۱۵٬۳۶۱
ویرایش
(ابرابزار) |
جز (removed Category:مقاله های نیازمند ارزیابی; added Category:مقالههای دارای شناسه using HotCat) |
||
(۶ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۱: | خط ۱: | ||
'''مسئولان و کارگزاران''' مسئولان اصلی، مدیران و مجریان مؤثر [[ | '''مسئولان و کارگزاران''' مسئولان اصلی، مدیران و مجریان مؤثر حکومت. | ||
در اصطلاح مسئول به کسی میگویند که ریاست یا سرپرستی جایی را بر عهده دارد و برای اقداماتش بازخواست میشود. کارگزار نیز کسی است که از عهده کار به خوبی بر میآید و نیازهای مردم را برطرف میکند. | |||
انتخاب مسئولان از سرنوشتسازترین اقدامات اجرایی در نظامی سیاسی است و توانمندی و سلامت رفتاری مسئولان ازجمله مهمترین عوامل ساماندهی صحیح امور اجتماعی و سیاسی است. | |||
[[امامخمینی]] برخورداری از علم و تخصص، مراقبت از هوای نفس و خودخواهی، اعتقاد عمیق به [[اسلام]] و تعهد به اجرای قوانین آن و موردقبول [[مردم]] بودن را از ویژگیهای مهم همه زمامداران امور میدانست. ایشان همچنین از مسئولان میخواست که مردم را در همه امور مملکت مشارکت دهند، بهطوری که مردم خود را در امور کشور تأثیرگزار بدانند. امامخمینی در برابر خطای کارگزاران و مسئولان، با توجه به نوع خطا و سطح تأثیرگذاری آن، جایگاه کارگزار و شرایط کشور بهصورت عالمانه برخورد میکرد. | |||
== معرفی اجمالی == | == معرفی اجمالی == | ||
مسئول به معنای پرسششده<ref>دهخدا، فرهنگلغت دهخدا، ۱۲/۱۸۴۶۵.</ref> و خواستهشده<ref>عمید، فرهنگ عمید، ۱۰۸۲.</ref> است. در اصطلاح مسئول به کسی میگویند که ریاست یا سرپرستی جایی را بر عهده دارد و برای اقداماتش بازخواست یا سؤال میشود،<ref>انوری، فرهنگ بزرگ سخن، ۷/۷۰۱۴.</ref> یا مأموری که حکومت، [[مسئولیت|مسئولیتی]] در امور اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، نظامی و مانند آن بر عهده او میگذارد.<ref>گروهی از نویسندگان، حکومت علوی، کارگزاران، ۱۸.</ref> کارگزار نیز به معنای کاردان و کسی است که از عهده کار به خوبی بر میآید و نیازهای مردم را برطرف میکند.<ref>دهخدا، فرهنگلغت دهخدا، ۱۱/۱۵۸۴۴.</ref> معادل کارگزار در زبان عربی، واژه «عامل» است<ref>آذرنوش، فرهنگ معاصر عربی ـ فارسی، ۴۶۲.</ref> که به صورت خاص به مسئول جمعآوری [[زکات]] و کسی که متصدی امور مربوط به اموال، املاک و کارهای شخص دیگری است گفته میشود.<ref>ابنمنظور، لسان العرب، ۱۱/۴۷۴.</ref> کارگزار در اصطلاح به مأموری گفته میشود که حکومت مسئولیتی در یکی از امور اجتماعی، سیاسی، اقتصادی یا نظامی بر عهده او میگذارد.<ref>گروهی از نویسندگان، حکومت علوی، کارگزاران، ۱۸.</ref> کارگزاری در نظامهای بشری، نوعاً معطوف به مقولههایی چون قدرت، سود و لذت است؛ اما کارگزاری دینی، معطوف به [[ارزشها]] و [[سنتهای الهی]] و بایدها و نبایدهای اخلاقی، حقوقی، سیاسی و اجتماعی است.<ref>نوایی، تصویری از کارگزاری در نظام اسلامی و بایدهای اخلاقی آن، ۹۱.</ref> | مسئول به معنای پرسششده<ref>دهخدا، فرهنگلغت دهخدا، ۱۲/۱۸۴۶۵.</ref> و خواستهشده<ref>عمید، فرهنگ عمید، ۱۰۸۲.</ref> است. در اصطلاح مسئول به کسی میگویند که ریاست یا سرپرستی جایی را بر عهده دارد و برای اقداماتش بازخواست یا سؤال میشود،<ref>انوری، فرهنگ بزرگ سخن، ۷/۷۰۱۴.</ref> یا مأموری که حکومت، [[مسئولیت|مسئولیتی]] در امور اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، نظامی و مانند آن بر عهده او میگذارد.<ref>گروهی از نویسندگان، حکومت علوی، کارگزاران، ۱۸.</ref> کارگزار نیز به معنای کاردان و کسی است که از عهده کار به خوبی بر میآید و نیازهای مردم را برطرف میکند.<ref>دهخدا، فرهنگلغت دهخدا، ۱۱/۱۵۸۴۴.</ref> معادل کارگزار در زبان عربی، واژه «عامل» است<ref>آذرنوش، فرهنگ معاصر عربی ـ فارسی، ۴۶۲.</ref> که به صورت خاص به مسئول جمعآوری [[زکات]] و کسی که متصدی امور مربوط به اموال، املاک و کارهای شخص دیگری است گفته میشود.<ref>ابنمنظور، لسان العرب، ۱۱/۴۷۴.</ref> کارگزار در اصطلاح به مأموری گفته میشود که حکومت مسئولیتی در یکی از امور اجتماعی، سیاسی، اقتصادی یا نظامی بر عهده او میگذارد.<ref>گروهی از نویسندگان، حکومت علوی، کارگزاران، ۱۸.</ref> کارگزاری در نظامهای بشری، نوعاً معطوف به مقولههایی چون قدرت، سود و لذت است؛ اما کارگزاری دینی، معطوف به [[ارزشها]] و [[سنت الهی|سنتهای الهی]] و بایدها و نبایدهای اخلاقی، حقوقی، سیاسی و اجتماعی است.<ref>نوایی، تصویری از کارگزاری در نظام اسلامی و بایدهای اخلاقی آن، ۹۱.</ref> | ||
در همه [[جامعه|جوامع]] و با توجه به نوع و شیوه حکومت، مسئولان و کارگزارانی برای اداره امور جامعه انتخاب میشوند.<ref>نوایی، تصویری از کارگزاری در نظام اسلامی و بایدهای اخلاقی آن، ۸۹.</ref> نقیبان [[بنیاسرائیل]] از طرف [[حضرت موسی(ع)]] بر [[اسباط دوازدهگانه بنیاسرائیل]] ریاست میکردند و مرجع مردم در امور [[دین]] و دنیای آنان بودند؛<ref>طباطبایی، تفسیر المیزان، ۵/۲۴۰.</ref> همانگونه که [[حضرت داوود(ع)]] کارگزارانی داشت و به صورت ناشناس بر احوال آنان نظارت میکرد. [[سلیمان نبی(ع)]] نیز کشور را به دوازده ولایت تقسیم کرده، بر هر یک کارگزاری گمارده بود تا به امور [[مالیات]] بپردازد.<ref>منتظرالقائم و سلیمانی، توسعه و تمدنسازی در حکومتهای دینی، ۷۱ و ۷۴.</ref> | در همه [[جامعه|جوامع]] و با توجه به نوع و شیوه حکومت، مسئولان و کارگزارانی برای اداره امور جامعه انتخاب میشوند.<ref>نوایی، تصویری از کارگزاری در نظام اسلامی و بایدهای اخلاقی آن، ۸۹.</ref> نقیبان [[بنیاسرائیل]] از طرف [[حضرت موسی(ع)]] بر [[اسباط دوازدهگانه بنیاسرائیل]] ریاست میکردند و مرجع مردم در امور [[دین]] و دنیای آنان بودند؛<ref>طباطبایی، تفسیر المیزان، ۵/۲۴۰.</ref> همانگونه که [[حضرت داوود(ع)]] کارگزارانی داشت و به صورت ناشناس بر احوال آنان نظارت میکرد. [[سلیمان نبی(ع)]] نیز کشور را به دوازده ولایت تقسیم کرده، بر هر یک کارگزاری گمارده بود تا به امور [[مالیات]] بپردازد.<ref>منتظرالقائم و سلیمانی، توسعه و تمدنسازی در حکومتهای دینی، ۷۱ و ۷۴.</ref> | ||
خط ۱۳۳: | خط ۱۳۹: | ||
== پیوند به بیرون == | == پیوند به بیرون == | ||
* حمیدرضا خرمی_فاطمه میرعباسی، [https://books.khomeini.ir/books/10009/292/ مسئولان و کارگزاران]، [[دانشنامه امامخمینی]]، ج۹، ص۲۹۲–۳۰۱. | * حمیدرضا خرمی_فاطمه میرعباسی، [https://books.khomeini.ir/books/10009/292/ مسئولان و کارگزاران]، [[دانشنامه امامخمینی]]، ج۹، ص۲۹۲–۳۰۱. | ||
[[رده:مقالههای | [[رده:مقالههای تأییدشده]] | ||
[[رده:مقالههای جلد نهم دانشنامه]] | [[رده:مقالههای جلد نهم دانشنامه امامخمینی]] | ||
[[رده:مقالههای دارای لینک دانشنامه]] | |||
[[رده:مقالههای بینیاز از جعبه اطلاعات]] | |||
[[رده:مسئولان جمهوری اسلامی ایران]] | |||
[[رده:مقالههای دارای شناسه]] |