اهداف قرآن

از ویکی امام خمینی
(تغییرمسیر از مقاصد قرآن)

اهداف قرآن، مقاصد اصلی و فرعی نزول قرآن.

در قرآن کریم در آیات پرشماری به هدف از نزول قرآن اشاره شده و مفسران اسلامی درباره اهداف قرآن مطالب مختلفی بیان کرده‌اند.

امام‌خمینی مقصد­شناسی قرآن را با اهمیت می‌داند و یکی از ویژگی‌های این کتاب آسمانی را هدف‌دار بودن آن می‌شمارد و بر این باور است که تا کنون تفسیر جامع در قرآن نوشته نشده که بیان کنند تمام مقاصد قرآن و جنبه هدایت‌گری آن باشد. ایشان در آثار خویش از اهداف و رابطه آنها تفسیر و تأویل بحث می‌کند و با دو شیوه عقلی و نقلی اهداف نزول قرآن را بر می‌شمارد.

امام‌خمینی برای قرآن کریم اهدافی برمی‌شمارد از جمله: ۱-دعوت به توحید ۲- هدایت و پند گرفتن ۳-انسان­‌سازی ۴-بیان احکام الهی. ایشان در مورد اهداف قصص قرآن کریم بر این باور است که تکرار قصص انبیاء الهی مانند آدم (ع)، موسی (ع)، ابراهیم(ع) و دیگر انبیاء الهی بدین سبب است که این حقایق و معارف در قلوب سخت تأثیر کند و قلب از آنها پند بگیرد.

امام‌خمینی به برخی موانع دستیابی به اهداف و معارف قرآن اشاره کرده‌ است از جمله: گناه، حب دنیا، خودبینی و قناعت به داشته‌ها، اعتقادات و آرای فاسد، تأکید بر نکات تجویدی و ظاهری، توجه به ثواب قرائت و توجه به اختلاف دیدگاه مفسران از عامه و خاصه.

مفهوم‌شناسی

هدف به معانی نشانه تیر،[۱] هر چیز مرتفع[۲] و غرض[۳] است. در اصطلاح مراد از اهداف قرآن، غایت و مقصدی است که خداوند متعال با نزول قرآن در پی تحقق آن است.[۴]

امام‌خمینی نیز هدف از قرآن را همان مقصود و مراد اصلی خداوند از انزال این کتاب الهی می‌داند[۵] و بر این باور است قرآن، کتاب معرفت، اخلاق و دعوت به سعادت و کمال است و هر مفسری که از این امر غفلت کرده یا چشم پوشیده یا به آن اهمیت نداده، از مقصود قرآن غفلت ورزیده است؛ چنان‌که معنای تفسیر نیز شرح مقاصد کلام الهی است و مفسر وقتی مقصد از نزول را بفهماند، مفسر است.[۶]

پیشینه

قرآن کریم خود در آیات فراوانی، هدف از نزول خود را بیان کرده است؛ مانند هدایت،[۷] تفکر و توسعه معرفت[۸] و تعقل و تدبر.[۹] مفسران و قرآن‌پژوهان نیز به این بحث توجه کرده و در آثار خویش به این موضوع پرداخته‌اند.[۱۰] آغاز بحث عالمان از اهداف قرآن را می‌توان از قرن دوم هجری دانست که مفسرانی، مانند مقاتل‌بن‌سلیمان بلخی در تفسیر خویش، این اهداف را تصحیح اعتقاد، تهذیب اخلاق، تشریع احکام و تعلیم مسلمانان برشمرده‌اند.[۱۱] در قرن‌های بعد، اندیشمندانی چون غزالی[۱۲] فخر رازی[۱۳] کاشفی[۱۴] ملاصدرا[۱۵] و همچنین بسیاری از متأخران، مطالبی دربارهٔ اهداف قرآن بازگفته‌اند و به‌منظور تبیین اهداف قرآن با تعابیر مختلف، بر جنبه تربیت انسان، هدایت و نزدیک‌شدن او به خداوند و سامان‌مندی زندگی بشر تأکید کرده‌اند.[۱۶]
از آنجاکه قرآن کریم کتاب هدایت است، در بیان مقاصد خود مانند روش متداول کتب فقهی و فلسفی عمل نکرده یا از علت حکمی آشکارا سخن نگفته است، اما در ضمن قیود و اوصاف و حکمت‌ها، به برخی شرایط و اهداف خود و گاه در ضمن مسایل اعتقادی، اخلاقی و قصص، به مقاصد خود اشاره کرده است.[۱۷] اهمیت این بحث به این جهت است که روشن‌شدن مقاصد و اهداف قرآن، در چگونگی نگرش مفسر به قرآن مؤثر است[۱۸] و از اصول تأثیرگذار در تغییر فهم و تفاوت تفاسیر به‌شمار می‌رود؛ زیرا برای مفسر مهم است که به صورت کلی یا در تفسیر آیه‌ای خاص، اهداف آن را ارزیابی کند و متناسب با آن مقصد، به سراغ آیه برود،[۱۹] همچنین این بحث مبنای مهم مسایل قرآنی، همچون زبان قرآن، ظواهر، امکان فهم و تفسیر قرآن است،[۲۰] چنان‌که هدف تفسیر نیز به هدف شناخت قرآن، به عنوان کتاب آسمانی و کتاب درس زندگی و کسب سعادت بازمی‌گردد.[۲۱]

امام‌خمینی مقصدشناسی قرآن را بااهمیت می‌داند و یکی از ویژگی‌های این کتاب آسمانی را هدف‌دار بودن آن می‌شمارد.[۲۲] ایشان تفسیر قرآن را چیزی جز فهم مقصد قرآن نمی‌داند و باور دارد مفسری می‌تواند تفسیر واقعی قرآن را به دست دهد که مقاصد قرآن را درک کرده باشد[۲۳] و هدف از تفسیر به هدف نزول قرآن بر می‌گردد. (ببینید: تفسیر) ایشان بر این باور است که تاکنون تفسیری جامع بر قرآن کریم ننوشته‌اند که بیان‌کننده تمامی مقاصد قرآن بوده و جنبه هدایت‌گری آن ـ همان گونه که در آیه ۲ سوره بقره ذکر شده است ـ کاملاً رعایت شده باشد.[۲۴] همچنین بر مفسر لازم است در تفسیر حقیقی قرآن، آن معارف و حکمت‌های دریافتی را در قالب مقاصد قرآن به متعلم تفهیم کند[۲۵] و در بیان این مقاصد بکوشد؛ زیرا غفلت از این روش، موجب محرومیت از آموزه‌های قرآنی و بستن راه هدایت به روی مردم می‌شود.[۲۶] ایشان در آثار خویش از اهداف قرآن و رابطه آن با تفسیر و تأویل بحث می‌کند و با دو شیوه عقلی و نقلی اهداف نزول قرآن را برمی‌شمرد[۲۷] و از اهداف گوناگون قرآن سخن می‌گوید که غالباً بر محور هدایت و تعلیم دور می‌زند، اما بیشتر تأکید ایشان در بیان مقاصد قرآن، بر توجه به سیر و سلوک، راهنمایی به معایب و اخلاق رذیله و توجه به کمالات انسانی است.[۲۸]

راه‌های شناخت اهداف قرآن

مفسران در تعیین راه‌های شناخت اهداف قرآن، به دو روش توجه کرده‌اند: ۱. مراجعه به خود قرآن؛ ۲. استفاده از منابع خارجی. در راه نخست، به استفاده از آیات زیربنایی و معارف کلیدی قرآن برای فهم آیات و مقاصد قرآن[۲۹] و در راه دوم به استفاده از روایات تفسیری در فهم مقاصد قرآن و شناخت سبب نزول آیات و مکی یا مدنی‌بودن آنان توجه می‌کنند.[۳۰]
امام‌خمینی نیز در به دست آوردن مقصود و اهداف قرآن به دو شیوه برون‌متنی (عقلی) و درون‌متنی که در آن از خود قرآن برای دستیابی به اهداف کمک گرفته می‌شود، استفاده کرده و معتقد است گذشته از جهات عقلی و برهانی که مقصد از تنزیل را می‌فهماند، باید مقصود و هدف قرآن را از خود کتاب و قرآن برگرفت؛ زیرا مصنف کتاب، مقصد خود را بهتر می‌داند.[۳۱] ایشان برای درک منطق و کشف مقصد قرآن تدبر و تفکر در آیات شریفه را مهم برمی‌شمارد،[۳۲] از این‌رو لازم است قاری، نظر تعلیم و تعلم قرآن داشته باشد که این کلید درهای معارف و حکمت‌های قرآن است.[۳۳]

اهداف اصلی و فرعی قرآن

ازجمله ویژگی‌های قرآن کریم که آن را جهان‌شمول و ابدی کرده، هدف‌داری قرآن کریم و قانون‌مندی این اهداف است.[۳۴] قرآن کریم در آیات پرشماری، از اهداف خود سخن گفته و اموری، مانند هدایت مردم،[۳۵] پندگرفتن صاحبان خرد،[۳۶] تعقل،[۳۷] تفکر و توسعه معرفت[۳۸] را اهداف نزول دانسته است.[۳۹] مفسران اهداف قرآن را به اعتبار اینکه بعضی مقاصد مهم‌ترند و دیگر موارد به آن بازمی‌گردد و آن را تکمیل می‌کند، تقسیم کرده‌اند.[۴۰]

ملاصدرا مقاصد قرآن کریم را در شش مقصد گنجانده و بر این باور است سه مقصد آن پایه و اصول است که عبارت است از:

۱. شناخت مبدأ؛ ۲. شناخت معاد؛ ۳. شناخت طریق و وصول به حق‌تعالی و سه مقصد دیگر فرع است: ۱. شناخت پیامبران؛ ۲. یادآوری سخنان منکران خدا و گمراهی آنها؛ ۳. تعلیم روش آبادسازی منازل و مراحل سلوک و طریق بندگی.[۴۱]

امام‌خمینی نیز برای قرآن کریم اهدافی برشمرده که از نظر موقعیت، فضیلت و اهمیت هم‌ردیف نیستند.[۴۲] ایشان بعضی از این اهداف را اهداف و مقاصد اصلی قرآن شمرده است؛ ازجمله:

  1. دعوت به توحید و معرفت خداوند: مقصد اصلی بعثت پیامبران(ع)، و فرستادن کتب آسمانی، نشر توحید، بیان معرفت الهی[۴۳] مانند شئون ذاتیه، اسمائیه، صفاتیه و افعالیه حق‌تعالی، بیان چگونگی رابطه حق و خلق و قطع ریشه کفر و شرک است[۴۴] همچنین بیان چگونگی و برهان بر مطالب حقه و معارف الهیه[۴۵] است.
  2. هدایت و پندگرفتن: ازجمله مقاصد نزول قرآن، هدایت مردم و پندگرفتن آنهاست و خود قرآن نیز در موارد فراوانی[۴۶] به این مقصد اشاره کرده است،[۴۷] تا انسان را به سوی عالم نور و راه راست، هدایت کند.[۴۸] این هدایت اگرچه برای همه افراد بشر است، اما هدایت خاص و رحمت رحیمی، مخصوص رستگاران و پرهیزکاران است؛ البته این به جهت تحدید در رحمت نیست، بلکه به سبب نقصان اشقیا در دریافت این رحمت است.[۴۹]
  3. انسان‌سازی، دعوت به تهذیب نفوس و تحصیل سعادت: این هدف خود دارای دو شاخه است: یکی تقوا به جمیع مراتب آن و دیگری ایمان به تمام مراتب و شئون که شامل اقبال به حق‌تعالی و رجوع به آن ذات مقدس می‌شود.[۵۰]

امام‌خمینی با استناد به بعضی آیات[۵۱] و روایات[۵۲] ازجمله مقاصد قرآن را نجات انسان‌ها از تعلق به دنیا و دنیاطلبی و رساندن آنها از نقص و ضعف به اوج کمال انسانیت می‌داند که از راه تصفیه و تزکیه نفوس از ناپاکی‌های عالم طبیعت و شفای بیماری‌های قلبی به دست می‌آید.[۵۳] همچنین ایشان با استناد به روایتی[۵۴] هدف و مقصد قرآن را تربیت انسان و رساندن او به کمال سعادت که همان حقیقت قلب سلیم است، می‌شمارد[۵۵] و بر این باور است وقتی انسان در این مقاصد قرآن تأمل کند، حقایق و معارفی تازه از آن درمی‌یابد و می‌فهمد مقصود اصلی قرآن، شفای بیماری‌های روحی است، گرچه شفای بیماری‌های جسمانی نیز با آن حاصل می‌شود.[۵۶]
امام‌خمینی به اهداف دیگری در آثار خود اشاره کرده است که در درجه بعدی اهمیت قرار دارد؛ مانند:

  1. بیان احکام الهی: قرآن کریم با اینکه روشنگر همه چیز و همه امور و «تِبْیاناً لِکلِّ شَیءٍ»[۵۷] بوده و واجد همه دستورها و احکامی است که بشر برای سعادت خود بدان نیازمند است[۵۸] دربردارنده چگونگی تعلم و تعلیم، حِکَم و مواعظ، کلیات قوانین شریعت و آداب و سنن الهیه است؛
  2. احوال معاد: هدف دیگر قرآن پرداختن به احوال معاد و براهین آن، کیفیت عقاب و ثواب و تفاصیل بهشت و جهنم است.[۵۹]
  3. اجرای عدالت اجتماعی: در نگاه امام‌خمینی، یکی از مقاصد قرآن کریم و بعثت انبیای الهی(ع)، رفع ظلم و برقراری عدالت در عرصه اجتماع به منظور اداره امور زندگی بشر است.[۶۰] ایشان لزوم مبارزه با سلاطین جور و ستمگران و کسانی را که در دین تصرف می‌کنند، ازجمله اموری می‌داند که قرآن با جدیت به دنبال آن است.[۶۱]

اهداف قصه‌های قرآن

قرآن کریم از آیات مختلفی در عقاید، اخلاق، احکام و علوم تشکیل شده است[۶۲] و در آیات متعددی نیز به بیان قصص و تاریخ انبیا(ع)، می‌پردازد[۶۳] که نشان‌دهنده اهمیت و هدفمندبودن بیان قصه‌ها در قرآن است. همچنین معارف و مواعظی را بازمی‌گوید که افراد از آن بهره برند و هدف آن صرف بیان تاریخ نیست.[۶۴]

اندیشمندان اسلامی اهداف مختلفی برای ذکر این قصه‌ها در قرآن برشمرده‌اند؛ ازجمله:

  1. اثبات وحی رسالی[۶۵]
  2. وحدت دین و عقیده در جمیع انبیا(ع)،[۶۶]
  3. بشارت به مؤمنان به شمول نصرت و لطف الهی برای انبیا(ع)، و مؤمنان.[۶۷]
  4. تربیت انسان[۶۸] در جهت ایمان به غیب و عمومیت قدرت الهی نسبت به همه اشیا.[۶۹]

امام‌خمینی نیز خاطرنشان کرده است که بیان قصه‌های انبیا(ع)، در قرآن به جهت بیان تاریخ و مجرد اخبار و قصه‌گویی نیست؛ آن‌چنان‌که در کتاب‌های تاریخی دیده می‌شود؛ زیرا قرآن کریم کتاب قصه و تاریخ نیست[۷۰] بلکه کتاب توحید، معارف، مواعظ و حکمت‌ها و کتاب سیر و سلوک الی‌الله است و در این قصه‌ها چگونگی تربیت حق‌تعالی نسبت به انبیا(ع)، و تربیت انبیا(ع)، نسبت به مردم بیان می‌شود و در آن، معارف و تعلیمات بی‌شماری است که عقل را متحیر می‌کند.[۷۱] ایشان بر این باور است که بیان قصه در قرآن کریم با روش و اسلوب خاصی در بیان حقایق و معارف همراه است و اغراض خاصی را در این قصه‌ها دنبال می‌کند.[۷۲]
به باور امام‌خمینی، تکرار قصص انبیای الهی(ع)، مانند آدم(ع)، موسی(ع)، ابراهیم(ع)، و دیگر انبیا(ع)، بدین سبب است که این حقایق و معارف در قلوب سخت، تأثیر کند و قلب‌ها از آن پند گیرند. ایشان تأکید می‌کند که قرآن برای سعادت همه مردم در همه زمان‌هاست و انسان نیز حالات مختلفی دارد؛ به گونه‌ای‌که نمی‌توان همه مردم را با یک روش دعوت کرد، بلکه باید این معارف با بیان‌های مختلفی در ضمن قصه، تاریخ، گاهی با صراحت و گاهی به کنایه، رمز و مثال، همراه با تکرار بیان شود تا تمام طبقات مردم در تمام زمان‌ها و مکان‌ها از آن استفاده کنند،[۷۳] از این جهت تفکر در قصه‌های قرآنی و عبرت‌گرفتن از احوال اشخاصی که سلطنت، عظمت و ثروت داشتند و این امور سبب هلاکت آنها شد، بهترین علاج مفاسد اخلاقی به‌شمار می‌رود.[۷۴]

ویژگی‌های مقاصد قرآن

برخی اندیشمندان اسلامی ویژگی اهداف قرآن را جامعیت آن می‌دانند که منحصر به احکام تکلیفی نیست[۷۵] و همه مردم را در همه زمان‌ها شامل می‌شود[۷۶] و سه بعد بینش، گرایش و عمل را دربر می‌گیرد، اما بعد بینش و فکر انسان مانند غفلت‌زدایی، بعد گرایش مانند انذار و پنددادن و بعد عمل مانند هدایت به صراط مستقیم است،[۷۷] همچنین به باور برخی مفسران، برای ایجاد نشاط و انگیزه در خواننده قرآن، مقاصد مختلف در یک سوره، پراکنده بیان شده است.[۷۸]

امام‌خمینی نیز برای اهداف قرآن ویژگی‌هایی برشمرده است؛ ازجمله:

  1. فطری‌بودن اهداف قرآن:[۷۹] اهداف قرآن فطری است؛ زیرا گرایش به توحید و شناخت خداوند و عشق به کمال مطلق و تنفر از نقائص و همچنین میل به بقا و راحت مطلق و قسط و عدالت، جملگی از امور فطری است و افزون بر برهان‌پذیر بودن، از نظر درک فطری نیز قابل تصور و تصدیق است.[۸۰] (ببینید: فطرت)
  2. جامع‌بودن اهداف قرآن: قرآن کریم به همه جهات مادی و معنوی و ابعاد فردی و اجتماعی بشر توجه تام می‌کند و در عین حال که یک کتاب معنوی عرفانی است، به تهذیب نفس نظر دارد و دلیل و برهان نیز اقامه می‌کند؛ همچنان‌که به مسایل حکومتی و اجتماعی توجه می‌کند و برنامه‌هایی برای اصلاح مردم و جامعه ارایه می‌دهد.[۸۱] (ببینید: جامعیت قرآن)
  3. تنوع در بیان: مقاصد قرآن با عبارات مختلف و مواعظ به طرق گوناگونی تکرار شده است تا افزون بر اینکه متنوع باشد و ایجاد کسالت نکند، متناسب با سطح درک و معرفت قشرهای مختلف باشد و هر یک از آنان را به طریقی دعوت کند و مقاصد را بفهماند.[۸۲]
  4. مراتب داشتن اهداف قرآن: مقاصد قرآن مراتب متعددی دارد و همه افراد در سطح‌های مختلف می‌توانند از آن بهره برند.[۸۳] قرآن همانند سفره گسترده الهی برای تمامی بشر است که هر کس به فراخور ظرفیتش از آن بهره‌مند می‌شود.[۸۴]

موانع دستیابی به اهداف قرآن

برخی اندیشمندان موانعی برای بهره‌مندی از اهداف قرآن برشمرده‌اند؛ ازجمله:

  1. ایمان‌نداشتن به رسالت اسلامی و دعوت قرآن: کسی می‌تواند از مقاصد قرآن بهره‌مند شود که به درستی رسالت و دعوت قرآن ایمان کامل داشته باشد؛ اما با آلوده‌بودن به شرک و بی‌ایمانی هرگز نمی‌توان به مقاصد قرآن دست یافت.[۸۵]
  2. مشغول‌شدن به علوم ادبی و تجربی: یکی از موانعی که انسان را از مقاصد قرآن دور می‌کند، تفاسیری است که انسان را تنها به مباحث اعراب و قواعد نحوی و بلاغی و علوم تجربی و مانند آن مشغول می‌سازد.[۸۶]

امام‌خمینی نیز به برخی موانع دستیابی به اهداف و معارف قرآن اشاره کرده است؛ ازجمله:

  1. گناه: حجاب گناهان و تاریکی‌های حاصل از طغیان و سرکشی در برابر پروردگار، مانع از این می‌شود که قلب انسان حقایق و معارف الهی را درک کند؛ زیرا هنگامی که قلب به واسطه گناه تحت سلطه و تصرف شیطان قرار می‌گیرد، همه قوا نیز به تصرف او در می‌آیند و چشم و گوش در برابر معارف و مواعظ الهی کور و کر می‌شوند.[۸۷]
  2. حب دنیا: دوستی دنیا سبب می‌شود تمام همت انسان صرف دنیا شود و قلب او از ذکر خداوند غافل بماند. به باور امام‌خمینی، کسی که خواهان بهره‌بردن از معارف و مواعظ الهی است، باید قلب خود را از پلیدی تعلقات دنیوی پاک کند.[۸۸]
  3. خودبینی و قناعت به داشته‌ها: ازجمله حجاب‌های بزرگ میان انسان و قرآن خودبینی است که سبب بی‌نیازدیدن خویش از قرآن می‌شود؛ همانند اینکه اهل تجوید به علم جزیی خود قانع شوند و «حاملان قرآن» را بر خود تطبیق کنند. این خودبینی، آنان را از فهم کتاب خدا و استفاده از آن محروم می‌سازد؛ همین‌طور صاحبان علوم ادبیات، تفسیر، فلسفه و عرفان.[۸۹]
  4. اعتقادات و آرای فاسد: این حجاب غالباً از تبعیت و تقلید کورکورانه پدید می‌آید. اعتقادی که با شنیدن سخنان از پدر و مادر یا اهل منبر جاهل به مسایل، در دل انسان نفوذ می‌یابد و مانع میان او و آیات الهی می‌شود؛ مانند اینکه آیات مربوط به لقاءالله را به دلیل عقیده به بسته‌بودن راه معرفت خداوند، به‌طور کلی توجیه و تأویل می‌کنند.[۹۰]
  5. عقیده به انحصار استفاده از قرآن: اعتقاد و جمود بر اینکه تنها مفسران، حق استفاده از قرآن را دارند و تفکر و تدبر در آیات آن، همان تفسیر به رأی ممنوع است، از حجاب‌های استفاده از قرآن و معارف متعدد آن است.[۹۱] (ببینید: فهم قرآن)
  6. تأکید بر نکات تجویدی و ظاهری: رعایت نکات تجویدی و توجه به نکات بلاغت، وجوه اعجاز، جهات تاریخی، اسباب و اوقات نزول، مکی و مدنی‌بودن آیات و سور و اختلاف قرائات نیز حجاب رسیدن به مقاصد قرآن است.[۹۲]
  7. توجه به ثواب قرائت: قرائت قرآن تنها برای اخذ ثواب و اجر، موجب محجوب‌شدن از حقایق قرآن است.[۹۳]
  8. توجه به اختلاف دیدگاه مفسران از عامه و خاصه.[۹۴]

پانویس

  1. ابن‌منظور، لسان العرب، ۹/۳۴۵–۳۴۶؛ دهخدا، لغتنامه دهخدا، ۱۴/۲۰۷۱۲.
  2. فیومی، المصباح المنیر فی غریب الشرح الکبیر، ۶۳۵؛ طریحی، مجمع البحرین، ۵/۱۳۲.
  3. فراهیدی، العین، ۴/۲۸؛ عسکری، الفروق فی اللغه، ۲۶.
  4. حکیم، علوم القرآن، ۴۵–۴۹؛ مصباح یزدی، قرآن‌شناسی، ۲/۲۳.
  5. امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۱۹۳.
  6. امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۱۹۲–۱۹۳.
  7. بقره، ۲؛ زمر، ۴۱.
  8. حشر، ۲۱.
  9. ص، ۲۹؛ یوسف، ۲.
  10. مقاتل، تفسیر مقاتل‌بن‌سلیمان، ۵/۱۲۹؛ فخر رازی، مفاتیح الغیب (التفسیر الکبیر)، ۱/۱۵۶.
  11. مقاتل، تفسیر مقاتل‌بن‌سلیمان، ۵/۱۲۹.
  12. جواهر القرآن و درره، ۱۱–۲۱.
  13. فخر رازی، مفاتیح الغیب (التفسیر الکبیر)، ۱/۱۵۶ و ۲۶/۳۲۱.
  14. کاشفی، جواهر التفسیر، ۴۲۴.
  15. ملاصدرا، مفاتیح الغیب، ۳۰، ۴۹–۵۲.
  16. طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۲/۳۸۳، ۳/۷۵ و ۲۰/۳۳۲.
  17. ایازی، ملاکات احکام، ۱۱۶–۱۲۶.
  18. ایازی، تفسیر قرآن، ۱/۹۰.
  19. ایازی، تفسیر قرآن، ۱/۱۸۹.
  20. کلانتری، امکان و موانع فهم صحیح قرآن کریم از منظر امام‌خمینی، ۱۷۵.
  21. ایازی، تفسیر قرآن، ۱/۱۸۸.
  22. امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۱۸۴–۱۸۵؛ امام‌خمینی، تفسیر حمد، ۱۰۹–۱۱۰؛ امام‌خمینی، حدیث جنود، ۱۱.
  23. امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۱۹۲–۱۹۳.
  24. امام‌خمینی، تفسیر حمد، ۹۱–۹۳؛ امام‌خمینی، تقریرات، ۳/۳۶۱–۳۶۲؛ امام‌خمینی، صحیفه، ۱۹/۸.
  25. امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۱۹۲–۱۹۳.
  26. امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۱۹۳.
  27. امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۱۹۲–۱۹۳.
  28. امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۱۹۴؛ امام‌خمینی، صحیفه، ۱۸/۲۶۲–۲۶۳؛ ← ایازی، تفسیر قرآن، ۱/۱۹۱.
  29. زحیلی، تفسیر الوسیط، ۱/۴۴۴؛ طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۳/۸۶.
  30. طاهری، درس‌هایی از علوم قرآنی، ۲/۳۰۳؛ رجبی، روش تفسیر قرآن، ۲۷۲.
  31. امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۱۹۳.
  32. امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۲۰۳؛ امام‌خمینی، صحیفه، ۳/۳۴۸–۳۴۹.
  33. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۹۲.
  34. طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱/۵۹–۶۲ و ۲/۱۳۲–۱۳۳.
  35. بقره، ۲؛ زمر، ۴۱.
  36. ص، ۲۹؛ نور، ۱.
  37. یوسف، ۲.
  38. حشر، ۲۱.
  39. ← ایازی، تفسیر قرآن، ۱/۹۰–۹۳ و ۱۸۸–۱۸۹.
  40. ابن‌عاشور، التحریر و التنویر، ۱/۱۳۱؛ ملاصدرا، مفاتیح الغیب، ۴۹.
  41. ملاصدرا، مفاتیح الغیب، ۴۹–۵۲؛ المظاهر الالهیه، ملاصدرا، ۱۳–۱۴.
  42. کسار، فهم القرآن، ۱۲۷.
  43. کسار، فهم القرآن، ۱۵۳.
  44. امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۱۵۳، ۱۸۵، ۱۸۹ و ۱۹۴؛ امام‌خمینی، صحیفه، ۱۹/۲۸۴–۲۸۵.
  45. امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۱۹۱.
  46. بقره، ۲؛ نحل، ۴۴؛ ص، ۲۹.
  47. امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۱۸۴ و ۱۹۳؛ امام‌خمینی، تقریرات، ۳/۳۶۱–۳۶۲.
  48. امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۲۰۳.
  49. امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۲۴۶.
  50. امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۱۸۶.
  51. اسراء، ۸۲.
  52. نهج البلاغه، خ۱۰۹، ۱۵۵.
  53. امام‌خمینی، حدیث جنود، ۱۱؛ امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۱۸۴–۱۸۵ و ۲۰۵؛ امام‌خمینی، تفسیر حمد، ۱۰۹–۱۱۰؛ امام‌خمینی، صحیفه، ۸/۴۳۸ و ۱۱/۳۸۰.
  54. کلینی، الکافی، ۲/۱۶.
  55. امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۱۸۶، ۲۰۳ و ۲۹۷؛ امام‌خمینی، صحیفه، ۷/۲۸۵.
  56. امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۲۰۵.
  57. نحل، ۸۹.
  58. امام‌خمینی، ولایت فقیه، ۲۹.
  59. امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۱۸۹–۱۹۱؛ امام‌خمینی، صحیفه، ۱۵/۵۰۴.
  60. امام‌خمینی، ولایت فقیه، ۷۰–۷۱ و ۱۳۸–۱۴۱؛ امام‌خمینی، صحیفه، ۷/۱۱۷ و ۱۷/۴۳۴.
  61. امام‌خمینی، ولایت فقیه، ۶۵ و ۱۵۰؛ امام‌خمینی، صحیفه، ۲۱/۳۹۷.
  62. مغنیه، التفسیر المبین، ۴۱۹.
  63. بقره، ۵۱؛ مائده، ۲۷؛ یوسف، ۴.
  64. قاسمی، تفسیر القاسمی، ۱/۷۴.
  65. شحاته، تفسیر القرآن الکریم، ۶/۲۱۴۲.
  66. حکیم، علوم القرآن، ۳۵۶.
  67. حکیم، علوم القرآن، ۳۶۰.
  68. ابن‌عاشور، التحریر و التنویر، ۲۳/۱۳۷.
  69. حکیم، علوم القرآن، ۳۶۵.
  70. امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۱۸۷؛ امام‌خمینی، تقریرات، ۳/۴۵۸.
  71. امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۱۸۶.
  72. امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۱۸۶–۱۸۸؛ امام‌خمینی، تقریرات، ۳/۳۶۲ و ۴۵۸.
  73. امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۱۸۷.
  74. امام‌خمینی، حدیث جنود، ۳۷۸.
  75. آلوسی، روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم و السبع المثانی، ۱۵/۴۸۵.
  76. طباطبایی، المیزان فی تفسیر القرآن، ۱۸/۲۹–۳۰.
  77. مصباح یزدی، قرآن‌شناسی، ۲/۲۳–۴۳.
  78. مراغی، تفسیر المراغی، ۱۱/۵۸.
  79. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۲/۵۱۱.
  80. امام‌خمینی، چهل حدیث، ۱۸۵–۱۸۶ و ۳۵۸؛ ← ایازی، تفسیر قرآن، ۱/۸۸.
  81. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۷/۴۳۴–۴۳۵؛ ← ایازی، تفسیر قرآن، ۱/۸۹.
  82. امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۱۸۷–۱۸۸؛ امام‌خمینی، صحیفه، ۱۳/۳۹۷.
  83. امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۱۸۵–۱۸۶.
  84. امام‌خمینی، تفسیر حمد، ۱۷۰؛ امام‌خمینی، صحیفه، ۱۸/۲۶۳.
  85. عمید زنجانی، مبانی و روشهای تفسیر قرآن، ۳۲۴.
  86. رشید رضا، تفسیر القرآن الحکیم (المنار)، ۱/۷.
  87. امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۲۰۱.
  88. امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۲۰۲.
  89. امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۱۹۵–۱۹۶.
  90. امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۱۹۶–۱۹۷.
  91. امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۱۹۹.
  92. امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۱۹۲؛ امام‌خمینی، چهل حدیث، ۴۹۹.
  93. امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۱۹۲.
  94. امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۱۹۲.

منابع

  • قرآن کریم.
  • آلوسی، سیدمحمود، روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم و السبع المثانی، تصحیح علی عبدالباری عطیه، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۴۱۵ق.
  • ابن‌عاشور، محمد طاهر، التحریر و التنویر، تفسیر ابن‌عاشور، بیروت، مؤسسه التاریخ العربی، چاپ اول، ۱۴۲۰ق.
  • ابن‌منظور، محمدبن‌مکرم، لسان العرب، تحقیق جمال‌الدین میردامادی، بیروت، دارالفکر ـ دار صادر، چاپ سوم، ۱۴۱۴ق.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، امام‌خمینی، آداب الصلاة، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، چاپ شانزدهم، ۱۳۸۸ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، تفسیر سوره حمد، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ یازدهم، ۱۳۸۸ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، تقریرات فلسفه امام‌خمینی، تقریر سیدعبدالغنی اردبیلی، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ دوم، ۱۳۸۵ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، شرح چهل حدیث، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ چهارم، ۱۳۸۸ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، شرح حدیث جنود عقل و جهل، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ دوازدهم، ۱۳۸۷ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، ولایت فقیه، حکومت اسلامی، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ بیستم، ۱۳۸۸ش.
  • ایازی، سیدمحمدعلی، تفسیر قرآن مجید برگرفته از آثار امام‌خمینی، تهران، عروج، چاپ اول، ۱۳۸۴ش.
  • ایازی، سیدمحمدعلی، ملاکات احکام و شیوه‌های استکشاف آن، قم، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۶ش.
  • حکیم طباطبایی، سیدمحمدباقر، علوم القرآن، قم، مجمع الفکر الاسلامی، چاپ سوم، ۱۴۱۷ق.
  • دهخدا، علی‌اکبر، لغتنامه دهخدا، تهران، دانشگاه تهران، چاپ اول، ۱۳۷۳ش.
  • رجبی، محمود، روش تفسیر قرآن، قم، پژوهشکده حوزه و دانشگاه، چاپ اول، ۱۳۸۳ش.
  • رشید رضا، محمد، تفسیر القرآن الحکیم (المنار)، بیروت، دارالمعرفه، چاپ اول، ۱۴۱۴ق.
  • زحیلی، وهبةبن‌مصطفی، تفسیر الوسیط، دمشق، دارالفکر، چاپ اول، ۱۴۲۲ق.
  • شحاته، عبدالله محمود، تفسیر القرآن الکریم، قاهره، دار غریب، چاپ اول، ۱۴۲۱ق.
  • طاهری، حبیب‌الله، درس‌هایی از علوم قرآنی، قم، اسوه، چاپ اول، ۱۳۷۷ش.
  • طباطبایی، سیدمحمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، ۱۴۱۷ق.
  • طریحی، فخرالدین، مجمع البحرین، تصحیح سیداحمد حسینی اشکوری، تهران، مرتضوی، چاپ سوم، ۱۳۷۵ش.
  • عسکری، حسن‌بن‌عبدالله، الفروق فی اللغه، بیروت، دارالآفاق الجدیده، چاپ اول، ۱۴۰۰ق.
  • عمید زنجانی، عباسعلی، مبانی و روشهای تفسیر قرآن، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، چاپ سوم، ۱۳۷۳ش.
  • غزالی، ابوحامد، جواهر القرآن و درره، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اوّل، ۱۴۰۹ق.
  • فخر رازی، محمدبن‌عمر، مفاتیح الغیب (التفسیر الکبیر)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ سوم، ۱۴۲۰ق.
  • فراهیدی، خلیل‌بن‌احمد، کتاب العین، تحقیق مهدی مخزومی و ابراهیم سامرایی، قم، هجرت، چاپ دوم، ۱۴۰۹ق.
  • فیومی، احمدبن‌محمد، المصباح المنیر فی غریب الشرح الکبیر، قم، هجرت، چاپ دوم، ۱۴۱۴ق.
  • قاسمی، محمد جمال‌الدین، تفسیر القاسمی، محاسن التأویل، تحقیق محمد باسل عیون‌السود، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۴۱۸ق.
  • کاشفی سبزواری، حسین‌بن‌علی، جواهر التفسیر، تهران، میراث مکتوب، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
  • کسار، جواد علی، فهم القرآن، قم، عروج، چاپ اول، ۱۳۸۲ش.
  • کلانتری، ابراهیم، امکان و موانع فهم صحیح قرآن کریم از منظر امام‌خمینی، مجله بینات، شماره ۲۲ و ۲۳، ۱۳۷۸ش.
  • کلینی، محمدبن‌یعقوب، الکافی، تصحیح علی‌اکبر غفاری و محمد آخوندی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.
  • مراغی، احمدبن‌مصطفی، تفسیر المراغی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، بی‌تا.
  • مصباح یزدی، محمدتقی، قرآن‌شناسی، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام‌خمینی، چاپ دوم، ۱۳۸۰ش.
  • مغنیه، محمدجواد، التفسیر المبین، قم، دارالکتاب الاسلامی، چاپ سوم، ۱۴۲۵ق.
  • مقاتل‌بن‌سلیمان، ابوالحسن، تفسیر مقاتل‌بن‌سلیمان، تحقیق عبدالله محمود شحاته، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ اول، ۱۴۲۳ق.
  • ملاصدرا، محمدبن‌ابراهیم، المظاهر الالهیة فی اسرار العلوم الکمالیه، تصحیح سیدمحمد خامنه‌ای، تهران، بنیاد حکمت صدرا، چاپ اول، ۱۳۸۷ش.
  • ملاصدرا، محمدبن‌ابراهیم، مفاتیح الغیب، تصحیح محمد خواجوی، تهران، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، چاپ اول، ۱۳۶۳ش.
  • نهج البلاغه، ترجمه سیدجمال‌الدین دین‌پرور، تهران، بنیاد نهج البلاغه، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.

پیوند به بیرون