۲۵٬۴۴۱
ویرایش
خط ۴۱: | خط ۴۱: | ||
[[امامخمینی]] پس از آگاهی از فاجعه، در پیام ۸/۱۲/۱۳۵۶ با درود بر اهالی شجاع و متدین آذربایجان، که در برابر رژیم پهلوی قیام کردند، دربارهٔ توطئه حکومت در سرپوشگذاشتن بر این کشتار، هشدار داد و رفت و آمد نیروهای رژیم را به هدف پاکسازی چهره محمدرضا پهلوی و وانمودکردن بیخبری او از این کشتار دانست. ایشان همچنین پیروزی نهایی در برابر استبداد، انتقام از «ضحاک زمان» و به اهتزاز درآمدن پرچم اسلام به دست روحانیان را به مردم ایران نوید داد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۳/۳۵۳–۳۵۵</ref> ایشان در پیامی نیز که به مناسبت چهلم شهدای ۲۹ بهمن تبریز در ۴/۱/۱۳۵۷ صادر کرد، تنها راه پیروزی را [[وحدت]] زیر پرچم [[توحید]]، [[اسلام]] و [[قرآن]] دانست و با توصیه به طرد عناصر غیر اسلامی، بر اسلامی بودن قیام تبریز مانند نهضت دیگر شهرهای ایران، صحه گذاشت. ایشان با اشاره به تلاش رژیم در نسبت دادن این قیام به مکتبهای انحرافی، بر بیاعتباری این مکتبها نزد ملت ایران تأکید کرد و لزوم پیوستن همه گروههای سیاسی و [[روشنفکری|روشنفکران]]، به جبهه [[روحانیت|روحانی]]، [[کارگر]] و توده ملت و معرفی صریح حرکت خود به عنوان حرکت اسلامی را یادآور شد. ایشان سرچشمه تمام گرفتاریهای مسلمانان و سبب استمرار جنایات پهلوی را آمریکا و حمایت بیقید و شرطش از وی معرفی کرد و اسلامخواهی پهلوی را نیز فریبی بیش ندانست؛ بر همین اساس ایشان معتقد بود جنایت تبریز که نشانه وحشتزدگیِ پهلوی و خروجش از اعتدال است، ملت ایران را در آستانه انفجار قرار داده و به خواست خدا، منجر به قطع دست [[بیگانگان]] و محو دودمان پهلوی برای همیشه خواهد شد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۳/۳۵۹–۳۶۲</ref> | [[امامخمینی]] پس از آگاهی از فاجعه، در پیام ۸/۱۲/۱۳۵۶ با درود بر اهالی شجاع و متدین آذربایجان، که در برابر رژیم پهلوی قیام کردند، دربارهٔ توطئه حکومت در سرپوشگذاشتن بر این کشتار، هشدار داد و رفت و آمد نیروهای رژیم را به هدف پاکسازی چهره محمدرضا پهلوی و وانمودکردن بیخبری او از این کشتار دانست. ایشان همچنین پیروزی نهایی در برابر استبداد، انتقام از «ضحاک زمان» و به اهتزاز درآمدن پرچم اسلام به دست روحانیان را به مردم ایران نوید داد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۳/۳۵۳–۳۵۵</ref> ایشان در پیامی نیز که به مناسبت چهلم شهدای ۲۹ بهمن تبریز در ۴/۱/۱۳۵۷ صادر کرد، تنها راه پیروزی را [[وحدت]] زیر پرچم [[توحید]]، [[اسلام]] و [[قرآن]] دانست و با توصیه به طرد عناصر غیر اسلامی، بر اسلامی بودن قیام تبریز مانند نهضت دیگر شهرهای ایران، صحه گذاشت. ایشان با اشاره به تلاش رژیم در نسبت دادن این قیام به مکتبهای انحرافی، بر بیاعتباری این مکتبها نزد ملت ایران تأکید کرد و لزوم پیوستن همه گروههای سیاسی و [[روشنفکری|روشنفکران]]، به جبهه [[روحانیت|روحانی]]، [[کارگر]] و توده ملت و معرفی صریح حرکت خود به عنوان حرکت اسلامی را یادآور شد. ایشان سرچشمه تمام گرفتاریهای مسلمانان و سبب استمرار جنایات پهلوی را آمریکا و حمایت بیقید و شرطش از وی معرفی کرد و اسلامخواهی پهلوی را نیز فریبی بیش ندانست؛ بر همین اساس ایشان معتقد بود جنایت تبریز که نشانه وحشتزدگیِ پهلوی و خروجش از اعتدال است، ملت ایران را در آستانه انفجار قرار داده و به خواست خدا، منجر به قطع دست [[بیگانگان]] و محو دودمان پهلوی برای همیشه خواهد شد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۳/۳۵۹–۳۶۲</ref> | ||
==تأثیر بر انقلاب اسلامی == | ==تأثیر بر انقلاب اسلامی == | ||
یکی از مهمترین ویژگیهای قیام تبریز، بازتاب آن در سطح جهان بود؛ در حالیکه حرکتهای پیشین مردمی را رژیم پهلوی به اعتراضات صنفی که ریشه در اقلیتی محدود دارد، کاهش میداد. سرسختی ترکها و دلیل حمایت آنان از امامخمینی، موجب شگفتی محمدرضا پهلوی شد.<ref>مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، ۳/۷۷–۷۸</ref> جایگاه راهبردی تبریز، ارتباطات گسترده اهالی آن با دیگر کشورها، روحیات و دلبستگیهای مردمانش با اهالی دیگر شهرها و طیف متنوع معترضان ۲۹ بهمن، رسانههای بینالمللی را متوجه | یکی از مهمترین ویژگیهای قیام تبریز، بازتاب آن در سطح جهان بود؛ در حالیکه حرکتهای پیشین مردمی را رژیم پهلوی به اعتراضات صنفی که ریشه در اقلیتی محدود دارد، کاهش میداد. سرسختی ترکها و دلیل حمایت آنان از امامخمینی، موجب شگفتی محمدرضا پهلوی شد.<ref>مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، ۳/۷۷–۷۸</ref> جایگاه راهبردی تبریز، ارتباطات گسترده اهالی آن با دیگر کشورها، روحیات و دلبستگیهای مردمانش با اهالی دیگر شهرها و طیف متنوع معترضان ۲۹ بهمن، رسانههای بینالمللی را متوجه نهضت اسلامی با [[رهبری امامخمینی]] و عمق و گستره آن کرد.<ref>موسوی تبریزی، سیدمحسن، خاطرات، ۱۱۱–۱۱۲</ref> جلوگیری و درگیری مأموران امنیتی با تظاهرکنندگان پس از مراسم بزرگداشت شهدای تبریز در برخی شهرها مانند اهواز، جهرم و یزد منجر به [[شهادت]] و زخمیشدن عدهای دیگر شد.<ref>مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، ۴/۱۱۳، ۱۲۳–۱۲۷ و ۱۸۱–۱۸۲</ref> همین امر، موضعگیری علما و مراجع،<ref>مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، ۴/۲۲۳؛ نهضت آزادی ایران، دربارهٔ قیام حماسه آفرینان قم و تبریز، ۳/۹–۵۵</ref> و نیز بزرگداشت چهلمین روز شهادت معترضان یزد را در پی داشت. ادامه برگزاری مراسم بزرگداشت شهدای هر شهر در شهرهای مختلف، موجب ریشهدارشدن اعتراضها و درماندگی روزافزون رژیم شد.<ref>پهلوی، پاسخ به تاریخ، ۳۳۰–۳۳۱؛ کرباسچی، هفت هزار روز تاریخ ایران و انقلاب اسلامی، ۲/۸۱۳–۸۲۱ و ۸۳۲–۸۴۰</ref> | ||
===مصاحبه امام با خبرنگار روزنامه لوموند === | ===مصاحبه امام با خبرنگار روزنامه لوموند === | ||
امامخمینی با آگاهی از فضای ایران و برگزاری تظاهرات مختلف مردمی، در نجف، در مصاحبه با «لوسین ژرژ»، خبرنگار روزنامه فرانسوی لوموند که در ۴/۲/۱۳۵۷ منتشر شد، ضمن رد همکاری با مارکسیستها، بقای سلطنت را منتفی دانست و صریحاً هدف نهضت مردم ایران را تشکیل [[حکومت اسلامی]] اعلام کرد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۳/۳۶۶–۳۷۲</ref>؛ سپس در سخنرانی ۲۳/۲/۱۳۵۷ با اشاره به نارضایتی درجهداران ارتش (که گاه پنهانی با ایشان دیدار داشتند) از وضع کشور و حضور مستشاران آمریکایی، اصولاً پذیرش حضور و رفتار نامناسب مستشاران آمریکایی در میان صاحبمنصبان ارتش ایران را یک معما و نشانه بیعرضگی آنان دانست. ایشان همچنین با رد تبلیغات شاهانه در مقصردانستن ایشان به عنوان علت [[شورش|شورشها]]، اعتراضهای مردمی را نتیجه خیانت شخص پهلوی و بر باددادن حیثیت مملکت اسلامی ارزیابی کرد و با عصبی و غیر منطقیخواندن رفتار وی در رویارویی با انقلابیان، تلویحاً اخراج وی از کشور را وظیفه ارتش دانست. ایشان که معتقد بود محمدرضا پهلوی فرصت اصلاح امور و بقای سلطنت را از دست داده و پس از این و در صورت ادامه اعتراضهای مردمی، حتی حمایت آمریکا را هم نخواهد داشت، خروج هرچه سریعتر وی از کشور را توصیه کرد؛ سپس با اظهار تأسف از همراهینکردن [[حوزه علمیه نجف]] در حرکت اسلامی اخیر [[مردم]] ایران، بر پیشتازی و هدایت [[حوزه علمیه قم]] و [[روحانیت]] در [[انقلاب اسلامی]] و لزوم حمایت همه گروهها از روحانیان و پرهیز از پراکندگی و تفرقه تأکید کرد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۳/۳۸۳–۳۹۶</ref> | امامخمینی با آگاهی از فضای ایران و برگزاری تظاهرات مختلف مردمی، در نجف، در مصاحبه با «لوسین ژرژ»، خبرنگار روزنامه فرانسوی لوموند که در ۴/۲/۱۳۵۷ منتشر شد، ضمن رد همکاری با مارکسیستها، بقای سلطنت را منتفی دانست و صریحاً هدف نهضت مردم ایران را تشکیل [[حکومت اسلامی]] اعلام کرد<ref>امامخمینی، صحیفه، ۳/۳۶۶–۳۷۲</ref>؛ سپس در سخنرانی ۲۳/۲/۱۳۵۷ با اشاره به نارضایتی درجهداران ارتش (که گاه پنهانی با ایشان دیدار داشتند) از وضع کشور و حضور مستشاران آمریکایی، اصولاً پذیرش حضور و رفتار نامناسب مستشاران آمریکایی در میان صاحبمنصبان ارتش ایران را یک معما و نشانه بیعرضگی آنان دانست. ایشان همچنین با رد تبلیغات شاهانه در مقصردانستن ایشان به عنوان علت [[شورش|شورشها]]، اعتراضهای مردمی را نتیجه خیانت شخص پهلوی و بر باددادن حیثیت مملکت اسلامی ارزیابی کرد و با عصبی و غیر منطقیخواندن رفتار وی در رویارویی با انقلابیان، تلویحاً اخراج وی از کشور را وظیفه ارتش دانست. ایشان که معتقد بود محمدرضا پهلوی فرصت اصلاح امور و بقای سلطنت را از دست داده و پس از این و در صورت ادامه اعتراضهای مردمی، حتی حمایت آمریکا را هم نخواهد داشت، خروج هرچه سریعتر وی از کشور را توصیه کرد؛ سپس با اظهار تأسف از همراهینکردن [[حوزه علمیه نجف]] در حرکت اسلامی اخیر [[مردم]] ایران، بر پیشتازی و هدایت [[حوزه علمیه قم]] و [[روحانیت]] در [[انقلاب اسلامی]] و لزوم حمایت همه گروهها از روحانیان و پرهیز از پراکندگی و تفرقه تأکید کرد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۳/۳۸۳–۳۹۶</ref> | ||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
[[سیدمحمدعلی قاضی طباطبایی]] از عالمان برجسته تبریز در سخنرانی ۲۸/۲/۱۳۵۷ در مسجد شعبان (تبریز) اعلام کرد که سخن و بیانیه کافی نیست و زمان قیام فرا رسیده است.<ref>قاضی طباطبایی، یاران امام به روایت اسناد ساواک، ۴۳۷–۴۳۹</ref> امامخمینی نیز در اردیبهشت ۱۳۵۷ صریحاً پهلوی را خائن و دیوانه نامید و سلطنت پنجاهساله پهلوی را ساقطشده برشمرد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۳/۳۸۳–۳۸۴</ref> ایشان در پایان همین سخنرانی، خطاب به همه گروههایی که برای اسلام قیام کردهاند، پیروزی نزدیک را به شرط حفظ وحدت و تبعیتنکردن از [[هوای نفس]] و تلاش برای حفظ منافع گروهی و شخصی وعده داد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۳/۳۹۶</ref> این در حالی بود که پهلوی در جلسه شورای اقتصاد در ۱/۱۲/۱۳۵۶، همچنان اعتراضها را به «مسخرهبازی» تعبیر میکرد. او ضمن تأکید بر قدرت خود برای بیرونانداختن هرکس که لازم باشد از کشور، با تظاهر به دلسوزی برای [[روحانیت]]، مدعی شد در صورت بهنتیجهرسیدن امثال اعتراضهای تبریز که ارتجاع سرخ آن را هدایت میکرد، روحانیان نیز از شر معترضان در امان نخواهند بود.<ref>مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، ۳/۷۷</ref> | [[سیدمحمدعلی قاضی طباطبایی]] از عالمان برجسته تبریز در سخنرانی ۲۸/۲/۱۳۵۷ در مسجد شعبان (تبریز) اعلام کرد که سخن و بیانیه کافی نیست و زمان قیام فرا رسیده است.<ref>قاضی طباطبایی، یاران امام به روایت اسناد ساواک، ۴۳۷–۴۳۹</ref> امامخمینی نیز در اردیبهشت ۱۳۵۷ صریحاً پهلوی را خائن و دیوانه نامید و سلطنت پنجاهساله پهلوی را ساقطشده برشمرد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۳/۳۸۳–۳۸۴</ref> ایشان در پایان همین سخنرانی، خطاب به همه گروههایی که برای اسلام قیام کردهاند، پیروزی نزدیک را به شرط حفظ وحدت و تبعیتنکردن از [[هوای نفس]] و تلاش برای حفظ منافع گروهی و شخصی وعده داد.<ref>امامخمینی، صحیفه، ۳/۳۹۶</ref> این در حالی بود که پهلوی در جلسه شورای اقتصاد در ۱/۱۲/۱۳۵۶، همچنان اعتراضها را به «مسخرهبازی» تعبیر میکرد. او ضمن تأکید بر قدرت خود برای بیرونانداختن هرکس که لازم باشد از کشور، با تظاهر به دلسوزی برای [[روحانیت]]، مدعی شد در صورت بهنتیجهرسیدن امثال اعتراضهای تبریز که ارتجاع سرخ آن را هدایت میکرد، روحانیان نیز از شر معترضان در امان نخواهند بود.<ref>مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، انقلاب اسلامی به روایت اسناد ساواک، ۳/۷۷</ref> | ||
===تشکیل شوراهایی برای مدیریت تظاهرات === | ===تشکیل شوراهایی برای مدیریت تظاهرات === | ||
در شرایط جدید که رنگ اسلامی حکومتِ آینده و نقش رهبری امامخمینی و هدایت روحانیت در اداره اعتراضهای مردمی، برای همه گروهها ثابت شد، به توصیه امامخمینی شوراهایی برای مدیریت [[تظاهرات]] و هدایت اقدامهای انقلابیان در [[تهران]]، [[مشهد]]، [[اصفهان]]، [[شیراز]] و دیگر شهرها تشکیل شد{{ببینید|متن=ببینید|اعتصاب|روحانیت|شورای انقلاب اسلامی}}. ادامه اعتراضهای مردمی که واکنش شدیدتر رژیم پهلوی را در پی داشت{{ببینید|متن=ببینید|هفده شهریور|حکومتنظامی}}؛ سرانجام موجب خروج محمدرضا پهلوی از ایران در ۲۶ دی ۱۳۵۷ و سپس پایان حکومت سلطنتی در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ شد{{ببینید|متن=ببینید|فرار شاه|بیست و دو بهمن}}. | در شرایط جدید که رنگ اسلامی حکومتِ آینده و نقش رهبری امامخمینی و هدایت روحانیت در اداره اعتراضهای مردمی، برای همه گروهها ثابت شد، به توصیه امامخمینی شوراهایی برای مدیریت [[تظاهرات]] و هدایت اقدامهای انقلابیان در [[تهران]]، [[مشهد]]، [[اصفهان]]، [[شیراز]] و دیگر شهرها تشکیل شد{{ببینید|متن=ببینید|اعتصاب|روحانیت|شورای انقلاب اسلامی}}. ادامه اعتراضهای مردمی که واکنش شدیدتر رژیم پهلوی را در پی داشت{{ببینید|متن=ببینید|هفده شهریور|حکومتنظامی}}؛ سرانجام موجب [[فرار شاه|خروج محمدرضا پهلوی از ایران]] در ۲۶ دی ۱۳۵۷ و سپس پایان حکومت سلطنتی در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ شد{{ببینید|متن=ببینید|فرار شاه|بیست و دو بهمن}}. | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
{{پانویس}} | {{پانویس}} |