تلاوت قرآن

از ویکی امام خمینی

تلاوت قرآن، خواندن قرآن با آداب خاص ظاهری و باطنی.

مفهوم‌شناسی

تلاوت، مصدر و از ریشه «تلو»،[۱] به معنای قرائت[۲] و پیروی[۳] است و در اصطلاح، قرائت پشت سر هم کلمات قرآن،[۴] همراه با تدبر، توجه و تأمل اجمالی در آن[۵] است و فرقی نمی‌کند از حفظ باشد یا از روی نوشته.[۶] برخی نیز معنای پیروی[۷] از کتاب‌های آسمانی[۸] را در آن وارد دانسته‌اند. امام‌خمینی تلاوت قرآن را همان قرائت قرآن می‌داند که بهتر است با توجه به معانی و مقاصد آن باشد.[۹]
ازجمله واژگان مرتبط با تلاوت، قرائت است که برخی آن دو را به یک معنا دانسته‌اند[۱۰]؛ چنانچه در کاربرد عمومی و عرفی نیز میان این دو واژه فرقی نیست، اما بعضی تلاوت را اخص از قرائت می‌دانند و معتقدند تلاوت در جایی به‌کار می‌رود که بیش از یک کلمه باشد، اما قرائت در یک کلمه هم به‌کار می‌رود.[۱۱] برخی نیز تلاوت را مختص پیروی از کتاب‌های آسمانی می‌دانند که گاهی با قرائت بوده و گاهی با امتثال اوامر و نواهی و تأثیرپذیری از ترغیب و انذار مضامین آن است.[۱۲]

پیشینه

در ادیان الهی به تلاوت کتاب‌های آسمانی توجه شده است؛ چنان‌که یهودیان شب اول عید شاووت و روزی که ده فرمان به حضرت موسی(ع) داده شد، بیدار می‌مانند و به تلاوت تورات می‌پردازند.[۱۳] مسیحیان نیز در روز یکشنبه در مراسم دعا و نیایش خود قسمتی از کتاب مقدس را تلاوت می‌کنند.[۱۴] در اسلام نیز بر تلاوت قرآن تأکید فراوان شده و یکی از دستورهای قرآن کریم قرائت به اندازه ممکن و میسور است.[۱۵] قرآن مؤمنان را تلاوت‌کنندگان حقیقی کتاب خداوند برشمرده است.[۱۶] توصیه به تلاوت قرآن مخصوص زمان و مکان خاص نیست؛ چنان‌که همه مسلمانان در نمازهای پنج‌گانه واجب، سوره‌هایی از آن را قرائت می‌کنند[۱۷] و در هر روز نیز تلاوت آیاتی از قرآن مستحب است[۱۸]؛ به‌ویژه در ماه رمضان تلاوت بسیار آن مستحب بوده و سفارش شده است.[۱۹] در روایات فراوانی پیامبر اکرم(ص) و ائمه(ع)، مسلمانان را به قرائت قرآن، تدبر در آن[۲۰] و به صوت نیکو خواندن آن[۲۱] تشویق کرده‌اند؛ همچنین برای قرائت قرآن آثار و ثواب‌هایی بیان کرده‌اند.[۲۲]
در زمان پیامبر(ص) شماری از صحابه در مدینه به قرائت قرآن و آموزش و آموختن آن می‌پرداختند؛ اما عموم مردم که از نعمت خواندن و نوشتن بی‌بهره بودند، راهی جز حفظ نداشتند.[۲۳] بزرگان صحابه همانند امیرالمؤمنین(ع)، عبدالله‌بن‌مسعود، ابی‌بن‌کعب، زیدبن‌ثابت و ابوالدرداء وظیفه داشتند قرآن را همان گونه که بر پیامبر(ص) نازل شده، فرا بگیرند و برای مردم قرائت کنند.[۲۴] در عصر خلفا مسئله قرائت و حفظ قرآن، رواج داشته و حکومت‌های جور از اینکه مردم به قرائت و حفظ ظاهری قرآن روی می‌آوردند، ترسی نداشتند؛ بلکه تلاش می‌کردند همین رویه متداول گردد[۲۵] (ببینید: قرآن)؛ اما در مکتب اهل بیت(ع) همواره، قرائت با تدبر ترویج شده است. آنان تلاوت را زمینه‌ساز تدبر در معانی و فهم آیات[۲۶] می‌دانستند. قرائت و تلاوت قرآن، از مباحث علوم قرآنی است و در بسیاری از کتاب‌های تفسیری و علوم قرآنی، تلاوت، فضیلت و آداب آن آمده است.[۲۷] علمای اخلاق و عرفان نیز در کتاب‌های خود باب‌هایی به موضوع تلاوت قرآن، ثواب تلاوت، وصف تلاوت‌کنندگان و آداب ظاهری و باطنی تلاوت قرآن اختصاص داده‌اند[۲۸] و خواندن قرآن را برترین عبادات معرفی کرده‌اند[۲۹]؛ بلکه برخی اهل معرفت، قرائت قرآن و ذکر را از لوازم سلوک دانسته‌اند.[۳۰]
در مباحث فقهی نیز به برخی احکام قرائت اشاره شده است، مانند حرمت قرائت سوره‌های عزائم (سجده‌دار) برای جُنُب،[۳۱] حائض[۳۲] و زن در حال نفاس[۳۳] و کراهت آن برای این افراد در غیر سوره‌های عزائم،[۳۴] همچنین وجوب طهارت برای لمس قرآن و استحباب آن در حال قرائت[۳۵] و چگونگی قرائت در نماز، مانند بعضی از قواعد تجوید.[۳۶] امام‌خمینی با اذعان به اهمیت و جایگاه تلاوت قرآن و بیان اینکه تلاوت قرآن از وصایای پیامبر(ص) است، به برخی احادیث در زمینه فضیلت تلاوت قرآن اشاره کرده[۳۷] و آدابی برای قرائت قرآن بیان کرده است.[۳۸] ایشان در کتاب‌های فقهی خود نیز به بحث قرائت در نماز و احکام مربوط به آن پرداخته است.[۳۹]

فضیلت و جایگاه

در برخی آیات، به فضیلت تلاوت و قرائت قرآن و برخی آداب آن، همانند استعاذه در آغاز قرائت،[۴۰] ترتیل[۴۱] و سکوت در هنگام تلاوت قرآن[۴۲] اشاره شده است. در روایات بسیاری نیز فضیلت قرائت قرآن کریم و ثواب تلاوت هر یک از سوره‌ها بیان شده[۴۳] و «قرائت» را روشنی‌بخش قلوب[۴۴] و کفاره گناهان[۴۵] معرفی کرده است.
در روایتی از امام‌سجاد(ع) آمده است آیات قرآن مانند گنجینه‌هایی هستند که با بازشدن هر گنجینه خوب است در آن نظر و تدبر شود.[۴۶] در بعضی روایات، درجات بهشت، به عدد آیات قرآن ذکر شده است و شخص با قرائت هر آیه، در روز قیامت درجه‌ای بالا می‌رود.[۴۷] قرآن نیز عهد خداوند شمرده شده که سزاوار است انسان هر روز در آن نظر کرده، دست‌کم پنجاه آیه قرائت کند.[۴۸] همچنین قرائتی که برای عمل به آن و اقامه فرایض و حلال و حرام آن باشد، سبب نجات از فتنه‌ها و شفاعت در آخرت می‌گردد.[۴۹] برخی اندیشمندان اسلامی نیز با تکیه بر روایات، به بیان فضیلت تلاوت قرآن و جایگاه آن پرداخته[۵۰] و نظرکردن به الفاظ قرآن و قرائت کلمات آن را از بزرگ‌ترین عبادات دانسته‌اند.[۵۱]
امام‌خمینی با استناد به روایات،[۵۲] تلاوت قرآن را یکی از وصایای پیامبر(ص)، عهد خداوند به سوی بندگان و گنجینه خداوند که شایسته است در آن نظر شود، دانسته،[۵۳] خاطرنشان می‌کند فضل همراه‌داشتن قرآن، تلاوت، تمسک، مداومت و تدبر در معانی و اسرار قرآن کریم، بیش از آن است که به فهم قاصر بشر برسد.[۵۴] به باور ایشان، قرائت قرآن حتی اگر همراه معرفت نباشد نیز، اثر دارد؛ زیرا این کتاب از طرف محبوب است و نامه محبوب، هرچند عاشق و محب مفاد آن را نداند، محبوب است، و ممکن است قرائت قرآن با این انگیزه، سبب توفیق و همراهی از طرف محبوب شود.[۵۵]

آداب و شرایط

اندیشمندان اسلامی برای تلاوت قرآن، آداب ظاهری و باطنی‌ای ذکر کرده‌اند. امام‌خمینی مانند دیگر اندیشمندان اسلامی،[۵۶] آیات الهی را ظهور و تجلی خداوند می‌داند[۵۷] و تأکید دارد قاری قرآن باید در هنگام تلاوت آن، آدابی را در ظاهر و نیز آدابی باطنی را مراعات کند که رعایت این آداب، زمینه‌ساز به دست آمدن مطلوبِ قرائت قرآن، یعنی نقش‌بستن صورت آن در قلوب، خواهد شد، و بدون رعایت آن، این مطلوب به دست نمی‌آید.[۵۸]
ازجمله آداب ظاهری اینهاست:

  1. تطهیر ظواهر از ناپاکی‌ها و ناشایستگی‌ها در نظر مردم[۵۹]؛
  2. ایستادن یا نشستن با وقار و تواضع، رو به قبله[۶۰]؛
  3. استعاذه در آغاز قرائت[۶۱]؛
  4. خواندن با آواز خوش تا نرسیدن به حد ترجیع[۶۲]؛
  5. حالت حزن و اندوه و گریستن در هنگام قرائت.[۶۳]

ازجمله آداب باطنی قرائت قرآن نیز اینهاست:

  1. پاک‌کردن خود از علوم عادی و افکار عامیانه تقلیدی[۶۴]؛
  2. به‌یادآوردن عظمت کلام الهی و صاحب آن[۶۵]؛
  3. حضور قلب[۶۶]؛
  4. تطهیر نفس از انانیتی که ظهور شیطان است، با تواضع و خشوع در مقابل مقام کبریایی و عظمت حق‌تعالی که در کلامش ظاهر شده است[۶۷]؛
  5. اندیشیدن و تدبر در معانی کلمات قرآن.[۶۸]

آداب ظاهری از دیدگاه امام‌خمینی

ازجمله آداب ظاهری تلاوت قرآن از دیدگاه امام‌خمینی عبارت‌اند از:

  1. ترتیل: امام‌خمینی با تمسک به روایتی،[۶۹] ترتیل را حد وسط سرعت و کندی‌ای می‌داند که سبب جدایی کلمات از یکدیگر می‌شود. به باور ایشان، نباید مقصود از قرائت، ختم‌کردن چندروزه قرآن یا ختم سوره باشد؛ بلکه اگر هدف قاری قرآن درمان بیماری‌های قلبی خود و هدایت با قرآن است، باید اسباب ظاهری و باطنی آن را فراهم آورد[۷۰]؛
  2. حزن در تلاوت و صدای خوش: امام‌خمینی با تمسک به روایاتی،[۷۱] تلاوت قرآن با حزن و صدای نیکو را مستحب می‌داند[۷۲]؛ اما وسیله‌قراردادن تلاوت قرآن برای نمایش‌دادن صدای خوش و آواز نیکو را تقبیح می‌کند[۷۳]؛
  3. طهارت: مستحب است قاری قرآن هنگام تلاوت با وضو باشد[۷۴]؛
  4. رو به قبله بودن: مستحب است قاری قرآن در هنگام تلاوت رو به قبله بنشیند.[۷۵]

آداب باطنی از دیدگاه امام‌خمینی

امام‌خمینی آدابی چند نیز به عنوان آداب باطنی تلاوت قرآن بیان کرده است:

تعظیم

بزرگ‌دانستن و محترم‌شمردن قرآن، چنان‌که امام‌خمینی خاطرنشان کرده، از آداب مهم قرائت است و موجب نورانی‌شدن قلب و حیات باطن انسان است و این کار موقوف بر فهمیدن عظمت، بزرگی و جلالت و کبریایی آن است.[۷۶] به باور ایشان به دلیل قابل فهم نبودن حقیقت قرآن برای بشر عادی، فهم عظمت قرآن نیز خارج از طاقت بشری است؛ اما به‌طور اجمالی، از ویژگی‌های همین کتابی که نازل شده، می‌توان عظمت آن را دریافت[۷۷] (ببینید: قرآن). همچنین، قرآن از جهات پرشماری دارای عظمت است:

  1. متکلم آن،
  2. محتویات و مقاصد آن؛
  3. واسطه رسیدن آن به پیامبر(ص)؛
  4. گیرنده آن که قلب پیامبر(ص) است؛
  5. شارح آن که امامان معصوم(ع) هستند؛
  6. وقت نزول آن که لیلةالقدر است[۷۸] (ببینید: قرآن  و اهداف قرآن)؛

نگاه تعلیمی به قرآن

بهره‌گیری از کتاب الهی، هنگامی میسر است که قاری نگاه آموزشی و بهره‌مندی داشته باشد؛ یعنی بداند قرآن می‌خواهد او را از مرتبه ناقصی که هست بالاتر بیاورد و نظر او به ثواب قرائت یا جهات ادبی آن نباشد[۷۹]؛

اخلاص

بدون اخلاص، نه تنها عمل ارزش ندارد، بلکه باطل است و خشم الهی را در پی دارد؛ چنان‌که در بعضی روایات، کسانی که قرائت قرآن را وسیله معیشت خود قرار می‌دهند، نکوهش شده‌اند.[۸۰] به باور امام‌خمینی اخلاص از عوامل مهم تأثیر قرآن بر قلوب و سرمایه تجارت آخرت و مقامات اخروی است که اهل بیت(ع) بسیار به آن سفارش کرده‌اند[۸۱]؛

حضور قلب

ازجمله آداب قرائت قرآن، حضور قلب است[۸۲] که به اعتقاد امام‌خمینی کلید کمالات و روح عبادات است[۸۳] و بسیاری از آداب قلبی دیگر، مقدمه آن هستند.[۸۴] حضور قلب گاهی اجمالی و گاهی تفصیلی است[۸۵] (ببینید: قلب  و نماز)؛

تفکر و تدبر

تفکر و تدبر در آیات الهی و قصص و حکایات آن-که برای رسیدن به مقصد قرآن صورت می‌گیرد-از بزرگ‌ترین آداب قرائت قرآن است.[۸۶] امام‌خمینی معتقد است هنگامی که قاری قرآن، مقصد را شناخت، راه استفاده از قرآن بر او گشوده و با پیوستگی تفکر در آن، به مطالب و معارفی از قرآن می‌رسد که تاکنون به آنها توجه نکرده است. اینجاست که متوجه شفابودن قرآن برای بیماری‌های قلبی می‌شود.[۸۷] قاری قرآن باید با تفکر در آیات آن، مراتب سلامت قوای ملکی و ملکوتی و راه‌های رسیدن به آنها را به دست آورد تا در هر مرتبه، از ظلمتی نجات یابد و در نهایت، نور مطلق در قلبش تجلی کرده، به راه مستقیم انسانیت هدایت گردد.[۸۸] به نظر ایشان، تفکر و تدبر در معانی قرآن، سبب اثرپذیری قلب و رسیدن به مقام یقین و حتی گذشتن از آن می‌شود و ممکن است جذبه خطاب‌های خداوند، او را از خود بی‌خود کند؛ تاجایی‌که قرآن را بی‌واسطه از متکلم آن بشنود[۸۹]؛

تطبیق

مقصود از تطبیق که از آداب مهم می‌باشد، این است که قاری قرآن در هر آیه از آیات که تفکر می‌کند، مفاد آن را با حال خود منطبق کند و به واسطه آن، کاستی‌اش را برطرف نموده، بیماری‌هایش را درمان کند.[۹۰] به نظر امام‌خمینی کسی که خواهان بیشترین بهره از قرآن و سلوک به سوی حق‌تعالی است، باید آیات الهی را با حالات خود تطبیق کند و خود را بر قرآن عرضه بدارد؛ برای نمونه طبق آیه دوم سوره انفال، ببیند آیا هنگام تلاوت قرآن قلبش فرو می‌ریزد و ایمانش فزونی می‌یابد یا نه[۹۱]؛ زیرا همان گونه که میزان در اعتبار و بی‌اعتباری احادیث، کتاب خداوند است؛ میزان در استقامت و کژرفتاری و سعادت و شقاوت انسان نیز کتاب الهی است. هر خُلق و صفتی که مخالف کتاب خداوند باشد، باطل است و هر چه موافق با قرآن و ولیّ کامل باشد، حق است[۹۲]؛

استعاذه

استعاذه از شیطان که مانع سیر و سلوک به سوی حق‌تعالی است، به‌ویژه استعاذه در قرائت نماز، از آداب مهم قرائت و نماز است.[۹۳] برخی اندیشمندان آن را در آداب ظاهری تلاوت قرآن آورده‌اند[۹۴]؛ اما امام‌خمینی با توجه به اینکه معتقد است مراد از استعاذه، به زبان جاری‌کردن لفظ مشهور استعاذه نیست و پناه‌بردن به حق‌تعالی از شیطان با لقلقه زبان و صورت بی‌روح به دست نمی‌آید،[۹۵] آن را از آداب ظاهری خارج می‌داند. ایشان اعتقاد دارد حقیقت استعاذه، حالت و کیفیتی نفسانی است که از علم کامل برهانی به مقام توحید فعلی حق، به دست می‌آید و سبب ایجاد حالت اضطرار، انقطاع و التجا به حق‌تعالی می‌شود و پس از آن به سبب اینکه زبان ترجمان قلب است، به صورت استعاذه زبانی ظهور می‌یابد.[۹۶] به اعتقاد ایشان، اگر از این حقایق و حالات در قلب اثری وجود نداشته باشد، این استعاذه، استعاذه به شیطان خواهد بود.[۹۷] ایشان برای استعاذه آداب و شرایطی مانند خلوص و ایمان ذکر کرده و آن را دارای مراتبی می‌داند[۹۸] (ببینید: شیطان).
امام‌خمینی افزون بر این آداب-که آنها را به‌طور مستقل و با عنوان آداب قرائت قرآن بیان داشته است-برخی آدابی که در مطلق عبادات مطرح شده‌اند را نیز جزو آداب قرائت قرآن می‌داند[۹۹]؛ مانند توجه به عزت ربوبیت و ذلت عبودیت،[۱۰۰] خشوع،[۱۰۱] طمأنینه،[۱۰۲] نشاط و بهجت در عبادت[۱۰۳] و تفهیم معانی قرآن و اذکار به قلب[۱۰۴] (ببینید: نماز).

آثار تلاوت

قرآن کریم تلاوت خود را سبب افزایش ایمان می‌داند[۱۰۵]؛ چنان‌که تلاوت آیات الهی توسط انبیا(ع) نیز برای مردم، سبب رشد و تزکیه آنان می‌شود.[۱۰۶] اندیشمندان اسلامی با استناد به برخی روایات،[۱۰۷] برای تلاوت کلام الهی آثار ظاهری و باطنی‌ای برشمرده‌اند؛ ازجمله آثار ظاهریِ تلاوت قرآن، فزونی نور دیده،[۱۰۸] تقویت حافظه[۱۰۹] و حیات قلب[۱۱۰] و ازجمله آثار باطنی آن، محو گناهان و به دست آوردن حسنات،[۱۱۱] کسب رضایت خداوند،[۱۱۲] بالارفتن درجات در بهشت[۱۱۳] و تخفیف در عذاب والدین[۱۱۴] است.
امام‌خمینی نیز به برخی آثار باطنی تلاوت قرآن اشاره کرده است؛ ازجمله:

  1. تلاوت قرآن سبب بالارفتن درجات معنوی قاری آن، نزدیک‌شدن به مبدأ نور[۱۱۵] و زیادشدن ایمان[۱۱۶] می‌شود. به باور ایشان هنگامی که به واسطه آیات الهی، ایمان قوی شود، نور ایمان به ظاهر و باطن سرایت می‌کند و نه تنها خود فرد هدایت می‌شود، بلکه نور او، دیگران را نیز هدایت می‌کند.[۱۱۷] امام‌خمینی با استناد به روایات، گفته است کسی که ده آیه از قرآن قرائت کند، در زمره «غافلین» نخواهد بود و قرائت بیش از ده آیه، سبب واردشدن قاری در زمره ذاکرین و در مراتب بعد، در زمره قانتین، خاشعین، فائزین و مجتهدین خواهد شد[۱۱۸]؛ همچنین قرائت قرآن برای یادگیری دین و رسیدن به وجه‌الله، ثوابی به میزان آنچه به فرشتگان و انبیا(ع) و مرسلین(ع) عطا می‌شود، خواهد داشت[۱۱۹]؛
  2. تلاوت حقیقی سبب می‌شود خوف الهی، قلب انسان را فراگیرد و قهراً کسی که از مقام الهی خوف دارد، در محضر او گناه و بی‌حرمتی نمی‌کند[۱۲۰]؛
  3. تلاوت به همراه تفکر، وسیله به دست آوردن سلامت قوای ملکی و ملکوتی قاری است[۱۲۱]؛
  4. قرآن قاری خود را شفاعت و با نیکوکاران محشور خواهد کرد[۱۲۲]؛
  5. قرآن وارد گوشت و خون قاری جوان می‌شود؛ به این معنا که صورت قرآن در قلب او آرام می‌گیرد، به گونه‌ای که باطن او به اندازه لیاقت و استعدادش، قرآن می‌گردد.[۱۲۳] به نظر امام‌خمینی این معنا در افراد، مختلف است و تا جایی می‌رسد که باطن ذات آنان، تمام حقیقت کلام جامع الهی شده، در حقیقت، شخص، قرآن جامع و فرقان قاطع می‌گردد؛ همانند امیرمؤمنان(ع) و امامان معصوم(ع) که سر تا پا، تحقق آیات الهی و قرآن تام و تمام‌اند.[۱۲۴]

موانع تأثیر تلاوت

قرآن کریم عواملی را مانع تأثیر تلاوت قرآن دانسته است؛ ازجمله:

  1. غفلت از یاد خداوند[۱۲۵]؛
  2. استکبار در برابر دعوت انبیا(ع)[۱۲۶]؛
  3. آلوده‌شدن به گناه[۱۲۷]؛
  4. محجوب‌بودن قلب.[۱۲۸]

اندیشمندان اسلامی نیز عناد،[۱۲۹] استکبار،[۱۳۰] غرور[۱۳۱] و صرف دقت و همت در تصحیح مخارج حروف[۱۳۲] را مانع تدبر معانی قرآن و پندگرفتن از مواعظ آن می‌دانند.
امام‌خمینی زنگارگرفتن قلب را نیز از عواملی می‌داند که مانع تأثیر مواعظ و حقایق قرآن بر قلب می‌شود؛ زیرا قلب مانند آینه‌ای است که محل ظهور تجلیات الهی و حقایق و معارف است. وقتی شیطان بر قلب سلطنت کند، چشم و گوش از معارف و مواعظ الهی بسته شده، کور و کر می‌شوند؛ همچنین طبق بعضی آیات[۱۳۳] قلب‌های آنان مانند حیواناتی خواهد شد که از تفکر بی‌بهره‌اند؛ بلکه با نظر در آیات، غفلت و استکبار آنان بیشتر می‌گردد. ایشان حب دنیا را نیز پرده غلیظی می‌داند که میان قلب و معارف و موعظه‌های آن قرار می‌گیرد و مانع تأثیر آیات می‌گردد[۱۳۴]؛ همچنان‌که پیروی و تقلید از آرای باطله نیز سبب می‌شود قاری قرآن از آیات شریفه بهره نبرد و چه بسا ظواهر آیات را به سبب اینکه مخالف عقیده‌ای است که در قلب او جای‌گرفته، از ظاهر خود برگرداند.[۱۳۵] به نظر امام‌خمینی آدابی که برای قرائت قرآن بیان شده است، برای صرف همت انسان در درست اداکردن حروف نیست؛ برخلاف آنچه برای برخی قاریان قرآن متداول شده است؛ زیرا این روش افزون بر اینکه سبب بازداشتن انسان از معنا و تفکر در آن می‌شود، در بسیاری اوقات سبب خارج‌شدن کلمات از صورت اصلی خود و باطل‌شدن تجوید می‌شود.[۱۳۶] به باور ایشان سرگرم الفاظ‌شدن و بازماندن از سرّ نزول قرآن و معارف و اخلاق آن، از حیله‌های شیطان برای انسان متعبد است.[۱۳۷]

سیره عملی امام‌خمینی

امام‌خمینی که نخستین ختم قرآن ایشان در هفت‌سالگی بود،[۱۳۸] افزون بر توصیه پیوسته و مؤکد به تلاوت-همراه با تفکر قرآن،[۱۳۹] خود نیز به تلاوت قرآن مقید بود و همیشه قرآنی در نزدیکی‌اش قرار داشت[۱۴۰] و ایشان به تلاوت منظم قرآن در ساعات خاصی از شبانه‌روز مقید بود و در آن اوقات کسی را به حضور نمی‌پذیرفت و پاسخ پرسش کسی را نمی‌داد.[۱۴۱] ایشان هر جزء قرآن را هشت قسمت و هر قسمت را در زمان خاصی قرائت می‌کرد.[۱۴۲] معمولاً پیش از فرارسیدن وقت هر نماز[۱۴۳] و پس از نماز شب تا هنگام نماز صبح و پس از آن،[۱۴۴] به قرائت قرآن می‌پرداخت.
امام‌خمینی افزون بر تلاوت در اوقات خاص، در هر فرصتی که فراغتی می‌یافت، به قرائت قرآن مشغول می‌شد[۱۴۵]؛ حتی دقایقی پیش از آماده‌شدن سفره غذا که معمولاً به هدر می‌رود نیز به تلاوت قرآن می‌پرداخت.[۱۴۶] انس ایشان با قرآن، همراه با رعایت آداب ظاهری و باطنی بود.[۱۴۷] ایشان در حال قرائت قرآن به گونه‌ای بود که گویی در محضر حق‌تعالی نشسته است و به جایی تکیه نمی‌داد.[۱۴۸] هنگامی که ایشان در نجف بود، در ماه مبارک رمضان هر روز ده جزء قرآن می‌خواند؛ یعنی هر سه روز، یک بار قرآن را ختم می‌کرد.[۱۴۹] برنامه قرائت قرآن ایشان در روزهای بیماری نیز قطع نشد و گفته شده و گفته شده حتی زمانی که پزشک توصیه کرد چند روزی به چشم خود استراحت دهد، پاسخ داد که چشم را برای خواندن قرآن می‌خواهد[۱۵۰] (ببینید: اخلاق و سیره امام‌خمینی).

پانویس

  1. ‌فراهیدی، کتاب العین، ۸/۱۳۴؛ راغب، مفردات الفاظ القرآن، ۱۶۷
  2. ‌صاحب‌بن‌عباد، المحیط فی اللغه، ۹/۴۶۰
  3. ‌جوهری، الصحاح تاج اللغة، ۶/۲۲۸۹؛ ابن‌فارس، معجم مقاییس اللغه، ۱/۳۵۱
  4. ‌طوسی، التبیان، ۸/۱۲۸ و ۲۱۸؛ تهانوی، موسوعة کشاف، ۱/۵۰۵
  5. ‌سبزواری، مواهب، ۶/۲۵۶ و ۷/۴۱
  6. ‌طباطبایی، سیدمحمدحسین، المیزان، ۱۶/۱۳۸
  7. ‌مصطفوی، التحقیق، ۱/۳۹۳–۳۹۴
  8. ‌راغب، مفردات الفاظ القرآن، ۱۶۷
  9. ‌امام‌خمینی، چهل حدیث، ۵۰۴
  10. ‌ابوالفتوح رازی، روض الجنان، ۱/۸
  11. ‌عسکری، حسن، الفروق فی اللغه، ۱۸ و ۵۴
  12. ‌راغب، مفردات الفاظ القرآن، ۱۶۷
  13. ‌هینلز، راهنمای ادیان، ۱/۹۴
  14. هینلز، راهنمای ادیان، ۱/۲۵۳ و ۲۵۸؛ ناس، تاریخ جامع ادیان، ۶۲۲
  15. ‌مزمل، ۲۰
  16. ‌بقره، ۱۲۱
  17. ‌حلی، محقق، المعتبر، ۲/۱۶۴ و ۱۷۱؛ بحرانی، یوسف، الحدائق الناضرة، ۸/۹۱ و ۱۱۵
  18. ‌سبزواری، مهذب الاحکام، ۷/۱۳۲
  19. ‌شهید اول، الدروس الشرعیة، ۱/۲۷۹؛ خوانساری، تکمیل مشارق، ۴۴۱
  20. ‌کلینی، الکافی، ۱/۳۶
  21. کلینی، الکافی، ۲/۶۱۵؛ صدوق، عیون اخبار، ۲/۶۹
  22. ‌کلینی، الکافی، ۲/۶۱۱؛ صدوق، ثواب الاعمال، ۱۰۰؛ ابن‌فهد، عدة الداعی، ۲۸۵
  23. ‌طاهری، درسهایی از علوم قرآنی، ۱/۳۶۰–۳۶۱
  24. طاهری، درسهایی از علوم قرآنی، ۱/۳۶۶–۳۶۷
  25. ‌عسکری، سیدمرتضی، القرآن الکریم، ۱/۲۷۳–۲۷۴؛ معارف، مباحثی در تاریخ، ۱۸۱
  26. ‌کلینی، الکافی، ۱/۳۶؛ حر عاملی، تفصیل وسائل الشیعة، ۲۷/۱۹۳
  27. ‌ابن‌قیم، البدائع، ۴۴۸؛ سیوطی، الإتقان، ۱/۳۳۲؛ گنابادی، تفسیر بیان السعادة، ۱/۷؛ خویی، البیان، ۲۵
  28. ‌محاسبی، الوصایا، ۱۵۲؛ غزالی، احیاء علوم الدین، ۲/۳۳۷ و ۳/۴۹۶؛ غزالی، کیمیای سعادت، ۱/۲۴۲؛ ابن‌طاووس، فلاح السائل، ۱۰۷؛ نراقی، مهدی، جامع السعادات، ۳/۳۶۷–۳۷۹
  29. ‌راوندی، الدعوات، ۱۹
  30. ‌نخجوانی، الفواتح، ۱/۹۷؛ سرهندی، المکتوبات، ۲/۲۳۳
  31. ‌نجفی، جواهر الکلام، ۳/۴۲؛ امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۴۰
  32. ‌حلی، علامه، تحریر الاحکام، ۱/۱۰۵؛ امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۵۳
  33. ‌مفید، الإعلام، ۱۸؛ امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۶۲
  34. ‌نجفی، جواهر الکلام، ۳/۲۲۲؛ امام‌خمینی، تعلیقه عروه، ۱۶۹؛ امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۴۱ و ۵۳
  35. ‌حلی، فخرالمحققین، ایضاح الفوائد، ۱/۱۰؛ خویی، منهاج الصالحین، ۱/۴۳–۴۴
  36. ‌بحرانی، یوسف، الحدائق الناضرة، ۸/۱۷۲–۱۷۶؛ عراقی، شرح تبصرة المتعلمین، ۲/۱۷
  37. ‌امام‌خمینی، چهل حدیث، ۴۹۷
  38. ‌امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۲۰۳–۲۰۹
  39. ‌امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۱/۱۵۷–۱۶۱؛ امام‌خمینی، تعلیقه عروه، ۳۴۶–۳۵۹
  40. ‌نحل، ۹۸
  41. ‌مزمل، ۴
  42. ‌اعراف، ۲۰۴
  43. ‌← صدوق، ثواب الاعمال، ۱۰۰–۱۲۹
  44. ‌راوندی، الدعوات، ۲۳۷
  45. ‌مجلسی، بحار الانوار، ۸۹/۱۷
  46. ‌کلینی، الکافی، ۲/۶۰۹
  47. ‌صدوق، الامالی، ۳۵۹؛ مجلسی، بحار الانوار، ۸۹/۱۹۷
  48. ‌کلینی، الکافی، ۲/۶۰۹
  49. ‌حر عاملی، تفصیل وسائل الشیعة، ۶/۱۸۳
  50. ‌فیض کاشانی، تفسیر الصافی، ۱/۶۷؛ گنابادی، تفسیر بیان السعادة، ۱/۷–۸
  51. ‌گنابادی، تفسیر بیان السعادة، ۱/۸
  52. ‌کلینی، الکافی، ۲/۶۰۹؛ حر عاملی، تفصیل وسائل الشیعة، ۶/۱۹۸
  53. ‌امام‌خمینی، چهل حدیث، ۴۹۷
  54. امام‌خمینی، چهل حدیث، ۴۹۷
  55. ‌امام‌خمینی، صحیفه، ۱۶/۲۱۱
  56. ‌عین‌القضاة، نامه‌های عین‌القضات، ۱/۸۴؛ بقلی، تفسیر عرائس، ۲/۱۴۴
  57. ‌امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۲۴۷
  58. ‌امام‌خمینی، چهل حدیث، ۴۹۹
  59. ‌گنابادی، تفسیر بیان السعادة، ۱/۹
  60. ‌غزالی، کیمیای سعادت، ۱/۲۴۴؛ نراقی، احمد، معراج السعاده، ۸۷۱
  61. ‌فیض کاشانی، المحجة البیضاء، ۲/۲۲۷؛ نراقی، احمد، معراج السعاده، ۸۷۱
  62. ‌غزالی، کیمیای سعادت، ۱/۲۴۶
  63. ‌فیض کاشانی، المحجة البیضاء، ۲/۲۲۵؛ گنابادی، تفسیر بیان السعادة، ۱/۹
  64. ‌گنابادی، تفسیر بیان السعادة، ۱/۹
  65. ‌غزالی، کیمیای سعادت، ۱/۲۴۷–۲۴۸؛ نراقی، احمد، معراج السعاده، ۸۷۲–۸۷۳
  66. ‌فیض کاشانی، المحجة البیضاء، ۲/۲۳۶
  67. ‌گنابادی، تفسیر بیان السعادة، ۱/۹
  68. ‌غزالی، کیمیای سعادت، ۱/۲۴۹؛ نراقی، احمد، معراج السعاده، ۸۷۳
  69. ‌کلینی، الکافی، ۲/۶۱۴
  70. ‌امام‌خمینی، چهل حدیث، ۵۰۳–۵۰۴
  71. ‌کلینی، الکافی، ۲/۶۱۴؛ طبرسی، احمد، الاحتجاج، ۲/۳۹۵؛ حر عاملی، تفصیل وسائل الشیعة، ۶/۲۱۲
  72. ‌امام‌خمینی، چهل حدیث، ۵۰۴؛ امام‌خمینی، مکاسب، ۱/۳۴۲
  73. ‌امام‌خمینی، چهل حدیث، ۵۰۴
  74. ‌امام‌خمینی، تعلیقه عروه، ۹۷
  75. ‌امام‌خمینی، تعلیقه عروه، ۲۹۱
  76. ‌امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۱۸۰–۱۸۱
  77. ‌امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۱۸۲
  78. ‌امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۱۸۲–۱۸۶
  79. ‌امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۱۹۲؛ امام‌خمینی، تفسیر حمد، ۱۱۰
  80. ‌امام‌خمینی، چهل حدیث، ۵۰۰–۵۰۱
  81. ‌امام‌خمینی، چهل حدیث، ۵۰۰–۵۰۱
  82. ‌امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۲۰۳
  83. ‌امام‌خمینی، سرّ الصلاة، ۱۵
  84. ‌امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۳۱
  85. ‌امام‌خمینی، سرّ الصلاة، ۱۷–۱۸
  86. ‌امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۲۰۳–۲۰۵؛ امام‌خمینی، چهل حدیث، ۴۹۹
  87. ‌امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۲۰۵
  88. ‌امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۲۰۳–۲۰۵
  89. ‌امام‌خمینی، چهل حدیث، ۵۰۰
  90. ‌امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۲۰۶؛ امام‌خمینی، حدیث جنود، ۵۰–۵۱
  91. ‌امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۲۰۸
  92. ‌امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۲۰۸–۲۰۹
  93. ‌امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۲۲۰–۲۲۱
  94. ‌فیض کاشانی، المحجة البیضاء، ۲/۲۲۷؛ نراقی، احمد، معراج السعاده، ۸۷۱
  95. ‌امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۲۲۱
  96. ‌امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۲۲۷
  97. ‌امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۲۲۷–۲۲۸
  98. ‌امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۲۲۱–۲۲۷
  99. ‌امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۲۰۹
  100. ‌امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۹
  101. ‌امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۱۳
  102. ‌امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۱۶
  103. ‌امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۲۳
  104. ‌امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۲۸
  105. ‌انفال، ۲
  106. ‌بقره، ۱۲۹ و ۱۵۱؛ آل عمران، ۱۶۴
  107. ‌کلینی، الکافی، ۲/۶۱۳؛ صدوق، عیون اخبار، ۲/۳۸
  108. ‌کلینی، الکافی، ۲/۶۱۳؛ خویی، البیان، ۲۷
  109. ‌فیض کاشانی، تفسیر الصافی، ۳/۱۴۳؛ بحرانی، سیدهاشم، البرهان، ۱/۱۹
  110. ‌ابن‌ابی‌الحدید، شرح نهج البلاغه، ۱۰/۲۲؛ بحرانی، سیدهاشم، البرهان، ۱/۱۹
  111. ‌فیض کاشانی، تفسیر الصافی، ۱/۶۸؛ گنابادی، تفسیر بیان السعادة، ۱/۸
  112. ‌فیض کاشانی، تفسیر الصافی، ۱/۶۷
  113. ‌حویزی، تفسیر نور الثقلین، ۳/۱۷۱؛ خویی، البیان، ۲۶
  114. ‌صدوق، ثواب الاعمال، ۱۰۲؛ استرآبادی، آیات الأحکام، ۱/۲۱۹
  115. ‌امام‌خمینی، صحیفه، ۱۴/۳۸۹
  116. ‌امام‌خمینی، حدیث جنود، ۹۳
  117. ‌امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۲۰۸
  118. ‌امام‌خمینی، چهل حدیث، ۴۹۷–۴۹۸؛ ← کلینی، الکافی، ۲/۶۱۲
  119. ‌امام‌خمینی، چهل حدیث، ۵۰۲–۵۰۳؛ ← صدوق، ثواب الاعمال، ۲۹۳
  120. صدوق، ثواب الاعمال، ۲۰۸
  121. صدوق، ثواب الاعمال، ۲۰۳
  122. ‌امام‌خمینی، چهل حدیث، ۴۹۸؛ ← کلینی، الکافی، ۲/۶۰۲؛ حر عاملی، تفصیل وسائل الشیعة، ۶/۱۷۷
  123. ‌امام‌خمینی، چهل حدیث، ۴۹۸؛ ← کلینی، الکافی، ۲/۶۰۳
  124. ‌امام‌خمینی، چهل حدیث، ۴۹۸
  125. ‌انبیاء، ۱–۳
  126. ‌مؤمنون، ۶۶–۶۷؛ لقمان، ۶–۷
  127. ‌مطففین، ۱۱–۱۴
  128. ‌انعام، ۲۵
  129. ‌طبرسی، فضل، مجمع البیان، ۸/۴۵۱؛ طباطبایی، سیدمحمدحسین، المیزان، ۱۰/۱۵۴
  130. ‌فخر رازی، مفاتیح الغیب، ۲۷/۶۷۲
  131. ‌نخجوانی، الفواتح، ۱/۳۲۸؛ مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ۱۱/۴۰۰
  132. ‌غزالی، مجموعه رسائل، ۴۴۱؛ فیض کاشانی، المحجة البیضاء، ۶/۳۲۸–۳۲۹
  133. ‌اعراف، ۱۷۹
  134. ‌امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۲۰۱–۲۰۲
  135. ‌امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۱۹۶–۱۹۷
  136. ‌امام‌خمینی، چهل حدیث، ۴۹۹
  137. امام‌خمینی، چهل حدیث، ۴۹۹
  138. ‌پسندیده، خاطره، ۳/۳
  139. ‌امام‌خمینی، صحیفه، ۱۸/۵۱۳
  140. ‌ثقفی، درسهایی از، ۱۳۶؛ ثقفی، برداشتهایی از، ۳/۹
  141. ‌رسولی محلاتی، خاطرات، ۳/۵
  142. ‌خمینی، برداشتهایی از، ۳/۱۲
  143. ‌آشتیانی، خاطرات، ۳/۶
  144. ‌انصاری، خاطرات، ۳/۴
  145. ‌انصاری، خاطرات، ۳/۴
  146. ‌بروجردی، درسهایی از اخلاق، ۱۳۷
  147. ‌گلی زواره، فرازهای فروزان، ۷۲
  148. ‌گلی زواره، فرازهای فروزان، ۷۳
  149. ‌خمینی، درسهایی از، ۱۳۵
  150. ‌طباطبایی، فاطمه، درسهایی از اخلاق، ۱۳۶

منابع

  • قرآن کریم.
  • آشتیانی، علی‌اکبر، خاطرات، چاپ‌شده در برداشتهایی از سیره امام‌خمینی، تدوین غلامعلی رجایی، تهران، عروج، چاپ سوم، ۱۳۸۲ش.
  • ابن‌ابی‌الحدید، عبدالحمید، شرح نهج البلاغه، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، قم، کتابخانه آیت‌الله مرعشی نجفی، چاپ اول، ۱۴۰۴ق.
  • ابن‌طاووس، سیدعلی‌بن‌موسی، فلاح السائل و نجاح المسائل، قم، بوستان کتاب، چاپ اول، ۱۴۰۶ق.
  • ابن‌فارس، احمد، معجم مقاییس اللغه، تصحیح عبدالسلام محمد هارون، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ اول، ۱۴۰۴ق.
  • ابن‌فهد حلی، احمدبن‌محمد، عدة الداعی و نجاح الساعی، تصحیح احمد موحدی قمی، تهران، دارالکتاب الاسلامی، چاپ اول، ۱۴۰۷ق.
  • ابن‌قیم جوزیه، محمدبن‌ابی‌بکر، البدائع فی علوم القرآن، بیروت، دارالمعرفه، چاپ دوم، ۱۴۲۷ق.
  • ابوالفتوح رازی، حسین‌بن‌علی، روض الجنان و روح الجنان فی تفسیر القرآن، تحقیق محمدجعفر یاحقی و محمدمهدی ناصح، مشهد، آستان قدس رضوی، چاپ اول، ۱۴۰۸ق.
  • استرآبادی، محمدبن‌علی، آیات الأحکام، تحقیق محمدباقر شریف‌زاده، تهران، معراجی، چاپ اول، ۱۳۹۴ق.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، آداب الصلاة، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، چاپ شانزدهم، ۱۳۸۸ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، تحریر الوسیله، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، التعلیقة علی العروة الوثقی، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ دوم، ۱۳۸۶ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، تفسیر سوره حمد، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ یازدهم، ۱۳۸۸ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، سرّ الصلاة (معراج السالکین و صلاة العارفین)، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ سیزدهم، ۱۳۸۸ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، شرح چهل حدیث، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ چهارم، ۱۳۸۸ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، شرح حدیث جنود عقل و جهل، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ دوازدهم، ۱۳۸۷ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، المکاسب المحرمه، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ دوم، ۱۳۸۵ش.
  • انصاری کرمانی، محمدعلی، خاطرات، چاپ‌شده در برداشتهایی از سیره امام‌خمینی، تدوین غلامعلی رجایی، تهران، عروج، چاپ سوم، ۱۳۸۲ش.
  • بحرانی، سیدهاشم، البرهان فی تفسیر القرآن، تهران، مؤسسه بعثت، چاپ اول، ۱۴۱۵ق.
  • بحرانی، یوسف‌بن‌احمد، الحدائق الناضرة فی احکام العترة الطاهره(ع)، تصحیح محمدتقی ایروانی و سیدعبدالرزاق مقرم، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، ۱۴۰۵ق.
  • بروجردی، مسیح، درسهایی از اخلاق امام، تدوین رسول سعادتمند، قم، تسنیم، چاپ اول، ۱۳۹۳ش.
  • بقلی شیرازی، روزبهان، تفسیر عرائس البیان فی حقائق القرآن، تصحیح احمد فرید المزیدی، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۲۰۰۸م.
  • پسندیده، سیدمرتضی، خاطره، چاپ‌شده در برداشتهایی از سیره امام‌خمینی، غلامعلی رجایی، تهران، عروج، چاپ سوم، ۱۳۸۲ش.
  • تهانوی، محمد علی، موسوعة کشاف اصطلاحات الفنون و العلوم، تحقیق علی دحروج، لبنان، ناشرون، چاپ اول، ۱۹۹۶م.
  • ثقفی، حسن، خاطره، چاپ‌شده در برداشتهایی از سیره امام‌خمینی، تدوین غلامعلی رجایی، تهران، عروج، چاپ سوم، ۱۳۸۲ش.
  • ثقفی، حسن، درسهایی از اخلاق امام، تدوین رسول سعادتمند، قم، تسنیم، چاپ اول، ۱۳۹۳ش.
  • جوهری، اسماعیل‌بن‌حماد، الصحاح، تاج اللغة و صحاح العربیه، تحقیق احمد عبدالغفور عطار، بیروت، دارالعلم للملایین، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.
  • حر عاملی، محمدبن‌حسن، تفصیل وسائل الشیعة الی تحصیل مسائل الشریعه، قم، مؤسسه آل‌البیت(ع)، چاپ اول، ۱۴۰۹ق.
  • حلی، علامه، حسن‌بن‌یوسف، تحریر الاحکام الشرعیة علی مذهب الامامیه، تصحیح ابراهیم بهادری، قم، مؤسسه امام‌صادق(ع)، چاپ اول، ۱۴۲۰ق.
  • حلی، فخرالمحققین، محمدبن‌حسن، ایضاح الفوائد فی شرح مشکلات القواعد، تحقیق سیدحسین موسوی و دیگران، قم، اسماعیلیان، چاپ اول، ۱۳۸۷ق.
  • حلی، محقق، جعفربن‌حسن، المعتبر فی شرح المختصر، تحقیق محمدعلی حیدری و دیگران، قم، مؤسسه سیدالشهداء(ع)، چاپ اول، ۱۴۰۷ق.
  • حویزی، عبدعلی‌بن‌جمعه، تفسیر نور الثقلین، تصحیح سیدهاشم رسولی محلاتی، قم، اسماعیلیان، چاپ چهارم، ۱۴۱۵ق.
  • خمینی، سیداحمد، خاطرات، چاپ‌شده در برداشتهایی از سیره امام‌خمینی، تدوین غلامعلی رجایی، تهران، عروج، چاپ سوم، ۱۳۸۲ش.
  • خمینی، سیداحمد، درسهایی از اخلاق امام، تدوین رسول سعادتمند، قم، تسنیم، چاپ اول، ۱۳۹۳ش.
  • خوانساری، رضی‌الدین، تکمیل مشارق الشموس فی شرح الدروس، قم، مؤسسه آل‌البیت(ع)، چاپ اول، ۱۳۱۱ق.
  • خویی، سیدابوالقاسم، البیان فی تفسیر القرآن، قم، مؤسسه احیاء آثار الامام‌الخوئی، چاپ اول، ۱۴۳۰ق.
  • خویی، سیدابوالقاسم، منهاج الصالحین، قم، مدینة العلم، چاپ بیست و هشتم، ۱۴۱۰ق.
  • راغب اصفهانی، حسین‌بن‌محمد، مفردات الفاظ القرآن، تحقیق صفوان عدنان، بیروت ـ دمشق، دارالقلم ـ دارالشامیه، چاپ اول، ۱۴۱۲ق.
  • راوندی، قطب‌الدین سعیدبن‌هبةالله، الدعوات، سلوة الحزین، قم، مدرسه امام‌مهدی (عجل‌الله‌تعالی فرجه الشریف)، چاپ اول، ۱۴۰۷ق.
  • رسولی محلاتی، سیدهاشم، خاطرات، چاپ‌شده در برداشتهایی از سیره امام‌خمینی، تدوین غلامعلی رجایی، تهران، عروج، چاپ سوم، ۱۳۸۲ش.
  • سبزواری، سیدعبدالأعلی، مواهب الرحمن فی تفسیر القرآن، بیروت، مؤسسه اهل‌البیت(ع)، چاپ دوم، ۱۴۰۹ق.
  • سبزواری، سیدعبدالأعلی، مهذّب الأحکام فی بیان الحلال و الحرام، قم، مؤسسه المنار، چاپ چهارم، ۱۴۱۳ق.
  • سرهندی، احمد الفاروقی، المکتوبات، عبدالله احم و علی رضا قشلی، قاهره، مکتبة النیل، چاپ اول، بی‌تا.
  • سیوطی، جلال‌الدین، الإتقان فی علوم القرآن، تحقیق فواز احمد زمرلی، بیروت، دارالکتاب العربی، چاپ دوم، ۱۴۲۱ق.
  • شهید اول، محمدبن‌مکی، الدروس الشرعیة فی فقه الإمامیه، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ دوم، ۱۴۱۷ق.
  • صاحب‌بن‌عباد، اسماعیل‌بن‌عباد، المحیط فی اللغه، بیروت، عالم الکتاب، چاپ اول، ۱۴۱۴ق.
  • صدوق، محمدبن‌علی، الامالی، تهران، کتابچی، چاپ ششم، ۱۳۷۶ش.
  • صدوق، محمدبن‌علی، ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، قم، شریف رضی، چاپ دوم، ۱۴۰۶ق.
  • صدوق، محمدبن‌علی، عیون اخبار الرضا(ع)، تحقیق سیدمهدی لاجوردی، تهران، جهان، چاپ اول، ۱۳۷۸ق.
  • طاهری، حبیب‌الله، درسهایی از علوم قرآنی، قم، اسوه، چاپ اول، ۱۳۷۷ش.
  • طباطبایی، سیدمحمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ پنجم، ۱۴۱۷ق.
  • طباطبایی، فاطمه، درسهایی از اخلاق امام، تدوین رسول سعادتمند، قم، تسنیم، چاپ اول، ۱۳۹۳ش.
  • طبرسی، احمدبن‌علی، الاحتجاج علی أهل اللجاج، تحقیق محمدباقر خرسان، مشهد، نشر مرتضی، چاپ اول، ۱۴۰۳ق.
  • طبرسی، فضل‌بن‌حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تحقیق سیدهاشم رسولی محلاتی و سیدفضل‌الله یزدی، تهران، ناصرخسرو، چاپ سوم، ۱۳۷۲ش.
  • طوسی، محمدبن‌حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، تحقیق احمد قصیر عاملی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ اول، ۱۴۰۹ق.
  • عراقی، ضیاءالدین، علی‌بن‌آخوند کزازی، شرح تبصرة المتعلمین، تحقیق محمد حسون، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ‌اول، ۱۴۱۴ق.
  • عسکری، حسن‌بن‌عبدالله، الفروق فی اللغه، بیروت، دارالآفاق الجدیده، چاپ اول، ۱۴۰۰ق.
  • عسکری، سیدمرتضی، القرآن الکریم و الروایات المدرستین، تهران، مجمع العلمی الاسلامی، چاپ دوم، ۱۴۱۶ق.
  • عین‌القضات، عبدالله‌بن‌محمد، نامه‌های عین‌القضات، تصحیح علی‌نقی منزوی و عفیف عسیران، تهران، اساطیر، چاپ اول، ۱۳۷۷ش.
  • غزالی، ابوحامد، احیاء علوم الدین، تحقیق عبدالرحیم‌بن‌حسین عراقی، بیروت، دارالکتاب العربی، بی‌تا.
  • غزالی، ابوحامد، کیمیای سعادت، تصحیح حسین خدیوجم، تهران، علمی و فرهنگی، چاپ یازدهم، ۱۳۸۳ش.
  • غزالی، ابوحامد، مجموعة رسائل الامام‌غزالی، بیروت، دارالفکر، چاپ اول، ۱۴۱۶ق.
  • فخر رازی، محمدبن‌عمر، مفاتیح الغیب (التفسیر الکبیر)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ سوم، ۱۴۲۰ق.
  • فراهیدی، خلیل‌بن‌احمد، کتاب العین، تحقیق مهدی مخزومی و ابراهیم سامرایی، قم، هجرت، چاپ دوم، ۱۴۰۹ق.
  • فیض کاشانی، ملامحسن، تفسیر الصافی، تحقیق حسین اعلمی، تهران، صدر، چاپ دوم، ۱۴۱۵ق.
  • فیض کاشانی، ملامحسن، المحجة البیضاء فی تهذیب الاحیاء، تصحیح علی‌اکبر غفاری، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ چهارم، ۱۴۱۷ق.
  • کلینی، محمدبن‌یعقوب، الکافی، تصحیح علی‌اکبر غفاری و محمد آخوندی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.
  • گلی زواره قمشه‌ای، غلامرضا، فرازهای فروزان، پژوهشی در سیره اخلاقی، تربیتی و عرفانی حضرت امام‌خمینی، قم، حضور، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
  • گنابادی، سلطان‌محمد، تفسیر بیان السعادة فی مقامات العباده، بیروت، اعلمی، چاپ دوم، ۱۴۰۸ق.
  • مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار(ع)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق.
  • محاسبی، حارث‌بن‌اسد، الوصایا، تحقیق عبدالقادر احمد عطا، بیروت، دارالکتب العلمیه، چاپ اول، ۱۹۸۶م.
  • مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، چاپ اول، ۱۳۶۸ش.
  • معارف، مجید، مباحثی در تاریخ و علوم قرآن، تهران، نبأ، چاپ اول، ۱۳۸۳ش.
  • مفید، محمدبن‌محمد، الإعلام بما اتفقت علیه الإمامیة من الأحکام، تحقیق محمد حسون، قم، کنگره جهانی هزاره شیخ مفید، چاپ اول، ۱۴۱۳ق.
  • مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ بیست و هفتم، ۱۳۸۶ش.
  • ناس، جان‌بایر، تاریخ جامع ادیان، ترجمه علی‌اصغر حکمت، تهران، علمی و فرهنگی، چاپ بیستم، ۱۳۹۰ش.
  • نجفی، محمدحسن، جواهر الکلام فی شرح شرائع الاسلام، تحقیق عباس قوچانی و علی آخوندی، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ هفتم، ۱۴۰۴ق.
  • نخجوانی، نعمت‌الله، الفواتح الالهیة و المفاتح الغیبیه، مصر، دار رکابی للنشر، چاپ اول، ۱۹۹۹م.
  • نراقی، ملااحمد، معراج السعاده، تحقیق محمد نقدی، قم، هجرت، چاپ ششم، ۱۳۷۸ش.
  • نراقی، ملامهدی، جامع السعادات، تصحیح سیدمحمد کلانتر، بیروت، اعلمی، چاپ چهارم، بی‌تا.
  • هینلز، جان. ر، راهنمای ادیان زنده، ترجمه عبدالرحیم گواهی، قم، بوستان کتاب، چاپ سوم، ۱۳۷۸ش.

پیوند به بیرون