امام‌ حسن عسکری(ع)

از ویکی امام خمینی
(تغییرمسیر از امام حسن عسکری(ع))
امام‌ حسن عسکری(ع)
مرقد امام هادی علیه السلام.jpg
نقشامام یازدهم(ع)
نامحسن بن علی(ع)
کنیهابومحمد
زادروزدر رمضان، ربیع‌الاول یا ربیع‌الاخر سال ۲۳۲ق
زادگاهمدینه
مدت امامت۶ سال
مدفنسامرا
محل زندگیسامرا
لقب(ها)ابن الرضا، خالص، صامت، زکی، نقی و هادی
پدرامام هادی(ع)
مادرسوسن، حدیث یا سلیل معروف به ام‌الحسن
همسر(ان)نرجس
فرزند(ان)امام زمان(ع)
طول عمر۲۸ سال
امامان شیعه
امام علی(ع)امام حسن مجتبی(ع)امام حسین(ع)امام سجاد(ع)امام محمد باقر(ع)امام صادقامام کاظم(ع)امام رضا(ع)امام جواد(ع)امام هادی(ع)امام حسن عسکری(ع)امام زمان(ع)


حسن‌بن‌علی، امام‌عسکری(ع)، زندگی، جایگاه و نقش امام یازدهم(ع).

امام‌حسن عسکری(ع) امام یازدهم شیعیان و فرزند امام‌هادی(ع) و سوسن در سال ۲۳۲ق در مدینه به دنیا آمد و در هشتم ربیع‌الاول ۲۶۰ق در سامرا به شهادت رسید.

امام‌حسن عسکری(ع) جامع فضایل و در همه خصایص سرآمد دیگران بود و دوست و دشمن به برتری حضرت در علم، حلم، جود، پارسایی و دیگر ارزش‌های اخلاقی اذعان داشتند و حاکمان عباسی به جایگاه معنوی و تقوای امام‌عسکری(ع) معترف بودند و ایشان را به جهت ویژگی‌های شخصیتی، شایسته خلافت می‌شمردند.

امام‌حسن عسکری(ع) پس از شهادت امام‌هادی(ع) امامت و هدایت مردم را بر عهده گرفت و با وجود آنکه در لشکرگاه سامرا زیر نظر بود، با ارتباط حضوری در خانه و در میان راه یا پنهانی، از راه نامه‌نگاری، یا به کمک وکلا با شیعیان در ارتباط بود.

امام‌عسکری(ع) مردم را برای دریافت مسائل دینی به فقهای پارسا ارجاع می‌داد. امام‌خمینی در شرح این گفته امام‌عسکری(ع) به علما و روحانیان اندرز داده است که حجت بر علمای دین، تمام‌تر از دیگران است و علما در صورتی که بر شاهراه رسالت و ولایت استوار باشند و از دنیاطلبی به دور باشند، نام عالِم زیبنده آنان است؛ ولی در صورت وابستگی روحانیان به دنیا و پادشاهان، در زمره علمای سوء خواهند بود و سرنوشت آنان از دیگران تباه‌تر خواهد بود.

سیاست امام‌عسکری(ع) در ارتباط با حکومت، بر تقیه استوار بود و به تعبیر امام‌خمینی حضرت ترک تقیه را از گناهان بزرگ می‌شمرد. امام‌عسکری(ع) آشکارا از هیچ‌یک از قیام‌های علویان حمایت نکرد و درایت ایشان موجب شد تا تشکیلات شیعه از جریان‌های سیاسی منحرف به دور نگه داشته شود. در تحلیل امام‌خمینی، امام‌عسکری(ع) وظیفه خود می‌دید که راه درست را به مردم بنماید و با ستم مبارزه کند و بی‌لیاقت‌بودن حاکمان عباسی برای خلافت اسلامی را بر مردم آشکار سازد.

معرفی اجمالی

امام ابومحمد، حسن‌بن‌علی(ع) ملقب به خالص،[۱] صامت، زکی، نقی و هادی[۲] از ائمه اهل بیت(ع) در رمضان[۳] یا ربیع‌الاول[۴] یا ربیع‌الاخر سال ۲۳۲ق[۵] در مدینه به دنیا آمد. به نقلی دیگر، تولد آن حضرت در سال ۲۳۱ق بوده است.[۶] پدر ایشان امام‌علی‌بن‌محمد الهادی(ع) است و نام مادر ایشان سوسن یا حدیث،[۷] یا سلیل،[۸] معروف به ام‌الحسن[۹] و از بانوان صالح و عارف[۱۰] بود. ایشان از آنجا که همراه پدر در محل عسکر (لشکرگاه) سامرا زندگی می‌کرد، همانند پدر خود به «عسکری» معروف شد[۱۱] و چون نواده امام‌رضا(ع) بود، مانند پدر خود امام‌هادی(ع) «ابن‌الرضا» نیز خوانده می‌شد.[۱۲] ایشان همراه پدر از مدینه به سامرا رفت[۱۳] و مدت بیست سال و نه ماه در این شهر زندگی کرد.[۱۴]

جایگاه و ویژگی‌ها

امام‌حسن عسکری(ع) همانند دیگر امامان معصوم(ع) دارای مقامات و کمالات معنوی بسیار بود؛ ازجمله ایشان در شمار ذریه و اهل بیت پیامبر(ص) و دارای مقام عصمت است (ببینید: اهل بیت(ع)). ایشان از سوی خداوند و با نص پیامبر(ص)[۱۵] و معرفی پدر خود امام‌هادی(ع)[۱۶] به امامت رسید. امام‌هادی(ع) افزون بر معرفی امام پس از خود به مردم به شیوه انفرادی و مکاتبه،[۱۷] در مجلسی در حضور ۱۵۰ تن از بزرگان بنی‌هاشم و بنی‌عباس و دیگر مردم قریش، به امامت فرزند خود تصریح کرد و از وی خواست شکر این نعمت را به جای آورد و امام‌حسن عسکری(ع) خداوند را بر این نعمت سپاس گفت.[۱۸]

امام‌حسن عسکری(ع) جامع فضایل و در همه خصایص سرآمد دیگران بود. ایشان عصمت، خرد، دانش، زهد، شجاعت، سخاوت و دیگر صفاتی را که انسان را به خدا نزدیک می‌کند، در خود گرد آورده بود.[۱۹] ایشان بسیار خداترس،[۲۰] بزرگوار و با سخاوت[۲۱] و با هیبت و جلال[۲۲] بود. گفتار ایشان استوار و کردار ایشان مورد ستایش مردم بود و دوست و دشمن به برتری حضرت در علم، حلم، جود، زهد، پارسایی، گشاده‌دستی و دیگر ارزش‌های اخلاقی ایشان اذعان داشتند.[۲۳] فراوانی عبادت ایشان دشمنان را نیز به شگفت درآورده بود.[۲۴]

حاکمان عباسی به جایگاه معنوی و تقوای امام‌عسکری(ع) معترف بودند.[۲۵] عبیدالله‌بن‌خاقان وزیر، امام‌عسکری(ع) را به جهت ویژگی‌های شخصیتی، شایسته خلافت می‌شمرد[۲۶] و نیز فرزندش احمدبن‌عبیدالله کارگزار قم، با وجود دشمنی با امام(ع)، ایشان را از جهت سیره و عفاف و هیبت و عقل و جایگاه اجتماعی در نزد بنی‌هاشم و کارگزاران دولتی از دیگران مقدم می‌دانست.[۲۷] توده مردم به حضرت بسیار علاقه‌مند بودند[۲۸] و برای دیدار با ایشان گرد می‌آمدند؛ چنان‌که گذرگاه حرکت امام(ع) از جمعیت پر می‌شد.[۲۹] افزون بر مسلمانان، پیروان دیگر ادیان آسمانی نیز که در سامرا زندگی می‌کردند، به حضرت احترام می‌گذاشتند.[۳۰]

امام‌خمینی که همه ائمه(ع) را انسان‌های کامل می‌دانست،[۳۱] مستحب شمرده است از امام‌عسکری(ع) و دیگر امامان به عنوان «ائِمَّةُ الْمُؤمِنینَ» و حجت‌های خداوند بر همه مردم و امامان هدایت یاد شود[۳۲] و نیز به استناد روایات،[۳۳] مراد از لیالی عشر در «وَ الْفَجْرِ وَ لَیالٍ عَشْرٍ»[۳۴] را ده تن از ائمه، امام‌حسن مجتبی(ع) تا امام‌حسن عسکری(ع) شمرده است[۳۵] (ببینید: لیلةالقدر). ایشان به پیروی برخی روایات اهل بیت(ع)،[۳۶] روز پنجشنبه را متعلق به امام‌حسن عسکری(ع) شمرده و سزاوار دانسته است که مؤمنان در تعقیب نماز صبح برای در امان‌ماندن از شیطان و نفس اماره و برای تکمیل اعمال ناقص و طاعات ناقابل به آن حضرت(ع) متوسل شوند.[۳۷] ایشان در اشعار خود در وصف امام زمان(ع)، آن حضرت را دربردارنده صفات همه ائمه پیشین ازجمله دارنده شمایل پدر خود امام‌عسکری(ع) دانسته است.[۳۸]

دوران امامت

امام‌حسن عسکری(ع) پس از شهادت امام‌هادی(ع) در سال ۲۵۴ق[۳۹] (در ۲۲ یا ۲۳سالگی) امامت و هدایت مردم را بر عهده گرفت.[۴۰] به روایت مسعودی دوران امامت حضرت شش سال (۲۵۶) و به نقل اشعری قمی پنج سال و هشت ماه (۱۰۲) بوده است. شیعیان آن روز در مناطق گوناگون جهان اسلام ازجمله مدینه،[۴۱] یمن،[۴۲] بیهق،[۴۳] نیشابور،[۴۴] ری،[۴۵] آوه،[۴۶] کوفه، قم، بغداد، مدائن،[۴۷] گرگان،[۴۸] سمرقند،[۴۹] زندگی می‌کردند و حضرت عسکری(ع) با وجود آنکه در لشکرگاه سامرا زیر نظر بود، با ارتباط حضوری در خانه و در میان راه[۵۰] یا پنهانی،[۵۱] از راه نامه‌نگاری،[۵۲] یا به کمک وکلا[۵۳] با شیعیان در ارتباط بود.

شیخ طوسی تعداد راویان از امام‌حسن عسکری(ع) را بیش از صد تن ذکر کرده است.[۵۴] برخی نیز راویان آن حضرت را به ۱۴۹ تن رسانده‌اند.[۵۵] عثمان‌بن‌سعید عمری «بوّاب» و مسئول کارها و ارتباطات حضرت بود.[۵۶] امام‌خمینی با استناد به روایات،[۵۷] یادآور شده است امام‌عسکری(ع) در پاسخ عبدالله‌بن‌جعفر حمیری از راویان حدیث، مبنی بر تعیین مرجعی علمی برای حل مشکلات دینی، عثمان‌بن‌سعید و محمدبن‌عثمان را ثقه و مورد اطمینان و گفتار و رفتار آنان را گفتار و رفتار خود شمرد.[۵۸] ایشان به نقل از شیخ طوسی و وی از استادش شیخ مفید یادآور شده است اصحاب ائمه(ع) از زمان امیرالمؤمنین علی(ع) تا زمان امام‌حسن عسکری(ع) چهارصد کتاب موسوم به «اصول اربعماة» تألیف کردند و افزوده است همه مصنفات امامیه در این مدت بیش از این است.[۵۹] ایشان در شمار راویان امام‌حسن عسکری(ع)، از محمدبن‌حسن صفار،[۶۰] محمدبن‌حسین،[۶۱] فضل‌بن‌شاذان نیشابوری،[۶۲] خیران خادم،[۶۳] احمدبن‌ابی‌عبدالله،[۶۴] حسین‌بن‌روح نوبختی،[۶۵] ابراهیم‌بن‌مهزیار اهوازی،[۶۶] احمدبن‌اسحاق اشعری قمی[۶۷] و نیز از حسن‌بن‌موسی خشاب به عنوان اصحاب صاحب «اثر و اصل»[۶۸] یاد کرده و یادآور شده است علی‌بن‌حسین، ابن‌بابویه، پدر شیخ صدوق از بزرگان و فقهای موثق قم ازجمله نزدیکان امام‌عسکری(ع) است که حضرت در توقیعی از وی به عنوان شیخ و معتمد خود یاد کرده است.[۶۹]

فعالیت‌ها

ازجمله فعالیت‌های امام‌عسکری(ع)، صیانت از قرآن بود. یعقوب‌بن‌اسحاق کندی از فیلسوفان بنام عرب که در حال نگارش کتابی با عنوان تناقضات قرآن بود، با راهنمایی امام‌عسکری(ع) و یافتن پاسخ‌های خود، به اشتباه خود آگاه شد و نوشته‌های خود را از میان برد.[۷۰] در میان متون روایی، شرح و تفسیر بخشی از آیات و سوره‌های قرآن از امام‌عسکری(ع) به جای مانده است.[۷۱] دفاع از اسلام و نبوت پیامبر اکرم(ص) در برابر هجمه و تزویر برخی مسیحیان علیه رسول خدا(ص) و تردیدافکنی در باورهای مسلمانان، از دیگر فعالیت‌های امام‌عسکری(ع) بود.[۷۲] موضوع امامت و ضرورت وجود حجت خداوند در زمین از موضوعات مطرح در سخنان امام‌عسکری(ع) است. در نامه‌ها و توقیع‌هایی که از ایشان خطاب به شیعیان و در مقام پاسخگویی به شبهات رسیده است، بر موضوع اهمیت امام‌معصوم(ع) و خالی‌نماندن زمین از حجت خدا تأکید شده است.[۷۳] ایشان با تکیه بر قرآن، موضوع ولایت و امامت اهل بیت(ع) را به مردم نشان داده است.[۷۴]

مبارزه با جریان‌های انحرافی ازجمله مبارزه با صوفیه و مدعیان دروغین، خودسازی و ساده‌زیستی[۷۵] و نیز مقابله با مدعیان نبوت و امامت[۷۶] و مقابله با واقفیه از دیگر فعالیت‌های امام‌عسکری(ع) بود.[۷۷] برخی از یاران امام‌عسکری(ع) مانند حسن‌بن‌موسی خشاب نیز ردی بر واقفیه نوشته‌اند.[۷۸] به گفته حسین‌بن‌روح نوبختی امام‌عسکری(ع) استفاده از روایت‌های بنی‌فضال از پیروان عبدالله‌بن‌افطح[۷۹] را تجویزکرد؛ ولی مردم را از پیروی از نظریات و فتاوی آنان بازداشت.[۸۰] امام‌خمینی این نهی را مرتبط به آرای اجتهادی آنان در احکام فقهی دانسته و شرط دانسته است که مفتی پیرو مذهب حق و عدالت باشد.[۸۱]

اندیشه‌های افراطی و انحرافی غالیان از معضلات فکری و اجتماعی آن دوره بود. امام‌عسکری(ع) تلاش می‌کرد با مدارا و روشنگری، جایگاه درست ائمه(ع) در اسلام را برای افراد غالی و هوادار غالیان بیان کند[۸۲] و در مواردی که غالیان اصرار بر خطا و فتنه‌گری خود می‌کردند با آنان به‌شدت برخورد می‌کرد و به شیعیان توصیه می‌کرد با لعن و تبری، زمینه طرد افراد منحرف را از جامعه اسلامی و شیعی فراهم کنند. برخورد حضرت با ابن‌حسکه، از افراد غالی، نمونه آن است.[۸۳] نیز فارس‌بن‌حاتم قزوینی از غالیانی بود که در زمان امام‌هادی(ع) در میان شیعیان به فتنه‌گری مشغول بود و امام‌عسکری(ع) او را طرد کرد.[۸۴] امام‌خمینی یادآور شده است یاران امام‌عسکری(ع) به‌شدت با طرفداران فارس‌بن‌حاتم برخورد کردند.[۸۵] امام‌عسکری(ع) با همه تأکید بر موضوع امامت و ولایت اهل بیت(ع) شیعیان را به مدارا و ارتباط با دیگر مسلمانان دعوت می‌کرد و از آنان می‌خواست در مساجد آنان شرکت و از بیمارانشان آنان عیادت کنند و به تشییع جنازه مردگان آنان بروند و حقوق آنان را ادا کنند،[۸۶] موضوعی که امام‌خمینی در باب تقیه مداراتی بر آن تأکید کرده است.[۸۷]

از کارهای امام‌عسکری(ع) شناساندن حضرت مهدی، امام دوازدهم(ع) به مردم و آماده‌کردن شیعیان برای دوره غیبت آن حضرت بود.[۸۸] شرایط برای معرفی آشکار امام‌دوازدهم(ع) بسیار دشوار بود.[۸۹] امام‌عسکری(ع) به شیعیان دربارهٔ امام پس از خود سخن می‌گفت و نیز جانشین خود را به شیعیان خاص می‌شناساند و آنان را از نزدیک با وی آشنا می‌ساخت.[۹۰] افزون بر این ایشان مردم را برای دریافت مسائل دینی به فقهای پارسا و دیندار ارجاع می‌داد.[۹۱]

امام‌خمینی در شرح این گفته امام‌عسکری(ع) به علما و روحانیان اندرز داده است که حجت بر علمای دین، تمام‌تر از دیگران است و علما در صورتی که بر شاهراه رسالت و ولایت استوار باشند و از دنیاطلبی و تقرب به پادشاهان و اشراف به دور باشند و به هم‌نشینی با فقرا تمایل داشته باشند، نام عالِم زیبنده آنان است و در شمار حجت‌های خداوند بر مردم به‌شمار خواهند آمد؛ ولی در صورت وابستگی روحانیان به دنیا و اشراف و پادشاهان، در زمره علمای سوء و منافقان خواهند بود و جایگاه آنان از دیگر طایفه‌ها بدتر و کردارشان زشت‌تر و سرنوشت آنان از دیگران تباه‌تر خواهد بود.[۹۲]

تبیین و ترویج ارزش‌های اخلاقی و معنوی از دیگرکارهای امام‌عسکری(ع) بود.[۹۳] ایشان به رهروان راه خدا (و طالبان خودسازی) سفارش کرده است که در کسب معارف و عبادت، میانه‌روی را از دست ندهند.[۹۴] نیز بخشی از روایات ایشان به بیان احکام و تعالیم دینی و پاسخ به شبهه‌های مردم در حوزه احکام الهی اختصاص دارد[۹۵] و امام‌خمینی در موارد متعددی برای بیان احکام دین ازجمله موضوع تقلید از فقیه،[۹۶] حرمت غیبت و حدود آن[۹۷] و موارد دیگر به روایات امام‌عسکری(ع) استدلال کرده است.

شرایط سیاسی

دوران امامت امام‌عسکری(ع) با چند نفر از خلفای عباسی ازجمله معتز (۲۵۲–۲۵۵ق)، مهتدی (۲۵۵–۲۵۶ق) و معتمد (۲۵۶–۲۷۹ق) هم‌زمان بود.[۹۸] ایشان کودک بود که با پدر خود به فرمان متوکل به‌اجبار به عراق فرا خوانده شد و با تصدی یحیی‌بن‌هرثمه به سامرا آورده شد.[۹۹] خلفا در دوره ایشان اقتدار زیادی نداشتند و بیشتر دست‌نشانده سرداران نظامی ترک و بربر بودند و رقابت‌های آنان جایگاه خلفا را در خطر انداخته بود و جامعه را به آشوب می‌کشید.[۱۰۰] امام‌عسکری(ع) هدایت معنوی و ظاهری جامعه را حق خاندان نبوت[۱۰۱] و خلفای عباسی را طاغوت می‌شمرد[۱۰۲] و به شیعیان امید می‌داد که خیلی زود دوره ستمگران سپری می‌شود و حجت خدا (مهدی(ع)) با قدرت ظاهر شود و به شعائر دین جامه عمل خواهد پوشاند.[۱۰۳] بیشتر احادیثی که دربارهٔ رهبری جامعه آمده از امام‌عسکری(ع) روایت شده است.[۱۰۴] اندیشه و جایگاه اجتماعی ایشان نزد شیعه[۱۰۵] و نیز فزونی و قدرت شیعیان در آن روز و اعتقاد شیعه به وجود فرزند امام‌عسکری(ع) به عنوان امام دوازدهم(ع)،[۱۰۶] عباسیان را با ایشان رویارو کرده بود و آنان پیوسته مراقب و ملازم امام بودند.[۱۰۷] امام‌عسکری(ع) در این فضای پرآشوب، روزگار دشواری را گذراند[۱۰۸] و در سامرا زیر نظر بود و به گزارشی هفته‌ای دو روز ناگزیر می‌بایست در دارالحکومه حاضر می‌شد[۱۰۹] و یاران ایشان به ناگزیر در فاصله این مسیر خود را برای دیدن حضرت آماده می‌کردند.[۱۱۰] ایشان گاه به دست کارگزاران متعصب و خشن عباسی زندانی می‌شد.[۱۱۱] یاران حضرت نیز گاه به جهت حمایت و همراهی با حضرت زندان می‌شدند[۱۱۲]؛ چنان‌که حضرت در یکی از دعاهای خود، شرایط روزگار را چنین وصف کرده است که جباران بر زمین مستولی و بر سرزمین‌ها مسلط شده‌اند و دین را به بازیچه گرفته‌اند، فیء (اموال عمومی) مسلمانان را به خود اختصاص داده‌اند و حقوق را از صاحبان حق منع کرده‌اند.[۱۱۳]

امام‌عسکری(ع) با همه شرایط ناگوار با شیعیان خود حتی از درون زندان در ارتباط بود، به نامه‌ها پاسخ می‌داد و واجبات مالی پیروان اهل بیت(ع) ازجمله خمس را دریافت می‌کرد.[۱۱۴] زندانبان‌ها ازجمله علی‌بن‌ناوش، متأثر از رفتار ایشان به ارزش‌های دینی علاقه‌مند شده بودند و از حضرت ستایش می‌کردند.[۱۱۵] نظام وکالت و تعیین وکیل از سوی امام‌عسکری(ع) به نمایندگی در شهرهای اسلامی[۱۱۶] به ایشان کمک کرد تا با شیعیان ارتباط داشته باشد. پیروان ایشان گاه به صورت گروهی یا فردی به سامرا می‌آمدند و واجبات مالی خود را به ایشان می‌رساندند[۱۱۷]؛ چنان‌که گفته شده است در هیچ زمانی ارتباط تشکیلاتی شیعه به وسیله وکیلان و نایبان به رونق زمان امام‌جواد(ع)، امام‌هادی(ع) و امام‌عسکری(ع) نبود.[۱۱۸] در زمان امام‌عسکری(ع) افراد و جریان‌هایی در جهان اسلام علیه بنی‌عباس مشغول مبارزه بودند؛ ازجمله حرکت حسن‌بن‌زید علوی در طبرستان که به قوت خود باقی بود و روز به روز گسترش می‌یافت و راه خود را به سوی ری و دیگر نقاط باز می‌کرد،[۱۱۹] حسن‌بن‌اسماعیل علوی در قزوین،[۱۲۰] ابراهیم‌بن‌محمد علوی معروف به ابن‌صوفی در مصر[۱۲۱] و علی‌بن‌زید علوی در کوفه.[۱۲۲] حرکت علویان در تشدید فشار علیه امام‌عسکری(ع) مؤثر بود، به‌ویژه که ایشان با شیعیان انقلابی مانند شیعیان قم[۱۲۳] و طبرستان در ارتباط بود[۱۲۴] و برخی از یاران نزدیک ایشان مانند ابوهاشم جعفری[۱۲۵] به سبب همکاری با علویان بازداشت شدند.[۱۲۶]

با این حال، سیاست امام‌عسکری(ع) در ارتباط با حکومت، بر تقیه استوار بود و به تعبیر امام‌خمینی حضرت ترک تقیه را از گناهان بزرگ و در ردیف انکار نبوت می‌شمرد.[۱۲۷] بنابر منابع موجود، امام‌عسکری(ع) آشکارا از هیچ‌یک از قیام‌های علویان حمایت نکرد و درایت ایشان موجب شد تا تشکیلات شیعه از جریان‌های سیاسی و مبارز منحرف به دور نگه داشته شود. در تحلیل امام‌خمینی، امام‌عسکری(ع) وظیفه خود می‌دید که راه درست را به مردم بنماید و با ستم مبارزه کند و بی‌لیاقت‌بودن حاکمان عباسی برای خلافت اسلامی را بر مردم آشکار سازد. حضرت برای تبلیغ دین و جلوگیری از ستم مبارزه می‌کرد و برای این کار زندانی می‌شد[۱۲۸]؛ چنان‌که زندانی‌شدن امام‌حسن عسکری(ع) در اردوگاه ارتش به سبب نمازخواندن یا انتساب به پیامبر نبود. این شدت عمل به سبب عدالت‌خواهی و قیام علویان علیه حکومت‌های ستمگر بود.[۱۲۹]

شهادت

امام‌عسکری(ع) بنا به مشهور در هشتم ربیع‌الاول ۲۶۰ق[۱۳۰] در ۲۸ یا ۲۹سالگی[۱۳۱] به دستور معتمد عباسی،[۱۳۲] مسموم شد و به شهادت رسید.[۱۳۳] در مراسم خاکسپاری ایشان بازار سامرا تعطیل شد و با شرکت مردم و نخبگان مانند قضات و نویسندگان، حضرت در خانه خود درکنار قبر پدرش به خاک سپرده شد.[۱۳۴] ابوعیسی از کارگزاران بنی‌عباس در مراسم خاکسپاری، برای طبیعی نشان‌دادن شهادت حضرت، تأکید کرد ایشان به اجل طبیعی از دنیا رفته و گروهی از معتمدان خلیفه، ازجمله قضات و پزشکان بر بالین ایشان حاضر بوده‌اند.[۱۳۵] امام‌خمینی در سفر تبعید به عراق در عصر پنجشنبه پانزدهم مهر همراه گروهی از روحانیان برای زیارت امام‌هادی(ع) و امام‌عسکری(ع) به سامرا رفت.[۱۳۶]

آثار

افزون بر روایت‌های بسیار از امام‌عسکری(ع) در امور اعتقادی ازجمله توحید، نبوت، امامت،[۱۳۷] اخلاق، احکام و دعا،[۱۳۸] تفسیری نیز منسوب به ایشان موجود است. این کتاب با عنوان تفسیر المنسوب الی الامام‌الحسن العسکری(ع) شامل تفسیر بخشی از سوره حمد و سوره بقره است. عده‌ای از علما آن را پذیرفته و عده‌ای آن را انکار کرده‌اند. سند کتاب از موارد بحث در این تفسیر است.[۱۳۹] امام‌خمینی در درستی سند این کتاب تردید کرده است[۱۴۰]؛ ولی در مواردی به عنوان مؤید به آن استناد کرده است[۱۴۱]؛ ازجمله دربارهٔ جواز و ضرورت تقلید از مجتهد روایت «فاما من کان من الفقهاء» را نیز ذکر کرده است.[۱۴۲] همچنین کتاب المقنعه فی ابواب الشریعه از امام‌عسکری(ع) در دست بوده است.[۱۴۳]

از یادگارهای امام‌عسکری(ع) در قم مسجدی به نام ایشان در مرکز شهر است که به امر ایشان و به دست وکیل ایشان احمدبن‌اسحاق قمی از محل وجوه شرعی و درآمد موقوفات اهل بیت(ع) در این شهر بنا شده است.[۱۴۴] موسوعه امام‌عسکری(ع) به قلم جمعی از پژوهشگران و با نظارت ابوالقاسم خزعلی و سیدمحمد حسینی قزوینی در شش جلد، مسند الامام‌العسکری(ع) از عزیزالله عطاردی و موسوعة کلمات الامام‌العسکری(ع) در پژوهشکده باقرالعلوم(ع) تدوین شده است.

فرزند

بر اساس منابع شیعه و اهل سنت، تنها فرزند آن حضرت امام زمان(ع) است.[۱۴۵] برخی، فرزندان دیگری برای ایشان نام برده‌اند[۱۴۶] که مورد تأیید بزرگان شیعه قرار نگرفته است. ولادت امام زمان(ع) در نیمه شعبان ۲۵۵ یا ۲۵۶ق از عموم مردم پنهان نگاه داشته شد؛ زیرا خلفای بنی‌عباس در صدد کشتن ایشان بودند؛ در عین حال برخی از خواص شیعه از تولد آن حضرت خبر داشتند و او را دیده بودند (ببینید: امام زمان(ع)).

پانویس

  1. ابن‌صباغ، الفصول المهمة فی معرِفة الأئمَّه، ۲/۱۰۸۰.
  2. طبری، دلائل الامامه، ۴۲۴؛ ابن‌شهرآشوب، مناقب آل ابی‌طالب، ۴/۴۲۱.
  3. کلینی، الکافی، ۱/۵۰۳.
  4. قمی، حسن‌بن‌محمد، ۲۰۳.
  5. اشعری قمی، المقالات و الفرق، ۱۰۱–۱۰۲؛ کلینی، الکافی، ۱/۵۰۳؛ مفید، الارشاد، ۲/۳۱۳.
  6. ابن‌خلکان، وفیات الأعیان، ۲/۹۴.
  7. کلینی، الکافی، ۱/۵۰۳؛ ابن‌صباغ، الفصول المهمة فی معرِفة الأئمَّه، ۲/۱۰۸۰.
  8. مجلسی، بحار الانوار، ۵۰/۲۳۸.
  9. قمی، حسن‌بن‌محمد، ۲۰۳.
  10. مجلسی، بحار الانوار، ۵۰/۲۳۸.
  11. ابن‌خلکان، وفیات الأعیان، ۲/۹۴.
  12. مفید، الارشاد، ۲/۳۲۱؛ ابن‌شهرآشوب، مناقب آل ابی‌طالب، ۴/۴۲۱؛ مجلسی، بحار الانوار، ۵۰/۲۳۶.
  13. مسعودی، اثبات الوصیه، ۲۴۴.
  14. ابن‌خلکان، وفیات الأعیان، ۲/۹۵.
  15. مجلسی، بحار الانوار، ۳۶/۳۰۵.
  16. مفید، الارشاد، ۲/۳۱۴–۳۱۷؛ طوسی، الغیبه، ۱۹۹–۲۰۲؛ مجلسی، بحار الانوار، ۵۰/۲۴۴ و ۲۴۶؛ عطاردی، مسند الامام‌العسکری، ۲۲–۲۵.
  17. مفید، الارشاد، ۲/۳۱۹.
  18. مفید، الارشاد، ۲/۳۱۷–۳۱۸.
  19. مفید، الارشاد، ۲/۲۱۳؛ اربلی، کشف الغمة، ۳/۱۹۹؛ ابن‌صباغ، الفصول المهمة فی معرِفة الأئمَّه، ۲/۱۰۷۷–۱۰۷۸.
  20. طبسی، با خورشید سامرا، ۱۱۰.
  21. کلینی، الکافی، ۱/۵۰۸–۵۰۹.
  22. مطهری، مجموعه آثار، ۱۸/۱۴۸.
  23. ابن‌صباغ، الفصول المهمة فی معرِفة الأئمَّه، ۲/۱۰۷۸؛ دخیل، ائمتنا، ۲/۲۷۲–۲۷۳.
  24. کلینی، الکافی، ۱/۵۱۲.
  25. کلینی، الکافی، ۱/۵۰۵؛ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ۲/۴۷۶–۴۷۹؛ مجلسی، بحار الانوار، ۵۰/۳۲۵–۳۲۸.
  26. مفید، الارشاد، ۲/۳۲۲–۳۲۳؛ دخیل، ائمتنا، ۲/۳۰۴.
  27. مفید، الارشاد، ۲/۳۲۱.
  28. ابن‌صباغ، الفصول المهمة فی معرِفة الأئمَّه، ۲/۱۰۸۸.
  29. طوسی، الغیبه، ۲۱۵–۲۱۶؛ طبری، دلائل الامامه، ۴۲۹–۴۳۰.
  30. مجلسی، بحار الانوار، ۵۰/۲۶۱؛ طبسی، با خورشید سامرا، ۹۶؛ دخیل، ائمتنا، ۲/۳۰۹–۳۱۰.
  31. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۲/۴۲۳.
  32. امام‌خمینی، توضیح المسائل، ۹۸.
  33. بحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن، ۵/۶۵۰.
  34. فجر، ۱–۲.
  35. امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۳۲۹–۳۳۰.
  36. مجلسی، بحار الانوار، ۲۴/۲۳۹.
  37. امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۳۷۹.
  38. امام‌خمینی، دیوان امام، ۲۷۶.
  39. ابن‌اثیر، الکامل فی التاریخ، ۷/۱۸۹.
  40. کلینی، الکافی، ۱/۵۰۳؛ مفید، الارشاد، ۲/۳۱۵.
  41. اسکافی، منتخب الانوار، ۸۸.
  42. طوسی، الغیبه، ۲۰۳.
  43. عطاردی، مسند الامام‌العسکری، ۳۲۰.
  44. عطاردی، مسند الامام‌العسکری، ۴۸، ۳۰۸.
  45. مجلسی، بحار الانوار، ۵۱/۱۶۱.
  46. ابن‌شهرآشوب، مناقب آل ابی‌طالب، ۴/۴۲۵؛ مجلسی، بحار الانوار، ۵۰/۳۱۷.
  47. مظفر، تاریخ شیعه، ۱۳۲.
  48. مجلسی، بحار الانوار، ۵۰/۲۶۲.
  49. طوسی، رجال الطوسی، ۳۹۸.
  50. کلینی، الکافی، ۱/۵۰۹؛ مجلسی، بحار الانوار، ۵۰/۲۹۳.
  51. مجلسی، بحار الانوار، ۵۰/۲۶۰–۲۶۳.
  52. مفید، الارشاد، ۲/۳۳۰–۳۳۲.
  53. مجلسی، بحار الانوار، ۵۰/۳۳۲.
  54. طوسی، رجال الطوسی، ۳۹۷–۴۰۴.
  55. عطاردی، مسند الامام‌العسکری، ۲۹۱–۳۴۸.
  56. اسکافی، منتخب الانوار، ۸۹؛ عطاردی، مسند الامام‌العسکری، ۳۲۱.
  57. کلینی، الکافی، ۱/۳۳۰.
  58. امام‌خمینی، معتمد الاصول، ۱/۴۸۴.
  59. امام‌خمینی، الطهاره، ۳/۳۲۸.
  60. امام‌خمینی، التعادل و الترجیح، ۱۳۰–۱۳۱؛ امام‌خمینی، تنقیح الاصول، ۳/۱۷۴.
  61. امام‌خمینی، الاستصحاب، ۲۷۴؛ امام‌خمینی، تهذیب الاصول، ۳/۴۶۹.
  62. امام‌خمینی، بدائع الدرر، ۱۱۶.
  63. امام‌خمینی، الطهاره، ۳/۲۴۳.
  64. امام‌خمینی، تهذیب الاصول، ۳/۴۶۳.
  65. امام‌خمینی، الاجتهاد و التقلید، ۷۴–۷۵.
  66. امام‌خمینی، تعلیقه عروه، ۷۷۳.
  67. امام‌خمینی، معتمد الاصول، ۱/۴۸۴.
  68. امام‌خمینی، الطهاره، ۳/۳۵۲.
  69. امام‌خمینی، الطهاره، ۳/۳۳۰.
  70. ابن‌شهرآشوب، مناقب آل ابی‌طالب، ۴/۴۲۴؛ مجلسی، بحار الانوار، ۵۰/۳۱۱.
  71. عطاردی، مسند الامام‌العسکری، ۱۵۴–۱۶۵.
  72. ابن‌شهرآشوب، مناقب آل ابی‌طالب، ۴/۴۲۵؛ ابن‌صباغ، الفصول المهمة فی معرِفة الأئمَّه، ۲/۱۰۸۵–۱۰۸۷.
  73. صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ۱/۲۲۲.
  74. ابن‌شعبه، تحف العقول، ۴۸۴–۴۸۵.
  75. طبسی، با خورشید سامرا، ۲۶۱–۲۶۲.
  76. امام‌خمینی، مکاسب، ۱/۳۵۷.
  77. طبسی، با خورشید سامرا، ۱۴۵–۱۴۶.
  78. نجاشی، رجال النجاشی، ۴۲.
  79. طوسی، الغیبه، ۳۸۹–۳۹۰.
  80. حر عاملی، تفصیل وسائل الشیعة، ۲۷/۱۰۲ و ۱۴۲.
  81. امام‌خمینی، الاجتهاد و التقلید، ۷۵.
  82. ابن‌شهرآشوب، مناقب آل ابی‌طالب، ۴/۴۲۸.
  83. طوسی، اختیار معرفة الرجال، ۵۱۹.
  84. طوسی، اختیار معرفة الرجال، ۵۲۰؛ ابن‌شهرآشوب، مناقب آل ابی‌طالب، ۴/۴۱۷.
  85. امام‌خمینی، الطهاره، ۳/۳۷.
  86. ابن‌شعبه، تحف العقول، ۴۸۷.
  87. امام‌خمینی، الرسائل العشره، ۵۶–۵۷.
  88. طوسی، الغیبه، ۲۰۲؛ مجلسی، بحار الانوار، ۵۱/۵.
  89. مجلسی، بحار الانوار، ۵۰/۳۲۸–۳۲۹؛ عطاردی، مسند الامام‌العسکری، ۲۴–۲۵ و ۲۹.
  90. کلینی، الکافی، ۱/۳۳۲؛ طوسی، الغیبه، ۲۳۳؛ مجلسی، بحار الانوار، ۵۱/۱۶۰.
  91. طبرسی، الاحتجاج علی أهل اللجاج، ۲/۴۵۸.
  92. امام‌خمینی، چهل حدیث، ۱۶۱.
  93. دخیل، ائمتنا، ۲/۲۹۴–۲۹۷؛ عطاردی، مسند الامام‌العسکری، ۱۳۸.
  94. مجلسی، بحار الانوار، ۷۵/۳۷۷.
  95. مجلسی، بحار الانوار، ۵۰/۲۵۴–۲۵۵؛ عطاردی، مسند الامام‌العسکری، ۲۳۹–۲۷۹.
  96. امام‌خمینی، معتمد الاصول، ۲/۴۵۷.
  97. امام‌خمینی، معتمد الاصول، ۱/۳۷۱.
  98. اسکافی، منتخب الانوار، ۸۶؛ طبری، دلائل الامامه، ۴۲۳؛ خضری، تاریخ خلافت عباسی از آغاز تا پایان آل بویه، ۱۱۹–۱۳۴.
  99. نوبختی، فرق الشیعه، ۹۲؛ اشعری قمی، المقالات و الفرق، ۹۹–۱۰۰؛ مفید، الارشاد، ۲/۳۱۰–۳۱۱.
  100. ابن‌اثیر، الکامل فی التاریخ، ۷/۱۱۲–۱۱۸.
  101. مجلسی، بحار الانوار، ۵۰/۲۵۷–۲۵۹؛ خامنه‌ای، انسان ۲۵۰ ساله، ۳۸۹–۳۹۰.
  102. عطاردی، مسند الامام‌العسکری، ۲۹.
  103. عطاردی، مسند الامام‌العسکری، ۷۰–۷۱.
  104. مدرسی، امامان شیعه و جنبش‌های مکتبی، ۳۵۶.
  105. مفید، الارشاد، ۲/۳۲۱–۳۲۲.
  106. طباطبایی، شیعه در اسلام، ۱۹۱–۱۹۲.
  107. طباطبایی، شیعه در اسلام، ۱۹۲؛ عطاردی، مسند الامام‌العسکری، ۲۸–۲۹.
  108. طوسی، الغیبه، ۲۰۵.
  109. طوسی، الغیبه، ۲۱۵.
  110. کلینی، الکافی، ۱/۵۰۹؛ مجلسی، بحار الانوار، ۵۰/۲۶۹.
  111. کلینی، الکافی، ۱/۵۰۸؛ اربلی، کشف الغمة، ۳/۲۰۷–۲۱۰.
  112. مجلسی، بحار الانوار، ۵۰/۳۱۳، ۲۵۴، ۳۰۶–۳۰۷ و ۳۱۱–۳۱۳.
  113. مجلسی، بحار الانوار، ۹۹/۲۳۸.
  114. طوسی، اختیار معرفة الرجال، ۵۷۸؛ طوسی، الغیبه، ۲۵۶–۲۵۷.
  115. کلینی، الکافی، ۱/۵۰۸، ۵۱۲؛ مفید، الارشاد، ۲/۳۳۴.
  116. مجلسی، بحار الانوار، ۵۰/۳۰۹–۳۱۰ و ۳۲۲.
  117. مجلسی، بحار الانوار، ۵۰/۲۶۲؛ آل قاسم، تاریخ الحوزات العلمیه، ۴/۱۵.
  118. خامنه‌ای، انسان ۲۵۰ ساله، ۳۹۴.
  119. ابن‌اثیر، الکامل فی التاریخ، ۷/۲۰۳–۲۰۴، ۲۴۰ و ۲۴۸؛ قمی، عباس، ۴۰۳.
  120. قمی، عباس، ۴۰۳.
  121. ابن‌اثیر، الکامل فی التاریخ، ۷/۲۳۸–۲۳۹.
  122. ابن‌اثیر، الکامل فی التاریخ، ۷/۲۳۹.
  123. طوسی، رجال الطوسی، ۴۴۶؛ ابن‌حمزه طوسی، الثاقب فی المناقب، ۶۰۹.
  124. مجلسی، بحار الانوار، ۵۰/۲۶۲–۲۶۳.
  125. عطاردی، مسند الامام‌العسکری، ۳۱۴.
  126. ابن‌اثیر، الکامل فی التاریخ، ۷/۱۷۵.
  127. امام‌خمینی، مکاسب، ۲/۲۴۴.
  128. امام‌خمینی، صحیفه، ۴/۲۱.
  129. امام‌خمینی، صحیفه، ۴/۲۱–۲۲.
  130. کلینی، الکافی، ۱/۵۰۳؛ مفید، الارشاد، ۲/۳۱۳.
  131. خطیب بغدادی، تاریخ بغداد، ۷/۳۷۸؛ امین، اعیان الشیعه، ۲/۴۰.
  132. قمی، حسن‌بن‌محمد، ۲۰۳.
  133. طبری، دلائل الامامه، ۴۲۳–۴۲۴؛ ابن‌شهرآشوب، مناقب آل ابی‌طالب، ۴/۴۲۲؛ ابن‌صباغ، الفصول المهمة فی معرِفة الأئمَّه، ۲/۱۰۹۳.
  134. کلینی، الکافی، ۱/۵۰۵؛ طوسی، الغیبه، ۲۱۹.
  135. کلینی، الکافی، ۱/۵۰۵؛ مفید، الارشاد، ۲/۳۲۴؛ طوسی، الغیبه، ۲۱۹.
  136. عمید زنجانی، مصاحبه، ۱۰۰؛ روحانی، نهضت امام‌خمینی، ۲/۱۶۲؛ مؤسسه تنظیم، ۵/۴۸۵.
  137. عطاردی، مسند الامام‌العسکری، ۴۵–۸۷.
  138. عطاردی، مسند الامام‌العسکری، ۱۰۴–۱۱۴ و ۱۴۴–۱۶۲؛ امین، اعیان الشیعه، ۲/۴۱–۴۲.
  139. بلاغی، رسالة حول التفسیر المنسوب الی الامام‌العسکری، ۱۴۳–۱۵۱؛ علوی‌مهر، نگرشی تحلیلی بر تفسیر منسوب به امام‌حسن عسکری(ع)، ۵–۷.
  140. امام‌خمینی، تهذیب الاصول، ۳/۶۳۳؛ امام‌خمینی، الاجتهاد و التقلید، ۹۵–۹۷.
  141. امام‌خمینی، البیع، ۲/۱۷۷؛ امام‌خمینی، مکاسب، ۱/۳۷۱.
  142. امام‌خمینی، الاجتهاد و التقلید، ۹۵؛ امام‌خمینی، تنقیح الاصول، ۴/۶۳۴.
  143. آقابزرگ، الذریعة الی تصانیف الشیعه، ۲۲/۱۲۴.
  144. بیک‌ارباب، دارالایمان قم، ۵۱–۵۲؛ ناصرالشریعه، تاریخ قم، ۲۲۷.
  145. ابن‌اثیر، الکامل فی التاریخ، ۷/۲۷۴.
  146. طبسی، با خورشید سامرا، ۸۰.

منابع

  • قرآن کریم.
  • آقابزرگ طهرانی، محمدمحسن، الذریعة الی تصانیف الشیعه، بیروت، دارالاضواء، چاپ سوم، ۱۴۰۳ق.
  • آل قاسم، عدنان فرحان، تاریخ الحوزات العلمیه، قم، مرکز المصطفی العالمی للترجمه و النشر، چاپ دوم، ۱۳۹۵ش.
  • ابن‌اثیر، علی‌بن‌محمد، الکامل فی التاریخ، بیروت، دار صادر، ۱۳۸۵ق.
  • ابن‌حمزه طوسی، محمدبن‌علی، الثاقب فی المناقب، تحقیق نبیل رضا علوان، قم، انصاریان، ۱۴۱۹ق.
  • ابن‌خلکان، احمدبن‌محمد، وفیات الأعیان و أبناء الزمان، تحقیق احسان عباس، بیروت، دارالثقافه، بی‌تا.
  • ابن‌شعبه حرانی، حسن‌بن‌علی، تحف العقول فیما جاء من الحکم و المواعظ عن آل‌الرسول(ص)، تصحیح علی‌اکبر غفاری، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، ۱۴۰۴ق.
  • ابن‌شهرآشوب، مناقب آل ابی‌طالب، تحقیق سیدهاشم رسولی محلاتی، قم، علامه، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
  • ابن‌صباغ مالکی، علی‌بن‌محمد، الفصول المهمة فی معرِفة الأئمَّه، قم، دارالحدیث، چاپ اول، ۱۴۲۲ق.
  • اربلی، علی‌بن‌عیسی، کشف الغمة فی معرفة الائمة، بیروت، دارالاضواء، چاپ دوم، ۱۴۰۵ق.
  • اسکافی، محمدبن‌همام، منتخب الانوار فی تاریخ الائمة الاطهار، تحقیق علیرضا هزار، قم، دلیل ما، چاپ اول، ۱۴۲۲ق.
  • اشعری قمی، سعدبن‌عبدالله، المقالات و الفرق، تحقیق محمدجواد مشکور، تهران، علمی و فرهنگی، چاپ دوم، ۱۳۶۰ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، آداب الصلاة، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، چاپ شانزدهم، ۱۳۸۸ش.
  • امام‌خمینی، الاجتهاد و التقلید، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ دوم، ۱۳۸۴ش.
  • امام‌خمینی، الاستصحاب، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ سوم، ۱۳۸۵ش.
  • امام‌خمینی، بدائع الدرر فی قاعدة نفی الضرر، قم، مؤسسه تنظیم …، چاپ چهارم، ۱۳۸۷ش.
  • امام‌خمینی، التعادل و الترجیح، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ سوم، ۱۳۸۴ش.
  • امام‌خمینی، التعلیقة علی العروة الوثقی، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ دوم، ۱۳۸۶ش.
  • امام‌خمینی، تنقیح الاصول، تقریر حسین تقوی اشتهاردی، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ سوم، ۱۳۸۵ش.
  • امام‌خمینی، تهذیب الاصول، تقریر جعفر سبحانی، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ دوم، ۱۳۸۷ش.
  • امام‌خمینی، دیوان امام (سروده‌های حضرت امام‌خمینی)، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ پنجم، ۱۳۷۴ش.
  • امام‌خمینی، الرسائل العشره، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ سوم، ۱۳۸۷ش.
  • امام‌خمینی، رساله توضیح المسائل، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ هفتم، ۱۳۸۷ش.
  • امام‌خمینی، شرح امام‌خمینی، چهل حدیث، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ چهارم، ۱۳۸۸ش.
  • امام‌خمینی، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش.
  • امام‌خمینی، کتاب البیع، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
  • امام‌خمینی، کتاب الطهاره، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ دوم، ۱۳۸۵ش.
  • امام‌خمینی، معتمد الاصول، تقریر محمد فاضل لنکرانی، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ دوم، ۱۳۸۵ش.
  • امام‌خمینی، المکاسب المحرمه، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ دوم، ۱۳۸۵ش.
  • امین، سیدمحسن، اعیان الشیعه، بیروت، دارالتعارف للمطبوعات، ۱۴۰۴ق.
  • بحرانی، سیدهاشم، البرهان فی تفسیر القرآن، قم، بعثت، چاپ اول، ۱۴۱۶ق.
  • بلاغی، محمدجواد، رسالة حول التفسیر المنسوب الی الامام‌العسکری، تحقیق رضا استادی، مجله نور علم، شماره ۱۳، ۱۳۶۴ش.
  • بیک‌ارباب، محمدتقی، دارالایمان قم، به کوشش مدرسی طباطبایی، قم، حکمت، چاپ اول، ۱۳۵۳ش.
  • حر عاملی، محمدبن‌حسن، تفصیل وسائل الشیعة الی تحصیل مسائل الشریعه، قم، مؤسسه آل‌البیت(ع)، چاپ اول، ۱۴۰۹ق.
  • خامنه‌ای، سیدعلی، انسان ۲۵۰ ساله، تهران، مؤسسه ایمان جهادی، چاپ پنجاه و سوم، ۱۳۹۴ش.
  • خضری، سیداحمدرضا، تاریخ خلافت عباسی از آغاز تا پایان آل بویه، تهران، سمت، چاپ پنجم، ۱۳۸۴ش.
  • خطیب بغدادی، احمدبن‌علی، تاریخ بغداد، تحقیق مصطفی عبدالقادر، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۴۱۷ق.
  • دخیل، علی محمد علی، ائمتنا، بیروت، دارالمرتضی، چاپ پانزدهم، ۱۴۲۵ق.
  • روحانی، سیدحمید، نهضت امام‌خمینی، تهران، عروج، چاپ پنجم، ۱۳۸۱ش.
  • صدوق، محمدبن‌علی، کمال الدین و تمام النعمه، تصحیح علی‌اکبر غفاری، تهران، اسلامیه، چاپ دوم، ۱۳۹۵ق.
  • طباطبایی، سیدمحمدحسین، شیعه در اسلام، قم، بوستان کتاب، چاپ پنجم، ۱۳۸۸ش.
  • طبرسی، احمدبن‌علی، الاحتجاج علی أهل اللجاج، تحقیق محمدباقر خرسان، مشهد، نشر مرتضی، چاپ اول، ۱۴۰۳ق.
  • طبری امامی، محمدبن‌جریر، دلائل الامامه، قم، بعثت، چاپ اول، ۱۴۱۳ق.
  • طبسی، محمدجواد، با خورشید سامرا، ترجمه، عباس جلالی، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
  • طوسی، محمدبن‌حسن، اختیار معرفة الرجال، معروف به رجال کشی، تحقیق سیدمهدی رجایی، قم مؤسسه آل‌البیت(ع)، چاپ اول، ۱۳۶۳ش.
  • طوسی، رجال الطوسی، تحقیق جواد قیومی اصفهانی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ سوم، ۱۳۷۳ش.
  • طوسی، الغیبه، تصحیح عبادالله تهرانی و علی احمد ناصح، قم، دارالمعارف الاسلامیه، چاپ اول، ۱۴۱۱ق.
  • عطاردی، عزیزالله، مسند الامام‌العسکری، ابی‌محمد الحسن‌بن‌علی(ع) تهران، عطارد، چاپ اول، ۱۳۹۱ش.
  • علوی‌مهر، حسین، نگرشی تحلیلی بر تفسیر منسوب به امام‌حسن عسکری(ع)، مجله گلستان قرآن، شماره ۱۵۱، ۱۳۸۲ش.
  • عمید زنجانی، عباسعلی، مصاحبه، مجله حوزه، شماره ۳۷–۳۸، ۱۳۶۹ش.
  • قمی، حسن‌بن‌محمد، تاریخ قم، تحقیق سیدجلال‌الدین ارموی، تهران، توس، چاپ اول، ۱۳۶۱ش.
  • قمی، عباس، تتمة المنتهی، قم، مؤمنین، ۱۳۸۰ش.
  • کلینی، محمدبن‌یعقوب، الکافی، تصحیح علی‌اکبر غفاری و محمد آخوندی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.
  • مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار(ع)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق.
  • مدرسی، محمدتقی، امامان شیعه و جنبش‌های مکتبی، ترجمه حمیدرضا آژیر، مشهد، بنیاد پژوهش‌های آستان قدس رضوی، چاپ سوم، ۱۳۷۲ش.
  • مسعودی، علی‌بن‌حسین، اثبات الوصیه، قم، انصاریان، چاپ سوم، ۱۳۸۴ش.
  • مطهری، مرتضی، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، تهران، صدرا، چاپ دوم، ۱۳۷۹ش.
  • مظفر، محمدحسین، تاریخ شیعه، ترجمه محمدباقر حجتی، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ اول، ۱۳۶۸ش.
  • مفید، الارشاد، محمدبن‌محمد، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، تحقیق مؤسسه آل‌البیت(ع)، قم، کنگره شیخ مفید، چاپ اول، ۱۴۱۳ق.
  • مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، سیر مبارزات امام‌خمینی در آینه اسناد به روایت ساواک، تهران، چاپ اول، ۱۳۸۶ش.
  • ناصرالشریعه، محمدحسین، تاریخ قم، تصحیح علی دوانی، تهران، رهنمون، چاپ اول، ۱۳۸۳ش.
  • نجاشی، احمدبن‌علی، رجال النجاشی، تحقیق سیدموسی شبیری زنجانی، قم، مؤسسه انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، ۱۴۱۶ق.
  • نوبختی، حسن‌بن‌موسی، فرق الشیعه، بیروت، دارالاضواء، چاپ دوم، ۱۴۰۴ق.

پیوند به بیرون