۲۱٬۱۴۹
ویرایش
(ابرابزار) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
رحمانی در حوزه مشهد، ادبیات را نزد حجت هاشمی و در نجف، بخش عمده مقدمات را نزد عموی خود، رمضانعلی قوچانی خواند و درسهای سطح را از سیدباقر مصطفوی کاشانی، [[حسین راستی کاشانی]]، [[غلامرضا رضوانی]] و سیدتقی قمی فراگرفت. او در درس [[تفسیر]] و [[فلسفه]] از [[محمد صادقی تهرانی]] بسیار بهره برد و [[شرح منظومه]] را نزد عباس قوچانی و بیشتر نزد غلامرضا رضوانی خواند. وی در دوره درس خارج، مدتی در درس اصول [[سیدابوالقاسم خویی|سیدابوالقاسم خوئی]] و نیز میرزاباقر زنجانی شرکت کرد؛ همچنین در درس خارج فقه امامخمینی و در بحث خمس سیدعبدالاعلی سبزواری حضور یافت.<ref>رحمانی، گفتگو.</ref> وی در سالهای حضور در نجف، استادان دیگری مانند محمدعلی مدرس افغانی، سیدمحمدعلی ابطحی اصفهانی، محمدحسن قدیری، مجتبی لنکرانی و [[سیداسدالله مدنی]] نیز داشته است.<ref>سلیمی بنی و مظفری، ۲۹۸؛ رحمانی، رسالت.</ref> | رحمانی در حوزه مشهد، ادبیات را نزد حجت هاشمی و در نجف، بخش عمده مقدمات را نزد عموی خود، رمضانعلی قوچانی خواند و درسهای سطح را از سیدباقر مصطفوی کاشانی، [[حسین راستی کاشانی]]، [[غلامرضا رضوانی]] و سیدتقی قمی فراگرفت. او در درس [[تفسیر]] و [[فلسفه]] از [[محمد صادقی تهرانی]] بسیار بهره برد و [[شرح منظومه]] را نزد عباس قوچانی و بیشتر نزد غلامرضا رضوانی خواند. وی در دوره درس خارج، مدتی در درس اصول [[سیدابوالقاسم خویی|سیدابوالقاسم خوئی]] و نیز میرزاباقر زنجانی شرکت کرد؛ همچنین در درس خارج فقه امامخمینی و در بحث خمس سیدعبدالاعلی سبزواری حضور یافت.<ref>رحمانی، گفتگو.</ref> وی در سالهای حضور در نجف، استادان دیگری مانند محمدعلی مدرس افغانی، سیدمحمدعلی ابطحی اصفهانی، محمدحسن قدیری، مجتبی لنکرانی و [[سیداسدالله مدنی]] نیز داشته است.<ref>سلیمی بنی و مظفری، ۲۹۸؛ رحمانی، رسالت.</ref> | ||
رحمانی پس از بازگشت به ایران در سال ۱۳۵۲، در درس خارج اصول [[حسین وحید خراسانی]] و خارج فقه [[میرزاجواد تبریزی]] در [[حوزه علمیه قم]] حضور یافت<ref>رحمانی، گفتگو.</ref> و مقداری محدود نیز در درس [[سیدکاظم شریعتمداری]] نیز شرکت کرد که دلیل آن را بیشتر درامانماندن از پیگیری سازمان اطلاعات و امنیت کشور ( | رحمانی پس از بازگشت به ایران در سال ۱۳۵۲، در درس خارج اصول [[حسین وحید خراسانی]] و خارج فقه [[میرزاجواد تبریزی]] در [[حوزه علمیه قم]] حضور یافت<ref>رحمانی، گفتگو.</ref> و مقداری محدود نیز در درس [[سیدکاظم شریعتمداری]] نیز شرکت کرد که دلیل آن را بیشتر درامانماندن از پیگیری [[سازمان اطلاعات و امنیت کشور]] (ساواک) دانسته است.<ref>رحمانی، مصاحبه، تسنیم.</ref> وی پس از پیروزی [[انقلاب اسلامی ایران|انقلاب اسلامی]] و استقرار در تهران، با وجود داشتنِ مسئولیتهای اجرایی، به تدریس در موضوعات فقهی و فلسفی نیز اشتغال داشته است.<ref>رحمانی، مصاحبه، رسالت.</ref> | ||
== مبارزه با حکومت پهلوی == | == مبارزه با حکومت پهلوی == | ||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
== فعالیتها و مسئولیتهای پس از انقلاب == | == فعالیتها و مسئولیتهای پس از انقلاب == | ||
[[امامخمینی]] چهار روز پس از پیروزی انقلاب | [[امامخمینی]] چهار روز پس از [[انقلاب اسلامی ایران|پیروزی انقلاب اسلامی]]، در ۲۶ بهمن ۱۳۵۷ چند نفر ازجمله رحمانی را مأمور کرد تا با سرکشی به مقرهای نظامی، نظامیان را به حضور در محل کار تشویق کنند.<ref>رحمانی، جماران.</ref> وی با سرزدن به ستاد ژاندارمری، سازمان مهندسی ارتش و پایگاه پارچین، به عنوان نماینده امامخمینی برخی از نظامیان حبسشده را آزاد کرد و پیام ایشان را مبنی بر اینکه فعلاً میتوانند با همان لباس فرم سابق بر سر کار برگردند ابلاغ کرد.<ref>رحمانی، جماران.</ref> | ||
امامخمینی در ۴/۶/۱۳۵۸ در حکمی، رحمانی را با توجه به آشنایی او به وضع شهر قوچان، به عنوان نماینده خود به این شهر فرستاد تا با همکاری و مشورت علمای قوچان، در رفع مشکلات این شهر بکوشد و با آشناکردن مردم به وظیفه حساس در شرایط روز و دعوت به وحدت، آنان را از اختلاف و تفرقه برحذر دارد.<ref>۹/۳۴۸.</ref> وی که با دفتر امامخمینی همکاری میکرد، پس از استقرار ایشان در جماران، در تهران مستقر شد و در دوران جنگ، بارها به نمایندگی از طرف ایشان، راهی جبههها شد و در عملیات شرکت داشت.<ref>رحمانی، جماران؛ رحمانی، رسالت.</ref> | امامخمینی در ۴/۶/۱۳۵۸ در حکمی، رحمانی را با توجه به آشنایی او به وضع شهر قوچان، به عنوان نماینده خود به این شهر فرستاد تا با همکاری و مشورت علمای قوچان، در رفع مشکلات این شهر بکوشد و با آشناکردن مردم به وظیفه حساس در شرایط روز و دعوت به وحدت، آنان را از اختلاف و تفرقه برحذر دارد.<ref>۹/۳۴۸.</ref> وی که با [[دفتر امامخمینی]] همکاری میکرد، پس از استقرار ایشان در جماران، در تهران مستقر شد و در دوران جنگ، بارها به نمایندگی از طرف ایشان، راهی جبههها شد و در عملیات شرکت داشت.<ref>رحمانی، جماران؛ رحمانی، رسالت.</ref> | ||
در سال ۱۳۶۲ رحمانی برای مسئولیت سفارت در کشور قطر آماده دریافت استوارنامه از رئیسجمهور وقت [[سیدعلی خامنهای]] و سفر به این کشور بود، اما امامخمینی با توجه به نظر [[سپاه پاسداران انقلاب اسلامی|سپاه پاسداران]] مبنی بر تعیین مسئول جدید [[بسیج مستضعفین]]، از رحمانی خواست این مسئولیت را بپذیرد و او از سوی فرماندهی سپاه به این مسئولیت برگزیده شد و تا زمان حیات امامخمینی در این سمت بود.<ref>رحمانی، تاریخ ایرانی؛ رحمانی، جماران.</ref> او معتقد است اندیشه تشکیل بسیج در ذهن امامخمینی، پیش از پیروزی انقلاب اسلامی و از سال ۱۳۵۱ در جریان طرحی از محمد | در سال ۱۳۶۲ رحمانی برای مسئولیت سفارت در کشور قطر آماده دریافت استوارنامه از رئیسجمهور وقت [[سیدعلی خامنهای]] و سفر به این کشور بود، اما امامخمینی با توجه به نظر [[سپاه پاسداران انقلاب اسلامی|سپاه پاسداران]] مبنی بر تعیین مسئول جدید [[بسیج مستضعفین]]، از رحمانی خواست این مسئولیت را بپذیرد و او از سوی فرماندهی سپاه به این مسئولیت برگزیده شد و تا زمان حیات امامخمینی در این سمت بود.<ref>رحمانی، تاریخ ایرانی؛ رحمانی، جماران.</ref> او معتقد است اندیشه تشکیل بسیج در ذهن امامخمینی، پیش از پیروزی انقلاب اسلامی و از سال ۱۳۵۱ در جریان طرحی از [[محمد منتظری]]، مطرح بوده است.<ref>رحمانی، تسنیم.</ref> | ||
رحمانی در سازمان بسیج مستضعفین توانست در جنبههای مختلف اعم از جذب، سازماندهی و اعزام نیرو، تشکیل شاخههای مختلف صنفی بسیج، مانند بسیج کارگران و بسیج دانشآموزی، افزایش پایگاههای مقاومت بسیج از ششهزار پایگاه به بیستویک هزار پایگاه و سریعتر کردن آهنگ اعزام نیرو و بهویژه اعزام مشهور صدهزار نفری سپاه حضرت محمد(ص) موفق گردد.<ref>رحمانی، رسالت؛ رحمانی، جماران.</ref> وی در مسئولیت بسیج، تأکید داشت این نهاد تنها برای مقابله با دشمن خارجی است و از گرایش به احزاب و جریانهای سیاسی داخلی، پرهیز میکرد؛<ref>رحمانی، جماران.</ref> چنانکه درخواست [[سیدمهدی هاشمی]] برای آموزش گروهی از مبارزان خارجی پذیرفت که پادگان امامعلی(ع) در تهران را در اختیار آنان بگذارد ولی با خواست هاشمی مبنی بر اینکه هیچکس حتی حسینعلی منتظری نباید از این خبر اطلاع یابد، از این کار امتناع و با او قطع رابطه کرد.<ref>رحمانی، تسنیم.</ref> | رحمانی در سازمان بسیج مستضعفین توانست در جنبههای مختلف اعم از جذب، سازماندهی و اعزام نیرو، تشکیل شاخههای مختلف صنفی بسیج، مانند بسیج کارگران و بسیج دانشآموزی، افزایش پایگاههای مقاومت بسیج از ششهزار پایگاه به بیستویک هزار پایگاه و سریعتر کردن آهنگ اعزام نیرو و بهویژه اعزام مشهور صدهزار نفری سپاه حضرت محمد(ص) موفق گردد.<ref>رحمانی، رسالت؛ رحمانی، جماران.</ref> وی در مسئولیت بسیج، تأکید داشت این نهاد تنها برای مقابله با دشمن خارجی است و از گرایش به [[احزاب]] و جریانهای سیاسی داخلی، پرهیز میکرد؛<ref>رحمانی، جماران.</ref> چنانکه درخواست [[سیدمهدی هاشمی]] برای آموزش گروهی از مبارزان خارجی پذیرفت که پادگان امامعلی(ع) در تهران را در اختیار آنان بگذارد ولی با خواست هاشمی مبنی بر اینکه هیچکس حتی [[حسینعلی منتظری]] نباید از این خبر اطلاع یابد، از این کار امتناع و با او قطع رابطه کرد.<ref>رحمانی، تسنیم.</ref> | ||
رحمانی همچنین مسئول ستاد جذب و هدایت کمکهای مردمی به [[جنگ عراق علیه ایران|جبهههای جنگ تحمیلی]] بود<ref>رحمانی، حریم امام، ۳؛ سلیمی بنی و مظفری، ۲۹۹.</ref> و آن زمان توانست بیش از ۱۲ میلیارد تومان از کمکهای مردم را به جبههها بفرستد.<ref>رحمانی، رسالت.</ref> عضویت در کمیته ویژه عملیات برونمرزی علیه [[حزب بعث عراق]] و کشورهای کمککننده به این حزب، به همراه سیدمحمدباقر | رحمانی همچنین مسئول ستاد جذب و هدایت کمکهای مردمی به [[جنگ عراق علیه ایران|جبهههای جنگ تحمیلی]] بود<ref>رحمانی، حریم امام، ۳؛ سلیمی بنی و مظفری، ۲۹۹.</ref> و آن زمان توانست بیش از ۱۲ میلیارد تومان از کمکهای مردم را به جبههها بفرستد.<ref>رحمانی، رسالت.</ref> عضویت در کمیته ویژه عملیات برونمرزی علیه [[حزب بعث عراق]] و کشورهای کمککننده به این حزب، به همراه [[سیدمحمدباقر حکیم]]، از دیگر فعالیتهای او بوده است.<ref>رحمانی، رسالت.</ref> وی همچنین مسئول شورای سرپرستی آوارگان عراقی بود.<ref>هاشمی رفسنجانی، ۷۵.</ref> رحمانی که از امضاکنندگان نامه انشعاب از [[جامعه روحانیت مبارز تهران]] به [[امامخمینی]] و تشکیل [[مجمع روحانیون مبارز تهران]] است،<ref>← صحیفه، ۲۱/۲۸.</ref> از آغاز تأسیس این تشکل از اعضای اصلی شورای مرکزی این تشکل بوده است.<ref>سلیمی بنی و مظفری، ۳۲ و ۳۱۳.</ref> {{ببینید|مجمع روحانیون مبارز تهران}} | ||
امامخمینی پس از پایان جنگ تحمیلی، در نامهای به رحمانی، به عنوان مسئول بسیج مستضعفین و ستاد جمعآوری کمکهای مردمی، با تشکر از زحمات او و تمام نیروهای بسیجی در سراسر کشور و دستاندرکاران ستاد کمکهای مردمی که در دوران جنگ، خدمات ارزشمندی به اسلام، انقلاب و ایران کردهاند، از او خواست طی ششماه آنچه را در اختیار ستاد کمکهای مردمی است، در موارد مصرف آن صرف کند و کار ستاد را به پایان ببرد.<ref>۲۱/۳۴۴.</ref> | امامخمینی پس از پایان جنگ تحمیلی، در نامهای به رحمانی، به عنوان مسئول بسیج مستضعفین و ستاد جمعآوری کمکهای مردمی، با تشکر از زحمات او و تمام نیروهای بسیجی در سراسر کشور و دستاندرکاران ستاد کمکهای مردمی که در دوران جنگ، خدمات ارزشمندی به اسلام، انقلاب و ایران کردهاند، از او خواست طی ششماه آنچه را در اختیار ستاد کمکهای مردمی است، در موارد مصرف آن صرف کند و کار ستاد را به پایان ببرد.<ref>۲۱/۳۴۴.</ref> | ||
رحمانی که همواره در دفتر امامخمینی در قم و تهران حضور داشته و این حضور پس از رحلت ایشان نیز ادامه یافت،<ref>رحمانی، گنجینه دل، ۲۸۲.</ref> با ستایش از روح بلند و کمالات انسانی امامخمینی، ایشان را دارای ملکات روحی، صفات برجسته و معنویات فوقالعاده شمرده است. او تأکید کرده است امامخمینی ضمن دارابودن کمال علمی، چنانکه بسیاری از استادان برجسته | رحمانی که همواره در [[دفتر امامخمینی]] در قم و تهران حضور داشته و این حضور پس از [[ارتحال امامخمینی|رحلت ایشان]] نیز ادامه یافت،<ref>رحمانی، گنجینه دل، ۲۸۲.</ref> با ستایش از روح بلند و کمالات انسانی امامخمینی، ایشان را دارای ملکات روحی، صفات برجسته و معنویات فوقالعاده شمرده است. او تأکید کرده است امامخمینی ضمن دارابودن کمال علمی، چنانکه بسیاری از استادان برجسته [[فلسفه]]، [[فقه]] و [[اخلاق]] از شاگردان ایشان بودند، به دیگر صفات شایسته اخلاقی متصف بود و در مبارزه با مستکبران و حمایت از [[مستضعفان|محرومان]]، شجاعت و شهامت داشت؛<ref>رحمانی، ۲۸۷؛ رحمانی، حریم امام، ۳–۴.</ref> چنانکه هیچ تعلقی به دنیا نداشت و دیگران را به وابستهنبودن به دنیا سفارش میکرد.<ref>رحمانی، گنجینه دل، ۲۸۸–۲۸۹.</ref> | ||
رحمانی بر این باور است که امامخمینی با اعتقاد به اسلام ناب، در همه مراحل نهضت در اجرای درست آن کوشید و سخنان ایشان دربارهٔ اسلام، قلبها را متوجه خود میکرد.<ref>رحمانی، حریم امام، ۴.</ref> به باور وی نهضت | رحمانی بر این باور است که امامخمینی با اعتقاد به اسلام ناب، در همه مراحل نهضت در اجرای درست آن کوشید و سخنان ایشان دربارهٔ اسلام، قلبها را متوجه خود میکرد.<ref>رحمانی، حریم امام، ۴.</ref> به باور وی [[انقلاب اسلامی ایران|نهضت امامخمینی]]، که جز در صدر اسلام در هیچیک از مقاطع تاریخی سابقه نداشته است، برای حکومتکردن یا هر منفعت شخصی و گروهی نبود؛ قیام ایشان برای دفاع از کیان مکتب اسلام بود که با چهره غیرواقعی به مردم معرفی شده بود یا در خطر نابودی به دست [[ابرقدرتها]] بود و ایشان جز برای انقلاب، [[اسلام|دین اسلام]] و [[حکومت اسلامی|نظام اسلامی]] حاضر نبود به کسی امتیاز بدهد.<ref>رحمانی، حریم امام، ۳–۴.</ref> امامخمینی در عین استقلال فکر، به رأی خود بسنده نمیکرد و از نظر مشورتیِ افراد و شخصیتهای مختلف در قشرهای گوناگون که اغلب از جوانان بودند، بهره میگرفت.<ref>رحمانی، تاریخ ایرانی.</ref> به نظر وی، امامخمینی با استنباط حکم مصالح عمومی، گشایش بزرگی در حل بسیاری از مسائل فقهی و سیاسی کشور به وجود آورد و از این نگاه پویا، به [[اسلام ناب محمدی]] تعبیر کرد و مردم را از پایههای اصلی آن شمرد.<ref>رحمانی، جماران.</ref> | ||
[[امامخمینی]] نیز رحمانی را از مبارزان باسابقه و از دوستان خود شمرده است.<ref>۲۱/۳۴۴.</ref> ایشان از رحمانی در مسئولیت [[بسیج مستضعفین]] خواست بسیج را معبد خود بداند و به قصد | [[امامخمینی]] نیز رحمانی را از مبارزان باسابقه و از دوستان خود شمرده است.<ref>۲۱/۳۴۴.</ref> ایشان از رحمانی در مسئولیت [[بسیج مستضعفین]] خواست بسیج را معبد خود بداند و به قصد [[عبادت]]، کار کند تا از خطرها و آفات مصون بماند؛ زیرا تمام فعالیتهای او در بسیج عبادت است.<ref>رحمانی، تاریخ ایرانی.</ref> عملکرد رحمانی در بسیج بهویژه اعزام صدهزارنفری به جبهه، موجب رضایت امامخمینی شد. ایشان با مشاهده صف طولانی کسانی که به [[جنگ عراق علیه ایران|جبهههای جنگ تحمیلی عراق علیه ایران]] اعزام میشدند، آن را مشت محکم بر دهان [[استکبار]] خواند و رحمانی را مایه عزت [[انقلاب اسلامی ایران|انقلاب]] و کشور دانست؛ همچنین تأکید کرد هر شب در [[نماز شب]] برای او دعا میکند.<ref>رحمانی، رسالت.</ref> | ||
پس از پایان جنگ تحمیلی و با ادغام نیروهای شهربانی، ژاندارمری و [[کمیته انقلاب اسلامی|کمیتههای انقلاب اسلامی]] و تشکیل نیروی انتظامی در سال ۱۳۷۰، رحمانی تا سال ۱۳۸۶ به مدت ۱۶ سال، نماینده ولی فقیه و رئیس سازمان عقیدتی ـ سیاسی نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران بوده است<ref>همو، جماران؛ سلیمی بنی و مظفری، ۱۴۵.</ref> و اینک به تدریس و تحقیق اشتغال دارد. | پس از پایان جنگ تحمیلی و با ادغام نیروهای شهربانی، ژاندارمری و [[کمیته انقلاب اسلامی|کمیتههای انقلاب اسلامی]] و تشکیل نیروی انتظامی در سال ۱۳۷۰، رحمانی تا سال ۱۳۸۶ به مدت ۱۶ سال، نماینده ولی فقیه و رئیس سازمان عقیدتی ـ سیاسی نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران بوده است<ref>همو، جماران؛ سلیمی بنی و مظفری، ۱۴۵.</ref> و اینک به تدریس و تحقیق اشتغال دارد. |