حضرت فاطمه زهرا(س): تفاوت میان نسخهها
(ابرابزار) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۴: | خط ۲۴: | ||
}} | }} | ||
'''حضرت فاطمه زهرا(ع)'''، برترین بانوی هستی، فرزند [[پیامبر اکرم(ص)]] و همسر [[امام علی(ع)|امیرالمؤمنین علی(ع)]]. | '''حضرت فاطمه زهرا(ع)'''، برترین بانوی هستی، فرزند [[پیامبر اکرم(ص)]] و همسر [[امام علی(ع)|امیرالمؤمنین علی(ع)]]. | ||
حضرت فاطمه(ع)، فرزند پیامبر(ص) و حضرت خدیجه(س)، در بیستم ماه جُمادیالاخر سال پنجم بعثت متولد شد. | |||
پیامبر(ص) در بیان عظمت شخصیت و جایگاه معنوی فاطمه(ع)، ایشان را سرور [[زن|زنان]] جهان و پاره تن خویش معرفی و تأکید کرده هر آنچه فاطمه را ناراحت کند، بیازارد و به خشم آرد، ایشان را ناراحت کرده، آزرده و به خشم آورده است. | |||
از نگاه [[امامخمینی]] حضرت زهرا(ع) افتخار خاندان [[وحی]] است و همچون خورشید بر تارک [[اسلام]] میدرخشد و تاکنون هیچکس از عهده شناخت و معرفی ایشان برنیامده است. ایشان با تفکیک [[حکومت اسلامی|حکومت]] و [[قضاوت]] از مقامات معنوی و ولایت و [[خلافت و ولایت|خلافت]] تکوینی، میگوید ائمه(ع) ولایت تکوینی دارند و طبق روایات، این مقامات معنوی و ولایت تکوینی برای فاطمه(ع) نیز هست. | |||
مصحف فاطمه(ع) مجموعه مطالبی است که جبرئیل پس از رحلت پیامبر(ص) تا شهادت فاطمه(ع) به ایشان میگفت و فاطمه(ع) برای علی(ع) املا میکرد و ایشان آن را مینوشت. امامخمینی در وصیتنامه خود، یکی از افتخارات شیعه را «صحیفه فاطمیه» میداند و از اینرو آن را از نظر جایگاه در ردیف مناجات شعبانیه، دعای عرفه و صحیفه سجادیه ذکر میکند. | |||
امامخمینی با اشاره به ایستادگی فاطمه(ع) در برابر حکومت که به خلافت و فدک دستاندازی کرده بود و سخنرانی در حضور مهاجر و انصار در مسجد پیامبر(ص)، به زنان یادآور میشود در زهد، عفاف و مقابله با حکومتهای [[طاغوت]] و [[جهاد و دفاع|جهاد]] در راه خدا به فاطمه(ع) اقتدا کنند. | |||
پس از درگذشت پیامبر(ص)، علی(ع) از منصب امامت و خلافت بازداشته شد. اعتراض فاطمه(ع) به غصب ظالمانه خلافت و فدک و ایستادگی در برابر عاملان آن موجب شد صدمات روحی و جسمی بسیاری به ایشان وارد شود و جنین ایشان در هجوم به خانهاش سقط گردد. بنابر نظر مشهور، فاطمه(ع) پس از رحلت پیامبر(ص) ۷۵ روز بیشتر زنده نبود. | |||
== زندگینامه == | == زندگینامه == | ||
خط ۱۶۰: | خط ۱۷۳: | ||
[[رده:مقالههای دارای جعبه اطلاعات]] | [[رده:مقالههای دارای جعبه اطلاعات]] | ||
[[رده:مقالههای دارای لینک دانشنامه]] | [[رده:مقالههای دارای لینک دانشنامه]] | ||
[[رده:مقاله های نیازمند ارزیابی]] |
نسخهٔ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۲، ساعت ۱۸:۱۴
نام | فاطمه |
---|---|
نقش | برترین بانوی هستی، فرزند پیامبر اکرم(ص) و همسر علی(ع) |
کنیه | ام الائمه • ام الحسن • ام الحسین • ام المحسن |
زادروز | ۲۰ جمادیالاخر سال پنجم بعثت |
زادگاه | مکه |
درگذشت | ۳ جمادیالثانی، ۱۱ق. |
مدفن | ناشناخته |
محل زندگی | مکه • مدینه |
لقب(ها) | امّابیها، حوراء انسیه، |
پدر | پیامبر اکرم(ص) |
مادر | حضرت خدیجه(س) |
همسر(ان) | امیرالمؤمنین علی(ع) |
فرزند(ان) | حسن(ع)، حسین(ع)، زینب، امکلثوم و محسن |
طول عمر | اختلافی: نظر رایج شیعه
|
امامزادگان مشهور | |
حضرت فاطمه زهرا(ع)، برترین بانوی هستی، فرزند پیامبر اکرم(ص) و همسر امیرالمؤمنین علی(ع).
حضرت فاطمه(ع)، فرزند پیامبر(ص) و حضرت خدیجه(س)، در بیستم ماه جُمادیالاخر سال پنجم بعثت متولد شد.
پیامبر(ص) در بیان عظمت شخصیت و جایگاه معنوی فاطمه(ع)، ایشان را سرور زنان جهان و پاره تن خویش معرفی و تأکید کرده هر آنچه فاطمه را ناراحت کند، بیازارد و به خشم آرد، ایشان را ناراحت کرده، آزرده و به خشم آورده است.
از نگاه امامخمینی حضرت زهرا(ع) افتخار خاندان وحی است و همچون خورشید بر تارک اسلام میدرخشد و تاکنون هیچکس از عهده شناخت و معرفی ایشان برنیامده است. ایشان با تفکیک حکومت و قضاوت از مقامات معنوی و ولایت و خلافت تکوینی، میگوید ائمه(ع) ولایت تکوینی دارند و طبق روایات، این مقامات معنوی و ولایت تکوینی برای فاطمه(ع) نیز هست.
مصحف فاطمه(ع) مجموعه مطالبی است که جبرئیل پس از رحلت پیامبر(ص) تا شهادت فاطمه(ع) به ایشان میگفت و فاطمه(ع) برای علی(ع) املا میکرد و ایشان آن را مینوشت. امامخمینی در وصیتنامه خود، یکی از افتخارات شیعه را «صحیفه فاطمیه» میداند و از اینرو آن را از نظر جایگاه در ردیف مناجات شعبانیه، دعای عرفه و صحیفه سجادیه ذکر میکند.
امامخمینی با اشاره به ایستادگی فاطمه(ع) در برابر حکومت که به خلافت و فدک دستاندازی کرده بود و سخنرانی در حضور مهاجر و انصار در مسجد پیامبر(ص)، به زنان یادآور میشود در زهد، عفاف و مقابله با حکومتهای طاغوت و جهاد در راه خدا به فاطمه(ع) اقتدا کنند.
پس از درگذشت پیامبر(ص)، علی(ع) از منصب امامت و خلافت بازداشته شد. اعتراض فاطمه(ع) به غصب ظالمانه خلافت و فدک و ایستادگی در برابر عاملان آن موجب شد صدمات روحی و جسمی بسیاری به ایشان وارد شود و جنین ایشان در هجوم به خانهاش سقط گردد. بنابر نظر مشهور، فاطمه(ع) پس از رحلت پیامبر(ص) ۷۵ روز بیشتر زنده نبود.
زندگینامه
حضرت فاطمه(ع) آخرین فرزند پیامبر اکرم(ص) از حضرت خدیجه(س) است.[۱] ولادت آن حضرت را بیشتر مورخان اهل سنت، پنج سال پیش از بعثت، یعنی سال تجدید بنای کعبه به دست قریش[۲] و بیشتر محدثان و مورخان شیعه بیستم ماه جُمادیالاخر سال پنجم بعثت[۳] دانستهاند. بنابر نظر برخی دیگر، آن حضرت در سال دوم بعثت متولد شد.[۴]
امامصادق(ع)، فاطمه(ع) را نزد خدا دارای نه نام دانسته است: فاطمه، صدیقه، مُبارکه، طاهره، زکیه، راضیه، مرضیه، مُحدّثه و زهرا. و دلیل نامگذاری به فاطمه را این دانسته که ایشان از بدیها به دور است و خدای متعال او و شیعیان و دوستدارانش را از آتش جهنم دور کرده است.[۵] گوهر وجود فاطمه از میوههای بهشتی است؛ بدین سبب رسول خدا(ص) ایشان را «حوراء انسیه» نامید و هر وقت مشتاق بوی بهشت میشد، او را میبویید[۶] و کنیه ایشان «امّابیها» است[۷] و به جز علی(ع) که همسر ایشان است، همه امامان شیعه فرزندان اویند.
پیامبر اکرم(ص) در بیان عظمت شخصیت و جایگاه معنوی فاطمه(ع)، ایشان را سرور زنان جهان،[۸] از جمله چهار زن برتر دنیا و آخرت[۹] و پاره تن خویش معرفی کرده و تأکید کرده است هر آنچه فاطمه را ناراحت کند، بیازارد و به خشم آرد، ایشان را ناراحت کرده، آزرده و به خشم آورده است.[۱۰] دیدار فاطمه(ع) همواره پیامبر(ص) را خشنود میساخت و هرگاه فاطمه(ع) نزد پیامبر(ص) میآمد، ایشان برمیخاست، دستش را میبوسید و او را جای خود مینشاند.[۱۱]
فاطمه(ع) به سبب جمال ظاهری،[۱۲] جایگاه والای خانوادگی و کمالات شخصی خواستگاران متعددی داشت و پیامبر(ص) به سبب عدم رضایت فاطمه(ع)، پیشنهاد آنان را رد میکرد، تا اینکه علی(ع) به خواستگاری ایشان آمد.[۱۳] پیامبر(ص) پس از طرح موضوع با فاطمه(ع)، سکوت ایشان را نشانه رضایت دانست و ازدواج ایشان با علی(ع) دو سال پس از هجرت انجام گرفت.[۱۴] مهریه این ازدواج زره علی(ع) بود[۱۵] و پیامبر(ص) با فروش آن به پانصد درهم جهیزیه فاطمه(ع) را فراهم کرد.[۱۶] فاطمه(ع) در خانه با علی(ع) با تکریم و محبت رفتار میکرد[۱۷] و او را بهترین همسر میخواند.[۱۸] رفتار فاطمه(ع) چنان بود که علی(ع) خاطرنشان کرده هرگاه به فاطمه(ع) نگاه میکرده، همه رنجها و غصههای ایشان برطرف میشده است.[۱۹] به گزارش تاریخ، فاطمه(ع) توصیه پدرش را که از او خواسته بود در هیچ کاری از همسر خود نافرمانی نکند، هیچگاه فراموش نکرد.[۲۰] ایشان کارهای خانه را انجام میداد و حتی برای کمک به خانواده گاهی پشمریسی میکرد.[۲۱] در نیمه ماه رمضانِ سومین سال هجرت، حسن(ع)[۲۲] و در سوم شعبانِ سال چهارم هجرت، حسین(ع) به دنیا آمد[۲۳] (ببینید: اهل بیت(ع)). دیگر فرزندان فاطمه(ع) زینب، امکلثوم و محسن بودند.[۲۴] طبق نقلی فاطمه(ع) بهترین زنان را کسانی شمرده که کمترین ارتباط را با مردان داشته باشند،[۲۵] اما هنگام ضرورت و لزوم، خود در عرصه اجتماع حضور مییافت.
هنگامی که رسول خدا(ص) در بستر مرگ بود، فاطمه(ع) بسیار غمگین و گریان بود؛ اما با این سخن پیامبر اکرم(ص) که فاطمه(ع) نخستین کسی است که به ایشان خواهد پیوست، خوشحال شد.[۲۶]
پس از درگذشت پیامبر(ص)، علی(ع) از منصب امامت و خلافت که پیامبر(ص) به دستور خداوند به ایشان واگذاشته بود، بازداشته شد و حقوق اهل بیت(ع) سلب گشت. ازجمله آنها مزرعه بزرگ فدک بود که خلیفه اول آن را مصادره کرد.[۲۷] این مزرعه طبق آیه ششم و هفتم سوره حشر «فَیء» شمرده میشد و ملک شخص پیامبر(ص) بود. پیامبر(ص) آن را در سال هفت هجرت پس از نزول آیه «وَ آتِ ذَا الْقُرْبی حَقَّه»[۲۸] به فاطمه(ع) بخشید.[۲۹] فدک در زمان حیات پیامبر اکرم(ص) در دست فاطمه(ع) بود و ایشان هر سال درآمد آن را میان نیازمندان بنیهاشم و مهاجران و انصار تقسیم میکرد.[۳۰] امامعلی(ع) در نامهای به عثمانبنحنیف، به این مطلب تصریح کرده است.[۳۱] اعتراض فاطمه(ع) به غصب ظالمانه خلافت و فدک و ایستادگی در برابر عاملان آن موجب شد صدمات روحی و جسمی بسیاری به ایشان وارد شود و جنین ایشان در هجوم به خانهاش سقط گردد. در پس این آسیبها بود که فاطمه(ع) تنها چند ماه پس از درگذشت پیامبر(ص) به شهادت رسید.[۳۲]
فاطمه(ع) در روزهای پایانی عمر خود وصایایی کرد،[۳۳] ازجمله ـ در اعتراض به حقکشی و قدرناشناسی حاکمان ـ به همسر خود علی(ع) وصیت کرد، مراسم غسل و خاکسپاری ایشان را شبانه، بدون آگاهی کسانی که حضورشان را نمیپسندید، انجام دهد.[۳۴] بنابر نظر مشهور، فاطمه(ع) پس از رحلت پیامبر(ص) ۷۵ روز بیشتر زنده نبود[۳۵]؛ ولی سه ماه،[۳۶] چهار ماه[۳۷] و شش ماه[۳۸] نیز نقل شده است. بهرغم گفتهها و احتمالاتی که دربارهٔ محل دفن ایشان وجود دارد، محل قبر ایشان بهدرستی شناختهشده نیست که در بقیع است یا در خانه ایشان ـ که با توسعه مسجد نبوی در زمان بنیامیه جزو مسجد شد ـ[۳۹] یا در روضه نبوی در حد فاصله خانه پیامبر(ص) و منبر.[۴۰]
جایگاه معنوی و فضایل
فاطمه(ع) به مقام والایی دست یافته بود و بر اساس دیدگاه شیعه[۴۱] ـ که برگرفته از آیه تطهیر[۴۲] است ـ دارای مقام عصمت بود.[۴۳] پیامبر اکرم(ص) پس از نزول آیه تطهیر[۴۴] تا شش ماه هر روز صبح هنگام رفتن به مسجد، در برابر خانه فاطمه(ع) میایستاد و آیه تطهیر را میخواند و با خطاب «اهل البیت»، به اعضای خانواده سلام میداد و آنان را به نماز فرا میخواند.[۴۵]
در نظر امامخمینی
از نگاه امامخمینی حضرت زهرا(ع) افتخار خاندان وحی است و همچون خورشید بر تارک اسلام میدرخشد و تاکنون هیچکس از عهده شناخت و معرفی ایشان برنیامده است.[۴۶] امامخمینی خود را از شناخت و معرفی ایشان قاصر و سخنگفتن دربارهٔ فاطمه(ع) را تنها از باب ذکر روایت میداند[۴۷] و معتقد است احادیثی که دربارهٔ شأن و مقام فاطمه(ع) آمده، به مقدار فهم مستمعان بوده است و دیگران نیز از عهده ستایش او برنیامده و هرچه دربارهٔ ایشان گفتهاند، به مقدار فهم خودشان بوده است، نه به اندازه جایگاه آن حضرت.[۴۸]
امامخمینی با تفکیک حکومت و قضاوت از مقامات معنوی و ولایت و خلافت تکوینی ـ که به موجب آن جمیع ذرات در برابر «ولی امر» خاضعاند ـ میگوید این جزو اصول مذهب شیعه است که ائمه(ع) ولایت تکوینی دارند و از ضروریات شیعه است که کسی به مقامات معنوی ائمه(ع) نمیرسد و طبق روایات،[۴۹] این مقامات معنوی و ولایت تکوینی برای فاطمه(ع) نیز هست.[۵۰]
انسان کامل به جهت آنکه مظهر همه اسما و صفات الهی است، تجلیگاه همه کمالاتی است که برای انسان متصور است. فاطمه(ع) از مصادیق بارز انسان کامل است[۵۱]؛ از اینرو امامخمینی دربارهٔ مقامات معنوی فاطمه(ع) معتقد است، تمام ابعادی که برای انسان و زن میتوان تصور کرد، در آن بانو جلوه کرده بود و ایشان تمام حقیقت انسان بود و همه معنویات، جلوههای ملکوتی، جلوههای الهی، جلوههای جبروتی، جلوههای مُلکی و ناسوتی در ایشان وجود داشت و همه ویژگیهای پیامبران را دارا بود.[۵۲] ایشان همچنین بر اساس روایتی از امامهفتم موسیبنجعفر(ع)،[۵۳] شب قدر را به فاطمه(ع) تفسیر میکند.[۵۴]
امامخمینی، فاطمه(ع) را از معجزات تاریخ و مایه افتخار هستی و افتخار خاندان وحی میشمارد[۵۵] که چون خورشیدی بر تارک اسلام میدرخشد[۵۶] و فضایل ایشان همتراز فضایل بینهایت پیغمبر اکرم(ص) و خاندان عصمت و طهارت است[۵۷]؛ از اینرو همانگونه که در روایات آمده[۵۸] همانند رسول اکرم(ص) و امامان(ع)، پیش از این عالم، نوری در ظل عرش بوده است.[۵۹]
به جایگاه علمی فاطمه(ع) در برخی روایات اشاره شده است.[۶۰] ایشان افزون بر برخورداری از علم الهی، به کسب دانش و معارف دینی از پدر خود نیز اهتمام داشت.[۶۱] ایشان در زمان پیامبر اکرم(ص) مرجع زنان مدینه در احکام دینی بود.[۶۲] از عمار یاسر نقل شده است فاطمه(ع) از آنچه بوده و هست و آنچه تا روز قیامت خواهد بود، آگاه است.[۶۳] امامخمینی در معرفی فاطمه(ع) روایتی را که کلینی نقل کرده[۶۴] بازگو میکند و میگوید طبق این روایت، که سند آن نیز در نگاه ایشان معتبر است، در مدت ۷۵ روزی که فاطمه(ع) پس از رحلت پیامبر(ص) زنده بود و حزن شدیدی داشت، جبرئیل امین خدمت ایشان میآمد، با ایشان مراوده داشت و ضمن تعزیت به ایشان، مسائلی را که در آینده قرار بود رخ دهد، به ایشان خبر میداد و ایشان آنها را برای علی(ع) بازگو کرده، او مینوشت؛ بنابراین، همانگونه که علی(ع) کاتب وحی پیامبر بود، کاتب فاطمه(ع) هم بود.[۶۵] به نظر ایشان مراوده و نزول جبرئیل بر فاطمه(ع) نشان از بالاترین شرافت و فضیلت فاطمه(ع) است؛ زیرا جبرئیل، روح اعظم، بر غیر از طبقه اول از انبیای عظام، مانند رسول خدا، موسی، عیسی و ابراهیم، بر دیگری نازل نمیشود.[۶۶] استدلال دیگر ایشان این است که باید میان جبرئیل و کسی که بر او نازل میشود تناسب باشد و فرقی نمیکند تنزل جبرئیل به واسطه روح اعظم ولیّ خدا باشد یا خداوند او را مأمور به نزول کند.[۶۷] به نظر ایشان نزول جبرئیل امین بر فاطمه(ع) شرافت و فضیلتی است که از همه فضایلی که برای ایشان ذکر کردهاند ـ با اینکه آنها نیز فضایل بزرگیاند ـ بالاتر است.[۶۸]
از فضایل فاطمه(ع)، تسبیح ایشان است که روایات در فضیلت آن بسیار است.[۶۹] طبق گزارش برخی روایات، کار سخت و طاقتفرسای خانه، موجب رنجوری فاطمه(ع) شده بود. با پیشنهاد علی(ع) بنا شد فاطمه(ع) از پیامبر(ص) خدمتگزاری درخواست کند. پیامبر(ص) در برابر این خواسته، پیشنهاد کرد تا چیزی به ایشان بیاموزد که بهتر از خدمتکار است و سپس تسبیحی به ایشان آموخت که به تسبیح فاطمه معروف است و بهترین تعقیبات نماز بهشمار میرود.[۷۰]
احکام فقهی مرتبط
امامخمینی نیز تسبیحات فاطمه(ع) را در تعقیبات نماز برتر از دیگر تعقیبات میداند. این تسبیحات ۳۴ بار «الله اکبر» ۳۳ بار «الحمد لله» و ۳۳ بار «سبحان الله» است.[۷۱] ایشان بنابر احتیاط، بدون وضو مس اسم پیامبر(ص)، امامان(ع) و فاطمه(ع) را حرام دانسته است[۷۲]؛ چنانکه اگر روزهدار با گفتن یا نوشتن یا اشاره و مانند اینها به خدا، پیامبر(ص) و امامان(ع) به عمد نسبتِ دروغ بدهد، اگرچه فوراً اقرار به نادرستی آن یا توبه کند، روزه او باطل است و احتیاط واجب آن است که فاطمه(ع) و سایر پیغمبران و جانشینان آنان هم در این حکم فرقی ندارند.[۷۳] امامخمینی سبّکننده فاطمه(ع) را همانند سبّکننده پیامبر(ص) و امامان(ع) میداند که حکم آن قتل است[۷۴]؛ بر همین اساس در واکنش به مصاحبه پخششده در صدای جمهوری اسلامی ایران که در الگوبودنِ فاطمه(ع) تردید ایجاد کرد و نوعی اهانت تلقی میشد، دستور داد فردی که این مطلب را پخش کرده تعزیر و اخراج گردد و دستاندرکاران آن تعزیر شوند و در صورتی که ثابت شود قصد توهین در کار بوده، فرد توهینکننده محکوم به اعدام است و افزود تکرار چنین کاری تنبیه، توبیخ و مجازات شدید و جدی مسئولان بالای صدا و سیما را در پی خواهد داشت؛ البته ایشان اقدام در این زمینه را به قوه قضاییه محول کرد.[۷۵] امامخمینی به عزاداری برای فاطمه(ع) اهتمام میورزید و در مدت اقامت در نجف اشرف، به مناسبت شهادت فاطمه(ع) سه شب در منزلشان سوگواری میشد.[۷۶]
نقش اجتماعی
حضرت فاطمه(ع) از دوران سخت مکه تا هنگام شهادت نقش اجتماعی خویش را ایفا کرد. ایشان در همه سختیها و آزار و اذیتهای مشرکان مکه به پیامبر اکرم(ص) و در سالهای سخت محاصره در شعب ابیطالب همراه پیامبر(ص) بود و همه مشکلات و فقدان مادر خود را پیش از هجرت تحمل کرد.[۷۷] ایشان چند روز پس از هجرت پیامبر(ص) به مدینه، همراه چند زن دیگر به همراه علی(ع)، به مدینه هجرت کرد.[۷۸]
از مسائل اجتماعی دوره مدینه جهاد بود و فاطمه(ع) که جهاد را مایه عزت اسلام شمرده است،[۷۹] در جنگ احد و به مداوای زخمهای پیامبر(ص) پرداخت[۸۰] و همچنین ایشان برای کمک به مجاهدان در جنگ خندق (احزاب)[۸۱] و فتح مکه[۸۲] نیز حضور داشت.
از فاطمه(ع) در زندگی کوتاه ایشان روایات، دعاها و خطبههایی بر جای مانده است؛ ازجمله آنها سه خطبه است که پس از رحلت پیامبر(ص) ایراد کرده است: یکی سخنان ایشان با مهاجمان به خانهاش،[۸۳] دوم سخنان ایشان در جمع زنان مهاجر و انصار[۸۴] و سوم خطبه فدک.[۸۵]
امامخمینی به ایستادگی فاطمه(ع) در برابر حکومت که به خلافت و نیز فدک دستاندازی کرده بود و سخنرانی در حضور مهاجر و انصار در مسجد پیامبر(ص) اشاره کرده است.[۸۶] ایشان این سخنرانی را با توجه به محتوای بالای آن بهویژه جمله «امامت برای حفظ نظام و تبدیل افتراق مسلمین به اتحاد است»[۸۷] تنها راه تأمین وحدت اسلامی و رهایی کشور از تصرف و نفوذ استعمارگران را سرنگونی حکومتهای ستمگر و دستنشانده و تشکیل حکومت عادلانه اسلامی میداند.[۸۸]
سادهزیستی
از ویژگیهای بارز زندگی فاطمه(ع) و علی(ع)، سادهزیستی و نداشتن امکانات رفاهی و نازلتربودن زندگی ایشان از سطح معمول زندگی دیگران، بهویژه در آغاز زندگی مشترکشان است.[۸۹] امامخمینی این امر را یکی از ویژگیهای اخلاقی و رفتاری فاطمه(ع) معرفی میکند و از نمونههای آن، خانه کوچک ایشان است.[۹۰] نمونه دیگر وسایل خانه ایشان است؛ زیراندازی که شبها روی آن استراحت میکرد، چنانکه امامخمینی نیز یادآور شده،[۹۱] یک پوست گوسفند بود که روزها بر روی دیگر آن علف شتر را میریخت.[۹۲] سادگی و لباس فاطمه(ع) و بیآلایشی ایشان، شگفتی دیگران را برمیانگیخت. فاطمه(ع) در پاسخ آنان، سوگند یاد کرد که او و علیّ پنج سال است تنها پوست گوسفندی را بستر خود میسازند.[۹۳]
مصحف فاطمه(ع)
مصحف فاطمه(ع) مجموعه مطالبی است که جبرئیل پس از رحلت پیامبر اکرم(ص) تا شهادت فاطمه(ع) به ایشان میگفت و فاطمه(ع) برای علی(ع) املا میکرد و ایشان آن را مینوشت. در این مصحف سخنی از حلال و حرام نیست، بلکه مشتمل بر حوادث غیبی است که در آینده رخ میدهند.[۹۴]
امامخمینی در وصیتنامه خود، یکی از افتخارات شیعه را «صحیفه فاطمیه» میداند و از اینرو آن را از نظر جایگاه در ردیف مناجات شعبانیه، دعای عرفه و صحیفه سجادیه ذکر میکند.[۹۵] ایشان در شکلگیری «صحیفه فاطمیه» به روایتی معتبر از کتاب کافی اشاره میکند.[۹۶] در این روایت چگونگی شکلگیری این صحیفه آمده است.[۹۷] این کتاب در دست امامان دستبهدست میگشته و اکنون نزد حضرت مهدی(ع) است که هنگام ظهور آن را آشکار میسازد.[۹۸] ایشان محتوای صحیفه فاطمه(ع) را حوادثی میداند که در آینده رخ خواهد داد که ازجمله آنها حوادثی است که در آینده برای ذریه فاطمه(ع) پیش خواهد آمد و آنچه در زمان اماممهدی(ع) رخ خواهد داد. ایشان احتمال میدهد مسائل مربوط به ایران نیز در آن باشد.[۹۹]
فرزندان روحانی فاطمه(ع)
امامخمینی فرزندان فاطمه(ع) را به فرزندان جسمانی و روحانی تقسیم میکند و پیروان ایشان همچون عمار یاسر و میثم تمار را فرزندان روحانی ایشان میداند. ایشان تأکید کرده است فرزندان فاطمه(ع) در طول تاریخ اسلام در برابر حاکمان ستمکار ایستادند و از اسلام دفاع کردند و در این راه، زجرها و ناسزاها را تحمل کردند؛ حتی گاهی دستهجمعی قتلعام شدند؛ ولی با مقاومتشان نگذاشتند بدخواهانْ اسلام را از میان ببرند و احکام خدا را نابود کنند.[۱۰۰] بر این اساس امامخمینی در سخنرانی خود در ۲۹ اسفند ۱۳۴۱/ ۲۳ شوال ۱۳۸۲ در مسجد اعظم قم، از فاطمیین میخواهد به داد اسلام برسند و معتقد است با وجود فرزندان روحانی فاطمه(ع)، دولتها نمیتوانند هر خیانتی که میخواهند انجام دهند، احکام قرآن را پایمال کنند و مقدرات مسلمانان را به دست اسرائیل بسپارند.[۱۰۱]
الگوی زنان
با توجه به نیاز انسانها به الگو، قرآن کریم پیامبر اکرم(ص) را الگوی نیکو معرفی میکند.[۱۰۲] در روایات آمده است امام زمان(ع)، فاطمه(ع) را الگوی نیکوی خود دانسته است.[۱۰۳] با توجه به این آموزهها، امامخمینی از پیامبر اکرم(ص) و فاطمه(ع) به عنوان الگو یاد میکند[۱۰۴] و همه مردان و زنان را به الگوگیری و اقتدا به این خاندان تشویق میکند[۱۰۵] و به زنان یادآور میشود در زهد، تقوا، عفاف و مقابله با حکومتهای طاغوت و جهاد در راه خدا به ایشان اقتدا کنند.[۱۰۶] ایشان بر این نکته تأکید میکند که ایستادگی ملت ایران در برابر مستکبران و مقاومت در جنگ تحمیلی هشتساله ناشی از الگوپذیری از فاطمه(ع) و خاندان ایشان است.[۱۰۷]
پس از انقلاب اسلامی روز ولادت فاطمه(ع)، بیستم جمادیالاخر که بنا بر معروف روز ولادت امامخمینی نیز است،[۱۰۸] روز زن نامگذاری شد (ببینید: زن) و امامخمینی روز ولادت فاطمه(ع) را والاترین روز برای انتخاب روز زن میداند.[۱۰۹]
پانویس
- ↑ ابنسعد، الطبقات الکبری، ۸/۱۶؛ صدوق، الخصال، ۲/۴۰۴؛ مقیمی حاجی، وصایای فاطمه، ۱/۴۹.
- ↑ ابنسعد، الطبقات الکبری، ۸/۱۶؛ طبری، محمد، المنتخب، ۹۰.
- ↑ کلینی، کافی، ۱/۴۵۸؛ طبری امامی، دلائل الامامه، ۷۹ و ۱۳۴.
- ↑ مفید، مسار، ۵۴؛ طوسی، مصباح، ۲/۷۹۳.
- ↑ صدوق، علل الشرائع، ۱/۱۷۸–۱۷۹؛ فتال نیشابوری، روضة الواعظین، ۱/۱۴۸.
- ↑ صدوق، علل الشرائع، ۱/۱۸۴؛ فتال نیشابوری، روضة الواعظین، ۱/۱۴۹.
- ↑ مجلسی، بحارالانوار، ۴۳/۱۹.
- ↑ عیاشی، التفسیر، ۱/۱۷۴؛ صدوق، من لایحضر، ۴/۱۷۹.
- ↑ طبرانی، المعجم الکبیر، ۲۲/۴۰۲؛ صدوق، الخصال، ۱/۲۰۵–۲۰۶.
- ↑ مسلم نیشابوری، صحیح مسلم، ۷/۱۴۱.
- ↑ حاکم نیشابوری، المستدرک، ۳/۱۵۴؛ ابنشهرآشوب، مناقب آل ابی طالب، ۳/۱۱۳.
- ↑ کلینی، کافی، ۸/۱۶۵؛ طبری امامی، دلائل الامامه، ۱۵۰–۱۵۱.
- ↑ دولابی، الذریة الطاهرة النبویه، ۹۳؛ طوسی، الامالی، ۳۹–۴۰.
- ↑ ابنشهرآشوب، مناقب آل ابی طالب، ۳/۱۳۲؛ یوسفی، موسوعة التاریخ الاسلامی، ۲/۹۸.
- ↑ دولابی، الذریة الطاهرة النبویه، ۹۴–۹۵؛ کلینی، کافی، ۵/۳۷۷.
- ↑ طبری امامی، دلائل الامامه، ۸۷؛ طوسی، الامالی، ۴۰.
- ↑ ←اربلی، کشف الغمة، ۱/۳۷۲–۳۷۳.
- ↑ ابنشهرآشوب، مناقب آل ابی طالب، ۳/۱۳۱.
- ↑ مجلسی، بحارالانوار، ۴۳/۱۳۴.
- ↑ خوارزمی، المناقب، ۳۵۳.
- ↑ کوفی، مناقب الامامامیرالمؤمنین، ۱/۱۷۸–۱۷۹.
- ↑ مفید، الارشاد، ۲/۵.
- ↑ طبرسی، فضل، اعلام الوری، ۱/۴۲۰؛ مجلسی، بحارالانوار، ۴۴/۲۰۱.
- ↑ عالمی، مقالات، ۱/۱۸۲–۲۷۳.
- ↑ طبرسی، حسن، إعلام الوری، ۲۳۳؛ اربلی، کشف الغمة، ۲/۹۴.
- ↑ ابنسعد، الطبقات الکبری، ۲/۱۹۰–۱۹۱؛ طبرانی، المعجم الکبیر، ۲۲/۴۲۱؛ سبط ابنجوزی، تذکرهٔ الخواص، ۲۷۸.
- ↑ ابنشبه، تاریخ المدینة المنوره، ۱/۱۹۷؛ جوهری، السقیفة و فدک، ۱۱۹.
- ↑ اسراء، ۲۶.
- ↑ کلینی، کافی، ۱/۵۴۳.
- ↑ ابنشهرآشوب، مناقب آل ابی طالب، ۱/۱۲۳؛ صفری و عالمی، فدک، ۱/۲۹۲–۳۱۶.
- ↑ نهج البلاغه، ن۴۵، ۴۴۱–۴۴۲.
- ↑ هلالی کوفی، کتاب سلیمبنقیس، ۱۵۳ و ۲۲۳؛ شبیری، شهادت فاطمه، ۱/۳۳۳–۳۵۷.
- ↑ مقیمی حاجی، وصایای فاطمه، ۱/۳۱۷–۳۳۲.
- ↑ صدوق، الامالی، ۶۵۸؛ مجلسی، بحارالانوار، ۴۳/۲۱۴.
- ↑ کلینی، کافی، ۱/۴۵۸؛ طبری امامی، دلائل الامامه، ۱۳۴.
- ↑ دولابی، الذریة الطاهرة النبویه، ۱۵۱.
- ↑ طبرسی، فضل، اعلام الوری، ۱/۳۰۰.
- ↑ ابنسعد، الطبقات الکبری، ۸/۲۳؛ طبرانی، المعجم الکبیر، ۲۲/۳۹۹.
- ↑ کلینی، کافی، ۱/۴۶۱.
- ↑ صدوق، من لایحضر، ۲/۵۷۲؛ طوسی، تهذیب الاحکام، ۶/۹.
- ↑ سید مرتضی، الشافی فی الامامه، ۴/۹۵.
- ↑ احزاب، ۳۳.
- ↑ طبرسی، فضل، مجمع البیان، ۸/۵۵۹؛ طباطبایی، المیزان، ۱۶/۳۱۲–۳۱۳؛ کافی و شفیعیان، عصمت فاطمه، ۲/۶۹–۹۱.
- ↑ احزاب، ۳۳.
- ↑ طبرانی، المعجم الکبیر، ۳/۵۶ و ۲۲/۴۰۲؛ هیثمی، مجمع الزوائد و منبع الفوائد، ۹/۱۲۱.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۲/۲۷۴.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۲۰/۴.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۲/۲۷۴.
- ↑ صدوق، علل الشرائع، ۱/۱۸۰.
- ↑ امامخمینی، ولایت فقیه، ۵۳–۵۴.
- ↑ صادقی ارزگانی، سیمای اهلبیت(ع) در عرفان امامخمینی، ۳۶۹.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۷/۳۳۷.
- ↑ کلینی، کافی، ۱/۴۷۹.
- ↑ امامخمینی، آداب الصلاة، ۳۲۹–۳۳۰.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۷/۳۴۰ و ۱۶/۱۹۲.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۲/۲۷۴.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۸/۴۲۹.
- ↑ فتال نیشابوری، روضة الواعظین، ۱/۱۴۸.
- ↑ امامخمینی، ولایت فقیه، ۵۳.
- ↑ کلینی، کافی، ۱/۴۶۰؛ صدوق، الخصال، ۱/۶۵.
- ↑ کلینی، کافی، ۱/۶۴.
- ↑ مجلسی، بحارالانوار، ۲/۳.
- ↑ مجلسی، بحارالانوار، ۴۳/۸.
- ↑ کلینی، کافی، ۱/۴۵۸.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۲۰/۵.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۲۰/۴–۵.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۲۰/۵.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۲۰/۶.
- ↑ حر عاملی، وسائل الشیعة، ۶/۴۳۹–۴۴۷.
- ↑ بخاری، صحیح البخاری، ۴/۴۸، ۲۰۸ و ۶/۱۹۳؛ صدوق، من لایحضر، ۱/۳۲۰–۳۲۱؛ زراعتیان، ۲/۱۰۸–۱۲۸.
- ↑ امامخمینی، تحریر الوسیله، ۱/۱۷۴.
- ↑ امامخمینی، توضیح المسائل، ۴۸.
- ↑ امامخمینی، توضیح المسائل، ۲۴۴.
- ↑ امامخمینی، تحریر الوسیله، ۲/۴۷۷.
- ↑ اطلاعات، ۲؛ امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۲۵۱.
- ↑ رحیمیان، در سایه آفتاب، ۳۶.
- ↑ کلینی، کافی، ۱/۴۴۰.
- ↑ طوسی، الامالی، ۴۷۰؛ یوسفی، موسوعة التاریخ الاسلامی، ۱/۷۴۷–۷۴۸.
- ↑ صدوق، من لایحضر، ۳/۵۶۸؛ طبری امامی، دلائل الامامه، ۱۱۳.
- ↑ واقدی، المغازی، ۱/۲۵۰.
- ↑ طبری، احمد، ذخائر العقبی، ۴۷.
- ↑ واقدی، المغازی، ۲/۸۳۰ و ۸۵۰؛ احمد ابنحنبل، مسند، ۶/۳۴۱ و ۳۴۳.
- ↑ ابنقتیبه، الامامة و السیاسه، ۱/۱۹؛ مفید، الامالی، ۵۰ و ۹۵.
- ↑ ابنطیفور، بلاغات النساء، ۱۹–۲۰؛ طبری امامی، دلائل الامامه، ۱۲۵–۱۲۹؛ اربلی، کشف الغمة، ۲/۱۱۴–۱۱۶.
- ↑ ابنطیفور، بلاغات النساء، ۱۲–۱۹؛ طبری امامی، دلائل الامامه، ۱۱۱–۱۱۹.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۸۷ و ۲۰/۶.
- ↑ ابنطیفور، بلاغات النساء، ۱۶؛ مجلسی، بحارالانوار، ۲۹/۲۲۳.
- ↑ امامخمینی، ولایت فقیه، ۳۶–۳۷.
- ↑ ←ابنسعد، الطبقات الکبری، ۸/۲۰–۲۱؛ احمد ابنحنبل، مسند، ۱/۱۰۴؛ مفید، الارشاد، ۱/۳۶.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۸۷.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۴/۳۹۶.
- ↑ ابنسعد، الطبقات الکبری، ۸/۱۹.
- ↑ ابنطاووس، الدروع الواقیه، ۲۷۵.
- ↑ کلینی، کافی، ۱/۲۳۹–۲۴۱؛ مهدویراد، مصحف فاطمه، ۳/۶۴–۸۷.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۳۹۷.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۲۰/۴–۶.
- ↑ کلینی، کافی، ۱/۲۴۰.
- ↑ کلینی، کافی، ۱/۲۳۹–۲۴۱؛ مهدویراد، مصحف فاطمه، ۳/۸۴.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۲۰/۴–۵.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱/۱۶۴.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱/۱۶۴.
- ↑ احزاب، ۲۱.
- ↑ مجلسی، بحارالانوار، ۵۳/۱۸۰.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۷/۵۳۳.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۶/۵۳۰.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۲۰/۶.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۸۷–۸۸ و ۲۰/۶.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۹/۴۲۶.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۸۷.
منابع
- قرآن کریم.
- ابنسعد، محمد، الطبقات الکبری، تحقیق محمد عبدالقادر عطا، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۴۱۰ق.
- ابنشبه نمیری، عمر، تاریخ المدینة المنوره، تحقیق فهیم محمد شلتوت، قم، دارالفکر، چاپ اول، ۱۴۱۰ق.
- ابنشهرآشوب، محمدبن علی، مناقب آل ابی طالب، نجف اشرف، حیدریه، ۱۳۷۶ق/۱۹۵۶م.
- ابنطاووس، سیدعلیبنموسی، الدروع الواقیه، قم، مؤسسة آلالبیت(ع)، چاپ اول، ۱۴۱۵ق.
- ابنطیفور، ابنابیطاهر، بلاغات النساء، قم، مکتبه بصیرتی، بیتا.
- ابنقتیبه دینوری، عبداللهبنمسلم، الامامة و السیاسه، تحقیق طه محمد الزینی، بیجا، حلبی، بیتا.
- احمدبنحنبل، مسند الامام احمدبنحنبل، بیروت، دارالصادر، بیتا.
- اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمة فی معرفة الائمه، بیروت، دارالاضواء، چاپ دوم، ۱۴۰۵ق.
- اطلاعات، روزنامه، ۱۰/۱۱/۱۳۶۷.
- امامخمینی، سیدروحالله، آداب الصلاة، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، چاپ شانزدهم، ۱۳۸۸ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، تحریر الوسیله، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، رساله توضیح المسائل، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ هفتم، ۱۳۸۷ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، ولایت فقیه، حکومت اسلامی، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ بیستم، ۱۳۸۸ش.
- بخاری، محمدبناسماعیل، صحیح البخاری، بیروت، دارالفکر، ۱۴۰۱ق.
- جوهری بصری، احمدبن عبدالعزیز، السقیفة و فدک، تحقیق محمدهادی امینی، بیروت، شرکة الکتبی، چاپ دوم، ۱۴۱۳ق.
- حاکم نیشابوری، محمد، المستدرک علی الصحیحین، تحقیق یوسف عبدالرحمن مرعشلی، بیروت، دارالمعرفة، بیتا.
- حر عاملی، محمدبنحسن، تفصیل وسائل الشیعة الی تحصیل مسائل الشریعه، قم، مؤسسه آلالبیت(ع)، چاپ اول، ۱۴۰۹ق.
- خوارزمی، موفقبناحمد، المناقب، تحقیق مالک محمودی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، ۱۴۱۱ق.
- دولابی، محمدبناحمد، الذریة الطاهرة النبویه، تحقیق سید محمد جواد حسینی جلالی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، ۱۴۰۷ق.
- رحیمیان، محمدحسن، در سایه آفتاب، تهران، حضور، چاپ هفتم، ۱۳۷۸ش.
- زراعتیان، اکبر، تسبیح فاطمه، چاپشده در دانشنامه فاطمی، زیر نظر علیاکبر رشاد، تهران، سازمان انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، چاپ اول، ۱۳۹۳ش.
- سبط ابنجوزی، یوسف، تذکرهٔ الخواص من الامهٔ من ذکر خصائص الائمه، قم، شریف رضی، چاپ اول، ۱۴۱۸ق.
- سید مرتضی، علمالهدی، علیبنحسین، الشافی فی الامامه، تحقیق سیدعبدالزهراء حسینی، تهران، مؤسسه امامصادق(ع)، چاپ دوم، ۱۴۱۰ق.
- شبیری، سیدمحمدجواد، شهادت فاطمه، چاپشده در دانشنامه فاطمی، زیر نظر علیاکبر رشاد، تهران، سازمان انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، چاپ اول، ۱۳۹۳ش.
- صادقی ارزگانی، محمدامین، سیمای اهلبیت(ع) در عرفان امامخمینی، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، چاپ اول، ۱۳۸۷ش.
- صدوق، محمدبنعلی، الامالی، تهران، کتابچی، چاپ ششم، ۱۳۷۶ش.
- صدوق، محمدبنعلی، الخصال، تصحیح علیاکبر غفاری، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۶۲ش.
- صدوق، محمدبنعلی، علل الشرائع، قم، کتابفروشی داوری، چاپ اول، ۱۳۸۵ش.
- صدوق، محمدبنعلی، من لایحضره الفقیه، تحقیق علیاکبر غفاری، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، ۱۴۱۳ق.
- صفری فروشانی، نعمتالله و سیدعلیرضا عالمی، فدک، چاپشده در دانشنامه فاطمی، زیر نظر علیاکبر رشاد، تهران، سازمان انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، چاپ اول، ۱۳۹۳ش.
- طباطبایی، سیدمحمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، ۱۴۱۷ق.
- طبرانی، سلیمانبناحمد، المعجم الکبیر، تحقیق: حمدی عبد المجید السلفی، بیروت، دار إحیاء التراث العربی، بیتا.
- طبرسی، حسن بن فضل، إعلام الوری بأعلام الهدی، قم، مؤسسه آلالبیت(ع)، چاپ اول، ۱۴۱۷ق.
- طبرسی، فضلبنحسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تحقیق سیدهاشم رسولی محلاتی و سیدفضلالله یزدی، تهران، ناصرخسرو، چاپ سوم، ۱۳۷۲ش.
- طبرسی، فضلبنحسن، مکارم الاخلاق، قم، شریف رضی، چاپ چهارم، ۱۳۷۰ش.
- طبری، احمدبن عبدالله، ذخائر العقبی فی مناقب ذویالقربی، قاهره، مکتبة القدسی، ۱۳۵۶ق.
- طبری امامی، محمدبنجریر، دلائل الامامه، قم، بعثت، چاپ اول، ۱۴۱۳ق.
- طبری، محمدبنجریر، المنتخب من ذیل المذیل من تاریخ الصحابة و التابعین، بیروت، الأعلمی، چاپ اول، ۱۳۵۸ق.
- طوسی، محمدبنحسن، الامالی، قم، دارالثقافه، چاپ اول، ۱۴۱۴ق.
- طوسی، محمدبنحسن، تهذیب الاحکام، تصحیح سیدحسن موسوی خرسان، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.
- طوسی، محمدبنحسن، مصباح المتهجد و سلاح المتعبد، بیروت، مؤسسه فقه الشیعه، چاپ اول، ۱۴۱۱ق.
- عالمی، سیدعلیرضا، مقالات: حسنبنعلی(ع)، حسینبنعلی(ع)، زینببنتعلی(س)، امکلثوم بنتعلی(س)، محسنبنعلی(ع)، دانشنامه فاطمی، زیر نظر علیاکبر رشاد، تهران، سازمان انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، ۱۳۹۳.
- عیاشی، محمدبنمسعود، التفسیر، سیدهاشم رسولی محلاتی، تهران، علمیه اسلامیه، چاپ اول، ۱۳۸۰ق.
- فتّال نیشابوری، محمدبناحمد، روضة الواعظین و بصیرة المتعظین، قم، رضی، چاپ اول، ۱۳۷۵ش.
- کافی، عبدالحسین و جواد شفیعیان، عصمت فاطمه، چاپشده در دانشنامه فاطمی، زیر نظر علیاکبر رشاد، تهران، سازمان انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، چاپ اول، ۱۳۹۳ش.
- کلینی، محمدبنیعقوب، الکافی، تصحیح علیاکبر غفاری و محمد آخوندی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.
- کوفی، محمدبنسلیمان، مناقب الامامامیرالمؤمنین علیبنابیطالب، تحقیق محمدباقر محمودی، قم، مجمع احیاء الثقافة الاسلامیه، چاپ اول، ۱۴۱۲ق.
- مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار(ع)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق.
- مسلم نیشابوری، مسلمبنحجاج قشیری، صحیح مسلم، بیروت، دارالفکر، بیتا.
- مفید، محمدبنمحمد، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، تحقیق مؤسسه آلالبیت(ع)، بیروت، کنگره شیخ مفید، چاپ اول، ۱۴۱۳ق.
- مفید، محمدبنمحمد، الامالی، تحقیق حسین استادولی و علیاکبر غفاری، قم، کنگره جهانی شیخ مفید، چاپ اول، ۱۴۱۳ق.
- مفید، محمدبنمحمد، مسار الشیعة فی مختصر تواریخ الشریعه، تحقیق مهدی نجف، قم، کنگره شیخ مفید، چاپ اول، ۱۴۱۳ق.
- مقیمی حاجی، ابوالقاسم، وصایای فاطمه، چاپشده در دانشنامه فاطمی، زیر نظر علیاکبر رشاد، تهران، سازمان انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، چاپ اول، ۱۳۹۳ش.
- مهدویراد، محمدعلی، مصحف فاطمه، چاپشده در دانشنامه فاطمی، جلد سوم، زیر نظر علی اکبر رشاد، تهران، سازمان انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، ۱۳۹۳ش.
- نهج البلاغه، ترجمه سیدجمالالدین دینپرور، تهران، بنیاد نهج البلاغه، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
- واقدی، محمدبنعمر، المغازی، تحقیق مارسدن جونس، بیروت، اعلمی، چاپ سوم، ۱۴۰۹ق.
- هلالی کوفی، سلیمبنقیس، کتاب سلیمبنقیس الهلالی، تحقیق محمدباقر انصاری زنجانی، قم، دلیل ما، چاپ اول، ۱۳۸۰ش.
- هیثمی، علیبنابیبکر، مجمع الزوائد و منبع الفوائد، بیروت، دارالکتب العلمیه، ۱۴۰۸ق.
- یوسفی غروی، محمدهادی، موسوعة التاریخ الاسلامی، قم، الهادی، چاپ اول، ۱۴۱۷ق.
پیوند به بیرون
- سیدعلی هاشمی نشلجی، حضرت فاطمه زهرا(ع)، دانشنامه امامخمینی، ج۷، ص۵۳۵–۵۴۲.