نماز جماعت

از ویکی امام خمینی
نسخهٔ تاریخ ‏۱۹ شهریور ۱۴۰۲، ساعت ۲۳:۲۵ توسط Shams (بحث | مشارکت‌ها) (اصلاح ارقام، اصلاح نویسه‌های عربی)
نماز جماعت.jpg

نماز جماعت، جایگاه، اهمیت و کارکردهای سیاسی و اجتماعی.

نماز جماعت؛ به نوعی از انواع نماز گفته می‌شود که به صورت گروهی، با اقتدا به پیشنماز خوانده می‌شود.

در اسلام تشریع نماز در مکه و با جماعت همراه بوده و پیامبر(ص) و امیرالمؤمنین(ع) نماز را به جماعت برپا کرده‌اند. امام‌خمینی با اشاره به سیره پیامبر(ص) یادآور شده اصل تشریع نمازهای شبانه‌روز به جماعت بوده‌است و به کسانی که مردم را به فُراداخواندن نماز دعوت می‌کنند، هشدار می‌داد.

امام‌خمینی نماز جماعت به‌ویژه در نمازهای واجب پنجگانه را مستحب مؤکد می‌داند و اقامه نماز عید فطر و قربان در زمان غیبت را با جماعت به قصد رجا جایز دانسته، همچنین امامت جماعت زنان را برای زنان جایز، ولی احتیاط را در ترک آن می‌داند و نماز جماعت با اهل سنت و اقتدای به آنان را برای حفظ وحدت اسلامی جایز و نمازخواندن با آنان را صحیح می‌داند. امام‌خمینی شرکت زنان در نماز جمعه و جماعت را جایز دانسته و عدالتی که برای امام جماعت شرط شده، این است که در ظاهر خلافی انجام ندهد.

امام‌خمینی نماز جماعت را در پیشبرد انقلاب اسلامی بسیار مؤثر می‌دانست؛ از این‌رو به مردم سفارش می‌کرد، نمازها را به جماعت برپا کنند. با این وجود از شیوه‌های مهم  امام‌خمینی در مبارزه منفی علیه رژیم پهلوی تعطیلی نماز جماعت بود.

معنای لغوی و اصطلاحی

نماز مترادف واژه صلاة در عربی است که از ریشه «صلو» به معنای دعا،[۱] نرمش، تعظیم، کرنش و رحمت[۲] است. نماز جماعت در اصطلاح شرع و فقها به نوع ویژه یا به نوعی از انواع نماز گفته می‌شود[۳] که به صورت گروهی، دو نفر یا بیشتر با اقتدا به پیشنماز خوانده می‌شود.[۴]

پیشینه

نماز عبادتی است که در ادیان آسمانی سابقه داشته است. ابراهیم(ع) و موسی(ع) به نماز می‌ایستادند.[۵] در آیین زرتشت نماز با تشریفات خاص انجام می‌شد.[۶] در قرآن کریم نیز لقمان(ع) و عیسی(ع) به نماز سفارش شده‌اند[۷]؛ چنان‌که اسماعیل(ع) اهل خود را به آن سفارش می‌کرد.[۸] در آیین یهود نوعی نماز جماعت وجود دارد و از شرایط آن حضور ده مرد یهودی است.[۹] در روایات از نماز مسیحیان در کلیسا یادشده است[۱۰] (ببینید: نماز) برخی از مفسران از دستور خداوند به حضرت مریم(س) در آیه «وَ ارْکعی مَعَ الرَّاکعینَ»[۱۱] چنین برداشت کرده‌اند که نماز جماعت و عبادتِ جمعی، پیش از اسلام نیز وجود داشته است.[۱۲]

در اسلام تشریع نماز در مکه و با جماعت همراه بوده و پیامبر اکرم(ص) و امیرالمؤمنین علی(ع) نماز را به جماعت برپا کرده‌اند و آیه ۴۳ بقره نیز دراین‌باره نازل شده است.[۱۳] پس از آن افزون بر علی(ع)، خدیجه و زیدبن‌حارثه و جعفربن‌ابی‌طالب نیز همراه پیامبر اکرم(ص) نماز را به جماعت به‌جای می‌آوردند.[۱۴] پیامبر(ص) پس از هجرت به مدینه نماز را با جمع مسلمانان و به جماعت برپا می‌کرد[۱۵] و کسانی را که در نماز جماعت شرکت نمی‌کردند سرزنش و به کیفری شدید تهدید می‌کرد.[۱۶] روایات بسیاری از پیامبر اکرم(ص) و امامان(ع) دربارهٔ اهمیت نماز جماعت و ثواب و فضیلت آن آمده است.[۱۷] فقیهان شیعه ازجمله امام‌خمینی در کتاب‌های فقهی خود بخشی از «کتاب الصلاة» را به نماز جماعت و احکام مرتبط با آن از قبیل اهمیت، شرایط امام جماعت و برخی از مسائل دیگر اختصاص داده‌اند.

فلسفه تشریع

اسلام اساس آیین خود را بر پایه اجتماع قرار داده و در هیچ‌یک از شئون خود، به اجتماع بی‌اعتنا نبوده است.[۱۸] حکمت تشریعِ برخی از عبادت‌های گروهی مانند نماز عید فطر و عید قربان در روایات، اجتماع مسلمانان شمرده شده است.[۱۹] امام‌رضا(ع) نماز جماعت را موجب آشکارشدن نشانه‌ها و شعائر اسلامی همانند اخلاص، توحید، ارزش‌های اسلامی و عبادت و نیایش دانسته و افزوده است اظهار این شعائر حجتی است از خداوند بر اهل شرق و غرب. همچنین با نماز جماعت، منافقان و مسلمانانی که نماز را سبک می‌شمارند، از غیر آنان شناخته می‌شوند و زمینه‌ای پدید می‌آید که افراد بتوانند به صلاح و عدالت یکدیگر گواهی دهند. افزون بر همه اینها نماز جماعت نیکوکاری و ترویج فضیلت‌ها را به همراه دارد و بسیاری از افراد را از گناه و فساد بازمی‌دارد[۲۰]

امام‌خمینی معتقد است بسیاری از احکام عبادی اسلام به نوعی همراه با سیاست و تدبیر جامعه و موجب خدمات اجتماعی و سیاسی است. نماز جماعت مثال آشکاری از این عبادت‌هاست که در عین معنویت و آثار اخلاقی و اعتقادی، دربردارنده آثار سیاسی است.[۲۱] از نگاه ایشان توجه به بعد اجتماعی نماز در همه ارکان و اذکار نماز از رکوع و قرائت و ذکرهای آن مانند «اهْدِنَا» و «إِیاک نَعْبُدُ» دیده می‌شود.[۲۲]

در نگاه فقها نماز جماعت شعار اسلام و موجب عظمت آن[۲۳] و در نظر امام‌خمینی از اجتماعات سیاسی مسلمانان است که در صورت اهتمام به آن، موجب حل مشکلات آنان می‌شود[۲۴] و هر وقت گرفتاری‌ای برای مسلمانان پدید می‌آمد، با اعلام نماز جماعت، گرد هم می‌آمدند و گرفتاری را برطرف می‌کردند.[۲۵] اجتماعات مسلمانان اعم از جمعه و جماعت در ایجاد وحدت میان امت اسلامی بسیار مؤثر است.[۲۶] نیز نماز جمعه و جماعت و مراسم حج، افزون بر آثار اعتقادی و اخلاقی از مهم‌ترین پایگاه‌های تبلیغی است و این کانون‌ها و مراکز برای آن تأسیس شده‌اند تا عواطف برادری و همکاری افراد تقویت شود و افراد در سایه آن رشد فکری پیدا کند و برای مشکلات سیاسی و اجتماعی راه حل بیابند و در سایه آن به جهاد و کوشش دسته‌جمعی بپردازند.[۲۷]

نماز جمعه و جماعت موجب آرامش مردم و نیز مرکز آگاهی و اطلاع از اخبار و رویدادها و مبارزه با شایعه‌های دشمن نیز است. با آغاز جنگ تحمیلی عراق علیه ایران در سال ۱۳۵۹ و هجوم تبلیغاتی و نظامی دشمن علیه ایران و پخش انواع شایعه‌ها با هدف تضعیف روحیه مردم و رزمندگان،[۲۸] امام‌خمینی به ائمه جمعه و جماعت سفارش کرد که در اجتماعات خود به روشنگری بپردازند و مردم را به پیروزی بر دشمن امیدوار سازند.[۲۹] ایشان در پیام برائت از مشرکین در حج سال ۱۳۶۶، مسجدها را بهترین کانون برای برپایی نماز جمعه و جماعت و مناسب‌ترین میدان تشکل و بیان مصالح مسلمانان شمرد که دولت‌های ستمگر جرئت ندارند آن را برای همیشه تعطیل کنند؛ زیرا تعطیلی آن نیز دلیلی بر مظلومیت مسلمانان و راهی برای مبارزه با ستم خواهد بود؛ از این‌رو علمای دین باید از این فرصت استفاده کنند و اسلام را از غربتی که دامنگیرش شده نجات دهند و چهره واقعی جهان‌خواران را برای مردم روشن سازند.[۳۰]

اهمیت و جایگاه

نماز جماعت در اسلام از مهم‌ترین مستحبات و از شعائر اسلامی و نشانه‌های اسلام است.[۳۱] در آیات[۳۲]؛ و روایات بسیار[۳۳] از مسلمانان خواسته شده که نماز را با جماعت بخوانند. مفسران از تعبیر «وَ ارْکعوا مَعَ الرَّاکعینَ: با رکوع‌کنندگان رکوع کنید»[۳۴] برداشت کرده‌اند که سزاوار است نماز به جماعت برپایی شود.[۳۵] دستور به سرعت‌گرفتن در رسیدن به موجباتِ مغفرت خداوند،[۳۶] به سرعت‌گرفتن در رسیدن به تکبیر اول نماز جماعت نیز تفسیر شده است.[۳۷] قرآن به صف‌های نمازگزاران سوگند یاد کرده[۳۸] و به مجاهدان سفارش کرده است در هنگام نبرد نیز نماز را به جماعت به جای آورند.[۳۹]

پیامبر اکرم(ص) و امامان(ع) همواره بر انجام نماز جماعت سفارش می‌کردند.[۴۰] پیامبر(ص) مسلمانان را به شرکت در نماز جماعت هرچند در شرایط بسیار سخت سفارش کرده است.[۴۱] امام‌حسین(ع) نیز در روز عاشورا با وجود حمله دشمن، نماز ظهر و عصر را به جماعت برگزار کرد.[۴۲] امام‌خمینی با اشاره به سیره پیامبر اکرم(ص) یادآور شده اصل تشریع نمازهای شبانه‌روز به جماعت بوده است[۴۳]؛ برخی دیگر نیز به این مطلب اشاره کرده‌اند.[۴۴] امام‌خمینی که نماز جمعه و جماعت را مناسب‌ترین میدان تشکل و بیان مصالح مسلمین می‌دانست،[۴۵] در وصیت‌نامه الهی‌سیاسی خود، نماز جمعه را از بزرگ‌ترین عنایات حق‌تعالی بر جمهوری اسلامی ایران شمرده و از ائمه جمعه و جماعت خواسته از آنها غفلت نکنند و از ظرفیت‌های آن بهره‌برداری کنند.[۴۶]

بر اساس روایات متعدد از شیعه[۴۷] و اهل سنت،[۴۸] فضیلت نماز جماعت، چندین برابرِ نماز فرادا است. در روایتی ثواب یک رکعت نماز جماعت برابر با چهل سال نماز فرادا[۴۹] و شرکت یک نفر در نماز جماعت، برابر با ۱۵۰ نماز، دو نفر ششصد نماز معرفی شده و اگر به ده نفر برسند، ثوابش را جز خداوند نمی‌تواند شماره کند.[۵۰] پیامبر(ص) حتی به نابینا اجازه ترک نماز جماعت را نداد و به او سفارش کرد به گونه‌ای می‌تواند در نماز جماعت حاضر شود[۵۱]؛ چنان‌که تأکید شده است نماز جماعت سنت پیامبر(ص) است و اگر کسی بدون عذر آن را ترک کند، به نماز کامل دست نمی‌یابد.[۵۲] در روایتی دیگر آمده است نماز کسی که نماز جماعت را برای رویگردانی از جماعت مؤمنان ترک می‌کند، قبول نیست[۵۳] و از نگاه روایات چنین کسی عادل نیست و غیبت او جایز است؛ مردم باید از او دوری کنند و امام مسلمانان باید به وی اعلام کند که در صورت پیوستن به جماعت مسلمانان در امان است.[۵۴] در زمان پیامبر(ص) زنان نیز در جماعت پیامبر(ص) حاضر می‌شدند.[۵۵]

از نگاه امام‌خمینی نماز بالاترین فریضه و ذکر خداست که مردم باید آن را در مسجد و به جماعت به جای آورند و از فُراداخواندن آن خودداری کنند. ایشان با اشاره به کسانی که مردم را به فُراداخواندن نماز در خانه دعوت می‌کنند، هشدار داد این افراد در صدد شکستن اصل نمازند تا پس از در هم شکستن این سنگر و دژ استوار به مسلمانان هجوم آورند.[۵۶] ایشان حاضرنشدن در نماز جماعت از روی بی‌اعتنایی را جایز نمی‌داند[۵۷] و به‌جای‌آوردن نماز جماعتِ بدون توجه را بر نماز فرادای باتوجه ترجیح می‌دهد[۵۸]؛ همچنین نماز جماعت شکسته اول وقت را با جماعت از نماز کامل بدون جماعت بهتر می‌داند.[۵۹] ایشان پس از انقلاب اسلامی در عین تشویق کارمندان اداره‌ها به اقامه نماز جماعت در اول وقت، در پاسخ به میرحسین موسوی، نخست‌وزیر که برگزاری نماز در اول وقت یا به جماعت را در برخی ادارات و شعبه‌های بانک‌ها را موجب سوء استفاده یا زیان به بیت‌المال شمرده بود، یادآور شد باید نماز را پس از پایان کار بخوانند و اگر کارخانه دولتی است، مسئول آن نیز نمی‌تواند اجازه برگزاری چنین نمازی را بدهد و دولت می‌تواند و در صورت سوء استفاده یا زیان باید جلو برگزاری آن را بگیرد.[۶۰] به فتوای ایشان شرکت زنان در نماز جمعه و جماعت نیز جایز است.[۶۱]

احکام نماز جماعت

در وجوب و استحباب نماز جماعت میان مذاهب اسلامی اختلاف است. فقهای امامیه نماز جماعت خصوصاً در نمازهای روزانه را مستحب مؤکد می‌دانند.[۶۲] امام‌خمینی نیز نماز جماعت به‌ویژه در نمازهای واجب پنجگانه به‌ویژه نماز صبح و عشا را مستحب مؤکد می‌داند.[۶۳] در میان اهل سنت، بیشتر حنفیان و مالکیان و برخی از شافعیان نیز آن را مستحب مؤکد می‌دانند[۶۴]؛ ولی حنبلیان و برخی از حنفیان جماعت را در نمازهای یومیه واجب عینی دانسته‌اند.[۶۵]

از سوی دیگر، به نظر مشهور فقهای امامی، نماز عید فطر و قربان، در صورت وجود همه شرایط ازجمله حضور امام معصوم(ع)، باید به جماعت خوانده شود[۶۶] و در عصر غیبت ادای آن به جماعت مستحب است.[۶۷] امام‌خمینی پس از فتوا به استحباب نماز عید فطر و قربان در زمان غیبت، احتیاط را در انجام فرادای آن دانسته و انجام آن را با جماعت با قصد رجا جایز دانسته است.[۶۸] ایشان مستحب می‌داند که نماز میت نیز به جماعت اقامه شود.[۶۹] به اتفاق علمای شیعه نماز جمعه واجب است که به جماعت خوانده شود (ببینید: نماز جمعه) مالکیان و شافعیان نیز به‌جماعت‌خواندن نمازهای عید را مستحب دانسته‌اند.[۷۰] بیشتر فقهای اهل سنت برگزاری همه نمازهای مستحبی ازجمله نماز تراویح را به جماعت مجاز می‌دانند[۷۱]؛ اما فقهای شیعه به استناد روایات،[۷۲] به جماعت‌خواندن نمازهای مستحبی، جز نماز باران را مشروع ندانسته‌اند[۷۳] و آن را بدعت شمرده‌اند.[۷۴] امام‌خمینی در مشروعیت خواندن نماز طواف و نماز احتیاط به جماعت تردید کرده است.[۷۵]

جایگاه و شرایط امام جماعت

در بعضی روایات اسلامی امامت جماعت، دارای قدر و ارزش بسیار است. امامت جماعت سفارت الهی و منصب پیامبر(ص) و امامان معصوم(ع) و اهل معرفت است.[۷۶] امام‌خمینی پس از آنکه به اهمیت و جایگاه نماز جماعت اشاره می‌کند، یادآور می‌شود امامت جماعت از فضل و مرتبه زیادتری برخوردار است؛ از این‌روی شیطان در صدد رخنه در این عبادت به‌ویژه امام جماعت آن است.[۷۷]

از نظر فقهای شیعه امام جماعت افزون بر شرایط عامه بلوغ و عقل و عدالت باید حلال‌زاده و شیعه دوازده‌امامی باشد؛ همچنین آیات و اذکار را صحیح بخواند و اگر مأمومان مَردند، امام جماعت هم باید مرد باشد.[۷۸] از نگاه امام‌خمینی عدالتی که برای امام جماعت شرط شده، این است که در ظاهر خلافی انجام ندهد.[۷۹] در امامت زن دو نظر وجود دارد:

مشهور فقهای شیعه معتقدند که امامت زن برای زنان جایز است.[۸۰] امام‌خمینی نیز امامت جماعت زنان را برای زنان جایز،[۸۱] ولی احتیاط را در ترک آن می‌داند.[۸۲] در برابر این دیدگاه برخی از فقها امامت زن را مطلقاً جایز نمی‌دانند.[۸۳] امام‌خمینی امامت غیر بالغ را برای افراد غیر بالغ جایز می‌داند.[۸۴] مشهور فقها شیعه‌بودن را از شرایط امام جماعت می‌دانند.[۸۵] علامه حلی ایمان به معنای دوری از اهل بدعت و دوری از مخالفان حق را شرط امامت شمرده است[۸۶] و به استناد بعضی روایات[۸۷] تأکید کرده است نباید پشت سر فاسق و کسانی که به ائمه اثناعشر باور ندارند، نماز گزارد.[۸۸] امام‌خمینی نماز جماعت با اهل سنت و اقتدای به آنان را برای حفظ وحدت اسلامی جایز می‌داند و نمازخواندن با آنان را صحیح و کافی برمی‌شمرد.[۸۹] فُراداخواندن نماز در جایی که جماعت برقرار است، اگر موجب فاسق شمرده‌شدن عملی امام جماعت شود، حرام است و کسی که می‌خواهد نماز فُرادا بخواند، باید پیش یا پس از نماز جماعت بخواند.[۹۰] فقهای شیعه ازجمله امام‌خمینی با استناد به بعضی روایات[۹۱] جماعت با امامت عالم را بهتر از غیر عالم و نماز جماعت با هاشمی را برتر از نماز جماعت با دیگران شمرده‌اند.[۹۲] از نگاه امام‌خمینی هرچند به حکم اولیه اسلام، هر فردی که شرایط یادشده را داشته باشد، خواه روحانی باشد یا غیر روحانی، می‌تواند امام جماعت باشد و اقتدا به او جایز است[۹۳]؛ اما با توجه به فتنه‌انگیزی‌های مخالفان برای القای اسلام بدون روحانیت،[۹۴] با وجود روحانی، غیر روحانی نمی‌تواند امام جماعت شود.[۹۵] به اعتقاد ایشان، امام جماعت علاوه بر شرایط یادشده، از نگاه اخلاقی باید متدین و عامل به گفتار خود باشد تا پند و موعظه او در مردم اثر کند و اگر امام جماعت منحرف باشد، می‌تواند جمعی بزرگ یا طایفه‌ای را منحرف کند[۹۶]؛ همچنین امام جماعت باید مورد اعتماد مردم[۹۷] و به دور از عُجب و ریا[۹۸] و باید وارسته باشد. او باید توجه خود را به دنیا کم کند و به خدا توجه کند. در این صورت است که مردم از او پیروی می‌کنند.[۹۹]

نقش نماز جماعت در پیشبرد انقلاب اسلامی

امام‌خمینی نماز جماعت را در پیشبرد انقلاب اسلامی بسیار مؤثر می‌دانست؛ از این‌رو از آغاز انقلاب اسلامی به مردم سفارش می‌کرد افزون بر مسجدسازی و تبلیغات مذهبی نمازها را به جماعت و آشکارا برپا کنند و وحدت مذهبی خود را حفظ کنند.[۱۰۰] توصیه ایشان در تقویت معنوی و همبستگی مردم و هراس دشمن بسیار مؤثر بود. سازماندهی مردم بر عهده نهادهای مذهبی بود و مسجدها نخستین خاستگاه و پایگاه انقلابیان به حساب می‌آمدند. مسجدها حلقه‌های ارتباط میان رهبری انقلاب و مردم بودند و توانستند با بسیج گسترده مردم در مخالفت با رژیم نقش‌آفرین باشند.[۱۰۱] روحانیان و ائمه جماعات از جلوداران انقلاب بودند.[۱۰۲] آنان با گردآوردن مردم در مسجدها، ورزشگاه‌ها و دیگر مکان‌های عمومی همراه با نماز جماعت آنان را با احکام شرعی آشنا ساخته و مسائل انقلاب را برای آنان بیان می‌کردند.[۱۰۳] رژیم پهلوی در برابر این جریان اعتقادی ـ سیاسی حساسیت به خرج می‌داد و با این‌گونه اجتماعات مخالفت می‌کرد. یکی از توطئه‌های آن رژیم، برای مقابله با انقلاب اسلامی کم‌رنگ‌کردن و ایجاد دودستگی و تفرقه در نمازهای جماعت بود.[۱۰۴] سازمان اطلاعات و امنیت کشور رژیم (ساواک) با مراقبت و ایجاد ترس در میان مردم و روحانیت، بر آن بود که مسجدها از روحانیان خالی شوند و نماز جماعت برگزار نشود[۱۰۵] یا نماز جماعتی برگزار شود که دو عنصر مهم اجتماع و سیاست را همراه نداشته باشد و ائمه جمعه و جماعت‌هایی میدان‌دار شوند که به کلی وارد امور سیاسی کشور نشوند[۱۰۶] (ببینید: روحانیت) با وجود مقابله رژیم پهلوی با نماز جماعت، برپایی این نماز از ابزارهای مهم اعتراض و مخالفت ائمه جماعت، روحانیان و مردم در برابر حکومت بود.[۱۰۷]

از سوی دیگر، تعطیلی نماز جماعت نیز از شیوه‌های مهم مبارزه منفی علیه رژیم پهلوی بود. این روش را برای نخستین بار امام‌خمینی در سال ۱۳۴۱ در اعتراض به جریان انقلاب سفید به‌کار گرفت.[۱۰۸] در این شیوه مبارزه، مسجدها به صورت همگانی به تعطیلی و سکوت دعوت شدند و خاموشی مسجدها و بازداشت علما احساسات مذهبی مردم را برانگیخت و کم‌کم زمینه انقلابی فراگیر را فراهم ساخت.[۱۰۹] روحانیان قم، تهران، مشهد، اصفهان، شیراز، کاشان و بسیاری از شهرهای دیگر به منظور ابراز همدردی و پشتیبانی از حوزه علمیه قم دست به اعتصاب زدند و اقامه نماز جماعت تعطیل شد[۱۱۰] (ببینید: انقلاب سفید) در جریان تبعید امام‌خمینی در آبان ۱۳۴۳ نیز نماز جماعت در شهرهای کشور به نشانه اعتراض به این عمل، تعطیل شد. این اعتصاب دو هفته به طول انجامید و تلاش رژیم پهلوی برای شکستن این اعتصاب پیش از موعد مقرر ناکام ماند. در آبادان، اصفهان، اهواز، جهرم، تهران، دزفول، شیراز، قم، کاشان، لار، مشهد، نجف‌آباد و تبریز اعتصاب همگانی شد و درِ مسجدها بسته شد و مؤذنان نیز از گفتن اذان خودداری کردند[۱۱۱] (ببینید: تبعید امام‌خمینی) با اوج‌گیری انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷ و محاصره بیت امام‌خمینی به دست دولت عراق در نجف، ایشان در اعتراض به این رفتار، از رفتن به درس و مسجد برای ادای نماز جماعت و تشرف به حرم امیرالمؤمنین علی(ع) خودداری کرد.[۱۱۲] بازتاب این اقدامِ امام‌خمینی، در ایران و جهان بسیار گسترده بود. رژیم عراق مجبور شد با عذرخواهی از امام‌خمینی، به محاصره پایان دهد.[۱۱۳]

همچنین مسجدها و نماز جماعت‌ها نیز در ایران نقش مؤثر خود را کامل‌تر نشان دادند. مسجد ارگ تهران با سخنرانی‌های عباسعلی اسلامی[۱۱۴] و مسجد جلیلی تهران با مدیریت محمدرضا مهدوی کنی، و محمدجواد باهنر[۱۱۵] و مسجد هدایت با مدیریت سیدمحمود طالقانی،[۱۱۶] درخور توجه بود. نماز جماعت عید فطر ۱۳۵۷ در قیطریه تهران با سازماندهی مسجد قبا و امامت محمد مفتح، مهم‌ترین نماز جماعتی بود که در پیشبرد و پیروزی انقلاب اسلامی نقش اساسی داشت[۱۱۷] (ببینید: تظاهرات عید فطر) مردم دیگر شهرها نیز از نماز جماعت در پیروزی انقلاب بهره گرفتند. اقامه نماز جماعتِ باشکوه مردم اصفهان و نجف‌آباد در ۲۹/۱۰/۱۳۵۷،[۱۱۸] قشم،[۱۱۹] یزد[۱۲۰] و دیگر شهرهای ایران[۱۲۱] در روز اربعین، به پیروزی انقلاب کمک کرد.

سیره امام‌خمینی

امام‌خمینی به انجام نماز جماعت بسیار مقید بود و همواره به صورت مأموم یا امام در نماز جماعت شرکت می‌کرد.[۱۲۲] ایشان پیش از انقلاب اسلامی، در مدرسه فیضیه نمازهای مغرب و عشا را به امامت سیدمحمدتقی خوانساری و ظهرها گاه به امامت سیداحمد زنجانی در مدرسه فیضیه و گاه سیدمحمدتقی خوانساری در گذر جدّاً به جماعت می‌خواند[۱۲۳] و در نبود آنان، امامت جماعت را بر عهده داشت.[۱۲۴] ایشان در نماز صبح میرزاجواد ملکی تبریزی در مسجد بالاسر حرم فاطمه معصومه(س) نیز شرکت می‌کرد[۱۲۵]؛ چنان‌که در سفر به تهران در نماز جماعت استادش سیدابوالحسن رفیعی قزوینی شرکت می‌کرد و گاه به جای ایشان امامت نماز را بر عهده می‌گرفت.[۱۲۶] ایشان خود نیز گاه در خانه نماز جماعت برپا می‌کرد.[۱۲۷]

امام‌خمینی در نجف نماز مغرب و عشا را در مدرسه آیت‌الله بروجردی و نماز ظهر و عصر را در مسجد شیخ انصاری برپا می‌کرد.[۱۲۸] ایشان حتی در روز وفات فرزندش، سیدمصطفی، در اول وقت در نماز جماعت حضور پیدا کرد[۱۲۹]؛ ولی برای اعتراض به حکم اعدام ناجوانمردانه عده‌ای از فضلای حوزه نجف در سال ۱۳۹۴ق ازجمله سیدعزالدین قبانچی و عارف بصراوی به دست حزب بعث عراق، نماز جماعت را تعطیل و دراین‌باره با فرماندار نجف و دیگر مقامات عراق سخن گفت.[۱۳۰] ایشان در وقت ترک عراق در سال ۱۳۵۷ در مرز عراق و کویت نیز نماز را به جماعت به جای آورد.[۱۳۱] ایشان در نوفل لوشاتو فرانسه نیز نماز جماعت برپا می‌کرد و پس از نماز برای مردم سخن می‌گفت[۱۳۲]؛ در سفر از پاریس به تهران در هواپیما نیز نماز صبح را به جماعت برپا کرد.[۱۳۳] پس از بازگشت به ایران در جماران نیز گاه نماز جماعت به امامت ایشان برگزار می‌شد[۱۳۴] و در یک مورد نیز در میان جلسه مهم شورای عالی دفاع، نماز جماعت برپا کرد.[۱۳۵]

از سوی دیگر، امام‌خمینی در نمازهایی که خود امام جماعت بود، حال مأمومان را رعایت می‌کرد[۱۳۶] و شاهد آن نمونه‌ای از نماز جماعت ایشان است که از تلویزیون جمهوری اسلامی ایران بارها پخش شده است. سیره عملی ایشان بیانگر این است که ایشان افزون بر عدالت و تقوا به انقلابی‌بودن امام جماعت اهمیت می‌داد و یکی از دلایل شرکت مرتب ایشان در نماز سیدمحمدتقی خوانساری نمونه‌بودن وی در علم و عمل و سابقه مبارزاتی او به‌ویژه شرکت وی در جنگ استقلال عراق علیه اشغالگران انگلیسی بود[۱۳۷]؛ هرچند آن را جزو شرایط نمی‌دانست و گاهی در نماز جماعت برخی از ائمه جماعت قم که با ایشان در مشی سیاسی و فلسفی همراه نبودند، شرکت می‌کرد و اختلاف سلیقه سبب ترک نماز جماعت نمی‌شد.[۱۳۸] (ببینید: اخلاق و سیره امام‌خمینی)

پانویس

  1. فراهیدی، کتاب العین، ۷/۱۵۴.
  2. فیومی، المصباح المنیر، ۳۴۶.
  3. مشکینی، ۳۳۴–۳۳۵.
  4. حلی، علامه، تبصرة المتعلمین، ۵۲؛ دهخدا، لغتنامه، ۱۳/۲۰۱۰۱.
  5. هاکس، قاموس کتاب مقدس، ۸۸۷–۸۸۹.
  6. رضایی، تاریخ ادیان جهان، ۳/۲۹۷.
  7. لقمان، ۱۷؛ مریم، ۳۱.
  8. مریم، ۵۵.
  9. یدیدیا و حیان، شرعیات یهود، ۲۲ و ۲۵؛ سلیمانی و قاسمی، نماز در آئین یهود، ۱۲۹، ۱۳۴؛ اشتاین سالتز، سیری در تلمود، ۱۵۹.
  10. متقی هندی، کنز العمال، ۷/۴۸۵.
  11. آل عمران، ۴۳.
  12. ابوالفتوح رازی، روض الجنان، ۴/۳۲۰؛ قرطبی، الجامع، ۴/۸۵؛ قرائتی، ۱/۵۱۱.
  13. حسکانی، شواهد التنزیل، ۱/۱۱۱.
  14. مجلسی، بحار الانوار، ۱۸/۱۸۰–۱۸۴.
  15. ابن‌سیدالناس، عیون الاثر، ۱/۲۲۵.
  16. طوسی، تهذیب الاحکام، ۳/۲۵.
  17. حر عاملی، وسائل الشیعة، ۸/۲۸۹–۲۹۰.
  18. طباطبایی، سیدمحمدحسین، ۴/۹۴–۹۵.
  19. صدوق، من لایحضر، ۱/۵۲۲.
  20. صدوق، علل الشرائع، ۱/۲۶۲؛ حر عاملی، وسائل الشیعة، ۸/۲۸۷.
  21. امام‌خمینی، ولایت فقیه، ۱۳۱.
  22. امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۲۷۹.
  23. حلی، علامه، تذکرة الفقهاء، ۴/۲۲۷؛ مغنیه، فقه الإمام‌الصادق، ۱/۲۳۱.
  24. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۰/۱۶–۱۷.
  25. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۷/۴۰.
  26. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۳/۴۳۸–۴۳۹.
  27. امام‌خمینی، ولایت فقیه، ۱۳۱–۱۳۲.
  28. افتخاری، مطالعات موردی، ۴/۲۰۵.
  29. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۵/۴۲۶–۴۲۷.
  30. امام‌خمینی، صحیفه، ۲۰/۳۳۸.
  31. حلی، علامه، تذکرة الفقهاء، ۴/۲۲۷–۲۲۹.
  32. بقره، ۴۳، آل عمران، ۴۳؛ اعراف، ۲۹.
  33. صدوق، من لایحضر، ۱/۳۷۵؛ حر عاملی، وسائل الشیعة، ۸/۲۸۹–۲۹۰.
  34. بقره، ۴۳.
  35. فاضل مقداد، کنز العرفان، ۱/۱۹۴.
  36. حدید، ۲۱.
  37. امام‌خمینی، تهذیب الاصول، ۱/۲۴۶.
  38. طبرسی، مجمع البیان، ۸/۶۸۳؛ طباطبایی، سیدمحمدحسین، ۱۷/۱۲۰.
  39. نساء، ۱۰۲؛ طوسی، التبیان، ۳/۳۰۹.
  40. کلینی، الکافی، ۳/۳۷۶ و ۳۸۰؛ حلی، علامه، تذکرة الفقهاء، ۴/۲۲۷؛ حویزی، تفسیر نور الثقلین، ۴/۱۸۸.
  41. مجلسی، بحار الانوار، ۸۵/۵.
  42. بن‌طاووس، اللهوف، ۱۱۰–۱۱۱؛ امام‌خمینی، صحیفه، ۱۲/۳۹۲.
  43. امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۲۷۹.
  44. طالقانی، پرتوی از قرآن، ۱/۳۱.
  45. امام‌خمینی، صحیفه، ۲۰/۳۳۸.
  46. امام‌خمینی، صحیفه، ۲۱/۴۰۰.
  47. کلینی، الکافی، ۳/۳۷۱؛ حر عاملی، وسائل الشیعة، ۸/۲۸۵–۲۸۶.
  48. بخاری، صحیح البخاری، ۱/۱۵۸.
  49. نوری، مستدرک الوسائل، ۶/۴۴۶.
  50. نوری، مستدرک الوسائل، ۶/۴۴۴.
  51. طوسی، تهذیب الاحکام، ۳/۲۶۶.
  52. کلینی، الکافی، ۳/۳۷۲؛ ابن‌ماجه، سنن ابن‌ماجه، ۱/۲۶۰.
  53. مجلسی، بحار الانوار، ۸۶/۱۸۵.
  54. طوسی، الاستبصار، ۳/۱۳.
  55. مجلسی، بحار الانوار، ۱۹/۲۰۱؛ حویزی، تفسیر نور الثقلین، ۱/۱۳۷.
  56. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۲/۳۹۳–۳۹۴.
  57. امام‌خمینی، توضیح المسائل، ۲۱۹.
  58. امام‌خمینی، استفتائات، ۱/۲۷۷.
  59. امام‌خمینی، استفتائات، ۱/۲۷۶.
  60. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۸/۱۸۵.
  61. امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۲۲۴.
  62. طوسی، المبسوط، ۱/۱۵۲؛ نراقی، مستند الشیعة، ۸/۷؛ نجفی، جواهر الکلام، ۱۳/۱۳۴–۱۳۵.
  63. امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۲۵۰.
  64. نووی، المجموع، ۴/۱۹۴؛ شربینی، مغنی المحتاج، ۱/۲۲۹–۲۳۰؛ جزیری، الفقه، ۱/۳۶۸؛ وهبه زحیلی، الفقه الاسلامی و ادلته، ۲/۱۱۶۷–۱۱۶۸.
  65. ابن‌اثیر، جامع الاصول، ۵/۵۶۴–۵۶۶؛ کاسانی، بدائع الصنائع، ۱/۱۵۵؛ ابن‌قدامه، المغنی، ۲/۲–۳؛ حنبلی، کشف القناع، ۱/۴۵۴.
  66. صدوق، المقنع، ۱۴۸–۱۴۹؛ حلی، محقق، ۱/۹۰؛ نراقی، مستند الشیعة، ۶/۱۶۳–۱۶۷؛ امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۲۲۷.
  67. ابن‌ادریس، السرائر، ۱/۳۱۵–۳۱۶؛ حلی، علامه، تذکرة الفقهاء، ۴/۱۱۹–۱۲۰.
  68. امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۲۲۷.
  69. امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۷۹.
  70. شربینی، مغنی المحتاج، ۱/۳۱۰؛ حنبلی، کشف القناع، ۱/۴۳۵.
  71. ابن‌قدامه، المغنی، ۲/۱۲۵؛ جزیری، الفقه، ۱/۳۰۹.
  72. کلینی، الکافی، ۸/۶۲–۶۳.
  73. فاضل مقداد، کنز العرفان، ۱/۱۹۴؛ طباطبایی، سیدعلی، ۲۰۳–۲۰۴؛ امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۲۵۰.
  74. طوسی، الخلاف، ۱/۵۲۸–۵۳۰.
  75. امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۲۵۰.
  76. ابن‌شعبه، تحف العقول، ۲۶۵.
  77. امام‌خمینی، چهل حدیث، ۴۹.
  78. طباطبایی، سیدعلی، ۴/۲۴۵–۲۵۰؛ امام‌خمینی، نجاة العباد، ۱۴۹.
  79. امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۲۵۹–۲۶۰.
  80. شهید ثانی، مسالک الافهام، ۱/۳۱۴؛ نجفی، جواهر الکلام، ۱۳/۳۳۷؛ حکیم طباطبایی، مستمسک، ۷/۳۲۱.
  81. امام‌خمینی، تعلیقه عروه، ۴۴۲.
  82. امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۲۵۸.
  83. نراقی، مستند الشیعة، ۵/۳۸.
  84. امام‌خمینی، تعلیقه عروه، ۴۴۲.
  85. طباطبایی، سیدعلی، ۴/۲۴۵؛ نجفی، جواهر الکلام، ۱۳/۲۷۳.
  86. تذکرة الفقهاء، ۴/۲۵ و ۲۷۹.
  87. طوسی، تهذیب الاحکام، ۳/۲۸.
  88. حلی، علامه، تذکرة الفقهاء، ۴/۲۷۹.
  89. امام‌خمینی، استفتائات، ۳/۶۱۱–۶۱۲.
  90. امام‌خمینی، استفتائات، ۳/۲۷۶–۲۷۷.
  91. مجلسی، بحار الانوار، ۸۵/۵.
  92. طباطبایی، سیدعلی، ۴/۲۵۶–۲۵۷؛ امام‌خمینی، جواهر الاصول، ۱/۳۴۲.
  93. امام‌خمینی، استفتائات، ۱/۲۹۴.
  94. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۴/۱۹۰ و ۱۵/۲۱.
  95. امام‌خمینی، استفتائات، ۱/۲۸۶ و ۲۹۴.
  96. امام‌خمینی، صحیفه، ۲/۱۷.
  97. امام‌خمینی، صحیفه، ۸/۲۳۵.
  98. امام‌خمینی، چهل حدیث، ۵۰.
  99. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۱/۲۵۱.
  100. امام‌خمینی، صحیفه، ۱/۲۶۷.
  101. مرکز اسناد، مقدمه کتاب تاریخ شفاهی مساجد، ۱۱.
  102. نقیب‌زاده و امانی، نقش روحانیت شیعه، ۱۹۸؛ هاشمی رفسنجانی، کارنامه و خاطرات، ۹۶.
  103. سعادتی، روزشمار، ۱۲/۲۳۶.
  104. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۳/۱۶.
  105. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۳/۳۵۹.
  106. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۳/۴۳۰.
  107. شریف‌پور، مسجد و انقلاب اسلامی، ۱۳۵.
  108. مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۱/۱۳۶ و ۱۵۱.
  109. میزبانی و دیگران، نقش مساجد و دانشگاه‌ها، ۳۹.
  110. روحانی، نهضت امام‌خمینی، ۱/۳۱۰–۳۱۱.
  111. روحانی، نهضت امام‌خمینی، ۲/۴۰–۴۳.
  112. فردوسی‌پور، خاطرات، ۲۰۴.
  113. راعی گلوجه، مبارزات امام‌خمینی، ۲۸ و ۱۵۷؛ دعایی، پابه‌پای آفتاب، ۲/۲۰۴.
  114. یاد، مساجد سنگرهای انقلاب، ۸۰.
  115. مرکز بررسی اسناد، مسجد جلیلی، مقدمه، ۲۱–۳۰؛ قدسی‌زاد، تاریخ شفاهی، ۳۵–۴۰.
  116. مرکز بررسی اسناد، مسجد هدایت، ۱/۱۹–۳۵.
  117. غفاری، خاطرات، ۲۷۹–۲۸۰.
  118. سعادتی، روزشمار، ۱۲/۲۳۶.
  119. سعادتی، روزشمار، ۱۲/۲۵۵.
  120. سعادتی، روزشمار، ۱۲/۲۵۸.
  121. سعادتی، روزشمار، ۱۲/۲۵۲.
  122. ستاد اقامه نماز، امام در سنگر نماز؛ یزدی، خاطرات، ۱۴۴.
  123. رسولی محلاتی، مجله حوزه، ۶۴.
  124. صابری همدانی، پابه‌پای آفتاب، ۴/۲۷۱.
  125. خوانساری، مجله حوزه، ۵۲.
  126. ضیایی، نهضت فلسفی، ۱۷–۱۸.
  127. یزدی، خاطرات، ۱۴۴.
  128. فردوسی‌پور، پابه‌پای آفتاب، ۲/۹۰–۹۱.
  129. خمینی، برداشتهایی از، ۳/۵۳.
  130. روحانی، برداشتهایی از، ۱/۲۳۸.
  131. فردوسی‌پور، خاطرات، ۲۱۰.
  132. فردوسی‌پور، خاطرات، ۲۴۵؛ توکلی‌بینا، خاطرات سیاسی ـ اجتماعی، ۲۳۹.
  133. فردوسی‌پور، پابه‌پای آفتاب، ۲/۳۹۳.
  134. بنی‌فضل، پابه‌پای آفتاب، ۳/۳۰۷.
  135. صیاد شیرازی، پابه‌پای آفتاب، ۴/۳۱۶.
  136. رجایی، برداشتهایی از، ۳/۶۳–۶۴؛ یزدی، خاطرات، ۱۴۴.
  137. زنجانی، مجله حوزه، ۸۳–۸۴.
  138. ستاد اقامه نماز، امام در سنگر نماز، ۵۵.

منابع

  • قرآن کریم.
  • ابن‌اثیر، مبارک‌بن‌محمد، جامع الاصول فی احادیث الرسول(ص)، بیروت، عبدالقادر ارناؤوط، ۱۴۰۳ق/ ۱۹۸۳م؛ ابن‌ادریس حلی، محمدبن‌منصور، السرائر الحاوی لتحریر الفتاوی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، ۱۴۱۰ق.
  • ابن‌سیدالناس، عیون الاثر، بیروت، دارالقلم، چاپ اول، ۱۴۱۴ق.
  • ابن‌شعبه حرانی، حسن‌بن‌علی، تحف العقول فیما جاء من الحکم و المواعظ عن آل‌الرسول(ص)، تصحیح علی‌اکبر غفاری، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، ۱۴۰۴ق.
  • ابن‌طاووس، سیدعلی‌بن‌موسی، اللهوف علی قتلی الطفوف، تهران، جهان، چاپ اول، ۱۳۴۸ش.
  • ابن‌قدامه، عبدالله، المغنی، بیروت، دارالکتاب العربی، بی‌تا؛ ابن‌ماجه قزوینی، محمدبن‌یزید، سنن ابن‌ماجه، تحقیق محمد فؤاد عبدالباقی، بیروت، دارالفکر، بی‌تا؛ ابوالفتوح رازی، حسین‌بن‌علی، روض الجنان و روح الجنان فی تفسیر القرآن، تحقیق محمدجعفر یاحقی و محمدمهدی ناصح، مشهد، آستان قدس رضوی، چاپ اول، ۱۴۰۸ق.
  • اشتاین سالتز، آدین، سیری در تلمود، ترجمه باقر طالبی، قم، مرکز مطالعات ادیان و مذاهب، چاپ اول، ۱۳۸۳ش.
  • افتخاری، اصغر، مطالعات موردی در عملیات روانی، تهران، ستاد کل نیروهای مسلح، چاپ اول، ۱۳۸۹ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، استفتائات، ج۱، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۲ش.
  • امام‌خمینی، استفتائات، ج۳، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۱ش.
  • امام‌خمینی، آداب الصلاة، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، چاپ شانزدهم، ۱۳۸۸ش.
  • امام‌خمینی، تحریر الوسیله، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
  • امام‌خمینی، التعلیقة علی العروة الوثقی، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ دوم، ۱۳۸۶ش.
  • امام‌خمینی، تهذیب الاصول، تقریر جعفر سبحانی، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ دوم، ۱۳۸۷ش.
  • امام‌خمینی، جواهر الاصول، تقریر محمدحسن مرتضوی لنگرودی، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ اول، ۱۴۲۳ق.
  • امام‌خمینی، رساله توضیح المسائل، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ هفتم، ۱۳۸۷ش.
  • امام‌خمینی، رساله نجاة العباد، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ دوم، ۱۳۸۵ش.
  • امام‌خمینی، شرح چهل حدیث، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ چهارم، ۱۳۸۸ش.
  • امام‌خمینی، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش.
  • امام‌خمینی، ولایت فقیه، حکومت اسلامی، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ بیستم، ۱۳۸۸ش.
  • بخاری، محمدبن‌اسماعیل، صحیح البخاری، بیروت، دارالفکر، ۱۴۰۱ق.
  • بنی‌فضل، مرتضی، مصاحبه، چاپ‌شده در پابه‌پای آفتاب، تدوین امیررضا ستوده، تهران، پنجره، چاپ اول، ۱۳۸۰ش.
  • توکلی‌بینا، ابوالفضل، دیدار در نوفل لوشاتو؛ خاطرات سیاسی ـ اجتماعی ابوالفضل توکلی‌بینا، به کوشش فرامرز شعاع‌حسینی، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ اول، ۱۳۸۹ش.
  • جزیری، عبدالرحمان، الفقه علی المذاهب الاربعة، بیروت، دارالاحیاء التراث العربی، چاپ هفتم، ۱۴۰۶ق.
  • حر عاملی، محمدبن‌حسن، تفصیل وسائل الشیعة الی تحصیل مسائل الشریعه، قم، مؤسسه آل‌البیت(ع)، چاپ اول، ۱۴۰۹ق.
  • حسکانی، عبیدالله‌بن‌عبدالله، شواهد التنزیل لقواعد التفضیل، تحقیق محمدباقر محمودی، تهران، وزارة الثقافة و الارشاد الاسلامی، چاپ اول، ۱۴۱۱ق.
  • حکیم طباطبایی، سیدمحسن، مستمسک العروة الوثقی، قم، دارالتفسیر، چاپ اول، ۱۴۱۶ق.
  • حلی، علامه، حسن‌بن‌یوسف، تبصرة المتعلمین فی احکام الدین، تحقیق محمدهادی یوسفی غروی، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، چاپ اول، ۱۴۱۱ق.
  • حلی، علامه، حسن‌بن‌یوسف، تذکرة الفقهاء، قم، مؤسسه آل‌البیت(ع)، چاپ اول، ۱۴۱۴ق.
  • حلی، محقق، جعفربن‌حسن، شرائع الاسلام فی مسائل الحلال و الحرام، تحقیق عبدالحسین محمدعلی بقال، قم، اسماعیلیان، چاپ دوم، ۱۴۰۸ق.
  • حنبلی، منصوربن‌یونس بهوتی، کشف القناع عن متن الاقناع، بیروت، ۱۴۱۸ق/ ۱۹۹۷م؛ حویزی، عبدعلی‌بن‌جمعه، تفسیر نور الثقلین، تصحیح سیدهاشم رسولی محلاتی، قم، اسماعیلیان، چاپ چهارم، ۱۴۱۵ق.
  • خوانساری، سیدمصطفی، مصاحبه، مجله حوزه، شماره ۳۲، ۱۳۶۸ش.
  • خمینی، سیداحمد، خاطره، چاپ‌شده در برداشتهایی از سیره امام‌خمینی، تدوین غلامعلی رجایی، تهران، عروج، چاپ دوم، ۱۳۷۸ش.
  • دعایی، سیدمحمود، مصاحبه، چاپ‌شده در پابه‌پای آفتاب، تدوین امیررضا ستوده، تهران، پنجره، چاپ اول، ۱۳۸۰ش.
  • دهخدا، علی‌اکبر، لغتنامه دهخدا، تهران، دانشگاه تهران، چاپ اول، ۱۳۷۳ش.
  • راعی گلوجه، سجاد، مبارزات امام‌خمینی از هجرت به فرانسه تا بازگشت به ایران به روایت اسناد انقلاب اسلامی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۷ش.
  • رجایی، غلامعلی، برداشتهایی از سیره امام‌خمینی، تهران، عروج، چاپ دوم، ۱۳۷۸ش.
  • رسولی محلاتی، سیدهاشم، مصاحبه، مجله حوزه، شماره ۳۷–۳۸، ۱۳۶۹ش.
  • رضایی، عبدالعظیم، تاریخ ادیان جهان، تهران، علمی و فرهنگی، چاپ سوم، ۱۳۶۸ش.
  • روحانی، سیدحمید، خاطره، چاپ‌شده در برداشتهایی از سیره امام‌خمینی، تدوین غلامعلی رجایی، تهران، عروج، چاپ اول، ۱۳۸۴ش.
  • روحانی، سیدحمید، نهضت امام‌خمینی، ج۱، تهران، عروج، چاپ پانزدهم، ۱۳۸۱ش.
  • روحانی، سیدحمید، نهضت امام‌خمینی، ج۲، تهران، عروج، چاپ پنجم، ۱۳۸۱ش.
  • زنجانی، سیدعزالدین، مصاحبه، مجله حوزه، شماره ۳۲، ۱۳۶۸ش.
  • ستاد اقامه نماز، امام در سنگر نماز، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ دوم، ۱۳۷۴ش.
  • سعادتی، پرویز، روزشمار انقلاب اسلامی، تهران، سوره مهر، چاپ اول، ۱۳۸۳ش.
  • سلیمانی، حسین، مهدی قاسمی، نماز در آئین یهود، مجله پژوهش‌های ادیانی، شماره ۲، ۱۳۹۲ش.
  • شربینی، محمدبن‌احمد، مغنی المحتاج الی معرفة معانی الفاظ المنهاج، بیروت، دار احیاء التراث العربی، ۱۳۷۷ق.
  • شریف‌پور، رضا، مسجد و انقلاب اسلامی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۰ش.
  • شهید ثانی، زین‌الدین‌بن‌علی، مسالک الافهام الی تنقیح شرائع الاسلام، قم، مؤسسه معارف اسلامی، چاپ اول، ۱۴۱۳ق.
  • صابری همدانی، احمد، مصاحبه، چاپ‌شده در پابه‌پای آفتاب، تدوین امیررضا ستوده، تهران، پنجره، چاپ اول، ۱۳۸۰ش.
  • صدوق، محمدبن‌علی، علل الشرائع، قم، کتابفروشی داوری، چاپ اول، ۱۳۸۵ش.
  • صدوق، محمدبن‌علی، المقنع، قم، نشر الهادی، چاپ اول، ۱۴۱۵ق.
  • صدوق، محمدبن‌علی، من لایحضره الفقیه، تحقیق علی‌اکبر غفاری، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، ۱۴۱۳ق.
  • صیاد شیرازی، علی، مصاحبه، چاپ‌شده در پابه‌پای آفتاب، تدوین امیر رضا ستوده، تهران، نشر پنجره، ویرایش دوم، ۱۳۸۰ش.
  • ضیایی، علی‌اکبر، نهضت فلسفی امام‌خمینی، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ اول، ۱۳۸۱ش.
  • طالقانی، سیدمحمود، پرتوی از قرآن، تهران، شرکت سهامی انتشار، چاپ چهارم، ۱۳۶۲ش.
  • طباطبایی، سیدعلی، ریاض المسائل فی تحقیق الاحکام بالدلائل، تحقیق محمد بهره‌مند و دیگران، قم، مؤسسه آل‌البیت(ع)، چاپ اول، ۱۴۱۸ق.
  • طباطبایی، سیدمحمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، ۱۴۱۷ق.
  • طبرسی، فضل‌بن‌حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تحقیق سیدهاشم رسولی محلاتی و سیدفضل‌الله یزدی، تهران، ناصرخسرو، چاپ سوم، ۱۳۷۲ش.
  • طوسی، محمدبن‌حسن، الاستبصار فیما اختلف من الاخبار، تحقیق سیدحسن موسوی خرسان، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ اول، ۱۳۹۰ق.
  • طوسی، محمدبن‌حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، تحقیق احمد قصیر عاملی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ اول، ۱۴۰۹ق.
  • طوسی، محمدبن‌حسن، تهذیب الاحکام، تصحیح سیدحسن موسوی خرسان، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.
  • طوسی، محمدبن‌حسن، الخلاف، تحقیق سیدعلی خراسانی و دیگران، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، ۱۴۰۷ق.
  • طوسی، محمدبن‌حسن، المبسوط فی فقه الامامیه، تحقیق سیدمحمدتقی کشفی، تهران، مرتضوی، چاپ سوم، ۱۳۸۷ق.
  • غفاری، هادی، خاطرات هادی غفاری، تهران، دفتر ادبیات انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۴ش.
  • فاضل مقداد، مقدادبن‌عبدالله، کنز العرفان فی فقه القرآن، تحقیق محمدباقر بهبودی و محمدباقر شریف‌زاده، تهران، مرتضوی، چاپ اول، ۱۳۷۳ش.
  • فراهیدی، خلیل‌بن‌احمد، کتاب العین، تحقیق مهدی مخزومی و ابراهیم سامرایی، قم، هجرت، چاپ دوم، ۱۴۰۹ق.
  • فردوسی‌پور، اسماعیل، خاطرات حجت‌الاسلام و المسلمین فردوسی‌پور، تدوین فرامرز شعاع‌حسینی و رحیم‌پور روح‌بخش، تهران، عروج، چاپ اول، ۱۳۸۷ش.
  • فردوسی‌پور، اسماعیل، مصاحبه، چاپ‌شده در پابه‌پای آفتاب، تدوین امیررضا ستوده، تهران، پنجره، چاپ اول، ۱۳۸۰ش.
  • فیومی، احمدبن‌محمد، المصباح المنیر فی غریب الشرح الکبیر، قم، هجرت، چاپ دوم، ۱۴۱۴ق.
  • قدسی‌زاد، پروین، تاریخ شفاهی مسجد جلیلی، تهران، مرکز انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۳ش.
  • کاسانی، ابوبکربن‌مسعود، بدائع الصنائع، پاکستان، حبیبیه، ۱۴۰۹ق.
  • مرکز اسناد انقلاب اسلامی، مقدمه کتاب تاریخ شفاهی مساجد تأثیرگذار در انقلاب اسلامی، تألیف حمیدرضا مازندرانیان، تهران، چاپ اول، ۱۳۸۹ش.
  • مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، مسجد جلیلی تهران به روایت اسناد ساواک، تهران، چاپ اول، ۱۳۸۸ش.
  • مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، مسجد هدایت تهران به روایت اسناد ساواک، تهران، چاپ اول، ۱۳۸۹ش.
  • مغنیه، محمدجواد، فقه الإمام‌الصادق علیه السلام، قم، انصاریان، چاپ دوّم، ۱۴۲۱ق.
  • مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، سیر مبارزات امام‌خمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، تهران، چاپ اول، ۱۳۸۶ش.
  • میزبانی، مهناز و دیگران، نقش مساجد و دانشگاه‌ها در پیروزی انقلاب اسلامی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۳ش.
  • نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، تحقیق عباس قوچانی و علی آخوندی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ هفتم، ۱۴۰۴ق.
  • نراقی، ملااحمد، مستند الشیعة فی أحکام الشریعه، قم، مؤسسه آل‌البیت(ع)، چاپ اول، ۱۴۱۵ق.
  • نقیب‌زاده، احمد، وحید امانی زورام، نقش روحانیت شیعه در انقلاب اسلامی ایران، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۲ش.
  • نوری، میرزاحسین، مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، قم، مؤسسه آل‌البیت(ع)، چاپ اول، ۱۴۰۸ق.
  • نووی، یحیی‌بن‌شرف، المجموع فی شرح المهذب، بیروت، دارالفکر، بی‌تا؛ وهبة زحیلی، مصطفی، الفقه الاسلامی و ادلته، دمشق، چاپ اول، ۱۴۱۸ق/ ۱۹۸۶م؛ هاشمی رفسنجانی، اکبر، کارنامه و خاطرات، سال‌های ۱۳۵۷–۱۳۵۸، انقلاب و پیروزی، به کوشش عباس بشیری، تهران، دفتر نشر معارف انقلاب، چاپ اول، ۱۳۸۳ش.
  • هاکس، جیمز، قاموس کتاب مقدس، تهران، کتابخانه طهوری، چاپ دوم، ۱۳۴۹ش.
  • یاد، مجله، مساجد سنگرهای انقلاب، شماره ۳۶–۳۵، ۱۳۷۳ش.
  • یدیدیا، هارا و حیان آذر، شرعیات یهود، بی‌نا، بی‌تا؛ یزدی، محمد، خاطرات، چاپ‌شده در صحیفه دل، به کوشش حمید بصیرت‌منش و احمد میریان، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ اوّل، ۱۳۷۹ش.

پیوند به بیرون