حسین غفاری
![]() | |
اطلاعات فردی | |
---|---|
نام کامل | حسین غفاری آذرشهری |
نسب | از خاندان میرغفاری آذرشهری |
تاریخ تولد | تابستان ۱۳۹۳ق (۱۳۵۲ش) |
زادگاه | آذرشهر |
محل دفن | قبرستان دارالسلام قم |
تاریخ شهادت | ۶ دی ۱۳۵۳ |
محل شهادت | زندان قصر تهران |
خویشاوندان سرشناس | عباس غفاری (پدر شهید)، سیدمحسن میرغفاری (دایی) |
اطلاعات علمی | |
استادان | سیدمحمد حجت کوهکمری، سیدحسین بروجردی، سیدمحمدتقی خوانساری، امامخمینی، سیدشهابالدین مرعشی نجفی، علامه طباطبایی، سیدمحسن حکیم، سیدابوالقاسم خویی |
محل تحصیل | حوزههای علمیه آذرشهر، تبریز، قم و نجف |
فعالیتهای اجتماعی-سیاسی | |
سیاسی | مبارزه با رژیم پهلوی و همراهی با نهضت امامخمینی |
اجتماعی | مبارزه با فساد اجتماعی و تبلیغ و ارشاد دینی، احیای مسجد شیخ فضلالله نوری و امامت مسجد الهادی تهران |
حسین غفاری، از شاگردان درس اخلاق و خارج فقه و اصول امامخمینی.
زادگاه و خاندان
حسین غفاری آذرشهری در تابستان ۱۳۹۳ ش در آذرشهر و در خانوادهای برجسته و مبارز به دنیا آمد. پدرش حاج عباس از نوادگان حاج ملاحسن از شخصیتهای علمی و دینی آذرشهر بود که سالها در حوزه علمیه نجف اشرف به تحصیل میپرداخت و سپس ارشاد مردم آذرشهر را بر عهده داشت و در نهایت توسط نیروهای روسیه تزاری به شهادت رسید. مادر او هم منتسب به خاندان سادات میرغفاری آذرشهری بود [۱] هفت نفر دیگر از اجداد مادری شیخ حسین غفاری نیز در مبارزه با بیگانگان به شهادت رسیدهاند و مسجد حسنلوی آذرشهر آرامگاه آنان است [۲]
تحصیل
حسین غفاری در حالی که هنوز یک سال و نیم بیشتر نداشت، پدرش را از دست داد [۳] او از کودکی همراه با خانواده به کشاورزی میپرداخت (ربانی خلخالی، ۲۴۴). در کنار کار کشاورزی، خواندن و نوشتن را در آذرشهر فراگرفت. سپس به تحصیل دروس حوزوی روی آورد و برخی از کتابهای مقدماتی را در همانجا و نزد میرزا محمدحسن منطقی دهخوارقانی خواند. سپس به تبریز رفت و به تحصیلات حوزوی در مدارس علمیه آن شهر ادامه داد و شرح لمعه، اصول و کلام را نزد استادان آنجا خواند. او پس از مدتی حضور در تبریز به آذرشهر بازگشت و به تحصیل نزد داییاش سیدمحسن میرغفاری آذرشهری ادامه داد و ازجمله رساله مکارم شیخ مرتضی انصاری را نزد او آموخت [۴] سی ساله بود که شوق تحصیل او را به قم کشاند و در حوزه علمیه آن شهر پای درس برخی از استادان آن حوزه نشست. غفاری آذرشهری در آن حوزه در درسهای خارج فقه و اصول آیات سیدمحمد حجت کوهکمری، سیدحسین طباطبایی بروجردی، سیدمحمدتقی موسوی خوانساری، امامخمینی، سیدشهابالدین مرعشی نجفی و علامه طباطبایی [۵] و سیدکاظم شریعتمداری شرکت کرد [۶] درباره سالهای دقیق حضور او در درسهای امامخمینی اطلاعات متقنی در دست نیست، ولی با استناد به سالهای حضور او در قم (۱۳۲۳-۱۳۳۳ش) میتوان احتمال داد که از اواخر دهه ۱۳۲۰ ش تا عزیمت به تهران در سال ۱۳۳۳ ش در آن درسها در مسجد محمدیه شرکت میکرده است. همچنین احتمال حضور او در درسهای اخلاق امامخمینی که روزهای پنجشنبه و جمعه در مدرس زیر کتابخانه مدرسه فیضیه (تا سال ۱۳۲۴ش) برگزار میشد، وجود دارد. مدتی هم در حوزه علمیه نجف اشرف در درسهای آیات سیدمحسن طباطبایی حکیم و سیدابوالقاسم موسوی خویی حضور یافت [۷] او در ایام تابستان که حوزه علمیه تعطیل میشد به زادگاهش بازمیگشت و به تشکیل جلسات مذهبی اقدام میکرد [۸]
فعالیت مبارزاتی
حسین غفاری در سالهای ۱۳۳۴-۱۳۳۵ از قم به تهران هجرت کرد و به فعالیتهای اجتماعی و مذهبی در مسجد الهادی آن شهر پرداخت [۹] یکی از نخستین اقدامات غفاری در تهران، تعطیلی «باغ شارق» در تهران بود که مرکز فسق و فجور اشرار شده بود؛ به همین علت چند بار به کلانتری احضار شد[۱۰] از دیگر اقدامات او احیای مسجد شیخ فضلالله نوری در پشت ساختمان شهرداری تهران بود [۱۱] غفاری ازجمله روحانیانی بود که از سال ۱۳۴۱ش وارد جریان مبارزه با حکومت پهلوی شد. او در آذر ۱۳۴۱ و در جریان تصویبنامه انجمنهای ایالتی و ولایتی، در مسجد الهادی به سخنرانی علیه آن تصویبنامه پرداخت [۱۲] و همزمان در جلسات هماندیشی روحانیان مبارز تهران درباره تصویبنامه فوق شرکت میکرد [۱۳] سپس همراه با جمعی از علمای برجسته تهران اعلامیهای خطاب به «برادران ایمانی» صادر کردند و در آن به تشریح اهداف دولت امیراسدالله علم در تصویب مصوبه فوق پرداختند و بهشدت از آن انتقاد کردند و مردم را به اعتراض علیه مصوبه فراخواندند و در پایان اعلام کردند «تا روزی که به خواستههای مشروع علمای اعلام و ملت مسلمان ایران توجه نشود، از پای ننشسته و اجازه نخواهیم داد که احکام اسلام و قانون اساسی پایمال گردد و مسئولیت هر گونه حادثهای را متوجه دولت میدانیم» [۱۴] این اعتراضها باعث شد تا دولت علم تصویبنامه فوق را ملغی اعلام کند، ولی محمدرضاشاه با طرح «انقلاب سفید شاه و ملت» خود انجام اصلاحاتی را برعهده گرفت و با برگزاری رفراندومی، بر اجرای آن تأکید کرد. این اقدام شاه باعث شد تا علمای مبارز و در رأس آنان امامخمینی عید سال ۱۳۴۲ ش را تحریم کنند و در پی آن غفاری همراه با جمعی از روحانیان مبارز اعلامیهای مبنی بر عدم برگزاری جشن نوروز در آن سال صادر کردند [۱۵]
غفاری پس از حمله مأموران حکومت پهلوی به مدرسه فیضیه قم و مدرسه طالبیه تبریز در روز دوم فروردین ۱۳۴۲، سخنرانیهای شدیداللحنی در مسجد الهادی ایراد کرد. برای ارعاب او گاهی مأموران انتظامی در مسجد الهادی حضور مییافتند که با برخورد شدید غفاری مواجه میشدند [۱۶] او در محرم ۱۳۴۲ ش بر شدت مبارزات خود علیه حکومت پهلوی افزود و ازجمله در ۱۲ خرداد ۱۳۴۲ اعلامیه امامخمینی و آیتالله سیدمحمدهادی حسینی میلانی را علیه حکومت پهلوی در منبر برای حضار خواند [۱۷] در پی این اقدامات، در شب ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ که امامخمینی دستگیر و به تهران منتقل شد، همراه با هشتاد نفر از روحانیان مبارز تهران و سراسر کشور دستگیر و در زندان موقت شهربانی زندانی شدند [۱۸] و در بازجوییهایش از امامخمینی بهعنوان یکی از مراجع تقلید و واجبالاطاعه بهعنوان نایب عام امام زمان (عج) چون دیگر مراجع نام برد و سپس در پاسخ به پرسش بازجو مبنی بر اینکه «آیا شما اقدامات آیتالله خمینی را در مورد پخش اعلامیه و مخالفت با اصلاحات دولت مورد تأیید قرار میدهید؟» گفت: امام حسن عسگری(ع) و امام زمان(عج) ضمن تعیین نایب عام، تمام مراجع را واجبالاطاعه و رد قول آنان را رد قول خود قرار دادهاند [۱۹] او در ۲۳ تیر ۱۳۴۲ از زندان آزاد شد [۲۰] و به علمای مهاجر در شهرری پیوست که با هدف اعتراض به دستگیری و حبس امامخمینی بهعنوان یکی از مراجع تقلید در حرم حضرت عبدالعظیم حسنی متحصن شده بودند [۲۱] در همان زمان، همراه با جمعی از روحانیان مبارز، نامهای را به سیدمحمود طالقانی، مهدی بازرگان و یدالله سحابی ارسال کردند که در زندان حکومت پهلوی زندانی بودند [۲۲] پس از آن هم به مبارزات خود ادامه داد و ازجمله در مسجد سپهسالار، بر تصمیم خود مبنی بر اطلاعرسانی به مردم درباره ظلم دولت و ساواک در ماه رمضان تأکید کرد [۲۳] تداوم این مبارزات باعث شد تا در تاریخ ۳۰/۱۰/۱۳۴۳ به اتهام اقدام بر ضد امنیت کشور دستگیر شود [۲۴] او تا ۱۵ فروردین ۱۳۴۴ در زندان بود و در آن تاریخ به قرار التزام عدم خروج از حوزه قضایی تهران آزاد شد [۲۵] و در جلسات هماندیشی روحانیان مبارز تهران برای ادامه مبارزات شرکت میکرد [۲۶] به همین علت رفتار او تحت نظر مأموران ساواک قرار داشت [۲۷]
غفاری در سال ۱۳۴۴ ش و پس از استقرار امامخمینی در نجف اشرف، پیامی برای ایشان فرستاد و خرسندی خود را از حضور ایشان در نجف اشرف اعلام کرد [۲۸] در فرصتهای مناسب به ایراد سخنرانیهای انتقادی میپرداخت و ساواک در گزارشی درباره او در سال ۱۳۴۸ ش اعلام کرد که او با ایراد سخنرانیهای تحریکآمیز، به انتقاد از حکومت پهلوی میپردازد [۲۹] تداوم مبارزات سیاسی غفاری باعث شد تا در سال ۱۳۵۱ ش توسط ساواک احضار شود [۳۰] در سال ۱۳۵۲ ش هم خانه او مورد بازرسی قرار گرفت و ساواک اعلامیهها و همچنین سخنرانیهای امامخمینی را در خانه او یافت [۳۱] این مدارک و همچنین تداوم فعالیتهای سیاسی باعث شد تا بار دیگر در تیر ۱۳۵۳ دستگیر شود [۳۲] در بازجوییهایی که از وی به عمل آمد، از این اعلامیهها و ارتباط او با امامخمینی سؤال شده و در پایان گزارش بازجویی از غفاری، ساواک اعلام کرد که وی در مجالس مذهبی به هنگام بیان احکام اسلامی از فرصت استفاده و اعمال خلفای بنیامیه را به وضع روز تشبیه نموده و بدینترتیب اقدامات و اصلاحات حکومت پهلوی را تخطئه و با توسل به شواهد تاریخی، مردم را نسبت به هیئت حاکمه بدبین نموده است [۳۳] او که در بند ۴ موقت زندان قصر زندانی بود [۳۴] پس از محاکمه به هشت ماه حبس محکوم شد [۳۵] شریف رازی که از نزدیک حسین غفاری را میشناخت درباره چرایی دستگیری او میگوید:
«در آن ایّامی که دولت با قراردادهایی با صهیونیست و دیگر اربابانش گوشتهای یخزده (کودی) را تحمیل بر مردم مستضعف ایرانی نموده و عموم مراجع قم و تهران آن را تحریم و از خرید و فروش آن منع کردند، مرحوم غفاری علیه این عمل ضدایرانی دولت قیام و در همه مجالسش از حرمت آن سخن گفته و مردم را از خرید و خوردن آن بازداشته، تا جایی که تبلیغاتش در محیط تهراننو و نارمک و آن منطقه اثر چشمگیری گذاشت و دولت دید با آزاد گذاردن رزمندگانی مانند مرحوم غفاری غفره اللّه نمیتواند خواستههای اربابانش را انجام دهد و همه روز اینگونه مردان آگاه و مبارز موی دماغ آنها هستند. پس به منزل آن مرحوم مانند وحشیان مغولی حمله کرده و آن رادمرد فاضل و مجاهد را گرفته و با فرزندانش به کمیته شهربانی که از زندان قرونوسطایی و وحشیهای مغولی و آفریقایی بدتر بود، انداخته و هرچه خواستند او را از مبارزه بازدارند دیدند به هیچ وجهی نه تطمیع و نه تهدید از هدف مقدسش که پیکار با ستمگران است دستبردار نیست، او را در زیر شکنجه شهید کردند و میخواستند جنازه شریف او را مخفیانه در جای نامعلومی دفن کنند که بعضی از مراجع اقدام و آن را از هیئت حاکمه و مأمورین ساواک گرفته و تسلیم بازماندگان او نمودند» [۳۶]
شهادت
حسین غفاری در ششم دی ۱۳۵۳ به شهادت رسید و خبر شهادت او به خانوادهاش داده شد تا بدون خبر دادن به دیگران برای تحویل جنازه و دفن به دادستانی ارتش مراجعه کنند [۳۷] ساواک پس از خودداری خانواده غفاری از امضای ورقه درگذشت او در زندان، شبانه جنازه او را به قم فرستاد تا مخفیانه دفن شود، ولی طلاب و مردم قم از موضوع باخبر شدند و در صبح روز هفتم دی تشییع جنازه باشکوهی برای او برپا کردند [۳۸] پیکر او پس از اقامه نماز توسط آیتالله سیدکاظم شریعتمداری [۳۹] در قبرستان دارالسلام آن شهر به خاک سپرده شد. پس از آن اعتصاباتی در قم صورت گرفت و در پی آن جمعی از طلاب در قم دستگیر و زندانی شدند [۴۰] پس از آن مجالس زیادی در قم و دیگر شهرها به همین مناسبت برگزار شد و در آنها شعارهایی علیه حکومت پهلوی و حمایت از امامخمینی سر داده شد. ازجمله در ۱۲ دی ۱۳۵۳ در مجلسی که توسط آیتالله سیدکاظم شریعتمداری در مسجد اعظم قم برگزار شد، شعار درود بر شهید، درود بر خمینی بتشکن و مرگ بر حکومت استعماری داده شد [۴۱]
پانویس
- ↑ (یاران امام به روایت اسناد ساواک: کتاب ۲۲، دوازده).
- ↑ (نیکبخت، ۲۷۱).
- ↑ (هادی غفاری، ۲۲).
- ↑ (نیکبخت، ۲۷۲).
- ↑ (نیکبخت، ۲۷۲؛ شریف رازی، ج ۸، ۲۲۱)
- ↑ (همان).
- ↑ (غفاری، ۲۳-۲۴).
- ↑ (نیکبخت، ۲۷۲).
- ↑ (غفاری، ۲۹).
- ↑ (همان).
- ↑ (همان، ۱۳۰).
- ↑ (نیکبخت، ۲۷۲)
- ↑ (یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۲۲، ۱).
- ↑ (اسناد انقلاب اسلامی، ج ۳، ۵۵ ـ ۵۲).
- ↑ (قیام ۱۵ خرداد به روایت اسناد ساواک، ج ۱، ۵۷۱).
- ↑ (نیکبخت، ۲۷۲).
- ↑ (یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۲۲، ۴).
- ↑ (همان، ۵)
- ↑ (همان، ۱۸-۲۱).
- ↑ (همان، ۲۵)
- ↑ (نیکبخت، ۲۷۲).
- ↑ (اسناد انقلاب اسلامی، ج ۳، ۹۹).
- ↑ (یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۲۲، ۳۳).
- ↑ (همان، ۳۹).
- ↑ (همان، ۸۴)
- ↑ (همان، ۵۱)
- ↑ (همان، ۵۵).
- ↑ (همان، ۶۵).
- ↑ (همان، ۶۷).
- ↑ (همان، ۸۵).
- ↑ (همان، ۱۰۳).
- ↑ (همان، ۱۰۶).
- ↑ (همان، ۱۰۵-۱۲۰؛ نیکبخت، ۲۷۳).
- ↑ (یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۲۲، ۱۲۹)
- ↑ (همان، ۱۳۸).
- ↑ (شریف رازی، ج ۸، ۲۲۱-۲۲۲).
- ↑ (غفاری، ۱۳۲).
- ↑ (نیکبخت، ۲۷۳).
- ↑ (یاران امام به روایت اسناد ساواک، کتاب ۲۲، ۱۸۳)
- ↑ (همان، ۱۶۴).
- ↑ (همان، ۱۶۸).
منابع
- اسناد انقلاب اسلامی (۱۳۷۴)، ج۲، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
- غفاری، هادی (۱۳۷۴)، خاطرات هادی غفاری، تهران، حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی.
- ربانی خلخالی، علی (۱۴۰۲ ق)، شهدای روحانیت شیعه در یکصد سال اخیر، قم، مؤلف.
- شریف رازی، محمد (۱۳۵۸ش)، گنجینه دانشمندان، تهران، مؤلف؛ قیام ۱۵ خرداد به روایت اسناد ساواک (۱۳۷۸)، ج۱، تهران، مرکز اسناد بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات.
- نیکبخت، رحیم (۱۳۸۸)، «غفاری، حسین»، فرهنگنامه رجال روحانی عصر امام، ج ۱، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی.
- یاران امام به روایت اسناد ساواک: کتاب ۲۲ شهید آیتالله حسین غفاری (۱۳۸۱)، تهران، مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات.