سیدحسن ابطحی، از شاگردان درس خارج اصول امامخمینی.
![]() | |
اطلاعات فردی | |
---|---|
نام کامل | سیدحسن ابطحی |
تاریخ تولد | ۱۳۱۴ شمسی |
زادگاه | مشهد |
تاریخ وفات | اسفند ۱۳۹۴ شمسی |
محل دفن | حرم امام رضا(ع)، مشهد |
شهر وفات | چالوس |
خویشاوندان سرشناس | پدر: سیدرضا ابطحی (از عالمان دینی مشهد) |
اطلاعات علمی | |
استادان | امامخمینی، سیدحسین بروجردی، سیدکاظم شریعتمداری، سیدمحمد محقق داماد، سیدابوالقاسم خویی، سیدمحسن حکیم، سیدعبدالهادی شیرازی، محمدتقی ادیب نیشابوری |
محل تحصیل | حوزه علمیه مشهد، حوزه علمیه قم، حوزه علمیه نجف |
تألیفات | پرواز روح، در محضر استاد، سیر الی الله، ملاقات با امام زمان، مصلح غیبی، انوار صاحبالزمان، انوار زهرا، رسول اکرم، امیرالمؤمنین، توضیح آیات قرآن، عالم عجیب ارواح و بیش از ۵۰ عنوان کتاب دیگر |
فعالیتهای اجتماعی-سیاسی | |
سیاسی | از فعالان مبارزه با حکومت پهلوی و همراه نواب صفوی |
اجتماعی | بنیانگذار کانون بحث و انتقاد دینی، احداث مسجد صاحبالزمان و چند مدرسه علمیه در مشهد |
وبگاه رسمی | https://www.hasanabtahi.com |
زادگاه و تحصیل
سیدحسن ابطحی در سال ۱۳۱۴ش در مشهد مقدس به دنیا آمد. پدرش سیدرضا ابطحی، از عالمان دینی مشهد بود.
سیدحسن ابطحی قرائت قرآن را در شش سالگی و در مکتبخانهای در مشهد فراگرفت. سپس به دبستان ملی و اسلامی تدین، از مدارس نوینی که توسط شیخ غلامحسین تبریزی (عبد خدائی) تأسیس شده بود، رفت و دوره ابتدایی را در آن مدرسه گذراند. سپس برای تحصیل ادبیات فارسی و عربی و کتابهای مختلف اسلامی به مهدیه آقای حاجی عابدزاده رفت. در سال ۱۳۲۸ش وارد مدرسه میرزا جعفر در صحن عتیق شد و سیوطی را نزد محمدتقی ادیب نیشابوری و عالمی به نام مصطفوی خواند. همچنین از درس شیخ رحمتالله فشارکی بهرهمند شد. پس از دو سال حضور در آن مدرسه، با معرفی شیخ رحمتالله فشارکی، به مدرسه علمیه نواب مشهد رفت. سیدحسن ابطحی دروس مقدمات و سطوح حوزوی را در مشهد مقدس گذراند، ولی در سایت شخصی خود اطلاعاتی درباره استادان خود در مدرسه نواب نداده است. میتوان احتمال داد که نوغانی، مسئول مدرسه فوق، از استادان او در آن مدرسه بوده است. همزمان در درسهای تفسیر قرآن سیدهاشم میردامادی شرکت میکرد و گاهی در خانه ایشان، پای درس و نصایح اخلاقیشان مینشست.
سیدحسن ابطحی در سال ۱۳۳۱ش با تشویق شیخ محمد شریف رازی، راهی قم شد و در حوزه علمیه آن شهر به تکمیل تحصیلات حوزوی پرداخت. ابطحی مدت سه سال به تکمیل دروس سطح پرداخت و قوانین را پیش سیدموسی صدر و رسایل و مکاسب را نزد شیخ محمدجواد خندق آبادی بهصورت خصوصی خواند. جلد اول کفایه را هم نزد سیدمحمدباقر سلطانی طباطبایی بروجردی خواند و در جلد دوم کفایه از شاگردان سیدرضا صدر بود. همزمان در درس تفسیر قرآن علامه سیدمحمدحسین طباطبایی حاضر میشد.
وی در دوره تحصیل در مشهد و قم، به حمایت از جمعیت فدائیان اسلام به رهبری سیدمجتبی نواب صفوی میپرداخت. ابطحی که در زندان قصر به دیدار نواب صفوی رفته بود، پس از آزادی او، رهبر جمعیت فدائیان اسلام را در برخی از سفرهای تبلیغی و مبارزاتی ازجمله سفر به کاشان همراهی کرد. وی در سال ۱۳۳۴ ش و پس از دستگیری و اعدام نواب صفوی و دیگر اعضای جمعیت فدائیان اسلام، راهی عراق شد و مدتی در درس خارج فقه و اصول آیات سیدحسین موسوی بجنوردی، میرزا باقر زنجانی، شیخ حسین حلی، سیدمحمود حسینی شاهرودی، سیدمحسن طباطبایی حکیم، سیدابوالقاسم موسوی خویی و سیدعبدالهادی شیرازی حضور یافت، ولی پس از یک سال و بررسی درسهای آنان، به این جمعبندی رسیدکه حوزه علمیه قم مناسبتر است. به همین علت به قم بازگشت و به تحصیل در حوزه علمیه قم ادامه داد و از سال ۱۳۳۵ش، در درس خارج فقه آیتالله سیدحسین طباطبایی بروجردی و آیتالله سیدکاظم شریعتمداری و خارج اصول امامخمینی و آیتالله سیدمحمد محقق داماد شرکت کرد. وی در سال ۱۳۴۰ ش به مشهد بازگشت، بنابراین میتوان گفت که از سال ۱۳۳۵ -۱۳۴۰ش به مدت پنج سال در درسهای خارج فقه و اصول امامخمینی که در مساجد محمدیه و سلماسی قم برگزار میشد، شرکت میکرده است. وی در آن زمان همراه با سیدعبدالکریم هاشمینژاد، خانهای را در محله قاضی یخچال و در جوار خانه امامخمینی اجاره کرده بود و در پارهای مواقع، در مسیر حرکت امامخمینی از خانه تا مسجد سلماسی، همراه استادش میشد و سؤالات خود را با ایشان در میان مینهاد.
ابطحی پس از رحلت آیتالله بروجردی به مشهد بازگشت و به خدمات دینی از قبیل ساختن مساجد و مدارس علمیه و مدیریت چهار مدرسه علمیه در مشهد و تربیت طلاب علوم دینی و مبلغان پرداخت. ابطحی امامت جماعت مسجد برقیها، مسجد صاحبالزمان و مسجد حسین بن علی (ع) را بر عهده داشت. همچنین همهساله دهها مبلغ را برای تبلیغ دین به روستاهای اطراف مشهد اعزام میکرد. او در سال ۱۳۴۱ ش «کانون بحث و انتقاد دینی» را با هدف پاسخگویی به مشکلات فکری و دینی جوانان در مشهد تأسیس کرد. در مدت چهلوسه سال حیات این کانون، هر هفته به سؤالات فلسفی و اعتقادی مردم پاسخ داده میشد.[۱] و نگاهی به برخی از این سؤالات نشان میدهد که همه اقشار، پرسشهای عقیدتی خود را با آن کانون در میان مینهادند. در اسناد ساواک، برخی از این نامهها آمده است.[۲] اکثر این سؤالات بایگانی شده و ده ها جلد کتاب بهعنوان پاسخ به سؤالات مطرحشده در «کانون بحث و انتقاد دینی» منتشر شده است. یکی از مهمترین اقدامات او در مشهد، مبارزه با بهاییان در محله سعدآباد مشهد بود؛ ابطحی در سال ۱۳۴۷ش، برای خنثی کردن فعالیتهای آنان، مسجد صاحبالزمان را در آنجا بنا نهاد و میدان منتهی به آن مسجد و همچنین خیابان منتهی به میدان فوق را به نام میدان و خیابان صاحبالزمان نامگذاری کرد و امروز همچنان مسجد، میدان و خیابان به نام صاحبالزمان معروف است. این اقدام، بر اساس نوشته زندگینامه درجشده از ابطحی در سایت شخصی او، به عزل استاندار وقت توسط دولت وقت (دولت امیرعباس هویدا) منجر شد. پس از ساخت آن مسجد، وی مکان کانون را به طبقه فوقانی آن مسجد که تالار نسبتاً بزرگی بود انتقال داد. ابطحی روحانیانی را برای ایراد سخنرانی در آن کانون دعوت میکرد که از آن جمله میتوان به افرادی چون سیدعبدالکریم هاشمینژاد، سیدمحمد حسینی بهشتی، محمدجواد باهنر، آیات ناصر مکارم شیرازی و جعفر سبحانی و... اشاره کرد. این سخنرانان در کانون فوق، مردم را در جریان تحولات سیاسی قرار میدادند و ازجمله به انتقاد از حکومت پهلوی میپرداختند. این مسئله باعث شد تا بارها توسط ساواک تهدید شود.[۳] ازجمله سخنرانان این کانون، سیدعبدالکریم هاشمینژاد بود که ساواک از وی بهعنوان سخنگوی آن کانون نام میبرد. در یکی از گزارشها آمده است که نوار سخنرانیهای امامخمینی در این کانون پخش میشد و به همین سبب سیدحسن ابطحی به ساواک احضار شد و تعهد داد که در جلسات کانون، مسائل سیاسی مطرح نخواهد شد.[۴] ساواک در گزارش دیگری درباره سیدحسن ابطحی، از او بهعنوان یکی از طرفداران امامخمینی نام برد.[۵]
فعالیتهای این کانون، مورد توجه مردم و حتی افرادی از کشورهای دیگر قرار گرفت و آن کانون تلاش کرد تا به پرسشهای آنان نیز پاسخ دهد. همین مسئله باعث شد تا درصدد گسترش فضا و همچنین فعالیتهای آن کانون برآید، ولی ساواک با این اقدام مخالفت کرد. ابطحی در نهایت موفق شد ساختمانی را در کنار مسجد صاحبالزمان در سه طبقه احداث و کانون را به آنجا منتقل کند، ولی در نخستین روز فعالیت آنجا، درِ کانون توسط ساواک بسته و تا پیروزی انقلاب اسلامی از فعالیت آن جلوگیری شد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، این کانون به فعالیت ادامه داد، ولی مدتی بعد تعطیل شد.
سیدحسن ابطحی در کنار اداره کانون فوق، به تألیف آثار علمی هم میپرداخت. علاوه بر آن در کنفرانسها و سمپوزیومهای زیادی در سراسر جهان شرکت میکرد و به ارائه مقاله میپرداخت. مهمترین تألیفات او عبارت است از: پرواز روح (بیش از ۴۰ بار تجدید چاپ)، در محضر استاد (۲ جلد)، سیر الی الله (۴ جلد)، ملاقات با امام زمان، مصلح غیبی، مصلح آخرالزمان، انوار صاحبالزمان، انوار زهرا، رسول اکرم، امیرالمؤمنین، امام مجتبی، امام حسین، امام هادی، توضیح آیات قرآن، وظایف سالک الی الله، جواب مسائل دینی، عالم عجیب ارواح، اتحاد و دوستی، شبهای مکه، پاسخ به ۷۷ مشکل دینی، پاسخ به سؤالات فلسفی و اعتقادی، راه خدا، سؤال شما پاسخ ما، پاسخ ما، حل مشکلات دینی، عوامل پیشرفت، دو مقاله «منهج تفسیری قرآن کریم» و «اثبات اعجاز قرآن کریم»، پاسخ به مشکلات جوانان، پاسخ به سؤالات توحید، پاسخ به سؤالات نبوت، پاسخ به سؤالات نماز، کلیدهای خوشبختی، امثالوحکم، کتاب علی، تربیت فرزند، فضائل فرزندان حضرت فاطمه زهرا.[۶]
سیدحسن ابطحی ادعاهایی را درباره امام زمان عج ۹ مطرح کرد و همین مسئله باعث شد تا سال ۱۳۸۶ ش محکوم شود.[۷] او در اسفند ۱۳۹۴ در شهر چالوس درگذشت و پیکرش پس از انتقال به مشهد، در حرم رضوی (ع) به خاک سپرده شد.
پانویس
منابع
- ابطحی، سیدحسن، «درباره خودم».
- جعفریان، رسول (۱۳۹۱)، جریانها و سازمانهای مذهبی ـ سیاسی ایران (از روی کار آمدن محمدرضاشاه تا پیروزی انقلاب اسلامی)، سالهای ۱۳۲۰-۱۳۵۷، تهران، خانه کتاب
- سیر مبارزات یاران امام به روایت اسناد ساواک (۱۳۹۳)، ج ۵، تدوین: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی.