جعبه اطلاعات امامزاده

امام‌رضا(ع)
ضریح امام رضا.jpg
نامعلی بن موسی
کنیهابوالحسن (ثانی)
زادروز۱۱ ذی‌القعده، ۱۴۸ق.
زادگاهمدینه
درگذشتآخر ماه صفر، ۲۰۳ق.
مدفنمشهد
محل زندگیمدینه، مرو
لقب(ها)رضا، عالم آل محمد
پدرامام کاظم(ع)
مادرنجمه خاتون
همسر(ان)سبیکه
فرزند(ان)امام جواد(ع)
طول عمر۵۵ سال
امامزادگان مشهور
حضرت عباس، زینب کبری، حضرت معصومه(س)سید محمد، شاهچراغ

علی‌بن‌موسی، امام‌رضا(ع)، زندگی، جایگاه و نقش امام هشتم(ع).

معرفی

امام ابوالحسن علی‌بن‌موسی(ع) ملقب به رضا، صابر، زکی[۱] و عالم آل محمد،[۲] در سال ۱۴۸ق در مدینه به دنیا آمد.[۳] پدر ایشان موسی‌بن‌جعفر(ع) است (ببینید: امام‌کاظم(ع)) و مادر ایشان با نام نجمه،[۴] ام‌البنین[۵] یا تکتم از زنان عاقل، پرهیزگار، باشخصیت و حق‌شناس[۶] بود. امام‌رضا(ع) حدود سی سال با پدر خود زندگی کرد[۷] و دوره امامت ایشان بیست سال بود[۸] و با سه تن از خلفای عباسی هم‌زمان بود.[۹]

جایگاه و ویژگی‌ها

امام‌رضا(ع) از سوی رسول اکرم(ص)[۱۰] و نیز پدر خود موسی‌بن‌جعفر(ع) به امامت معرفی شد.[۱۱] امام‌کاظم(ع) ایشان را وصی و جانشین خود،[۱۲] باب‌الله، قیام‌کننده به اوامر الهی، صاحب حکمت، سخاوت و معرفت به امور دین و دنیای مردم و دارای حسن خلق[۱۳] شمرد. بنابر برخی روایات علی‌بن‌موسی(ع) از سوی خداوند ملقب به «رضا» شد و امام‌کاظم(ع) نیز ایشان را «رضا» خواند.[۱۴] بیشتر اصحاب امام‌کاظم(ع) سرانجام به امامت امام‌رضا(ع) ایمان آوردند[۱۵] و تنها گروهی به نام واقفیه منکر شدند.[۱۶] توده مردم به امام‌رضا(ع) علاقه‌مند بودند. ایشان در سفر اجباری به خراسان و عبور از شهرهای گوناگون حجاز، عراق و ایران با استقبال مردم روبه‌رو شد.[۱۷] ایشان نزد مخالفان سیاسی خود نیز جایگاهی بزرگ داشت[۱۸]؛ حتی عده‌ای از دولت‌مردان عباسی حضرت را داناترین مردم روی زمین می‌دانستند. مأمون خلیفه عباسی، حضرت امام‌رضا(ع) را به دانش‌ها و پرسش‌های گوناگون آزمود و ایشان با قرآن به همه موارد پاسخ داد.[۱۹]

امام‌رضا(ع) همه فضایل علمی و اخلاقی را در خود داشت.[۲۰] افزون بر پیروان اهل بیت(ع) بزرگان اهل سنت ایشان را به داناترین و سخی‌ترین و کریم‌ترین مردم ستوده‌اند.[۲۱] ایشان از مهمانان با آغوش باز استقبال می‌کرد[۲۲] و به اطرافیان دربارهٔ اسراف تذکر می‌داد،[۲۳] با مردم به نرمی سخن می‌گفت، سخن کسی را قطع نمی‌کرد، فروتن بود و اطرافیان خود ازجمله خدمتگزاران را بر سر یک سفره گرد می‌آورد[۲۴]؛ نیز کم‌خواب بود و بسیار روزه می‌گرفت و صدقه می‌داد، بسیار قرآن تلاوت می‌کرد و در وقت تلاوت دربارهٔ آیات و علت نزول آنها می‌اندیشید.[۲۵]

امام‌خمینی همه ائمه معصوم(ع) ازجمله امام‌رضا(ع) را دارای ولایت تکوینیه شمرده و با استناد به منابع روایی،[۲۶] مجسم‌ساختن تصویر شیرِ درنده را به حیوان واقعی و دریده‌شدنِ آن فرد دشمن را نمونه آورده‌است.[۲۷] ایشان روز تولد امام هشتم(ع) را روزی مبارک[۲۸] و عیدی سعید شمرده و ابراز امیدواری کرده خداوند به برکت آن، مسلمانان ایران و جهان را بر مستکبران پیروز گرداند.[۲۹] ایشان همه قدرت‌ها و نیروها را نیازمند توجه و عنایت امام‌رضا(ع) دانسته‌است[۳۰] و بارگاه آن حضرت را محل قدس ملکوتی، مرکز علم، مرکز ملائکه و محل فرود فرشتگان خدا خوانده[۳۱] و دعا در زیر قبه آن حضرت را به اجابت نزدیک شمرده‌است.[۳۲] ایشان از حرم آن حضرت به عبادتگاه بزرگ مسلمانان یاد کرد و با انتقاد شدید از رضاخان پهلوی که برای تقلید از رواج رسوم بیگانگان در کشور و مبارزه با حجاب، افراد فراوانی را در حرم امام‌رضا(ع) کشت، دولت او را دولت کفر و ظلم و کمک به وی را معادل کفر و بدتر از آن خواند.[۳۳] ایشان به مناسبت هتک حرمت بارگاه امام‌رضا(ع) و به تیربستن بارگاه قدس ایشان به دست نیروهای رژیم پهلوی در جریان انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷، آن را محکوم کرد و آن را از بزرگ‌ترین ضربه‌های جنایتکار به اسلام شمرد و از ملت مسلمان خواست که با حکومت غاصب پهلوی به مخالفت برخیزند و خود به جهت این جسارت به مقام امام هشتم(ع)، روز یکشنبه ۲۵ ذی‌الحجه برابر با ۵/۹/۱۳۵۷، را عزای عمومی اعلام کرد.[۳۴]

امام‌خمینی پس از پیروزی انقلاب اسلامی در دیدار با تولیت و کارکنان آستان قدس رضوی و جمع دیگری از مردم مشهد و استانداری آستان قدس رضوی را مرکز ایران‏ و مرقد امام‌رضا(ع) را محل توجه فرشتگان خدا شمرد و ابراز امیدواری کرد خداوند همه را از خدمتگزاران آستان قدس رضوی قرار دهد و مجاوران استان خراسان و خدمتگزاران آن را مردمانی خوشبخت و همه قدرت‌ها را نیازمند به توجه خاص حضرت رضا(ع) دانست و همه کارگزاران حکومت و نهادها را خدمتگزاران آستان مقدس رضوی شمرد و ابراز امیدواری کرد به خواست خداوند و به برکت آستان مقدس رضوی، جمهوری اسلامی ایران چون گذشته پیروزمندانه پیش رفته و با اسلامیت خود تا زمان مشرف‌شدن به حضور حضرت بقیةالله(ع) باقی باشد.[۳۵] ایشان سلام به همه ائمه(ع) ازجمله امام‌رضا(ع) را مستحب[۳۶] و نیز دفن در کنار مرقد ایشان را دارای فضیلت[۳۷] می‌دانست.

امام‌خمینی، امام‌رضا(ع) را به عدالت‌طلبی[۳۸] و گشاده‌دستی ستوده‌است و با استناد به منابع روایی،[۳۹] دربارهٔ آن حضرت آورده‌است که ایشان فرزند خود امام‌جواد(ع) را به کمک محرومان تشویق می‌کرد و در نامه‌ای ایشان را از تبعیت از همراهان کوتاه‌نظر برحذر داشت.[۴۰] ایشان در سروده خود شمایل امام زمان(ع) را شبیه امام‌رضا(ع) شمرده‌است.[۴۱]

دوران امامت

امام‌رضا(ع) پس از شهادت امام هفتم(ع) در سال ۱۸۶ق به امامت رسید.[۴۲] ایشان که امامت و رهبری جامعه اسلامی را حق اهل بیت(ع) و خلفای ستمگر را نامشروع و همراهی با حاکمان ستم را معادل کفر شمرده‌است،[۴۳] در دوران امامت خود با سه تن از خلفای عباسی، هارون، محمد و مأمون هم‌عصر بود.[۴۴] امام‌رضا(ع) یاران را به صبر در برابر سختی‌ها دعوت می‌کرد و با تقاضای برخی از علویان برای قیام علیه وضع موجود موافقت نشان نمی‌داد.[۴۵] مأموران هارون رفتار ایشان را زیر نظر داشتند و رفتار امام(ع) نیز در برابر حاکمان همراه با تقیه بود.[۴۶] هارون یک بار امام(ع) را احضارکرد تا به وی آسیب برساند؛ ولی نتوانست.[۴۷]

بیان مبانی اسلام، شرح و بسط مسائل اعتقادی ازجمله توحید، نبوت، امامت و معاد، سیره، فضایل و ویژگی‌های پیامبر اکرم(ص)،[۴۸] بیان جایگاه قرآن و تفسیر آیه‌های مشکل و متشابه،[۴۹] بیان مسائل اخلاقی و ارزش‌ها و آداب دینی[۵۰] و نیز بیان و شرح احکام دینی و فلسفه تشریع احکام، از مسائل فردی تا مسائل اجتماعی از طهارت تا میراث[۵۱] ازجمله کارهای امام‌رضا(ع) بود. ایشان مرجع مردم به‌ویژه علما در مشکلات علمی بود[۵۲] و در هنگام حضور و سفر به‌ویژه در سفر حج[۵۳] و در مسجد پیامبر(ص) در مدینه[۵۴] و همچنین به وسیله نامه[۵۵] به مسائل دینی پاسخ می‌داد. بیش از سیصد تن از راویان آن حضرت در منابع ثبت شده‌است[۵۶]؛ چنان‌که تنها محمدبن‌عیسی یقطینی توانست پانزده هزار حدیث از پاسخ‌های امام‌رضا(ع) به پرسش‌های مردم را گرد آورد.[۵۷]

امام‌خمینی خاطرنشان کرده‌است که امام‌رضا(ع) در بیان مسائل ظرفیت عقلی و علمی افراد را در نظر می‌گرفت و گاه برای پذیرش بهتر مطلب برای مخاطبان، از سخنان امامان پیشین شاهد می‌آورد.[۵۸] ایشان به تناسب یادکرد از رهنمودهای کلامی، اخلاقی و فقهی امام‌رضا(ع) از برخی از شاگردان برجسته ایشان ازجمله فضل‌بن‌شاذان نیشابوری،[۵۹] زکریابن‌آدم قمی،[۶۰] حسن‌بن‌علی وشاء،[۶۱] محمدبن‌اسماعیل بن‌بزیع،[۶۲] محمدبن‌سنان،[۶۳] حسن‌بن‌جهم،[۶۴] ابن‌ابی‌عمیر،[۶۵] معمربن‌خلاد،[۶۶] حسن‌بن‌حسین انباری،[۶۷] یونس‌بن‌عبدالرحمن،[۶۸] ریان‌بن‌صلت،[۶۹] علی‌بن‌مهزیار اهوازی،[۷۰] حسین‌بن‌سعید اهوازی،[۷۱] علی‌بن‌اسباط،[۷۲] اسماعیل‌بن‌مهران،[۷۳] احمدبن‌محمد بن‌ابی‌نصر بزنطی،[۷۴] علی‌بن‌علی خزاعی،[۷۵] حسن‌بن‌محمد طوسی[۷۶] و حسین‌بن‌یزید نوفلی[۷۷] روایت نقل کرده‌است.

امام‌خمینی با یادکرد نمونه‌هایی از تفسیر امام‌رضا(ع) از قرآن،[۷۸] افزوده‌است که امام‌رضا(ع) یکی از راه‌های فهم آیات متشابه را در پرتو آیات محکم معرفی[۷۹] و نیز عرضه احادیث بر قرآن را معیار دریافت احادیث صحیح از ناصحیح شمرده‌است.[۸۰] همچنین ایشان با آوردن نمونه‌هایی از احادیث منقولِ امام‌رضا(ع) از پیامبر اکرم(ص)[۸۱] راه‌های حل تعارض در اخبار نبوی را نشان داده‌است.[۸۲]

امام‌خمینی استوارکردن مبانی اسلام را از مهم‌ترین اهداف همه ائمه(ع) ازجمله امام‌رضا(ع) دانسته و یادآور شده‌است مکتب اسلام با مجاهدت‌های پیامبر(ص) و ائمه اطهار(ع) ازجمله امام‌رضا(ع) که مهمان ایرانیان است، به پیش رفته‌است و مدعیان پیروی از آن حضرت باید پرتویی از تعالیم و سیرت ائمه(ع) را در خود زنده کنند.[۸۳] در بیانی دیگر مکتب امام‌رضا(ع) را هسته مرکزی و حقیقت اسلام دانسته‌است.[۸۴] ایشان روایاتی را از امام‌رضا(ع) در موضوعات توحید و تنزیه خداوند از صفات سلبیه و همچنین تشبیه،[۸۵] عصمت و تنزیه پیامبران الهی از گناه و خطا و ردّ برداشت‌های نادرست صاحبان مذاهب از آیات قرآن دربارهٔ رسول خدا(ص)[۸۶] و تحریف‌زدایی از روایات منسوب به پیامبر(ص)[۸۷] نقل کرده‌است. ایشان خاطرنشان کرده‌است امام‌رضا(ع) همراه دیگر امامان(ع) در تحکیم مبانی مکتب اهل بیت و کوتاه‌کردن دست کسانی که به ملت‌ها ظلم می‌کنند تلاش کرد[۸۸] و به‌رغم آن ابتلائات و گرفتاری‌ها، با آرامش و بدون ایجاد اختلاف راه خود را به پیش می‌برد.[۸۹]

مبارزه با تحریفات درون‌مذهبی از دیگر فعالیت‌های امام‌رضا(ع) بود. پس از شهادت امام‌کاظم(ع) در سال ۱۸۳ق گروهی درگذشت ایشان را انکار و ادعا کردند ایشان زنده است. سوء برداشت از برخی روایات[۹۰] و نیز بی‌تقوایی و تصاحب اموال امانتی امام‌کاظم(ع) که نزد برخی از آنان بود،[۹۱] از دلایل گسترش این گمان بود. امام‌رضا(ع) به مقابله و مبارزه با این افکار و طرفداران آن پرداخت[۹۲]؛ همچنین مبارزه با غالیان و کسانی که با ادعای دفاع از تشیع، ائمه(ع) را از جایگاه بشری خود بالا می‌بردند و به این وسیله ضمن تحریف جایگاه اهل بیت(ع) آنان را در میان مردم بدنام می‌کردند،[۹۳] از فعالیت‌های امام‌رضا(ع) بود. ابوالخطاب از غالیان دوره امام‌صادق(ع) بود و به حضرت صادق(ع) آزار بسیاری رساند.[۹۴] طرفداران وی مانند محمدبن‌فرات در دوره امام‌رضا(ع) فعال بودند[۹۵] و امام‌رضا(ع) با آنان به‌شدت برخورد و آنان را لعن کرد و با آگاه‌کردن مردم از انحراف آنان، زمینه طرد این گروه از جامعه شیعی را فراهم ساخت.[۹۶]

بیان احکام و حکمت شرایع دینی از دیگر آثار به‌یادمانده از امام‌رضا(ع) است[۹۷] که امام‌خمینی افزون بر استدلال به روایات ایشان در احکام گوناگون،[۹۸] به بیان فلسفه وضو،[۹۹] فلسفه غسل جنابت[۱۰۰] و حکمت آداب نماز[۱۰۱] از کلام امام‌رضا(ع) اشاره کرده و نیز افزوده‌است روش اجتهاد در احکام و تفریع فروع از دوره امام‌صادق(ع) و امام‌رضا(ع) متداول شده‌است و به نقل از منابع،[۱۰۲] یادآور شده‌است که امام‌رضا(ع) بیان اصول و سرفصل‌های اصلی احکام را وظیفه ائمه(ع) و تفریع و نظریه‌پردازی و تطبیق آن بر اصول را وظیفه فقها شمرده‌است[۱۰۳]؛ بر همین اساس امام‌خمینی مستند پیروی از مجتهدان را به صدر اسلام برگردانده و افزوده‌است امام‌رضا(ع) مردم را برای فهم احکام در صورت دسترسی‌نداشتن به معصوم، به زکریابن‌آدم قمی[۱۰۴] ارجاع داده‌است[۱۰۵] و این ارجاع به عالِم، موضوعی تعبدی نیست و بلکه ارتکازی عقلایی است[۱۰۶]؛ همچنین امام‌رضا(ع) ملاک‌هایی را دربارهٔ اختلاف روایات و راه برون‌رفت از آن را ارائه داده‌است.[۱۰۷]

مناظرات

از مسائل قابل توجه در زندگی امام‌رضا(ع) مناظرات ایشان با افراد و جریان‌های فکری گوناگون بود. خراسان در دوره آن حضرت آوردگاه ادیان و مذاهب گوناگون بود و در سایه برخی آزادی‌های فرهنگی و نهضت ترجمه، کتاب‌های ایرانی و یونانی شیوع یافت و باورهای یهودی، مسیحی، زرتشتی، صابئی و دهری رواج پیدا کردند.[۱۰۸] امام‌رضا(ع) در عرصه‌های مختلف با صاحبان افکار از ادیان مطرح آن روز و نیز بزرگان مذاهب اسلامی مناظره کرد و بر همه پیروز شد. مناظره با زندیقان و افرادی که دربارهٔ قدرت خداوند در تردید بودند،[۱۰۹] مناظره با ثنویان و دوگانه‌پرستان،[۱۱۰] مناظره با جاثلیق بزرگ مسیحیان و قسطاس رومی، مناظره با بزرگ هیربدان (متکلم زرتشتیان)، مناظره با رأس‌الجالوت بزرگ یهودیان، مناظره با عمران صابی، بزرگ صابئیان دربارهٔ نبوت انبیا(ع) و اثبات حقانیت پیامبر اسلام(ص)[۱۱۱]؛ مناظره با ابوقرّه همراه جاثلیق دربارهٔ مذهب عیسی[۱۱۲] و مناظره با صباح‌بن‌نصر هندی،[۱۱۳] ازجمله مناظرات آن حضرت بود. همچنین امام‌رضا(ع) با عده‌ای از متکلمان برجسته اهل سنت ازجمله با علی‌بن‌جهم دربارهٔ عصمت انبیا(ع)،[۱۱۴] با ابوقرّه محدث دربارهٔ صفات خدا و امکان رؤیت خداوند،[۱۱۵] با سلیمان مروزی دربارهٔ صفات خداوند[۱۱۶] و مناظره‌ای مفصل در مجلس مأمون در مرو با علمای اهل سنت دربارهٔ امامت و صفات امام معصوم[۱۱۷] داشته‌است. امام‌خمینی در سخنی به مناسبت مناظرات اعتقادی امام‌رضا(ع) در خراسان و پاسخ به پرسش‌های عمران صابی،[۱۱۸] تربیت دینی فرزندان ایرانیان را مدیون فعالیت‌های امام‌رضا(ع) شمرده‌است.[۱۱۹]

ولایتعهدی امام‌رضا(ع)

از مسائل مهم زندگی و مرتبط با فعالیت‌های سیاسی امام‌رضا(ع) موضوع ولایتعهدی آن حضرت از مأمون عباسی است. پس از مرگ محمد امین در سال ۱۹۷ق،[۱۲۰] مأمون عباسی که ادعای شیعه‌بودن داشت،[۱۲۱] در صدد برآمد که امام‌رضا(ع) را جانشین خود قرار دهد.[۱۲۲] عده‌ای از تذکره‌نگاران،[۱۲۳] بر آن‌اند که مأمون در آغاز به‌راستی در صدد واگذاری خلافت به بنی‌هاشم بوده‌است که دیگران وی را اغوا کردند[۱۲۴]؛ ولی بیشتر تذکره‌نگاران و تحلیل‌گرایان شیعی از جمله امام‌خمینی برآن‌اند که مأمون در این برنامه صداقت نداشت و در پی مقاصد سیاسی خود بود و پس از رسیدن به مقصود، امام(ع) را به شهادت رساند. گفته شده وی از ولایتعهدی امام‌رضا(ع) چندین هدف داشت، ازجمله تبدیل صحنه مبارزات شدید انقلابی شیعیان و علویان به عرصه فعالیت سیاسی آرام و بی‌خطر،[۱۲۵] تخطئه مدعای تشیع مبنی بر غاصبانه‌بودن خلافت‌های عباسی و مشروعیت‌دادن به این خلافت‌ها، نقض ادعای شیعیان مبنی بر پارسایی و بی‌اعتنایی ائمه(ع) به دنیا، نظارت بر امام‌رضا(ع) به عنوان کانون مبارزه، از میان‌بردن وجهه مردمی ایشان، کسب حیثیت معنوی در میان مردم و تبدیل امام‌رضا(ع) به توجیه‌گر دستگاه خلافت و نیز سرکوب‌کردن قیام‌های علویان[۱۲۶]؛ از این‌رو امام‌رضا(ع) در سال ۲۰۰ق از مدینه به مرو (مرکز خراسان آن روز) برده شد[۱۲۷] و ایشان ولایتعهدی را به‌اجبار پذیرفت.[۱۲۸] مأمون به نام حضرت سکه زد و در شهرها به نام ایشان خطبه خواندند.[۱۲۹] مأمون جامه سیاه را که شعار عباسیان بود، به لباس سبز بدل کرد.[۱۳۰] عده‌ای از بنی‌عباس که از نیت واقعی مأمون خبر نداشتند با ولایتعهدی امام‌رضا(ع) مخالف بودند[۱۳۱]؛ ولی مأمون پس از مدتی پرده از راز درونی خود در انتصاب حضرت به ولایتعهدی برداشت.[۱۳۲]

امام‌خمینی تأکید کرده‌است که هدف امام‌رضا(ع) چون دیگر امامان معصوم(ع) پیشبرد اسلام، مبارزه با ستم و حکومت‌های ستمگر و قیام برای برپایی نظام عادلانه بود. از سوی دیگر، مأمون عباسی با تزویر و زیر نظر گرفتن امام‌رضا(ع) با نام ولایتعهدی، در صدد جلوگیری از قیام ایشان برای برهم‌زدن اساس سلطنت عباسیان بود.[۱۳۳] ایشان، چنان‌که منابع روایی نشان می‌دهد،[۱۳۴] بردن امام‌رضا(ع) را از مدینه به خراسان برای ولایتعهدی از روی اجبار و نیرنگ خوانده و تصریح کرده‌است مأمون و همفکران وی از آغاز در پی رسیدن حضرت رضا(ع) به حکومت و ایجاد فرصت برای ایشان جهت دستیابی به تعلیمات اسلامی نبودند،[۱۳۵] بلکه برای جلوگیری از قیام امام‌رضا(ع) علیه حکومت عباسی، آن حضرت را با تزویر به مرو بردند[۱۳۶] و مأمون با خطاب «یا ابن‌عم» و «یا ابن‌رسول‌اللَّه» ایشان را تحت نظر نگاه داشت. ایشان یادآور شده‌است حاکمان ستمگری مانند مأمون عباسی همه چیز را برای حکومت خود می‌خواستند و از آنجاکه امام‌رضا(ع) فرزند پیغمبر(ص) بود و در حق او وصیت شده بود، مأمون نمی‌توانست ایشان را با آن جایگاه اجتماعی در مدینه به حال خود رها کند و اگر امام(ع) درباری می‌شد، وی با کمال عزت و احترام با ایشان رفتار می‌کرد و حتی دست ایشان را هم می‌بوسید.[۱۳۷]

امام‌رضا(ع) در پاسخ افرادی از شیعیان و خوارج که پذیرش ولایتعهدی را با زهد و دیانت ناسازگار می‌شمردند، یادآور شد اساس دیانت و سلطنت منافاتی با هم ندارند و دیگر اینکه ضرورتْ یوسف پیامبر(ع) را واداشت که منصب خزانه‌داری عزیز مصر را بپذیرد و بگوید «اجْعَلْنی عَلی خَزائِنِ اْلأَرْضِ»،[۱۳۸] با آنکه یوسف(ع) پیامبر بود و جایگاه نبی از وصی بالاتر است و نیز عزیز مصر کافر بود و مأمون مسلمان و جایگاه مسلمان از کافر برتر است.[۱۳۹] امام‌خمینی نیز با استناد به روایات بیان کرده‌است اصل سلطنت برای پیامبر(ص) و ائمه(ع) مشکلی ندارد و یوسف پیامبر(ص) سلطنت مصر را پذیرفت[۱۴۰] و دیگر آنکه قبول ولایتعهدی مأمون از باب ضرورت و تقیه بوده‌است[۱۴۱] و نیز در شرح این فرموده امام‌رضا(ع) افزوده‌است که چه بسا این توضیح امام(ع) به جهت حراست از ایمان مؤمنانی بود که پذیرش مقام سلطنت را با ساده‌زیستی منافی می‌دانستند یا این کار را موجب تقویت سلطنت جور به حساب می‌آوردند.[۱۴۲]

امام‌رضا(ع) شرایط جدید را به فرصتی برای بیان اهداف عالی خود تبدیل کرد[۱۴۳]؛ ازجمله در جمع مردم شهرها که برای استقبال از کاروان اعزامی به مرو گرد می‌آمدند، با استفاده از احادیث پیامبر(ص) دربارهٔ جایگاه اهل بیت(ع) و امامت سخن می‌گفت؛ چنان‌که در جمع هزاران نفر از مردم نیشابور،[۱۴۴] حدیثی را که به سلسلةالذهب معروف است، نقل کرد. ایشان در این حدیث از پدران خود و آنان به نقل از پیامبر(ص) و ایشان از جبرئیل و جبرئیل به نقل از خداوند کلمه «لا اله الا الله» را حصار و حصن خداوند و موجب ایمنی از عذاب دوزخ شمرد و پس از آن ولایت اهل بیت(ع) را شرط تمامیت این سخن دانست.[۱۴۵] امام‌خمینی نیز در توضیح این روایت، ولایت اهل بیت(ع) ازجمله امام‌رضا(ع) را متمم و شرط اصلی تأثیر کلمه توحید معرفی کرده‌است.[۱۴۶]

مناظرات امام‌رضا(ع) دربارهٔ امامت و ولایت، مدیون موقعیت پیش‌آمده بود. افزون بر آن امام‌رضا(ع) با استفاده از موقعیت جدید خود به‌صراحت امر به معروف و نهی از منکر می‌کرد و حتی به مأمون اندرز می‌داد[۱۴۷] و صریحاً از خلیفه عباسی دربارهٔ بی‌توجه‌بودن وی به مشکلات امت اسلامی انتقاد می‌کرد.[۱۴۸] سخنان و سیره امام‌رضا(ع) در این سفر تاریخی منجر به نفوذ تشیع و گرایش برخی از خاندان‌های خراسان مانند طاهریان به تشیع گردید.[۱۴۹] مأمون پس از آنکه از طرح خود نتیجه نگرفت، فشارهای روحی را بر امام‌رضا(ع) تشدید کرد؛ ازجمله با اینکه خود با اصرار از ایشان خواسته بود که نماز عید فطر را اقامه کند، اما وقتی با استقبال مردم از اقامه نماز عید از سوی حضرت روبه‌رو گردید، بر سلطنت خود ترسید و مانع از انجام آن شد.[۱۵۰] امام‌خمینی نیز با اشاره به مصیبت‌های معنوی وارده از سوی مأمون به امام‌رضا(ع) یادآور شده‌است آن حضرت با آرامش، هدف و راه خود را به پیش برد.[۱۵۱]

شهادت و آثار

امام‌رضا(ع) در سال ۲۰۳ق در طوس خراسان به دست مأمون مسموم و به شهادت رسید[۱۵۲] و در محله نوقان طوس به خاک سپرده شد[۱۵۳] و این محل کم‌کم به نام «مشهد الرضا» و سپس «مشهد» شهرت یافت. برخی از مورخان برای امام‌رضا(ع) شش فرزند ذکرکرده‌اند[۱۵۴] و در سلسله منابع حدیث از فاطمه دختر امام‌رضا(ع) یاد شده‌است[۱۵۵]؛ ولی عده دیگر گفته‌اند که امام‌جواد(ع) تنها فرزند ایشان بوده‌است[۱۵۶] (ببینید: امام‌جواد(ع)). از امام‌رضا(ع) صدها روایت دربارهٔ معارف،[۱۵۷] اخلاق،[۱۵۸] تفسیر قرآن[۱۵۹] و احکام اسلامی[۱۶۰] بر جای مانده‌است؛ چنان‌که بخش عمده کتاب عیون اخبار الرضا(ع) تألیف شیخ صدوق، شامل سخنان حضرت و دربارهٔ آن حضرت است. طب الرضا(ع) یا رساله ذهبیه در بهداشت و آثار خوراکی‌ها و صحیفة الرضا(ع) شامل ۱۲۶ حدیث از امام‌رضا(ع) و صحیفة الرضویة الجامعه در ادعیه، اختصاص به سخنان ایشان دارد. برخی کتاب فقه الرضا(ع) را که مجموعه‌ای از احکام فقهی است به امام‌رضا(ع) نسبت داده‌اند و برخی نیز در آن تردید دارند.[۱۶۱] امام‌خمینی در انتساب این کتاب به امام‌رضا(ع) تردید دارد[۱۶۲] و تأکید می‌کند روایت‌بودن آن ثابت نشده‌است[۱۶۳]؛ ولی به عنوان مؤید، روایات آن را قابل استناد می‌داند[۱۶۴] و در موارد گوناگونی از آثار خود به روایات این کتاب استناد کرده‌است.[۱۶۵] همچنین قاضی‌سعید قمی حدیث رأس‌الجالوت، گفتگوی عالم یهودی با امام‌رضا(ع) را شرح کرده‌است[۱۶۶] و امام‌خمینی بر آن حاشیه‌ای به نام التعلیقة علی الفوائد الرضویه نوشته‌است (ببینید: قاضی‌سعید قمی و التعلیقة علی الفوائد الرضویه).

زیارت امام‌رضا(ع)

در روایات برای زیارت امام‌رضا(ع) ارزش و پاداش بسیاری ذکر شده‌است.[۱۶۷] از زمانی که امام‌رضا(ع) در طوس دفن شد، مسلمانان به زیارت ایشان گرایش نشان دادند و از آنجاکه امام‌رضا(ع) تنها امام مدفون در ایران است، حرم آن حضرت میعادگاه مردم سراسر کشور بوده و هر سال میلیون‌ها زائر به مشهد سفر می‌کنند.[۱۶۸] امام‌خمینی نیز زیارت امام‌رضا(ع) را دارای فضیلت و امری محبوب شمرده[۱۶۹] و نذر برای زیارت آن حضرت را مشروع و عمل به آن را لازم دانسته[۱۷۰] و خدمت به زائران حضرت رضا(ع) را نیز امری پسندیده شمرده‌است.[۱۷۱] ایشان خود پیش از انقلاب اسلامی ایران، ازجمله در تابستان ۱۳۲۷،[۱۷۲] به زیارت امام‌رضا(ع) رفت.[۱۷۳] ایشان در یکی از سفرهای زیارتی به مشهد هر روز پس از زیارت زودتر از دیگران به خانه برمی‌گشت و مقدمات پذیرایی از دیگران را فراهم می‌کرد و معتقد بود ثواب خدمت به زائران امام‌رضا(ع) از زیارت و دعا کمتر نیست.[۱۷۴] ایشان پس از انقلاب اسلامی ایران آرزوی زیارت امام‌رضا(ع) را داشت؛ چنان‌که در آبان ۱۳۵۸ در دیدار با اعضای کمیته انقلاب اسلامی خراسان، زیارت حضرت را از آرزوهای خود خواند؛ اما در پاسخ دعوت از ایشان برای زیارت به علت پاره‌ای از مشکلات عذر خواست.[۱۷۵]

موقوفات امام‌رضا(ع)

امام‌رضا(ع) از گذشته دارای موقوفات بسیاری بوده‌است.[۱۷۶] امام‌خمینی پس از انقلاب اسلامی در پاسخ این پرسش که آیا از مدعیان قبلی تولیت حرم امام‌رضا(ع) باید اطاعت کرد و اموال امام‌رضا(ع) را از آنان اجاره کرد یا تصرف در آنها نیازمند اذن حاکم شرع و فقیه جامع شرایط است، اجاره این موقوفات و اجیرشدن و دیگر تصرفات را متوقف بر نظر متولی خاص شرعی دانست و بیان کرد با نبود متولی خاص، به اجازه حاکم شرع و با فرض صحت اجاره، مال‌الاجاره در جهت وقف مصرف شود.[۱۷۷]

از دوره صفویه، منصب تولیت آستان مقدس رضوی را معمولاً نخستین شخص مملکت تعیین می‌کرده‌است.[۱۷۸] امام‌خمینی سه روز پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ۲۵/۱۱/۱۳۵۷ عباس واعظ طبسی را به سرپرستی آستان قدس رضوی و متعلقات آن منصوب کرد و از وی خواست که در جهت حراست از متعلقات آستان قدس کوشش کند.[۱۷۹] ایشان در پاسخ به نامه واعظ طبسی در ۱۷/۳/۱۳۶۷ از وی خواست ضمن رسیدگی به امور آستانه مقدسه امام‌رضا(ع) بدون کوچک‌ترین گذشتی برابر نظر واقفان در مورد موقوفاتِ حضرت عمل کند و با هماهنگی با دیگر مسئولان آن دیار مقدس، تمامی موقوفات امام‌رضا(ع) به‌طور جدی حفظ شوند و از مسئولان ذی‌ربط نیز درخواست کرد در جهت خدمت به مستمندان و فقرا و تحصیل رضایت خداوند کمک لازم را در هر موردی که تولیت آستان قدس لازم دارد، انجام دهند.[۱۸۰]

در سال ۱۳۶۱ تولیت آستان قدس در نامه‌ای به امام‌خمینی پیشنهاد کرد بازسازی شهر هویزه خوزستان که در جنگ تحمیلی عراق علیه ایران به دست متجاوزان ویران شده بود بر عهده آستان قدس رضوی قرار گیرد. ایشان ضمن موافقت تأکید کرد در ترمیم خرابی‌های صدام کافرکیش، کسی از تولیت و خدمتگزار آستان قدس سزاوارتر نیست و خداوند را بر جایگزینی متولیانی مانند واعظ طبسی که به جای ظلمت و خیانت نمایندگان نظام پهلوی، نور و امانت می‌افشاند، سپاس گفت[۱۸۱] (ببینید: عباس واعظ طبسی).

پانویس

  1. اربلی، کشف الغمة، ۳/۵۳؛ ابن‌صباغ، الفصول المهمة، ۲/۹۷۰–۹۷۱.
  2. طبرسی، إعلام الوری، ۲/۶۵.
  3. مفید، الارشاد، ۲/۲۴۷؛ مجلسی، بحارالانوار، ۴۹/۳.
  4. مجلسی، بحارالانوار، ۴۹/۳.
  5. کلینی، کافی، ۱/۴۸۶؛ مفید، الارشاد، ۲/۲۴۷.
  6. طبرسی، إعلام الوری، ۲/۴۰–۴۱.
  7. مسعودی، اثبات الوصیه، ۲۱۵.
  8. مفید، الارشاد، ۲/۲۴۷.
  9. مسعودی، اثبات الوصیه، ۲۰۸–۲۱۰؛ طبرسی، إعلام الوری، ۲/۴۱–۴۲.
  10. طبرسی، إعلام الوری، ۲/۱۶۶ و ۱۸۲.
  11. کلینی، کافی، ۱/۳۱۲؛ مسعودی، اثبات الوصیه، ۲۰۲–۲۰۳؛ مفید، الارشاد، ۲/۲۴۸–۲۵۱.
  12. مسعودی، اثبات الوصیه، ۲۰۴.
  13. طبرسی، إعلام الوری، ۲/۴۵ و ۴۷–۴۸.
  14. اربلی، کشف الغمة، ۳/۸۸–۸۹.
  15. کلینی، کافی، ۱/۳۱۳؛ صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، ۱/۲۰–۲۷؛ طوسی، اختیار معرفة الرجال، ۲/۷۴۷.
  16. صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، ۱/۱۰۵.
  17. مجلسی، بحارالانوار، ۴۹/۱۲۶–۱۲۷؛ عرفان‌منش، جغرافیای تاریخی هجرت امام‌رضا(ع)، ۱۶، ۲۱ و ۵۲–۵۴.
  18. عاملی، الحیاة السیاسیة للامام‌الرضا(ع)، ۱۴۴.
  19. طبرسی، إعلام الوری، ۲/۶۳.
  20. ابن‌صباغ، الفصول المهمة، ۲/۹۶۶–۹۶۷.
  21. ابن‌ابی‌الحدید، شرح نهج البلاغه، ۱۵/۲۹۱.
  22. مجلسی، بحارالانوار، ۴۹/۳۶–۳۷، ۱۰۲ و ۷۲/۴۵۱.
  23. مجلسی، بحارالانوار، ۴۹/۱۰۲.
  24. طبرسی، إعلام الوری، ۲/۶۳–۶۴؛ مجلسی، بحارالانوار، ۴۹/۱۰۱.
  25. طبرسی، إعلام الوری، ۲/۶۳.
  26. صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، ۲/۱۷۱.
  27. امام‌خمینی، تقریرات، ۳/۲۲۶.
  28. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۰/۲۰۶.
  29. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۶/۴۵۸.
  30. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۶/۳۸۷.
  31. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۲/۱۰۶.
  32. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۵/۲۵۶.
  33. امام‌خمینی، کشف اسرار، ۲۳۹.
  34. امام‌خمینی، صحیفه، ۵/۹۳.
  35. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۶/۳۸۷.
  36. امام‌خمینی، توضیح المسائل، ۴۹۱–۴۹۲.
  37. امام‌خمینی، استفتائات، ۲/۴۰۴–۴۰۵.
  38. امام‌خمینی، کشف اسرار، ۲۳۹.
  39. مجلسی، بحارالانوار، ۵۰/۱۰۲.
  40. امام‌خمینی، چهل حدیث، ۴۹۳.
  41. امام‌خمینی، دیوان امام، ۲۷۶.
  42. مسعودی، اثبات الوصیه، ۲۰۵.
  43. حر عاملی، وسائل الشیعة، ۱۷/۱۹۱–۱۹۲.
  44. صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، ۱/۱۹.
  45. صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، ۲/۲۰۷–۲۰۸.
  46. صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، ۲/۲۰۵.
  47. مجلسی، بحارالانوار، ۴۹/۱۱۶.
  48. عطاردی، مسند الامام‌الرضا(ع)، ۱/۷۶–۲۳۳.
  49. عطاردی، مسند الامام‌الرضا(ع)، ۱/۳۰۷–۳۸۵.
  50. عطاردی، مسند الامام‌الرضا(ع)، ۱/۲۵۷–۳۰۶.
  51. عطاردی، مسند الامام‌الرضا(ع)، ۲/۱۳۷–۴۲۵.
  52. طبرسی، إعلام الوری، ۲/۶۴.
  53. عطاردی، مسند الامام‌الرضا(ع)، ۲/۲۳۳.
  54. امین، اعیان الشیعه، ۲/۱۴.
  55. کلینی، کافی، ۶/۴۲۳؛ عطاردی، مسند الامام‌الرضا(ع)، ۲/۲۱۹.
  56. طوسی، رجال، ۳۵۱–۳۷۳؛ عطاردی، مسند الامام‌الرضا(ع)، ۲/۵۱۱–۵۵۵.
  57. مجلسی، بحارالانوار، ۴۹/۹۷.
  58. امام‌خمینی، چهل حدیث، ۶۳۲.
  59. امام‌خمینی، چهل حدیث، ۵۰۵.
  60. امام‌خمینی، الطهاره، ۳/۲۴۵.
  61. امام‌خمینی، الرسائل العشره، ۱۲۸.
  62. امام‌خمینی، الطهاره، ۴/۲۲۷.
  63. امام‌خمینی، الطهاره، ۳/۱۸۳.
  64. امام‌خمینی، الطهاره، ۴/۲۴۱.
  65. امام‌خمینی، مکاسب، ۱/۲۳.
  66. امام‌خمینی، مکاسب، ۱/۱۹۳.
  67. امام‌خمینی، مکاسب، ۲/۱۸۵.
  68. امام‌خمینی، مکاسب، ۲/۴۱۰.
  69. امام‌خمینی، مکاسب، ۱/۷۷–۸۰.
  70. امام‌خمینی، التعادل والترجیح، ۱۲۱.
  71. امام‌خمینی، التعادل والترجیح، ۱۵۸.
  72. امام‌خمینی، التعادل والترجیح، ۱۹۴.
  73. امام‌خمینی، الخلل، ۱۲۷.
  74. امام‌خمینی، الخلل، ۳۴۴؛ امام‌خمینی، چهل حدیث، ۵۹۷.
  75. امام‌خمینی، الرسائل العشره، ۲۳.
  76. امام‌خمینی، مکاسب، ۱/۳۶۷.
  77. امام‌خمینی، چهل حدیث، ۴.
  78. امام‌خمینی، چهل حدیث، ۳۴۰؛ امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۲۴۰.
  79. امام‌خمینی، الاجتهاد و التقلید، ۱۳.
  80. امام‌خمینی، التعادل و الترجیح، ۱۸۴.
  81. امام‌خمینی، تحریر الوسیله، ۲/۲۲۶؛ امام‌خمینی، چهل حدیث، ۴۷۲ و ۶۳۲.
  82. امام‌خمینی، تنقیح الاصول، ۴/۵۳۶.
  83. امام‌خمینی، صحیفه، ۲۰/۷۶.
  84. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۳/۴۲۷.
  85. امام‌خمینی، دعاء السحر، ۳۱۶؛ امام‌خمینی، چهل حدیث، ۶۳۲.
  86. امام‌خمینی، چهل حدیث، ۳۴۰–۳۴۱.
  87. امام‌خمینی، چهل حدیث، ۶۳۲–۶۳۳.
  88. امام‌خمینی، صحیفه، ۲۰/۷۶.
  89. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۳/۴۲۷.
  90. طوسی، اختیار معرفة الرجال، ۲/۷۶۰؛ مجلسی، بحارالانوار، ۴۸/۲۶۶؛ ناصری، الواقفیة دراسة تحلیلیه، ۱/۲۵–۳۲.
  91. صدوق، علل الشرائع، ۱/۲۳۵، صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، ۱/۱۱۳.
  92. صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، ۲/۲۱۶؛ طبرسی، إعلام الوری، ۲/۵۹.
  93. صدوق، التوحید، ۲/۳۵۲–۳۵۳.
  94. صدوق، التوحید، ۲/۳۶۶–۳۶۷.
  95. طوسی، اختیار معرفة الرجال، ۲/۸۲۹؛ مجلسی، بحارالانوار، ۲۵/۳۱۹.
  96. امام‌خمینی، الطهاره، ۳/۳۳۷.
  97. عطاردی، مسند الامام‌الرضا(ع)، ۲/۱۳۷–۴۲۵.
  98. امام‌خمینی، الرسائل العشره، ۱۲۸.
  99. امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۶۸.
  100. امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۷۵.
  101. امام‌خمینی، چهل حدیث، ۵۰۶.
  102. حر عاملی، وسائل الشیعة، ۲۷/۶۲.
  103. امام‌خمینی، الاجتهاد و التقلید، ۷۱–۷۲.
  104. حر عاملی، وسائل الشیعة، ۲۷/۱۴۶.
  105. امام‌خمینی، الاجتهاد و التقلید، ۸۰.
  106. امام‌خمینی، الاجتهاد و التقلید، ۱۰۲.
  107. امام‌خمینی، تنقیح الاصول، ۳/۲۸۹.
  108. میراحمدی و رضایی‌پناه، تحلیل گفتمان مناظره‌ها و مجادله‌های حضرت رضا(ع)، ۷۶.
  109. صدوق، التوحید، ۲۵۱–۲۵۲.
  110. صدوق، التوحید، ۲۷۰.
  111. صدوق، التوحید، ۴۱۷–۴۴۱؛ صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، ۱/۱۵۴.
  112. صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، ۲/۲۳۰.
  113. عطاردی، مسند الامام‌الرضا(ع)، ۲/۱۰۳–۱۰۴.
  114. عطاردی، مسند الامام‌الرضا(ع)، ۲/۹۳–۹۵.
  115. کلینی، کافی، ۱/۹۵–۹۶؛ عطاردی، مسند الامام‌الرضا(ع)، ۱/۱۵–۱۶.
  116. صدوق، التوحید، ۴۴۱–۴۵۴؛ عطاردی، مسند الامام‌الرضا(ع)، ۲/۱۰۵–۱۱۳.
  117. صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، ۱/۲۲۹–۲۴۰؛ عطاردی، مسند الامام‌الرضا(ع)، ۲/۱۱۴–۱۲۴.
  118. صدوق، التوحید، ۴۱۷–۴۳۶.
  119. امام‌خمینی، تعلیقه فوائد، ۱۵۰.
  120. مسعودی، اثبات الوصیه، ۲۰۹.
  121. مسعودی، اثبات الوصیه، ۲۱۱.
  122. مسعودی، اثبات الوصیه، ۲۱۱–۲۱۲؛ مجلسی، بحارالانوار، ۴۹/۱۲۸.
  123. ←مطهری، مجموعه آثار، ۱۸/۱۱۹–۱۲۰.
  124. مفید، الارشاد، ۲/۲۵۹–۲۷۰؛ ابن‌صباغ، الفصول المهمة، ۲/۹۷۳؛ چنارانی، امام‌رضا(ع) از دیدگاه اهل سنت، ۷۳–۷۴.
  125. عاملی، الحیاة السیاسیة للامام‌الرضا(ع)، ۱۹۰–۱۹۶؛ خامنه‌ای، انسان ۲۵۰ ساله، ۳۶۸؛ میراحمدی و رضایی‌پناه، تحلیل گفتمان مناظره‌ها و مجادله‌های حضرت رضا(ع)، ۸۵.
  126. مطهری، مجموعه آثار، ۱۸/۱۱۶–۱۲۴؛ خامنه‌ای، انسان ۲۵۰ ساله، ۳۶۸–۳۷۰.
  127. ←عرفان‌منش، جغرافیای تاریخی هجرت امام‌رضا(ع)، ۱۲–۲۷۱.
  128. صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، ۲/۱۳۹؛ عرفان‌منش، جغرافیای تاریخی هجرت امام‌رضا(ع)، ۶۶–۶۹؛ عطاردی، مسند الامام‌الرضا(ع)، ۱/۳۴۸.
  129. مفید، الارشاد، ۲/۲۶۱–۲۶۲؛ اربلی، کشف الغمة، ۳/۷۱.
  130. اربلی، کشف الغمة، ۳/۷۰؛ مؤسسه تنظیم، سیر مبارزات امام‌خمینی، ۳۳۴.
  131. عرفان‌منش، جغرافیای تاریخی هجرت امام‌رضا(ع)، ۷۱.
  132. صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، ۲/۱۶۸–۱۷۰.
  133. امام‌خمینی، ولایت فقیه، ۱۵۰–۱۵۲.
  134. کلینی، کافی، ۱/۴۸۸؛ صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، ۲/۱۴۰؛ اربلی، کشف الغمة، ۳/۶۹–۷۰.
  135. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۹/۷–۸.
  136. امام‌خمینی، ولایت فقیه، ۱۵۰.
  137. امام‌خمینی، ولایت فقیه، ۱۵۱–۱۵۲.
  138. یوسف، ۵۵.
  139. صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، ۲/۱۳۹–۱۴۰.
  140. امام‌خمینی، کشف اسرار، ۲۲۸.
  141. امام‌خمینی، مکاسب، ۲/۱۶۹.
  142. امام‌خمینی، مکاسب، ۲/۱۶۹.
  143. صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، ۲/۱۶۴؛ مجلسی، بحارالانوار، ۴۹/۱۴۲.
  144. عاملی، الحیاة السیاسیة للامام‌الرضا(ع)، ۱۴۴–۱۴۵.
  145. مجلسی، بحارالانوار، ۴۹/۱۲۳.
  146. امام‌خمینی، تعلیقه عروه، ۲۰۴–۲۰۶.
  147. صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، ۲/۲۴۱؛ مفید، الارشاد، ۲/۲۶۹؛ طبرسی، إعلام الوری، ۲/۸۰؛ اربلی، کشف الغمة، ۳/۷۴.
  148. ابن‌شهرآشوب، مناقب آل ابی‌طالب، ۴/۳۴۶؛ عطاردی، مسند الامام‌الرضا(ع)، ۱/۸۵.
  149. ←اکبری، تأثیر حضور امام‌رضا(ع) در ایران، ۶۲–۷۸.
  150. طبرسی، إعلام الوری، ۲/۷۶–۷۷؛ اربلی، کشف الغمة، ۳/۷۲–۷۴.
  151. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۳/۴۲۷.
  152. طبرسی، إعلام الوری، ۲/۴۱؛ مجلسی، بحارالانوار، ۴۹/۳۱۱.
  153. کلینی، کافی، ۱/۴۸۶.
  154. اربلی، کشف الغمة، ۳/۶۰ و ۷۷.
  155. صدوق، عیون اخبار الرضا(ع)، ۲/۷۰–۷۱.
  156. طبرسی، إعلام الوری، ۲/۸۶؛ عطاردی، مسند الامام‌الرضا(ع)، ۱/۱۴۰–۱۴۲.
  157. عطاردی، مسند الامام‌الرضا(ع)، ۱/۴–۲۴۸.
  158. عطاردی، مسند الامام‌الرضا(ع)، ۱/۲۵۷–۳۰۱.
  159. عطاردی، مسند الامام‌الرضا(ع)، ۱/۳۰۷–۳۸۵.
  160. عطاردی، مسند الامام‌الرضا(ع)، ۲/۷–۴۲۰.
  161. فقه الرضا(ع)، المنسوب الی الامام‌الرضا(ع)، ۸–۶۴.
  162. امام‌خمینی، ولایت فقیه، ۱۰۵.
  163. امام‌خمینی، الطهاره، ۴/۱۳۸.
  164. امام‌خمینی، ولایت فقیه، ۱۰۵.
  165. امام‌خمینی، الطهاره، ۳/۲۸۶؛ امام‌خمینی، آداب الصلاة، ۱۵۰؛ امام‌خمینی، الاستصحاب، ۳۸۷.
  166. امام‌خمینی، تعلیقه فوائد، ۲۰.
  167. کلینی، کافی، ۴/۵۸۴–۵۸۵؛ عطاردی، مسند الامام‌الرضا(ع)، ۱/۱۴۳–۱۴۹.
  168. دخیل، ائمتنا، ۲/۷۷؛ علیزاده و ناصری، منصب تولیت، ۴۱؛ خراسان، ۱۴/۸/۱۳۹۷ش، ۵.
  169. حسینی، مردان علم در میدان عمل، ۷/۱۷۰.
  170. امام‌خمینی، استفتائات، ۲/۴۷۴–۴۷۵.
  171. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۶/۱۵۶.
  172. ذاکری، طلوع خورشید، ۱۲۰–۱۲۱.
  173. محمدی ری‌شهری، زمزم عرفان، ۲۱۶–۲۱۷.
  174. حسینی، مردان علم در میدان عمل، ۷/۱۷۰.
  175. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۰/۴۵۸.
  176. نیک‌مهر و وکیلی، نیت و مصارف موقوفات واقفان مشهد، ۱۰۹–۱۳۱.
  177. امام‌خمینی، توضیح المسائل، ۴۸۸–۴۸۹.
  178. علیزاده و ناصری، منصب تولیت، ۱۳۹–۱۶۵.
  179. امام‌خمینی، صحیفه، ۶/۱۴۳.
  180. امام‌خمینی، صحیفه، ۲۱/۶۰–۶۱.
  181. امام‌خمینی، صحیفه، ۱۶/۲۵۶.

منابع

  • قرآن کریم.
  • ابن‌ابی‌الحدید، عبدالحمید، شرح نهج البلاغه، تحقیق محمد ابوالفضل ابراهیم، قم، کتابخانه آیت‌الله مرعشی نجفی، چاپ اول، ۱۴۰۴ق.
  • ابن‌شهرآشوب، محمدبن‌علی، مناقب آل ابی‌طالب، تحقیق سیدهاشم رسولی محلاتی، قم، علامه، چاپ اول، ۱۳۷۹ق.
  • ابن‌صباغ مالکی، الفصول المهمة فی معرِفة الأئمَّه، قم، دارالحدیث، چاپ اول، ۱۴۲۲ق.
  • اربلی، علی‌بن‌عیسی، کشف الغمة فی معرفة الائمه، بیروت، دارالاضواء، چاپ دوم، ۱۴۰۵ق.
  • اکبری، امیر، تأثیر حضور امام‌رضا(ع) در ایران بر گرایش خاندان‌های طاهری به تشیع، مجله فرهنگ رضوی، شماره ۱۲، ۱۳۹۴ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، آداب الصلاة، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، چاپ شانزدهم، ۱۳۸۸ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، الاجتهاد و التقلید، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ دوم، ۱۳۸۴ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، الاستصحاب، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ سوم، ۱۳۸۵ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، استفتائات، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۲ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، تحریر الوسیله، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، التعادل و الترجیح، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ سوم، ۱۳۸۴ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، التعلیقة علی العروة الوثقی، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ دوم، ۱۳۸۶ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، التعلیقة علی الفوائد الرضویه، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ دوم، ۱۳۷۸ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، تقریرات فلسفه امام‌خمینی، تقریر سیدعبدالغنی اردبیلی، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ دوم، ۱۳۸۵ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، تنقیح الاصول، تقریر حسین تقوی اشتهاردی، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ سوم، ۱۳۸۵ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، الخلل فی الصلاة، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ دوم، ۱۳۸۴ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، دیوان امام (سروده‌های حضرت امام‌خمینی)، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ پنجم، ۱۳۷۴ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، الرسائل العشره، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ سوم، ۱۳۸۷ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، رساله توضیح المسائل، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ هفتم، ۱۳۸۷ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، شرح چهل حدیث، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ چهارم، ۱۳۸۸ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، شرح دعاء السحر، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ چهارم، ۱۳۸۶ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، کتاب الطهاره، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ دوم، ۱۳۸۵ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، کشف اسرار، تهران، محمد، بی‌تا.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، المکاسب المحرمه، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ دوم، ۱۳۸۵ش.
  • امام‌خمینی، سیدروح‌الله، ولایت فقیه، حکومت اسلامی، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ بیستم، ۱۳۸۸ش.
  • امین، سیدمحسن، اعیان الشیعه، بیروت، دارالتعارف للمطبوعات، ۱۴۰۴ق.
  • چنارانی، محمدعلی، امام‌رضا(ع) از دیدگاه اهل سنت، قم، مرکز پژوهشهای اسلامی صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، چاپ اول، ۱۳۹۱ش.
  • حر عاملی، محمدبن‌حسن، تفصیل وسائل الشیعة الی تحصیل مسائل الشریعه، قم، مؤسسه آل‌البیت(ع)، چاپ اول، ۱۴۰۹ق.
  • حسینی، سیدنعمت‌الله، مردان علم در میدان عمل، قم، بی‌نا، چاپ اول، ۱۳۷۶ش.
  • خامنه‌ای، سیدعلی، انسان ۲۵۰ ساله، تهران، مؤسسه ایمان جهادی، چاپ پنجاه و سوم، ۱۳۹۴ش.
  • خراسان، روزنامه، ۱۴/۸/۱۳۹۷ش.
  • دخیل، علی محمد، ائمتنا، بیروت دارالمرتضی، چاپ پانزدهم، ۱۴۲۵ق.
  • ذاکری، علی‌اکبر، طلوع خورشید، سال‌شمار زندگانی امام‌خمینی قدس سره، قم، بوستان کتاب، چاپ دوم، ۱۳۹۱ش.
  • صدوق، محمدبن‌علی، التوحید، تحقیق سیدهاشم حسینی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۹۸ق.
  • صدوق، محمدبن‌علی، علل الشرائع، قم، کتابفروشی داوری، چاپ اول، ۱۳۸۵ش.
  • صدوق، محمدبن‌علی، عیون اخبار الرضا(ع)، تحقیق سیدمهدی لاجوردی، تهران، جهان، چاپ اول، ۱۳۷۸ق.
  • طبرسی، فضل‌بن‌حسن، إعلام الوری بأعلام الهدی، قم، مؤسسه آل‌البیت(ع)، چاپ اول، ۱۴۱۷ق.
  • طوسی، محمدبن‌حسن، اختیار معرفة الرجال، معروف به رجال کشی، تحقیق سیدمهدی رجایی، قم مؤسسه آل‌البیت(ع)، چاپ اول، ۱۳۶۳ش.
  • طوسی، محمدبن‌حسن، رجال الطوسی، تحقیق جواد قیومی اصفهانی، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ سوم، ۱۳۷۳ش.
  • عاملی، سیدجعفر مرتضی، الحیاة السیاسیة للامام‌الرضا(ع)، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ سوم، ۱۴۱۶ق.
  • عرفان‌منش، جلیل، جغرافیای تاریخی هجرت امام‌رضا(ع) از مدینه تا مرو، مشهد بنیاد پژوهشهای اسلامی، ۱۳۸۷ش.
  • عطاردی، عزیزالله، مسند الامام‌الرضا(ع)، مشهد، آستان قدس رضوی، چاپ اول، ۱۴۰۶ق.
  • علیزاده بیرجندی، زهرا و اکرم ناصری، منصب تولیت و عوامل مؤثر بر عملکرد متولیان آستان قدس رضوی در عصر قاجار، مجله تاریخ نامه ایران، شماره ۶، ۱۳۹۲ش.
  • فقه الرضا(ع)، المنسوب الی الامام‌الرضا(ع)، مشهد، مؤسسه آل‌البیت(ع)، چاپ اول، ۱۴۰۶ق.
  • کلینی، محمدبن‌یعقوب، الکافی، تصحیح علی‌اکبر غفاری و محمد آخوندی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ چهارم، ۱۴۰۷ق.
  • مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام‌خمینی، فرهنگ دیوان امام‌خمینی، چاپ اول، ۱۳۷۲ش.
  • مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار الجامعة لدرر اخبار الائمة الاطهار(ع)، بیروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ق.
  • محمدی ری‌شهری، محمد، زمزم عرفان، قم دارالحدیث، چاپ اول، ۱۳۸۹ش.
  • مسعودی، علی‌بن‌حسین، اثبات الوصیه، قم، انصاریان، چاپ سوم، ۱۳۸۴ش.
  • مطهری، مرتضی، مجموعه آثار استاد شهید مطهری، ج۱۸، تهران، صدرا، چاپ دوم، ۱۳۷۹ش.
  • مفید، محمدبن‌محمد، الارشاد فی معرفة حجج الله علی العباد، تحقیق مؤسسه آل‌البیت(ع)، قم، کنگره شیخ مفید، چاپ اول، ۱۴۱۳ق.
  • میراحمدی، منصور و امیر رضایی‌پناه، تحلیل گفتمان مناظره‌ها و مجادله‌های حضرت رضا(ع) با دگرهای گفتمانی (مبانی قرآنی کلامی ساخت بندی هویت اسلامی)، مجله فرهنگ رضوی، شماره ۱۴، ۱۳۹۵ش.
  • ناصری، ریاض محمد حبیب، الواقفیة دراسة تحلیلیه، مشهد، المؤتمر العالمی للإمام‌الرضا(ع)، چاپ اول، ۱۴۰۹ق.
  • نیک‌مهر، اسدالله و هادی وکیلی، نیت و مصارف موقوفات واقفان مشهد در دوره پهلوی اول و دوم، مجله تاریخ و فرهنگ مطالعات سلامی، شماره ۹۱، ۱۳۹۲ش.

پیوند به بیرون

  • سیدعباس رضوی، امام‌رضا(ع)، دانشنامه امام‌خمینی، ج۷، ص۴۵۰–۴۵۹.