حوزه علمیه قم

از ویکی امام خمینی
نسخهٔ تاریخ ‏۲۵ شهریور ۱۴۰۲، ساعت ۱۷:۵۸ توسط Shams (بحث | مشارکت‌ها) (←‏پیوند به بیرون)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
حوزه علمیه قم
امام‌خمینی در جمع طلاب و روحانیان حوزه علمیه قم.jpg
اطلاعات کلی
تأسیس۱۳۰۱
بنیانگذارعبدالکریم حائری یزدی
رویکردمرکز حوزه‌های علوم دینی در ایران
مکانقم
سایر
وضعیتفعال



حوزه علمیه قم، مرکز حوزه‌های علوم دینی در ایران.

حوزه علمیه قم، که از کانون‌های مهم آموزش علوم دینی بود، در طول تاریخ فراز و نشیب‌های فراوانی پشت سر گذاشت. در دورۀ معاصر هجرت عبدالکریم حائری یزدی به قم، حوزۀ قم را وارد مرحلۀ نوینی کرد و پس از آن، ورود سیدحسین طباطبایی بروجردی و تمرکز مرجعیت ایشان، نسل جدیدی از طلاب و علما را به میدان آورد که به صورت شبکه‌ای به تبلیغ دین پرداختند.

بعد از درگذشت بروجردی، تحولات سیاسی ایران و جهان، حوادث مهمی را رقم زد که حوزه قم را نیز به واکنش واداشت. گزارش‌های ساواک دربارۀ حوزۀ قم، اهمیت و تأثیرگذاری این حوزه را نشان می‌دهد. پیروزی انقلاب اسلامی، انتظارات جوامع اسلامی از روحانیت را بیشتر کرد.

امام‌خمینی حوزه علمیه قم را دژ محکم وحی و مرکز فقاهت راستین می‌شمرد. ایشان بر آن بود که حوزه، افزون بر فهم و تبلیغ دین، باید در اجرای دین نیز حضور فعال داشته باشد.

پیشینه

حوزه به معنای ناحیه، مجتمع و مرکز است.[۱] که می‌تواند نام مرکز علمی و غیر علمی باشد و در اصطلاح به مراکز علوم دینی حوزه علمیه گفته می‌شود[۲] حوزه علمیه قم از مهم‌ترین یا مهم‌ترین حوزه‌های علمیه شیعه در حدود یک سده اخیر بوده است.

آموزش‌های دینی پس از بعثت پیامبر اکرم(ص)، در مکه، در مسجدالحرام[۳] یا در خانه‌های مؤمنان انجام[۴] می‌گرفت. پس از هجرت پیامبر(ص) به مدینه نیز در آغاز مردم در خانه‌ها با معارف اسلامی آشنا می‌شدند[۵] تا آنکه خانه‌ای به بیت القُرّاء (سرای قاریان قرآن) معروف شد[۶] هم‌زمان با بنای مسجدالنبی در مدینه، که نخستین اقدام ایشان بود، مسجد محور آموزش دین و تعلیم و تربیت شد[۷] پیامبر(ص) برای هدایت مردمِ دور از مدینه نیز افراد و گروه‌هایی را می‌فرستاد. حضرت در سال سوم هجری گروهی از مبلغان را به اطراف مدینه فرستاد که در نقطه‌ای به نام رجیع، دشمنان به آنان حمله کردند[۸] در سال چهارم نیز چهل تن از مبلغان و حافظان قرآن برای دعوت مردم به اسلام به‌سوی نجد رفتند[۹] و در سال دهم پیامبر(ص) علی‌بن‌ابی‌طالب(ع) را برای هدایت مردم یمن فرستاد که عده بسیاری از آنان به دست ایشان مسلمان شدند[۱۰]

در دوره‌های بعد روند آموزش دین و تعلیم و تربیت ادامه یافت و ازجمله امامان اهل بیت(ع) و یاران آنان در مسجدها و نیز در خانه‌های خود به بیان شرایع و احکام دین می‌پرداختند[۱۱]؛ تا آنکه مکتبخانه‌ها در کنار مسجدها وظیفه آموزش قرآن را بر عهده گرفتند[۱۲] به‌تدریج مدارس ویژه برای تعلیم و تربیت و آموزش علوم دینی در نقاط گوناگون جهان اسلام و تشیع ازجمله حوزه کوفه، بغداد، نجف،[۱۳] ری،[۱۴] حلّه،[۱۵] اصفهان[۱۶] و حوزه مشهد[۱۷] و دیگر جاها شکل گرفت.

قم از گذشته دور، از کانون‌های مهم آموزش‌های دینی بوده است. این شهر از سال‌های آغازین ورود اسلام به این منطقه، به مرکزیت شیعه شهره بود و از آن با عنوان کانون علم و دانش یادشده است. در روایاتی از امام‌صادق(ع) آمده است قم مرکز جوشش دانش[۱۸] و معدن شیعیان اهل بیت[۱۹] است. در روایات همچنین از قم و علمای آن با عنوان حجت بر جهانیان در زمان غیبت امام زمان(ع) و جایگزین کوفه در نشر علوم دینی یادشده است[۲۰]

محدثان و راویان قبیله اشعری از عرب‌های یمانی در سال ۹۴ق، از کوفه به قم مهاجرت کردند و در آنجا سکونت گزیدند. فرزندان سعدبن‌مالک اشعری ازجمله «اَحوَص» و «عبدالله» در این سرزمین به ترویج اسلام و تشیع پرداختند[۲۱] خاندان اشعری با امامان معصوم(ع) در ارتباط بودند. وجود ده‌ها محدث و راوی حدیث در قم نشان‌دهنده فعالیت حوزه علمی قم از پایان قرن اول و در طول قرن دوم بوده است[۲۲] شهر قم همیشه پناهگاهی برای یاران اهل بیت(ع) بود و مردم قم نخستین کسانی بودند که برای امامان(ع) خمس فرستادند[۲۳] گذشته از خاندان‌های دانش‌پرور قمی، مهاجرت علویان به قم بر رونق حوزه این شهر افزود. وجود شخصیت‌های علمی در میان علویان و نیز مزار آنان، این شهر را به کانون تدریس و تعلیم علوم دینی تبدیل کرد. در رأس علویان فاطمه معصومه (س) دختر امام‌موسی‌کاظم(ع) بود که در سال ۲۰۱ق در پی ولایتعهدی امام‌رضا(ع) از مدینه عازم خراسان شد و در قم درگذشت[۲۴] در برخی از کتاب‌های تاریخی از عده‌ای علویِ عالم و فقیه و فاضلِ مهاجر به قم یادشده است؛ ازجمله موسی مبرقع فرزند امام‌جواد(ع) و فرزندش احمدبن‌موسی که در زمان وی شمار علویان قم و حومه به ۲۳۱ تن می‌رسید[۲۵]

(ببینید: قم)

دوره‌های تاریخی

حوزه علمیه قم در طول تاریخ فراز و نشیب‌های فراوانی پشت سر گذاشته است. قم در عصر امامت امامان معصوم(ع) در قرن دوم و سوم هجری مرکز نشر علوم اهل بیت(ع) گردید. از ویژگی‌های حوزه قم در این دوره ارتباط با ائمه(ع) و نشر حدیث بود[۲۶] حوزه قم به‌تدریج گسترش یافت؛ چنان‌که علمای مشهور شیعه از آغاز تا قرن چهارم ۲۶۶ تن و شمار علمای دیگر مذاهب چهارده تن بودند[۲۷] در عصر شیخ صدوق در قرن چهارم، چند هزار محدث در این شهر می‌زیستند و قمیان از عوام و خواص همه به دنبال حفظ حدیث بودند[۲۸] ابراهیم‌بن‌هاشم قمی از بزرگ‌ترین محدثان قمی بود[۲۹] همچنین بیش از هشتاد درصد استادان محمدبن‌یعقوب کلینی در کتاب کافی قمی‌اند[۳۰]

در حوزه قم افزون بر دانش حدیث، دیگر شاخه‌های علوم دینی نیز تدریس می‌شد. این حوزه در علوم ادب و بلاغت، دانشمندان شاخصی چون ابوجعفر برقی را در خود پروراند[۳۱] در علوم قرآنی عالمانی چون ابوطالب عبدالله‌بن‌صلت قمی از راویان امام‌رضا(ع)[۳۲] و حسن‌بن‌خالد نویسنده تفسیری بر قرآن در چندین جلد به املای امام‌حسن عسکری(ع)[۳۳] و عالمانی در کلام و عقاید مانند عبدالله‌بن‌جعفر حمیری قمی[۳۴] و دانشمندانی متخصص در تاریخ و جغرافیا مانند ابوعبدالله برقی نویسنده چندین اثر فاخر در تاریخ و جغرافیا[۳۵] و عالمانی متخصص در تراجم و علم رجال، در حوزه قم به فعالیت مشغول بوده‌اند[۳۶] از شاخصه‌های قابل توجه حوزه قم در این دوره ارزیابی و نقد حدیث بود. با همه جایگاه علمی حوزه بغداد، حسین‌بن‌روح وکیل امام زمان(ع) کتابی از بغداد برای ارزیابی به نزد علمای قم فرستاد[۳۷] مبارزه شدید علمای این شهر با غالیان و خرافه‌پردازان و مدعیان دروغین نیابتِ امام زمان(ع)، از دیگر امتیازهای حوزه قم در آن زمان بوده است[۳۸] حوزه علمیه قم در قرن پنجم و ششم به‌ویژه در دوره سلجوقیان از رونق نسبی برخوردار بوده است و فقیهان و مفسران و پیشوایان دینی بزرگی در آن می‌زیسته‌اند[۳۹]

با حمله مغولان به قم و کاشان و ویرانی گسترده در این شهرها در سال ۶۲۱ق[۴۰] حوزه قم نیز رو به زوال نهاد. آقابزرگ از میان عالمان قمیِ قرن ششم، ۳۴ نفر،[۴۱] قرن هفتم سه نفر[۴۲] و قرن نهم هفت تن را[۴۳] نام برده است. سیدبن‌طاووس از مدرسه‌ای یاد کرده است که برای اقامت امام‌رضا(ع) در ورود به قم، بنا شده بود و در زمان وی (قرن هفتم) باقی و دایر بوده است[۴۴] این مدرسه به رضویه معروف شد[۴۵] و اینک موجود است و رونق دارد. با مهاجرت علمای شیعه جبل عامل لبنان به ایران در قرن دهم در دوره صفویه و نشر تفکر اصولی اهل بیت(ع)، معارف شیعه در این سرزمین رونق گرفت[۴۶] شاردن جهانگردفرانسوی در عهد شاه‌عباس صفوی از فراوانی طلاب و مدارس طلاب علوم دینی در قم در این دوره یاد کرده است[۴۷] همچنین کارری جهانگرد ایتالیایی در دیداری از قم در زمان شاه‌سلیمان صفوی از فراوانی حجره‌های طلاب در مدرسه واقع در کنار حرم یاد کرده است[۴۸] حضور استادان برجسته ازجمله ملامحسن فیض کاشانی، عبدالرزاق فیاض لاهیجی و قاضی‌سعید قمی (ببینید: قاضی‌سعید قمی) از علمای دوره صفوی در قم، حوزه علمیه این شهر را رونقی دوچندان داد[۴۹] پس از سقوط صفویه، قم و حوزه علمیه آن نیز رو به ویرانی نهاد و علمای بسیاری از آن ناگزیر به عتبات مهاجرت کردند.[۵۰]

حوزه علمیه قم در دوره قاجاریان به دست توانای میرزاابوالقاسم قمی صاحب قوانین الاصول، حیات تازه‌ای یافت[۵۱] میرزای قمی این حوزه را زنده کرد و با پرورش شاگردان بسیاری تفکر اصولی را از حوزه قم به حوزه‌های علمیه اصفهان، کرمانشاه و دیگر شهرها انتقال داد و با نوآوری‌های علمی، تحولی شگرف به حوزه علمیه بخشید. در این دوره، قم مدارس متعددی داشت که بیشتر آنها هنوز باقی و دایر است[۵۲] پس از آن در دوره‌هایی ازجمله در دوره بحران مشروطه و پس از آن، حوزه علمیه شادابی خود را از دست داد و حتی مدرسه‌های مهم مثل مدرسه فیضیه به صورت خرابه درآمدند.[۵۳]

حوزه معاصر قم

در پایان دوره قاجار علمای قم برای احیای حوزه علمیه قم کوشش‌هایی کردند. میرزامحمد فیض قمی در سال ۱۳۳۳ق از حوزه سامرا بازگشت و در سال ۱۳۳۶ق، مدرسه فیضیه و دارالشفا را که از کاربرد علمی خارج شده بود، بازسازی کرد و طلاب را در آن ساکن کرد. او همچنین طلاب را رتبه‌بندی و به آنان شهریه پرداخت کرد[۵۴]

با هجرت عبدالکریم حائری یزدی از حوزه اراک به قم در سال ۱۳۴۰ق/ ۱۳۰۱ش حوزه علمیه معاصر وارد مرحله نوینی شد[۵۵] عده زیادی از فضلا و طلاب ازجمله امام‌خمینی از اراک راهی قم شدند[۵۶] حائری افزون بر عمران و آبادانی مدارس دینی چون مدرسه فیضیه و دارالشفا،[۵۷] برنامه نظام‌مندی از جهت نوع درس و استاد و نظام شهریه به وجود آورد[۵۸] در سندی از اداره معارف قم در سال ۱۳۱۳ به هفت مدرسه فعال و معروف حوزه علمیه قم ازجمله مدرسه فیضیه اشاره شده است[۵۹] در ادامه، حائری یزدی استادان برجسته‌ای چون امام‌خمینی را برای تدریس مشخص کرد[۶۰] حتی احمدشاه قاجار به قم رفت و تأسیس حوزه را به حائری تبریک گفت[۶۱]

حوزه علمیه قم در زمان مرجعیت حائری یزدی پناهگاه علما و مراجع تبعیدی عراق بود که به سبب اعتراض به حضور انگلیس در عراق و مواضع نادرست ملک فیصل، پادشاه عراق، تن به تبعید اختیاری یا اجباری داده بودند[۶۲] با این حال، حائری یزدی با همه تلاشی که کرد، به دلیل وجود برخی تنگ‌نظری‌ها، نتوانست بخشی از افکار بلند خود ازجمله آموزش زبان‌های خارجی با هدف تبلیغ دین در جهان را در حوزه علمیه قم عملی سازد[۶۳] در این دوره رضاشاه پهلوی از موانع اصلی رشد و توسعه حوزه علمیه قم بود[۶۴] طلاب حوزه علمیه قم در زمان حکومت او به‌شدت تحت فشار قرار گرفتند و نمی‌توانستند به صورت آشکار درس بخوانند، به گونه‌ای که در هنگام درگذشت حائری یزدی، حوزه قم حدود صد طلبه بیشتر نداشت[۶۵] (ببینید: رضا پهلوی) در مجموع سیاست‌های مدبرانه حائری یزدی در برابر فشارهای رضاشاه زمینه‌ساز بیداری حوزه و مردم شد و بزرگ‌ترین ثمرات حوزه به دست وی، تربیت شاگردان فقیه و ثمربخشی ازجمله امام‌خمینی شد.[۶۶] (ببینید: عبدالکریم حائری یزدی)

پس از درگذشت حائری یزدی اداره حوزه علمیه قم بر عهده مراجع سه‌گانه سیدمحمد حجت، سیدمحمدتقی خوانساری و سیدصدرالدین صدر قرار گرفت[۶۷] با رفتن رضاشاه در شهریور ۱۳۲۰ مردم به حوزه روی آوردند؛ چنان‌که تعداد طلاب به پنج هزار نفر رسید[۶۸] در سال ۱۳۲۳ سیدحسین طباطبایی بروجردی به درخواست علمای حوزه به‌ویژه مراجع یادشده و امام‌خمینی به قم آمد[۶۹] در طول مرجعیت بروجردی تعداد طلاب به هفت‌هزار نفر رسید و شرایط تحقیق و تحصیل در قم آسان شد، نُه چاپخانه و دو روزنامه محلی و دو ماهنامه منتشر شد و کتابخانه عمومی به‌وجود آمد. طلاب به تحقیق تشویق شدند و نهضت تألیف و ترجمه احیا شد[۷۰] و نسل جدیدی از طلاب و علما به میدان آمدند که به صورت شبکه‌ای در شهرها و روستاها به ترویج و تبلیغ دین مشغول بودند و حتی حوزه توانست در اروپا و آمریکا نماینده داشته باشد[۷۱] امتحانات درسی حوزه منظم و رتبه‌های علمی تعیین شد.[۷۲]

بروجردی برای آشناکردن طلاب حوزه علمیه قم با دانش حساب و هندسه و جغرافیا نیز تلاش کرد[۷۳] گفته شده او سازمانی را برای جمع‌آوری زکات، خمس و بقیه وجوه شرعی در سراسر ایران تشکیل داد که اسباب استقلال و ثبات مالی حوزه را فراهم کرد[۷۴] وی به کمک چند نفر از علمای برجسته اهل سنت، برای نزدیکی بیشتر اهل تشیع و تسنن، نهاد گفتگوی میان مذاهب اسلامی را بنا نهاد[۷۵] بروجردی نیز همچون حائری، به سبب وجود برخی تنگ‌نظری‌ها در میان حوزه و برخی مردم، نتوانست همه برنامه‌های خود مانند مجهزشدن طلاب به زبان خارجی برای تبلیغ دین[۷۶] و گسترش علوم عقلی را در حوزه علمیه[۷۷] عملی کند (ببینید: سیدحسین بروجردی) با درگذشت وی در فروردین ۱۳۴۰ تمرکز مرجعیت از میان رفت و رهبری حوزه علمیه قم بر عهده سیدمحمدرضا گلپایگانی، سیدشهاب‌الدین مرعشی نجفی، سیدکاظم شریعتمداری و امام‌خمینی قرار گرفت. در این دوره، اوج‌گیری تحولات سیاسی ایران، به تبع تحولات بین‌المللی، اتفاقات مهم سیاسی و اجتماعی بسیاری رقم زد این اتفاقات روحانیان و حوزه علمیه قم را به واکنش واداشت.[۷۸]

گلپایگانی مجتهدی متعهد و عالمی اجتماعی و مبارز بود. ایشان افزون بر تعلیم و تربیت شاگردان بسیار[۷۹] و ایجاد مدارس علمیه و بناهای مذهبی و مؤسسات خیریه همچون بیمارستان،[۸۰] در مبارزه با ستم پیشگام بود و در جریان نهضت اسلامی از امام‌خمینی حمایت می‌کرد[۸۱] و در مبارزه با رژیم پهلوی و رفع موانع انقلاب اسلامی، قدم‌های مؤثری برداشت (ببینید: سیدمحمدرضا گلپایگانی) سیدشهاب‌الدین مرعشی نجفی نیز مجتهدی پرکار و نقش‌آفرین بود. او در جلسه تقسیم وظایف مراجع، عهده‌دار تأمین نان طلاب شد[۸۲] وی افزون بر تدریس و تربیت شاگردان ممتاز[۸۳] و اهتمام به کار تحقیق و حمایت از میراث مکتوب و ایجاد کتابخانه، در نهضت اسلامی از امام‌خمینی حمایت می‌کرد.[۸۴]

شریعتمداری نیز پس از فوت بروجردی در سال ۱۳۴۰ به مرجعیت رسید و علاوه بر تدریس فقه و اصول و تربیت شاگردان، چند مرکز دینی و فرهنگی را راه‌اندازی کرد[۸۵] وی در آغاز نهضت اسلامی، همراه امام‌خمینی مواضع مناسبی در برابر رژیم پهلوی در پیش گرفت؛ چنان‌که در ماجرای تصویب‌نامه انجمن‌های ایالتی و ولایتی دو تلگرام به محمدرضا پهلوی و سه تلگرام به اسدالله علم نخست‌وزیر وقت فرستاد و در آن بر غیرقانونی و غیرشرعی‌بودن بعضی مواد آن تأکید کرد[۸۶] اما در ادامه و به‌ویژه پس از پیروزی انقلاب، مسائل دیگری از سوی وی بروز کرد. (ببینید: سیدکاظم شریعتمداری)

نگاه امام‌خمینی به حوزه قم

امام‌خمینی حوزه علمیه قم را دژ محکم وحی و عدالت و پناهگاه معنوی مسلمانان عدالت‌خواه[۸۷] و مرکز فقاهت راستین[۸۸] می‌شمرد و بر آن بود که حوزه علمیه قم را خدا حفظ می‌کند[۸۹] ایشان همواره از حوزه علمیه قم حمایت و در جهت تقویت و بالابردن بنیه علمی آن کوشش می‌کرد[۹۰] و وجود این حوزه و علمای آن را از عوامل مطرح‌شدن اسلام شیعی در سطح جهان می‌دانست[۹۱] ایشان بر آن بود که حوزه افزون بر فهم و تبیین و تبلیغ دین باید در اجرای دین نیز حضور فعال داشته باشد و با مفاسد اجتماعی و ستم[۹۲] و بدعت[۹۳] مبارزه کند. ایشان تلاش می‌کرد مرکزیت و مرجعیت شیعه در قم ایجاد شود و مردم ایران در سایه آن راحت بتوانند احکام اسلامی را در کشور اجرا کنند[۹۴]

امام‌خمینی از مرتضی مطهری در اواخر سال ۱۳۵۶ خواست برای تقویت علمی و معنوی حوزه علمیه قم، ارتباط خود را با حوزه بیشتر کند[۹۵] و وی هفته‌ای دو روز را به تبیین معارف اسلامی برای طلاب اختصاص داد[۹۶] امام‌خمینی نجات تشیع در ایران را در گرو اصلاح و بازسازی حوزه علمیه قم می‌دانست و از جوانی در آرزوی ایجاد حوزه‌ای بسامان بود[۹۷] ایشان در برابر ساختارشکنی‌ها و دین‌ستیزی‌های رضاشاه پهلوی با ستاویز اصلاح حوزه، بر آن بود که اصلاح حوزه باید به دست روحانیان مهذب، خردمند و باتدبیر انجام گیرد[۹۸] نبود جامعیت علمی، مخالفت با تدریس برخی از رشته‌های علوم عقلی[۹۹] و غفلت از برخی از باب‌های مهم فقه مانند فقه حکومتی ازجمله مشکلات حوزه آن روز بود[۱۰۰]؛ همچنین به نظر ایشان نفوذ مقدس‌نمایان در حوزه از موانع تحول حوزه قم بود[۱۰۱] ایشان همواره نگران آینده حوزه بود و از نفوذ بیگانگان[۱۰۲] و متحجران در بدنه حوزه[۱۰۳] به تلخی یاد می‌کرد.

امام‌خمینی در اقدامی عملی پس از آمدن بروجردی به قم، افزون بر تألیف و تدریس علوم مورد نیاز طلاب، در حل مشکلات حوزه به ایشان کمک می‌کرد؛ چنان‌که گروهی از فضلای حوزه با همراهی امام‌خمینی به کار تنظیم و برنامه‌ریزی برای حوزه و آزمون از طلاب مشغول شدند[۱۰۴] موضوع آزمون طلاب، رتبه‌بندی شهریه‌ها، نظارت بر گرفتن و تقسیم وجوهات شرعی و نظارت بر بیت مرجعیت از مواد این طرح بود که به دلایلی بروجردی از اجرای آن منصرف شد[۱۰۵] پس از درگذشت وی علمای تراز اول حوزه قم ازجمله امام‌خمینی دربارهٔ وضع حوزه و پرداخت شهریه طلاب به گفتگو نشستند و قرار شد به میزان شهریه بروجردی با نظارت دو تن از علما، به طلاب شهریه پرداخت شود[۱۰۶] بازاریان تهران نیز وجوه شرعی خود را به قم می‌فرستادند. با رهنمودهای امام‌خمینی برای تقویت حوزه، وجوهات بسیاری از دیگر شهرها و حتی کشورها به سوی قم فرستاده شد[۱۰۷] (ببینید: شهریه امام‌خمینی)

از سوی دیگر، امام‌خمینی حوزه علمیه قم را مرکز راستین فقاهت و کانون پیدایش نهضت اسلامی ایران و مرکز انتشار آن به دیگر نقاط و مراکز می‌دانست[۱۰۸]؛ از این‌رو با آشکارشدن نشانه‌های فساد و اسلام‌ستیزی در رژیم پهلوی، به مبارزه با آن پرداخت و علمای حوزه را نیز به انجام آن فرا خواند[۱۰۹] ایشان در سال ۱۳۴۱، برای مبارزه با لایحه ضداسلامی انجمن‌های ایالتی و ولایتی، افزون بر دعوت علما به نشست و گفتگو دربارهٔ این موضوع و فرستادن تلگرام اعتراض‌آمیز برای محمدرضا پهلوی، نامه‌های بسیاری به علمای شهرستان‌ها و نیز علمای خارج کشور فرستاد و آنان را از خطرهایی که پهلوی برای اسلام و استقلال ایران داشت، آگاه کرد[۱۱۰]

پیوند حوزه علمیه قم با انقلاب اسلامی

اهمیت حوزه علمیه قم، برای رژیم پهلوی و تأثیری که در سیاست‌گذاری‌های این رژیم داشت را می‌توان در گزارش‌های مفصل سازمان اطلاعات و امنیت کشور رژیم پهلوی (ساواک) دربارهٔ فعالیت‌های این حوزه و مواضع مراجع بزرگ تقلید دید[۱۱۱] این اهمیت و نگرانی از رشد و گسترش نفوذ حوزه‌های علمیه و مشکلات ناشی از آن برای رژیم، تا آنجا بود که وقتی برخی مراجع تقلید مانند سیدابوالقاسم خویی، سیدکاظم شریعتمداری و امام‌خمینی که در تبعید به سر می‌برد، از طریق نمایندگان‌شان به ساخت مدرسه علوم دینی و خوابگاه برای طلاب اقدام کردند، این اقدام در گزارش‌های ساواک به‌طور برجسته بازتاب یافت و به اطلاع شخص محمدرضا پهلوی رسید. پس از آن ساواک به دستور وی از ادامه ساخت این مدارس جلوگیری کرد و با شناسایی خیرین و شیعیانی که منابع مالی این ساخت و ساز را تأمین می‌کردند، برای آنان مالیات‌های سنگین وضع کرد. ساواک همچنین پیشنهاد کرد به جای بنای مدارس علمیه، بناها و مراکزی با محوریت تمدن روز در قم ساخته شود[۱۱۲]؛ ازجمله در این اسناد از نامه امام‌خمینی به سیداحمد خمینی یا سیدمرتضی پسندیده یادشده است که در آن، ایشان دربارهٔ ساختن بنا برای طلاب، تأمین هزینه آن و لزوم سرعت عمل و بی‌سروصدابودن این اقدام، توصیه‌هایی کرده است[۱۱۳] دراین گزارش‌ها همچنین محمد صدوقی به عنوان نماینده امام‌خمینی در دریافت وجوه معرفی شده است که در قم اقدام به خرید زمین و ساخت بنا برای طلاب می‌کند[۱۱۴] (ببینید: محمد صدوقی)

محمدرضا پهلوی که اصلاحات اجتماعی و اقتصادیِ مدنظر آمریکا را تا درگذشت بروجردی عقب انداخته بود، پس از رحلت وی، چنان‌که امام‌خمینی نیز خاطرنشان کرده است،[۱۱۵] در صدد تضعیف حوزه و روحانیت برآمد تا بتواند اصلاحات آمریکایی را عملی کند[۱۱۶] وی به پندار خود با تلگرامِ تسلیت درگذشت بروجردی به حوزه علمیه نجف و سیدمحسن حکیم، در سال ۱۳۴۰ می‌خواست مرجعیت را به عراق منتقل کند[۱۱۷]؛ ولی این کار نیز از نفوذ حوزه علمیه قم و امام‌خمینی نکاست و حکیم نیز بعدها در جریان قیام امام‌خمینی از برنامه‌های ایشان حمایت کرد.[۱۱۸] (ببینید: سیدمحسن حکیم)

امام‌خمینی در ادامه فعالیت‌های مبارزاتی ازجمله مبارزه انقلاب سفید و سخنرانی عاشورای ۱۳۴۲ بازداشت شد. بازداشت ایشان، سرآغاز نهضت و نقطه عطفی در تاریخ ایران به‌شمار می‌آید. عده زیادی از مردم قم در اعتراض به بازداشت ایشان، در بند یا زخمی یا کشته شدند و قیام تاریخی ۱۵ خرداد رقم خورد ( (ببینید: پانزده خرداد) به دنبال اعتراض‌های گسترده مردم و روحانیان، رژیم پهلوی امام‌خمینی را از حبس و حصر آزاد کرد. فضلا و طلاب قم افزون بر شرکت در اعتراض‌های گروهی علیه رژیم، با سفر به شهرها و تبلیغ راه و مکتب امام‌خمینی به رشد آگاهی مردم کمک می‌کردند که تشکر امام‌خمینی را در پی داشت.[۱۱۹]

امام‌خمینی در ۱۳ آبان ۱۳۴۳ پس از سخنرانی افشاگرانه علیه مصونیت مستشاران آمریکایی در ایران، بازداشت و به ترکیه و سپس به نجف تبعید شد (← مقاله‌های کاپیتولاسیون؛ تبعید امام‌خمینی). ایشان در پاسخ به نامه‌های فرستاده‌شده از ایران پس از تبعید، با نامه‌هایی از مراجع، علما و فضلای حوزه‌های علمیه به‌ویژه حوزه علمیه قم تشکر کرد و از حوزویان به‌ویژه طلاب حوزه قم خواست تا در درس و تحصیل دانش و تبلیغ و ترویج دین کوشا باشند و در راه نهضت تزلزلی به خود راه ندهند[۱۲۰] ایشان که پس از تبعید به ترکیه و سپس عراق از غیبت خود در حوزه قم و احتمال تزلزل علما و طلاب نگران بود،[۱۲۱] تأکید داشت غیبت ایشان آنان را دلسرد نکند[۱۲۲] ایشان وظیفه فضلای جوان را سنگین شمرد و از آنان خواست که خود را برای پاسداری از اسلام و مسلمانان مجهز کنند[۱۲۳] و در نامه‌ای از علمای شهرستان‌ها خواست حوزه قم را تقویت کنند[۱۲۴]؛ چنان‌که از فضلای حوزه قم خواست با نشریات آگاهی‌بخش و وحدت‌آفرین با دانشگاهیان در بیداری مردم بکوشند[۱۲۵] طلاب و روحانیان در این راستا افزون بر نشریات موجود، مکتب اسلام و مکتب تشیع، نشریات آگاه‌بخشی چون بعثت، مسجد اعظم (نشریه کودکان)[۱۲۶] و انتقام[۱۲۷] را منتشر کردند. همچنین امام‌خمینی در اردیبهشت ۱۳۵۷ از حوزه علمیه قم خواست ارتباط خود را با دیگر حوزه‌های علمیه به‌ویژه حوزه تهران بیشتر کند.[۱۲۸]

پس از درگذشت سیدمحسن حکیم در سال ۱۳۴۹ در نجف، محمدرضا پهلوی برای دورکردن مردم از امام‌خمینی، پیام تسلیتی برای سیداحمد خوانساری و سیدکاظم شریعتمداری فرستاد[۱۲۹] در برابر این اقدام، دوازده تن از مدرسان برجسته حوزه علمیه قم که در سال‌های بعد با تغییراتی «جامعه مدرسین حوزه علمیه قم» نامیده شدند، در اعلامیه‌ای بر مرجعیت و اعلمیت امام‌خمینی تأکید کردند که تأثیر بسزایی در جامعه گذاشت[۱۳۰] ساواک برخی از این افراد را بازداشت و تبعید کرد و برخی را تحت تعقیب قرار داد[۱۳۱] طلاب و فضلای حوزه علمیه قم در ۱۷ خرداد ۱۳۵۴ با گردهمایی در مدرسه فیضیه یاد و خاطره ۱۵ خرداد را زنده کردند که با هجوم نیروهای رژیم پهلوی عده‌ای از آنان بازداشت شدند (ببینید: هفده خرداد)؛ ولی این اقدامات خشونت‌بار نیز صدای هواداران امام‌خمینی را در حوزه خاموش نکرد. به مناسبت چهلمین روز درگذشت مشکوک سیدمصطفی خمینی در سال ۱۳۵۶ جمعی از مدرسان حوزه علمیه قم، مراسمی با حضور همه مراجع بزرگ قم برگزار کردند که رژیم پهلوی، هر سه سخنران این جلسه، محمدجواد حجتی کرمانی، محمدمهدی ربانی املشی و محمدصادق خلخالی را بازداشت و تبعید کرد[۱۳۲] مدرسان حوزه همچنین در واکنش به مقاله توهین‌آمیز روزنامه اطلاعات به امام‌خمینی در ۱۷/۱۰/۱۳۵۶، با تشکیل جلسه و تعطیلی درس‌های حوزه، در شکل‌گیری قیام ۱۹ دی و حوادث پس از آن که نقطه عطف نهضت شد، نقشی تعیین‌کننده داشتند[۱۳۳] (ببینید: نوزده دی) دی مدرسان حوزه پس از پیام امام‌خمینی به علما دربارهٔ خلع محمدرضا پهلوی از سلطنت، در ۲۹/۹/۱۳۵۷ اعلامیه‌ای به امضای بیش از صد تن از علمای سرشناس شهرهای مختلف رساندند که در مراسم سالگرد شهدای ۱۹ دی در قم قرائت شد.[۱۳۴]

پس از فرار محمدرضا پهلوی از ایران در ۲۶ دی ۱۳۵۷ و اعلام آمادگی امام‌خمینی برای بازگشت به کشور (ببینید: فرار شاه و بازگشت امام‌خمینی)، مدرسان حوزه علمیه جلسات متعددی برای مراسم استقبال از ایشان برگزار کردند. (ببینید: کمیته استقبال) و پس از آن تا پیروزی انقلاب اسلامی، حوزه قم در صحنه حضور فعال داشت و با توجه به شرایط به صدور بیانیه می‌پرداخت و مردم را به مبارزه علیه رژیم دعوت می‌کرد.[۱۳۵]

حوزه علمیه قم پس از پیروزی انقلاب

پیروزی انقلاب اسلامی زمینه‌های بیشتری برای تبلیغ دین فراهم آورد و انتظارات جوامع اسلامی از روحانیت را بیشتر کرد. امام‌خمینی توصیه کرد بر کمیت و کیفیت حوزه‌ها به‌ویژه جنبه فقاهت حوزه قم افزوده شود[۱۳۶] ایشان در کنار کمک به بازسازی مدارس حوزوی ازجمله تعمیر و مرمت مدرسه فیضیه[۱۳۷] تأکید کرد حوزه‌ها ازجمله حوزه علمیه قم و مشهد از فرصت به دست‌آمده در سایه انقلاب استفاده کنند و برای معرفی اسلام در ایران و جهان مبلّغ دینی تربیت کنند و با گسترش و استمرار تبلیغ نگذارند هیج جای ایران بدون مبلّغ بماند[۱۳۸] با افزایش طلاب علوم دینی و گسترش میدان فعالیت روحانیت، حوزه نمی‌توانست بدون تشکیلات فراگیر باشد. انقلاب اسلامی مسئولیت‌های خطیری را بر دوش روحانیت گذاشت و شرایط جدید ایجاب می‌کرد حوزه با ابزار و مدیریتی فعال‌تر وارد میدان شود[۱۳۹] برای تحول و تکامل حوزه علمیه قم و استفاده بهینه از حوزه برای پیشبرد انقلاب، نهادهای تازه‌ای ازجمله شورای مدیریت حوزه علمیه و مجمع نمایندگان طلاب تأسیس شد. شورای مدیریت که در پیوند مستقیم با امام‌خمینی بود، برنامه‌های متنوعی برای ارتقای علمی و تربیتی طلاب حوزه قم و استفاده از آنان برای نیازهای تعلیمی و تبلیغی دیگر شهرها و کشورها، تدوین کرد و به اجرا درآورد. (ببینید: شورای مدیریت حوزه علمیه قم)

از دیگر برنامه‌های امام‌خمینی استفاده از تجربه علمی حوزه‌ها برای اداره نظام بود. به باور ایشان علمای حوزه‌ها وظیفه دارند برای معرفی و اجرای برنامه‌ها و قوانین اسلام جدی باشند[۱۴۰] ایشان با توجه به نیاز جامعه به حضور بیشتر روحانیان در کارهای تبلیغی و اجتماعی، به طلاب توصیه می‌کرد وارد صحنه شوند و نباید رسوب تبلیغات منفیِ گذشته در جدایی دین از سیاست، آنان را از مردم جدا کند[۱۴۱] ایشان از حوزه خواست بیش از پیش حضور اجتماعی خود را در جامعه برای عملی‌کردن اسلام به نمایش بگذارد و به‌ویژه در جهت اداره امور قضا و دادرسی مردم تلاش کند[۱۴۲] ایشان تأکید می‌کرد نباید کسانی به بهانه درس و بحث یا به هدف اجتهاد و درس، از پذیرش مسئولیت شانه خالی کنند و این واجب بزرگ زمین بماند[۱۴۳]؛ چنان‌که بارها به حوزه‌ها به‌ویژه حوزه علمیه قم یادآوری کرد برای کارگشایی امور مردم، قاضی تربیت کنند.[۱۴۴]

عملکرد

حوزه علمیه قم با استفاده از رهنمودهای امام‌خمینی بر کمیت و کیفیت خود افزود و با تحول در نهادهای ایجادشده در زمان ایشان به حرکت خود به سوی تقویت اجتهاد و تبلیغ دین و کمک به انقلاب شتاب داد. (ببینید: شورای مدیریت حوزه علمیه قم)

حوزه علمیه قم در کارهای فرهنگی و علمی و پژوهشی ازجمله در حوزه تبلیغ و معرفی اسلام و انقلاب اسلامی، راه‌های خوبی را پیمود. این حوزه با تکیه برنهاد آموزش و پرورش گسترده خود، آموزه‌های اسلام را به صورت پیاپی و به صورت واحدهای درس حوزوی بازسازی و از طریق مبلغان آن را به دورترین مخاطبان منتقل کرده است[۱۴۵] گروهی از فضلا و مدرسان حوزه قم، به نمایندگی از امام‌خمینی برای تأمین نیازهای تبلیغی کشور و نیز تبلیغ، به خارج از کشور فرستاده شدند[۱۴۶] دفتر تبلیغات حوزه علمیه قم از مراکز ایجادشده با همراهی امام‌خمینی در حوزه تربیت مبلغ، تربیت مدرس کودکان و آزمون و برنامه‌ریزی و اعزام مبلغ، خدمت‌های بسیاری کرد (← مقاله دفتر تبلیغات اسلامی). در حوزه پژوهش و نویسندگی که مورد تأیید امام‌خمینی بود، پژوهشگران و نویسندگان ممتازی در حوزه تربیت شدند و در سال‌های نخست انقلاب اسلامی، نشریاتی چون حوزه، نور علم، پاسدار اسلام، التوحید و تراثنا، تأسیس شدند[۱۴۷] از مراکز ایجادشده در قم پس از پیروزی انقلاب اسلامی شورای سرپرستی طلاب غیر ایرانی بود که در سال ۱۳۶۵ به مرکز جهانی علوم اسلامی تغییر نام یافت[۱۴۸] سازماندهی حوزه‌های علمیه خواهران در نهادی با عنوان جامعة الزهرا(س) از دیگر فعالیت‌های حوزه علمیه قم بود. (ببینید: مکتب خواهران)

ایجاد مراکز انتشاراتی و چاپ کتاب از دیگر کارهای حوزه علمیه قم بود. پس از انقلاب اسلامی چندین مؤسسه انتشاراتی مهم و وابسته به حوزه علمیه قم در زمینه نشر آثار قدیم و جدید اسلامی و شیعی آغاز به فعالیت کردند، ازجمله دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم که در سال ۱۳۵۸ با گرفتن اجازه از امام‌خمینی تأسیس شد و با کمک‌های ایشان به منظور انتشار کتاب‌های اسلامی و مقابله با افکار انحرافی، قدم‌های بنیادینی در تهیه کتاب و احیای معارف اهل بیت(ع) و احیای تراث اسلامی برداشت. مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم (بوستان کتاب) نیز از سال ۱۳۶۱ نشر کتاب‌های دینی را آغاز کرد و تاکنون هزارها اثر منتشر کرده است[۱۴۹] پس از ایجاد نهادهای رهبری در مراکز و مؤسسات آموزشی عالی و دانشگاه‌ها، تأسیس کرسی تدریس معارف و اخلاق اسلامی از دیگر کارکردهای حوزه علمیه قم بوده است[۱۵۰]

به هدف استفاده بیشتر طلاب قم از علوم جدید و کمک‌رساندن به دانشگاه‌ها و رفع مشکلات نظام، در سال ۱۳۵۸ مدرسه عالی تربیتی و قضایی طلاب قم تشکیل شد و در سال ۱۳۵۹ فعالیت خود را آغاز کرد و نخستین گروه از طلاب حوزه علمیه قم به شیوه غیر متمرکز و با آزمون اختصاصی برای دو رشته قضایی و دبیری الهیات و معارف اسلامی در مقطع کارشناسی پذیرفته شدند. این مؤسسه در نهایت با عنوان دانشگاه قم به کار خود ادامه داد[۱۵۱] مرکز تربیت مدرس و ایجاد دفتر اعزام قضات حوزه علمیه قم به هدف جذب و تربیت و اعزام قضات به مراکز مورد نیاز کشور و همچنین تأسیس برخی از مؤسسه‌های مورد نیاز جامعه از دیگر کارکردهای حوزه بوده است[۱۵۲] امام‌خمینی نیز به گوشه‌ای از فعالیت فضلا و مدرسان قم برای تأمین قاضی اشاره کرده است[۱۵۳] و عده بسیاری از فضلا و مدرسان و مجتهدان برجسته حوزه علمیه قم برای تأمین نیازهای قضایی به فرمان ایشان به دیگر نقاط کشور فرستاده شدند.[۱۵۴]

امام‌خمینی با بازشدن دانشگاه‌ها پس از انقلاب فرهنگی (ببینید: شورای عالی انقلاب فرهنگی) از متولیان امور خواست که در عرصه علوم انسانی از دانشمندان حوزه به‌ویژه حوزه علمیه قم کمک بگیرند[۱۵۵] دفتر همکاری حوزه و دانشگاه از دیگر مؤسسات وابسته به حوزه علمیه قم است که در راستای تحقیق علوم انسانی در حوزه روان‌شناسی، جامعه‌شناسی، حقوق، علوم تربیتی و اقتصاد فعالیت می‌کند.[۱۵۶]

بسیج مردم و تبدیل مردم به شهروندان فعال در جهت افزایش ظرفیت سیاسی نظام در رسیدگی به مشکلات اجتماعی از دیگر فعالیت‌های حوزه علمیه قم بوده است. این حوزه از مهم‌ترین عوامل بسیج‌کننده و حرکت‌دهنده جامعه به سوی ارزش‌های سیاسی و مقابله با مشکلات انقلاب بوده است[۱۵۷] حوزه علمیه با حمایت از نظام اسلامی و همکاری با نهادهای نوپای نظام چون سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، جهاد سازندگی، هیئت‌های هفت‌نفره و کمک به برگزاری انتخابات، به پویایی و هدایت انقلاب در مسیر درست خود کمک کرد[۱۵۸] در این راستا تشویق مردم به شرکت در کارهای اجتماعی و نیز شرکت حوزویان در دفاع مقدس از مهم‌ترین کارهای طلاب حوزه علمیه قم بود. بیش از چهار هزار نفر از سطوح مختلف روحانیان در جبهه به شهادت رسیدند[۱۵۹] که بیشتر آنان از طلاب اعزامی حوزه علمیه قم بودند. دفتر تبلیغات حوزه علمیه قم در زمان دفاع مقدس هزاران نفر از طلاب را با هماهنگی دیگر نهادهای مربوط، به مناطق جنگی فرستاد. حوزویان افزون بر دفاع از کشور در کنار نیروهای سپاه و ارتش و نیروی انتظامی، مسائل دینی را به رزمندگان می‌آموختند.

پانویس

  1. دهخدا، لغت‌نامه، ج۶، ص۸۱۱۳.
  2. انوری، فرهنگ بزرگ سخن، ج۳، ۲۶۰۰–۲۶۰۱.
  3. (ابن‌هشام، السیرة النبویه، ۱/۳۸۲–۳۸۳.
  4. ابن‌سعد، الطبقات الکبری، ۳/۸۶.
  5. علی، المفصل فی تاریخ العرب، ۸/۲۹۲.
  6. کتانی، نظام الحکومة النبویة المسمی التراتیب الاداریه، ۱/۴۰.
  7. ابن‌اثیر، اسد الغابه، ۵/۴۰۶؛ کتانی، نظام الحکومة النبویة المسمی التراتیب الاداریه، ۱/۴۷۶–۴۷۷.
  8. واقدی، ۱/۳۵۴–۳۵۵.
  9. واقدی، ۱/۳۴۶–۳۴۹.
  10. ابن‌شهرآشوب، مناقب، ۲/۱۲۹؛ مجلسی، بحار الانوار، ۲۱/۳۶۰–۳۶۳.
  11. صفار، بصائر الدرجات، ۱/۵۰۸؛ صدوق، علل الشرائع، ۲/۴۵۳.
  12. کتانی، نظام الحکومة النبویة المسمی التراتیب الاداریه، ۲/۲۹۲–۲۹۳؛ علی، المفصل فی تاریخ العرب، ۸/۲۹۲–۲۹۳؛ شلبی، تاریخ آموزش در اسلام، ۴۰.
  13. بحرالعلوم، الجامعهٔ العلمیهٔ فی النجف عبر امامها الطویله، ص۱۱.
  14. گروه مؤلفان، حوزه علمیه، ص۶۹–۷۶.
  15. آقابزرگ، طبقات اعلام، ۳/۳۳۴–۳۳۵؛ صدر، تکملهٔ امل الآمال، ۴/۴۲۵.
  16. گروه مؤلفان، حوزه علمیه، ص۱۷۱–۱۹۴.
  17. ابن‌بطوطه، رحله‌ابن‌بطوطه، ۳/۵۶.
  18. قمی، سفینهٔ البحار، ۷/۳۵۶.
  19. مجلسی، بحار الانوار، ۵۷/۲۱۲.
  20. مجلسی، بحار الانوار، ۵۷/۲۱۲–۲۱۳.
  21. قمی، تاریخ قم، ص۲۴۰–۲۴۲؛ فقیهی، تاریخ مذهبی قم، ص۱۹۲.
  22. قمی، تاریخ قم، ص۲۴۱؛ مهاجر، رجال الاشعریین، ص۲۶.
  23. ابن‌حوقل، صورهٔ الانسان، ۳۰۸؛ قمی، الکنی و الالقاب، ۳/۸۸؛ شوشتری، مجالس المؤمنین، ۱/۸۲.
  24. اشتهاردی، ص۱۱۹–۱۲۰.
  25. قمی، تاریخ قم، ص۲۲۰.
  26. طبسی، قم عاصمهٔ الحضارهٔ الشیعیه، ص۱۱۸–۱۲۱.
  27. قمی، تاریخ قم، ص۱۸.
  28. قمی، الفوائد الرضویه، ۱/۴۷۱.
  29. خویی، مصاحبه چاپ‌شده در پابه‌پای آفتاب، ۱/۳۱۶.
  30. جعفریان، تاریخ تشیع، ۱/۲۰۹.
  31. نجاشی، رجال النجاشی، ص۷۶–۷۷.
  32. نجاشی، رجال النجاشی، ص۲۱۷.
  33. ابن‌شهرآشوب، معالم العلما، ۳۴.
  34. نجاشی، رجال النجاشی، ص۲۱۹–۲۲۰.
  35. نجاشی، رجال النجاشی، ص۷۶–۷۷.
  36. آقابزرگ، الذریعه، ۱۰/۸۳، ۹۴، ۱۲۳، ۱۲۶ و ۱۴۳.
  37. مجلسی، بحار الانوار، ۵۱/۳۵۹.
  38. نجاشی، رجال النجاشی، ص۳۳۲؛ طبسی، قم عاصمهٔ الحضارهٔ الشیعیه، ص۲۳۹–۲۴۲.
  39. قزوینی رازی، نقض، ۱۹۴–۱۹۵ و ۲۲۴–۲۲۵.
  40. مدرسی طباطبایی، قم‌نامه، ص۱۲.
  41. آقابزرگ، طبقات اعلام، ۳/۲۲۵–۲۲۶.
  42. آقابزرگ، طبقات اعلام، ۴/۱۳۸.
  43. آقابزرگ، الضیاء اللامعه، ۱۱۰.
  44. ابن‌طاووس، فرحهٔ الغری، ۱۳۱.
  45. فقیهی، تاریخ مذهبی قم، ص۸۲–۸۴.
  46. امین، ۱/۱۳۶–۱۳۷؛ مطهری، ۱۴/۴۴۰.
  47. شاردن، سیاحت‌نامه شاردن، ۳/۷۷.
  48. کارری، ۵۵.
  49. فقیهی، تاریخ مذهبی قم، ص۱۴۷.
  50. حسینی‌زاده، شکل‌گیری و تحول حوزه‌های علمیه شیعه، ص۲۱۴.
  51. مطهری، مجموعه آثار، ۱۴/۴۴۰.
  52. تبریزیان، مقدمه کتاب غنائم الأیام، ص۴۰–۴۲.
  53. شریف رازی، آثار الحجة و دائرةالمعارف حوزه علمیه قم، ۱/۷۲.
  54. جعفریان، برگ‌هایی از تاریخ، ۱۵.
  55. بدلا، هفتاد سال خاطره از آیت‌الله سیدحسین بدلا، ص۷۹–۸۰.
  56. خمینی، مصاحبه، چاپ‌شده در پابه‌پای آفتاب، ص۱/۵۹.
  57. نیکوبرش، بررسی عملکرد سیاسی آیت‌الله شیخ‌عبدالکریم حائری یزدی، خاطرات آیت‌الله محمد یزدی، ص۳۲–۳۳؛ مطهری، مجموعه آثار، ۱۴/۴۴۰.
  58. فیض، گنجینه آثار قم و روضه فاطمیه، ۱/۳۳۳.
  59. مرادی‌نیا، خاندان امام‌خمینی، ص۱۵۴.
  60. شبیری زنجانی، جرعه‌ای از دریا، ۱/۵۹۰.
  61. مکی، تاریخ بیست‌ساله ایران، ۲/۴۳۲؛ شکوری، بخش رجال، ۱۱۷.
  62. شکوری، بخش رجال، ۱۱۸–۱۱۹؛ ذاکری، طلوع خورشید، ص۵۵.
  63. مطهری، مجموعه آثار، ۲۴/۵۰۰–۵۰۱؛ ریحان یزدی، آینه دانشوران، ۴۷۹.
  64. بصیرت‌منش، علما و رژیم رضاشاه، ص۲۷۲.
  65. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۲/۴۰۷ و ۴۱۲.
  66. شریف رازی، آثار الحجة و دائرةالمعارف حوزه علمیه قم، ۱/۸۶.
  67. حسینیان، بیست سال تکاپوی اسلام شیعی در ایران، ص۳۶۰.
  68. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۲/۴۰۷.
  69. سلطانی طباطبایی، مصاحبه، چاپ‌شده در چ‍ش‍م و چ‍راغ م‍رج‍عیت، ص۴۵.
  70. دوانی، زندگانی زعیم بزرگ عالم تشیع آیت‌الله بروجردی، ص۱۲۵ و ۱۳۶–۱۳۷؛ جلالی، مطبوعات حوزه، ص۴۵۰ و ۴۶۱–۴۶۲.
  71. دوانی، زندگانی زعیم بزرگ عالم تشیع آیت‌الله بروجردی، ص۱۳۰.
  72. سلطانی طباطبایی، مصاحبه، چاپ‌شده در چ‍ش‍م و چ‍راغ م‍رج‍عیت، ص۵۰.
  73. مطهری، مجموعه آثار، ۴/۴۱۹.
  74. الگار، ایران و انقلاب اسلامی، ص۶۰.
  75. الگار، ایران و انقلاب اسلامی، ص۶۰.
  76. عراقی، مصاحبه، ص۱۷۴–۱۷۵.
  77. منتظری، مصاحبه، ۲۵۵.
  78. شیرخانی و زارع، تحولات حوزه علمیه قم، ص ۳۶.
  79. ریحان یزدی، آینه دانشوران، ۸۸–۸۹.
  80. انصاری قمی، آیت‌الله گلپایگانی، ۱۰۲–۱۱۰.
  81. گلپایگانی، ۱۰۱–۱۱۲ و ۱۳۶.
  82. رفیعی، شهاب شریعت، ص۲۰۷.
  83. ریحان یزدی، آینه دانشوران، ۸۲–۸۳؛ رفیعی، شهاب شریعت، ص۱۹۹–۲۰۱.
  84. مرکز اسناد انقلاب اسلامی، اسناد انقلاب اسلامی، ۱/۲۹، ۴۷ و ۵۱.
  85. جعفریان، جریان‌ها، ۲۸۲–۲۹۲؛ ریحان یزدی، آینه دانشوران، ۲۰۸.
  86. مرکز اسناد انقلاب اسلامی، اسناد انقلاب اسلامی، ۵/۱۷–۱۸ و ۲۲–۲۷.
  87. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۳/۳۲۱.
  88. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۸/۵۰.
  89. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۲۱/۴۷۸.
  90. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۳/۳۲۸.
  91. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۵/۴۰۷.
  92. امام‌خمینی، البیع، ۲/۶۲۵.
  93. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱/۲۳۰.
  94. علم‌الهدی، مصاحبه، ۲/۲۳–۲۴.
  95. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۳/۳۲۸.
  96. مطهری، مجموعه آثار، ۱/۱۱.
  97. حسینیان، بیست سال تکاپوی اسلام شیعی در ایران، ص۳۶۳–۳۶۴.
  98. امام‌خمینی، کشف اسرار، ۲۰۱–۲۰۲.
  99. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۲۱/۲۷۸–۲۷۹.
  100. رضوانی، مصاحبه پابه‌پای آفتاب، ۲/۳۰۱.
  101. امام‌خمینی، ولایت فقیه، ۱۴۳–۱۴۴.
  102. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۲۰/۱۹۰.
  103. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۲۱/۲۷۹.
  104. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱/۲۷–۲۸.
  105. سلطانی طباطبایی، مصاحبه، چاپ‌شده در چ‍ش‍م و چ‍راغ م‍رج‍عیت، ص۵۰–۵۲.
  106. فراتی، تاریخ شفاهی انقلاب اسلامی، ص۱۷–۱۹.
  107. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۸/۱۳۰.
  108. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۸/۵۰.
  109. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱/۸۵–۸۶.
  110. روحانی، نهضت امام‌خمینی، ۱/۱۶۹–۱۷۸.
  111. مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۱/۴۵–۴۹.
  112. مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۱۷/ ۲۲۶–۲۳۸ و ۲۴۲.
  113. مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۱۷/۲۳۴ و ۲۳۷؛ امام‌خمینی، صحیفه امام، ۳/۲۳.
  114. مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات، ۱۷/۲۲۸–۲۳۰ و ۲۳۷.
  115. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱/۲۰۷–۲۰۸.
  116. هاشمی رفسنجانی، هاشمی رفسنجانی دوران مبارزه، ۱/۱۱۵.
  117. مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، قیام ۱۵ خرداد به روایت اسناد ساواک، ۱/۲۷۳–۲۷۴ و ۲۷۹.
  118. مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، قیام ۱۵ خرداد به روایت اسناد ساواک، ۱/۴۸۳–۴۸۴، ۵۱۷ و ۵۵۳.
  119. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱/۲۶۸–۲۶۹.
  120. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۲/۲.
  121. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۲/۴۵.
  122. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۲/۶.
  123. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۲/۵۶.
  124. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۲/۷۵.
  125. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۳/۳۲۳.
  126. جلالی، مطبوعات حوزه، ص۴۳۵، ۴۴۰ و ۴۶۵.
  127. روحانی، نهضت امام‌خمینی، ۱/۱۰۸۸.
  128. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۳/۳۹۴.
  129. روحانی، نهضت امام‌خمینی، ۲/۷۸۹–۸۰۲.
  130. نوری، آیینه‌داران حقیقت، ۱/۴۱۷؛ مسعودی خمینی، خاطرات آیت‌الله مسعودی خمینی، ص۳۰۱؛ طاهری خرم‌آبادی، خاطرات آیت‌الله سیدحسن خرم‌آبادی، ۲/۷۷–۸۱.
  131. صالح، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از آغاز تا اکنون، ۱/۲۶۴–۲۶۵.
  132. موسوی تبریزی، خاطرات آیت‌الله موسوی تبریزی، ۱/۳۸۲–۳۸۳.
  133. صالح، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از آغاز تا اکنون، ۱/۴۶۴–۴۷۶.
  134. موسوی تبریزی، خاطرات آیت‌الله موسوی تبریزی، ۱/۴۷۷–۴۷۸؛ صالح، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از آغاز تا اکنون، ۱/۵۶۲–۵۶۴؛ مسعودی خمینی، خاطرات آیت‌الله مسعودی خمینی، ۴۰۰–۴۰۱؛ یزدی، خاطرات آیت‌الله محمد یزدی، ص۲۶۵–۲۶۷.
  135. استادی، روزنامه رسالت، ص۲.
  136. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۵/۲۱۸.
  137. مؤسسه تنظیم، همراه با امام، ۲۲–۲۳.
  138. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۵/۴۱۲–۴۱۵.
  139. پیام حوزه، پیش‌شماره ۱، ص۴۱.
  140. امام‌خمینی، ولایت فقیه، ۱۱.
  141. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۴/۱۸۶.
  142. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۴/۳۳۹.
  143. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۷/۲۳۵–۲۳۶.
  144. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۴/۳۳۸–۳۳۹؛ ۱۵/۴۱۳ و ۱۶/۴۵.
  145. شیرخانی و زارع، تحولات حوزه علمیه قم، ص ۲۲۷–۲۲۸.
  146. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۷/۴۱۷؛ ۸/۲۱۳، ۲۴۸ و ۱۱/۲۷.
  147. جلالی، مطبوعات حوزه، ص۴۳۷، ۴۴۴–۴۴۶، ۴۶۶، ۴۶۸ و ۴۷۵.
  148. مرکز جهانی علوم اسلامی، آشنایی با مرکز جهانی علوم اسلامی، ۱۷.
  149. شیرخانی و زارع، تحولات حوزه علمیه قم، ص ۱۶۴–۱۶۵.
  150. شیرخانی و زارع، تحولات حوزه علمیه قم، ص ۲۲۸.
  151. شیرخانی و زارع، تحولات حوزه علمیه قم، ص ۱۶۷–۱۶۹.
  152. شیرخانی و زارع، تحولات حوزه علمیه قم، ص ۱۶۷–۱۷۱؛ جمهوری اسلامی، روزنامه، ص۱.
  153. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۶/۴۵.
  154. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۶/۴۸۳ و ۸/۱۶۴، ۲۴۸، ۳۵۷، ۳۲۳.
  155. امام‌خمینی، صحیفه امام، ۱۵/۴۱۵.
  156. شیرخانی و زارع، تحولات حوزه علمیه قم، ص ۱۷۲.
  157. شیرخانی و زارع، تحولات حوزه علمیه قم، ص ۲۳۶.
  158. شیرخانی و زارع، تحولات حوزه علمیه قم، ص ۲۳۶.
  159. رحمانی، مجله حریم امام، ص۸.

منابع

  • آقابزرگ طهرانی، محمدمحسن، الذریعة الی تصانیف الشیعه، بیروت، دارالاضواء، چاپ سوم، ۱۴۰۳ق.
  • آقابزرگ طهرانی، محمدمحسن، طبقات اعلام الشیعه، مشهد، دارالمرتضی، ۱۴۰۴ق.
  • ابن‌اثیر، علی‌بن‌محمد، اسد الغابه، بیروت، دارالفکر، ۱۴۰۱ق.
  • ابن‌بطوطه، محمدبن‌عبدالله، رحله‌ابن‌بطوطه، الرباط، المملکه المغربیه، ۱۴۱۷ق.
  • ابن‌حوقل، صورهٔ الانسان، ترجمه جعفر شعار، تهران، بنیاد فرهنگ ایران، چاپ اول، ۱۳۴۵ش.
  • ابن‌سعد، محمد، الطبقات الکبری، تحقیق محمد عبدالقادر عطا، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۴۱۰ق.
  • ابن‌شهرآشوب مازندرانی، محمدبن‌علی، معالم العلماء فی فهرست کتب الشیعة و اسماء المصنفین منهم قدیما و حدیثا، نجف، الحیدریه، چاپ اول، ۱۳۸۰ق.
  • ابن‌شهرآشوب مازندرانی، محمدبن‌علی، مناقب آل ابی‌طالب، قم، علامه، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
  • ابن‌طاووس، سیدعبدالکریم، فرحهٔ الغری فی تعیین قبر امیرالمؤمنین علی(ع)، تحقیق سیدتحسین آل شبیب موسوی، قم، مرکز الغدیر للدراسات، چاپ اول، ۱۴۱۹ق.
  • ابن‌هشام، عبدالملک، السیرة النبویه(ص)، تحقیق مصطفی السقا و ابراهیم الأبیاری و عبدالحفیظ شلبی، بیروت، دارالمعرفه، بی‌تا.
  • استادی، رضا، روزنامه رسالت، ۱۲/۴/۱۳۸۷ش.
  • الگار، حامد، ایران و انقلاب اسلامی، ترجمه مرتضی اسعدی و حسن چیذری، تهران، قلم، چاپ اول، ۱۳۶۰ش
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، کتاب البیع، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، کشف اسرار، تهران، محمد، بی‌تا.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، ولایت فقیه، حکومت اسلامی، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ بیستم، ۱۳۸۸ش.
  • امامی، محمدمهدی، زندگی‌نامه آیت‌الله گلپایگانی به روایت اسناد، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۲ش.
  • امین، سیدحسن، مستدرکات اعیان الشیعه، بیروت، دارالتعارف، چاپ اول، ۱۴۱۸ق.
  • انصاری قمی، ناصرالدین، آیت‌الله گلپایگانی، فروغ فقاهت، تهران، سازمان تبلیغات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۳ش.
  • انوری، حسن، فرهنگ بزرگ سخن، تهران، سخن، چاپ دوم، ۱۳۸۲ش.
  • بحرالعلوم، محمد، الجامعهٔ العلمیهٔ فی النجف عبر امامها الطویله، مجلة الموسم، شماره ۱۸، ۱۴۱۴ق.
  • بدلا، سیدحسین، هفتاد سال خاطره از آیت‌الله سیدحسین بدلا، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۸ش.
  • بصیرت‌منش، حمید، علما و رژیم رضاشاه؛ نظری بر عملکرد سیاسی ـ فرهنگی روحانیون در سال‌های ۱۳۰۵–۱۳۲۰ش، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ اول، ۱۳۷۶ش.
  • پیام حوزه، مجله، پیش‌شماره ۱، ۱۳۷۲ش.
  • تبریزیان، عباس، مقدمه کتاب غنائم الأیام فی مسائل الحلال و الحرام تألیف ابوالقاسم میرزای قمی، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ اول، ۱۴۱۷ق.
  • جعفریان، رسول، برگهایی از تاریخ حوزه علمیه قم، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۱ش.
  • جعفریان، رسول، تاریخ تشیع در ایران، قم، انصاریان، چاپ چهارم، ۱۳۸۴ش.
  • جعفریان، رسول، جریان‌ها و سازمان‌های مذهبی ـ سیاسی ایران، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی ـ پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، چاپ پنجم، ۱۳۸۳ش.
  • جلالی، غلامرضا، مطبوعات حوزه، دانش آموختگان حوزوی از مشروطه تا انقلاب اسلامی، مجله حوزه، شماره ۱۰۰، ۱۳۷۹ش.
  • جمهوری اسلامی، روزنامه، ۸/۱۲/۱۳۵۸ش.
  • حسینیان، روح‌الله، بیست سال تکاپوی اسلام شیعی در ایران (۱۳۲۰–۱۳۴۰)، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۱ش.
  • حسینی‌زاده، سیدمحمدعلی، شکل‌گیری و تحول حوزه‌های علمیه شیعه، قم، بشرا، چاپ اول، ۱۳۸۹ش.
  • خمینی، سیداحمد، مصاحبه، چاپ‌شده در پابه‌پای آفتاب، تدوین امیررضا ستوده، تهران، پنجره، چاپ اول، ۱۳۸۲ش.
  • خویی، سیدابوالقاسم، معجم رجال الحدیث، قم مرکز آثار الشیعه، چاپ چهارم، ۱۳۶۹ش.
  • دهخدا، علی‌اکبر، لغتنامه دهخدا، تهران، دانشگاه تهران، چاپ اول، ۱۳۷۳ش.
  • دوانی، علی، زندگانی زعیم بزرگ عالم تشیع آیت‌الله بروجردی، تهران، مطهر، چاپ اول، ۱۳۷۱ش.
  • ذاکری، علی‌اکبر، طلوع خورشید، سال‌شمار زندگانی امام‌خمینی قدس سره، قم، بوستان کتاب، چاپ دوم، ۱۳۹۱ش.
  • رحمانی، محمدعلی، مجله حریم امام، شماره ۱۵۷، ۳۰/۱۱/۱۳۹۳ش.
  • رضوانی، غلامرضا، مصاحبه، پابه‌پای آفتاب، تدوین امیررضا ستوده، تهران، پنجره، چاپ اول، ۱۳۸۰ش.
  • رفیعی، علی، شهاب شریعت، قم، کتابخانه آیت‌الله مرعشی نجفی، چاپ اول، ۱۳۷۳ش.
  • روحانی، سیدحمید، نهضت امام‌خمینی، ج۱، تهران، عروج، چاپ پانزدهم، ۱۳۸۱ش.
  • روحانی، سیدحمید، نهضت امام‌خمینی، ج۲، تهران، عروج، چاپ پنجم، ۱۳۸۱ش.
  • ریحان یزدی، آینه دانشوران، علیرضا، آینه دانشوران، مقدمه، تعلیقات و اضافات ناصر باقری بیدهندی، قم، کتابخانه آیت‌الله مرعشی نجفی، چاپ سوم، ۱۳۷۲ش.
  • سلطانی طباطبایی، سیدمحمدباقر، مصاحبه، چاپ‌شده در چ‍ش‍م و چ‍راغ م‍رج‍عیت، ب‍ه ک‍وش‍ش م‍ج‍ت‍بی اح‍م‍دی و دیگ‍ران، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
  • شاردن، ژان، سیاحت‌نامه شاردن، ترجمه محمد عباسی، تهران، امیرکبیر، چاپ اول، ۱۳۵۰ش.
  • شبیری زنجانی، سیدموسی، جرعه‌ای از دریا، قم، مؤسسه کتابشناسی شیعه، چاپ اول، ۱۳۸۹ش.
  • شریف رازی، محمد، آثار الحجة و دائرةالمعارف حوزه علمیه قم، قم، دارالکتاب، چاپ سوم، ۱۳۳۲ش.
  • شکوری، ابوالفضل، بخش رجال، مرجع دوراندیش، صبور، آیت‌الله حائری، مدرس حوزه علمیه قم، مجله یاد، شماره ۱۷، ۱۳۶۸ش.
  • شلبی، احمد، تاریخ آموزش در اسلام، ترجمه محمدحسین ساکت، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ اول، ۱۳۶۱ش.
  • شوشتری، قاضی نورالله، مجالس المؤمنین، تهران، اسلامیه، چاپ چهارم، ۱۳۷۷ش.
  • شیرخانی، علی و عباس زارع، تحولات حوزه علمیه قم پس از پیروزی انقلاب اسلامی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۴ش.
  • صالح، سیدمحسن، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم از آغاز تا اکنون، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۵ش.
  • صدر، حسن، تکملهٔ امل الآمال، بیروت، چاپ حسن علی محفوظ، چاپ اول، ۱۴۲۹ق.
  • صدوق، محمدبن‌علی، علل الشرائع، قم، کتابفروشی داوری، چاپ اول، ۱۳۸۵ش.
  • صفار، محمدبن‌حسن، بصائر الدرجات فی فضائل آل محمد علیهم السلام، تصحیح میرزامحسن کوچه‌باغی، قم، کتابخانه آیت‌الله مرعشی نجفی، چاپ دوم، ۱۴۰۴ق.
  • طاهری خرم‌آبادی، سیدحسن، خاطرات آیت‌الله سیدحسن خرم‌آبادی، تدوین محمدرضا احمدی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۷ش.
  • طبسی، محمدجواد، قم عاصمهٔ الحضارهٔ الشیعیه، قم، زائر، چاپ اول، ۱۳۸۴ش.
  • عراقی، مجتبی، مصاحبه، چاپ‌شده در چ‍ش‍م و چ‍راغ م‍رج‍عیت، ب‍ه ک‍وش‍ش م‍ج‍ت‍بی اح‍م‍دی و دیگ‍ران، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
  • علم‌الهدی، سیدجواد، مصاحبه، چاپ‌شده در خاطرات ۱۵ خرداد قم، به کوشش علی باقری، تهران، سوره مهر، چاپ اول، ۱۳۸۸ش.
  • علی، جواد، المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، بیروت، دارالعلم للملایین، بغداد، مکتبة النهضه، چاپ اول، ۱۹۷۰ م.
  • فراتی، عبدالوهاب، تاریخ شفاهی انقلاب اسلامی از مرجعیت امام‌خمینی تا تبعید، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ۱۳۷۹ش.
  • فقیهی، علی‌اصغر، تاریخ مذهبی قم، قم، زائر، چاپ دوم، ۱۳۷۸ش.
  • فیض، عباس، گنجینه آثار قم و روضه فاطمیه، قم، مهر استوار، چاپ اول، ۱۳۴۹َش.
  • قزوینی رازی، عبدالجلیل، نقض، به اهتمام سیدجلال الدین محدث، تهران، انجمن آثار ملی، چاپ اول، ۱۳۵۸ش.
  • قمی، حسن‌بن‌محمدبن‌حسن، تاریخ قم، ترجمه حسن‌بن‌علی‌بن‌عبدالملک قمی، تصحیح سیدجلال‌الدین تهرانی، تهران، طوس، چاپ اول، ۳۶۱ش.
  • قمی، عباس، الفوائد الرضویه، تحقیق ناصر باقری بیدهندی، قم، بوستان کتاب، چاپ اول، ۱۳۸۵ش.
  • قمی، عباس، الکنی و الالقاب، تحقیق محمدهادی امینی، تهران، صدر، بی‌تا.
  • قمی، عباس، سفینة البحار و مدینة الحکم و الآثار، قم، اسوه، چاپ اول، ۱۴۱۴ق.
  • کارری، جملی، سفرنامه کارری، ترجمه دکترعباس نخجوانی و عبدالعلی کارنگ، تبریز، اداره فرهنگ و هنر آذربایجان شرقی، چاپ اول، ۱۳۴۸ش.
  • کتانی، عبدالحی، نظام الحکومة النبویة المسمی التراتیب الاداریه، بیروت، دارالکتاب العربی، بی‌تا.
  • گروه مؤلفان، حوزه علمیه؛ تاریخ، ساختار، کارکرد، تهران، نشر کتاب مرجع، چاپ دوم، ۱۳۹۳ش.
  • مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار(ع)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق.
  • مدرسی طباطبایی، سیدحسین، قم‌نامه، قم، کتابخانه آیت‌الله مرعشی نجفی، چاپ اول، ۱۳۶۴ش.
  • مرادی‌نیا، محمدجواد، خاندان امام‌خمینی، تهران، دانشگاه آزاد تهران، چاپ اول، ۱۳۹۳ش.
  • مرکز اسناد انقلاب اسلامی، اسناد انقلاب اسلامی، تهران، چاپ اول، ۱۳۷۴ش.
  • مرکز بررسی اسناد تاریخی وزارت اطلاعات، قیام ۱۵ خرداد به روایت اسناد ساواک، تهران، چاپ اول، ۱۳۷۸ش.
  • مرکز جهانی علوم اسلامی، آشنایی با مرکز جهانی علوم اسلامی، قم، ۱۳۸۶ش.
  • مسعودی خمینی، علی‌اکبر، خاطرات آیت‌الله مسعودی خمینی، تدوین جواد امامی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۱ش.
  • مطهری، مرتضی، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ج۱، تهران، صدرا، چاپ دهم، ۱۳۸۰ش.
  • مطهری، مرتضی، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ج۴، تهران، صدرا، چاپ ششم، ۱۳۸۰ش.
  • مطهری، مرتضی، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ج۱۴، تهران، صدرا، چاپ دهم، ۱۳۸۶ش.
  • مطهری، مرتضی، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ج۲۴، تهران، صدرا، چاپ چهارم، ۱۳۸۸ش.
  • مکی، حسین، تاریخ بیست‌ساله ایران، تهران، علمی، چاپ اول، ۱۳۷۴ش.
  • منتظری، حسینعلی، مصاحبه، مجله حوزه، شماره ۴۳–۴۴، ۱۳۷۰ش.
  • مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، سیر مبارزات امام‌خمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، تهران، چاپ اول، ۱۳۸۶ش.
  • مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، همراه با امام در شهر قم، چاپ اول، ۱۳۸۲ش.
  • موسوی تبریزی، سیدحسین، خاطرات آیت‌الله موسوی تبریزی، تهران، عروج، چاپ اول، ۱۳۸۴ش.
  • مهاجر، جعفر، رجال الاشعریین من المحدثین و اصحاب الائمه(ع)، قم، مرکز العلوم و الثقافهٔ الاسلامیه، چاپ اول، ۱۴۲۹ق.
  • نجاشی، احمدبن‌علی، رجال النجاشی، تحقیق سیدموسی شبیری زنجانی، قم، مؤسسه انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، ۱۴۱۶ق.
  • نوری، حسین، آیینه‌داران حقیقت، چاپ‌شده در مصاحبه‌های مجله حوزه، قم، بوستان کتاب، چاپ اول، ۱۳۸۲ش.
  • نیکوبرش، فرزانه، بررسی عملکرد سیاسی آیت‌الله شیخ‌عبدالکریم حائری یزدی از سال ۱۳۰۱ تا ۱۳۱۵ش، تهران، سازمان تبلیغات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۱ش.
  • هاشمی رفسنجانی، اکبر، هاشمی رفسنجانی، دوران مبارزه، به اهتمام محسن هاشمی، تهران، دفتر نشر معارف انقلاب، چاپ اول، ۱۳۷۶ش.
  • واقدی، محمدبن‌عمر، المغازی، تحقیق مارسدن جونس، بیروت، اعلمی، چاپ سوم، ۱۴۰۹ق.
  • یزدی، محمد، خاطرات آیت‌الله محمد یزدی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۰ش.

پیوند به بیرون