قساوت قلب
قساوت قلب، قلبی که در برابر تجلیات الهی محروم و خشوع و انعطافی ندارد.
اهمیت و جایگاه قساوت قلب
قساوت قلبی در اصطلاح دینی به معنای سختی و سنگدلی و حالتی که در آن قلب از پذیرش تجلیات حق باز میماند.[۱]
یکی از مباحث مهم اخلاقی و عرفانی بحث از قساوت قلبی و عوامل آن میباشد. در آیات الهی[۲] و روایات[۳] به این مطلب اشاره شده است. در عرفان قلب قسی یکی از عوامل محرومیت از تجلیات الهی معرفی شده است که سالک را از فیض الهی باز میدارد.[۴] امامخمینی، نیز در آثار خویش به بحث از قساوت قلب و عوامل آن پرداخته است.[۵]
ماهیت قساوت قلب
اهل معرفت قساوت قلب را به معنای سختی و صلابت میدانند و با استناد به برخی آیات الهی قلوب برخی انسانها را از سنگ سختتر میدانند؛ زیرا سنگ در همین حالی که صلایت دارد گاهی از آن آب خارج میشود و گاهی از خشیت الهی نرم میشوند. امّا کسانی که قلبشان که از این امور بیبهره است، صلابت قلبشان تا بدان پایه رسیده که هیچ تأثیر و انفعالی از حق نمیپذیرند و از قلبشان خشیتی برنمیخیزد. این قساوت قلب به خاطر آرزوهای طولانی و رسوخ عمیق عقاید فاسده و کثرت مباشرات دنیایی است.[۶]
امامخمینی نیز در بیان ماهیت قساوت قلب، قلب را به آینه تشبیه میکند. کار آینه این است که شیء مقابل خود را به همان صورتی که هست نشان میدهد. آینه هر چه روشنتر براقتر و پاکیزهتر باشد، تصویر را روشنتر و بهتر نشان میدهد ولی اگر گرد و غبار روی آینه را بپوشاند، قابلیت حکایت آن، ضعیف شده، اشیایی که در مقابل آن قرار گرفتهاند به درستی نشان نمیدهد..[۷]
امامخمینی، معتقد است برخی انسانها صلابت و قساوت قلبشان به حدی است که هیچ یک از موجودات از این حیث همانند او نخواهند بود. همانطور که انسان در افق کمال و جمال در صف اعلای وجود واقع است و هیچ یک از موجودات هم ترازوی او نیست در جانب نقص و زشتی و قساوت قلب، هیچ موجودی هم ترازوی او نیست. امامخمینی با استناد به آیه «فهی کالحجارة أو أشد قسوة»[۸] قساوت قلب را مبدأ بسیاری از اخلاق و اعمال خبیثه میداند.[۹]
تفاوت قساوت قلب با غضب
امامخمینی معتقد است میان قساوت و غضب فرق است؛ قساوت عبارت است از غلظت، شدت و صلابت قلب که در مقابل آن لین و رقت است. امامخمینی با استناد به آیه «أفمن شرح الله صدره للاسلام فهو علی نور من ربّه فویل للقاسیة قلوبهم من ذکر الله اولنک فی ضلال مبین».[۱۰] معتقد است شرح صدر که ملزوم قبول حق است، مقابلش قساوت قلب قرار دارد که ملزوم عدم قبول حق است. اما غضب یک حرکت و حالت نفسانی است که به واسطه آن، جوشش و غلیان در خون قلب حادث میشود برای انتقام و نصیحت و موعظه، فایده الله حال صاحب آن ندارد. پس قساوت و غصب دو صفت برای قلباند که هیچ ربطی به همدیگر ندارند؛ زیرا رأفت لازمه لینت است که آن مقابل قساوت است و رحمت لازم یا ملزوم حلم است که آن مقابل غضب است.[۱۱]
عوامل قساوت قلب
قساوت قلبی در نگاه علمای اخلاق و عرفانی دارای عواملی است از جمله؛ جهل و غفلت، اعراض از یاد خدا؛ گناه و لجاجت.[۱۲] امامخمینی، درباره عوامل قساوت قلب معتقد است کسانی که قلوبشان محجوب و محروم از معارف الهی شده و به سبب قساوت قلب خبری از مبدا و معاد ندارند و بذر توحید در وجودشان رشد نکرده است. این گروه به خاطر غفلت و جهل، و توجه به دنیا از معارف الهی اکتساب نکردهاند.
امامخمینی با استناد به آیه «کلّا بل ران علی قلوبهم ما کانوا یکسون»،[۱۳] معتقد است معصیت و گناه حجاب جان آنها شده و قلب زنگار گرفته و آلودگی بر قلبشان عارض شده و سفیدی قلب را پوشانده است. بنابراین یکی از عوامل قساوت قلب ارتکاب خطا و گناه است که سبب میشود در قلب کدورتی حاصل شود و انسان را از مقام قدس و قرب حق و معارف الهی دور و به عالم طبیعت و دنیا نزدیک میکند تا آنجا که تمام شئون غیبی قلب، در دنیا و طبیعت فانی میشود و حکم روحانیت و انسانیت از او برداشته میشود و ازاینرو این گونه قلب به خاطر قساوت، از فطرت اصلی خود فاصله میگیرد و پذیرای حقایق نیست.[۱۴]
پانویس
- ↑ کاشانی، تأویلات کاشانی، ج۱، ص۶۱؛ سلمی، مجموعه آثار، ج۱، ص۱۶۲.
- ↑ بقره: ۷۴.
- ↑ کلینی، الکافی، ج۲، ص۴۲۳.
- ↑ غزالی، احیاء علوم الدین، ج۱۰، ص۲۶؛ ابنعربی، الفتوحات المکیه، ج۱، ص۲۸۹؛ قیصری، شرح فصوص الحکم، ص۱۳۷؛ کاشانی، تأویلات کا شانی، ج۱، ۶۱-۶۲.
- ↑ امامخمینی، شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص۲۳۷؛ آداب الصلاة، ص۹۹، شرح چهل حدیث، ۱۳۷.
- ↑ کاشانی، تأویلات کاشانی، ج۱، ص۶۱-۶۲؛ سلمی، مجموعه آثار، ج۱، ص۱۶۲.
- ↑ امامخمینی، تقریرات فلسفه، ج۳، ص۳۴۷، جهاد اکبر، ص۴۳ و ۵۹؛ صاحبی، اوج معرفت، ص۴۵۸-۴۵۹.
- ↑ بقرة: ۷۴.
- ↑ امامخمینی، شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص۳۷۳-۳۷۴؛ شرح چهل حدیث، ص۱۳۷.
- ↑ زمر: ۱۲.
- ↑ امامخمینی، شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص۲۳۷-۲۴۰.
- ↑ طیب، أطیب البیان ج۱۰، ص۴۰۴، ج۱۱، ص۱۵۷؛ طباطبائی، المیزان، ج۱۳، ص۳۶۷.
- ↑ مطفین: ۱۴.
- ↑ امامخمینی، تقریرات فلسفه، ج۳، ص۴۷۵-۴۷۶؛ سرّالصلاة، ص۳۶-۳۷؛ شرح حدیث جنود عقل و جهل، ص۲۸۳-۲۸۴.
منابع
- ابنعربی، محییالدین، الفتوحات المکیه، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بیتا.
- امامخمینی، سیدروحالله، آداب الصلاة، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۴ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، تقریرات فلسفه امامخمینی، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۵ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، سرّالصلاة، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۷۸ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، شرح چهل حدیث، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۸ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، شرح حدیث جنود عقل و جهل، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، ۱۳۸۷ش.
- سلمی، عبدالرحمن، مجموعه آثار مسلمی، تهران، مرکز دانشگاهی، ۱۳۶۹ش.
- صاحبی، باقر، اوج معرفت، تهران، نشر عروج، ۱۳۹۸ش.
- طباطبائی، محمدحسین، تفسیر المیزان، قم، انتشارات اسلامی، ۱۴۱۷ق.
- طیب، عبدالحسین، أطیب البیان فی تفسیر القرآن، تهران، نشر اسلام، ۱۳۷۸ش.
- غزالی، ابوحامد، احیاء علوم الدین، بیروت، دار الکتاب العربی، بیتا.
- قیصری، داوودبنمحمود، شرح فصوص الحکم، تصحیح و تعلیق سیدجلالالّدین آشتیانی، تهران، نشر علمی و فرهنگی، ۱۳۷۵ش.
- کاشانی، عبدالرزاق، لطایف الاعلام فی اشارات اهل الالهام، تهران میراث مکتوب، ۱۳۷۲ش.
- کلینی، محمدبنیعقوب، اصول کافی، تصحیح علیاکبر غفاری، تهران، دار الکتب الإسلامیه، ۱۴۰۷ق.
نویسنده: باقر صاحبی