جنگ تحمیلی، تجاوز نظامی عراق به جمهوری اسلامی ایران از ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ تا ۲۹ تیر ۱۳۶۷.
نامهای دیگر | جنگ تحمیلی، دفاع مقدس |
---|---|
شرح ماجرا | تجاوز نظامی عراق به جمهوری اسلامی ایران |
طرفین | عراق و ایران |
زمان | از ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ تا ۲۹ تیر ۱۳۶۷ |
دوره | انقلاب اسلامی |
مکان | عراق و ایران |
علت | بحرانهای داخلی ایران در آغاز انقلاب اسلامی، شورشهای قومی در مناطق مرزی بهویژه در خوزستان و کردستان، درگیریهای داخلی ایجادشده بهدست سازمان مجاهدین خلق، آمادهنبودن نیروهای نظامی، جوانبودن سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، درگیربودن بخش مهمی از نیروهای نظامی و انتظامی با تجزیهطلبان کردستان |
اهداف | سقوط انقلاب اسلامی و اشغال ایران |
عاملان | صدام حسین |
نتایج | پذیرش قطعنامه ۵۹۸ در شورای امنیت سازمان ملل، شکست عراق و پیروزی ایران |
پیامدها | ایجاد روحیه سلحشوری و قدرتمندی و بیداری میان مردم، ایجاد انسجام و روحیه تعاون و همکاری در میان مردم، پیدایش معنویت در میان نیروهای نظامی |
تلفات | بیش از هزاران شهید، مجروح و اسیر |
جنگ تحمیلی عراق علیه ایران (شهریور 1359-تیر 1367) به بهانۀ مردوددانستن توافق الجزایر و در واقع به دلیل تصور رژیم بعث از ضعف دولت ایران در شرایط ابتدای انقلاب اسلامی روی داد.
غافلگیری و کمبود نیرو و مهمات ایران، تحولات سال نخست جنگ را به سود عراق پیش برد؛ اما با ساماندهی نیروهای ایران، در فاصلۀ کمتر از یکسال، بخش زیادی از زمینهای اشغالی آزاد شد. پس از آن دولت عراق، درحالیکه همه کشورهای قدرتمند، حامی آن بودند، برای واداشتن ایران به تسلیم در برابر صلح پیشنهادی سازمان ملل، حمله به مناطق مسکونی و حملات شیمیایی را آغاز کرد.
امامخمینی مقابله ایران با حملۀ عراق را دفاع مقدس نامید و این جنگ را جنگ حق و باطل و تقابل اسلام و کفر دانست که موجب ایجاد روحیه سلحشوری و تعاون در میان مردم شد. کارشناسان جنگ، نقش امامخمینی را در فرماندهی جنگ، نقشی حیاتی شمردهاند.
مقدمه
ایران پیش از اسلام شاهد جنگهای طولانی و هفتصد ساله با رومیان بودهاست[۱] در قرنهای اخیر نیز در زمان صفویه و قاجار با روسیه تزاری و امپراتوری عثمانی جنگیدهاست و طی دو جنگ بزرگ میان روسیه و ایران بخشهای گستردهای از ایران طی قراردادگلستان در ۱۸۱۳م[۲] و قراردادهای ترکمنچای در ۱۸۲۸م/ ۱۲۴۳ق به روسیه تزاری ملحق شد.[۳]
همچنین درگیری ایران و افغانستان در سالهای ۱۲۴۵–۱۲۵۷ش با دخالت انگلستان به سود افغانستان به جداشدن هرات از ایران انجامید.[۴] ایران در جنگ جهانی اول (۱۲۹۳ش/ ۱۹۱۴م)[۵] و دوم (۱۳۲۰ش/ ۱۹۴۱م) با وجود اعلام بیطرفی، به دست نظامیان متفقین اشغال شد[۶]
عراق، پیش از تأسیس امپراتوری عثمانی بخشی از ایران بود و خاندان آققویونلو بر آن حکومت میکردند. امپراتوری عثمانی بر آن بود که عراق را در سال ۱۰۳۸ق/ ۱۶۳۸م جزئی از حکومت خود کند که منجر به جنگهای خونین چهارصدساله از قرن دهم تا سیزدهم قمری میان دو کشور شد. در بیشتر نبردهای میان ایران و عثمانی، عثمانی مهاجم بود و ایران یا با انگیزه دفاع یا با هدف تصرف زمینهای ازدسترفته مبادرت به جنگ میکرد.[۷] امپراتوری عثمانی در سال ۱۹۲۱م تجزیه شد و عراق اعلام استقلال کرد؛ ولی اختلافات ایران و عراقِ جدید این بار بر سر حقوق اتباع ایرانی در عراق و مسئله اروندرود که از گذشته نیز میان ایران و عثمانی بر سر آن اختلاف بود، خود را نشان داد.[۸]
پیشینه
اروندرود از بههمپیوستن دو رود دجله و فرات به وجود میآید و طول آن نود کیلومتر و بخش اعظم آب آن از رودخانههای ایران بهویژه رود کارون تأمین میشود.[۹] در تیر ۱۳۱۶ش/ ۱۹۳۷م، عهدنامهای میان وزیر امور خارجه وقت عراق ناجی الاصیل و عنایتالله سمیعی وزیر امور خارجه ایران امضا شد و در سال ۱۳۱۷ش/ ۱۹۳۸م به تصویب مجالس دو کشور رسید و اسناد آن میان دو کشور مبادله شد. در این عهدنامه پروتکل ۱۹۱۳م و صورت جلسات کمیسیون تحدید ۱۹۱۴م مبنای تعیین مرز زمینی دو کشور قرار گرفت و برای نخستین بار به واژه تالوِوگ (خط القعر) برای منطقه اروند اشاره شد.[۱۰]
با ریاستجمهوری عبدالکریم قاسم در سال ۱۳۳۷ش/ ۱۹۵۸م در عراق، دوباره اختلافات مرزی بر سر اروندرود زنده شد و موضوع به شورای امنیت سازمان ملل کشیده شد.[۱۱] در آذر ۱۳۵۰ عراق به قصد تسلط بر اروند روابط خود را با ایران قطع و در اتحادیه عرب و سازمان ملل دست به اقدام تبلیغاتی علیه ایران زد و هزاران ایرانی مقیم عراق را اخراج کرد. در برابر آن، ایران از کردهای عراقی درگیر با دولت این کشور حمایت کرد و برخوردهای مرزی میان ارتشهای دو کشور روی داد، اما در ۱۵ اسفند ۱۳۵۳ در اجلاس سران اوپک در الجزایر محمدرضا پهلوی، شاه ایران با صدام حسین، معاون احمد حسن البکر، رئیسجمهور عراق، به گفتگو نشست و پس از توافق بر سر مرز آبی، اعلامیه مشترکی صادر شد و طرفین متعهد شدند مرزهای خود را بر اساس خط «تالوِگ»،[۱۲] تعیین و بر مرزهای هم نظارت کنند و عهدنامه حسن همجواری و تعیین مرز مشترک در ۲۳ خرداد ۱۳۵۴ش/ ۱۳ ژوئن ۱۹۷۵م در الجزایر میان دو کشور امضا شد؛[۱۳] و نیمطرف شرقی اروندرود از آن ایران اعلام شد.[۱۴]
پس از پیروزی انقلاب اسلامی مسئولان جمهوری اسلامی ایران در پاسخ تبریک حسن البکر رئیسجمهور عراق دو پیام نصیحتآمیز برای وی فرستادند، پاسخی از امامخمینی و پاسخی از ابراهیم یزدی وزیر امور خارجه[۱۵] امامخمینی از جایگاه شخصیتی دینی که به واسطه اقامت طولانی در عراق، شاهد اوضاع سیاسی و اجتماعی این کشور بود، همه دولتها ازجمله دولت عراق را نصیحت کرد.[۱۶] که سرانجامِ ستم و اختناق بر مردم انفجار است و دولتها برای بقای خود نیز باید در خدمت مردم باشند.[۱۷] از سوی دیگر، سیدمحمود دعایی سفیر ایران در عراق در مصاحبهای نگرش مثبت ایران به عراق را منعکس کرد و دولت عراق را رژیمی انقلابی و همکیش و پایبند به اصول انقلابی خواند.[۱۸]
آغاز تجاوز
جمهوری اسلامی ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی، بر پایبندی خود به توافق الجزایر تأکید کرد؛[۱۹] ولی صدام حسین رئیسجمهور عراق که در ۲۵ تیر ۱۳۵۸ به جای حسن البکر نشست،[۲۰] از قرارداد الجزایر ابراز ناخرسندی کرد[۲۱] و در ۲۶ شهریور ۱۳۵۹ در جلسه فوقالعاده مجمع ملی عراق با پوشیدن لباس فرمانده کل قوا طی سخنرانی مفصلی لغو موافقتنامه الجزایر و قراردادهای وابسته به آن و حاکمیت انحصاری عراق بر اروندرود را اعلام و ایران را رسماً تهدید به جنگ کرد. دولت بعثی عراق یک روز پس از نامهای که در ۳۰ شهریور ۱۳۵۹ به هشت شخصیت و سازمان جهانی نوشت، حمله سراسری به خاک ایران را آغاز کرد.[۲۲]
صدام حسین که رهبری عربها و ژاندارمی منطقه خلیج فارس را در سر داشت؛[۲۳] تجزیه و اشغال ایران بهویژه خوزستان و مقابله با انقلاب اسلامی از اهداف اصلی وی در تهاجم به ایران بود.[۲۴] امامخمینی انگیزه اصلی تجاوز وی به ایران را نگهبانی از کفر در برابر اسلام دانست[۲۵] و یادآوری کرد نگرانی و ترس دشمنان از اتحاد مسلمانان و برقراری حکومت اسلامی است[۲۶]؛ چنانکه در نگاه ایشان استقرار نظام جمهوری اسلامی به جای سلطنت[۲۷] و ترس دشمنان از صدور انقلاب اسلامی بهویژه در میان محرومان،[۲۸] از دیگر انگیزههای این تجاوز بود.
زمینهها و مقدمات تجاوز
بحرانهای داخلی ایران در آغاز انقلاب اسلامی،[۲۹] شورشهای قومی در مناطق مرزی بهویژه در خوزستان، کردستان و درگیریهای داخلی ایجادشده به دست سازمان مجاهدین خلق[۳۰] و آمادهنبودن نیروهای نظامی، جوانبودن سپاه پاسداران انقلاب اسلامی،[۳۱] درگیربودن بخش مهمی از نیروهای نظامی و انتظامی با تجزیهطلبان کردستان،[۳۲]
شرایط حاکم بر نظام بینالمللی و همسو نبودن انقلاب اسلامی با اهداف ابرقدرتهای شرق و غرب[۳۳] و نیز هراس دولتهای عرب خلیج فارس از صدور انقلاب به این کشورها[۳۴] مشوقهای صدام حسین برای حمله به ایران بود. تصور حاکمان عراق از ضعف قوای ایران تأثیر زیادی بر تصمیم صدام حسین برای جنگ گذاشت. وی تصور میکرد ارتش ایران از هم پاشیده و توان مقابله با ارتش عراق را ندارد.[۳۵] اطلاعات فراریان از ایران، وی را متقاعد کرد که با ضربات هوایی و حمله وسیع زرهی، ارتش ایران به زانو در خواهد آمد[۳۶] ایرانیان مخالف انقلاب نیز اطلاعات نظامی بسیاری را در اختیار عراق گذاشتند.[۳۷] عراق از نظر اقتصادی نیز در اوج بود و دومین تولیدکننده مهم نفت اوپک بهشمار میرفت.[۳۸]
رژیم عراق پیش از تهاجم به ایران روابط خود با کشورهای حاشیه خلیج فارس و آمریکا را دوستانه کرد.[۳۹] و از سویی با متهمکردن ایران به دخالت در امور داخلی عراق و ایجاد جنگ روانی و تقویت روحیه ملیگرایی عربها،[۴۰] زمینه را برای هجوم به ایران فراهم آورد. عراق در صحنه بینالمللی نیز علیه ایران تبلیغات فراوانی کرد.[۴۱] دستگیری شماری از جاسوسهای عراق در فروردین ۱۳۵۸ در خوزستان منجر به تیرگی روابط و فراخواندن سفرای دو کشور شد.[۴۲] عراق برای ارزیابی توان دفاعی ایران و فراهمکردن مقدمات حمله به ایران، حملههای محدودی را در مناطق مرزی آغاز کرد و در فروردین و اردیبهشت ۱۳۵۸ به آن شدت داد[۴۳] در تابستان ۱۳۵۸ نیروهای هوایی عراق بهطور مکرر به مرزهای جنوب و غرب ایران تجاوز و تیراندازی کردند[۴۴] این تجاوزها با تشدید سیاستهای خصومتآمیز آمریکا علیه ایران بیشتر شد.[۴۵] ایران از فروردین ۱۳۵۸ تا ۳۱ شهریور ۱۳۵۹، حدود ۲۸۹ تجاوز مرزی عراق به ایران را ثبت کرد و وزارت خارجه ایران یادداشتهای اعتراضآمیزی برای دولت عراق فرستاد و مطلب را به نمایندگان سیاسی یا مقامات عراقی منعکس کرد[۴۶]
حملههای ایذایی عراق در آغاز سال ۱۳۵۹ تشدید شد و دولت عراق افزون بر دخالت در امور ایران، ایرانیانی را که تابعیت عراق داشتند، به اتهامهای واهی اخراج و اقوام ایرانی را به شورش علیه دولت و تجزیهطلبی دعوت کرد.[۴۷] از آغاز شهریور ۱۳۵۹ شهرهای مرزی ازجمله قصر شیرین، سومار، مهران، آبادان و خرمشهر بهطور متناوب زیر آتش سلاحهای سبک و سنگین عراق قرار گرفتند.[۴۸] در ۲۶ شهریور ۱۳۵۹ صدام حسین قرارداد مرزی الجزایر را در مجلس عراق و برابر دیدگان مجامع بینالمللی بهطور یکجانبه لغو و آن را پاره کرد.[۴۹]
قلمرو تجاوز
رژیم عراق در ۳۱ شهریور از زمین و هوا و دریا به ایران حمله کرد.[۵۰] در حملات هوایی عراق ۱۹۲ فروند هواپیمای جنگنده به مراکز نظامی و فرودگاههای چندین شهر ازجمله پالایشگاه و فرودگاه مهرآباد تهران حمله کردند.[۵۱] سیدعلی خامنهای که نماینده امامخمینی در شورای عالی دفاع و امامجمعه تهران بود، با خواندن اطلاعیهای در تلویزیون مردم را در جریان تجاوز عراق قرار داد.[۵۲]
در تهاجم عراق نیروی زمینی این کشور از سه محور شمالی، جنوبی و میانی وارد ایران شد. سپاه یکم عراق از محور کردستان و آذربایجان غربی حمله کرد و ارتفاعات مشرف بر شهرهای مریوان و بانه و پیرانشهر و سردشت و پاوه را به اشغال خود درآورد.[۵۳] سپاه دوم عراق از سمت کرمانشاه و ایلام وارد ایران شد و سپاه سوم که نیمی از ارتش عراق را تشکیل میداد از خوزستان وارد کشورگردید.[۵۴] و در همان روزهای نخست، بخشهایی از پنج استان مرزی کشور (خوزستان، ایلام، کرمانشاه، آذربایجان غربی و کردستان) و ده تا پانزده هزار کیلومتر مربع از سرزمین ایران به اشغال عراق درآمد.[۵۵] همچنین شهرهای نفتشهر، قصر شیرین، مهران، سومار، فکه، بستان، هویزه، موسیان، نوسود و بیش از سه هزار روستا اشغال شدند.[۵۶]
غافلگیری، کمبود نیرو و جنگافزار و مهمات، به پیشروی مهاجمان سرعت داد.[۵۷] سران حزب بعث عراق به گمان خود قدرت ایران را تمامشده تلقی کرده و کمر ایران را شکستند.[۵۸] و تبلیغات عراق در تجاوز به ایران در صدر محافل خبری و رسانههای غربی جای گرفت.[۵۹] آبادان محاصره شد و خرمشهر پس از مقاومتی ۳۴ روزه در ۴ آبان ۱۳۵۹ به تصرف ارتش عراق درآمد.[۶۰]
مقابله و عملیات ایران
تحولات سال نخست جنگ بیشتر به سود عراق پیش رفت و نیروهای ایران در مقابله با دشمن توفیقی نداشتند.[۶۱] بیتدبیری سیدابوالحسن بنیصدر نخستین رئیسجمهور ایران که جانشین فرمانده کلقوا نیز بود از دلایل این ناکامیها بود.[۶۲] نیروهای رزمنده ایران پس از عزل بنیصدر توسط امامخمینی در خرداد ۱۳۶۰ بهتدریج سازماندهی شدند و سلسله عملیاتی را علیه متجاوزان آغاز کردند. در مهر ۱۳۶۰ در عملیات «ثامنالائمه» محاصره آبادان شکسته شد.[۶۳] (ببینید: شکست حصر آبادان) در بهار ۱۳۶۱ در عملیات «فتحالمبین» بخش زیادی از زمینهای اشغالی جنوب و در ۳/۳/۱۳۶۱ در عملیات «الی بیتالمقدس» خرمشهر آزاد شد.[۶۴] (ببینید: آزادسازی خرمشهر)
عملیات «رمضان» نیز در مرداد ۱۳۶۱ در منطقه کوشک و شلمچه انجام گرفت.[۶۵] و پس از آن سلسله عملیات مقدماتی والفجر و کربلا آغاز شد. عملیات «مسلمبنعقیل» در مهر ۱۳۶۱ در سومار و عملیات «محرم» آبان ۱۳۶۱، در موسیان،[۶۶] عملیات مقدماتی «والفجر» در بهمن ۱۳۶۱ در فکه،[۶۷] «والفجر ۱» در شمال فکه در فروردین ۱۳۶۲،[۶۸] «والفجر ۲» در منطقه پیرانشهر، «والفجر۳» و آزادسازی مهران در مرداد ۱۳۶۲،[۶۹] «والفجر ۴» در مهر ۱۳۶۲ در منطقه پنجوین عراق،[۷۰] عملیات «خیبر» در اسفند ۱۳۶۲ در هورالهویزه و جزایر مجنون،[۷۱] عملیات «بدر» در اسفند ۱۳۶۳ در هورالهویزه و شرق رود دجله،[۷۲] «والفجر ۸» در ۲۰ بهمن ۱۳۶۴ در فاو،[۷۳] «کربلای ۱» در تیر ۱۳۶۵ در مهران، «کربلای ۲» در منطقه پیرانشهر و حاجعمران و «کربلای ۳» در شهریور ۱۳۶۵، در دریا و سکوهای البکر و الامیّه،[۷۴] «کربلای ۴» و «کربلای ۵» در زمستان ۱۳۶۵ در منطقه شلمچه،[۷۵] «کربلای ۸» در فروردین ۱۳۶۵ در شرق بصره،[۷۶] «کربلای ۱۰» در ماووت عراق و سلسله عملیات «بیتالمقدس» در سال ۱۳۶۶[۷۷] به آزادی بیشتر مناطق اشغالشده انجامید و دولت بعثی عراق را در وضعیت نامناسبی قرار داد.
گسترش جنگ به مناطق و افراد غیرنظامی
رژیم متجاوز عراق هرچند در آغاز جنگ، مناطق مسکونی ایران را بمباران میکرد؛ اما از اسفند ۱۳۶۳ حمله به شهرها و مناطق مسکونی را برای واداشتن ایران به تسلیم گسترش داد و به بسیاری از مدرسهها، مسجدها و خانههای مسکونی حمله کرد.[۷۸] در هشتم اسفند ۱۳۶۶ عراق با حملههای موشکی و هوایی به شهرهای مهم ایران، جنگ شهرها را شدت بخشید و به مناطق مسکونی شهرهای تهران، اصفهان، کرج و قم حملههای موشکی و به شهرهای تبریز، ایلام، کرمانشاه، دزفول، کوهدشت، مسجدسلیمان، شوشتر، پلدختر و همدان حملههای هوایی کرد[۷۹] این بمبارانها تا جمعه ۱۹/۱/۱۳۶۷ و برگزاری مرحله نخست انتخابات دوره سوم مجلس شورای اسلامی ادامه یافت.[۸۰]
جنگ تحمیلی تا پاییز ۱۳۶۱، یکمیلیونوپانصد هزار تن آواره بر جای گذاشت.[۸۱] و در ادامه جنگ، آوارگان به مرز دو میلیون و نیم تن نیز رسیدند.[۸۲] تعطیلی کارخانهها و زمینهای کشاورزی فرصت اشتغال را از مهاجران گرفت و نداشتن درآمد و مسکن و کار و امنیت مالی و اجتماعی آنان را در معرض آسیبهای روانی و اجتماعی قرار داد.[۸۳]
برابر آمار بنیاد شهید انقلاب اسلامی در جنگ تحمیلی عراق علیه ایران دویستوهیجده هزار و هشتصدوشصتوهفت تن شهید و مفقود شدهاند و تعداد اسیران ایرانی در عراق چهلوچهار هزار تن و اسیران عراق در ایران هفتاد هزار تن بودهاست.[۸۴] تعداد صدوشصتودو هزار تن نیز از نیروهای عراقیها کشته شدند.[۸۵]
حمله شیمیایی عراق
رژیم عراق در طول جنگ تحمیلی بارها از جنگافزارهای ممنوع شیمیایی استفاده کرد. در این حملهها هزاران تن از غیر نظامیان و رزمندگان ایرانی شهید و زخمی شدند. عراق نخستین بار در دی ۱۳۵۹ علیه ایران از سلاح شیمیایی استفاده کرد و در زمستان ۱۳۶۱ به استفاده گستردهترِ آن روی آورد.[۸۶] از سال ۱۳۶۲ در جریان عملیات خیبر نیز رزمندگان ایران حمله شدید شیمیایی شدند.[۸۷] و ۱۷۰۰ تن به وسیله عامل عصبی تابون زخمی شدند یا به شهادت رسیدند.[۸۸]
در سال ۱۳۶۲ در جریان پسگیری ارتفاعات مهران از عراق نیز، این کشور از سلاح شیمیایی علیه نیروهای ایرانی استفاده کرد.[۸۹] در استفاده عراق از سلاحهای شیمیایی در منطقه فاو پنج هزار تن از رزمندگان ایرانی زخمی و دویست تا سیصد تن به شهادت رسیدند[۹۰] گازهایی که عراق استفاده میکرد، از نوع خفهکننده و سیانور بود[۹۱]
در سال ۱۳۶۵ در جریان پسگرفتن مهران از اشغال عراق، عراقیها با وسعت از گاز شیمیایی استفاده کردند[۹۲] افزون بر این در جریان عملیات کربلای ۴ و ۵ در منطقه شلمچه بیش از پنجاه بار نیروهای ایرانی بمباران شیمیایی و بیش از سه هزار تن از رزمندگان ایرانی مجروح شدند.[۹۳] در سال ۱۳۶۶ ارتش عراق حملههای شیمیایی خود علیه اهداف نظامی و غیرنظامی را به اوج رساند و در اسفند این سال شهر حلبچه عراق پس از عملیات کربلای ۱۰ که آزاد شده بود، بهشدت بمباران شیمیایی شد.[۹۴] در مجموع عراق در طول جنگ علیه ایران۲۴۰ بار از سلاح شیمیایی استفاده کرد. در گزارش ایران به سازمان ملل اسناد این حملهها ثبت و منتشر میشد؛ ولی عراق هیچ اقدامی برای توقف آن نمیکرد.[۹۵] (ببینید: جنایات جنگی)
پشتیبانان رژیم متجاوز عراق
در طول جنگ تحمیلی همه قدرتهای جهان آن روز در کنار رژیم عراق قرار داشتند. بسیاری از کشورها آشکارا از تجاوز عراق به ایران حمایت کردند؛[۹۶] ازجمله اتحادیه عرب و تعدادی از کشورهای حاشیه خلیج فارس مانند عربستان، برخی از کشورهای خاورمیانه مانند مصر و امارات و نیز تعدادی از کشورهای عرب قاره آفریقا، آشکارا از عراق حمایت میکردند؛[۹۷] امامخمینی به پشتیبانان عراق هشدار میداد و حمایت آنان از صدام حسین را خیانت به اسلام و جرم میدانست[۹۸] کشورهای غربی، بهویژه فرانسه کمکهای نظامی ـ تبلیغاتی و اطلاعاتی خود را در اختیار عراق قرار دادند[۹۹] حتی ملکحسین شاه اردن گلوله جنگی را به سوی ایران شلیک کرد و مشوق صدام حسین در حمله به ایران شد[۱۰۰]
کشورهای عربی بهویژه کویت و عربستان با فرستادن کمکهای مالی و نظامی به عراق بخشی از هزینههای این کشور در جنگ تحمیلی علیه ایران را بر عهده گرفتند.[۱۰۱] عربستان از حامیان اصلی عراق در جنگ تحمیلی بود. از مجموع شصت[۱۰۲] یا هفتادمیلیارد دلار کمکهای پولی و مالی کشورهای حوزه خلیج فارس به عراق، سی میلیارد دلار سهم عربستان بود[۱۰۳] کویت نیز چهارده میلیارد دلار کمک نقدی و بیش از شانزده میلیارد دلار کمکهای خدماتی در اختیار عراق قرار داد.[۱۰۴]؛ همچنین امارات عربی یک میلیارد دلار و قطر پانصد میلیون دلار تا اواخر سال ۱۹۸۱م به عراق کمک کردند[۱۰۵] مصر و اردن علاوه بر پشتیبانی سیاسی و تدارکاتی، نیروهای نظامی خود را نیز به کمک صدام فرستادند[۱۰۶] که ۲۴۶ تن از آنان به دست نیروهای ایرانی اسیر شدند[۱۰۷]
از سوی دیگر، چنانکه امامخمینی نیز اشاره کردهاست، اتحاد جماهیر شوروی نیز از پشتیبانان عراق در جنگ بود[۱۰۸] پیمان دوستی پانزدهساله عراق و شوروی، اختلافات فکری و سیاسی ایران و شوروی ازجمله مخالفت ایران با حضور شوروی در افغانستان و دستگیری عوامل جاسوسی شوروی در ایران، این کشور را از بزرگترین حامیان صدام قرار داد. هواپیمای میگ ۲۵، تانکهای تی۷۲ و انواع موشکهای سام و بیش از هزار تن مشاور و تکنسین بخشی از کمکهای شوروی به عراق بود.[۱۰۹] بیشتر کشورهای اروپایی نیز با کمکهای اقتصادی، سیاسی و نظامی از صدام پشتیبانی کردند[۱۱۰] فرستادن ۶۰ فروند هواپیمای جنگی میراژ و شماری هواپیمای سوپراتاندارد و موشکهای پیشرفته به عراق از فرانسه از آن جمله بود.[۱۱۱] همچنین این کشور ۷/۴ میلیارد دلار کمک مالی در اختیار رژیم عراق قرار داد و در مجموع هفت میلیارد دلار از این معاملات به صورت وام و اعتبارات بود[۱۱۲] انگلستان نیز از مهمترین شرکای نظامی عراق بود[۱۱۳]
مسئولان آمریکا نیز علیرغم ادعای بیطرفی از یک هفته پس از آغاز جنگ برای کمک به رژیم عراق اعلام آمادگی کردند[۱۱۴] شکست آمریکا در حمله به طبس در اردیبهشت ۱۳۵۹ و شکست کودتای نوژه از انگیزههای آمریکا در حمایت از عراق بود[۱۱۵] جلسه صدام حسین با برژنیسکی مشاور امنیت ملی جیمی کارتر در خرداد ۱۳۵۹ در مرز اردن، چراغ سبز آمریکا به عراق برای حمله به ایران بود[۱۱۶] عراق در طول جنگ از کمکهای اطلاعاتی و تسلیحاتی آمریکا بهره برد.[۱۱۷] پس از عادیشدن روابط آمریکا و عراق در سال ۱۳۶۳ و به دنبال سفر طارق عزیز به آمریکا دولت ایالات متحده آمریکا، اعتباری به مبلغ ۸۴۰ میلیون دلار برای واردات مواد غذایی در اختیار عراق قرار داد و نیز وامی به مبلغ یک میلیارد دلار برای خرید و بهکارگیری توانایی ساخت سلاح به عراق واگذار شد[۱۱۸] رونالد ریگان رئیسجمهور آمریکا ضمن تأمین اعتبار برای عراق شرکتهای آمریکایی، فرانسه، ایتالیا و بریتانیا را تشویق کرد تا با تعویق زمان بازپرداخت بدهیهای عراق موافقت کنند[۱۱۹] گفته شده از سال ۱۹۸۳ تا ۱۹۸۸م آمریکا بارها محمولههای بزرگ سلاح شیمیایی را در قالب مبارزه با آفات کشاورزی به عراق تحویل داد[۱۲۰]؛ چنانکه با پیشرویهای ایران در سال ۱۳۶۶ عملاً به سود عراق وارد جنگ شد[۱۲۱] و به سکوهای نفتی ایران در خلیج فارس حمله کرد و حتی هواپیمای مسافربری ایران را سرنگون کرد.[۱۲۲] (ببینید: حمله آمریکا به هواپیمای مسافربری)
در مجموع کشورهای شوروی، چین، فرانسه، آمریکا، انگلیس، آلمان، برزیل، کلمبیا، اسپانیا، آفریقای جنوبی، اتریش، ایتالیا و یوگسلاوی مهمترین منبع ارسال تسلیحات شیمیایی با فنآوری پیشرفته به عراق بودند[۱۲۳] امامخمینی توجه دادهاست که رژیم صهیونیستی اسرائیل نیز در این جنگ درکنار عراق قرار داشت.[۱۲۴]
اما از سوی دیگر، کشورهای جبهه پایداری شامل الجزایر، لیبی، سوریه و یمن جنوبی در جنگ ایران و عراق اعلام بیطرفی کردند و از عربیکردن جنگ دوری گزیدند و مواضع برخی از اعضای آن مانند سوریه و لیبی به ایران نزدیک بود و دو کشور کمکهای تبلیغاتی و نظامی اندکی نیز به ایران میکردند.[۱۲۵]
سازمان ملل و شورای امنیت از آغاز تجاوز عراق به ایران بدون محکومکردن متجاوز، به پایاندادن جنگ توصیه میکردند و چندین قطعنامه دراینباره صادر کردند که تنها قطعنامه ۵۹۸ بود که تا حدودی به معرفی متجاوز و پایان جنگ کمک کرد.[۱۲۶] جنبش عدم تعهد که ایران و عراق هر دو از اعضای آن بودند در سایه کارشکنی عراق نتوانست در ایجاد صلحی پایدار نقشآفرین باشد. این جنبش تنها پس از صدور قطعنامه ۵۹۸ از مواضع دو کشور تشکر کرد[۱۲۷] (ببینید: جنبش غیرمتعهدها) سازمان کنفرانس اسلامی نیز هیئتهایی را برای رفع اختلافات دو کشور تشکیل داد؛ ولی به دلیل روحیه قومیتگرایی و حمایت برخی از اعضای مؤثر آن از عراق در کار خود موفق نبود.[۱۲۸] (ببینید: سازمان کنفرانس اسلامی)
مواضع امامخمینی
امامخمینی همواره خواهان همزیستی مسالمتآمیز با دیگر کشورها بود و چند روز پس از آغاز جنگ تحمیلی در ۱۷/۷/۱۳۵۹ ملت ایران را به پیروی از اسلام، مخالف با جنگ و خواهان صلح و آرامش برای همه کشورها خواند؛[۱۲۹] اما از سوی دیگر، حمله عراق به ایران را تجاوز دانست و مقابله ایران با دشمن را دفاع مقدس نامید[۱۳۰] ایشان عراق را آغازگر جنگ شمرد و تأکید کرد ایران به یک وجب از خاک این کشور تعدی نکردهاست[۱۳۱] ایشان همواره تأکید میکرد ایران از حقوق اسلامی و انسانی خود دفاع میکند[۱۳۲] اسناد گویا و اعترافهای صریح مقامات عراقی نیز درستی متجاوزبودن عراق را اثبات میکرد[۱۳۳]
امامخمینی بر دوستی با مردم عراق تأکید داشت و عراق را یک کشور اسلامی مرکز تشیع و مرکز ائمه اهل بیت(ع) و اولیای خداوند و همانند ایران مورد علاقه خود و مردم ایران میدانست[۱۳۴]؛ اما ضمن نامشروعخواندن نظام بعثی حاکم بر آن، مقابله آن رژیم با ایران را مقابله با قرآن و رسولالله(ص)،[۱۳۵] تقابل اسلام و کفر[۱۳۶] و رویارویی خدا و طاغوت[۱۳۷] خواند. جنگ حق و باطل و نبرد ارزشهای اعتقادی، انقلابی و مقابله ایران با ستم از دیگر تعبیرهای ایشان دربارهٔ جنگ تحمیلی بود.[۱۳۸] ایشان همچنین جنگ را دفاع ایران از خود شمرد.[۱۳۹] و جوانان رزمنده را نیروهای امام زمان (ع)[۱۴۰] و جبههها را همانند مسجد میدانست و بر این باور بود که مردم در جبههها سنگرهایشان را به صورت مسجد درآوردهاند[۱۴۱] ایشان پاداش رزمندگان عاشق اسلام را همانند پاداش مجاهدان صدر اسلام در جنگهای بدر و احد و خندق شمرد[۱۴۲] و در پایان نیز از خداوند خواست وی را در کنار شهدای جنگ تحمیلی بپذیرد.[۱۴۳]
از سوی دیگر، از ماههای آغاز تهاجم عراق به ایران، هیئت حُسن نیت کنفرانس سران کشورهای اسلامی برای پایاندادن به جنگ ایران و عراق اعلام آمادگی و پیشنهادهایی نیز دراینباره ارائه کرد؛ اما به دلیل عدم توجه به قرارداد ۱۹۷۵ الجزایر و تصریح نکردن به متجاوزبودن عراق و تنبیه متجاوز و خروج بدون قید و شرط عراق از خاک ایران، امامخمینی و دولت ایران با آن موافقت نکردند.[۱۴۴] صدام حسین نیز پیش از فتح خرمشهر از پذیرش هیئتهای صلح ناخرسند بود و بر راه این هیئت مانع ایجاد میکرد؛ حتی هواپیمای وزیر خارجه الجزایر که به این منظور به بغداد سفر میکرد؛ به دست عراقیها سرنگون شد.[۱۴۵] امامخمینی بر اساس آیات قرآن کریم به میانجیگران پیشنهاد کرد قرآن را حَکَم قرار دهند و به هدف بازگشت متجاوز، به حکم خدا و عدالت[۱۴۶] با صدام حسین بجنگند[۱۴۷] ایشان برای خاتمه جنگ شرایطی را مطرح کرد؛ تعیین و معرفی متجاوز، جبران خسارتهای وارده به ایران، خروج عراق از خاک ایران و پذیرش جرم و تجاوز در صحنه سیاسی، از آن جمله بود. از نگاه ایشان بدون پذیرش این شرایط صلح با عراق باعث افزایش جسارت متجاوز و اشاعه ظلم و فساد در منطقه بود.[۱۴۸]
با تغییر روند جنگ به سود ایران رایزنیها برای میانجیگری و آتشبس میان ایران و عراق آغاز شد. پس از فتح خرمشهر در سال ۱۳۶۱ که برتری ایران را در جنگ ثابت کرد، هیئتهای میانجیگری برای نجات رژیم عراق از گرداب جنگ افزونتر شدند[۱۴۹] با این حال، به گفته دستاندرکاران جنگ، پس از فتح خرمشهر، سخن از صلح به میان نیامد[۱۵۰] و گروههای میانجی تنها از آتشبس سخن میگفتند[۱۵۱]
پس از آزادی خرمشهر نظر امامخمینی این بود که رزمندگان در مرزها توقف کنند و با دشمن بجنگند؛ اما برخی بر آن بودند که برای پربودن دست ایران در مذاکره و قدرت چانهزنی در مذاکرات باید وارد خاک عراق شد[۱۵۲] از اینرو امامخمینی اجازه داد از مناطق غیر مسکونی، نیروها وارد خاک عراق شوند.[۱۵۳] در مرداد ۱۳۶۱ در عملیات «رمضان» برای نخستین بار در منطقه کوشک و شلمچه ورود به خاک عراق صورت گرفت[۱۵۴] امامخمینی در پاسخ مخالفان ادامه جنگ، جمهوری اسلامی را خواهان صلح شرافتمندانه و مدافع از خود شمرد،[۱۵۵] بهویژه که پس از فتح خرمشهر هنوز ۲۵۰۰ کیلومتر از زمینهای کشور ازجمله نفتشهر، مناطق فکه، خسروی و ارتفاعات آقداغ و چاههای نفتی سمیده و بیات و ارتفاعات حمرین در اختیار عراق بود و دشمن نیز میتوانست از مرزها شهرهای مرزی را ناامن کند.[۱۵۶] و تا زمان تصویب قطعنامه ۵۹۸ هیچ راه حل شرافتمندانهای برای پایان جنگ فراروی ایران وجود نداشت.[۱۵۷]
پذیرش قطعنامه ۵۹۸
قطعنامه ۵۹۸، هشتمین قطعنامه شورای امنیت برای توقف جنگ ایران و عراق بود که در سایه تلاشها و رایزنیهای دبیرکل سازمان ملل خاویر پرز دکوئیار در ۲۹ تیر ۱۳۶۶ تصویب شد. این قطعنامه دارای نکتههایی به سود ایران بود و برای نخستین بار نقض قواعد و اصول جنگ را نقد میکرد و خواستار تشکیل هیئتی بیطرف برای شناسایی مسئول آغاز جنگ، توقف جنگ، عقبنشینی نیروهای متخاصم، آزادی اسرا و دریافت غرامت بود.[۱۵۸] قدرت نظامی ایران، اطمینان ابرقدرتها به شکست نهایی عراق و همداستانی آمریکا و شوروی برای دستنیافتن ایران به پیروزی قاطع از دلایل تصویب این قطعنامه بود[۱۵۹] به پیشنهاد عدهای از فرماندهان، بهویژه هاشمی رفسنجانی،[۱۶۰] در ۲۷ تیر ۱۳۶۷ امامخمینی قطعنامه ۵۹۸ سازمان ملل را پذیرفت[۱۶۱] اما سازمان مجاهدین خلق ایران که در عراق مستقر بود و نیز رژیم عراق، آن را نشانه ضعف ایران تلقی کردند و این سازمان با پشتیبانی ارتش عراق از غرب کشور به ایران حمله کرد[۱۶۲] اما ایران با درهمشکستن حمله به پیروزی قاطع دست یافت (ببینید: سازمان مجاهدین خلق ایران)
پس از پذیرش قطعنامه ۵۹۸، ایران مذاکرات میان وزرای امور خارجه ایران و عراق را زیر نظر سازمان ملل آغاز کرد و هاشمی رفسنجانی رئیسجمهور وقت ایران و صدام حسین با یکدیگر نامهنگاری کردند[۱۶۳] و عراق در ۱۱ مرداد ۱۳۶۹ به قطعنامه ۱۹۷۵ الجزایر تن داد[۱۶۴] و روز ۲۶/۵/۱۳۶۹ را روز مبادله اسرا اعلام کرد[۱۶۵] در نهایت در هجدهم آذر ۱۳۷۰ دبیرکل سازمان ملل، خاویر پرز دکوئیار عراق را آغازکننده جنگ و متجاوز معرفی کرد[۱۶۶] و عقبنشینی دو طرف به سوی مرزهای بینالملل آغاز گردید[۱۶۷] افزایش توان نظامی عراق همراه با همگرایی دو ابرقدرت آمریکا و شوروی و پشتیبانی گسترده قدرتهای منطقهای و جهانی از عراق در سال ۱۳۶۶،[۱۶۸] بمباران گسترده شیمیایی غیر نظامیانِ ایران به دست ارتش عراق،[۱۶۹] نگرانی از احتمال دستیابی رژیم عراق به بمب اتم، مخالفت کشورهای عربی هوادار ایران مانند لیبی و سوریه با پیشروی ایران به داخل عراق[۱۷۰] و کاهش توان اقتصادی ایران برای ادامه نبرد[۱۷۱] ازجمله عوامل پذیرش قطعنامه از سوی ایران بود.
امامخمینی در نامهای به سران نظام با اشاره به نامه مسئولان نظامی ازجمله نامه محسن رضایی، ادامه جنگ را به سبب کمبود جنگافزار و استفاده دشمن از سلاح شیمیایی به مصلحت ندید و آتشبس را پذیرفت و از آنان خواست این مسئله را برای مردم تبیین کنند[۱۷۲] ایشان خود نیز دراینباره به روشنگری پرداخت که موجب التیام توده مردم بهویژه رزمندگان گردید[۱۷۳] ایشان در پیامی به مناسبت سالگرد کشتار حجاج، در سال ۱۳۶۶ پذیرش قطعنامه را در آن شرایط به مصلحت ملت و نظام شمرد و آن را به نوشیدن جام زهر تشبیه کرد[۱۷۴] (ببینید: قطعنامه ۵۹۸) ایشان در پیام ۳ اسفند ۱۳۶۷ با تأکید بر اینکه ایران در جنگ یک لحظه نیز پشیمان از عملکرد خود نیست، جنگ و صلح مردم ایران را برای ادای تکلیف دانست و خاطرنشان کرد همه پیامبران خدا نیز مأمور به تکلیف بودند نه به نتیجه.[۱۷۵]
فرماندهی و مدیریت امامخمینی
کارشناسان جنگ، نقش امامخمینی را در فرماندهی جنگ نقشی حیاتی و تعیینکننده شمردهاند.[۱۷۶] ایشان که بر اساس اصل ۱۱۰ قانون اساسی فرمانده کل قوا بود اختیارات فرماندهی خود را در بهمن ۱۳۵۸ به سیدابوالحسن بنیصدر رئیسجمهور وقت واگذار کرد[۱۷۷] و پس از آشکارشدن عدم صلاحیت وی، در ۲۰/۳/۱۳۶۰ این جایگاه را از وی گرفت[۱۷۸] امامخمینی از آغاز پیروزی انقلاب اسلامی دربارهٔ توطئههای دشمنان بهویژه آمریکا علیه مردم ایران هشدار میداد و در کنار نیروهای ارتش و سپاه پاسداران و نیروهای انتظامی، فرمان تأسیس بسیج مردمی را صادر کرد که از مهمترین عوامل بازدارنده دشمن بود.[۱۷۹] (ببینید: بسیج مستضعفین)
امامخمینی با توجه به بیثباتی اولیه حاصل از پیامدهای تجاوز عراق به ایران در آغاز جنگ،[۱۸۰] ضمن هشدار به عراق و به شایعهسازان، مهار اوضاع را در دست گرفت و به مردم اطمینان داد دولت بر اوضاع مسلط است و صدام حسین را به دزدی تشبیه کرد که سنگی انداخته و فرار کردهاست[۱۸۱] ایشان با بهکارگیری تعبیر «الخیرُ فی ما وَقَعَ» دربارهٔ جنگ،[۱۸۲] تهدید را تبدیل به فرصت کرد و در همه حال حتی در اوج پیشروی دشمن و سقوط خرمشهر آرامش داشت[۱۸۳] نقش ایشان در روحیهدادن و آوردن مردم به صحنه فوقالعاده بود.[۱۸۴] ایشان در همان آغاز جنگ از نزدیکبودن پایان عمر صدام حسین سخن گفت[۱۸۵] و ابراز امیدواری کرد که رزمندگان اسلام با همه قدرت از ایران دفاع میکنند و مردم عراق را نیز نجات میدهند و در نهایت بعثیها از عراق خواهند رفت و در عراق دولت اسلامی تشکیل خواهد شد.[۱۸۶]
امامخمینی افزون بر حل مشکلات فقهی مرتبط با جبهه و جنگ مانند جواز دفاع از کشور در ماههای حرام[۱۸۷] و برخی احکام فقهی جنگ و شهادت[۱۸۸] در سستکردن اراده دشمن برای ادامه تجاوز و آمادهکردن نیروهای رزمی برای مقابله با آنان نقشی ممتاز داشت. ایشان در چهارم مهر ۱۳۵۹ از ارتش عراق خواست به نسبتهای ناروای صدام حسین دربارهٔ ایران توجه نشان ندهند و با ایران اسلامی جنگ نکنند،[۱۸۹] و در ۲۴/۷/۱۳۵۹ در پیامی رادیویی با معرفی صدام به عنوان نوکر شیطان، مردم مؤمن عراق را به قیام علیه وی فرا خواند.[۱۹۰] ایشان دفاع در برابر متجاوز را وظیفهای اسلامی خواند و با یادآوری ارزش و فضیلت جهاد در اسلام،[۱۹۱] جنگ را در رأس امور کشور شمرد.[۱۹۲] و افزون بر تهییج و تشویق نیروهای مسلح برای دفاع از کشور،[۱۹۳] به روحانیان سفارش کرد رزمندگان را ارشاد و مسائل مورد نیاز را برای آنان بیان کنند.[۱۹۴]
از سوی دیگر، نفوذ امامخمینی بر دلها نقش محوری در نبرد داشت[۱۹۵] ایشان در وقت پیروزی، با پیام و سخنرانی، فرماندهان و رزمندگان را تشویق میکرد.[۱۹۶] و همواره رزمندگان را برای دیدار میپذیرفت و برای آنان دعا میکرد[۱۹۷]؛ همچنین در وقت بمباران روستاها و شهرهای بیدفاع با مردم همدردی میکرد و از شهادت مردم در بمبارانها بهشدت متأثر میشد و به پدران، فرزندان و همسران شهیدان[۱۹۸] و خانوادههای اسیران و مفقودالاثرها و خویشان اسرای جنگ و نیز جنگزدگان توجه ویژه داشت.[۱۹۹] (ببینید: بنیاد شهید انقلاب اسلامی، شهدا، و اسرا) و نیز از دولت و ملت میخواست به تکلیف شرعیشان در خدمت به جنگزدگان عمل کنند.[۲۰۰]
دید راهبردی نظامی و درایت امامخمینی از عوامل اصلی شکست نقشههای رژیم عراق در طول دوره جنگ بود.[۲۰۱] ایشان همیشه از عملیاتهای نظامی اطلاع داشت. سیداحمد خمینی گزارش رویدادهای جنگ را از مسئولان میگرفت و در اختیار ایشان میگذاشت[۲۰۲] و اعضای شورای عالی دفاع گاه در حضور ایشان جلسه برگزار میکردند و رهنمود میگرفتند.[۲۰۳] رهنمودهای ایشان همواره مطابق با واقعیت و امیدآفرین بود[۲۰۴] خود ایشان عمدتاً در مسائل راهبردی جنگ تصمیم میگرفت.[۲۰۵] ازجمله در آبان ۱۳۵۹، به فرماندهان دستور داد باید با دادن امکانات لازم به رزمندگان، سوسنگرد آزاد شود[۲۰۶] شکست محاصره آبادان در مهر ۱۳۶۰ با فرمان امامخمینی[۲۰۷] و پیگیری ایشان انجام شد (ببینید: شکست حصر آبادان) و رزمندگان با بسیج همهجانبه، فرمان ایشان برای آزادسازی مهران در مرداد ۱۳۶۵ را عملی کردند[۲۰۸]؛ چنانکه با رهنمودهای ایشان رزمندگان عملیات پیروز کربلای ۵ را در شلمچه انجام دادند[۲۰۹] ایشان با ارائه راهبرد «راه قدس از کربلا میگذرد»، با یک خطای راهبردی مخالفت کرد و رزمندگانی را که برای مبارزه با اسرائیل به لبنان رفته بودند به کشور بازگرداند.[۲۱۰]
امامخمینی افزون بر ایمان به خدا[۲۱۱] و اخلاص و عشق به شهادت،[۲۱۲] امدادهای الهی را از مهمترین عوامل موفقیت ایران در جنگ شمردهاست. ایشان فتح موفقیتآمیز خرمشهر، به دست رزمندگان ایرانی در خرداد ۱۳۶۱ را معجزه،[۲۱۳] رحمت، نعمت و توفیق خداوند[۲۱۴] و عنایت الهی خواند که در صدر اسلام هم نظیر داشت و خداوند در دلهای دشمنان اسلام رعب و وحشتی میافکند که با همه تجهیزات، در برابر غریو الله اکبر مسلمانان تسلیم میشدند.[۲۱۵] (ببینید: آزادسازی خرمشهر)
از سوی دیگر، حضور فرماندهان ایرانی در خط مقدم جبهه در مقایسه با فرماندهان دشمن ممتاز بود. شمار بسیاری از فرماندهان سپاه و ارتش همچون مصطفی چمران،[۲۱۶] محمدابراهیم همت،[۲۱۷] مهدی باکری، محمد بروجردی، حسین خرازی، حسن باقری، مجید بقایی،[۲۱۸] محمود کاوه،[۲۱۹] حسن آبشناسان،[۲۲۰] حسن اقاربپرست، مسعود منفرد نیاکی،[۲۲۱] ولیالله فلاحی، یوسف کلاهدوز، سیدموسی نامجو و جواد فکوری[۲۲۲] در این راه به شهادت رسیدند. امامخمینی نیز به مناسبت شهادت برخی فرماندهان پیامهایی صادر کردهاست.[۲۲۳]
نیروهای رزمنده
نیروهای رزمنده ایران شامل ارتش جمهوری اسلامی، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، ژاندارمری، شهربانی، کمیتههای انقلاب، جهاد سازندگی و نیروهای بسیج بودند. ارتش جمهوری اسلامی شامل نیروی زمینی، هوایی، دریایی و هوانیروز از مهمترین سازمانهای ادارهکننده جنگ بود؛[۲۲۴] و با حضور در جبهههای غرب و جنوب به مقابله با دشمن پرداخت. با هجوم عراق، نیروی هوایی ارتش در اول مهر ۱۳۵۹ با اعزام ۱۴۰ فروند هواپیمای جنگی، مراکز نظامی و فرودگاهی دشمن را بمباران کرد.[۲۲۵] و نیروی زمینی توانست با ایجاد خاکریزی سراسری در جنوب، دشمن را متوقف کند،[۲۲۶] و نیروی دریایی ضربات کاری به دشمن وارد ساخت[۲۲۷]
نیروی نوپای سپاه پاسداران نیز در طول جنگ مهمترین نقش را در پیروزی داشت. پاسداران در آغاز بدون بهره بردن از رزم کلاسیک و بیاطلاع از جنگافزارهای سنگین درکنار ارتش از کشور دفاع و با عملیات نامنظم و چریکی دشمن را وادار به عقبنشینی کردند. تجهیز سپاه به نیروی هوایی و دریایی و زمینی در شهریور ۱۳۶۴ به فرمان امامخمینی، این امکان را برای این نیرو فراهم کرد که با امکانات و تجهیزات بهتری به دفاع از کشور بپردازند.[۲۲۸] پس از آغاز عملیاتهای تهاجمی ایران بیش از هفتاد درصد جبهه را نیروهای سازمان یافته بسیج مردمی تشکیل میدادند[۲۲۹] نیروهای بسیج مردمی زیر نظر سپاه پاسداران در قالب اعزامهای منطقهای و گروههای بزرگ مانند سپاهیان محمد(ص)، نیازهای جبهه را در دوره دفاع مقدس برطرف میکردند. حضور نیروهای مردمی منجر به گشودهشدن جبهههای جدیدی شد که برای عراق قابل پیشبینی نبود[۲۳۰] پس از پذیرش قطعنامه و حمله دوباره عراق و مجاهدین خلق به ایران نیز نیروهای مردمی به جبههها شتافتند و با مقاومت گسترده دشمن را شکست داده، وادار به عقبنشینی کردند.[۲۳۱]
در نگاه امامخمینی نقش نیروهای جهاد سازندگی در جنگ کمتر از نیروهای مسلح نبود[۲۳۲] نقش کمیته امداد امامخمینی در پشتیبانی از جنگ و جنگزدگان و ایثارگران[۲۳۳] و بنیاد شهید انقلاب اسلامی در خدمت به بازماندگان شهدا و جانبازان[۲۳۴] بسیار ممتاز بود. رزمندگان ایرانی با ادامه جنگ بهتدریج سازماندهی شدند و توانستند نزدیک به ۱۰۰ عملیات را در ۹۵ ماه جنگ به اجرا درآورند و ضربات شکنندهای بر نیروی انسانی و ماشین جنگی دشمن وارد کنند.[۲۳۵] از نظر امامخمینی بهطور کلی روحیه شهادتطلبی و فداکاری مردم ایران به صورت عام[۲۳۶] و اخلاص و ایثار صداقت رزمندگان به صورت خاص[۲۳۷] از امتیازهای آنان بود؛ در حالیکه سربازان عراق به زور به جنگ آورده میشدند، جوانان ایرانی برای رسیدن به درجه شهادت در راه خدا دعا میکردند[۲۳۸] امامخمینی رزمندگان ایرانی را همچون کسانی میدانست که مرگ سرخ را شیرینتر عسل میدانند[۲۳۹]
نقش مردم
امامخمینی با بهصحنهآوردن مردم با انقلاب اسلامی توان رزمی و روحیه مشارکت آنان در دفاع از کشور را زنده کرد و با شرکتدادن مردم در دفاع مقدس جنگ را مردمی ساخت؛ چنانکه با یک اشاره صحنههای نبرد را از نیروهای داوطلب آکنده میساخت[۲۴۰] ارتش عراق از آغاز جنگ با مقاومت مردمی روبهرو شد و بیشترین مقاومت در خرمشهر و بستان شکل گرفت و مقاومت ۳۴ روزه خرمشهر و سوسنگرد موجب شد تا اهواز و آبادان و شادگان و ماهشهر سقوط نکنند.[۲۴۱] با هجوم سپاهِ چهارم عراق به گیلانغرب در روزهای نخست مهر ۱۳۵۹ گروههای رزمی مردمی راه را بر دشمن سد کردند و با دادن شهدای بسیار مانع از سقوط شهر[۲۴۲] و تسلط عراق بر ارتفاعات راهبردی منطقه شدند. نیروهای داوطلب زیر نظر ستاد جنگهای نامنظم با فرماندهی مصطفی چمران در جنگ نقشآفرین بودند.[۲۴۳]
مردم با اجتماعات انبوه خیابانی در مراسمی چون ۲۲ بهمن و روز قدس علاوه بر دلگرمیدادن به رزمندگان، اتحاد و همبستگی ملت را در دفاع از کشور و انقلاب به نمایش میگذاشتند.[۲۴۴] آنان در طول دوران دفاع مقدس حمایتهای گسترده مالی از جبههها کردند و کاروانهای کمکهای مردمی همواره به سوی جبههها روان بود و در وقت نیاز برای خوندادن برای مجروحان جنگی استقبال میکردند[۲۴۵]؛ حتی کودکان موجودی قلکهای خود را برای جبهه میآوردند و سربازان نیز حقوق ناچیز خود را به جبهه هدیه میکردند[۲۴۶]
امامخمینی همواره از حضور مردم و شرکت گروههای مختلف در جبهه[۲۴۷] و فداکاریهای مردم در جبهه و پشت جبهه[۲۴۸] قدردانی میکرد. خانوادههای ایثارگران و شهدا در حفظ و تقویت و مقاومت مردم نقشآفرین بودند. امامخمینی همواره از روحیه بلند خانوادهها و نزدیکان شهدا[۲۴۹] و مجاهدت و فداکاری آنان بهویژه مادران و همسران شهیدان در جنگ تحمیلی[۲۵۰] سخن گفته و آن را شگفتآور خواندهاست. ایشان از اینکه آنان چنین فرزندان برومندی تربیت کردهاند به آنان تبریک گفته[۲۵۱] و مقاومت و بردباری خانواده شهدا را زندهکننده خاطره یاران سیدالشهدا(ع) شمردهاست.[۲۵۲]
زنان نیز به موازات مردان نقش مهمی در پیشبرد اهداف جنگ داشتند. افزون بر سهم بزرگ آمادهکردن رزمندگان برای نبرد، خود نیز در جنگ، چهار هزار جانباز و آزاده و ۴۳۶۳ شهید داشتند.[۲۵۳] با تهاجم عراق، برخی از آنان نیز چون مردان در شهرهای مورد هجوم همچون خرمشهر به نگهبانی و سنگرکندن و محافظت از مهمات و رسیدگی به زخمیها فعالیت میکردند[۲۵۴] در پشتیبانی از جبهه جمعآوری کمکهای مردمی، تهیه لباس و مواد غذایی و پوشاک برای رزمندگان و حضور در ستادهای امداد و درمان، عرصه دیگر فعالیت بانوان بود[۲۵۵] همچنین زنان در عرصههای تبلیغ و فرهنگ و سرکشی به خانوادهای شهدا و ایثارگران حضور داشتند[۲۵۶] امامخمینی همراهی بانوان در دفاع مقدس با مردان را در تاریخ اسلام بینظیر میخواند[۲۵۷] و فداکاری آنان در جبهه و پشت جبهه را موجب افتخار میشمرد.[۲۵۸]
از سوی دیگر، امامخمینی اشاره کردهاست که هنرمندان، فیلمبرداران، پزشکان و پرستاران نیز با حضور در جبهههای جنگ در پیروزی رزمندگان نقشآفرین بودند[۲۵۹]؛ چنانکه شاعران در ادبیات دفاعمقدس نقش بلندی ایفا کردند و نخستین اشعار حماسی را سرودند و حتی عنوان شاعر جنگ و شاعر انقلابی به خود گرفتند[۲۶۰] امامخمینی نیز به شاعران دفاع مقدس سفارش میکرد سرودههای حماسی بخوانند و از خواندن شعرهای حزنانگیز و یأسآور خودداری کنند[۲۶۱] افزون بر سرایندگان و شاعران، مداحان و آهنگسازان و فیلمسازان آثار پرارزشی در جهت نیروبخشیدن به نیروها و ماندگارکردن آثار جنگ ایفا کردند[۲۶۲] ستاد تبلیغات جنگ، سازمان تبلیغات اسلامی و دفتر تبلیغات حوزه علمیه قم از نهادهای نوپایی بودند که در پشتیبانی معنوی جنگ و جذب نیرو و … نقش بسزایی ایفا کردند.[۲۶۳]
نقش روحانیت نیز در جنگ ممتاز بود. خطبههای نماز جمعه بر تقویت رزمندگان بسیار مؤثر بود[۲۶۴] در بسیاری از شهرهای نزدیک به جبهه نماز جمعه اقامه میشد که بر روحیه رزمندگان مؤثر بود. امامخمینی به برگزاری نماز جمعه در مناطق جنگی مانند آبادان، اهواز و دزفول مباهات کردهاست[۲۶۵] روحانیان افزون بر برپایی نماز جماعت،[۲۶۶] بیان مسائل شرعی[۲۶۷] و تقویت روحیه رزمندگان[۲۶۸] در نبرد نیز شرکت میکردند و بیش از ۲۵۰۰ تن از آنان در جبهه به شهادت رسیدند[۲۶۹]؛ چنانکه امامخمینی در پایان جنگ تحمیلی با یادکرد از خدمات روحانیان در دفاع مقدس، رقم شهدا، جانبازان و مفقودان حوزهها را نسبت به دیگر قشرها زیادتر دانست.[۲۷۰]
حضور مسئولان درجه یک کشور و فرزندان آنان در جبهه از دیگر امتیازهای جنگ تحمیلی بود.[۲۷۱] امامخمینی با اشاره به حضور رئیسجمهور و امامجمعهها و رئیس مجلس شورای اسلامی در جبهه، از مردم خواست مسئولان کشور را در این جهت با سران دیگر کشورها مقایسه کنند.[۲۷۲]
جانشینان و نمایندگان امامخمینی
امامخمینی در آغاز جنگ سمت فرماندهی کل قوا را به سیدابوالحسن بنیصدر که رئیسجمهور بود، به عنوان جانشین خود واگذار کرده بود و این مسئولیت تا ۲۰/۳/۱۳۶۰ بر عهده او بود.[۲۷۳] ایشان اکبر هاشمی رفسنجانی را در۳۰ بهمن ۱۳۶۲ برای فرماندهی جنگ و ادامه عملیات والفجر[۲۷۴] و سپس وی را در خرداد ۱۳۶۷ به پیشنهاد سیدعلی خامنهای رئیسجمهور وقت با اختیارات کامل به سمت جانشینی فرمانده کل قوا منصوب کرد.[۲۷۵] امامخمینی در این حکم به هاشمی رفسنجانی سفارش کرد با هدف وحدت کامل نیروها ستاد فرماندهی کل را ایجاد و صنایع نظامی و نیاز رزمندگان را متمرکز کند و از امکانات موجود و کمکهای مردمی استفاده بهینه و از قوانین دادگاه نظامی در زمان جنگ به گونهای درست بهره برد و متخلفان را کیفر دهد[۲۷۶]
از سوی دیگر، سیدعلی خامنهای و مصطفی چمران نمایندگان امامخمینی در شورای عالی دفاع بودند.[۲۷۷] امامخمینی در ۱۲ تیر ۱۳۶۰ سیدموسی نامجو را مشاور خود در شورای عالی دفاع گمارد و به وی دستور داد رویدادهای ادارههای مختلف ارتش را به ایشان گزارش دهد[۲۷۸] ایشان همچنین در آبان ۱۳۶۳ قاسمعلی ظهیرنژاد را نماینده خود در شورای عالی دفاع کرد[۲۷۹] شهابالدین اشراقی نیز مدتی به نمایندگی امامخمینی در جلسات شورای عالی دفاع شرکت میکرد[۲۸۰] افرادی نیز گاه بهطور مقطعی به نمایندگی ایشان برای دیدار و تقویت رزمندگان به جبههها اعزام میشدند[۲۸۱]
توصیهها به رزمندگان
در طول جنگ امامخمینی توصیههای فراوانی به رزمندگان اسلام کردهاست که بخشی از آنها اینهاست:
- رعایت اصول اسلامی انسانی در جنگ: از مهمترین سفارش امامخمینی به رزمندگان از رعایت اصول اسلامی و انسانی بود. ایشان از رزمندگان میخواست به غیر نظامیان حمله نکنند،[۲۸۲] اسرای دشمن را مهمان اسلام و جمهوری اسلامی ایران بشمرند و با آنان چون برادر رفتار کنند[۲۸۳] ایشان پایبندی به اسلام و دستورهای دینی را از امتیازهای نیروهای ایران در برابر ارتش عراق میشمرد.[۲۸۴] بر همین اساس علیرغم جنایتهای جنگی رژیم عراق و بمباران شهرهای بیدفاع ایران[۲۸۵] و حمله به کشتیهای غیر جنگی[۲۸۶] و نیز بمباران شیمیایی نیروهای ایرانی،[۲۸۷] رزمندگان ایرانی مقابله به مثل نکردند و تنها برای بازداشتن متجاوزان از بمباران شهرهای بیدفاع، امامخمینی در سال ۱۳۶۲ اجازه داد در حد محدود با دشمن مقابله به مثل شود و برخی شهرها با اعلام قبلی زده شود[۲۸۸]
- توجه به معنویات: امامخمینی که پیشروی با نبود نیروی معنوی را شکست میشمرد،[۲۸۹] از رزمندگان میخواست برای رضای خدا بجنگند[۲۹۰] و سعی کنند رضایت خدا و امام زمان[ع] را به دست آورند[۲۹۱] ایشان غرور را حالتی شیطانی و آفت پیروزی[۲۹۲] و اخلاص و مناجات و نماز سربازان ایرانی را در شب حمله[۲۹۳] نشانه ایمان آنان[۲۹۴] میدانست. ایشان به روحانیان و اهل علم توصیه میکرد علاوه بر شرکت در جبهه، برای وظیفه ارشاد و راهنمایی و بیان مسائل مورد نیاز قیام کنند.[۲۹۵]
- حفظ وحدت و انسجام و هوشیاری: وحدت و انسجام میان نیروهای رزمنده از سفارشهای همیشگی امامخمینی به مسئولان و رزمندگان بود.[۲۹۶] ایشان به مسئولان نظامی سفارش میکرد با یکدیگر متحد و به قانون و مقررات پایبند[۲۹۷] و هوشیار باشند دشمنان از اختلافهای داخلی بهرهبرداری نکنند[۲۹۸] ایشان از فرماندهان میخواست تا مراقب نفوذ ضدانقلاب در سنگرهای رزمندگان باشند و از رزمندگان نیز میخواست با هوشیاری کامل فعالیتهای نیروهای دشمن و حرکتهای ضدانقلاب در پشت جبهه را نیز از نظر دور ندارند.[۲۹۹]
دستاوردهای جنگ تحمیلی
در جنگ ایران و عراق دشمن مهاجم با همه امکانات نظامی در اهداف خود ناکام ماند.[۳۰۰] و در نهایت به پیروزی رزمندگان ایرانی انجامید؛[۳۰۱] چنانکه کارشناسان سیاسی یکی از علل آنکه عراق، کویت را در سال ۱۳۶۹ اشغال کرد، جبران شکست این رژیم از جمهوری اسلامی ایران میدانند[۳۰۲] برخی از گروهها و افراد داخل و مخالف با مشی امامخمینی در تداوم جنگ، جنگ را به دور از عقلانیت و آن را برای اسلام و ایران زیانبار شمرده[۳۰۳] و برخی در صدد القای این نکته بودند که جمهوری اسلامی چیزی به دست نیاورده یا ناموفق بودهاست[۳۰۴] برخی از خبرگزاریهای غربی نیز پذیرش قطعنامه ۵۹۸ را شکست ایران و نتیجه اسلامگرایی این کشور شمردند[۳۰۵] امامخمینی این گفتهها را ناروا و زیانهای وارد بر مردم ایران در برابر منافع بزرگ مقاومت در برابر دشمن را کوچک شمرد.[۳۰۶]
امامخمینی با اشاره به اینکه صدام حسین با آن همه جنایت علیه اسلام و علمای عراق و عزاداران و زائران کربلا با تظاهر به نماز، خود را مسلمان و حامی عربها نشان میداد؛ ولی با هجوم به ایران اسلامی و کشتن عربهای خوزستان رسوا شد،[۳۰۷] قدرتهای شیطانی جهان نیز به قدرت اسلام و ایران پی بردند و خیال آنان در ضعیفشدن ایران پس از انقلاب، نقش بر آب شد و نقش مهم ارتش و سپاه پاسداران بر آنان آشکار گردید[۳۰۸] ایشان در پیامی که به منشور روحانیت معروف شد، جنگ ایران و عراق را جنگ ایمان و ضد ارزشها نامید و آنانی را که خیال میکردند ایرانیان در جبههها به آرمان اصلی خود نرسیدند، کوتهنظر و بیگانه با مفهوم شهادت، ایثار و صلابت شمرد[۳۰۹] ایشان دستاوردهای بزرگ دفاع مقدس را ایستادگی در برابر تجاوزگرانی شمرد که در آرزوی فتح سهروزه خوزستان و سقوط تهران بودند[۳۱۰]
در نگاه امامخمینی ایجاد روحیه سلحشوری و قدرتمندی و بیداری میان مردم[۳۱۱] و ایجاد انسجام و روحیه تعاون و همکاری در میان آنان و پیدایش معنویت در میان نیروهای نظامی اعم از سربازان ارتش و ژاندارمری و سپاه پاسداران[۳۱۲] از دستاوردهای دفاع مقدس بود؛ چنانکه در جریان دفاع مقدس استعدادها و صنایع نظامی به حد مطلوب رشد کرد[۳۱۳] و ایران توانست صدای انقلاب خود را به جهان برساند و مظلومیت خود و ستم متجاوزان را ثابت و دوست و دشمن خود را شناسایی کند[۳۱۴]
ایشان صدای اسلامخواهی در آفریقا و علاقه مردم جهان به اسلام را از آثار دفاع مقدس میدانست و ادای تکلیف را هدف اصلی حضور در این جبهه میشمرد[۳۱۵] در نگاه ایشان برداشتهشدن پرده تزویر از چهره جهانخواران، شناخت دوستان و دشمنان، از میانبردن ابهت دو ابرقدرت شرق و غرب، ایجاد حس اعتماد به ملتها برای توان مبارزه با قدرتها و ابرقدرتها، کمک به فتح افغانستان، کمک به فتح فلسطین، احساس ذلت ابرقدرتها و سردمداران نظامهای فاسد در برابر اسلام، کمک به بیداری پاکستان و هندوستان از دیگر دستاوردهای دفاع مقدس بود.[۳۱۶]
پانویس
- ↑ مقتدر، جنگهای هفتصد ساله ایران و روم، ۳–۹، ۱۷۷؛ مطهری، مجموعه آثار، ۱۴/۹۹ و ۱۲۰.
- ↑ نفیسی، تاریخ اجتماعی و سیاسی ایران، ۱/۲۵۴–۲۵۶؛ مدنی، ۱/۳۸.
- ↑ نفیسی، تاریخ اجتماعی و سیاسی ایران، ۲/۱۷۹.
- ↑ نفیسی، تاریخ اجتماعی و سیاسی ایران، ۲/۲۱۰–۲۱۳.
- ↑ مدنی، تاریخ سیاسی معاصر ایران، ۱/۶۲.
- ↑ ضیایی بیگدلی، حقوق بینالملل عمومی، ۶۶–۶۷.
- ↑ هاشمی رفسنجانی، روزهای پایداری، ۱/۵۳۵–۵۳۶.
- ↑ درویشی، جنگ ایران و عراق، ۲۱–۲۲.
- ↑ بهداروند و سوداگر، جنگ از نگاهی دیگر، ۳۲۲.
- ↑ درویشی، جنگ ایران و عراق، ۲۴.
- ↑ منصوری لاریجانی، بررسی حقوقی، ۴۳–۴۷.
- ↑ ضیایی بیگدلی، حقوق بینالملل عمومی، ۲۰۳.
- ↑ درویشی، جنگ ایران و عراق، ۲۶–۲۷.
- ↑ سامرائی، ویرانی دروازه شرقی، ۵۴.
- ↑ کریمی، بررسی روند روابط ایران و عراق، ۲۸–۲۹.
- ↑ کریمی، بررسی روند روابط ایران و عراق، ۲۹.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۷/۳۲.
- ↑ کریمی، بررسی روند روابط ایران و عراق، ۳۰.
- ↑ لوی، علل وقوع جنگ ایران و عراق، ۱۱۹؛ حوزه، مجله جنگ در آینه مبانی، ۱۱۰.
- ↑ درویشی، جنگ ایران و عراق، ۲۷.
- ↑ هاشمی رفسنجانی، روزهای پایداری، ۱/۵۳۷–۵۳۸؛ شهیدزاده، رهآورد روزگار، ۳۳۰–۳۳۱.
- ↑ پارسادوست، نقش عراق در شروع جنگ، ۳۶۳–۳۶۸ و ۳۹۳.
- ↑ امامخمینی، امامخمینی، صحیفه، ۱۸/۹۵؛ فوزی، تحولات سیاسی اجتماعی بعد از انقلاب، ۲/۶.
- ↑ هاشمی رفسنجانی، انقلاب در بحران، ۲۳۳؛ بهزاد و علیبابایی، همپای صاعقه، ۳۵–۳۶.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۲۵۱ و ۱۹/۲۱۵.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۵/۵.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۲۰/۳۲۲.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۸/۱۳۱.
- ↑ حبیبی، گروگانگیری و آغاز جنگ، ۱۸۱.
- ↑ محمدپور، بررسی بحران کردستان، ۵۴–۵۹.
- ↑ هاشمی رفسنجانی، روزهای پایداری، ۱/۱۲۹.
- ↑ همت، تحلیل شهید همت، ۴۲–۴۳.
- ↑ فوزی، تحولات سیاسی اجتماعی بعد از انقلاب، ۱/۹–۱۱؛ حبیبی، گروگانگیری و آغاز جنگ، ۶۷–۷۴.
- ↑ ابوغزاله، جنگ ایران و عراق، ۵۱.
- ↑ درویشی و دیگران، ریشههای تهاجم، ۱/۳۰.
- ↑ میلر و میلروی، صدام حسین و بحران خلیج فارس، ۱۸۸.
- ↑ کیا، ارتش تاریکی، ۱۳۴.
- ↑ لوی، علل وقوع جنگ ایران و عراق، ۱۲۲.
- ↑ حبیبی، گروگانگیری و آغاز جنگ، ۱۵۱–۱۵۳.
- ↑ لوی، علل وقوع جنگ ایران و عراق، ۱۱۹؛ منصوری لاریجانی، تاریخ دفاع، ۴۹–۵۰.
- ↑ هاشمی رفسنجانی، دوازده نامه، ۱/۶۸–۷۴.
- ↑ جمهوری اسلامی، روزنامه، ۲۵/۱/۱۳۵۹، ۴.
- ↑ حبیبی، گروگانگیری و آغاز جنگ، ۱۳۶–۱۳۷.
- ↑ نخعی و یکتا، روزشمار جنگ ایران و عراق، ۲/۷۰۲، ۷۶۶ و ۷۹۵؛ اطلاعات، ۱۲.
- ↑ دفتر سیاسی سپاه، گذری بر دو سال جنگ، ۱۹۷–۲۱۸.
- ↑ خامنهای، پایگاه اطلاعرسانی مشرق.
- ↑ حوزه، مجله جنگ در آینه مبانی، ۱۱۶–۱۱۷.
- ↑ درویشی، جنگ ایران و عراق، ۳۱؛ دفتر سیاسی سپاه، گذری بر دو سال جنگ، ۶۵.
- ↑ شیخالاسلام، مصاحبه، مجله شاهد یاران، ۲۹؛ هاشمی رفسنجانی، روزهای پایداری، ۱/۵۴۸؛ منصوری لاریجانی، بررسی حقوقی، ۵۸.
- ↑ رضایی، جنگ به روایت، ۵۸.
- ↑ داوری، گزارش هجوم هوایی عراق، ۹۹؛ سامرائی، ویرانی دروازه شرقی، ۶۵، هاشمی رفسنجانی، انقلاب در بحران، ۲۱۶.
- ↑ خامنهای، پایگاه اطلاعرسانی مشرق؛ رضایی، جنگ به روایت، ۶۴.
- ↑ شیرزادی، سیری بر مجاهدتهای شهید مرادعلی، ۱۱۵–۱۱۷.
- ↑ رضایی، جنگ به روایت، ۶۰–۶۱.
- ↑ رضایی، جنگ به روایت، ۲۴؛ صیاد شیرازی، ناگفتههای جنگ، ۹۴؛ بهزاد و علیبابایی، همپای صاعقه، ۳۴–۳۶.
- ↑ درویشی، جنگ ایران و عراق، ۷۸.
- ↑ حسینیا، زندگینامه سرلشکر شهید ولیالله فلاحی، ۹۴؛ منصوری، بررسی حقوقی، ۱۳۶.
- ↑ سامرائی، ویرانی دروازه شرقی، ۶۵؛ خامهیار، محمد، اولینهای دفاع مقدس، ۲۹.
- ↑ درودیان، انقلاب اسلامی، ۱۱۹–۱۲۱.
- ↑ مرکز مطالعات، روزشمار جنگ ایران و عراق، ۴/۵۶۵.
- ↑ صیاد شیرازی، ناگفتههای جنگ، ۱۹۵–۱۹۷.
- ↑ خامنهای، روزنامه اطلاعات.
- ↑ صیاد شیرازی، ناگفتههای جنگ، ۱۵۸–۱۶۱؛ درودیان، جنگ بازیابی ثبات، ۲/۱۶۰–۱۶۱.
- ↑ منصوری، بررسی حقوقی، ۸۳؛ خدری، ۱۷۷.
- ↑ اردستانی، تنبیه متجاوز، ۳/۳۳.
- ↑ اردستانی، تنبیه متجاوز، ۳/۳۴.
- ↑ بهزاد و علیبابایی، همپای صاعقه، ۸۳۴.
- ↑ صیاد شیرازی، ناگفتههای جنگ، ۳۴۳–۳۴۵.
- ↑ هاشمی رفسنجانی، آرامش و چالش، ۱۸۸–۲۰۰ و ۲۰۸.
- ↑ هاشمی رفسنجانی، آرامش و چالش، ۳۴۱.
- ↑ هاشمی رفسنجانی، آرامش و چالش، ۵۰۱–۵۱۲.
- ↑ اردستانی، تنبیه متجاوز، ۳/۱۰۹.
- ↑ اردستانی، تنبیه متجاوز، ۳/۱۷۴.
- ↑ اردستانی، تنبیه متجاوز، ۳/۲۲۱–۲۲۲.
- ↑ بهزاد و علیبابایی، همپای صاعقه، ۸۳۴.
- ↑ اردستانی، تنبیه متجاوز، ۳/۲۸۸.
- ↑ اردستانی، تنبیه متجاوز، ۳/۳۱۹ و۳۶۰.
- ↑ یحیوی، جنگ شهرها، ۲۵–۲۷.
- ↑ رسالت، روزنامه، ۲۰/۱/۱۳۶۷، ۲.
- ↑ رسالت، روزنامه، ۲۰/۱/۱۳۶۷، ۲.
- ↑ فرزانه، نگاهی به جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، ۱۰۳.
- ↑ رضایی، جنگ به روایت، ۲۴.
- ↑ جمشیدی، بیکاری و تبعات آن در میان مهاجران جنگ تحمیلی، ۵۲–۵۴.
- ↑ درویشی، جنگ ایران و عراق، ۲۶۸–۲۶۹.
- ↑ انجمن گفتگو، پایگاه اطلاعرسانی..
- ↑ مرکز امور حقوقی، احراز قضایی استفاده عراق از سلاحهای شیمیایی، ۲۱۱.
- ↑ نیکخواه، جنایت جنگی، تهران، ۱۳۰–۱۳۳؛ ابوغزاله، جنگ ایران و عراق، ۱۷۶.
- ↑ یکتا، رونوشت شیمیایی تجاوز، ۴۷.
- ↑ ابوغزاله، جنگ ایران و عراق، ۱۴۰–۱۴۱.
- ↑ رضایی، جنگ به روایت، ۱۶۳.
- ↑ آویگدور، طوفان بیپایان، ۳۷۱–۳۷۵.
- ↑ هاشمی رفسنجانی، اوج دفاع، ۱۰۷.
- ↑ آویگدور، طوفان بیپایان، ۳۷۱.
- ↑ ایزدی، بمباران شیمیایی حلبچه، ۷.
- ↑ مرکز امور حقوقی، احراز قضایی استفاده عراق از سلاحهای شیمیایی، ۲۱۱.
- ↑ هاشمی رفسنجانی، جمهوری اسلامی، ۱۲.
- ↑ علیزاده، سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، ۱۴.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۳۹۳–۳۹۴.
- ↑ درویشی، جنگ ایران و عراق، ۵۹–۶۰؛ ولایتی، حرفی از هزاران، ۴۱۸.
- ↑ جبوری، روزنامه کیهان، ۶.
- ↑ قادری کنگاوری، تحلیلی بر میزان کمکهای مالی ـ تسلیحاتی، ۶۴.
- ↑ جعفری ولدانی، بحران در مرزهای بحرین با قطر، ۳۶۰.
- ↑ عظیمی، عربستان سعودی، ۱۲۶.
- ↑ قادری کنگاوری، تحلیلی بر میزان کمکهای مالی ـ تسلیحاتی، ۶۴.
- ↑ قادری کنگاوری، تحلیلی بر میزان کمکهای مالی ـ تسلیحاتی، ۶۴.
- ↑ مختاری، نیروهای اردنی و مصری در لشکرهای عراق، ۱۰۲.
- ↑ جعفری، پایگاه اطلاعرسانی خبری تحلیلی عصر ایران.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۸/۵۵.
- ↑ درویشی، جنگ ایران و عراق، ۱۳۷–۱۳۹.
- ↑ قادری کنگاوری، تحلیلی بر میزان کمکهای مالی ـ تسلیحاتی، ۶۱–۶۴.
- ↑ قادری کنگاوری، تحلیلی بر میزان کمکهای مالی ـ تسلیحاتی، ۶۲–۶۳.
- ↑ صالحی، نقش و عملکرد کشورهای اروپایی، ۱۲۱.
- ↑ قادری کنگاوری، تحلیلی بر میزان کمکهای مالی ـ تسلیحاتی، ۶۲.
- ↑ درویشی، جنگ ایران و عراق، ۶۱.
- ↑ انقلاب اسلامی، روزنامه؛ درودیان، جنگ بازیابی ثبات، ۲/۲۲.
- ↑ رضایی، جنگ به روایت، ۳۷.
- ↑ رجایی، فرزند ملت در آیینه انقلاب اسلامی، ۱/۱۴۵–۱۵۵؛ رضایی، جنگ به روایت، ۱۶۵.
- ↑ علایی، روند جنگ ایران و عراق، ۲/۸۱–۸۲.
- ↑ معرفتجو، منطق جنگ خلیج فارس، ۵۳.
- ↑ قادری کنگاوری، تحلیلی بر میزان کمکهای مالی ـ تسلیحاتی، ۵۶.
- ↑ اردستانی، تنبیه متجاوز، ۳/۳۴۰–۳۴۱.
- ↑ درویشی، جنگ ایران و عراق، ۱۳۵.
- ↑ درویشی، جنگ ایران و عراق، ۶۷–۶۹.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۳۰۲ و ۳۰۸.
- ↑ راکی، اعراب ضد صدام «جبهه پایداری عرب» جنگ ایران و عراق، ۶۳.
- ↑ شیرودی، عملکرد سازمانهای بینالمللی در جنگ تحمیلی، ۳–۲۶.
- ↑ امینیفر، عراق جنبش عدم تعهد، ۲۳.
- ↑ کریمی، بررسی روند روابط ایران و عراق، ۱۳۷.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۲۶۱.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۲۴۶ و ۱۴/۲۵۰.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۳۴۰–۳۴۱.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۳۶۶.
- ↑ مرکز مطالعات، روزشمار جنگ ایران و عراق، ۴/۶۳–۶۴، ۶۶، ۷۷ و ۸۲–۸۳.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۴۸۱.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۲/۲۴۶.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۲۵۱.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۵/۴۰۳.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۶۸–۶۹.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۳۹۰، ۳۹۳ و ۲۰/۲۶.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۲/۵۱۱.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۸/۴۴۰.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۴/۵۰۱–۵۰۲.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۲۸۴.
- ↑ هاشمی رفسنجانی، انقلاب در بحران، ۳۴۷–۳۴۹ و ۳۸۱–۳۸۲.
- ↑ هاشمی رفسنجانی، خطبهها، ۲/۱۷۰–۱۷۳؛ جبوری، پایگاه اطلاعرسانی گفتگو.
- ↑ حجرات، ۹.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۱۰۷.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۳۱۸.
- ↑ هاشمی رفسنجانی، پس از بحران، ۱۲۸ و ۱۳۰؛ رفیقدوست، برای تاریخ میگویم، ۳۰۲.
- ↑ درودیان، پرسشها، ۱/۲۰۹.
- ↑ رضایی، جنگ به روایت، ۲۱۴؛ درویشی، جنگ ایران و عراق، ۸۱.
- ↑ رضایی، جنگ به روایت، ۱۴۰–۱۴۱؛ درودیان، پایان جنگ، ۲۶.
- ↑ هاشمی رفسنجانی، پس از بحران، ۱۳۵؛ کیهان، ۱۵/۱۱/۱۳۸۲، ۱۲.
- ↑ اردستانی، تنبیه متجاوز، ۳/۳۳.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۷/۲۹ و ۳۲.
- ↑ رضایی، جنگ به روایت، ۲۱۳.
- ↑ ولایتی، حرفی از هزاران، ۵۹۵–۵۹۶.
- ↑ درویشی، جنگ ایران و عراق، ۱۵۴–۱۵۷.
- ↑ درویشی، جنگ ایران و عراق، ۱۵۷–۱۵۸.
- ↑ هاشمی رفسنجانی، پایان دفاع، ۲۱۰ و ۲۱۷.
- ↑ هاشمی رفسنجانی، دفاع و سیاست، ۶۵۹–۶۶۰؛ هاشمی رفسنجانی، پایان دفاع، ۲۱۴–۲۱۷.
- ↑ فوزی، تحولات سیاسی اجتماعی بعد از انقلاب، ۲/۸۷؛ درودیان، پایان جنگ، ۵/۱۸۵ و ۱۹۱.
- ↑ هاشمی رفسنجانی، دوازده نامه، ۲۰–۶۴.
- ↑ درودیان، پایان جنگ، ۵/۲۶۵–۲۷۲.
- ↑ درویشی، جنگ ایران و عراق، ۲۷۰.
- ↑ درودیان، گزینههای راهبردی، ۵/۲۸۳؛ دکوئیار، ۵۹۷.
- ↑ فوزی، تحولات سیاسی اجتماعی بعد از انقلاب، ۲/۹۰.
- ↑ اردستانی، تنبیه متجاوز، ۳/۳۳۸–۳۴۱ و ۳۸۸.
- ↑ ایزدی، بمباران شیمیایی حلبچه، ۷–۹.
- ↑ اردستانی، تنبیه متجاوز، ۳/۳۸۸–۳۹۱؛ هاشمی رفسنجانی، پایان دفاع، ۵۶۸–۵۶۹.
- ↑ درویشی، جنگ ایران و عراق، ۲۱۳–۲۱۴.
- ↑ هاشمی رفسنجانی، پایان دفاع، ۵۷۸–۵۸۱.
- ↑ فوزی، تحولات سیاسی اجتماعی بعد از انقلاب، ۲/۸۳.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۹۲–۹۳.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۲۸۴–۲۸۵.
- ↑ صیاد شیرازی، ناگفتههای جنگ، ۲۶۴–۲۶۵؛ نورمفیدی، مصاحبه، ۴.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۲/۱۵۷.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۴/۴۲۰.
- ↑ درویشی، جنگ ایران و عراق، ۲۱۸–۲۱۹.
- ↑ درویشی، جنگ ایران و عراق، ۲۲۰؛ هاشمی رفسنجانی، انقلاب در بحران، ۲۳۰.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۲۲۳؛ درودیان، انقلاب اسلامی، ۱۲۲.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۲۴۶.
- ↑ رسولی محلاتی، مصاحبه، ۶۷–۶۸.
- ↑ هاشمی رفسنجانی، جمهوری اسلامی، ۱۲.
- ↑ هاشمی رفسنجانی، انقلاب در بحران، ۲۱۸.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۲۶۱–۲۶۲ و ۳۴۵.
- ↑ امامخمینی، استفتائات، ۱/۵۱۵.
- ↑ امامخمینی، استفتائات، ۱/۷۹، ۸۳، ۵۰۵ و ۵۰۸.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۲۳۶.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۲۶۸ و ۲۷۲؛ مکی، ایرانیها، ایران، اسلام و روح یک ملت، ۳۲۵.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۲۵۰.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۷/۲۵۴.
- ↑ هاشمی رفسنجانی، انقلاب در بحران، ۲۱۸.
- ↑ امامخمینی، استفتائات، ۳/۴۷.
- ↑ ذوالنوری، مصاحبه، ۱۰.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۵/۲۵۴.
- ↑ هاشمی رفسنجانی، دفاع و سیاست، ۴۶۷.
- ↑ میرشکاری، خاطراتی از جلوههای ممتاز شخصیت امامخمینی، ۱/۱۷–۱۸.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱/۳۶–۳۸، ۴۸ و ۶۲.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۵/۳۸۳–۳۸۵.
- ↑ رضایی، مصاحبه، ۴/۱۴۱.
- ↑ هاشمی رفسنجانی، دفاع و سیاست، ۶۶.
- ↑ درودیان، جنگ بازیابی ثبات، ۱۰۴.
- ↑ خامنهای، روزنامه اطلاعات، ۱۲.
- ↑ رضایی، آشنای غریب، ۸۹؛ درودیان، جنگ بازیابی ثبات، ۱۲۶.
- ↑ خامنهای، خاطرات، ۴/۱۰۸.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۳۳۳.
- ↑ ذوالنوری، مصاحبه، ۱۱.
- ↑ فضلی، یک خاطره فراموش نشدنی، ۱۱۹.
- ↑ درویشی، جنگ ایران و عراق، ۲۲۱.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۵/۲۴۱.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۵/۳۹۴–۳۹۵.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۲۷۵.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۳۱۴–۳۱۶.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۷/۲۹۴–۲۹۵.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۴/۴۷۸.
- ↑ همت، تحلیل شهید همت، ۴۲.
- ↑ کیهان، ۳۰/۷/۱۳۹۲؛ رفیقدوست، برای تاریخ میگویم، ۱۶۳ و ۲۷۸.
- ↑ کیهان، روزنامه، ۱۴/۶/۱۳۹۴، ۱۰.
- ↑ مدیون، روزنامه ایران، ۱۴؛ رفیقدوست، برای تاریخ میگویم، ۱۸۵.
- ↑ مظفری، خاطراتی از شهیدان، ۸.
- ↑ خامهیار، حسن، سرلشکر جواد فکوری از ولادت تا شهادت، ۱۲.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۴/۴۷۸ و ۱۵/۲۶۳.
- ↑ اطلاعیابی و اطلاعرسانی، اطلس نبردهای ماندگار، ۵.
- ↑ رضایی، جنگ به روایت، ۶۴.
- ↑ صیاد شیرازی، ناگفتههای جنگ، ۱۹۷–۱۹۸.
- ↑ بهروزی، تقویم تاریخ دفاع مقدس، ۲/۲۹۳ و ۴۰۴–۴۰۵.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۹/۳۸۶؛ اردستانی، تنبیه متجاوز، ۳/۳۰۷.
- ↑ شعبانی سارویی، مطالعات ملی، ۱۳۳.
- ↑ جمهوری اسلامی، روزنامه، ۳۰/۶/۱۳۹۴، ۱.
- ↑ رسالت، روزنامه، ۳/۵/۱۳۸۶، ۷.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۳۳۸.
- ↑ نیّری، نیم قرن خدمت، ۱۲۳–۱۲۴.
- ↑ امامخمینی، امامخمینی، صحیفه، ۹۳/۵۱۳–۵۱۵.
- ↑ شماعی، نگاهی به سه دهه خدمت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، ۷۹–۸۰.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۲۹۴.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۱۹۶–۱۹۷.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۵/۳۱۳ و ۴۰۳.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۴۴۹.
- ↑ هاشمی رفسنجانی، جمهوری اسلامی، ۱۲.
- ↑ رضایی، جنگ به روایت، ۶۲–۶۳.
- ↑ شیرزادی، سیری بر مجاهدتهای شهید مرادعلی، ۱۱۵–۱۱۷؛ رشید، خبرگزاری فارس.
- ↑ درودیان، جنگ بازیابی ثبات، ۲۹.
- ↑ شعبانی سارویی، مطالعات ملی، ۱۳۸.
- ↑ هاشمی رفسنجانی، جمهوری اسلامی، ۱۲.
- ↑ خامنهای، در مکتب جمعه، ۳/۱۳۳ و ۱۵۵.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۴/۲۶۴.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۵/۱۲۲.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۵/۳۱۳.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۲۷ و ۱۷/۳۰۵.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۵/۳۱۳.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۷/۹۵.
- ↑ آلمال، زن، جنگ، ۳۹۰.
- ↑ عبداللهزاده، روزنامه ایران، ۲۳.
- ↑ عبداللهزاده، روزنامه ایران، ۲۳.
- ↑ عبداللهزاده، روزنامه ایران، ۴۳.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۲۹۴.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۴/۳۱۷.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۱۵۰.
- ↑ سالاری، روزنامه ایران، ۱۲۲.
- ↑ آهنگران، امام و دفاع مقدس، ۳.
- ↑ حیدریان، روزنامه ایران، ۱۰.
- ↑ کیهان، روزنامه، ۱۴/۶/۱۳۹۴، ۱۰.
- ↑ افقری، روزنامه اطلاعات، ۶.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۱۱–۱۲.
- ↑ صیاد شیرازی، ناگفتههای جنگ، ۲۵۹.
- ↑ نقیبزاده و امانی، نقش روحانیت شیعه در انقلاب اسلامی ایران، ۲۷۵.
- ↑ شریفالنسب، روزنامه ایران، ۱۰؛ صیاد شیرازی، ناگفتههای جنگ، ۲۴۴–۲۴۷ و ۳۳۴.
- ↑ جمهوری اسلامی، روزنامه، ۳۰/۶/۱۳۹۴، ۱؛ رحمانی، مصاحبه، مجله حریم امام، ۸.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۲۷۶.
- ↑ هاشمی رفسنجانی، خاطرات، ۲۴/۷/۱۳۹۰.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۲۹۳.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۴/۴۲۰.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۸/۳۵۵؛ هاشمی رفسنجانی، آرامش و چالش، ۴۹۶–۴۹۷.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۵۶؛ رفیقدوست، برای تاریخ میگویم، ۳۹۲.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۵۶–۵۷.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۲/۲۸۱–۲۸۲؛ هاشمی رفسنجانی، انقلاب در بحران، ۲۴۹.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۵/۳۵.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۹/۸۷.
- ↑ درودیان، جنگ بازیابی ثبات، ۲/۱۵۴.
- ↑ میرشکاری، خاطراتی از جلوههای ممتاز شخصیت امامخمینی، ۱/۳۲ و ۷۳.
- ↑ امامخمینی، استفتائات، ۱/۵۱۳.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۵۱۱–۵۱۲ و ۱۴/۸۴.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۲۹۳؛ کریمپور، ۱۹.
- ↑ هاشمی، رفسنجانی، آرامش و چالش، ۴۸۹–۴۹۰، ۵۱۲ و ۵۳۴.
- ↑ اردستانی، تنبیه متجاوز، ۳/۱۲۰–۱۲۱.
- ↑ فوزی، تحولات سیاسی اجتماعی بعد از انقلاب، ۲/۵۳؛ هاشمی رفسنجانی، آرامش و چالش، ۵۲۰.
- ↑ هاشمی رفسنجانی، آرامش و چالش، ۴۸۱–۴۸۲ و ۴۹۰.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۶/۱۹۶–۱۹۸ و ۱۹/۲۰۱.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۴/۱۵۹ و ۱۵/۱۳۸.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۲/۵۱۱.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۷/۳۱۸ و ۱۸/۱۴۸.
- ↑ صیاد شیرازی، ناگفتههای جنگ، ۳۳۵.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۵/۴۰۳.
- ↑ امامخمینی، استفتائات، ۳/۴۷.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۲۴۵؛ ۱۴/۴۰۵ و ۱۷/۳۹۳.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۳۰۹؛ صیاد شیرازی، ناگفتههای جنگ، ۱۵۹ و ۲۲۶.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۵۴۲–۵۴۳.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۵۴۲–۵۴۳.
- ↑ درویشی، جنگ ایران و عراق، ۳۷–۴۱ و ۲۶۱؛ درودیان، پایان جنگ، ۵/۲۶۵–۲۷۲.
- ↑ خامنهای، خاطرات، ۵/۱۱–۱۲؛ رضایی، جنگ به روایت، ۲۲۳ و ۲۳۳.
- ↑ جعفری ولدانی و حقشناس کاشانی، اختلافات مرزی و ارضی، ۹۲.
- ↑ حضرتی و دیگران، جنگ ایران و عراق، ۹۱–۹۸.
- ↑ امامخمینی، امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۲۸۴.
- ↑ درودیان، پایان جنگ، ۵/۲۲۷–۲۲۸.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۵/۵۱۶.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۳۳۱.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۳۳۱.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۲۸۴.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۳۵۶.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۳/۳۳۲.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۱۵/۵۱۶.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۲۸۳.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۲۸۳–۲۸۴.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۲۸۳–۲۸۴.
- ↑ امامخمینی، صحیفه، ۲۱/۲۸۳.
منابع
- قرآن کریم.
- آذری، شادی، سالروز آتشبس جنگ ۸ ساله ایران و عراق، روزنامه دنیای اقتصاد، ۲۹/۵/۱۳۹۴ش.
- آلمال، فرنگیس، زن، جنگ، ترجمه علیرضا کمری، تهران، حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۰ش.
- آویگدور، هاسکورن، طوفان بیپایان، سلاحهای سمی و بازدارندگی، ترجمه عباس مخبر، تهران، دفتر مطالعات سیاسی و بینالمللی، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
- آهنگران، صادق، امام و دفاع مقدس، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ اول، ۱۳۷۷ش.
- ابوغزاله، عبدالحلیم، جنگ ایران و عراق، ترجمه نادر نوروز شاد، تهران، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۰ش.
- اردستانی، حسین، تنبیه متجاوز، بررسی تحولات سیاسی و نظامی از تابستان ۱۳۶۱ تا فروردین ۱۳۶۷، تهران، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۹ش.
- اطلاعات، روزنامه، ۳/۴/۱۳۵۸ش.
- اطلاعیابی و اطلاعرسانی، مجله، نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی منتشر کرد «اطلس نبردهای ماندگار»، شماره ۱، ۱۳۸۶ش.
- افقری، اکبر، نقش خطبه در بسیج سیاسی تودهها، روزنامه اطلاعات، ۷/۸/۱۳۶۵ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، استفتائات، ج۱، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۲ش.
- امامخمینی، سیدروحالله، استفتائات، ج۳، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۱ش.
- همو، صحیفه امام، تهران، مؤسسه تنظیم و نشر آثار امامخمینی، چاپ پنجم، ۱۳۸۹ش.
- امینیفر، شهلا، ایران، NAM، عراق جنبش عدم تعهد و جنگ ایران و عراق، مجله زمانه، شماره ۳۶، ۱۳۸۴ش.
- انجمن گفتگو، پایگاه اطلاعرسانی، ۱۴/۱۲/۱۳۹۲ش.
- انقلاب اسلامی، روزنامه، ۱۷/۹/۱۳۵۹ش.
- ایزدی، یدالله، بمباران شیمیایی حلبچه، مجله نگین، شماره ۴۴، ۱۳۹۱ش.
- بهداروند، محمدمهدی و احمد سوداگر، جنگ از نگاهی دیگر، قم، خادم الرضا[ع]، چاپ اول، ۱۳۸۰ش.
- بهروزی، فرهاد، تقویم تاریخ دفاع مقدس [غرش توپها]، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۴ش.
- بهزاد، حسین و گلعلی علیبابایی، همپای صاعقه، [کارنامه عملیاتی لشکر محمد رسولالله[ص]]، تهران، سوره مهر، چاپ ششم، ۱۳۸۷ش.
- پارسادوست، منوچهر، نقش عراق در شروع جنگ همراه با بررسی تاریخ عراق و اندیشههای حزب بعث، تهران، شرکت سهامی انتشار، چاپ اول، ۱۳۶۹ش.
- جبوری، حامد علوان، روایت جنگ تحمیلی از زبان افسر ارشد حزب بعث، روزنامه کیهان، ۱۵/۷/۱۳۹۶ش.
- جبوری، حامد علوان، پایگاه اطلاعرسانی گفتگو، ۴/۷/۱۳۸۴ش.
- جعفری ولدانی، اصغر، بحران در مرزهای بحرین با قطر، مجله مطالعات خاورمیانه، شماره ۵، ۱۳۷۴ش.
- جعفری ولدانی، اصغر و نیلوفر حقشناس کاشانی، اختلافات مرزی و ارضی بین کشورهای خلیج فارس و تأثیر آن بر امنیت منطقه، چاپشده در مجموعه مقالات سومین سمینار بررسی مسایل خلیج فارس ۱۳۶۹، تهران، مرکز مطالعات خلیج فارس، چاپ اول، ۱۳۷۲ش.
- جعفری، مجتبی، پایگاه اطلاعرسانی خبری تحلیلی عصر ایران، ۲۹/۶/۱۳۹۳ش.
- جمشیدی، فخری، بیکاری و تبعات آن در میان مهاجران جنگ تحمیلی، مجله کار و جامعه، شماره ۴۱، ۱۳۸۰ش.
- جمهوری اسلامی، روزنامه، ۲۵/۱/۱۳۵۹ش.
- جمهوری اسلامی، روزنامه، ۳۰/۶/۱۳۹۴ش.
- حبیبی، حمید، گروگانگیری و آغاز جنگ ایران و عراق، تهران، معارف، چاپ اول، ۱۳۸۲ش.
- حسینیا، احمد، امیر خستگی ناپذیر، زندگینامه سرلشکر شهید ولیالله فلاحی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۰ش.
- حضرتی، حسن، و دیگران، جنگ ایران و عراق در گفتمان سیاسی نهضت آزادی ایران، مجله ژرفا پژوه، شماره ۱۰، ۱۳۹۵ش.
- حوزه، مجله، جنگ در آینه مبانی، شماره ۱۳، ۱۳۶۴ش.
- حیدریان، حمیرا، مقاله، روزنامه ایران، ۱۱/۱۱/۱۳۹۵ش.
- خامنهای، سیدعلی، پایگاه اطلاعرسانی مشرق، ۲/۷/۱۳۹۱ش.
- خامنهای، سیدعلی، خاطرات و حکایتها، تهران، قدر ولایت، چاپ چهارم، ۱۳۸۰ش.
- خامنهای، سیدعلی، در مکتب جمعه، مجموعه خطبههای نمازجمعه تهران، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، چاپ اول ۱۳۶۵ش.
- خامنهای، سیدعلی، روزنامه اطلاعات، ۳۰/۳/۱۳۶۰ش.
- خامهیار، حسن، سرلشکر جواد فکوری از ولادت تا شهادت، مجله شاهد یاران، شماره ۱۲۴، ۱۳۹۴ش.
- خامهیار، محمد، اولینهای دفاع مقدس، قم، رهپویان، چاپ دوم، ۱۳۸۳ش.
- خدری، رضا، خرمشهر از اسارت تا آزادی، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، چاپ دوم، ۱۳۶۶ش.
- داوری، امین، گزارش هجوم هوایی عراق به فرودگاه مهرآباد، مجله نگین ایران، شماره ۴۲، ۱۳۹۱ش.
- درودیان، محمد، انقلاب اسلامی، جنگ تحمیلی و نظام بینالملل، مجموعه مقالات دفاع مقدس، دفتر بررسیهای سیاسی انقلاب اسلامی، تهران، سازمان تبلیغات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۶ش.
- درودیان، محمد، پایان جنگ [سیری در جنگ ایران و عراق]، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۷ش.
- درودیان، محمد، پرسشهای اساسی جنگ، تهران، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، چاپ دوم، ۱۳۸۲ش.
- درودیان، محمد، جنگ، بازیابی ثبات، تهران، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، چاپ چهارم، ۱۳۸۷ش.
- درودیان، محمد، گزینههای راهبردی جنگ، تهران، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، چاپ دوم، ۱۳۸۷ش.
- درویشی، جنگ ایران و عراق، فرهاد و دیگران، ریشههای تهاجم، تهران، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۸ش.
- درویشی، فرهاد، جنگ ایران و عراق، پرسشها و پاسخها، تهران، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۶ش.
- دفتر سیاسی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، گذری بر دو سال جنگ، بی جا.
- دکوئیار، خاویار، حرفی از هزاران، مجموعه مقالات گفتگوها و سخنرانیها، تهران، امیرکبیر، چاپ اول، ۱۳۹۰ش.
- ذوالنوری، مجتبی، مصاحبه، مجله حریم امام، شماره ۱۵۷، ۳۰/۱۱/۱۳۹۳ش.
- راکی، علی، اعراب ضد صدام «جبهه پایداری عرب» جنگ ایران و عراق، مجله زمانه، شماره ۳۶، ۱۳۸۴ش.
- رجایی، محمدعلی، فرزند ملت در آیینه انقلاب اسلامی، مجموعه سخنرانیهای شهید رجایی، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، چاپ اول، ۱۳۶۱ش.
- رحمانی، محمدعلی، مصاحبه، مجله حریم امام، شماره ۱۵۷، ۳۰/۱۱/۱۳۹۳ش.
- رسالت، روزنامه، ۲۰/۱/۱۳۶۷ش.
- رسالت، روزنامه، ۳/۵/۱۳۸۶ش.
- رسولی محلاتی، سیدهاشم، مصاحبه با حجتالاسلام سیدهاشم رسولی محلاتی، مجله حوزه، شماره ۳۷–۳۸، ۱۳۶۹ش.
- رشید، محسن، خبرگزاری فارس، ۳۱/۶/۱۳۹۳ش.
- رضایی، محسن، آشنای غریب، ناگفتههای دکتر محسن رضایی، تهران، جبهه نسل سوم انقلاب اسلامی ایران، چاپ اول، ۱۳۸۴ش.
- جنگ به روایت فرمانده، به اهتمام پژمان پورجباری، تهران، بنیاد حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس، چاپ اول، ۱۳۹۰ش.
- رضایی، محسن، مصاحبه، چاپشده در پابهپای آفتاب، تدوین امیررضا ستوده، تهران، پنجره، چاپ اول، ۱۳۸۰ش.
- رفیقدوست$ محسن، برای تاریخ میگویم، خاطرات محسن رفیقدوست، برای تاریخ میگویم، به کوشش سعید علامیان، تهران، سوره مهر، چاپ دوم، ۱۳۹۲ش.
- روحانی، حسن، روزنامه رسالت، ۲۷/۴/۱۳۷۵ش.
- سالاری، محمد، مقاله، روزنامه ایران، ۲۴/۳/۱۳۹۵ش.
- سامرائی، وفیق، ویرانی دروازه شرقی، ترجمه عدنان قارونی، تهران، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، چاپ هفتم، ۱۳۹۳ش.
- شریفالنسب، سیدمحمدعلی، روزنامه ایران، ۶/۷/۱۳۹۴ش.
- شعبانی سارویی، رمضان، مطالعات ملی، مجله علوم سیاسی، شماره ۲۳، ۱۳۸۴ش.
- شماعی، محمد، نگاهی به سه دهه خدمت سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، مجله حصون، شماره ۱۷، ۱۳۸۷ش.
- شهیدزاده، حسین، رهآورد روزگار، تهران، البرز، چاپ اول، ۱۳۷۸ش.
- شیخالاسلام، حسین، مصاحبه، مجله شاهد یاران، شماره ۴۱–۴۲، ۱۳۸۸ش.
- شیرزادی شیخسرخالدین، احمد، ساغر سیمرغ، سیری بر مجاهدتهای شهید مرادعلی پرندین، تهران، چاپخانه سپاه، چاپ اول، ۱۳۹۴ش.
- شیرودی، مرتضی، عملکرد سازمانهای بینالمللی در جنگ تحمیلی، مجله رواق اندیشه، شماره ۳۴، ۱۳۸۳ش.
- صالحی، حمید، نقش و عملکرد کشورهای اروپایی در طول جنگ عراق علیه ایران، مجله پژوهشنامه دفاع مقدس، شماره ۱، ۱۳۹۰ش.
- صیاد شیرازی$ علی، ناگفتههای جنگ، خاطرات سپهبد شهید صیاد شیرازی، ناگفتههای جنگ، تدوین احمد دهقان، تهران، حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۸ش.
- ضیایی بیگدلی، محمدرضا، حقوق بینالملل عمومی، تهران، گنج دانش، چاپ دوازدهم، ۱۳۷۷ش.
- عبداللهزاده، حسن، روزنامه ایران، ۳/۳/۱۳۹۳ش.
- عظیمی، رقیه سادات، عربستان سعودی، چاپشده در مجموعه مباحث کشورها و سازمانهای بینالمللی، تهران، وزارت امور خارجه، چاپ دوم، ۱۳۷۵ش.
- علایی، حسین، روند جنگ ایران و عراق، تهران، نشر مرز و بوم، چاپ اول، ۱۳۹۱ش.
- علیزاده، همایون، سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران نسبت به جهان عرب، مجله مطالعات خاورمیانه، شماره ۴، ۱۳۷۷ش.
- فرزانه، محمدباقر، نگاهی به جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، مجله مشکوة، شماره ۱، ۱۳۶۱ش.
- فضلی، علی، یک خاطره فراموش نشدنی، چاپشده در امام و دفاع مقدس، تهران، مؤسسه تنظیم …، چاپ اول، ۱۳۷۷ش.
- فوزی تویسرکانی، یحیی، تحولات سیاسی اجتماعی بعد از انقلاب اسلامی در ایران، تهران، عروج، چاپ اول، ۱۳۸۴ش.
- قادری کنگاوری، روحالله، تحلیلی بر میزان کمکهای مالی ـ تسلیحاتی منطقهای و فرامنطقهای به عراق در جنگ تحمیلی علیه ایران، مجله مطالعات دفاع مقدس، شماره ۳۲، ۱۳۸۹ش.
- کریمپور، کریم، مصاحبه، روزنامه ایران، ۱۷/۹/۱۳۸۷ش.
- کریمی، حجتالله، بررسی روند روابط ایران و عراق از پیروزی انقلاب اسلامی تا کنارهگیری حسن البکر، مجله نگین ایران، شماره ۳۸، ۱۳۹۰ش.
- کیا، ب، ارتش تاریکی، تهران، مرکز ترجمه و نشر کتاب، چاپ اول، ۱۳۷۶ش.
- کیهان، روزنامه، ۱۵/۱۱/۱۳۸۲ش.
- کیهان، روزنامه، ۳۰/۷/۱۳۹۲ش.
- کیهان، روزنامه، ۱۴/۶/۱۳۹۴ش.
- لوی، جک اِس و فروئلیچ میک، علل وقوع جنگ ایران و عراق، ترجمه یعقوب نعمتی و روجنی، مجله نگین ایران، شماره ۳۷، ۱۳۹۰ش.
- محمدپور، محمد، بررسی بحران کردستان در آستانه جنگ تحمیلی، مجله پژوهشنامه دفاع مقدس، شماره ۹، ۱۳۹۳ش.
- مختاری، احمدرضا، نیروهای اردنی و مصری در لشکرهای عراق، تنظیم عقیل انبارداران، مجله نگین ایران، شماره ۵۳، ۱۳۹۴ش.
- مدنی، سیدجلالالدین، تاریخ سیاسی معاصر ایران، قم، دفتر انتشارات اسلامی، چاپ نهم، ۱۳۷۸ش.
- مدیون، مصطفی، روزنامه ایران، ۳۰/۴/۱۳۹۲ش.
- مرکز امور حقوقی بینالملل معاونت حقوقی و امور مجلس ریاست جمهوری، احراز قضایی استفاده عراق از سلاحهای شیمیایی در طول جنگ تحمیلی علیه ایران، مجله حقوقی بینالمللی، شماره ۳۴، ۱۳۸۵ش.
- مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، روزشمار جنگ ایران و عراق، هجوم سراسری، تهران، چاپ دوم، ۱۳۷۵ش.
- مطهری، مرتضی، مجموعه آثار استاد شهیدمطهری، صدرا، تهران، چاپ دهم، ۱۳۸۶ش.
- مظفری، حاتم، خاطراتی از شهیدان منفرد نیاکی و اقارب پرست فرماندهان سرافراز ارتش، روزنامه کیهان، ۲۸/۱/۱۳۹۵ش.
- معرفتجو، علی، منطق جنگ خلیج فارس، مجله اطلاعات سیاسیاقتصادی، شماره ۴۲–۴۱، ۱۳۶۹ش.
- مقتدر، غلامحسین، جنگهای هفتصد ساله ایران و روم، مطبعه مجلس، ۱۳۱۵ش.
- مکی، ساندرا، ایرانیها، ایران، اسلام و روح یک ملت، ترجمه شیوا رویگردان، تهران، ققنوس، ۱۳۸۰ش.
- منصوری لاریجانی، اسماعیل، بررسی حقوقی، سیاسی تجاوز رژیم عراق به جمهوری اسلامی ایران، تهران، تابان، بیتا.
- همو، تاریخ دفاع مقدس، قم، خادم الرضا[ع]، چاپ اول، ۱۳۸۲ش.
- میرشکاری، اصغر، خاطراتی از جلوههای ممتاز شخصیت امامخمینی، قم، محراب قلم، چاپ اول، ۱۳۸۷ش.
- میلر، جودیت و لوری میلروی، صدام حسین و بحران خلیج فارس، ترجمه احمد قاضی، تهران، زرین، چاپ اول، ۱۳۷۰ش.
- نخعی، هادی و حسین یکتا، روزشمار جنگ ایران و عراق، پیدایش نظام جدید، تهران، مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۷۵ش.
- نفیسی، سعید، تاریخ اجتماعی و سیاسی ایران در دوره معاصر، تهران، بنیاد، چاپ نهم، ۱۳۷۲ش.
- نقیبزاده، احمد، وحید امانی زورام، نقش روحانیت شیعه در انقلاب اسلامی ایران، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۸۲ش.
- نورمفیدی، سیدکاظم، مصاحبه، مجله حریم امام، شماره ۱۵۷، ۳۰/۱۱/۱۳۹۳ش.
- نیری، سیدرضا، نیم قرن خدمت، خاطرات سیدرضا نیری، تدوین حجتالله طاهری، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، چاپ اول، ۱۳۹۳ش.
- نیکخواه، محمدباقر، جنایت جنگی، تهران، مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس، چاپ اول، ۱۳۹۱ش.
- ولایتی، علیاکبر، حرفی از هزاران، مجموعه مقالات گفتگوها و سخنرانیها، تهران، امیرکبیر، چاپ اول، ۱۳۹۰ش.
- هاشمی رفسنجانی، اکبر، خطبههای نماز جمعه سال ۱۳۶۱، به کوشش محسن هاشمی، تهران دفتر نشر معارف انقلاب، چاپ اول، ۱۳۶۷ش.
- هاشمی رفسنجانی، اکبر، دوازده نامه، متن نامههای مبادلهشده بین رؤسای جمهوری اسلامی ایران و جمهوری عراق در سال ۱۳۶۹، دفتر نشر معارف انقلاب، چاپ اول، ۱۳۸۶ش.
- هاشمی رفسنجانی، روزنامه جمهوری اسلامی، ۱۱/۶/۱۳۹۵ش.
- هاشمی رفسنجانی، اکبر، کارنامه و خاطرات، روزهای پایداری، عباس بشیری، دفتر نشر معارف انقلاب، چاپ اول، ۱۳۹۳ش.
- هاشمی رفسنجانی، اکبر، کارنامه و خاطرات، سال ۱۳۵۹، انقلاب در بحران، به اهتمام عباس بشیری، تهران، دفتر نشر معارف انقلاب، چاپ اول، ۱۳۸۴ش.
- هاشمی رفسنجانی، اکبر، کارنامه و خاطرات، سال ۱۳۶۱، پس از بحران، به اهتمام فاطمه هاشمی، تهران، دفتر نشر معارف انقلاب، چاپ اول، ۱۳۸۰ش.
- هاشمی رفسنجانی، اکبر، کارنامه و خاطرات، سال ۱۳۶۲، آرامش و چالش، به کوشش مهدی هاشمی، تهران، دفتر نشر معارف انقلاب، چاپ اول، ۱۳۸۱ش.
- هاشمی رفسنجانی، اکبر، کارنامه و خاطرات، سال ۱۳۶۵، اوج دفاع، به اهتمام عماد هاشمی، تهران، دفتر نشر معارف انقلاب، چاپ دوم، ۱۳۸۸ش.
- هاشمی رفسنجانی، اکبر، کارنامه و خاطرات، سال ۱۳۶۶، دفاع و سیاست، به کوشش علیرضا هاشمی، تهران، دفتر نشر معارف انقلاب، چاپ اول، ۱۳۸۹ش.
- هاشمی رفسنجانی، اکبر، کارنامه و خاطرات، سال ۱۳۶۷، پایان دفاع، آغاز بازسازی، به کوشش علیرضا هاشمی، تهران، دفتر نشر معارف انقلاب، چاپ دوم، ۱۳۹۰ش.
- هاشمی رفسنجانی، اکبر، خاطرات بزرگان دربارهٔ مقام معظم رهبری، پایگاه اطلاعرسانی حوزه، ۲۴/۷/۱۳۹۰ش.
- همت، محمدابراهیم، تحلیل شهید همت از چگونگی آغاز جنگ تحمیلی، مجله شاهد یاران، شماره ۱۰۴، ۱۳۹۳ش.
- یحیوی، سیدحسین، جنگ شهرها، مجله نگین ایران، شماره ۳۶، ۱۳۹۰ش.
- یکتا، حسین، رونوشت شیمیایی تجاوز، بررسی کاربرد تسلیحات شیمیایی از سوی عراق، مجله زمانه، شماره ۳۶، ۱۳۸۴ش.
پیوند به بیرون
- سیدعباس رضوی، «جنگ تحمیلی»، دانشنامه امامخمینی، ج۴، ص۱۵۱–۱۷۴.