمله آثار دیگر حب دنیا، هراس از مرگ است؛ زیرا حب بقا در فطرت انسان نهادینه شده و انسان از سویی زندگی و لذت‌های آن را محدود به همین زندگانی دنیا می‌پندارد و از سوی دیگر، مردن را سبب قطع آن لذت‌ها می‌داند؛ از این‌رو از مردن بیزار و گریزان است [۶۲] (ببینید: مرگ).

امام‌خمینی اموری مانند ستم، غارت، فساد و گرایش به مذاهب باطل را از آثار حب دنیا می‌داند و معتقد است فضیلت‌هایی چون عدالت، شجاعت، عزت نفس، آزادگی، عفت و سخاوت با حبّ دنیا جمع نمی‌شود [۶۳]. ایشان به پیروی از روایت [۶۴]، باطن دنیا را مردار دانسته و گاهی از آن به چراگاه حیوانات و محل اعتکاف ستمگران تعبیر کرده [۶۵] و اشتغال به آن را سبب خوارى انسان می‌داند [۶۶]. افزون بر این همه، اهل دنیا همواره در رنج و زحمت به سر می‌برند و ترس ازدست‌دادن آن نیز سبب اندوه دوچندان آنان می‌شود [۶۷]. همچنین ایشان علاقه رسیدن به ریاست و مقامی را که همراه با حب دنیاست موجب آشوب قلبى انسان مى‌داند و بر این باور است که هر چه مقام بالاتر باشد، آشوب قلبى بیشتری را در پى خواهد داشت [۶۸].

امام‌خمینی به برخی آثار و مفاسد دیگر حب دنیا نیز اشاره کرده‌ است. ازجمله:

  1. تقویت جنبه‏هاى حیوانى و طبیعى در وجود انسان؛
  2. خروج قوای نفس از حالت اعتدال [۶۹]؛
  3. غفلت از خداوند [۷۰]؛
  4. بازداشتن انسان از عبادت؛
  5. ضعف اراده [۷۱]؛
  6. بسته‌شدن چشم و گوش از درک حقایق [۷۲]؛
  7. کشیده‌شدن به سوی محرمات و منصرف‌شدن از واجبات [۷۳]؛
  8. دشمنی‌ورزی با خدا، پیامبران، اولیای الهی، فرشتگان و بندگان خدا [۷۴]؛
  9. محروم‌شدن از لذت مناجات [۷۵]؛
  10. حضور قلب نداشتن در نماز [۷۶]؛
  11. قساوت قلب [۷۷]؛
  12. بازداشتن از معرفت خداوند؛
  13. پریشانی و سلب آرامش [۷۸]؛
  14. فقر و ذلت درونی [۷۹]؛
  15. طولانی‌شدن عالم قبر و برزخ [۸۰]؛
  16. موفق‌نشدن به کارهای بزرگ [۸۱].

امام‌خمینی آثار سوء دنیاطلبی در اهل علم و دولت‌مردان را شدیدتر [۸۲] و سبب بدبینی مردم و فساد جامعه [۸۳] می‌دانست و دولت‌مردان را به تزکیه نفس و روی‌گردانی از دنیا سفارش می‌کرد و حب دنیا و حب نفس را خطری جدى برای آنان می‌شمرد [۸۴]. در برابر آن، بی‌اعتنایى دولت‌مردان به فریبندگی‌های دنیا را مایه قدرت و قوت دولت مى‏دانست و آنان را به مطالعه صدر اسلام و حکومت امام‌علی(ع) و ساده‌زیستى ایشان دعوت می‌کرد [۸۵] (ببینید: زهد).

درمان حب دنیا

ازجمله مواردی که در روایات، موجب خلاصی انسان از حب دنیا می‌شود، محبت به خداوند [۸۶]، تقوا [۸۷] و یادآوری مرگ [۸۸] است. علمای اخلاق نیز شناخت مفاسد و آفات دنیا [۸۹] و یقین به آخرت و ثواب‌های عظیم آن را از سویی [۹۰] و زهد و پرهیز عملی از تعلق به دنیا را از سوی دیگر [۹۱]، راه رهایی از حب دنیا دانسته‌اند. اهل معرفت نیز راه درمان حب دنیا را پیروی از قرآن و سنّت می‌دانند [۹۲]. امام‌خمینی در آثار خود به ترک حب دنیای مذموم [۹۳] و زهد در آن [۹۴] سفارش کرده است. ایشان درمان همه بیماری‌ها و مفسده‌های روحی را در درمان‌کردن حب دنیا و حب نفس می‌داند و معتقد است با درمان آن، نفس دارای ملکه اطمینان می‌شود، قلب آرامش می‌یابد [۹۵] و تمام محاسن اخلاقی در سرزمین روح وارد می‌شود [۹۶]. ایشان از میان‌بردن حب دنیا را به‌یکباره برای انسان سالک امکان‌پذیر نمی‌داند؛ ولی باور دارد انسان با تفکر و ریاضت می‌تواند به‌تدریج با قطع ریشه‌های بیماری‌های روحی، حب دنیا را از دل خارج کند [۹۷].

امام‌خمینی راه درمان حب دنیا را مجهزشدن به علم و عمل می‌داند [۹۸]؛ از این‌رو درمان عملی را در «معامله به ضد» معرفی می‌کند؛ بدین‌گونه که اگر به مال دنیا علاقه‌مند است، با صدقه‌دادن، ریشه آن را از دل بکَند [۹۹]؛ چنان‌که اموری همچون ریاضت شرعى و دل‌دادن به خداوند را نیز درمان عملی به ‌شمار می‌آورد [۱۰۰] و درمان علمی را اندیشیدن در آیات، اخبار و حالت‌های اولیای الهی می‌داند [۱۰۱].

پانویس

  1. ابن‌منظور، لسان العرب، ۱/۲۸۹؛ دهخدا، ۵/۷۵۴۷.
  2. ابن‌منظور، لسان العرب، ۱/۲۸۹.
  3. فیروزآبادی، القاموس المحیط، ۴/۳۶۰.
  4. جوهری، الصحاح، ۶/۲۳۴۱؛ ابن‌فارس، معجم مقاییس اللغه، ۲/۳۰۳.
  5. فراهیدی، العین، ۸/۷۵؛ طریحی، مجمع البحرین، ۱/۱۴۹.
  6. اخوان‌الصفاء، رسائل اخوان الصفاء و خلان الوفاء، ۱/۳۳۰؛ ملاصدرا، اسرار الآیات، ۱۱۵.
  7. غزالی، احیاء علوم الدین، ۹/۱۹۴.
  8. مجلسی، بحار الانوار، ۷۰/۶۳؛ نراقی، احمد، معراج السعاده، ۳۴۹.
  9. مکی، قوت القلوب فی معاملة المحبوب، ۱/۱۶۲؛ غزالی، احیاء علوم الدین، ۹/۱۵۵ ـ ۱۵۶؛ ابن‌عربی، الفتوحات المکیه، ۱/۳۲۵؛ نراقی، مهدی، جامع السعادات، ۲/۱۹.
  10. امام‌خمینی، چهل حدیث، ‌۱۲۲؛ امام‌خمینی، حدیث جنود، ۱۷۲ و ۲۵۵؛ امام‌خمینی، صحیفه، ۲/۲۷ و ۱۶/۲۱۳.
  11. توفیقی، آشنایی با ادیان بزرگ جهان، ۳۱ ـ ۳۲ و ۴۳.
  12. کتاب مقدس، سفر خروج، ب۲۰، ۱۷ و ب۲۲، ۲۵ ـ ۲۷.
  13. ← بقره، ۹۶؛ طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱/۲۲۸.
  14. طوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، ۹/۵۳۶؛ توفیقی، آشنایی با ادیان بزرگ جهان، ۱۶۲ ـ ۱۶۳.
  15. حدید، ۲۷.
  16. ← شریف لاهیجی، تفسیر شریف لاهیجی، ۱/۱۲۶؛ طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱/۳۲۰.
  17. آل ‌عمران، ۱۵۲؛ نحل، ۱۰۷.
  18. اسلامی، امام، اخلاق، سیاست، ۱۰۲ ـ ۱۰۵.
  19. اعراف، ۳۲.
  20. کلینی، الکافی، ۲/۳۱۵.
  21. کلینی، الکافی، ۲/۱۳۶.
  22. احسائی، عوالی اللئالی العزیزیه، ۱/۲۶۷.
  23. نهج البلاغه، ح۱۲۶، ۵۳۱.
  24. امام‌خمینی، چهل حدیث، ۱۲۴ ـ ۱۲۵؛ امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۴۷؛ امام‌خمینی، حدیث جنود، ۱۷۲ و ۲۲۵؛ امام‌خمینی، صحیفه، ۲/۲۷ ـ ۲۸ و ۱۶/۱۶۲.
  25. امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۴۳؛ امام‌خمینی، حدیث جنود، ۲۵۳.
  26. فیض کاشانی، المحجة البیضاء فی تهذیب الاحیاء، ۸/۲۴۶.
  27. نراقی، احمد، معراج السعاده، ۳۲۴.
  28. امام‌خمینی، تقریرات، ۲/۳۵۹.
  29. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۴/۱۱.
  30. امام‌خمینی، حدیث جنود، ۲۷۶.
  31. نراقی، احمد، معراج السعاده، ۳۴۹.
  32. نراقی، احمد، معراج السعاده، ۳۲۸.
  33. اعراف، ۳۲؛ نور، ۳۷.
  34. کلینی، الکافی، ۲/۱۳۱ و ۵/۷۲؛ مجلسی، بحار الانوار، ۷۰/۶۱.
  35. مجلسی، بحار الانوار، ۷۰/۶۳.
  36. امام‌خمینی، حدیث جنود، ۲۵۳ ـ ۲۵۶، ۲۷۲ ـ ۲۷۳ و ۳۰۸.
  37. امام‌خمینی، چهل حدیث، ۱۲۰ ـ ۱۲۱؛ امام‌خمینی، سرّ الصلاة، ۳۱.
  38. مطهری، مجموعه آثار، ۲۲/۲۲۸.
  39. مدنی، ریاض السالکین، ۳/۱۸۵.
  40. نراقی، مهدی، جامع السعادات، ۱/۲۷۲.
  41. فخر رازی، شرح الاشارات و التنبیهات، ۲/۶۰۸ ـ ۶۰۹.
  42. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۶/۱۶۲، ۲۱۳ و ۲۰/۹۰.
  43. امام‌خمینی، حدیث جنود، ۷۸.
  44. امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۴۷.
  45. امام‌خمینی، چهل حدیث، ۱۲۲ ـ ۱۲۳.
  46. امام‌خمینی، چهل حدیث، ۱۲۳.
  47. نراقی، مهدی، جامع السعادات، ۲/۱۱۳.
  48. غزالی، احیاء علوم الدین، ۱۵/۱۱۶.
  49. نراقی، مهدی، جامع السعادات، ۲/۳۲ و ۲۰۳.
  50. فیض کاشانی، المحجة البیضاء فی تهذیب الاحیاء، ۵/۳۰۳.
  51. غزالی، احیاء علوم الدین، ۲/۲۹۵.
  52. کلینی، الکافی، ۲/۳۱۵.
  53. امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۴۹ ـ ۵۰.
  54. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۸/۵۲۰.
  55. امام‌خمینی، حدیث جنود، ۲۵۴.
  56. امام‌خمینی، حدیث جنود، ۳۱۱.
  57. امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۲۰۲؛ امام‌خمینی، حدیث جنود، ۱۲۳.
  58. امام‌خمینی، صحیفه، ۸/۲۶۷.
  59. امام‌خمینی، حدیث جنود، ۲۵۳.
  60. امام‌خمینی، حدیث جنود، ۱۶۵ ـ ۱۶۶؛ امام‌خمینی، چهل حدیث، ۵۶۱ ـ ۵۶۲.
  61. امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۱۶۴.
  62. امام‌خمینی، چهل حدیث، ۱۲۲ ـ ۱۲۴.
  63. امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۴۹.
  64. نهج البلاغه، خ۱۰۸، ۱۵۰ ـ ۱۵۱ و خ۱۵۱، ۲۱۰.
  65. امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۸۳ و ۱۱۰.
  66. امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۸۳.
  67. امام‌خمینی، چهل حدیث، ۵۶۴.
  68. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۴/۲۱۲ ـ ۲۱۳ و ۲۰/۳۶۷.
  69. امام‌خمینی، حدیث جنود، ۲۵۵.
  70. امام‌خمینی، چهل حدیث، ۵۳۵ ـ ۵۳۶؛ امام‌خمینی، صحیفه، ۱۶/۲۱۵ ـ ۲۱۶.
  71. امام‌خمینی، چهل حدیث، ۱۲۵.
  72. امام‌خمینی، چهل حدیث، ۱۰۹ و ۶۵۵؛ امام‌خمینی، حدیث جنود، ۱۷۲ ـ ۱۷۳.
  73. امام‌خمینی، حدیث جنود، ۲۵۵.
  74. امام‌خمینی، جهاد اکبر، ۵۲ ـ ۵۳.
  75. امام‌خمینی، سرّ الصلاة، ۳۱.
  76. امام‌خمینی، سرّ الصلاة، ۳۰؛ امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۴۷.
  77. امام‌خمینی، حدیث جنود، ۱۰۸ ـ ۱۱۱.
  78. امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۴۹.
  79. امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۴۹.
  80. امام‌خمینی، چهل حدیث، ۱۲۴.
  81. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۷/۳۷۵.
  82. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۷/۳۷۶.
  83. امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۲۸۵ و ۱۰/۲۷۹؛ امام‌خمینی، جهاد اکبر، ۱۲ ـ ۱۷.
  84. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۴/۸ ـ ۹، ۳۹۲ ـ ۳۹۳، ۲۰۸ ـ ۲۱۰ و ۱۶/۴۵۸ ـ ۴۶۰.
  85. امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۴۴۰ ـ ۴۴۱ و ۸/۲۳۱ ـ ۲۳۲.
  86. آمدی، تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، ۱۴۱.
  87. کلینی، الکافی، ۲/۱۳۶.
  88. ابن‌شعبه، تحف العقول، ۳۵ و ۸۹.
  89. غزالی، احیاء علوم الدین، ۹/۱۰۱.
  90. فیض کاشانی، المحجة البیضاء فی تهذیب الاحیاء، ۸/۲۴۸.
  91. نراقی، مهدی، جامع السعادات، ۲/۵۷ ـ ۵۸.
  92. ابن‌عربی، رحمة من الرحمن، ۱/۴۲۱.
  93. امام‌خمینی، صحیفه، ۲/۲۷ ـ ۲۸، ۱۰۱ و ۶/۲۸۴.
  94. امام‌خمینی، حدیث جنود، ۳۰۷ ـ ۳۰۸.
  95. امام‌خمینی، حدیث جنود، ۲۵۴.
  96. امام‌خمینی، چهل حدیث، ۱۴۲.
  97. امام‌خمینی، حدیث جنود، ۲۵۴.
  98. امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۴۸.
  99. امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۵۰ ـ ۵۱.
  100. امام‌خمینی، حدیث جنود، ۳۰۰ ـ ۳۰۲.
  101. امام‌خمینی، سرّ الصلاة، ۳۰.

منابع

  • قرآن کریم.
  • آمدی، عبدالواحد، تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، تحقیق مصطفی درایتی، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۶۶ش.
  • ابن‌شعبه حرانی، حسن‌بن‌علی، تحف العقول فیما جاء من الحکم و المواعظ عن آل‌الرسول(ص)، تصحیح علی‌اکبر غفاری، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، ۱۴۰۴ق.
  • ابن‌عربی، محی‌الدین، الفتوحات المکیه، بیروت، دار صادر، بی‌تا.
  • همو، رحمة من الرحمن فی تفسیر و اشارات القرآن، تحقیق محمود محمود غراب، دمشق، نضر، چاپ اول، ۱۴۲۱ق.
  • ابن‌فارس، احمد، معجم مقاییس اللغه، تصحیح عبدالسلام محمد هارون، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ اول، ۱۴۰۴ق.
  • ابن‌منظور، محمدبن‌مکرم، لسان العرب، تحقیق جمال‌الدین میردامادی، بیروت، دارالفکر ـ دار صادر، چاپ سوم، ۱۴۱۴ق.
  • احسائی، ابن‌ابی‌جمهور، عوالی اللئالی العزیزیه، قم، مؤسسه سیدالشهداء(ع)، چاپ اول، ۱۴۰۳ق.
  • اخوان‌الصفاء، رسائل اخوان الصفاء و خلان الوفاء، بیروت، دارالاسلامیه، چاپ اول، ۱۴۱۲ق.
  • اسلامی، سیدحسن، امام، اخلاق، سیاست، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینى، چاپ اول، ۱۳۸۱ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، امام‌خمینی، آداب الصلاة، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ شانزدهم، ۱۳۸۸ش.
  • امام‌خمینی، تقریرات فلسفه امام‌خمینی، تقریر سیدعبدالغنی اردبیلی، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ دوم، ۱۳۸۵ش.
  • امام‌خمینی، جهاد اکبر، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ هجدهم، ۱۳۸۷ش.
  • امام‌خمینی، سرّ الصلاة (معراج السالکین و صلاة العارفین)، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ سیزدهم، ۱۳۸۸ش.
  • امام‌خمینی، شرح امام‌خمینی، چهل حدیث، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ چهارم، ۱۳۸۸ش.
  • امام‌خمینی، شرح حدیث جنود عقل و جهل، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ دوازدهم، ۱۳۸۷ش.
  • امام‌خمینی، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم ...، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش.
  • توفیقی، حسین، آشنایی با ادیان بزرگ جهان، تهران، سمت و مؤسسه فرهنگی طه و مرکز جهانی علوم اسلامی، چاپ پنجم، ۱۳۸۱ش.
  • جوهری، اسماعیل‌بن‌حماد، الصحاح تاج اللغة و صحاح العربیه، تحقیق احمد عبدالغفور عطار، بیروت، دارالعلم للملایین، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.
  • دهخدا، علی‌اکبر، لغتنامه دهخدا، تهران، دانشگاه تهران، چاپ اول، ۱۳۷۳ش.
  • شریف لاهیجی، محمدبن‌علی، تفسیر شریف لاهیجی، تحقیق جلال‌الدین ارموی، تهران، نشر داد، چاپ اول، ۱۳۷۳ش.
  • طباطبایی، سیدمحمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، ۱۴۱۷ق.
  • طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، تصحیح سیداحمد حسینی اشکوری، تهران، مرتضوی، چاپ سوم، ۱۳۷۵ش.
  • طوسی، محمدبن‌حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، تحقیق احمد قصیر عاملی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ اول، ۱۴۰۹ق.
  • غزالی، ابوحامد، احیاء علوم الدین، تحقیق عبدالرحیم‌بن‌حسین عراقی، بیروت، دارالکتاب العربی، بی‌تا.
  • فخر رازی، محمدبن‌عمر، شرح الاشارات و التنبیهات، تهران، انجمن آثار و مفاخر فرهنگی، چاپ اول، ۱۳۸۴ش.
  • فراهیدی، خلیل‌بن‌احمد، کتاب العین، تحقیق مهدی مخزومی و ابراهیم سامرایی، قم، هجرت، چاپ دوم، ۱۴۰۹ق.
  • فیروزآبادی، محمدبن‌یعقوب، القاموس المحیط، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۴۱۵ق.
  • فیض کاشانی، ملامحسن، المحجة البیضاء فی تهذیب الاحیاء، تصحیح علی‌اکبر غفاری، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ چهارم، ۱۴۱۷ق.
  • کتاب مقدس، بی‌جا، ‌دارالکتاب المقدس، ۱۹۸۰م.
  • کلینی، محمدبن‌یعقوب، الکافی، تصحیح علی‌اکبر غفاری و محمد آخوندی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.
  • مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار(ع)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق.
  • مدنی، سیدعلیخان، ریاض السالکین فی شرح صحیفة سیدالساجدین(ع)، تصحیح سیدمحسن حسینی امینی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، ۱۴۰۹ق.
  • مطهری، مرتضی، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، تهران، صدرا، چاپ اول، ۱۳۸۳ش.
  • مکی، ابوطالب محمدبن‌علی، قوت القلوب فی معاملة المحبوب، تصحیح باسل عیون السود، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۴۱۷ق.
  • ملاصدرا، محمدبن‌ابراهیم، اسرار الآیات، تصحیح محمد خواجوی، تهران، انجمن حکمت و فلسفه، ۱۳۶۰ش.
  • نراقی، ملااحمد، معراج السعاده، تحقیق محمد نقدی، قم، هجرت، چاپ ششم، ۱۳۷۸ش.
  • نراقی، ملامهدی، جامع السعادات، تصحیح سیدمحمد کلانتر، بیروت، اعلمی، چاپ چهارم، بی‌تا.
  • نهج البلاغه، ترجمه سیدجمال‌الدین دین‌پرور، تهران، بنیاد نهج البلاغه، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.

حسین صالحی، «حب دنیا»، دانشنامه امام خمینی، ج۴، ص۲۵۴.