تکبر فرعون
تکبر فرعون، نفس اماره هنگامی که سرکشی میکند و قوا و جنود او ظهور و بروز مییابند. فرعونوار ادعای الوهیت و ربوبیت در برابر خداوند میکند.
اهمیت و جایگاه تکبر فرعون
یکی از مباحث مهم اخلاقی تکبر و استکبار و طغیانگری است. در فرهنگ اسلامی فرعون نماد استکبار، خودخواهی و سرکشی در برابر خداوند محسوب میشود. علمای اخلاق و مفسران اسلامی ذیل برخی آیات الهی به بررسی تکبر فرعون، طغیانگری و جایگاه، عاقبت و سرانجام او پرداخته، مطالب فراوانی بیان کردهاند.[۱] امامخمینی نیز با استناد به برخی آیات الهی درباره تکبر، طغیانگری و سرکشی فرعون در آثار خویش پرداخته است.[۲]
طغیانگری فرعون
طغیانگری نفس انسان، حالتی است که خود را برتر از دیگران میبیند و این یکی از پستترین رذایل اخلاقی است در آیات پرشماری به طغیانگری انسانها اشاره شده نظیر طغیانگری فرعون، ادعا و مطالبه نفس فرعون تا جایی پیش رفت که فرعون را وادار کرد که در برابر خداوند قد علم کند و ادعای ربوبیت و الوهیت کند و ادعای سلطنت و ولایت بر همه عالم را در ذهن بپروراند.[۳]
امامخمینی با استفاده از قاعده تطبیق، فرعون را بر نفس اماره مطابقت میدهد که با طغیانگری خود ادعای ربوبیت نموده است. این تطبیق امامخمینی، روح معنای فرعونیت یعنی طغیان و استکبار را بر نفس سرکش و طغیانگر انسان نشان میدهد. امامخمینی یکی از جنود و قوای طغیانگری نفس اماره را تکبر میداند و معتقد است تکبر به خدای متعال از قبیحترین و مهلکترین مراتب تکبر و استکبار است که مرتبه اعلای آن در اهل کفر و جحود و مدعیان الوهیت یافت میشود.
امامخمینی با استناد به آیه «أنا رَبّکم الأعلی»،[۴] معتقد است انسان از حیث تکبر به جایی میرسد که ادعا و مطالبه نفس او فرعونوار در برابر امر الهی قد عَلَم کرده و ادعای ربوبیت والوهیت میکند. ایشان سبب اصلی تکبر را جهل و نادانی و سرکشی نفسی متکبر میداند که به حقیقت نفس خود و فقر و نقص آن غافل است نظیر فرعون که طغیانش به حدی رسید که ادعای الوهیت کرد و علوّ و فساد به پایهای رسید که «یذبح ابناء هم و یستحیی نساءهم»[۵] درباره او نازل شد.
امامخمینی درباره تکبر و طغیان فرعون معتقد است وضع بشر این گونه است که تا به استغنا و قدرتی میرسد طغیان میکند، فرعون را خداوند «طاغی» خوانده است؛ زیرا فرعون طغیان کرد و ادعای الوهیت نمود. از این جهت است که انبیای الهی آمدند تا این نفوس سرکش و این نفوس طاغی و یاغی و نفس فرعونی را از آن سرکشی و طغیان رهایی داده و کنترل کنند.[۶]
پانویس
- ↑ قشیری، لطائف الاشارات، ج۳، ص۶۸۴؛ امین، مخزن العرفان، ج۱، ص۳۱۳؛ مکارم، تفسیر نمونه، ج۶، ص۲۸۰؛ قرشی، قاموس القرآن، ج۵، ص۱۶۳.
- ↑ امامخمینی، مصباح الهدایه، ص۵۳؛ آداب الصلاۃ، ص۲۳۷؛ صحیفه امام، ج۱۴، ص۳۹۰؛ شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص۳۱۶.
- ↑ هجویری، کشف المحجوب، ص۳۵۱-۳۵۲؛ مکارم؛ تفسیر نمونه، ج۳، ص۶۸۳؛ قشیری، لطائف الاشارات، ج۳، ص۶۸۴.
- ↑ نازعات: ۲۴.
- ↑ قصص: ۴.
- ↑ امامخمینی، مصباح الهدایه، ص۵۳، صحیفه امام، ج۱۴، ص۳۹۰؛ شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص۲۱۶؛ آداب الصلاة، ص۲۳۷-۲۳۸.
منابع
- امامخمینی، سیدروحالله، آداب الصلاة، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۴ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، شرح حدیث جنود عقل و جهل، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۷ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۹ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، مصباح الهدایه، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۶ش.
- امین، نصرت، مخزن العرفان، تهران، نهضت زنان مسلمان، ۱۳۶۱ش.
- قرشی، علیاکبر، قاموس القرآن، نشر اسلامیه، ۱۳۶۷ش.
- قشیری، عبدالکریم، لطائف الاشارات، قاهره، الهیئة المصریه، ۲۰۰۰م.
- مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، نشر دار الکتب الاسلامیه، ۱۳۷۴ش.
- هجویری، علیبنعثمان، کشف المحجوب، تهران، نشر طهوری، ۱۳۷۵ش.
نویسنده: باقر صاحبی